Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Труха⚡️Україна
Труха⚡️Україна
Николаевский Ванёк
Николаевский Ванёк
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Труха⚡️Україна
Труха⚡️Україна
Николаевский Ванёк
Николаевский Ванёк
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار avatar

بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار

موقوفات دکتر محمود افشار به منظور تعمیم زبان فارسی و تحکیم وحدت ملی توسط دکتر محمود افشار در سال ۱۳۳۷ بنیاد گرفته است
تهران - خيابان ولی‌عصر - سه‌راه زعفرانيه - خيابان شهيد عارف‌نسب - کوی دبیرسیاقی - شماره ۶
📞 021-2271-6834
🌐 www.MahmoudAfshar.ir
TGlist rating
0
0
TypePublic
Verification
Not verified
Trust
Not trusted
Location
LanguageOther
Channel creation dateMay 24, 2017
Added to TGlist
Dec 04, 2024

Latest posts in group "بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار"

بیست و هفتم اردیبهشت‌ماه زادروز اللّهیار صالح، عضو پیشین شورای تولیت بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار

آقای اللهیار صالح کیست؟


در سال ۱۲۷۵ در یکی از قریه‌های کاشان متولد شده، در ۱۵‌سالگی به طهران آمده و کالج امریکا را تمام کرده‌اند. پدر ایشان مرحوم حسن مبصرالممالک از صلحا و نیاکان کاشان بوده است. پس از فراغ از تحصیل مدت ده سال در سفارت امریکا بوده و پس از انحلال عدلیه به‌وسیلۀ مرحوم داور داخل خدمت دادگستری گردید و سمت‌های مختلف داشته‌اند. پس از انتصاب مرحوم داور به وزارت دارایی به آنجا منتقل و به سمت‌های زیر منصوب بوده:
ریاست کل انحصار دخانیات، مدیریت کل و معاونت وزارت دارایی.
در زمان معاونت وزارت دارایی به عضویت هیئت نمایندگی ایران برای عقد قرارداد تجارتی مسکو رفته و چندی بعد از کار کنار گرفته و به علی‌آباد کلۀ کاشان رفته که در این مسافرت نگارنده نیز چند روز اول را با ایشان بودم، ولی مجدداً به ریاست هیئت بازرگانی ایران در امریکا منصوب و به آنجا رفته‌اند. در کابینۀ آقای قوام‌السلطنه به وزارت دارایی منصوب و به ایران آمده و در کابینۀ بعد به ریاست آقای سهیلی همین سمت را داشته، پس از سه ماه در اثر اختلاف نظر با دکتر میلسپو، رئیس کل دارایی، مستعفی و به خیال وکالت دادگستری افتاده، ولی از طرف دولت به ریاست بانک رهنی منصوب و پس از آن برای خرید کالاهای انحصاری به هندوستان مأمور می‌شوند. سپس در کابینۀ آقای ساعد به وزارت دادگستری معیّن می‌گردند.
پس از سقوط کابینۀ آقای ساعد، مجدداً فراغت از کار حاصل کرده و در این فرصت که مجلۀ آینده نیز مجدداً منتشر شده با کمال علاقه و صمیمیت با این مجله شرکت قلمی فرموده‌اند. اخیراً هم به عضویت کنفرانس سان‌فرانسیسکو به امریکا رفته‌اند. فعلاً نیز در کابینۀ آقای حکیم‌الملک به سمت وزارت دادگستری منصوب شده‌اند. نگارنده متجاوز از بیست سال است که با ایشان دوستی دارم و همیشه از ایشان مهربانی، صفا، وفا، وطن‌پرستی و فعالیت مشاهده کرده‌ام.
شرح حال ایشان را با این شعر حافظ ختم می‌کنم:

صالح و طالح متاع خویش نمودند
تا که قبول افتد و که در نظر آید

این دو شعر دیگر را هم به‌جهت مناسبتی که با اسم ایشان دارد و از سنایی غزنوی می‌باشد درج می‌کنم:

فرّخ آن کاختیار او همه سال
عمل صالح است و اکل حلال

هست بهْ نزد من درین ایّام
بی‌نوا زیستن ز کسب حرام

[گنجینۀ مقالات، دکتر محمود افشار، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، چاپ دوم ۱۴۰۰، ج ‌۲، ص ۹۲۶ - ۹۲۷]

بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی

@AfsharFoundation
فهرست انتشارات بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار، اردیبهشت‌ماه ۱۴۰۴

بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی

@AfsharFoundation
سی و ششمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران

از هفدهم تا بیست و هفتم اردیبهشت‌ماه ۱۴۰۴

نشانی انتشارات دکتر محمود افشار در نمایشگاه:

راهرو ۲۲، غرفۀ ۵

علاقه‌مندان می‌توانند با مراجعه به غرفۀ انتشارات دکتر محمود افشار در نمایشگاه کتاب تهران، کتاب‌های این انتشارات را با تخفیف ویژۀ نمایشگاه تهیه کنند.
همچنین خرید کتاب‌های انتشارات دکتر محمود افشار در نمایشگاه مجازی کتاب تهران از طریق پیوند زیر امکان‌پذیر است:

https://book.icfi.ir/book?exhibitorId=362&publisher

بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی

@AfsharFoundation
بیست و پنجم اردیبهشت‌ماه زادروز ابوالفضل خطیبی

فردوسی و روایات ملّی


هزار سال و بیش از آن روز و لحظۀ تاریخی می‌گذرد که دهقان‌زاده‌ای بزرگوار اهل طوس خراسان عزم جزم کرد تا با تکیه بر مآخذ، روایات بازمانده از ایران باستان را به شعر درآورد و پارسی را زنده کند. حکیم ابوالقاسم فردوسی طوسی که از طبع شعر برخورداری تمام داشت، حدود سی سال هدف بزرگ خود را حتی در شرایط سخت و دشوار از یاد نبرد و به جان کوشید تا کار سترگی را که دیگران به اندازۀ کافی از عهدۀ آن برنیامده بودند، خود به بهترین صورت به سرانجام مقصود رساند، آن هم در زمانه‌ای که از اهل دانش و فرهنگ، کمتر کسی را پروای کار شاهنامه‌سرایی و حفظ و نگاهبانی از روایات ملّی در اندیشه بود.
بدین ترتیب، شاهنامه‌ای پدید آمد، گردآمده از میراث باستانی ایران‌زمین و خدای‌نامه‌ها، از گذشته‌های اساطیری و افسانه‌آمیز تا عهد تاریک و روشن ساسانیان و از آن زمان‌ تاکنون، هیچ اثری بدین ارجمندی و در جامه‌ای چنین آراسته و فریبا، ایرانیان را به تصویری که از گذشتۀ باستانی خود داشته‌اند، راهبری نکرده است و بی هیچ گزافه، شاهنامۀ فردوسی، از پایه‌های وحدت ملّی ایران در شمار است.

دکتر ابوالفضل خطیبی

سه‌شنبه ۲۵ اردیبهشت‌ماه ۱۳۹۷
کانون زبان پارسی

بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی و تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی

@AfsharFoundation
بیست‌ و‌ پنجم اردیبهشت‌ماه زادروز دکتر علی‌اشرف صادقی، منتخب بیست‌ و‌ پنجمین جایزۀ ادبی و تاریخی دکتر محمود افشار

آشنایی من و دکتر صادقی به بیش از نیم قرن پیش و به سال‌های آغازین دهۀ چهل خورشیدی بازمی‌گردد. در محوطۀ دانشگاه سوربن، در جوار دیوارها و مجسمۀ سنگی آن، جوان لاغراندامی را دیدم. گفتند فلانی است، جزء دانشجویان بورسیۀ شاگردان اول است، بسیار جدی است و شدیداً طالب علم. غالباً در کتابخانه‌هاست و به دنبال منابع برای رشتۀ زبان‌شناسی که برگزیده است، از این کلاس به آن کلاس می‌رود و هیچ فرصتی را برای پیشبرد اهداف تحصیلی‌اش از دست نمی‌دهد. در کلاس‌های بنونیست هم‌دیگر را می‌دیدیم و در همان سال‌ها کلاسی را به همراهی او و فیلیپ ژینیو و زنده‌یاد احمد تفضّلی در محضر دومناش استاد راهنمای دکتری من، متون پهلوی و دینکرد خواندیم.
او با موفقیت از رسالۀ دکتری خود با راهنمایی آندره مارتینه در سال ۱۳۴۶ دفاع کرد و به ایران بازگشت. از آن پس آشنایی من و دکتر صادقی به دوستی انجامید. در گروه زبان‌شناسی و زبان‌های باستانی دانشکدۀ ادبیات دانشگاه تهران همکار شدیم؛ گروهی که در دانشکدۀ ادبیات به دلیل استادان ارزنده‌اش بسیار خوش درخشید. دکتر صادقی از آن پس از مسیری که از جوانی در پیش گرفته بود، منحرف نشد و همیشه پژوهشگری ماند وفادار و در خدمت مسائل زبان فارسی.
دوستان ما به خاطر دارند که او همیشه با مدادی کوچک که در جیب دارد نکته‌های جالب را با نکته‌سنجی‌های خاص خودش می‌بیند، یادداشت می‌کند و همۀ اینها تبدیل به مقالاتی سودمند می‌شوند که فهرست بالابلند آن در دسترس همگان قرار دارد.
او زبان‌شناسی است که ارتباط تنگاتنگ با ادبیات فارسی و ادبیات و زبان‌های باستانی ایران دارد و از این نظر در میان زبان‌شناسان ایران از برتری خاصی برخوردار است و او همۀ این اطلاعات خود را در خدمت زبان فارسی قرار داده است و از این رو در این رشته فرد بسیار موفقی است.

دکتر ژاله آموزگار، عضو شورای تولیت و هیئت گزینش کتاب و جایزۀ بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار

[دفترچۀ بیست و پنجمین جایزۀ ادبی و تاریخی دکتر محمود افشار، اهداشده به دکتر علی‌اشرف صادقی، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ۱۳۹۷، ص ۴۴-۴۵]

بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی

@AfsharFoundation
بیست‌ و‌ پنجم اردیبهشت‌ماه روز بزرگداشت حکیم ابوالقاسم فردوسی و پاسداشت زبان فارسی

زبان شاهنامه زبانی فخیم و زدوده و شیواست. در شعر فارسی چنین فصاحتی را تنها، البته با تفاوت سبک، در شعر نظامی و سعدی می‌توان دید. یک‌چنین زبانی، و حتّی تا یکی دو درجه پایین‌تر از آن، زبانی است که هر اندازه خودجوش و زادۀ طبع خداداد باشد، اندیشیده به خامه رفته و از سر خامه به کاغذ دویده و حک و اصلاح گشته است. به‌ویژه باید توجه داشت که شعر روایی در پیچ و خم و فراز و نشیب داستان‌ها نیاز به برخی طرفه‌کاری‌ها دارد تا داستان از صورت عامیانه و بدون زیورهای لفظی و معنوی به صورت هنری و پرورده درآید، بدان‌گونه که در برخی از داستان‌های شاهنامه و برخی حکایات نظامی و سعدی می‌بینیم. بر این مطالب افزوده می‌گردد بیت‌های فراوانی با مضامین روان‌کاوانه و هنر توصیف و تشبیه و صحنه‌پردازی و منش‌سازی که تنها در آثار ادبی هنری دیده می‌شود. به هر روی، ما در شعر فارسی کسی را که با فنون داستان‌سرایی و حکایت‌سراییِ هنری به اندازۀ این سه تن آشنا باشد سراغ نداریم.
زبان شاهنامه، در عین اینکه استوار است، کهن نیز هست. کاربرد برخی واژه‌ها و ترکیبات و اصطلاحات در شاهنامه در متون باقی‌مانده از زمان شاعر گواهی ندارد. برای مثال واژۀ «سخن» در متون دیگر تنها به معنی «کلام» به کار رفته است، ولی در شاهنامه به معانی «رویداد، کار، واقعیت، سرگذشت» نیز هست، یا «ایران» در متون دیگر تنها به معنی «سرزمین ایران» به کار رفته، ولی در شاهنامه به معنی «ایرانیان» نیز هست. این مثال‌ها، که برای آنها نه در متون زمان فردوسی و نه متون پس از او و نه در فرهنگ‌ها گواهی می‌توان یافت، در کنار نویسش برخی نام‌ها همچون گیومرت، طهمورت و اغریرت نشان می‌دهند که همه از راه ترجمه از پهلوی به شاهنامۀ ابومنصوری و از آنجا به شاهنامۀ فردوسی راه یافته‌اند. همچنین کاررفت واژه‌هایی چون «روان» و «جان» در معنی «نفس» و دیگر واژه‌ها و ترکیبات و اصطلاحات فلسفی، «هوش» در معنی «مرگ»، «آراستن» در کاربرد فعل همکرد و مثال‌های فراوان دیگر، کثرت واژه‌ها و ترکیبات فردوسی و قلّت واژه‌های عربی آن، همه و همه نشان می‌دهد که مأخذ شاهنامه نمی‌تواند گفتاری باشد، چه رسد به اینکه کسی خود شاهنامه را نیز گفتاری بپندارد.

[از شاهنامه تا خداینامه: جستاری دربارۀ مآخذ مستقیم و غیرمستقیم شاهنامه، تألیف دکتر جلال خالقی مطلق، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار،‌ ۱۴۰۳، ص ۴۰-۴۱]

بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی

@AfsharFoundation
[سفینۀ کهن رباعیات، تصحیح و تحقیق ارحام مرادی و محمّد افشین‌وفایی، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ۱۴۰۴]

کتاب شایستۀ تقدیر سی و پنجمین دورۀ جایزۀ کتاب سال

بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی

@AfsharFoundation
بیست و چهارم اردیبهشت‌ماه سالروز درگذشت حبیب یغمایی

ذوق و سلیقه و روش یغمایی در مجله‌نویسی پذیرفتۀ خاطر بسیاری نبود. پس از اینکه مجلّه را در پایان سال ۱۳۵۷ متوقف ساخت بر هوشمندان جامعۀ فرهنگ ایران روشن شد که مجلّۀ یغما چقدر گرانسنگ و سودمند بود و در معرفی و نگاهبانی ادبیات ملّی و واقعی تا چه حد بنیانی و مؤثر بود.
هیچ‌یک از مجله‌های مستقل و شخصی و جدی ایران نبوده است که سی و یک سال بی هیچ گسستگی و کم و بیش در سر هر ماه و چنین یکدست و یکپایه انتشار بیابد و در قلمرو زبان فارسی خواستار و دوستدار دیرپا داشته باشد.
اعتبار مجلّۀ یغما همان بود و هست که به انتشار ادب اصیل ایران و بزرگان ادبای چهل پنجاه سال پیش حتی شعر و نوشته از احمد قوام‌السلطنه، علی سهیلی، سیّد ضیاء‌الدین طباطبایی، عباسقلی گلشاییان که مورد مسخرۀ تازه‌خواهان بود می‌پرداخت و رجال فرهنگ‌خواه و ادب‌پرور را احترام می‌گذاشت.
نثر یغمایی از نثرهای ساختۀ روزگار ماست،‌ لفظ دری در دست او حکم موم داشت، هم در شعر و هم در نثر. در انتخاب لفظ و شیوۀ بیان متأثر از بزرگان ادب کهن فارسی بود. در انتخاب لفظ استادی و مهارتش مسلم بود‌. از نادره کسانی بود که حدّ استعمال کلمات را درست می‌شناخت و هر لفظ را در مفهوم واقعی و مناسب خود می‌گذاشت. با اینکه استوار و پخته می‌نوشت و بسیاری از الفاظ مستعمل گذشتگان را بر قلم می‌آورد، نثرش از سادگی روستایی، طنزپردازی و رندی ادیبانه بهره‌وری بی‌شمار داشت.
گرشاسپ‌نامۀ اسدی طوسی، قصص‌الانبیای نیشابوری، ترجمۀ تفسیر طبری، مجموعه‌ای از نظم و نثر قدیم، و بالاخره غزلیات سعدی که در این سال‌های اخیر به ذات خویش تصحیح کرد، همه از کارهای علمی شایسته و ماندگار اوست.

[نادره‌کاران: سوگنامۀ ناموران فرهنگی و ادبی (۱۳۰۴-۱۳۸۹)، ایرج افشار، زیر نظر بهرام، کوشیار و آرش افشار، به کوشش محمود نیکویه، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ۱۴۰۰، ج ۱، ۷۴۹-۷۵۲]

بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی

@AfsharFoundation
انتشارات دکتر محمود افشار در نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران میزبان دوستداران و پاسداران زبان و ادبیات فارسی و تاریخ و فرهنگ ایران است.

علاقه‌مندان می‌توانند با مراجعه به غرفۀ انتشارات دکتر محمود افشار در نمایشگاه کتاب تهران، واقع در مصلای تهران، بخش ناشران عمومی، راهرو ۲۲، شمارۀ ۵، کتاب‌های این انتشارات را تا بیست و هفتم اردیبهشت‌ماه، با ۲۰٪ تخفیف تهیه کنند.
همچنین خرید کتاب‌های انتشارات دکتر محمود افشار در نمایشگاه مجازی کتاب تهران با ۱۰٪ تخفیف از طریق پیوند زیر امکان‌پذیر است:

https://book.icfi.ir/book?exhibitorId=362&publisher

بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی

@AfsharFoundation
انتشارات بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار منتشر کرد:

سفینۀ کهن رباعیات


این کتاب یکی از قدیم‌ترین سفینه‌های رباعی فارسی است که احتمالاً در نیمۀ دوم سدۀ هفتم هجری گردآوری شده است. سفینۀ کهن رباعیات که حاوی بیش از ۱۲۵۰ رباعی است تعداد زیادی رباعی تازه به پیکرۀ شعر فارسی اضافه می‌کند و رباعی‌سرایان ناشناسی را به جمع شاعران پارسی‌گو می‌افزاید. این سفینه در میان منابع رباعیات خیّام پیش از سدۀ نهم هجری با ۴۴ رباعی به نام او، کهن‌ترین مأخذی است که بیشترین رباعیات به نام خیّام را داراست. گذشته از این، سفینۀ کهن رباعیات منبع جانبی مهمّی در تصحیح رباعیات شاعران صاحب دیوان نیز به شمار می‌آید.

[سفینۀ کهن رباعیات، تصحیح و تحقیق ارحام مرادی و محمّد افشین‌وفایی، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ۱۴۰۴]

علاقه‌مندان می‌توانند از بیست و سوم اردیبهشت تا پنجم خرداد، این کتاب را با ۳۰٪ تخفیف از دفتر مرکزی بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار تهیه کنند.

برای سفارش‌های بیش از پانصد هزار تومان ارسال رایگان است.

تلفن مرکز پخش و فروش: ۲۲۷۱۳۹۳۶-۲۲۷۱۶۸۳۲

بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی

@AfsharFoundation
سی و ششمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران

از هفدهم تا بیست و هفتم اردیبهشت‌ماه ۱۴۰۴

نشانی انتشارات دکتر محمود افشار در نمایشگاه:

راهرو ۲۲، غرفۀ ۵

علاقه‌مندان می‌توانند با مراجعه به غرفۀ انتشارات دکتر محمود افشار در نمایشگاه کتاب تهران، کتاب‌های این انتشارات را با تخفیف ویژۀ نمایشگاه تهیه کنند.
همچنین خرید کتاب‌های انتشارات دکتر محمود افشار در نمایشگاه مجازی کتاب تهران از طریق پیوند زیر امکان‌پذیر است:

https://book.icfi.ir/book?exhibitorId=362&publisher

بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی

@AfsharFoundation
تقریرات مصدّق در زندان دربارۀ حوادث زندگی خویش، یادداشت‌شده به اهتمام جلیل بزرگمهر، تنظیم‌شده به کوشش ایرج افشار، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، چاپ دوم ۱۴۰۰

بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی

@AfsharFoundation
آذربایجان و شاهنامه: تحقیقی دربارۀ جایگاه آذربایجان، ترکان و زبان ترکی در شاهنامه و پایگاه هزارسالۀ شاهنامه در آذربایجان، دکتر سجاد آیدنلو، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، چاپ دوم ۱۴۰۱

کتاب برگزیدۀ سی و نهمین دورۀ جایزۀ کتاب سال و برگزیدۀ شانزدهمین دورۀ جشنوارۀ بین‌المللی شعر فجر

بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی

@AfsharFoundation
نگارخانه و کتابفروشی افشار از یکشنبه تا جمعه از ساعت ١٢ الی ٨ بعد از ظهر پذیرای دوستداران کتاب و هنر خواهد بود.

نشانی:
خیابان ولی‌عصر، سه‌راه زعفرانیه، خیابان عارف‌نسب، شمارۀ ۱۲

علاقه‌مندان می‌توانند تا بیست و ششم اردیبهشت‌ماه، با حضور در کتابفروشی و نگارخانۀ افشار، کتاب‌های انتشارات دکتر محمود افشار را با ۳۰٪ تخفیف تهیه کنند‌.

بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی

@AfsharFoundation
روزنامۀ خاطرات ناصرالدین‌شاه، به کوشش مجید عبدامین (جلدهای چاپ‌شده: ۱ تا ۱۲).

بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی

@AfsharFoundation

Records

16.05.202513:25
5.1KSubscribers
20.04.202523:59
200Citation index
19.03.202503:11
3.2KAverage views per post
19.03.202504:13
3.2KAverage views per ad post
18.03.202504:12
3.92%ER
18.03.202504:12
65.55%ERR
Subscribers
Citation index
Avg views per post
Avg views per ad post
ER
ERR
DEC '24JAN '25FEB '25MAR '25APR '25MAY '25

Popular posts بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار

افتتاح کتابفروشی و نگارخانۀ افشار

جمعه، ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴
ساعت ۱۶ تا ۲۰


کتابفروشی و نگارخانۀ افشار
خیابان ولی‌عصر، سه‌راه زعفرانیه، خیابان عارف‌نسب، شمارۀ ۱۲

به این مناسبت از روز افتتاحیه به مدت یک هفته (نوزدهم تا بیست و ششم اردیبهشت‌ماه) کتاب‌های انتشارات دکتر محمود افشار با ۳۰٪ تخفیف عرضه می‌شود. علاقه‌مندان می‌توانند با حضور در کتابفروشی و نگارخانۀ افشار کتاب‌های انتشارات دکتر محمود افشار را با تخفیف ویژۀ این مناسبت تهیه کنند‌.
همزمان با این رویداد، آثار خوشنویسی استاد محمّد شهبازی در نگارخانۀ افشار به نمایش درمی‌آید. این نمایشگاه تا بیست و سوم خردادماه سال جاری برپا خواهد بود.

بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی

@AfsharFoundation
شانزدهم اردیبهشت‌ماه زادروز ذبیح‌الله صفا

زبان فارسی و وحدت ملّی


اگر زبان فارسی دری نبود ما چندین مملکت می‌شدیم که هر کدام برای خود زبانی داشت و از یکدیگر جدا می‌شدیم، ولی چیزی که ما را به هم پیوسته و در تمام دوره‌های صعب و مشکلی که بر ما گذشته این پیوند را نگه داشته، همین زبان فارسی است. یعنی من که در مازندران زندگی می‌کردم، سعدی را که در شیراز می‌زیست هموطن خود حساب می‌کردم، چون با من هم‌زبان است و او را شاعر خود دانستم. در حالی که اگر جز این بود شاعر من فقط مسته مرد یا دیواروز و نویسندهٔ من مرزبان پسر شهریار باوندی بود و زبان من هم طبری بود و سعدی آدمی بود متعلق به جای دیگر و به من مربوط نبود.
با این کیفیت زبان دری خود به خود اثرش را در ایجاد وحدت ملّی می‌نمایاند و این اولین مطلبی است که باید دربارهٔ تأثیر زبان فارسی از لحاظ ایجاد وحدت ملّی بدان توجه کنیم.

«زبان فارسی و وحدت ملی»، ذبیح‌الله صفا

[ای زبان پارسی...، به کوشش دکتر میلاد عظیمی، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، چاپ دوم ۱۴۰۲، ج ۱، ص ۴۷۰-۴۷۱]

بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی

@AfsharFoundation
افتتاح کتابفروشی و نگارخانۀ افشار

جمعه، ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴
ساعت ۱۶ تا ۲۰


کتابفروشی و نگارخانۀ افشار
خیابان ولی‌عصر، سه‌راه زعفرانیه، خیابان عارف‌نسب، شمارۀ ۱۲

به این مناسبت از روز افتتاحیه به مدت یک هفته (نوزدهم تا بیست و ششم اردیبهشت‌ماه) کتاب‌های انتشارات دکتر محمود افشار با ۳۰٪ تخفیف عرضه می‌شود. علاقه‌مندان می‌توانند با حضور در کتابفروشی و نگارخانۀ افشار کتاب‌های انتشارات دکتر محمود افشار را با تخفیف ویژۀ این مناسبت تهیه کنند‌.
همزمان با این رویداد، آثار خوشنویسی استاد محمّد شهبازی در نگارخانۀ افشار به نمایش درمی‌آید. این نمایشگاه تا بیست و سوم خردادماه سال جاری برپا خواهد بود.

بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی

@AfsharFoundation
16.05.202506:13
فهرست انتشارات بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار، اردیبهشت‌ماه ۱۴۰۴

بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی

@AfsharFoundation
04.05.202506:48
چهاردهم اردیبهشت زادروز مهدی حمیدی، شاعر، منتقد و استاد دانشگاه

در امواج سند


به مغرب سینه‌مالان قرصِ خورشید
نهان می‌گشت پشتِ کوهساران
فرومی‌ریخت گردی زعفران‌رنگ
به روی نیزه‌ها و نیزه‌داران

نهان می‌گشت روی روشن روز
به زیر دامن شب در سیاهی
درآن تاریک‌شب می‌گشت پنهان
فروغِ خرگهِ خوارزمشاهی

دل خوارزمشه یک لمحه لرزید
که دید آن آفتابِ بخت خفته
ز دست ترکتازی‌های ایّام
به آبسکون شهی بی تخت خفته

اگر یک لحظه امشب دیر جنبد
سپیده‌دم جهان در خون نشیند
به آتش‌های ترک و خون تازیک
ز رودِ سند تا جیحون نشیند

به خوناب شفق در دامنِ شام
به خون آلوده ایران کهن دید
درآن دریای خون در قرصِ خورشید
غروبِ آفتابِ خویشتن دید

شبی آمد که می‌باید فدا کرد
به راهِ مملکت فرزند و زن را
به پیشِ دشمنانِ استاد و جنگید
رهاند از بندِ اهریمن وطن را

درین اندیشه‌ها می‌سوخت چون شمع
که گردآلوده پیدا شد سواری
به پیش پادشه افتاد بر خاک
شهنشه گفت: آمد؟ گفت: آری.

پس آن‌گه کودکان را یک به یک خواست
نگاهی خشم‌آگین در هوا کرد
به آب دیده اوّل دادشان غسل
سپس در دامن دریا رها کرد:

بگیر ای موج سنگینِ کف‌آلود
ز هم واکن دهان خشم، واکن!
بخور ای اژدهای زندگی‌خوار
دوا کن دردِ بی‌درمان، دوا کن!

زنان چون کودکان در آب دیدند
چو موی خویشتن در تاب رفتند
وزآن دردِ گران، بی گفتۀ شاه
چو ماهی، در دهانِ آب رفتند

شهنشه لمحه‌ای بر آب‌ها دید
شکنج‌ گیسوانِ تاب‌داده
چه کرد از آن سپس تاریخ داند
به دنبالِ گلِ برآب‌داده!

شبی را تا شبی با لشکری خرد
ز تن‌ها سر، ز سرها خود افکند
چو لشکر گرد بر گردش گرفتند
چو کشتی بادپا در رود افکند

چو بگذشت از پسِ آن جنگِ دشوار
ازآن دریای بی پایاب، آسان
به فرزندان و یاران گفت چنگیز
که: «گر فرزند باید، باید این‌سان!»

بلی، آنان که از این پیش بودند
چنین بستند راه ترک و تازی
ازآن این داستان گفتم که امروز
بدانی قدر و بر هیچش نبازی

به پاس هر وجب خاکی ازین ملک
چه بسیار است آن سرها که رفته!
ز مستی بر سرِ هر قطعه زین خاک
خدا داند چه افسرها که رفته

مهدی حمیدی (متولد ۱۲۹۳ در شیراز - درگذشتۀ ۲۳ تیرماه سال ۱۳۶۵ در تهران) فرزند سید محمدحسن ثقة‌الاعلام، نمایندۀ شیراز در اولین دورۀ مجلس شورای ملّی. او فارغ‌التحصیل دکتری زبان و ادبیات فارسی از دانشگاه تهران بود. شعر حمیدی شعری است غنایی با زبانی غنی و استوار. از مجموعه‌های شعری و آثار انتقادی وی می‌توان به عصیان، اشک معشوق، زمزمۀ بهشت و فنون شعر و کالبدهای پولادین آن اشاره کرد.

بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی

@AfsharFoundation
دوازدهم اردیبهشت‌ماه روز معلّم

طرز بیان و آموزگاری باید برای طفل دلپذیر باشد. اکثر معلّمها از این پند غافلند که می‌فرماید:

چون سر و کار تو با کودک فتاد
پس زبان کودکی باید گشاد

رفتار و گفتار معلّمین و اولیای مدرسه باید برای شاگردان سرمشق باشد. پاکیزگی و ادب و حسن خلق و راستی و درستی و نیکوکاری و شرافتمندی و صفات حسنۀ دیگر را کودکان اگر از پیشوایان خود ببینند صدچندان بهتر بیاموزند تا در کتاب بخوانند یا از واعظ و معلّم بشنوند.

محمدعلی فروغی

[نامه‌های محمدعلی فروغی، به کوشش محمد افشین‌وفایی و مهدی فیروزیان، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ۱۴۰۱، ص ۲۳۶]

بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی

@AfsharFoundation
07.05.202511:05
خلیج فارس در متون یونانی و لاتین و تازی

دربارۀ نام‌های جغرافیایی می‌توان این قاعدۀ کلی را که بر بسیاری از آن‌ها تعلق می‌گیرد روا دانست:
نام‌های سرزمین‌ها و کشورها بیشتر از نام طوایف و نژادهایی که در آنجا زندگی می‌کرده‌اند گرفته شده است. بیشتر نام‌های رودها از رنگ‌ آب‌ها و شکل ظاهری آن‌ها بیرون آمده و نام‌های کوه‌ها را نیز اغلب از شباهت آن‌ها با چیزهای دیگر گرفته‌اند. اما به دریاها تقریباً نام کشورها و سرزمین‌هایی را که به آن‌ها نزدیک بوده‌اند داده‌اند. دریایی را که سراسر جنوب ایران را فراگرفته چون قسمت عمدۀ آن کرانه‌های سرزمین فارس را در ایران در بر گرفته است و از مردم ایران مردم فارس یعنی پارسیان باستان زودتر از طوایف دیگر با جهان غرب رابطه به هم زده‌اند، از روزی که به تدوین تاریخ و جغرافیا آغاز کرده‌اند «دریای فارس» یا «خلیج فارس» نامیده‌اند. کلمۀ پارس و فارس را یونانیان قدیم «پرس» تلفظ کرده‌اند و به همین جهت در تسمیۀ این خلیج این کلمه را نیز به کار برده‌اند.
آریان، مورخ معروف یونانی، که در قرن دوم میلادی می‌زیسته نام خلیج فارس را پرسیکوکایتاس نوشته است که معنی درست آن «خلیج فارس» است. استرابون، جغرافیانویس معروف یونانی، که در حدود ۵۸ پ.م. به جهان آمده و در حدود ۲۵ درگذشته، در کتاب جغرافیایی خود مکرر همین نام را به کار برده است.
کوینته کورسه، مورخ معروف زبان لاتین، در کتابی که در تاریخ اسکندر نوشته است، نام این دریا را «آکواروم پرسیکو» نوشته است که معنی تحت‌اللفظ آن «آبگیر فارس» است.
جغرافیانویسان و تاریخ‌نویسان تازی همه‌جا دربارۀ این دریا همان نام قدیم را به کار برده‌اند. ابن خرداذبه که قدیم‌ترین کتاب جغرافیا به زبان تازی از او مانده است در کتاب المسالک و الممالک اسم این دریا را بحر فارس نوشته است.
گذشته از بزرگان تاریخ‌نویسان و جغرافیانویسان به زبان تازی، در همۀ کتاب‌های دیگر که ذکری از این دریا هست تا روزگار ما نام آن را برخی «بحر فارس» و برخی دیگر «بحر فارسی» و پاره‌ای «خلیج فارس» آورده‌اند.

[مقالات سعید نفیسی (در زمینۀ تاریخ تصوف، فرهنگ و ادب ایران)، به کوشش مسعود عرفانیان، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ۱۳۹۷، ج ۳، ص ۶۱۷-۶۲۳]

#persian_gulf

#forever_persian_gulf

بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی

@AfsharFoundation
04.05.202508:57
چهاردهم اردیبهشت‌ماه زادروز علی‌محمّد حق‌شناس

فارسی، زبان فرهنگ مشترک اقوام ایرانی


زبان فارسی زبان هیچ‌یک از مردمی نیست که با قید «قوم فارس» از دیگر اقوام ایرانی، یعنی از ترک و ترکمن و گیل و دیلم و کرد و لر و بلوچ و عرب و دیگران بازشناخته می‌شوند. بلکه زبانی است که به فرهنگ ایران و به تاریخ آن متعلق است و مثل خود آن فرهنگ و تاریخ، مشترک میان همۀ اقوام ایرانی است. این زبان اساساً در مکتب و مدرسه آموخته می‌شود و عمدتاً سرشتی نوشتاری دارد.
در کنار این زبان مشترک فرهنگی، همۀ اقوام ایرانی، چه فارس و چه غیر آن، زبان‌های قومی خود را نیز دارند، این زبان‌های قومی عموماً به طور طبیعی و بی زحمت مدرسه و معلّم آموخته می‌شوند و خود سرشتی عمدتاً گفتاری دارند. با این حساب همۀ اقوام ایرانی در عین حال که در امور روزمرّۀ زندگی از زبان‌های مختص به خودشان بهره می‌گیرند در بسیاری از زمینه‌ها فقط از زبان فارسی استفاده می‌کنند و این هیچ ربطی به آن ندارد که زبان فارسی در عصر جدید به عنوان زبان رسمی کشور برگزیده شده است، بلکه سنتی است که ریشه در تاریخ پر طول و تفصیل این مرز و بوم دارد. اگر زبان عربی را با قبول نقش بسیار مهمی که در فرهنگ و تمدن اسلامی به عهده داشته است کنار بگذاریم، می‌توانیم بگوییم که همۀ اقوام ایرانی از بدو تأسیس نخستین دولت ایرانی پس از سلطۀ اعراب، عمدتاً سواد به زبان فارسی می‌آموخته‌اند. کتاب و رساله و نامه به زبان فارسی می‌نوشته‌اند. شعر به فارسی می‌سروده‌اند. قصّه به فارسی می‌پرداخته‌اند. قباله و سند و قرارداد و مانند این‌ها را به فارسی تهیه می‌کرده‌اند و از این‌ها مهم‌تر اسطوره و حماسه و دین و مذهبشان به فارسی ثبت می‌شده است. پس فارسی همان قدر زبان تک‌تک این اقوام است که زبان‌های قومی آنها. منتها فارسی و زبان‌های قومی هریک به سطح و ساحتی خاص از حیات این اقوام متعلق است.

«زبان فارسی از سنّت تا تجدّد»، علی‌محمّد حق‌شناس، کلک، بهمن و اسفند ۱۳۴۷، شمارۀ ۷۱ و ۷۲، ص ۱۲-۱۴.

بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی

@AfsharFoundation
06.05.202507:42
شانزدهم اردیبهشت‌ماه سالروز درگذشت حسین منزوی

در به سماع آمده است از خبر آمدنت
خانه غزلخوان شده از زمزمۀ در زدنت

خانۀ بی‌جان ز تو جان یافته، جانا! نه عجب
گر همه من جان بشوم بر اثر آمدنت

«حافظ شیراز» مگر وصف جمال تو کند
وصف نیارست یقین ورنه غزل‌های منت

یا تو خود ای جان غزل! ای همه دیوان غزل!
لب بگشایی که سخن وام کنم از دهنت

از همه شیرین‌دهنان، وز همه شیرین‌سخنان
جز تو کسی نیست شکر- هم دهنت- هم سخنت

بی‌که فراقت ببرد روشنی از چشم تنم
یوسف من! چشم دلم باز کن از پیرهنت

عشق پی بستن من، بستن جان و تن من
بافته زنجیری ازآن زلف شکن‌در‌شکنت

آینه‌ای شد غزلم- آینۀ کوچک تو-
خیز و درین آینه بین، جلوه‌ای از خویشتنت

حسین منزوی (۱ مهر ۱۳۲۵ - ۱۶ اردیبهشت ۱۳۸۳) یکی از بزرگ‌ترین غزلسرایان معاصر بود که نگاهی تازه به غزل داشت و تحولی در زبان و مضامین آن ایجاد کرد. او در سرودن شعر نیمایی و ترانه نیز توانمند بود. از آثار شعری وی می‌توان به حنجرۀ زخمی تغزل، با سیاوش از آتش (برگزیدۀ غزل‌ها) و از ترمه و تغزل (برگزیدۀ اشعار) اشاره کرد.

بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی

@AfsharFoundation
بیرق ایران

شنیدم در کتاب یکی از بزرگان انگلیس است که سفیرش در ایران گفت: روزی سواره در خیابان تهران می‌گذشتم. دیدم امیر با کوکبهٔ جلالش می‌گذرد. پیاده شدم. امیر ملتفت شد. ایستاد تا به او رسیدم. با یکدیگر به بازدید ساختمان قراول‌خانه‌ها رفتیم. دیدم بالای هر قراول‌خانه بیرقی از شیر و خورشید است‌. پرسیدم: مگر اینجا تهران و مرکز ایران نیست؟ گفت: چرا. گفتم: برای نشان دولت یک بیرق کافی است. این همه بیرق از چیست؟ گفت: آن قدر بیرق از ایران بلند کنم که بیرق شما در آن میان گم شود. دیدم عجب کلّهٔ غیور بلندهمّتی دارد.

[امیرکبیر و ناصرالدین‌شاه، به کوشش سید علی آل داود، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، چاپ دوم ۱۴۰۳، ۵۴۳]

بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی و تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی

@AfsharFoundation
20.04.202507:57
گسترش زبان فارسی

پس از آنکه زبان دری یا پارسی زبان نوشتار شد، نه تنها سخنوران خراسان چون رودکی سمرقندی و بوشکور بلخی و مسعود مروزی و بوعلی سینای بخارایی و بوریحان بیرونی خوارزمی و منجیک ترمذی و سنایی غزنوی و خواجه عبدالله انصاری هروی و فردوسی طوسی و خیام نیشابوری و منوچهری دامغانی به این زبان نوشتند، بلکه نیز سخنوران جاهای دیگر چون فرخی سیستانی و غضایری رازی و بوسلیک گرگانی و جمال‌الدین اصفهانی و قطران تبریزی و خاقانی شروانی و نظامی گنجوی و مسعود سعد لاهوری و باباطاهر همدانی و سعدی شیرازی و صدها سخنور دیگر از هر گوشه و کنار این سرزمین. به خاطر این گسترش زبان فارسی است که رستم لارجانی حدود سال ۴۰۰ هجری برای فرمانروایان همدان شاهنامه می‌سراید و در زمان فرمانروایی خاندان کاکویه در اصفهان، ابن‌سینا دانشنامۀ علایی را به زبان فارسی تألیف می‌کند و کمی بعد فخرالدین اسعد گرگانی ویس و رامین را می‌سراید. و باز به خاطر گسترش زبان فارسی است که اسدی طوسی، در نیمۀ نخستین سدۀ پنجم، از طوس راه می‌افتد و به دربار جستانیان طارم (سرزمین میان قزوین و زنجان و گیلان) می‌رود و شاهان آنجا را به زبان فارسی می‌ستاید و سپس از آنجا به دربار شیبانیان در نخجوان می‌رود و برای امیر آنجا گرشاسپ‌نامه را می‌سراید و می‌بیند که اهل ادب آنجا مجلس شاهنامه‌خوانی دارند یا شاعر همزمان او، قطران تبریزی همۀ امیران آذربایجان و اران را به فارسی مدیحه می‌سراید و یا عنصرالمعالی در همان زمان‌ها از گرگان به گنجه می‌رود و در آنجا با امیر ابوالاسوار شدّادی به فارسی سخن می‌گوید. پیداست که زبان فارسی نمی‌توانست در فاصلۀ یکی دو قرن به عنوان زبان نوشتار همۀ سرزمین ایران را بگیرد، اگر پیش از آن قرن‌ها به عنوان زبان گفتار در سراسر ایران رواج نمی‌داشت.
زبان فارسی یا دری حدود دو هزار و پانصد سال پیشینه دارد که از آن حدود هزار سال نخستین زبان گفتار در جنوب غربی ایران و سپس حدود هزار و پانصد سال زبان گفتار و حدود هزار و صد سال اخیر آن زبان نوشتار در بخش بزرگ سرزمین‌های فلات ایران بوده است و روزگاری به عنوان زبان فرهنگ و ادب، به کشورهای دیگر نفوذ کرده است.

[گل رنج‌های کهن: برگزیدۀ مقالات دربارۀ شاهنامۀ فردوسی، دکتر جلال خالقی مطلق، به کوشش علی دهباشی، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ص ۴۰۶- ۴۰۷]

بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی و تحکیم وحدت ملی و تمامیت ارضی

@AfsharFoundation
07.05.202511:25
The Persian Gulf in Greek, Latin, and Arabic Texts

A general rule that applies to many geographical names can be stated as follows:
The names of lands and countries are mostly derived from the tribes and ethnic groups that lived there. Most river names stem from the color or visible appearance of their waters, and mountain names are often taken from their resemblance to other things. But for seas, the names have generally been taken from the lands and countries near them.
The body of water that borders the entire southern coast of Iran has been named “the Sea of Fars” or “the Persian Gulf” because a major portion of its shores belongs to the province of Fars in Iran, and because the people of Iran—namely, the people of Fars, the ancient Persians—were among the first in the region to establish contact with the Western world. From the time historical and geographical records began to be compiled, this body of water has been referred to by this name.

The word “Pars” or “Fars” was pronounced “Pers” by the ancient Greeks, and so this term was also used in naming the gulf.
Arrian, the renowned Greek historian who lived in the second century CE, referred to the Persian Gulf as Persikōn Kólpos, which accurately means “the Persian Gulf.”
Strabo, the famous Greek geographer born around 58 BCE and who died around 25 CE, used this name repeatedly in his geographical works.
Curtius Rufus, the famous Latin-language historian, in his book on the history of Alexander, called this sea Aquarum Persico, which literally means “the waters of Persia.”

All Arab geographers and historians have consistently used the ancient name for this sea. Ibn Khordadbeh, the author of the oldest surviving Arabic geographical text, called Al-Masalik wa al-Mamalik, refers to this body of water as Bahr Fars (“the Sea of Fars”).
In addition to renowned Arab historians and geographers, in all other Arabic texts that mention this sea up to our own time, it has been referred to variously as Bahr Fars, Bahr al-Farsi, or Khalij Fars—all meaning the Persian Sea or Persian Gulf.

From: Saeed Nafisi’s Essays (on the history of Sufism, Iranian culture, and literature), edited by Masoud Erfanian, Tehran: Dr. Mahmoud Afshar Foundation Publications, 2018, Vol. 3, pp. 617–623.

#persian_gulf

#forever_persian_gulf

Dr. Mahmoud Afshar Foundation: Promoting the Persian Language, Strengthening National Unity, and Preserving Territorial Integrity

@AfsharFoundation
25.04.202505:12
پنجم اردیبهشت‌ماه سالروز درگذشت محمّدعلی اسلامی ندوشن

کار جامعۀ امروز ما لااقل در تهران به جایی کشیده است که هرچه خارجی است چشم او را خیره می‌کند: زبان خارجی، دوست خارجی، شیوۀ زندگی خارجی، اشیاء و غذاهای خارجی ... برای فرار از دید و بازدید نوروز از شهر خویش بیرون می‌رود لیکن فریضه‌ای برای خود می‌داند که عید ژانویه را جشن بگیرد، احیاناً شمع بیفروزد و کاج بیاراید. و چون زبان وسیلۀ ارتباط با مظاهر تمدن فرنگی است می‌کوشد که در سن پنجاه و شصت‌سالگی به یاد گرفتن آن پردازد یا لااقل فرزند خویش را به آموختن آن وادارد تا چون خود او «دست و پاشکسته» بار نیاید.
از نام مغازه‌ها و بنگاه‌ها و دختربچه‌ها حرفی نزنیم که داستان دلخراشی دارد. این یک مثال کوچک از واقعیت تلخی حکایت می‌کند: دکان‌های تهران پر است از اجناس خارجی و عجیب این است که هر کس اندک استطاعتی داشته باشد ترجیح می‌دهد که محصول خارجی بخرد ولو نظیر آن در خود ایران درست شده باشد؛ به همین دلیل سرکه و خردل و مربایی را هم که در داخل مملکت تهیه می‌کنند باید روی شیشه‌اش را به انگلیسی بنویسند تا خریداری بیابد.
نمی‌دانم توجه فرموده‌اید یا نه که از چند سال پیش رادیوی تهران شیوۀ حرف زدن را از برنامۀ فارسی رادیوی لندن اقتباس کرده و به تازگی دامنۀ ابتکار خود را وسعت داده و از سخن گفتن فیلم‌های ایتالیایی که به فارسی برگردانده شده‌اند تقلید می‌کند. هر کسی را موهبت آن نیست که مرتب به رادیوی تهران گوش دهد ولی اگر گاهی بر حسب اتفاق او را چنین موهبتی دست داده شاید حتی یک بار شعر سعدی و حافظ را از زبان گویندگان و خوانندگان آن نشنیده است، بی آنکه غلط فاحشی در آن باشد. از کودک و جوان چه توقع می‌توان داشت و حال آنکه دستگاه تبلیغاتی کشوری تا بدین حد به زبان خود بی اعتناست یا از به کار بردن آن عجز دارد؟
در زبان‌های بزرگ دنیا دیگر روان و رسا نوشتن از بدیهیات است؛ هر روزنامه‌نویس هر پاورقی‌نویس، حتی یک خبرنگار ورزشی در آنچه می‌نویسد و چاپ می‌کند صغری و کبری و نتیجه‌ای در نظر دارد و به ندرت جملاتش از نظر دستور معیوب است. ریاضی‌دان یا طبیب بهانه نمی‌آورد که چون فن او ادبیات نیست پس باید او را در درست و رسا نوشتن معذور داشت. اما زبان ما، حتی در بعضی از کتاب‌های ادبی و دانشگاهی وضع جز این نیست.
تقصیر انحطاط و تنزّل زبان فارسی بر گردن کودکان بیگناه یا پدر و مادرهای بی‌خبر نیست، بلکه بر گردن نخبگان و دانشمندانی است که یا در انجام وظیفۀ خود کوتاه آمده‌اند و یا خاموش نشسته‌اند و ناظر فروریختن پایه‌های معنوی و اخلاقی قومی هستند که زبان یکی از آنهاست.
در کشوری که اساس تمدن و فرهنگ متزلزل نیست هیچ‌گاه آموختن زبان خارجی ایجاد خللی نمی‌کند بلکه بر غنای معارف ملّی می‌افزاید. فراوانند جوانان هجده نوزده‌سالۀ هلندی و سوئیسی که دو یا سه زبان خارجی یاد گرفته‌اند و هنوز ملت آنها احساس خطری نکرده است. اما اگر در جامعه‌ای همه چیز به صورت «صورتک» (کاریکاتور) درآمد و بنیان اصول لرزان گردید سرچشمۀ اصالت و ابتکار و نیروی معنوی اندک اندک کاستی می‌گیرد و طبعاً زبان نیز پایداری نمی‌تواند کرد.

«بیماری زبان»، محمّدعلی اسلامی ندوشن، یغما، سال ۱۲، شمارۀ ۴، تیر ۱۳۳۸، ص ۱۶۷-۱۶۹.

بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی

@AfsharFoundation
07.05.202506:24
فهرست انتشارات بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار، اردیبهشت‌ماه ۱۴۰۴

بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی

@AfsharFoundation
21.04.202510:44
یکم اردیبهشت‌ماه سالروز درگذشت سهراب سپهری

آب را گل نکنیم
در فرودست انگار
کفتری می‌خورَد آب
یا که در بیشۀ دور
سیره‌ای پر می‌شوید
یا در آبادی
کوزه‌ای پر می‌گردد

آب را گل نکنیم
شاید این آبِ روان
می‌رود پای سپیداری
تا فروشوید اندوهِ دلی
دستِ درویشی شاید
نانِ خشکیده فروبرده در آب

زنِ زیبایی آمد لبِ رود
آب را گل نکنیم
روی زیبا دوبرابر شده است

چه گوارا این آب
چه زلال این رود
مردم بالادست
چه صفایی دارند
چشمه‌هاشان جوشان
گاوهاشان شیرافشان باد
من ندیدم دهشان
بی‌گمان پای چپرهاشان جاپای خداست
ماهتاب آنجا
می‌کند روشنْ پهنای کلام
بی‌گمان
در دهِ بالادست
چینه‌ها کوتاه است
مردمش می‌دانند
که شقایق چه گلی‌ست
بی‌گمان آنجا آبی، آبی‌ست
غنچه‌ای می‌شکفد
اهل ده باخبرند
چه دهی باید باشد
کوچه‌باغش پرِ موسیقی‌ باد
مردمانِ سرِ رود
آب را می‌فهمند
گِل نکردندش، ما نیز
آب را گل نکنیم

سهراب سپهری (۱۵ مهر ۱۳۰۷- ۱ اردیبهشت ۱۳۵۹)
شاعری توانا و صاحب سبک و صمیمی (متمایل به هنرِ شرقِ دور، همراهِ زبانی ساده و شعری طبیعت‌گرا) و نقاش. از آثار شعری اوست: مرگ رنگ، زندگی خواب‌ها، آوار آفتاب، شرق اندوه، صدای پای آب، حجم سبز، ما هیچ، ما نگاه، هشت کتاب.

بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی

@AfsharFoundation
Log in to unlock more functionality.