Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Труха⚡️Україна
Труха⚡️Україна
Николаевский Ванёк
Николаевский Ванёк
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Труха⚡️Україна
Труха⚡️Україна
Николаевский Ванёк
Николаевский Ванёк
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار avatar
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار avatar
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار
05.05.202507:37
پانزدهم اردیبهشت‌ماه سالروز درگذشت نجف‌ دریابندری

زبان فارسی، چه از حیث آثار ادبی و چه از حیث شکل جاری آن، به اصطلاح ملکِ طلقِ فارس‌ها نیست، بلکه درواقع ساخته و پرداختۀ همۀ مردم ایران است. زبان فارسی درست به دلیل آنکه زبان مشترک اقوام ایرانی است، به یک معنای کاملاً واقعی آفریدۀ مشترک ملّت ایران است و این است توضیح این پدیدۀ شگفت‌آور که چرا در این سرزمین اقوام و زبان‌های رنگارنگ همۀ مردم به زبان فارسی عشق می‌ورزند.
در کمتر از یک قرن اخیر بارها از طرف نیروهای خارجی برای تجزیه کردن ایران تلاش شده است. یکی از سخنانی که در آستانۀ انقلاب ایران مکرر شنیده می‌شد این بود که تکان انقلاب ایران را تجزیه خواهد کرد و تجاوز به خاک ایران بی‌ گمان به همین امید صورت گرفت، ولی ایران تجزیه نشد.
در اثبات هویّت ملّی ایران دلایل گوناگون می‌توان آورد، ولی از همۀ این دلایل که بگذریم اینکه ملّت ایران به عنوان یک واحد سیاسی و اجتماعی در مواقع بحران و خطر از موجودیت خود دفاع می‌کند و بر جای می‌ماند واقعیت انکارناپذیری است. ملّت ایران یک واقعیت تاریخی است، موجودی است که در جریان تاریخ به وجود آمده است و هست و هستی آن هم به شکل خاصی از حکومت بستگی ندارد. بنابراین حکومت است که باید رفتار خود را به مقتضیات این هستی تاریخی منطبق سازد، وگرنه آنکه دیر یا زود تجزیه می‌شود و برمی‌افتد حکومت نادان و ستمگر است، نه ملّت ایران.
تنوع زبان یکی از این مقتضیات است، و من گمان می‌کنم دوام نقش زیبنده و فرخندۀ زبان فارسی به عنوان زبان مشترک به شناختن این معنی بستگی دارد. به عبارت دیگر، زبان مشترک باید همان زبان مشترک باقی بماند، زبان مشترک هم وسیلۀ اتصال است و هم وسیلۀ انفصال، چنان‌که وحدت ملّی هم به هیچ‌وجه ساده و مطلق نیست. وحدت همیشه از کثرت حاصل می‌شود. این تودۀ عظیمی که ملّت ایران را تشکیل می‌دهد یک چیز جامد و راکد نیست که مثل یک پارچه سنگ هیچ کنش و تنشی در آن جریان نداشته باشد. ملّت ایران یک ساختکار (یا «مکانیسم») زنده است، دستگاهی است که «کار می‌کند» و اجزای آن با هم روابط کشش و کوشش و بده و بستان دارند. زبان فارسی آن زمینه یا آن «مدیومی» است که این روند بده و بستان روی آن و به واسطۀ آن صورت می‌گیرد. در این ساختکار (یا «مکانیسم») مانند هر ساختکار دیگری انفصال اجزا هم به اندازۀ اتصال آنها لازمۀ زنده بودن و عمل کردن است. زبان فارسی در سرزمین پهناور ما وظیفۀ وصل کردن عناصر رنگارنگ تشکیل‌دهندۀ هویّت ملّی ایرانی را بر عهده دارد. در این شکی نیست، اما باید به یاد داشته باشیم که زبان مشترک بر حسب تعریف پیش‌فرض ساده‌ای دارد و آن وجود زبان‌های غیرمشترک است.

«زبان فارسی، زبان مشترک»، نجف دریابندری، ایران‌نامه، سال ۷، شمارۀ ۲۸، تابستان ۱۳۶۸، ص ۶۷۴-۶۷۸.

بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی

@AfsharFoundation
03.05.202504:30
انتشارات بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار منتشر کرد:

مقالات سعید نفیسی، جلد چهارم


مقالات، یادداشت‌ها و مقدّمه‌هایی که از استاد سعید نفیسی بر جا مانده، حاوی برخی از مهم‌ترین یافته‌ها در مطالعات ایران‌شناسی، به‌ویژه در تاریخ ادبی و فرهنگی ایران است که به دست یکی از کوشاترین و جویاترین دانشمندان این سرزمین فراهم شده است. در این دفتر، پس از سه دفتر پیشین، چهل و چند نوشته‌ از ایشان گردآوری و بازچاپ شده تا بخشی دیگر از آن یافته‌ها، به‌همراه نمایه‌هایی متنوّع، در اختیار علاقه‌مندان قرار گیرد.

[مقالات سعید نفیسی (در زمینۀ زبان و ادب فارسی)، جلد ۴، به کوشش دکتر جواد بشری، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار]

علاقه‌مندان می‌توانند از سیزدهم تا بیست و چهارم اردیبهشت‌ماه، این کتاب را با ۳۰٪ تخفیف از دفتر مرکزی بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار تهیه کنند.

برای سفارش‌های بیش از پانصد هزار تومان ارسال رایگان است.

تلفن مرکز پخش و فروش: ۲۲۷۱۳۹۳۶-۲۲۷۱۶۸۳۲

بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی

@AfsharFoundation
30.04.202504:19
دهم اردیبهشت‌ماه زادروز رهی معیّری

نیروی اشک


عزمِ وداع کرد جوانی به روستای
در تیره‌شامی از برِ خورشیدطلعتی

طبعِ هوا دُژم بُد و چرخ از فرازِ ابر
همچوم حباب در دلِ دریایِ ظلمتی

زن گفت با جوان که ازین ابر فتنه‌زای
ترسم رسد به گُلبنِ حُسنِ تو آفتی

در این شبِ سیه که فرومرده شمعِ ماه
ای مه، چراغِ کلبۀ من باش ساعتی

لیکن جوان ز جنبشِ طوفان نداشت باک
دریادلان ز موج ندارند دهشتی

برخاست تا برون بنهد پای زان سرای
کاو را دگر نبود مجالِ اقامتی

سروِ روان چو عزمِ جوان استوار دید
افراخت قامتی که عیان شد قیامتی

بر چهرِ یار دوخت به حسرت دو چشمِ خویش
چون مفلسِ گرسنه به خوانِ ضیافتی

با یک نگاه کرد بیان شرحِ اشتیاق
بی آنکه از زبان بکشد بارِ منّتی

چون گوهری که غلتد بر صفحه‌ای ز سیم
غلتان به سیمگون‌رخِ وی اشکِ حسرتی

زان قطرۀ سرشک فروماند پایِ مرد
یکسر ز دست رفت اگرش بود طاقتی

آتش فتاد در دلش از آبِ چشمِ دوست
گفتی میانِ آتش و آب است نسبتی

این طرفه بین که سیل خروشان در او نداشت
چندان اثر که قطرۀ اشک محبّتی

تیرماه ۱۳۲۰

محمّدحسن بیوک معیری متخلص به رهی از شاعران غزل‌سرای بنام، متولد ۱۲۸۸ شمسی، روز جمعه ۲۴ آبان‌ماه [۱۳۴۷] وفات کرد. آن مرحوم خدمت اداری را در وزارت پیشه و هنر (اقتصاد) گذرانید و پس از بازنشستگی در کتابخانۀ سلطنتی خدمت می‌کرد. وی چند سفر فرهنگی به ممالک همجوار رفت و در مجامع ادبی و شاعرانه مخصوصاً در پاکستان و افغانستان شهرت بسیار داشت.
مجموعۀ ارزنده‌ای از شعرهایش به نام سایۀ عمر با مقدمۀ گویایی از علی دشتی در سبک و هنر شعری او چند سال پیش نشر شد. شعرش از نظر ذوق و فکر متمایل به سبک هندی و از لحاظ روانی و آسانی متأثر از سعدی بود. در اشعار طنز و طیبت هم قدرت و لطافت طبع شاعر به‌خوبی نمایان است (نادره‌کاران، ج ۱، ص ۳۳۵).

بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی

@AfsharFoundation
29.04.202505:14
⁠⁣نهم اردیبهشت‌ماه زادروز محمّد معین

دوران حیات علمی معین ثمربخش و اثرزای بود. او مقالات و کتب متعدد انتشار داد. آثارش از زمانی که با روش تحقیق اروپایی انس گرفت و مخصوصاً از موقعی که بر نوشته‌های خارجی دست یافت موجب انعطاف نظر ایران‌شناسان بدو شد.
با مرحوم‌ تقی‌زاده نیز مأنوس بود و اطمینان و علاقۀ او را به خود جلب کرد. تا آنجا که تقی‌زاده کلیۀ یادداشت‌های ذی‌قیمت خود را که در طی سی سال دربارۀ اسماعیلیه جمع کرده بود در اختیار معین گذارد. معین به محضر مرحوم قزوینی نیز آمد و شد داشت. ولی به مناسبت آنکه در کار تدوین لغت‌نامه با مرحوم دهخدا همکاری می‌کرد بیش از هر کس با او مأنوس شده بود. دهخدا هم به موقع مرگ چون کسی را امین‌تر و لایق‌تر و دلسوزتر از معین نیافت وصیت کرد که معین به کار لغت‌نامه بپردازد.
معین شیفتۀ کار بود و مخصوصاً به کار لغت علاقه‌مندی داشت. الحق در این زمینه تبحّر و بصیرتی پیدا کرد. توانست همزمان با ادامۀ انتشار لغت‌نامه به تصحیح و نشر برهان قاطع و نیز تألیف فرهنگ فارسی بپردازد.
به یاد آوردم ایّامی را که با معین به هنگام کنگرۀ شرق‌شناسی همسفر بودم. یک بار هم سفر آلمان. از آنجا هم به سویس رفتیم‌. معین همه‌جا آموزنده بود و آموزگار، هروقت از او پرسشی می‌شد، هرچه می‌دانست می‌آموخت و هروقت مطلبی تازه می‌شنید فوری بر روی «فیش» یادداشت می‌کرد.
پورداود به مناسبت آنکه معین به فرهنگ و زبان پیش اسلامی‌ ایران علاقه‌مند بود او را بسیار می‌نواخت و نگاهبانی می‌کرد. شاید همشهری بودن (که هردو از رشت بودند) این پیوند را محکم‌تر کرده بود.
معین در طریق تحقیق بیش از هرکس متأثر از پورداود بود، بیشتر از او پیروی می‌کرد.

[نادره‌کاران: سوگنامۀ ناموران فرهنگی و ادبی (۱۳۰۴-۱۳۸۹)، ایرج افشار، زیر نظر بهرام، کوشیار و آرش افشار، به کوشش محمود نیکویه، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، چاپ سوم ۱۴۰۴، ج ۱، ص ۳۹۸-۳۹۹]

بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی

@AfsharFoundation
نادره‌کاران به چاپ سوم رسید.

نادره‌کاران مجموعه‌ای است از مطالب کوتاه و بلند در شناساندن رجال فرهنگی ایران و ایران‌شناسان غربی معاصر که ایرج افشار در طی شصت سال،‌ پس از درگذشت هریک از ایشان به جهت حق‌گزاری به رشتۀ تحریر کشیده و در نشریات گوناگون منتشر کرده است.
این کتاب یاد جمعی را در بر دارد (جمعاً ۷۳۱ تن) که نویسنده با آنان حشر و نشر یا مکاتبه و ملاقات داشته‌ و آداب و اخلاق و آثار ایشان را می‌شناخته و از جمله وجوه اهمیتش آن است که دربارۀ بعضی از این بزرگان اطلاع چشمگیری در منابع دیگر نیست.

[نادره‌کاران: سوگنامۀ ناموران فرهنگی و ادبی (۱۳۰۴-۱۳۸۹)، ایرج افشار، زیر نظر بهرام، کوشیار و آرش افشار، به کوشش محمود نیکویه، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، چاپ سوم ۱۴۰۴]

علاقه‌مندان می‌توانند از ششم تا هفدهم، این کتاب را با ۳۰٪ تخفیف از دفتر مرکزی بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار تهیه کنند.

برای سفارش‌های بیش از پانصد هزار تومان ارسال رایگان است.

تلفن مرکز پخش و فروش: ۲۲۷۱۳۹۳۶-۲۲۷۱۶۸۳۲

بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی

@AfsharFoundation
21.04.202510:44
یکم اردیبهشت‌ماه سالروز درگذشت سهراب سپهری

آب را گل نکنیم
در فرودست انگار
کفتری می‌خورَد آب
یا که در بیشۀ دور
سیره‌ای پر می‌شوید
یا در آبادی
کوزه‌ای پر می‌گردد

آب را گل نکنیم
شاید این آبِ روان
می‌رود پای سپیداری
تا فروشوید اندوهِ دلی
دستِ درویشی شاید
نانِ خشکیده فروبرده در آب

زنِ زیبایی آمد لبِ رود
آب را گل نکنیم
روی زیبا دوبرابر شده است

چه گوارا این آب
چه زلال این رود
مردم بالادست
چه صفایی دارند
چشمه‌هاشان جوشان
گاوهاشان شیرافشان باد
من ندیدم دهشان
بی‌گمان پای چپرهاشان جاپای خداست
ماهتاب آنجا
می‌کند روشنْ پهنای کلام
بی‌گمان
در دهِ بالادست
چینه‌ها کوتاه است
مردمش می‌دانند
که شقایق چه گلی‌ست
بی‌گمان آنجا آبی، آبی‌ست
غنچه‌ای می‌شکفد
اهل ده باخبرند
چه دهی باید باشد
کوچه‌باغش پرِ موسیقی‌ باد
مردمانِ سرِ رود
آب را می‌فهمند
گِل نکردندش، ما نیز
آب را گل نکنیم

سهراب سپهری (۱۵ مهر ۱۳۰۷- ۱ اردیبهشت ۱۳۵۹)
شاعری توانا و صاحب سبک و صمیمی (متمایل به هنرِ شرقِ دور، همراهِ زبانی ساده و شعری طبیعت‌گرا) و نقاش. از آثار شعری اوست: مرگ رنگ، زندگی خواب‌ها، آوار آفتاب، شرق اندوه، صدای پای آب، حجم سبز، ما هیچ، ما نگاه، هشت کتاب.

بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی

@AfsharFoundation
04.05.202508:57
چهاردهم اردیبهشت‌ماه زادروز علی‌محمّد حق‌شناس

فارسی، زبان فرهنگ مشترک اقوام ایرانی


زبان فارسی زبان هیچ‌یک از مردمی نیست که با قید «قوم فارس» از دیگر اقوام ایرانی، یعنی از ترک و ترکمن و گیل و دیلم و کرد و لر و بلوچ و عرب و دیگران بازشناخته می‌شوند. بلکه زبانی است که به فرهنگ ایران و به تاریخ آن متعلق است و مثل خود آن فرهنگ و تاریخ، مشترک میان همۀ اقوام ایرانی است. این زبان اساساً در مکتب و مدرسه آموخته می‌شود و عمدتاً سرشتی نوشتاری دارد.
در کنار این زبان مشترک فرهنگی، همۀ اقوام ایرانی، چه فارس و چه غیر آن، زبان‌های قومی خود را نیز دارند، این زبان‌های قومی عموماً به طور طبیعی و بی زحمت مدرسه و معلّم آموخته می‌شوند و خود سرشتی عمدتاً گفتاری دارند. با این حساب همۀ اقوام ایرانی در عین حال که در امور روزمرّۀ زندگی از زبان‌های مختص به خودشان بهره می‌گیرند در بسیاری از زمینه‌ها فقط از زبان فارسی استفاده می‌کنند و این هیچ ربطی به آن ندارد که زبان فارسی در عصر جدید به عنوان زبان رسمی کشور برگزیده شده است، بلکه سنتی است که ریشه در تاریخ پر طول و تفصیل این مرز و بوم دارد. اگر زبان عربی را با قبول نقش بسیار مهمی که در فرهنگ و تمدن اسلامی به عهده داشته است کنار بگذاریم، می‌توانیم بگوییم که همۀ اقوام ایرانی از بدو تأسیس نخستین دولت ایرانی پس از سلطۀ اعراب، عمدتاً سواد به زبان فارسی می‌آموخته‌اند. کتاب و رساله و نامه به زبان فارسی می‌نوشته‌اند. شعر به فارسی می‌سروده‌اند. قصّه به فارسی می‌پرداخته‌اند. قباله و سند و قرارداد و مانند این‌ها را به فارسی تهیه می‌کرده‌اند و از این‌ها مهم‌تر اسطوره و حماسه و دین و مذهبشان به فارسی ثبت می‌شده است. پس فارسی همان قدر زبان تک‌تک این اقوام است که زبان‌های قومی آنها. منتها فارسی و زبان‌های قومی هریک به سطح و ساحتی خاص از حیات این اقوام متعلق است.

«زبان فارسی از سنّت تا تجدّد»، علی‌محمّد حق‌شناس، کلک، بهمن و اسفند ۱۳۴۷، شمارۀ ۷۱ و ۷۲، ص ۱۲-۱۴.

بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی

@AfsharFoundation
دوازدهم اردیبهشت‌ماه روز معلّم

طرز بیان و آموزگاری باید برای طفل دلپذیر باشد. اکثر معلّمها از این پند غافلند که می‌فرماید:

چون سر و کار تو با کودک فتاد
پس زبان کودکی باید گشاد

رفتار و گفتار معلّمین و اولیای مدرسه باید برای شاگردان سرمشق باشد. پاکیزگی و ادب و حسن خلق و راستی و درستی و نیکوکاری و شرافتمندی و صفات حسنۀ دیگر را کودکان اگر از پیشوایان خود ببینند صدچندان بهتر بیاموزند تا در کتاب بخوانند یا از واعظ و معلّم بشنوند.

محمدعلی فروغی

[نامه‌های محمدعلی فروغی، به کوشش محمد افشین‌وفایی و مهدی فیروزیان، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ۱۴۰۱، ص ۲۳۶]

بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی

@AfsharFoundation
30.04.202503:31
دهم اردیبهشت‌ماه سالروز درگذشت علی‌محمّد حق‌شناس

گفته‌اند فردوسی از آن رو بزرگ و ستودنی است که زبان فارسی را با خلق شاهکار شکوهمند خود، شاهنامه، زنده نگه داشته است. این کار او بی‌گمان درخور ستایش حتماً هست. اما اگر از من بپرسند، می‌گویم این حکیم بخرد بیش و پیش از همه از آن رو بزرگ و ستایشی است که در یکی از بحرانی‌ترین دوره‌ها از حیات فکری ایران که در آن هم فرهنگ ایران و هم هویت ایرانی ما از درون (و نه از بیرون و در عرصۀ سیاست و جغرافیا) دستخوش تضاد و تعارضی جان‌شکار شده بود، او به سائقۀ روح بلند و چشم نهان‌بینش توانست در شاهکار جاوید خود تعریفی تازه از فرهنگ و هویت کهن ما فرا پیش نهد و با این کار هم در کالبد فرهنگ و هویت بحران‌زدۀ ما جانی تازه بدمد و هم گریبان ما را از چنگ تضاد و تعارضی به درآورد که رفته رفته داشت موجودیت ما را به ورطۀ نابودی می‌کشاند و من فکر می‌کنم که راز عظمت فردوسی و شکوه شاهکار او را در درجۀ اوّل در همین نکته باید جست و کلید کشف و شناخت خدمتی را هم که او در حق ما ایرانیان کرده است بیش از هر جای دیگر در همین جا می‌باید خواست. وگرنه اگر او بدین تضاد و تعارض در ساحت فرهنگ و هویت ما خاتمه نداده بود در آن صورت خدمتی که الحق به زبان فارسی کرده است چه معنایی می‌توانست داشته باشد؟ مگر نه اینکه شرف زبان فارسی در آن است که آیینۀ فرهنگ ما و جلوه‌گاه هویت جمعی ما باشد؟ و مگر نه اینکه اگر فرهنگ و هویت ما در غرقاب آن تضاد و تعارض فرومی‌رفت زبان فارسی نیز از آن ماجرا جان به درنمی‌برد؟
فردوسی از فرهنگ و هویت باستانی ما روایتی تازه و تصویری نوین از آن گونه بازآفرید و فرا پیش نهاد که با محتوای هویت ایرانیان مسلمان از هر نظر دمساز و همتا بود؛ تا آنجا که اینک ما از پس فردوسی می‌توانیم به فرهنگ و هویت باستانی خود وفادار بمانیم بی آنکه در چشم هویت مسلمان خویش گناهکار به شمار آییم. می‌توانیم در میان سفرۀ نوروزی خود شمع و سبزی و آیینه‌مان را با کلام‌الله مجید برابر نهیم و خاطر آسوده بداریم که این دو فرهنگ راهی یک منزلند، گیرم از دو گوهر باشند.
آری، اگر از من بپرسند، می‌گویم اعجاز فردوسی در همین بود که گفتم. در اینکه آتش و آب را به هم آشتی داد و گرما و نور را با هم در بلور اشعار پرتلألؤش به رقص و ترنم واداشت و از این‌همه حرزی ساخت بر بازوی ایران تا ایران بماند و زبان فارسی بماند و ما نیز هم.

«در حکمت چاره‌ساز فردوسی»، دکتر علی‌محمّد حق‌شناس، آدینه، دی ۱۳۶۸، شمارۀ ۴۰، ص ۸-۹.

بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی

@AfsharFoundation
انتشارات بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار منتشر کرد:

از شاهنامه تا خداینامه


هدف نویسنده در این کتاب اثبات این نکته است که شاهنامۀ فردوسی دارای آبشخوری نوشتاری بوده و مأخذ آن یعنی شاهنامۀ منثور ابومنصوری نیز به پیروی از سنّت کهن خداینامه‌نویسی، بر اساس آثار نوشتاری تألیف شده است. در پیوست این پژوهش نیز فهرستی از آثار از‌دست‌رفتۀ پهلوی و ترجمه‌های عربی و فارسی آنها بر اساس منابع کهن از سده‌های نخستین اسلامی فراهم آمده است. این فهرست نمایانگر وجود کتاب و کتابت در فرهنگ ساسانی است.

[از شاهنامه تا خداینامه: جستاری دربارۀ مآخذ مستقیم و غیرمستقیم شاهنامه، تألیف دکتر جلال خالقی مطلق، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار]

علاقه‌مندان می‌توانند از هشتم تا بیست و یکم اردیبهشت‌ماه، این کتاب را با ۳۰٪ تخفیف از دفتر مرکزی بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار تهیه کنند.

برای سفارش‌های بیش از پانصد هزار تومان ارسال رایگان است.

تلفن مرکز پخش و فروش: ۲۲۷۱۳۹۳۶-۲۲۷۱۶۸۳۲

بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی

@AfsharFoundation
25.04.202505:12
پنجم اردیبهشت‌ماه سالروز درگذشت محمّدعلی اسلامی ندوشن

کار جامعۀ امروز ما لااقل در تهران به جایی کشیده است که هرچه خارجی است چشم او را خیره می‌کند: زبان خارجی، دوست خارجی، شیوۀ زندگی خارجی، اشیاء و غذاهای خارجی ... برای فرار از دید و بازدید نوروز از شهر خویش بیرون می‌رود لیکن فریضه‌ای برای خود می‌داند که عید ژانویه را جشن بگیرد، احیاناً شمع بیفروزد و کاج بیاراید. و چون زبان وسیلۀ ارتباط با مظاهر تمدن فرنگی است می‌کوشد که در سن پنجاه و شصت‌سالگی به یاد گرفتن آن پردازد یا لااقل فرزند خویش را به آموختن آن وادارد تا چون خود او «دست و پاشکسته» بار نیاید.
از نام مغازه‌ها و بنگاه‌ها و دختربچه‌ها حرفی نزنیم که داستان دلخراشی دارد. این یک مثال کوچک از واقعیت تلخی حکایت می‌کند: دکان‌های تهران پر است از اجناس خارجی و عجیب این است که هر کس اندک استطاعتی داشته باشد ترجیح می‌دهد که محصول خارجی بخرد ولو نظیر آن در خود ایران درست شده باشد؛ به همین دلیل سرکه و خردل و مربایی را هم که در داخل مملکت تهیه می‌کنند باید روی شیشه‌اش را به انگلیسی بنویسند تا خریداری بیابد.
نمی‌دانم توجه فرموده‌اید یا نه که از چند سال پیش رادیوی تهران شیوۀ حرف زدن را از برنامۀ فارسی رادیوی لندن اقتباس کرده و به تازگی دامنۀ ابتکار خود را وسعت داده و از سخن گفتن فیلم‌های ایتالیایی که به فارسی برگردانده شده‌اند تقلید می‌کند. هر کسی را موهبت آن نیست که مرتب به رادیوی تهران گوش دهد ولی اگر گاهی بر حسب اتفاق او را چنین موهبتی دست داده شاید حتی یک بار شعر سعدی و حافظ را از زبان گویندگان و خوانندگان آن نشنیده است، بی آنکه غلط فاحشی در آن باشد. از کودک و جوان چه توقع می‌توان داشت و حال آنکه دستگاه تبلیغاتی کشوری تا بدین حد به زبان خود بی اعتناست یا از به کار بردن آن عجز دارد؟
در زبان‌های بزرگ دنیا دیگر روان و رسا نوشتن از بدیهیات است؛ هر روزنامه‌نویس هر پاورقی‌نویس، حتی یک خبرنگار ورزشی در آنچه می‌نویسد و چاپ می‌کند صغری و کبری و نتیجه‌ای در نظر دارد و به ندرت جملاتش از نظر دستور معیوب است. ریاضی‌دان یا طبیب بهانه نمی‌آورد که چون فن او ادبیات نیست پس باید او را در درست و رسا نوشتن معذور داشت. اما زبان ما، حتی در بعضی از کتاب‌های ادبی و دانشگاهی وضع جز این نیست.
تقصیر انحطاط و تنزّل زبان فارسی بر گردن کودکان بیگناه یا پدر و مادرهای بی‌خبر نیست، بلکه بر گردن نخبگان و دانشمندانی است که یا در انجام وظیفۀ خود کوتاه آمده‌اند و یا خاموش نشسته‌اند و ناظر فروریختن پایه‌های معنوی و اخلاقی قومی هستند که زبان یکی از آنهاست.
در کشوری که اساس تمدن و فرهنگ متزلزل نیست هیچ‌گاه آموختن زبان خارجی ایجاد خللی نمی‌کند بلکه بر غنای معارف ملّی می‌افزاید. فراوانند جوانان هجده نوزده‌سالۀ هلندی و سوئیسی که دو یا سه زبان خارجی یاد گرفته‌اند و هنوز ملت آنها احساس خطری نکرده است. اما اگر در جامعه‌ای همه چیز به صورت «صورتک» (کاریکاتور) درآمد و بنیان اصول لرزان گردید سرچشمۀ اصالت و ابتکار و نیروی معنوی اندک اندک کاستی می‌گیرد و طبعاً زبان نیز پایداری نمی‌تواند کرد.

«بیماری زبان»، محمّدعلی اسلامی ندوشن، یغما، سال ۱۲، شمارۀ ۴، تیر ۱۳۳۸، ص ۱۶۷-۱۶۹.

بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی

@AfsharFoundation
21.04.202508:02
یکم اردیبهشت‌ماه سالروز درگذشت محمدتقی بهار (ملک‌الشعراء)

ز نوک خامۀ مژگان و اشکِ سرخ به درد
سجلّ حال نویسم به دفترِ رخِ زرد

ز جمعِ آدمیان دور ماند هر فردی
که نامِ خویش به دیوانِ عشق ثبت نکرد

مریز خاک به سر ناصحا، که ننشیند
ز خاکِ کوی تو بر دامنِ حقیقت گرد

بپوش کسوتِ مردی که بر صحیفۀ دهر
هماره ثبت بوَد نامِ خانوادۀ مرد

«بهار» با همگان عهد آشتی بسته‌ست
که گفته‌اند بوَد صلح به ز جنگ و نبرد

ملک‌الشعراء بهار
ایران، س۳، ش۴۴۱، ۱۸ شعبان ۱۳۳۷ھ، ص۴

[اشعار شاعران قاجاری در نشریّات آن عصر، جلد دوم [استخر - ایران نوین]، تدوین و تحقیق دکتر رقیّه فراهانی، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ۱۴۰۳، ص ۱۱۱۷]

ملک‌الشعراء بهار (۱۲۶۵-۱۳۳۰) از قصیده‌سرایان بزرگ شعر فارسی، مدیحه‌سرای وطن و آزادی و تصنیف‌سرایی موفق بود. او روزنامه و مجلۀ نوبهار و نیز مجلۀ دانشکده را بنیاد نهاد و استاد زبان و ادبیات فارسی در دانشگاه تهران بود‌. از آثار شعری او می‌توان به منظومۀ چهار خطابه، منظومۀ کارنامۀ زندان، نغمۀ کلک بهار و دیوان اشعار اشاره کرد.

بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی

@AfsharFoundation
04.05.202506:57
با دریغ محمّدحسین اسلام‌پناه استاد صحّافی سنّتی درگذشت.

افسوس که کس محرم این راز نشد
کار گره‌اندرگرهم باز نشد
گفتند که هفتاد و دو بطن است گره
نشناخت اگر کسی گره‌ساز نشد
(محمّدحسین اسلام‌پناه)

زنده‌یاد اسلام‌پناه (۱۳۱۶-۱۴۰۴) فارغ‌التحصیل رشتۀ معدن از دانشگاه تهران و بازنشستۀ وزارت نیرو بود، اما شهرت وی به سبب هنرش در صحّافی سنّتی و مرمّت کتاب‌های قدیمی است. او پس از بازنشستگی از کار دولتی، دکّانی در بازار کرمان برپا کرده بود و به صحّافی اشتغال داشت. اسلام‌پناه مجلّدگری را از استادان آستان قدس رضوی در مشهد آموخته بود و در گره‌سازی نیز مهارت داشت. او در صحّافی ضربی شیو‌ای خاص ابداع کرده و آثارش در ایران و خارج از آن نیز مورد توجّه قرار گرفته بود؛ چنان‌که در ششمین جلسۀ حامیان نسخ خطّی که در سال ۱۳۷۴ در تهران برگزار شد، نشان هنرمند شایستۀ تقدیر را دریافت کرد و لوح تقدیر و جایزه‌ای نیز در کشور اسپانیا به ایشان تعلّق گرفت.
مرحوم اسلام‌پناه مقالاتی نیز در زمینۀ نسخه‌شناسی و جلدسازی نوشت که در مجلّات معتبر به چاپ رسیده است. کتیبه‌ها و سنگ‌نبشته‌های کرمان از جمله آثار اوست که در انتشارات بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار منتشر شده است. او همچنین قصۀ مهر و ماه را که روایتی منثور و عامیانه از منظومه‌‌ای به همین نام از جمالی دهلوی است به چاپ رساند.
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار درگذشت استاد محمّدحسین اسلام‌پناه را به خانوادۀ آن مرحوم و جامعۀ هنرمندان کشور تسلیت می‌گوید. یاد و نامش گرامی باد.

@AfsharFoundation
01.05.202511:17
یازدهم اردیبهشت‌ماه سالروز درگذشت محمّد بهمن‌بیگی

بخارای من ایل من


بخارای من ایل من مجموعۀ نوزده تا از نوشته‌های قصّه‌ای، گزارشی، دیداری بهمن‌بیگی است، همه شیرین و دلپذیر و خوش‌زبان و نمونۀ نثرنویسی ساده و زیبا و استوار است. در نوشتۀ بهمن‌بیگی سه خصوصیت ناب است: یکی آنکه گاهی «رمانتیک» است، اما نه مهوّع. کلمات سوزناک و عاشقانه، از آنها که برای دوستان دورۀ نوجوانی از قلمش ریخته می‌شد، در همین نوشته‌ها هست اما زننده نیست. خوشایند است. دیگر آنکه طبیعت‌شناس است. به‌خوبی توانسته است با کلمات ساده و بی‌پیرایه مرغزارها، کوهسارها، لاله‌زارها، گوسفندسراها، آوای پرندگان را به خواننده بشناساند که چه حالتی و صورتی داشته‌اند.
سومین خصوصیت بهمن‌بیگی در قدرت بیان مفاهیمی است که در ذهن دارد و می‌تواند آنچه را که می‌داند و دیده است به‌روشنی و پاکیزگی به صورت کلمات بی‌جان عرضه کند.
نوشته‌های بهمن‌بیگی شاهنامۀ منثور ایل قشقایی و بویراحمدی و ممسنی و کهگیلویه است. هرکس بخواند می‌خواهد ایلی بشود و از زندگی سرسام‌آور شهری ببرّد و در دامان آن محیط سرشار از طبیعت (همه گونه) آرام بگیرد و لذت سادگی و بی‌پیرایگی را دریابد، بخارای بهمن‌بیگی چنان هوایی دارد.
اما افسوس که بهمن‌بیگی خود «اسکان یافته» و دیگر ایلی نیست، سال‌هاست که نیست. آن بخت بلند امیر سامانی را ندارد که به بخارای خود بازگردد. از وقتی که پایش به دانشکدۀ حقوق رسید و اداری شد و ریاست یافت معلوم بود که دیگر به ایل بازنمی‌گردد.
آفرین باد بر چنین قلم‌ها و فراموش مبادا همت بلند بهمن‌بیگی برای آنچه در راه آموزش فرزندان عشایر ایران انجام داد.

[نادره‌کاران: سوگنامۀ ناموران فرهنگی و ادبی (۱۳۰۴-۱۳۸۹)، ایرج افشار، زیر نظر بهرام، کوشیار و آرش افشار، به کوشش محمود نیکویه، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، چاپ چهارم ۱۴۰۴، ج ۲، ص ۱۵۴۶-۱۵۴۷]

بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی

@AfsharFoundation
29.04.202509:32
نهم اردیبهشت‌ماه سالروز درگذشت غلامحسین صدیقی

غلامحسین صدیقی از خاندان میرزا رضا صدیق‌الدولۀ نوری و فرزند صدیق دفتر، در سال ۱۲۸۴ زاده شده بود. پس از به پایان رسانیدن تحصیلات متوسطه در مدرسه‌های آلیانس و دارالفنون و پذیرفته شدن در امتحان اعزام محصّل به سال ۱۳۰۸ از سوی دولت به فرانسه فرستاده شد. پس از اخذ دیپلم ادبیات، در دانشسرای عالی مشهور «سن‌کلود» به تحصیل پرداخت و چون دورۀ آنجا را به پایان برد، دورۀ دکتری را در دانشکدۀ ادبیات دانشگاه سوربن آغاز کرد و به اخذ درجۀ دکتری موفق شد. رسالۀ دکتری‌اش در موضوع «جنبش‌های دینی ایرانیان در قرن‌های دوم و سوم هجری» است و در سال ۱۹۳۸ در پاریس به چاپ رسیده. او رساله‌اش را خاضعانه به معلّمان ایرانی و فرانسوی خود اهدا کرد و سرآغاز کتاب را به این بیت پیشاوری مزیّن ساخت:

پس آموزگارت مسیحای تُست
دمِ پاکش افسون احیای تُست

تألیف این رسالۀ علمی دقیق که از زمان انتشار شهرت گرفت و تاکنون هماره یکی از مراجع مطالعات محقّقان در زمینۀ مورد بحث بوده است، مبتنی است بر استفاده از اهم متون عربی و فارسی گذشته که تا آن زمان شناخته و نشر شده بود. همچنین مبتنی است بر اکثر تحقیقات و انتشارات خاورشناسی درجۀ اوّل به زبان‌های مختلف اروپایی. اما آنچه یادداشتها و برگرفته‌های صدیقی از کتب را در این کتاب جلوه داده و ماندگار ساخته، قدرت استنباط علمی و تازگی و ابتکاری بودن تجسّس اوست. عناوین فصول و مباحث مهم این کتاب عالمانه چنین است: وضع دینی ایران پیش از فتح عرب، وضع دینی در ایران در دورۀ خلفای چهارگانه و امویان و عباسیان، موبدها و کارهای نوشتنی آنها، آداب ایرانی، آتشکده‌ها، مانویت و زندقه، آیین مزدک، بهافرید، سنباد، استاذسیس، مقنع، خرمدینان، بابک.
صدیقی در پژوهش دارای روحیۀ علمی بود و هیچ‌گاه از پیروی روش علمی دوری نمی‌کرد؛ به همین مناسبت بسیار محتاط بود. کمتر دلش رضایت می‌داد حاصل تحقیقات و مطالعات خود را که همیشه می‌گفت ناتمام است، منتشر سازد. طبعاً آنچه به قلم او منتشر شده همه نمونۀ آراستۀ تألیفات و مرحلۀ کمال در استدلال و مبتنی بر استنباط دقیق و درخور توجّه کاملان است.

[نادره‌کاران: سوگنامۀ ناموران فرهنگی و ادبی (۱۳۰۴-۱۳۸۹)، ایرج افشار، زیر نظر بهرام، کوشیار و آرش افشار، به کوشش محمود نیکویه، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، چاپ سوم‌ ۱۴۰۴، ج ۲، ص ۱۰۲۰-۱۰۲۳]

بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی

@AfsharFoundation
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار حادثۀ ناگوار انفجار در بندر شهید رجایی و از دست رفتن تنی چند از هموطنان عزیز را به مردم نوع‌دوست ایران تسلیت می‌گوید و ضمن همدردی با خانواده‌های داغدار، شادی و آرامش روح آن عزیزان درگذشته را از خداوند مسئلت می‌دارد.

برسان باده که غم روی نمود ای ساقی
این شبیخونِ بلا باز چه بود ای ساقی

حالیا نقشِ دلِ ماست در آیینۀ جام
تا چه رنگ آورد این چرخِ کبود ای ساقی

تشنۀ خون زمین است فلک وین مهِ نو
کهنه‌داسی‌ست که بس کشته درود ای ساقی

منّتی نیست اگر روز و شبی بیشم داد
چه ازو کاست و بر من چه فزود ای ساقی؟

بس که شستیم به خونابِ جگر جامۀ جان
نه ازو تار به جا ماند و نه پود ای ساقی

حق به دستِ دل من بود که در معبدِ عشق
سر به غیرِ تو نیاورد فرود ای ساقی

در فروبند که چون سایه در این خلوت غم
با کسم نیست سر گفت‌و‌شنود ای ساقی

امیرهوشنگ ابتهاج
منتخب بیست‌ و‌ سومین جایزهٔ ادبی و تاریخی دکتر محمود افشار


@AfsharFoundation
23.04.202507:35
سیاست اقتصادی روسیه یکی از وسائل اساسی برای نفوذ روسیه در کشورهای هم‌مرز و همسایه بود و شرحی که از نویسندۀ آن زمان است این مطلب را روشن می‌کند: «تاریخ سلطنت مظفرالدین‌شاه جذب آرام آرام نظامی، مالی و بازرگانی سرزمین قدیمی ایران به‌وسیلۀ روسیه بود و همسایه‌های دیگر ایران، انگلستان و عثمانی ظاهراً در کنار ایستاده و نظاره می‌کردند و هیچ اقدامی برای نجات این کشور نمی‌کردند». نتیجه معلوم بود، «روسیه کشوری ورشکستۀ ضعیف شرقی را به‌عنوان همسایه بر تصرّف آن ترجیح می‌داد». روسیه در نتیجۀ تجربه به این سر پی برده بود که ادارۀ یک کشور شرقی از طریق سلطان ظاهری که ضعیف، فاسد و جیره‌خوار باشد این حسن را دارد که ظاهراً به تمامیت ارضی و قوانین احترام گذاشته شده، حساسیت و رقابت دیگران را تحریک نکرده، اختلاف بین‌المللی را به حدّ اقل تقلیل داده و حدّ اکثر قدرت را با حدّ اقل مسئولیت ایجاد می‌کند.
اگر باید از زبان یک نفر روسی شنید که اقتصاد فقط از وسائل دیپلماسی روسیه بود، دستورالعملی که Lamsdorff به وزیر مختار روسیه در ایران در ۱۹۰۴ داده است بهترین نمونه است:
«هدفی را که ما تعقیب می‌کنیم در ارتباط طویل‌المدت با ایران، می‌توان چنین بیان کرد: حفظ تمامیت و عدم تجاوز به سرزمین شاه با عدم درخواست توسعۀ ارضی برای خودمان و اجازه ندادن به کشور دیگری که بر آن تسلط یابد و سپس با آرامی و بدون کار بردن زور ایران را تحت نفوذ خود درآوریم. بدون اینکه دخالتی در استقلال ظاهری آن کشور یا سازمان‌های داخلی آن بکنیم، یا به زبان دیگر کار ما آن است که از نظر سیاسی ایران را مفید و مطیع خودمان کرده، ولی قدرت آن به حدی باشد که به‌عنوان وسیلۀ اقتصادی در دست ما بوده و قسمت عمدۀ بازار آن را در اختیار داشته باشیم تا سرمایه‌ها و بازرگانان روسی از آن استفاده کنند. این رابطۀ نزدیک و نتیجۀ سیاسی و اقتصادی خاص آن وقتی تحصیل شود، اساس محکمی خواهد بود که بر آن پایه می‌توان فعالیت‌های مفید انجام دهیم.

[روابط بازرگانی روس و ایران ۱۸۲۸ - ۱۹۱۴، مِروین ل. اِنتنر، ترجمۀ دکتر احمد توکلی، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، چاپ دوم ۱۴۰۳، ۸۰-۸۱]

بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی

@AfsharFoundation
21.04.202506:03
یکم اردیبهشت‌ماه روز بزرگداشت سعدی

هر دم از عمر می‌رود نفسی
چون نگه می‌کنم نماند بسی

ای که پنجاه رفت و در خوابی
مگر این پنج روز دریابی

خجل آن کس که رفت و کار نساخت
کوس رحلت زدند و بار نساخت

خواب نوشین بامداد رحیل
باز دارد پیاده را ز سبیل

هر که آمد عمارتی نو ساخت
رفت و منزل به دیگری پرداخت

وان دگر پخت همچنین هوسی
وین عمارت به سر نبرد کسی

یار ناپایدار دوست مدار
دوستی را نشاید این غدّار

نیک و بد چون همی بباید مرد
خنک آن کس که گوی نیکی برد

برگ عیشی به گور خویش فرست
کس نیارد ز پس ز پیش فرست

عمر برف است و آفتاب تموز
اندکی ماند و خواجه غرّه هنوز

ای تهی‌دست رفته در بازار
ترسمت پُر نیاوری دستار

هر که مزروع خود بخورد به خوید
وقت خرمنْش خوشه باید چید

از دیباچۀ گلستان

[کلّیات سعدی، به اهتمام محمّدعلی فروغی، با مقدّمه‌ای از محمّد افشین‌وفایی، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ۱۴۰۳، ص ۱۱۱-۱۱۲]

بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی

@AfsharFoundation
04.05.202506:48
چهاردهم اردیبهشت زادروز مهدی حمیدی، شاعر، منتقد و استاد دانشگاه

در امواج سند


به مغرب سینه‌مالان قرصِ خورشید
نهان می‌گشت پشتِ کوهساران
فرومی‌ریخت گردی زعفران‌رنگ
به روی نیزه‌ها و نیزه‌داران

نهان می‌گشت روی روشن روز
به زیر دامن شب در سیاهی
درآن تاریک‌شب می‌گشت پنهان
فروغِ خرگهِ خوارزمشاهی

دل خوارزمشه یک لمحه لرزید
که دید آن آفتابِ بخت خفته
ز دست ترکتازی‌های ایّام
به آبسکون شهی بی تخت خفته

اگر یک لحظه امشب دیر جنبد
سپیده‌دم جهان در خون نشیند
به آتش‌های ترک و خون تازیک
ز رودِ سند تا جیحون نشیند

به خوناب شفق در دامنِ شام
به خون آلوده ایران کهن دید
درآن دریای خون در قرصِ خورشید
غروبِ آفتابِ خویشتن دید

شبی آمد که می‌باید فدا کرد
به راهِ مملکت فرزند و زن را
به پیشِ دشمنانِ استاد و جنگید
رهاند از بندِ اهریمن وطن را

درین اندیشه‌ها می‌سوخت چون شمع
که گردآلوده پیدا شد سواری
به پیش پادشه افتاد بر خاک
شهنشه گفت: آمد؟ گفت: آری.

پس آن‌گه کودکان را یک به یک خواست
نگاهی خشم‌آگین در هوا کرد
به آب دیده اوّل دادشان غسل
سپس در دامن دریا رها کرد:

بگیر ای موج سنگینِ کف‌آلود
ز هم واکن دهان خشم، واکن!
بخور ای اژدهای زندگی‌خوار
دوا کن دردِ بی‌درمان، دوا کن!

زنان چون کودکان در آب دیدند
چو موی خویشتن در تاب رفتند
وزآن دردِ گران، بی گفتۀ شاه
چو ماهی، در دهانِ آب رفتند

شهنشه لمحه‌ای بر آب‌ها دید
شکنج‌ گیسوانِ تاب‌داده
چه کرد از آن سپس تاریخ داند
به دنبالِ گلِ برآب‌داده!

شبی را تا شبی با لشکری خرد
ز تن‌ها سر، ز سرها خود افکند
چو لشکر گرد بر گردش گرفتند
چو کشتی بادپا در رود افکند

چو بگذشت از پسِ آن جنگِ دشوار
ازآن دریای بی پایاب، آسان
به فرزندان و یاران گفت چنگیز
که: «گر فرزند باید، باید این‌سان!»

بلی، آنان که از این پیش بودند
چنین بستند راه ترک و تازی
ازآن این داستان گفتم که امروز
بدانی قدر و بر هیچش نبازی

به پاس هر وجب خاکی ازین ملک
چه بسیار است آن سرها که رفته!
ز مستی بر سرِ هر قطعه زین خاک
خدا داند چه افسرها که رفته

مهدی حمیدی (متولد ۱۲۹۳ در شیراز - درگذشتۀ ۲۳ تیرماه سال ۱۳۶۵ در تهران) فرزند سید محمدحسن ثقة‌الاعلام، نمایندۀ شیراز در اولین دورۀ مجلس شورای ملّی. او فارغ‌التحصیل دکتری زبان و ادبیات فارسی از دانشگاه تهران بود. شعر حمیدی شعری است غنایی با زبانی غنی و استوار. از مجموعه‌های شعری و آثار انتقادی وی می‌توان به عصیان، اشک معشوق، زمزمۀ بهشت و فنون شعر و کالبدهای پولادین آن اشاره کرد.

بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی

@AfsharFoundation
30.04.202505:01
به مناسبت روز ملّی خلیج فارس، چهارشنبه دهم اردیبهشت‌ماه سه کتاب زیر از انتشارات بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار با ۳۰٪ تخفیف عرضه می‌شود:

[فتوحات صفویه در ایالت فارس و جزایر بحرین، قشم و هرمز، ابن حسین شیرازی و دیگران، تصحیح و تحقیق سیّد سعید میرمحمّدصادق، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ۱۴۰۳]

دریای پارس به روایت باستان‌شناسی (مجموعه مقالات)، گردآورندگان جبرئیل نوکنده، عبدالرضا دشتی‌زاده، ام‌البنین غفوری، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، چاپ دوم ۱۴۰۳.

خلیج فارس: تاریخچۀ سیاسی و اقتصادی پنج شهر بندری (۱۵۰۰- ۱۷۳۰م/ ۹۰۵- ۱۱۴۳ق)، ویلم فلور، ترجمۀ آرزو حیدری، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ۱۴۰۳.

علاقه‌مندان می‌توانند با مراجعه به دفتر مرکزی بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار یا سفارش تلفنی سه کتاب نامبرده را با تخفیف ویژۀ این مناسبت تهیه کنند.

سفارش کتاب از طریق ارسال پیام مستقیم (دایرکت) به صفحۀ اینستاگرام بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار نیز امکان‌پذیر است.

برای سفارش‌های بیش از پانصد هزار تومان ارسال رایگان است.

نشانی: تهران، خیابان ولی‌‌عصر، سه‌راه زعفرانیه، خیابان عارف‌نسب، کوی دبیرسیاقی (لادن)، پلاک ۶

تلفن مرکز پخش و فروش: ۲۲۷۱۳۹۳۶-۲۲۷۱۶۸۳۲

بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی

@AfsharFoundation
29.04.202508:45
نهم اردیبهشت‌ماه سالروز درگذشت ذبیح‌الله صفا

بهترین طریقۀ نگارش در بیشتر زبان‌های زندۀ دنیا و تقریباً تمام آنها توسل نویسنده است به سبک زبان تخاطبی که وسیلۀ ارتباط تمام افراد یک کشور و اهل یک زبان باشد. منتهی چون همیشه زبان ادبی یک ملّت را با زبان عمومی او اختلافاتی در بعضی امور مخصوصاً انتخاب مفردات و حذف کلمات جلف و یا کلمات خارجی و یا اصطلاحات رکیک عامیانه می‌باشد، نویسنده نیز باید رعایت این نکات را بکند و سبک نگارش خویش را در عین نزدیک ساختن به اسلوب زبان عمومی زمان، به انتخاب مفردات زیبا و حذف کلمات و عبارات ناپسند زینت دهد و مطبوع طباع خاص و عام سازد.
یکی از دوستان من می‌گفت که نویسنده هنگامی می‌تواند نبوغ خویش را آشکار کند که طرز سخن گفتن او برای مردم بدیع و غیرمأنوس باشد، ولی بر آنان تحمیل شود؛ اما او نمی‌دانست که اشتباهش در کجاست و یک نویسنده یا شاعر آنگاه بزرگ است که افکار بدیع آرد و معانی تازه و بلند را در الفاظی ساده که همه با آن مأنوس باشند چنان بپرورد که زیبایی معنی و غرابت و تازگی آن، سادگی و ابتذال الفاظ را از یادها ببرد.
هرکس غزل‌های ساده و بی‌تکلف سعدی را بخواند اگرچه دلی از سنگ داشته باشد باز هم متأثر خواهد شد و حال آنکه اگر آنها را برابر قصائد پرطنطنه و باشکوه عنصری و عمعق و ابوالفرج و معزّی و انوری نهیم به‌ظاهر و از حیث الفاظ به مراتب از اینها پست‌تر می‌نماید درصورتی‌که آن قصائد با شکوه خراسانی را کمتر در دل‌ها تأثیری تواند بود و اتفاقاً سعدی از آن جهت بزرگ شده است که رقت معنی را با منتهای سادگی الفاظ آمیخت و کلام خود را هم در عین سادگی در کمال فصاحت آورد. و اصولاً سادگی لفظ خود بهترین آرایش و زینت کلام است چنان‌که هرکس یک دشت خرّم طبیعی را بر هزاران باغ مزیّن و مجلّل برتری می‌دهد؛ زیرا آنجا جمال طبیعت در نهایت سادگی پرده از رخسار برافکنده است و اینجا دست صنعتگر بشر خواست ریگزارها و یا فلوات نازیبا را زیبا و دلپسند جلوه دهد.
گذشته از همۀ اینها نثر فقط وسیلۀ بیان افکار است و فکر آنگاه که در لباس جمل پیچیده پوشیده گردد و یا به زبان مردمی که باید از آن بهره‌مند گردند ادا نشود، به هیچ کار نمی‌آید و نااندیشیدن آن هزاران بار بر اندیشیدنش برتری دارد.

«نثر فارسی و راه نگارش آن»، ذبیح‌الله صفا

[ای زبان پارسی...، به کوشش دکتر میلاد عظیمی، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، چاپ دوم ۱۴۰۲، ج ۲، ص ۸۴۴-۸۴۵]

بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی

@AfsharFoundation
27.04.202508:21
دیدار تو، ای جان و جهان راحت جان است
روی تو تماشاگه عشّاق جهان است

در خدّ تو، ای آفت دین تابش دین‌ است
در جعد تو، ای راحت جان کاهش جان است

رشک شکر است آن که تو گویی نه حدیث است
درج گهر است آن که تو داری نه دهان است

بر هر گُلۀ جعد تو صد شعبده پیداست
در هر مژۀ شوخ تو صد فتنه نهان است

هستم من بیچاره ز اندیشه سبک‌دل
تا بر من بیچاره تو را روی گران است

مانند کمان‌گشته مرا قامت چون تیر
زان غمزه و زان ابروی چون تیر و کمان است

تنگ است و نزار است مرا شکل دل و تن
چونانکه تو را شکل دهان است و میان است

جنگ تو و صلح تو همه بیم و امید است
وصل تو و هجر تو همه سود و زیان است

از بند هوای تو کرا روی نجات است؟
وز تیر جفای تو کرا بوی امان است؟

هرچند دلم را به ستم گوش گرفته
جایی کشد اندوه تو کز فتنه نشان است

[دیوان رشیدالدّین وطواط، تصحیح و تحقیق دکتر سارا سعیدی ورنوسفادرانی، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ص ۲۴۳-۲۴۴]

بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی

@AfsharFoundation
انتشارات بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار به‌زودی منتشر می‌کند:

اسناد محرمانۀ وزارت خارجۀ بریتانیا دربارۀ قرارداد ۱۹۱۹ ایران و انگلیس (چاپ دوم)

انعقاد قرارداد سال ۱۹۱۹ میلادی میان ایران و انگلستان، در زمان نخست‌وزیری وثوق‌الدوله، اگرچه مفاد آن به سبب مخالفتهای داخلی هرگز به اجرا درنیامد، از بحث‌برانگیزترین رویدادهای عهد مشروطه است. در این سه جلد ترجمۀ برگزیده‌ای از اسناد وزارت خارجۀ بریتانیا دربارۀ این قرارداد و عواقب آن (در دورۀ نخست‌وزیری مشیرالدوله و سپهدار اعظم) گرد آمده است. بیشتر اسناد این مجموعه به قلم جرج کرزن، سر پرسی کاکس و هرمان نورمن است.

[اسناد محرمانۀ وزارت خارجۀ بریتانیا دربارۀ قرارداد ۱۹۱۹ ایران و انگلیس، ترجمۀ دکتر جواد شیخ‌الاسلامی، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ۳ جلد، چاپ دوم در دست انتشار]

بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی

@AfsharFoundation
20.04.202507:57
گسترش زبان فارسی

پس از آنکه زبان دری یا پارسی زبان نوشتار شد، نه تنها سخنوران خراسان چون رودکی سمرقندی و بوشکور بلخی و مسعود مروزی و بوعلی سینای بخارایی و بوریحان بیرونی خوارزمی و منجیک ترمذی و سنایی غزنوی و خواجه عبدالله انصاری هروی و فردوسی طوسی و خیام نیشابوری و منوچهری دامغانی به این زبان نوشتند، بلکه نیز سخنوران جاهای دیگر چون فرخی سیستانی و غضایری رازی و بوسلیک گرگانی و جمال‌الدین اصفهانی و قطران تبریزی و خاقانی شروانی و نظامی گنجوی و مسعود سعد لاهوری و باباطاهر همدانی و سعدی شیرازی و صدها سخنور دیگر از هر گوشه و کنار این سرزمین. به خاطر این گسترش زبان فارسی است که رستم لارجانی حدود سال ۴۰۰ هجری برای فرمانروایان همدان شاهنامه می‌سراید و در زمان فرمانروایی خاندان کاکویه در اصفهان، ابن‌سینا دانشنامۀ علایی را به زبان فارسی تألیف می‌کند و کمی بعد فخرالدین اسعد گرگانی ویس و رامین را می‌سراید. و باز به خاطر گسترش زبان فارسی است که اسدی طوسی، در نیمۀ نخستین سدۀ پنجم، از طوس راه می‌افتد و به دربار جستانیان طارم (سرزمین میان قزوین و زنجان و گیلان) می‌رود و شاهان آنجا را به زبان فارسی می‌ستاید و سپس از آنجا به دربار شیبانیان در نخجوان می‌رود و برای امیر آنجا گرشاسپ‌نامه را می‌سراید و می‌بیند که اهل ادب آنجا مجلس شاهنامه‌خوانی دارند یا شاعر همزمان او، قطران تبریزی همۀ امیران آذربایجان و اران را به فارسی مدیحه می‌سراید و یا عنصرالمعالی در همان زمان‌ها از گرگان به گنجه می‌رود و در آنجا با امیر ابوالاسوار شدّادی به فارسی سخن می‌گوید. پیداست که زبان فارسی نمی‌توانست در فاصلۀ یکی دو قرن به عنوان زبان نوشتار همۀ سرزمین ایران را بگیرد، اگر پیش از آن قرن‌ها به عنوان زبان گفتار در سراسر ایران رواج نمی‌داشت.
زبان فارسی یا دری حدود دو هزار و پانصد سال پیشینه دارد که از آن حدود هزار سال نخستین زبان گفتار در جنوب غربی ایران و سپس حدود هزار و پانصد سال زبان گفتار و حدود هزار و صد سال اخیر آن زبان نوشتار در بخش بزرگ سرزمین‌های فلات ایران بوده است و روزگاری به عنوان زبان فرهنگ و ادب، به کشورهای دیگر نفوذ کرده است.

[گل رنج‌های کهن: برگزیدۀ مقالات دربارۀ شاهنامۀ فردوسی، دکتر جلال خالقی مطلق، به کوشش علی دهباشی، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ص ۴۰۶- ۴۰۷]

بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی و تحکیم وحدت ملی و تمامیت ارضی

@AfsharFoundation
Shown 1 - 24 of 112
Log in to unlock more functionality.