
شکفتن در آفتاب
دانیال عظیمی
@azimi_danial
@azimi_danial
TGlist rating
0
0
TypePublic
Verification
Not verifiedTrust
Not trustedLocation
LanguageOther
Channel creation dateJan 27, 2024
Added to TGlist
Jan 07, 2025Subscribers
2 278
24 hours
4-0.2%Week
50.2%Month
954.4%
Citation index
0
Mentions1Shares on channels0Mentions on channels1
Average views per post
297
12 hours239
10.3%24 hours297
16%48 hours395
17.2%
Engagement rate (ER)
4.97%
Reposts13Comments0Reactions2
Engagement rate by reach (ERR)
14.99%
24 hours
0.48%Week
3.59%Month
2.88%
Average views per ad post
273
1 hour6021.98%1 – 4 hours3111.36%4 - 24 hours-4-1.47%
Total posts in 24 hours
15
Dynamic
4
Latest posts in group "شکفتن در آفتاب"
17.05.202520:50
«هفت پیکر نظامی»
درسگفتار دکتر مریم حسینی
شهر کتاب - ۲۵ خرداد و اول تیر ۱۳۹۰
@shekoftandaraftab
درسگفتار دکتر مریم حسینی
شهر کتاب - ۲۵ خرداد و اول تیر ۱۳۹۰
@shekoftandaraftab
17.05.202515:51
در جهان امروز که دسترسی به معنویت اصیل هر روز مشکلتر شده و آن زیبایی که روزی همهجا بود، جنبه تجملی به خود گرفته است، موسیقی سنتی ایران دارای ارزشی فوقالعاده است، چون مانند پناهگاهی است در بین طوفانی دهشت زا و واحهای است خرّم در میان بیابانی سوزان. بسیاری امروزه به این موسیقی علاقهمندند بدون اینکه خود دلیل عمیق آن را بدانند. در واقع این افراد در جست و جوی معنویت اند و آن سکوت و آرامشی که در اندرون تار و پود این موسیقی نهفته است. آنها در جست و جوی اسرار اَلَستاند در حجاب نغمهای که زیبایی آن آنان را به خود می کشد و حزن ظاهری آن مقدمه ای برای سرور توصیف ناپذیری است که در بطن آن موجود است.
هنر و معنویت اسلامی - حسین نصر
@shekoftandaraftab
هنر و معنویت اسلامی - حسین نصر
@shekoftandaraftab
17.05.202515:49
من در طول عمرم چندبار متون فلسفی فلاسفه ای نظیر افلاطون، ارسطو، ابن سینا، سهروردی و ملاصدرا را مطالعه کردهام و میتوانم ادعا کنم که مثلا پس از چندینبار مطالعه نجات ابن سینا یا پرتونامه حکمت اشراق سهروردی، بر این متون تا حدی احاطه دارم. اما حتی پس از مؤانست روزانه با قرآن کریم، هیچوقت احساس نکردم که بر معانی آن احاطه دارم، بلکه این قرآن کریم بوده است که همیشه بر شعور و آگاهی من احاطه داشته است.
آفاق حکمت در سپهر سنت - حسین نصر
@shekoftandaraftab
آفاق حکمت در سپهر سنت - حسین نصر
@shekoftandaraftab
17.05.202515:44
نقد نظریهی تکاملی داروین
نوشتهی دکتر سیدحسین نصر
رشد آموزش معارف اسلامی بهار ۱۳۸۸
@shekoftandaraftab
نوشتهی دکتر سیدحسین نصر
رشد آموزش معارف اسلامی بهار ۱۳۸۸
@shekoftandaraftab
17.05.202515:41
تصوف و تأثیر آن در موسیقی
نوشتهی دکتر سیدحسین نصر
مقام موسیقایی پاییز و زمستان ۱۳۷۷
@shekoftandaraftab
نوشتهی دکتر سیدحسین نصر
مقام موسیقایی پاییز و زمستان ۱۳۷۷
@shekoftandaraftab
16.05.202523:37
اذکار و اوراد در تصوف
از دیدگاه صوفیه، تزکیۀ نفس تنها با اندیشیدن دربارۀ آن، و حتى بهکار بردنِ ارادۀ فردی برای وصول به مراتب بالاتر ممکن نیست، هرچند که ارادۀ فرد، یعنی همت، از لوازمِ سیر و سلوک است. آنچه سیر و سلوک را امکانپذیر میسازد، ذکر و مدد است که به صورت خاص در طرق تصوف بهکار برده میشود؛ قرآن کریم دربردارندۀ آیات متعددی دربارۀ اهمیت ذکر است و گاه در آن، ذکر بالاترین اعمال و عبادات دانسته شده است. البته همۀ مسلمانان به پیروی از دستور قرآن، خداوند را به اسماء او میخوانند، اما ذکر در تصوف معنای دیگری دارد و بدون نظارتِ مرشد و پیش از طی مقدمات لازم امکان پذیر نیست و صوفیه پرداختن به آن به شیوۀ اهل تصوف را، بدون این اجازه خطرناک دانستهاند. ذکر هم به معنای به یاد خداوند بودن، و هم به معنای نام او را خواندن و نام او را بردن است. در تصوف، مریدان به دستورِ پیرِ خود به ذکر اسم یا اسمائی از اسماء خداوند، و یا کلمۀ طیبۀ «لا اِلٰهَ اِلَّا اللّٰه» به صورت منظم میپردازند. در طریقههایی که هنوز زندهاند، این عمل با خلوت گرفتن و آنچه در قدیم چلهنشینی خوانده میشد ، توأم است، هرچند که لازم نیست طولِ خلوت، بهویژه در اوضاع و احوال امروزی، چهل روز باشد. از آنجا که فکر آدمی به زودی متشتت و آشفته میشود و خاطر او بنا به طبیعت پراکنده است، ذکر به ناچار باید با تفکر به معنای صوفیانۀ آن توأم باشد.
تصوف (اصول و مبانی) - سیدحسین نصر
@shekoftandaraftab
از دیدگاه صوفیه، تزکیۀ نفس تنها با اندیشیدن دربارۀ آن، و حتى بهکار بردنِ ارادۀ فردی برای وصول به مراتب بالاتر ممکن نیست، هرچند که ارادۀ فرد، یعنی همت، از لوازمِ سیر و سلوک است. آنچه سیر و سلوک را امکانپذیر میسازد، ذکر و مدد است که به صورت خاص در طرق تصوف بهکار برده میشود؛ قرآن کریم دربردارندۀ آیات متعددی دربارۀ اهمیت ذکر است و گاه در آن، ذکر بالاترین اعمال و عبادات دانسته شده است. البته همۀ مسلمانان به پیروی از دستور قرآن، خداوند را به اسماء او میخوانند، اما ذکر در تصوف معنای دیگری دارد و بدون نظارتِ مرشد و پیش از طی مقدمات لازم امکان پذیر نیست و صوفیه پرداختن به آن به شیوۀ اهل تصوف را، بدون این اجازه خطرناک دانستهاند. ذکر هم به معنای به یاد خداوند بودن، و هم به معنای نام او را خواندن و نام او را بردن است. در تصوف، مریدان به دستورِ پیرِ خود به ذکر اسم یا اسمائی از اسماء خداوند، و یا کلمۀ طیبۀ «لا اِلٰهَ اِلَّا اللّٰه» به صورت منظم میپردازند. در طریقههایی که هنوز زندهاند، این عمل با خلوت گرفتن و آنچه در قدیم چلهنشینی خوانده میشد ، توأم است، هرچند که لازم نیست طولِ خلوت، بهویژه در اوضاع و احوال امروزی، چهل روز باشد. از آنجا که فکر آدمی به زودی متشتت و آشفته میشود و خاطر او بنا به طبیعت پراکنده است، ذکر به ناچار باید با تفکر به معنای صوفیانۀ آن توأم باشد.
تصوف (اصول و مبانی) - سیدحسین نصر
@shekoftandaraftab
16.05.202523:30
علامه طباطبائی در حدود آذرماه ۵۷ به خود من گفتند: بزرگترین قربانی این نهضت (جمهوری اسلامی) خود اسلام خواهد بود. / سیدحسین نصر
@shekoftandaraftab
@shekoftandaraftab
16.05.202521:42
عارف کامل را احتیاج به موسیقی یا هنر سنتی دیگر نیست، چون او و زندگی او خود یک هنر است. لکن از آنجا که حواس باطنی او بیدار شده است، میتوان گفت که او در حال سماع دائمی است. تمام عالم از برای او یک نغمه جاویدان موسیقی است، و او هستی را همواره با هماهنگی و زیبایی توام دیده، همانطور که از راه بصر این زیبایی را به صورت الوان و اشکال عالم طبیعت و خلقت مینگرد، از راه سمع به صورت موسیقی آن را میشنود. حیات او هیچگاه از موسیقی و شادی و سرور آن دور نیست. اگر او قطعه ای از موسیقی را به معنای عادی آن میشنود و از آن حظ میبرد، فقط به این علت است که این قطعه موید احوال درونی اوست، اگر این موسیقی از آن سکوت معنوی که به آن اشارت رفت برخاسته باشد. و اگر او از آنچه امروزه بعضی آن را موسیقی مینامند، لکن سروصدایی بیش نیست، دور از هرگونه معنی و ارزش معنوی، دوری میجوید، به این علت است که استماع آن مخرب حال معنوی است و صدایی است ناهنجار که نغمه موسیقی درون وجود او را مختل ساخته و ضایع میکند.
خرد جاودان
مجموعه مقالات دکتر سیدحسین نصر
به اهتمام دکتر سیدحسن حسینی
@shekoftandaraftab
خرد جاودان
مجموعه مقالات دکتر سیدحسین نصر
به اهتمام دکتر سیدحسن حسینی
@shekoftandaraftab
16.05.202521:39
سرچشمهٔ تصوف
سرچشمهٔ تصوف، وحی قرآنی و ولایتی است که از قرآن و از رهگذر پیامبر به متصوفه منتقل شد و عمل به تصوف را ممکن ساخت. وانگهی نظر من بر این است که عرفان هر دینی، نه تنها ریشه در همان دین دارد بلکه قلب آن دین است، هرچند همواره ممکن است که بعدها پاره ای تأثیرات بیرونی را هم به خود بپذیرد. بسیار مهم است که به یاد داشته باشیم تصوف، بعد باطنی واپسین وحی جهان شمول، یعنی دین اسلام است که پایان بخش وحی های پیشین بوده و از این رو می تواند جامع چیزهایی باشد که پیش از آن آمده است. به همین جهت است که تصوف نیز مانند اسلام از چنین توان بالای تلفیقی برخوردار است و عناصر گوناگون را از عرفان های گوناگون در ساختار خود گردهم آورده است در حالی که خاستگاه ها و جوهره اش همواره اسلامی بوده و خواهد بود. تعالیم تصوف همهٔ ابعاد ممکن باطنی گری را _ از منظر ودانتا گرفته تا دیدگاه قدیس یوحنای صلیبی و هرچه در این میان است_ در خود جای داده است.
در جستوجوی امر قدسی:
گفتوگوی رامین جهانبگلو با سیدحسین نصر،
ترجمه سیدمصطفی شهرآیینی
@shekoftandaraftab
سرچشمهٔ تصوف، وحی قرآنی و ولایتی است که از قرآن و از رهگذر پیامبر به متصوفه منتقل شد و عمل به تصوف را ممکن ساخت. وانگهی نظر من بر این است که عرفان هر دینی، نه تنها ریشه در همان دین دارد بلکه قلب آن دین است، هرچند همواره ممکن است که بعدها پاره ای تأثیرات بیرونی را هم به خود بپذیرد. بسیار مهم است که به یاد داشته باشیم تصوف، بعد باطنی واپسین وحی جهان شمول، یعنی دین اسلام است که پایان بخش وحی های پیشین بوده و از این رو می تواند جامع چیزهایی باشد که پیش از آن آمده است. به همین جهت است که تصوف نیز مانند اسلام از چنین توان بالای تلفیقی برخوردار است و عناصر گوناگون را از عرفان های گوناگون در ساختار خود گردهم آورده است در حالی که خاستگاه ها و جوهره اش همواره اسلامی بوده و خواهد بود. تعالیم تصوف همهٔ ابعاد ممکن باطنی گری را _ از منظر ودانتا گرفته تا دیدگاه قدیس یوحنای صلیبی و هرچه در این میان است_ در خود جای داده است.
در جستوجوی امر قدسی:
گفتوگوی رامین جهانبگلو با سیدحسین نصر،
ترجمه سیدمصطفی شهرآیینی
@shekoftandaraftab
16.05.202521:36
دکتر سیدحسین نصر
قاهره مصر - ۱۹۹۲
@shekoftandaraftab
قاهره مصر - ۱۹۹۲
@shekoftandaraftab


16.05.202521:33
«اگر ما مجبوریم با زمانه عوض شویم زمانه باید با چه چیزی عوض شود؟
آنچه انسان غربی انجام داد این است که Zetigeist (روح زمانه) را جایگزین Heillige Geost (روحالقدس) کرده است... اینک روحالقدس را کنار گذاشته و روح زمانه را بر جایش نشاندهاند و به معنایی اکنون او مرشد و راهنمای ماست. ما بردگانی سخت سرسپردهٔ این «روح»ایم. ما زمان را مطلق ساختهایم_کاری که به لحاظ فلسفی بیمعناست_ و اینک در پی آنیم که چگونه باید خود و حتی دینمان را با این طرز فکر سازگار کنیم... من در اینجا میخواهم نقلقولی را از هانری کُربن بیاورم. او دربارهٔ این موضوع با من بسیار همداستان بود. روزی در این باره با هم سرگرم بحث بودیم که او سخن جالبی بر زبان آورد؛ او گفت: «آدم معمولی به رنگ زمانه درمیآید اما آدم معنوی، زمانه را به رنگ خودش درمیآورد.»
در جستوجوی امر قدسی:
گفتوگوی رامین جهانبگلو با سیدحسین نصر،
ترجمه سیدمصطفی شهرآیینی
@shekoftandaraftab
آنچه انسان غربی انجام داد این است که Zetigeist (روح زمانه) را جایگزین Heillige Geost (روحالقدس) کرده است... اینک روحالقدس را کنار گذاشته و روح زمانه را بر جایش نشاندهاند و به معنایی اکنون او مرشد و راهنمای ماست. ما بردگانی سخت سرسپردهٔ این «روح»ایم. ما زمان را مطلق ساختهایم_کاری که به لحاظ فلسفی بیمعناست_ و اینک در پی آنیم که چگونه باید خود و حتی دینمان را با این طرز فکر سازگار کنیم... من در اینجا میخواهم نقلقولی را از هانری کُربن بیاورم. او دربارهٔ این موضوع با من بسیار همداستان بود. روزی در این باره با هم سرگرم بحث بودیم که او سخن جالبی بر زبان آورد؛ او گفت: «آدم معمولی به رنگ زمانه درمیآید اما آدم معنوی، زمانه را به رنگ خودش درمیآورد.»
در جستوجوی امر قدسی:
گفتوگوی رامین جهانبگلو با سیدحسین نصر،
ترجمه سیدمصطفی شهرآیینی
@shekoftandaraftab
16.05.202521:32
دکتر سیدحسین نصر
آندلس اسپانیا - ۱۹۶۴
@shekoftandaraftab
آندلس اسپانیا - ۱۹۶۴
@shekoftandaraftab


16.05.202521:23
از دروغهایی که زمانی درباره ایشون (محمدرضا شفیعی کدکنی) منتشر شده بود، داستان افتتاحیه یکی از جشنواره با حضور ایشان و آیتالله جنتی بود. خودشون نشستند و خبرش رو از سایت درآوردند و برای مان خواندند. معلوم نبود منشأ اشتباه! کجا بوده است. بنده از ایشان در باره فرهنگ نخعی پرسیدم. همان ریمن که اخیرا دیدم مرحوم محجوب هم در خاطراتش در باره وی سخن گفته و آقای شفیعی گفتند که در مجله آشفته که عماد عصار در میآورد و شبیه خواندنیها بود او هم مقاله مینوشت. این ریمن یک مرتبه مذهبی شد و فامیلش را نخعی کرد. بعد هم رفت طلبه شد و عمامه گذاشت. نوشته ای به نام کجرویهای کسروی دارد. از آقای شفیعی در باره خاطرات منتشره دکتر نصر که اخیرا به اسم حکمت و سیاست چاپ شده پرسیدم. ایشان گفت آنچه در باره من گفته خلاف است و چنین چیزی نبوده، با این که از من تعریف کرده است. مطلبی که نصر آنجا نوشته این است که پس از شرحی در باره پرینستون و این که جای مهمی بود و هر کسی را می فرستادیم یک حالت چپ گرایی پیدا میکرد و بر میگشت، من براهنی را فرستادم. هما ناطق را فرستادم و مهدوی ... مهدوی نه. همان که الان استاد است در ادبیات فارسی. الان در ایران بزرگترین استاد است. خیلی دوستش دارم. سوال کننده می پرسد: آقای شفیعی کدکنی که منظورتان نیست؟ نصر میگوید: [محمدرضا] شفیعی کدکنی، بارکالله، آقای شفیعی کدکنی که بسیار آدم فاضلی است. این ها و یک عده دیگر را من فرستادم آنجا. هر سال یک دانهشان را و نمیدانم چه میگذشت (حکمت و سیاست، ص 302 _ 303). آقای شفیعی کدکنی گفتند من قسمت خودم را خواندم. اصلا درست نبود. این که می گوید من فرستادم درست نیست. آن وقت اصلا ایشان رئیس دانشکده نبود. رئیس محمد حسن گنجی بود. او تا دم در دانشکده مرا همراهی کرد و یک خداحافظی به فرانسه هم گفت. من دانشیار بودم و بعد از چهار سال خدمت یک سال حق داشتم فرصت مطالعاتی بروم. این برای آکسفورد بود. پرینستون هم خودشان از من دعوت کردند. البته آقای نصر در این کتاب به من لطف کرده و تعریف کرده اما این ها اصلا درست نیست. آن وقت ایشان دانشگاه آریامهر [شریف فعلی] بود. آقای شفیعی گفتند: بخش اعظم تاریخ معاصر ما شایعات است. همانجا هم بین دوستان صحبت شد که نصر به خصوص در این کتاب گرفتار توهم شده و چنان تصویری از اوضاع میدهد که گویی غیر از ایشان و اعلیحضرت و شهبانو کسی در ایران نبوده است.
دکتر رسول جعفریان
@shekoftandaraftab
دکتر رسول جعفریان
@shekoftandaraftab
16.05.202521:12
برگی از کتاب "حکمت و سیاست"؛ خاطرات دکتر سیدحسین نصر [به کوشش حسین دهباشی]، و نقل قولی که دکتر نصر "اشتباها" در مورد استاد شفیعی کدکنی ذکر کردند.
@shekoftandaraftab
@shekoftandaraftab


16.05.202521:06
به باور ابنسینا، آفرینش نه با عمل خدا، بلکه با اندیشه کردن خدا آغاز شد. هرگاه کسی به چیزی بیندیشد، صورتی از آن چیز در ذهنش پدیدار میشود که از اصل خود بهرهٔ کمتری از حقیقت دارد، اما به هر حال تصویری از آن اصل است. به همین ترتیب خدا در ازل، به خودش اندیشید، و صورتی از خدا پدید آمد که تصویر تمامنمای خدا بود، تنها با این فرق که مخلوق بود. اما آفرینش در همین جا پایان نگرفت، و آن تصویر نیز در خودش و در خدا اندیشه کرد، و صورتهای بیشتری پدید آمد که هر یک به نوبهٔ خود در خودشان و در خدا اندیشه میکردند و تصاویر بیشتری میآفریدند. این تصاویر هر چه از خدا فاصله میگرفتند بهرهشان از حقیقت کمتر میشد، تا در نهایت پایینترین تصویر خدا با اندیشه کردن در خود، جهان مادی و انسان را پدید آورد که تصویر تصویر تصویر خداست. به عبارت دیگر، ما همه فکرهای خدا هستیم.
سه حکیم مسلمان - سیدحسین نصر
@shekoftandaraftab
سه حکیم مسلمان - سیدحسین نصر
@shekoftandaraftab
Records
12.05.202523:59
2.3KSubscribers27.02.202523:59
200Citation index10.02.202501:03
601Average views per post10.02.202501:03
601Average views per ad post11.03.202523:59
100.00%ER10.02.202501:03
32.59%ERRGrowth
Subscribers
Citation index
Avg views per post
Avg views per ad post
ER
ERR
Log in to unlock more functionality.