Repost qilingan:
( پرانتز )

17.04.202512:07
شبها دیر میخوابید و صبحها دیر بلند میشد. یک استکان چای مینوشید و دوباره برمیگشت به رختخوابش و کتاب میخواند. دور تختش، روی زمین، پُر از کتاب و روزنامه و یادداشتهایش بود. همینطور روی تخت و زیر لحافش. دوست نداشت اتاقش را جمعوجور کنند یا دست به کاغذهایش بزنند. بینظمی برایش نوعی نظم بود. مثل خود آشفته و حسهای ضد و نقیضش، دوست داشت اشیاءِ دور و برش آزاد باشند، بیفتند زمین، بیفتند پشت تخت، بیفتند زیر میز. بهمیل خودشان. بدون هدفی خاص. مثل انقلابیون هرجومرجطلب. نمیفهمید چرا باید کتابها مثل اسرای جنگی، به ردیف کنار هم، در طبقههای کتابخانه محبوس باشند. آن هم کتابهایی که حیات درونیشان لبریز از دقایق مرگ و تولد بود، پُر از عشق و حادثههای خطر.
- صفحهٔ ۸۷ -
- صفحهٔ ۸۷ -
20.03.202505:44
داشتم فکر میکردم تاریخ سرایش این بیت سعدی هم چند صد سال پیش، زمانی بوده که گردش ایام دوباره اون رو به ما رسونده؟
دهلزن گو دو نوبت زن بشارت
که دوشم قدر بود، امروز نوروز
دهلزن گو دو نوبت زن بشارت
که دوشم قدر بود، امروز نوروز
Repost qilingan:
صدای مترجم

07.03.202517:37
📍 با بالا گرفتن تب "هر مترجم یک مدرس ترجمه" لازمه این نکتهی بدیهی رو یادآوری کنم:
قبل از شرکت در هر دورهی آموزش ترجمهای، ببینید مدرس کیه، خودش چه کتابهایی ترجمه کرده و در کدام انتشارات!
#هوایی_ولی_نقطهزن
قبل از شرکت در هر دورهی آموزش ترجمهای، ببینید مدرس کیه، خودش چه کتابهایی ترجمه کرده و در کدام انتشارات!
#هوایی_ولی_نقطهزن
Repost qilingan:
محتوافام |فاطمه مدیحی بیدگلی



04.03.202508:21
در پناه کلمات
(خلاقیت در نگارش)
سرفصلهای دوره:
در ستایش جملهآرایی
در ستایش تصویرسازی
تمرین
در ستایش تکرار
در ستایش نامهنگاری
در ستایش تَن
تمرین
چرا در این دوره شرکت کنیم؟
قلم خلاق، برگ برندهی ماست در دوران هجوم هوش مصنوعی. در این دوره، با هم تمرین میکنیم تا خلاقانهتر بنویسیم. محتوای منحصربهفرد، دستکم یکقدم از هوش مصنوعی جلوتر است.
خلاقیت در نگارش، چطور به افزایش درآمد کمک میکند؟
پس از این دوره، با بهکارگیری تکنیکها و ترفندهایی که تمرین میکنیم، میتوانید خلاقانهتر بنویسید و با ارائهی نمونهکارهای جذاب و جدید، زمین بازیتان را عوض کنید.
سرمایهگذاری برای تقویت قدرت قلم:
۸ جلسه با تخفیف ۴۰درصدی تا ۱۸ اسفند
۱ میلیون و ۶۰۰ هزار تومان
برای اطلاعات بیشتر و ثبتنام به محتوافام پیام بدید:
@madihibidgolif
به انتخاب شرکتکنندگان،
کلاس بهصورت عمومی و خصوصی،
در بستر تلگرام برگزار میشود.
مخاطبان دوره:
دستبهقلمهای جویای خلاقیت
خوشحال میشوم در کنار شما باشم یا این پیام را برای دوستانی بفرستید که به این دوره نیاز دارند.
زمان برگزاری:
از ۱۸ اسفند، ۸ شب پیدرپی.
(خلاقیت در نگارش)
سرفصلهای دوره:
در ستایش جملهآرایی
در ستایش تصویرسازی
تمرین
در ستایش تکرار
در ستایش نامهنگاری
در ستایش تَن
تمرین
چرا در این دوره شرکت کنیم؟
قلم خلاق، برگ برندهی ماست در دوران هجوم هوش مصنوعی. در این دوره، با هم تمرین میکنیم تا خلاقانهتر بنویسیم. محتوای منحصربهفرد، دستکم یکقدم از هوش مصنوعی جلوتر است.
خلاقیت در نگارش، چطور به افزایش درآمد کمک میکند؟
پس از این دوره، با بهکارگیری تکنیکها و ترفندهایی که تمرین میکنیم، میتوانید خلاقانهتر بنویسید و با ارائهی نمونهکارهای جذاب و جدید، زمین بازیتان را عوض کنید.
سرمایهگذاری برای تقویت قدرت قلم:
۸ جلسه با تخفیف ۴۰درصدی تا ۱۸ اسفند
۱ میلیون و ۶۰۰ هزار تومان
برای اطلاعات بیشتر و ثبتنام به محتوافام پیام بدید:
@madihibidgolif
به انتخاب شرکتکنندگان،
کلاس بهصورت عمومی و خصوصی،
در بستر تلگرام برگزار میشود.
مخاطبان دوره:
دستبهقلمهای جویای خلاقیت
خوشحال میشوم در کنار شما باشم یا این پیام را برای دوستانی بفرستید که به این دوره نیاز دارند.
زمان برگزاری:
از ۱۸ اسفند، ۸ شب پیدرپی.
Repost qilingan:
صدای مترجم



02.03.202513:16
📣 یکشنبه، دوازده اسفند، ساعت ۱۹ تا ۲۱، دربارهی نظامِ ازکارافتادهی صنعت نشر ایران حرف میزنیم و سعی میکنیم راهحلهای جایگزین ارائه بدیم.
اگه دوست داشتید، شما هم بیایید با هم گپ بزنیم.
🔗 شرکت (رایگان) در وبینار:
https://evand.com/events/senoor2
📍لطفاً علاقهمندان به این موضوع رو هم باخبر کنید.
اگه دوست داشتید، شما هم بیایید با هم گپ بزنیم.
🔗 شرکت (رایگان) در وبینار:
https://evand.com/events/senoor2
📍لطفاً علاقهمندان به این موضوع رو هم باخبر کنید.
Repost qilingan:
کلمهچی

23.02.202513:39
هفت
جملهای از داستان کوتاه "Cream" (خامه) نوشته «هاروکی موراکامی» و ترجمه انگلیسی فیلیپ گابریل، که راوی خاطره چهاردستی پیانو نواختن در کنار دختری را مرور میکند:
"Each time I blew it, she had this "Give me a break" expression on her face. And she'd click her tongue -not loudly, but loud enough that I could catch it."
شیوا مقانلو (مجموعه داستان اول شخص مفرد، نشر نیماژ) ترجمه کرده است:
"هربار اشتباه میزدم، حالت "بذار برم یه نفسی بکشم"ی در صورتش پیدا میشد؛ با زبانش نُچی میکرد، نه خیلی بلند اما بالاخره در حدی که به گوش من میرسید."
طبعا از مترجمی که سروکاری درازدامن با جهان فیلم دارد توقع میرود که ولو یکبار اصطلاح رایج Give me a break را در دیالوگهای سینمایی شنیده باشد. ولی در غیر آن صورت هم، چطور ممکن است شخص در میانه پیانو نواختن تقاضا کند که «بذار برم یه نفسی بکشم»؟ منطقی است؟ منطقیتر نیست که بگوید: «دست بردار جان مادرت!»؟ یا: «بس کن تورو خدا!»؟ یا: «چه خبرته آدم باش!»؟
یعنی باید معادلی برای این توضیح پیدا کنیم:
Give somebody a brek: A plea for someone else to stop doing something annoying or troublesome.
به نظر میرسد مترجم محترم چندان نیازی به درک معنای واقعی اصطلاحات و تعابیر احساس نکرده است و صرفا به گمان خود اعتماد کرده است.
نمونه دیگر:
"In other words, I was still figuring out how best to use my sense of curiosity, and banging my head against all kinds of things in the process."
ترجمه مقانلو:
"به عبارت دیگر، همچنان سعی داشتم از حس کنجکاویام به بهترین نحو استفاده ببرم و ذهنم را در برابر تمام احتمالات مرتب و کنترل کنم."
هر دو جمله اشتباه ترجمه شده است.
ترجمه پیشنهادی: «منظورم این است که، هنوز دنبال این بودم که چطور حق کنجکاویام را تمام عیار ادا کنم، و در طول مسیر هرچه پیش آمد جا نزنم».
تعبیر جمله دوم، یک دگردیسی از ضربالمثل bang (one's) head against a wall است که بدین معنی است:
To attempt continuously and fruitlessly to accomplish some task or achieve some goal that is or seems ultimately hopeless.
یکی از محورهای اصلی زبانپردازی در ادبیات داستانی همینگونه استعارهها و تعبیرها و کنایههاست. خب، بیاعتنایی به انتقال درست این موارد، خطای اغماضپذیری در ارزیابی ترجمه نیست.
#ترجمهسنجی #ترجمهآزمایی
جملهای از داستان کوتاه "Cream" (خامه) نوشته «هاروکی موراکامی» و ترجمه انگلیسی فیلیپ گابریل، که راوی خاطره چهاردستی پیانو نواختن در کنار دختری را مرور میکند:
"Each time I blew it, she had this "Give me a break" expression on her face. And she'd click her tongue -not loudly, but loud enough that I could catch it."
شیوا مقانلو (مجموعه داستان اول شخص مفرد، نشر نیماژ) ترجمه کرده است:
"هربار اشتباه میزدم، حالت "بذار برم یه نفسی بکشم"ی در صورتش پیدا میشد؛ با زبانش نُچی میکرد، نه خیلی بلند اما بالاخره در حدی که به گوش من میرسید."
طبعا از مترجمی که سروکاری درازدامن با جهان فیلم دارد توقع میرود که ولو یکبار اصطلاح رایج Give me a break را در دیالوگهای سینمایی شنیده باشد. ولی در غیر آن صورت هم، چطور ممکن است شخص در میانه پیانو نواختن تقاضا کند که «بذار برم یه نفسی بکشم»؟ منطقی است؟ منطقیتر نیست که بگوید: «دست بردار جان مادرت!»؟ یا: «بس کن تورو خدا!»؟ یا: «چه خبرته آدم باش!»؟
یعنی باید معادلی برای این توضیح پیدا کنیم:
Give somebody a brek: A plea for someone else to stop doing something annoying or troublesome.
به نظر میرسد مترجم محترم چندان نیازی به درک معنای واقعی اصطلاحات و تعابیر احساس نکرده است و صرفا به گمان خود اعتماد کرده است.
نمونه دیگر:
"In other words, I was still figuring out how best to use my sense of curiosity, and banging my head against all kinds of things in the process."
ترجمه مقانلو:
"به عبارت دیگر، همچنان سعی داشتم از حس کنجکاویام به بهترین نحو استفاده ببرم و ذهنم را در برابر تمام احتمالات مرتب و کنترل کنم."
هر دو جمله اشتباه ترجمه شده است.
ترجمه پیشنهادی: «منظورم این است که، هنوز دنبال این بودم که چطور حق کنجکاویام را تمام عیار ادا کنم، و در طول مسیر هرچه پیش آمد جا نزنم».
تعبیر جمله دوم، یک دگردیسی از ضربالمثل bang (one's) head against a wall است که بدین معنی است:
To attempt continuously and fruitlessly to accomplish some task or achieve some goal that is or seems ultimately hopeless.
یکی از محورهای اصلی زبانپردازی در ادبیات داستانی همینگونه استعارهها و تعبیرها و کنایههاست. خب، بیاعتنایی به انتقال درست این موارد، خطای اغماضپذیری در ارزیابی ترجمه نیست.
#ترجمهسنجی #ترجمهآزمایی
17.04.202508:01
امروز دل من هوس کوهن کرده. :)
T.me/tarjomanak
T.me/tarjomanak
Repost qilingan:
Already Broken.

16.03.202504:30
از مشاهدهٔ آنچه که اتفاق میافته فهمیدم برای نداشتهٔ محروممونده همین که فقط به چیزی برسه، ولو به کمکیفیتترین حالت اون چیز، کافیه. اون امکان مقایسه نداره. حتی چارهای نداره جز پذیرفتن و خوشحال بودن بابت همین حدی که بالأخره میتونه داشته باشه.
اینجوریه که در نگاه نداشتهٔ محروممونده، اونی که داشته، محروم نمونده و همین حالاشم کلی امکان جلوش هست و خب، مشخصاً دست به مقایسه میزنه، غرغر میکنه، بینی چین میده و یا رها میکنه میره دنبال یه چیز بهتر چون میتونه، آدم پرتوقعیه!
مثال بخوام بزنم، وقتی از پس روزها گشنگیِ اومده از دل فقر به نونپنیر میرسی، میگی خدا رو شکر و اصلاً چی بهتر از نونپنیر؟ در این موقعیت، هوس نداری. حتی به این فکر نمیکنی که کاش مثلاً بریون جلوم بود.
ولی وقتی همیشه انواع غذاها در دسترست بودهن، بعد از تحمل یه دوره گشنگی به نونپنیر نمیگی خدا رو شکر، صورتتو جمع میکنی و میگی آخه اینم شد غذا؟ و پا میشی میری دنبال بریون، چون میتونی!
اینجوریه که در نگاه نداشتهٔ محروممونده، اونی که داشته، محروم نمونده و همین حالاشم کلی امکان جلوش هست و خب، مشخصاً دست به مقایسه میزنه، غرغر میکنه، بینی چین میده و یا رها میکنه میره دنبال یه چیز بهتر چون میتونه، آدم پرتوقعیه!
مثال بخوام بزنم، وقتی از پس روزها گشنگیِ اومده از دل فقر به نونپنیر میرسی، میگی خدا رو شکر و اصلاً چی بهتر از نونپنیر؟ در این موقعیت، هوس نداری. حتی به این فکر نمیکنی که کاش مثلاً بریون جلوم بود.
ولی وقتی همیشه انواع غذاها در دسترست بودهن، بعد از تحمل یه دوره گشنگی به نونپنیر نمیگی خدا رو شکر، صورتتو جمع میکنی و میگی آخه اینم شد غذا؟ و پا میشی میری دنبال بریون، چون میتونی!
Repost qilingan:
سهم من از جهان

06.03.202515:18
میگفت: «رنج کشیدن آدم رو قوی میکنه»، «بدون سختی، پیشرفت نمیکنی». انگار هر زخم و هر فشار، یه مدال افتخار باشه. میدونی که همیشه اینطور نیست؟ گاهی رنج، فقط رنجه؛ بیهیچ پاداشی، بیهیچ رشدی. گاهی فقط آدم رو خسته میکنه، امید رو کمرنگ میکنه، انرژی رو میبلعه بدون اینکه چیزی به جاش بده. گاهی موندن توی یه مسیر دردناک، هیچ حکمتی نداره. بعضی وقتها، زندگی فقط دربارهی تحمل سختیها نیست، بلکه گاهی دربارهی پیدا کردن راههایی برای کمتر رنج کشیدنه.
03.03.202511:00
شیرین سوهانی هم اسم و فامیل جالبیه.
یادم افتاد که کسانی در این حوالی نامخانوادگیشون «شیرینی» بود.
برای اینکه خیلی هم خشک و خالی نباشه،
یه بیت شعر هم به این مجموعه اضافه میکنم که نام شاعر هم یادم نیست:
از طعم لب توست که در حاشیهی قم
هی شعبه زده: «حاج حسین و پسرانش»
#نامت_را_به_من_بگو
T.me/tarjomanak
یادم افتاد که کسانی در این حوالی نامخانوادگیشون «شیرینی» بود.
برای اینکه خیلی هم خشک و خالی نباشه،
یه بیت شعر هم به این مجموعه اضافه میکنم که نام شاعر هم یادم نیست:
از طعم لب توست که در حاشیهی قم
هی شعبه زده: «حاج حسین و پسرانش»
#نامت_را_به_من_بگو
T.me/tarjomanak
23.02.202509:37
برای دوستانی که فایل مرتبط با نشست «معنا: گمشده مترجم» میخواستند:
https://t.me/TranslationStudiesA/15827
T.me/tarjomanak
https://t.me/TranslationStudiesA/15827
T.me/tarjomanak
Repost qilingan:
توییتر دانشگاه تهرانی ها

15.04.202507:20
یه استاد روانشناسی توی دانشگاه ماستریخت هلند بهم گفت:
I know how to pronounce 'Maastricht' in Persian — it sounds like 'the yogurt spilled!
و بعد قاهقاه زد زیر خنده :////////
_Saeed paydarfar_
@uttweet
I know how to pronounce 'Maastricht' in Persian — it sounds like 'the yogurt spilled!
و بعد قاهقاه زد زیر خنده :////////
_Saeed paydarfar_
@uttweet
Repost qilingan:
Videomarketing(+AI)



15.03.202512:39
🆘با یک وبینار رایگان اورژانسی چطورین؟
در مورد مدل دیپ ریسرچ جمنای که به پلن رایگانش اضافه شده اینجا نوشتم. دیدم خیلی حیفه که هرچه زودتر از امکانات جدید این مدل جمنای باخبر نشید چون در بعضی چیزها زمان مهمه
ساعتش رو هم گذاشتم ۲۱ تا ۲۲ که احتمال برخوردش با بدو بدوهای آخر سال کمتر باشه
در این وبینار روش استفاده خودم از مدل دیپ ریسرچ جمنای برای تولید محتوا طی چند ماه گذشته رو میگم
جمنای بخاطر گوگلی بودنش مزایای جانبی هم داره که در وبینار توضیح میدم.
امیدوارم مثل همیشه همراهم باشین:
🟢https://eseminar.tv/wb155686
زمان: دوشنبه ۲۷ اسفند ساعت ۲۱ الی ۲۲
از ایدهها به دیدهها برسیم
🔤Videomarketing(+AI)
در مورد مدل دیپ ریسرچ جمنای که به پلن رایگانش اضافه شده اینجا نوشتم. دیدم خیلی حیفه که هرچه زودتر از امکانات جدید این مدل جمنای باخبر نشید چون در بعضی چیزها زمان مهمه
ساعتش رو هم گذاشتم ۲۱ تا ۲۲ که احتمال برخوردش با بدو بدوهای آخر سال کمتر باشه
در این وبینار روش استفاده خودم از مدل دیپ ریسرچ جمنای برای تولید محتوا طی چند ماه گذشته رو میگم
جمنای بخاطر گوگلی بودنش مزایای جانبی هم داره که در وبینار توضیح میدم.
امیدوارم مثل همیشه همراهم باشین:
🟢https://eseminar.tv/wb155686
زمان: دوشنبه ۲۷ اسفند ساعت ۲۱ الی ۲۲
از ایدهها به دیدهها برسیم
🔤Videomarketing(+AI)
Repost qilingan:
گنجهی نظمَوی



03.03.202509:39
درویش را نباشد برگِ سرای سلطان
ماییم و کهنه دلقی کآتش در آن توان زد
حافظ - غزل ۱۴۹ (دیوان حافظ - تصحیح راستگو)
——
برگ: میتواند معناهای متعددی داشته باشد: ۱. وسیله ۲. توان و امکان ۳. عزم، اراده ۴. توجه و اعتنا
🔸منِ درویش چیزی درخورِ قصر سلطان ندارم و دلیلی هم برای گشتن به گِرد سلطان ندارم. از دنیا جز خرقهای ندارم که آن را هم میتوان سوزاند و از میان برد.
🔹آتش زدنِ خرقه میتواند ایهامی هم به خرقههای مستوجبِ آتش داشته باشد.
بیتی که در غزلهای آینده به آن خواهیم رسید:
نقدِ صوفی نه همه صافیِ بیغش باشد
ای بسا خرقه که مستوجب آتش باشد
🔸سفیان ثوری، عارف معروف، به این مضمون میگوید: «زمانی که درویشی اطراف توانگران میگردد، بدان که ریاکار است و زمانی که اطراف سلطان میگردد، بدان که دزد است.»
نقاشی: اسکندر و دیوژن (اثر نیکلاس آندره مونسیو)
🔹اسکندر کبیر در حالی که بالای سر دیوژنِ فیلسوف ایستاده بود و جلوی نور خورشید را گرفته بود، گفت: «حکیم، از من چیزی بخواه.»
دیوژن گفت: «میخواهم سایهٔ خود را از سرم کم کنی.»
(منبع: شرح شوق، سعید حمیدیان)
ماییم و کهنه دلقی کآتش در آن توان زد
حافظ - غزل ۱۴۹ (دیوان حافظ - تصحیح راستگو)
——
برگ: میتواند معناهای متعددی داشته باشد: ۱. وسیله ۲. توان و امکان ۳. عزم، اراده ۴. توجه و اعتنا
🔸منِ درویش چیزی درخورِ قصر سلطان ندارم و دلیلی هم برای گشتن به گِرد سلطان ندارم. از دنیا جز خرقهای ندارم که آن را هم میتوان سوزاند و از میان برد.
🔹آتش زدنِ خرقه میتواند ایهامی هم به خرقههای مستوجبِ آتش داشته باشد.
بیتی که در غزلهای آینده به آن خواهیم رسید:
نقدِ صوفی نه همه صافیِ بیغش باشد
ای بسا خرقه که مستوجب آتش باشد
🔸سفیان ثوری، عارف معروف، به این مضمون میگوید: «زمانی که درویشی اطراف توانگران میگردد، بدان که ریاکار است و زمانی که اطراف سلطان میگردد، بدان که دزد است.»
نقاشی: اسکندر و دیوژن (اثر نیکلاس آندره مونسیو)
🔹اسکندر کبیر در حالی که بالای سر دیوژنِ فیلسوف ایستاده بود و جلوی نور خورشید را گرفته بود، گفت: «حکیم، از من چیزی بخواه.»
دیوژن گفت: «میخواهم سایهٔ خود را از سرم کم کنی.»
(منبع: شرح شوق، سعید حمیدیان)
Repost qilingan:
The Catcher in the Rye

25.02.202520:02
یک نظرسنجی گذاشتم در رابطه با بهترین انتشارات فارسی، از نظر موضوع کتابهای انتخابی، مترجمها و طراحی جلد کتاب؛ نشر بیدگل با اختلاف بیشترین رای رو آورد. نشر «نو» دوم، نیلوفر، ماهی و نی رتبههای بعدی بودن.
Repost qilingan:
@mkhoshsaligheh

22.02.202514:37
گروه زبان انگلیسی دانشگاه فردوسی مشهد در ورودی مهر ۱۴۰۴ دانشجوی دکتری مطالعات ترجمه میپذیرد.
روزانه: ۲ نفر
نوبت دوم: ۱ نفر
بدون آزمون: ۱ نفر
@mkhoshsaligheh
روزانه: ۲ نفر
نوبت دوم: ۱ نفر
بدون آزمون: ۱ نفر
@mkhoshsaligheh
Repost qilingan:
سوادنامه



14.04.202508:00
چند سال پیش گفته بود: «به نظرم قرار است در حالی که قلمی در دست دارم به پایان زندگی برسم. این ایدهآل من است؛ مردن در میانهی کلمهای که به پایان نمیرسد».
ماریو بارگاس یوسا، ساعاتی پیش برای همیشه در کلماتش جاودانه شد.
@savadnameh
ماریو بارگاس یوسا، ساعاتی پیش برای همیشه در کلماتش جاودانه شد.
@savadnameh
15.03.202502:23
دلم تنگ شده برای آدمی که ۷ سال پیش بودم.
برام مهم نبود که اسفنده و ۲۵مه. فقط تصمیم گرفتم و شروع کردم. برام مهم نبود که قراره به کجا برسم، فقط قدم اول رو برداشتم.
با خیال راحت میتونم بگم، از ۲۵ اسفند شروع کنید، اما شروع کنید. چون خودم دستکم یک بار این کار رو کردهم. :)
فارغ از درست یا غلط،
خوشحالم که هنوز هم ادامه میدم.
ممنونم که همراهید.
چند سال پیش که بهمناسبت تولد ترجمانک دور هم جمع شدیم، اون برنامه رو ضبط کردیم و توی یه گروه تلگرامی دور هم جمع شدیم. اگر شما هم دوست دارین عضوی از جشن تولد ترجمانک بشید، کافیه بهم پیام بدید.
@GoliBidgoli
برام مهم نبود که اسفنده و ۲۵مه. فقط تصمیم گرفتم و شروع کردم. برام مهم نبود که قراره به کجا برسم، فقط قدم اول رو برداشتم.
با خیال راحت میتونم بگم، از ۲۵ اسفند شروع کنید، اما شروع کنید. چون خودم دستکم یک بار این کار رو کردهم. :)
فارغ از درست یا غلط،
خوشحالم که هنوز هم ادامه میدم.
ممنونم که همراهید.
چند سال پیش که بهمناسبت تولد ترجمانک دور هم جمع شدیم، اون برنامه رو ضبط کردیم و توی یه گروه تلگرامی دور هم جمع شدیم. اگر شما هم دوست دارین عضوی از جشن تولد ترجمانک بشید، کافیه بهم پیام بدید.
@GoliBidgoli
Repost qilingan:
لیمو تلخ

04.03.202520:05
امروز سر کلاس کره ای، داشتم گرامر "بعد از" رو یاد میدادم که چطور باید ازش استفاده کرد. بعد رسیدیم به مثال زدن، دانش آموزم یک جمله مثال زد و من مردم از خنده و خلاقیتش!
나스타란 씨 후에 아무것도 남아지 않았어요!
که فارسیش میشد :
بعد از نسترن هیچی دیگه نمونده باقی!
나스타란 씨 후에 아무것도 남아지 않았어요!
که فارسیش میشد :
بعد از نسترن هیچی دیگه نمونده باقی!
Repost qilingan:
محتواتراپی

03.03.202507:25
☄️ انیمیشن «در سایه سرو»
این انیمیشن دیشب برنده اسکار ۲۰۲۵ شد
📌نویسنده و کارگردان: شیرین سوهانی، حسین ملایمی
✔️محصول: ایران، ۲۰۲۴ میلادی
🔥برندهی جایزهی اسکار ۲۰۲۵ در بخش «انیمیشن کوتاه»
#اسکار #انیمیشین #در_سایه_سرو
@ContentTherapy محتواتراپی
این انیمیشن دیشب برنده اسکار ۲۰۲۵ شد
📌نویسنده و کارگردان: شیرین سوهانی، حسین ملایمی
✔️محصول: ایران، ۲۰۲۴ میلادی
🔥برندهی جایزهی اسکار ۲۰۲۵ در بخش «انیمیشن کوتاه»
#اسکار #انیمیشین #در_سایه_سرو
@ContentTherapy محتواتراپی
Repost qilingan:
Gabbro

25.02.202510:03
به من میگن چرا انقدر ساکتی، یکی از دلایلش داشتن اطرافیانیه که حتی کوچکترین حرفهاتو نمیشنون، حالا میخواد از ساعت رسیدنت باشه تا بزرگترین دغدغههای زندگیت.
Repost qilingan:
شیشهی عمر

21.02.202505:01
تو انگلیسی، اگه توقعا بالا باشه میگن the bar is high، اگه توقعا پایین باشه میگن the bar is low.
حالا یه بندهخدایی بود که وقتی میخواست بگه توقعا خیلی پایینه، میگفت the bar is so low it's a tripping hazard in hell. یعنی bar جوری پایینه که سکنهی جهنم پاشون گیر میکنه بهش. :))
#سه_هزار_دانستنی_از_کنارش
حالا یه بندهخدایی بود که وقتی میخواست بگه توقعا خیلی پایینه، میگفت the bar is so low it's a tripping hazard in hell. یعنی bar جوری پایینه که سکنهی جهنم پاشون گیر میکنه بهش. :))
#سه_هزار_دانستنی_از_کنارش
Ko'rsatilgan 1 - 24 dan 31
Ko'proq funksiyalarni ochish uchun tizimga kiring.