
Україна Online: Новини | Політика

Телеграмна служба новин - Україна

Резидент

Мир сегодня с "Юрий Подоляка"

Труха⚡️Україна

Николаевский Ванёк

Лачен пише

Реальний Київ | Украина

Реальна Війна

Україна Online: Новини | Політика

Телеграмна служба новин - Україна

Резидент

Мир сегодня с "Юрий Подоляка"

Труха⚡️Україна

Николаевский Ванёк

Лачен пише

Реальний Київ | Украина

Реальна Війна

Україна Online: Новини | Політика

Телеграмна служба новин - Україна

Резидент

دغدغههای ایران
ما را در اینستگرام هم دنبال کنید:
https://instagram.com/daghdaghe.iran?utm_medium=copy_link
https://instagram.com/daghdaghe.iran?utm_medium=copy_link
TGlist rating
0
0
TypePublic
Verification
Not verifiedTrust
Not trustedLocation
LanguageOther
Channel creation dateMay 21, 2021
Added to TGlist
Mar 07, 2025Subscribers
1 042
24 hours00%Week
2-0.2%Month
3-0.3%
Citation index
0
Mentions0Shares on channels0Mentions on channels0
Average views per post
38
12 hours380%24 hours38
47.2%48 hours720%
Engagement rate (ER)
8.33%
Reposts1Comments0Reactions0
Engagement rate by reach (ERR)
6.91%
24 hours0%Week
0.11%Month
1.33%
Average views per ad post
38
1 hour00%1 – 4 hours00%4 - 24 hours00%
Total posts in 24 hours
1
Dynamic
-
Records
07.03.202523:59
1KSubscribers13.04.202513:07
50Citation index31.03.202515:31
111Average views per post31.03.202515:31
111Average views per ad post04.04.202523:59
12.00%ER31.03.202515:31
10.60%ERRGrowth
Subscribers
Citation index
Avg views per post
Avg views per ad post
ER
ERR
Reposted from:
جامعهشناسی گروههای اجتماعی

03.04.202520:40
📝« با سعید مدنی، جامعهشناس زندانی بیشتر آشنا شویم »/ ۲
👈بخش دوم
📚برخی از آثار سعید مدنی:
۱- خشونت علیه کودکان در ایران، نشر آشیان
۲- بررسی آسیبهای اجتماعی روسپیگری، نشر یادآوران
۳- جامعهشناسی روسپیگری، نشر کتاب پارسه
۴- علیه خشونت، نشر کتاب پارسه
۵- ضرورت مبارزه با پدیده فقر و نابرابری در ایران، نشر آگاه
۶- جامعه شناسی اعتیاد، نشر کتاب پارسه
۷- اعتیاد در ایران، نشر ثالث
۸- جامعه مدنی و کرونا، نشر کتاب پارسه
۹- جنبشهای اجتماعی، جف گودوین، ترجمه سعید مدنی، نشر بازتاب
۱۰- جنبشهای اجتماعی و دموکراتیزاسیون جف گودوین، ترجمه سعید مدنی، نشر روزنه
۱۱- روانشناسی و تغییرات اجتماعی استوارد تیزر ترجمه سعید مدنی، نشر دانژه
۱۲- گزارش : آتش خاموش/ نگاهی به اعتراضات آبان ۹۸، با همکاری پژوهشگران، موسسه رحمان
۱۳- اطلس زنان در جهان و ایران (بههمراه مهدی خدایی)، انتشارات روزنه
۱۴- علیه اعدام( پس از چاپ، توقیف و از بین رفت)
۱۵- گزارش: مظاهرات سلمیه، اعتراضات خوزستان ۱۴۰۰، موسسه رحمان
۱۶- جزوهای با عنوان «صد سال و صد روز: درباره خیزش مهسا» که سال ۱۴۰۱ در زندان نگاشته شد.
✏️مطالعهی آثار دکتر سعید مدنی را به پژوهشگران و اندیشمندان مسائل ایران بهویژه به دانشجویان رشتههای جامعهشناسی، جرم شناسی، روان شناسی، علوم سیاسی؛ پیشنهاد و توصیه میکنم.
🍃 به امید آزادی سعید مدنی و شناخت دقیقتر و مستقیم او از راه پژوهشها و کنشهای جامعهشناسانه وی در میان مردم و زندگی معمولی روزمره.
✍️ فریبا نظری
۱۴ فروردین ۱۴۰۴
#سعید_مدنی
#جامعهشناسان_زندانی
#جامعهشناسی_علمی_انتقادی
📍برای مطالعه👇
https://t.me/Sociologyofsocialgroups/1260
https://t.me/Sociologyofsocialgroups/1262
https://t.me/Sociologyofsocialgroups/1263
📍معرفی کتاب آتش خاموش/ نگاهی به اعتراضات آبان ۹۸ در سه قسمت
https://t.me/Sociologyofsocialgroups
👈بخش دوم
📚برخی از آثار سعید مدنی:
۱- خشونت علیه کودکان در ایران، نشر آشیان
۲- بررسی آسیبهای اجتماعی روسپیگری، نشر یادآوران
۳- جامعهشناسی روسپیگری، نشر کتاب پارسه
۴- علیه خشونت، نشر کتاب پارسه
۵- ضرورت مبارزه با پدیده فقر و نابرابری در ایران، نشر آگاه
۶- جامعه شناسی اعتیاد، نشر کتاب پارسه
۷- اعتیاد در ایران، نشر ثالث
۸- جامعه مدنی و کرونا، نشر کتاب پارسه
۹- جنبشهای اجتماعی، جف گودوین، ترجمه سعید مدنی، نشر بازتاب
۱۰- جنبشهای اجتماعی و دموکراتیزاسیون جف گودوین، ترجمه سعید مدنی، نشر روزنه
۱۱- روانشناسی و تغییرات اجتماعی استوارد تیزر ترجمه سعید مدنی، نشر دانژه
۱۲- گزارش : آتش خاموش/ نگاهی به اعتراضات آبان ۹۸، با همکاری پژوهشگران، موسسه رحمان
۱۳- اطلس زنان در جهان و ایران (بههمراه مهدی خدایی)، انتشارات روزنه
۱۴- علیه اعدام( پس از چاپ، توقیف و از بین رفت)
۱۵- گزارش: مظاهرات سلمیه، اعتراضات خوزستان ۱۴۰۰، موسسه رحمان
۱۶- جزوهای با عنوان «صد سال و صد روز: درباره خیزش مهسا» که سال ۱۴۰۱ در زندان نگاشته شد.
✏️مطالعهی آثار دکتر سعید مدنی را به پژوهشگران و اندیشمندان مسائل ایران بهویژه به دانشجویان رشتههای جامعهشناسی، جرم شناسی، روان شناسی، علوم سیاسی؛ پیشنهاد و توصیه میکنم.
🍃 به امید آزادی سعید مدنی و شناخت دقیقتر و مستقیم او از راه پژوهشها و کنشهای جامعهشناسانه وی در میان مردم و زندگی معمولی روزمره.
✍️ فریبا نظری
۱۴ فروردین ۱۴۰۴
#سعید_مدنی
#جامعهشناسان_زندانی
#جامعهشناسی_علمی_انتقادی
📍برای مطالعه👇
https://t.me/Sociologyofsocialgroups/1260
https://t.me/Sociologyofsocialgroups/1262
https://t.me/Sociologyofsocialgroups/1263
📍معرفی کتاب آتش خاموش/ نگاهی به اعتراضات آبان ۹۸ در سه قسمت
https://t.me/Sociologyofsocialgroups
Reposted from:
چشم انداز...



18.04.202518:51
♦️عکس سال "وورلد پرس فتو ۲۰۲۵"، این عکس از "محمود عجور" است.
✍️کودک فلسطینی ۹ ساله که پس از قطع هر دو دست به مادرش گفت: "چطور میتوانم تو را بغل کنم؟"
«ما می میریم تا عکاس «تایمز» جایزه بگیرد ...»
@presageeaa
✍️کودک فلسطینی ۹ ساله که پس از قطع هر دو دست به مادرش گفت: "چطور میتوانم تو را بغل کنم؟"
«ما می میریم تا عکاس «تایمز» جایزه بگیرد ...»
@presageeaa
Reposted from:
تاریخ تحلیلی

09.04.202521:05
▪️در نقد اَبَر روایت دکتر موسی غنی نژاد از تاریخ نهضت ملی نفت و دکتر محمد مصدق (قسمت اول ، منتشر شده در خبرآنلاین، ۲۰ فروردین ۱۴۰۴)
گروه اندیشه: تاریخ معاصر که مرور چندباره آن دارای درس های عظیم برای جبران عقب ماندگی و توسعه است می تواند یکی از بزرگترین پروژه های ایرانیان به منظور عبور از دوره اندیشه ورزی به مثابه تصادف، به اندیشه ورزی به مثابه هویت و ماهیت دائمی ایرانیان در زندگی روزمره باشد اما این امر مشروط به شروطی است، از جمله پرهیز از سیاست زدگی در تحلیل تاریخ و درس آموزی برای امروز ایران و توسعه آن، سپس ورود حوزه علم، و پرهیز از ژورنالیسم زدگی.
پرواضح است که در این باره قرارگرفتن روزنامه نگاری در خدمت علم و براهین علمی از بزرگترین رسالت رسانه ای است که به دلیل آفت سیاست زدگی، اغلب نظام رسانه ای ایران از چنین رویکردی به دور است. از این رو حضور دانشگاه در حوزه روزنامه نگاری می تواند به غنای آن انجامیده و اندیشه های مخالف و موافق درباره رویدادها می تواند مقوم حوزه تمدن ایرانی باشد.....
مطلب زیر به قلم دکتر کریم سلیمانی دهکردی (دانشیار گروه تاریخ دانشگاه شهید بهشتی) از این زاویه به مخاطبان تقدیم می شود. او از نویسندگان کتاب موانع توسعه در ایران است. این بخش از مقاله در نقد اندیشه های دکتر موسی غنی نژاد در باره کودتای سوم اسفند است [به بهانه ی انتشار یک گفت و گو با دکتر غنی نژاد در روزنامه ی دنیای اقتصاد، شماره ۶۲۳۶، ۷ اسفند ۱۴۰۳].
مقاله ای انتقادی اما فکت محور. هدف اصلی آن نقد «روش تاریخنگاری» غنینژاد است. نویسنده معتقد است که غنینژاد با استفاده از روشی مچگیرانه، تقلیلگرایانه، ابهامآمیز و با دستکاری جزئیات تاریخی (زمانپریشی و مفهومپریشی)، روایتی مغرضانه و پریشان از تاریخ معاصر ارائه میدهد.
نویسنده در این مقاله به نقد دیدگاههای غنینژاد در مصاحبه اخیر ایشان (۷ اسفند ۱۴۰۳) میپردازد که در آن، غنینژاد واقعه ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ را کودتا ندانسته و برای تقویت این نظر، ادعا میکند که واقعه سوم اسفند ۱۲۹۹ نیز کودتا نبوده است. نویسنده با استناد به منابع متعدد تاریخی، خاطرات شاهدان عینی (مانند عبدالله مستوفی و یحیی دولتآبادی)، اعترافات بانیان کودتا (رضاخان و سیدضیاء)، گزارشهای دیپلماتیک (نورمن و آیرونساید)، و آرای نمایندگان مجالس چهارم و چهاردهم، به تفصیل اثبات میکند که واقعه سوم اسفند ۱۲۹۹ یک کودتای نظامی با حمایت انگلیس بوده است که طی آن، تهران به اشغال نیروهای قزاق درآمده و احمدشاه تحت فشار مجبور به انتصاب سیدضیاء به نخستوزیری شده است.
نویسنده تاکید می کند که هدف غنینژاد از مشروعیتبخشی به کودتای سوم اسفند برای به چالش کشیدن کودتا بودن ۲۸ مرداد است از این رو روش تاریخنگاری او را مچگیرانه، تقلیلگرایانه و مغرضانه توصیف میکند.
https://B2n.ir/nq7630
گروه اندیشه: تاریخ معاصر که مرور چندباره آن دارای درس های عظیم برای جبران عقب ماندگی و توسعه است می تواند یکی از بزرگترین پروژه های ایرانیان به منظور عبور از دوره اندیشه ورزی به مثابه تصادف، به اندیشه ورزی به مثابه هویت و ماهیت دائمی ایرانیان در زندگی روزمره باشد اما این امر مشروط به شروطی است، از جمله پرهیز از سیاست زدگی در تحلیل تاریخ و درس آموزی برای امروز ایران و توسعه آن، سپس ورود حوزه علم، و پرهیز از ژورنالیسم زدگی.
پرواضح است که در این باره قرارگرفتن روزنامه نگاری در خدمت علم و براهین علمی از بزرگترین رسالت رسانه ای است که به دلیل آفت سیاست زدگی، اغلب نظام رسانه ای ایران از چنین رویکردی به دور است. از این رو حضور دانشگاه در حوزه روزنامه نگاری می تواند به غنای آن انجامیده و اندیشه های مخالف و موافق درباره رویدادها می تواند مقوم حوزه تمدن ایرانی باشد.....
مطلب زیر به قلم دکتر کریم سلیمانی دهکردی (دانشیار گروه تاریخ دانشگاه شهید بهشتی) از این زاویه به مخاطبان تقدیم می شود. او از نویسندگان کتاب موانع توسعه در ایران است. این بخش از مقاله در نقد اندیشه های دکتر موسی غنی نژاد در باره کودتای سوم اسفند است [به بهانه ی انتشار یک گفت و گو با دکتر غنی نژاد در روزنامه ی دنیای اقتصاد، شماره ۶۲۳۶، ۷ اسفند ۱۴۰۳].
مقاله ای انتقادی اما فکت محور. هدف اصلی آن نقد «روش تاریخنگاری» غنینژاد است. نویسنده معتقد است که غنینژاد با استفاده از روشی مچگیرانه، تقلیلگرایانه، ابهامآمیز و با دستکاری جزئیات تاریخی (زمانپریشی و مفهومپریشی)، روایتی مغرضانه و پریشان از تاریخ معاصر ارائه میدهد.
نویسنده در این مقاله به نقد دیدگاههای غنینژاد در مصاحبه اخیر ایشان (۷ اسفند ۱۴۰۳) میپردازد که در آن، غنینژاد واقعه ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ را کودتا ندانسته و برای تقویت این نظر، ادعا میکند که واقعه سوم اسفند ۱۲۹۹ نیز کودتا نبوده است. نویسنده با استناد به منابع متعدد تاریخی، خاطرات شاهدان عینی (مانند عبدالله مستوفی و یحیی دولتآبادی)، اعترافات بانیان کودتا (رضاخان و سیدضیاء)، گزارشهای دیپلماتیک (نورمن و آیرونساید)، و آرای نمایندگان مجالس چهارم و چهاردهم، به تفصیل اثبات میکند که واقعه سوم اسفند ۱۲۹۹ یک کودتای نظامی با حمایت انگلیس بوده است که طی آن، تهران به اشغال نیروهای قزاق درآمده و احمدشاه تحت فشار مجبور به انتصاب سیدضیاء به نخستوزیری شده است.
نویسنده تاکید می کند که هدف غنینژاد از مشروعیتبخشی به کودتای سوم اسفند برای به چالش کشیدن کودتا بودن ۲۸ مرداد است از این رو روش تاریخنگاری او را مچگیرانه، تقلیلگرایانه و مغرضانه توصیف میکند.
https://B2n.ir/nq7630
Reposted from:
جامعهشناسی گروههای اجتماعی

03.04.202520:40
📝📝« با سعید مدنی، جامعهشناس زندانی بیشتر آشنا شویم »/ ۱
👈بخش نخست
✏️در میان تصاویر نوروزی سال۱۴۰۴، عکسی است که خانواده جامعهشناس زندانی دکتر سعید مدنی برایش سفره هفت سین در پشت شیشه کابین ملاقات چیده بود.
این تصویر برایم بهعنوان یک دانشآموخته جامعهشناسی و پژوهش گر این میدان، معنای بسیاری دارد:
عشق، قدرت بی صدایان، همکنشی صمیمانه، همبستگی با نوروز، مقاومت مدنی خشونت پرهیز، هزینه انتقادی بودن جامعهشناسی، فرادستان قدرت مدار ناشکیبا، آرامش درون، و شور زندگی.
🔹در این روزها زیاد به سعید مدنی، کنش های جامعهشناختی او، برخورد متولیان حاکم با هشدارها و تحلیل های وی و آزادی پس از بیان برای یک دانشمند علوم اجتماعی؛ میاندیشم. و اینکه جامعه ما، چقدر سعید مدنی را میشناسد؟
به بهانهی ۱۴ فروردین، روزی که دکتر سعید مدنی پس از سپری کردن حدود یکسال از دوره ۹ ساله* محکومیت خود از زندان اوین به زندان دماوند انتقال داده شد، بر آن شدم تا کمی وی، آثار و پژوهش هایش را به دوستان و خوانندگان همراه معرفی کنم:
👈 سعید مدنی متولد ۱۳۳۹ جامعه شناس، جرم شناس و پژوهشگر اجتماعی است که به عنوان کنشگری با مسئولیت اجتماعی در عرصه عمومی و البته همواره با رویکرد جامعهشناسانه شناخته می شود. او چند رشتهای درس خوانده ( ریاضیات، روان شناسی، علوم تربیتی، جامعهشناسی و جرم شناسی) و حاصل کاوش جامعهشناختی او دربارهی ایران؛ آثاری دقیق و عمیق از موقعیت نظام اجتماعی در چند دههی اخیر است.
وی عضو گروه مسائل و آسیبهای اجتماعی انجمن جامعهشناسی ایران و استاد و عضو گروه پژوهشی رفاه اجتماعی دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی، سردبیر فصلنامه علمی-پژوهشی رفاه اجتماعی و از بنیانگذاران نشریه توقیف شده ایران فردا بوده است.
مدنی نخستین بار در اسفند ۱۳۷۸ همراه با برخی از اعضای شورای فعالان ملی- مذهبی بازداشت و به تحمل حبس محکوم شد و پس از آن در چند نوبت مجددا بازداشت و محکوم به زندان شده است.
🔹حسن رفیعی، دانشیار بازنشسته دانشکده علوم توانبخشی و سلامت روانی که سابقه همکاری چندینساله با سعید مدنی داشته چنین میگوید:
« سعید مدنی در حالی بازداشت و زندانی است که پژوهشهای او میتوانست مانع از رخدادن رویدادهای کنونی در ایران شود. این روزها همه از خشونت مینالند و میگویند چه بر سر جامعه ایرانی آمده که به این روزگار دچار شده و این در حالی است که چند سال قبل سعید مدنی در پژوهشهایی درباره خشونت نسبت به این مسئله هشدار داده بود. آن پژوهشها در زمان خودش اجازه انتشار نیافتند و حالا کار به جایی رسیده که همه از خشونت مینالند. ویژگی استادانی همچون سعید مدنی این بود که رویدادهایی را پیشتر میدید که کسی نمیدید و درباره آن هشدار میداد. به جای شنیدن این هشدارها در زمان مناسب، اما مدام تلاش شد چهرههایی مانند او محدود شوند»( فرارو، دی ۱۴۰۱).
این نکتهای است که محمود بهزادیراد، وکیل سعید مدنی نیز به آن اشاره میکند: «سعید مدنی در زمان بازداشتش تاکنون سه بار محل مشورت ضابطان و مدیران بلندپایه یک وزارتخانه برای کنترل خشونت قرار گرفته و از او درباره خشونتهای موجود در جامعه چارهجویی کردند و مدنی هم در پاسخ گفته ابتدا باید خشونت دولتی متوقف شود و برای معترضان حقی در نظر گرفته شود»( همان).
✏️برخی از ویژگیهای سعید مدنی بهعنوان یک جامعهشناس و پژوهش گر:
۱- پژوهش محور بودن در مطالعات و تحلیل ها
۲- رعایت بیطرفی علمی و نداشتن سوگیری
۳- توصیف و تحلیل مسایل و پدیدههای نظام اجتماعی ایران بر اساس دادههای عینی و مشاهدات میدانی
۴- جسارت و شجاعت واکاوی مسائل و پدیدههای اجتماعی تابو و ممنوعه و تبدیل آنها به موضوعات پژوهشی و قابل بررسی اجتماعی مانند: روسپیگری، خشونت علیه کودکان، اعتیاد
۵- توانمندی و مهارت رعایت اخلاق حرفهای در پژوهشهای گروهی
۶- ایران دوستی و نگرانی برای این کشور
۷- آگاهی بخشی عمومی با زبان پژوهشی برای پیشگیری از آسیبهای اجتماعی به منظور بهبود و سلامت جامعه
۸- هشدار به حاکمیت و متولیان سیاستگذار برای نجات ایران با زبان علم انتقادی جامعهشناسی
۹- کنش و رفتار بر اساس رواداری، خشونت پرهیزی، فروتنی و منطق گفتوگو
۱۰- دوری از هیاهو و رفتارهای هیجانی، و کنشگری معطوف به هدف و عقلانیت
✍️ فریبا نظری
۱۴ فروردین ۱۴۰۴
🔺ادامه مطلب را در فرسته بعد بخوانید 👇👇
#سعید_مدنی
#جامعهشناسان_زندانی
#هشدارهای_یک_جامعهشناس
https://t.me/Sociologyofsocialgroups/1316
*جامعهشناسان زندانی ایرانی سده اخیر از پهلوی اول تاکنون
https://t.me/Sociologyofsocialgroups
👈بخش نخست
✏️در میان تصاویر نوروزی سال۱۴۰۴، عکسی است که خانواده جامعهشناس زندانی دکتر سعید مدنی برایش سفره هفت سین در پشت شیشه کابین ملاقات چیده بود.
این تصویر برایم بهعنوان یک دانشآموخته جامعهشناسی و پژوهش گر این میدان، معنای بسیاری دارد:
عشق، قدرت بی صدایان، همکنشی صمیمانه، همبستگی با نوروز، مقاومت مدنی خشونت پرهیز، هزینه انتقادی بودن جامعهشناسی، فرادستان قدرت مدار ناشکیبا، آرامش درون، و شور زندگی.
🔹در این روزها زیاد به سعید مدنی، کنش های جامعهشناختی او، برخورد متولیان حاکم با هشدارها و تحلیل های وی و آزادی پس از بیان برای یک دانشمند علوم اجتماعی؛ میاندیشم. و اینکه جامعه ما، چقدر سعید مدنی را میشناسد؟
به بهانهی ۱۴ فروردین، روزی که دکتر سعید مدنی پس از سپری کردن حدود یکسال از دوره ۹ ساله* محکومیت خود از زندان اوین به زندان دماوند انتقال داده شد، بر آن شدم تا کمی وی، آثار و پژوهش هایش را به دوستان و خوانندگان همراه معرفی کنم:
👈 سعید مدنی متولد ۱۳۳۹ جامعه شناس، جرم شناس و پژوهشگر اجتماعی است که به عنوان کنشگری با مسئولیت اجتماعی در عرصه عمومی و البته همواره با رویکرد جامعهشناسانه شناخته می شود. او چند رشتهای درس خوانده ( ریاضیات، روان شناسی، علوم تربیتی، جامعهشناسی و جرم شناسی) و حاصل کاوش جامعهشناختی او دربارهی ایران؛ آثاری دقیق و عمیق از موقعیت نظام اجتماعی در چند دههی اخیر است.
وی عضو گروه مسائل و آسیبهای اجتماعی انجمن جامعهشناسی ایران و استاد و عضو گروه پژوهشی رفاه اجتماعی دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی، سردبیر فصلنامه علمی-پژوهشی رفاه اجتماعی و از بنیانگذاران نشریه توقیف شده ایران فردا بوده است.
مدنی نخستین بار در اسفند ۱۳۷۸ همراه با برخی از اعضای شورای فعالان ملی- مذهبی بازداشت و به تحمل حبس محکوم شد و پس از آن در چند نوبت مجددا بازداشت و محکوم به زندان شده است.
🔹حسن رفیعی، دانشیار بازنشسته دانشکده علوم توانبخشی و سلامت روانی که سابقه همکاری چندینساله با سعید مدنی داشته چنین میگوید:
« سعید مدنی در حالی بازداشت و زندانی است که پژوهشهای او میتوانست مانع از رخدادن رویدادهای کنونی در ایران شود. این روزها همه از خشونت مینالند و میگویند چه بر سر جامعه ایرانی آمده که به این روزگار دچار شده و این در حالی است که چند سال قبل سعید مدنی در پژوهشهایی درباره خشونت نسبت به این مسئله هشدار داده بود. آن پژوهشها در زمان خودش اجازه انتشار نیافتند و حالا کار به جایی رسیده که همه از خشونت مینالند. ویژگی استادانی همچون سعید مدنی این بود که رویدادهایی را پیشتر میدید که کسی نمیدید و درباره آن هشدار میداد. به جای شنیدن این هشدارها در زمان مناسب، اما مدام تلاش شد چهرههایی مانند او محدود شوند»( فرارو، دی ۱۴۰۱).
این نکتهای است که محمود بهزادیراد، وکیل سعید مدنی نیز به آن اشاره میکند: «سعید مدنی در زمان بازداشتش تاکنون سه بار محل مشورت ضابطان و مدیران بلندپایه یک وزارتخانه برای کنترل خشونت قرار گرفته و از او درباره خشونتهای موجود در جامعه چارهجویی کردند و مدنی هم در پاسخ گفته ابتدا باید خشونت دولتی متوقف شود و برای معترضان حقی در نظر گرفته شود»( همان).
✏️برخی از ویژگیهای سعید مدنی بهعنوان یک جامعهشناس و پژوهش گر:
۱- پژوهش محور بودن در مطالعات و تحلیل ها
۲- رعایت بیطرفی علمی و نداشتن سوگیری
۳- توصیف و تحلیل مسایل و پدیدههای نظام اجتماعی ایران بر اساس دادههای عینی و مشاهدات میدانی
۴- جسارت و شجاعت واکاوی مسائل و پدیدههای اجتماعی تابو و ممنوعه و تبدیل آنها به موضوعات پژوهشی و قابل بررسی اجتماعی مانند: روسپیگری، خشونت علیه کودکان، اعتیاد
۵- توانمندی و مهارت رعایت اخلاق حرفهای در پژوهشهای گروهی
۶- ایران دوستی و نگرانی برای این کشور
۷- آگاهی بخشی عمومی با زبان پژوهشی برای پیشگیری از آسیبهای اجتماعی به منظور بهبود و سلامت جامعه
۸- هشدار به حاکمیت و متولیان سیاستگذار برای نجات ایران با زبان علم انتقادی جامعهشناسی
۹- کنش و رفتار بر اساس رواداری، خشونت پرهیزی، فروتنی و منطق گفتوگو
۱۰- دوری از هیاهو و رفتارهای هیجانی، و کنشگری معطوف به هدف و عقلانیت
✍️ فریبا نظری
۱۴ فروردین ۱۴۰۴
🔺ادامه مطلب را در فرسته بعد بخوانید 👇👇
#سعید_مدنی
#جامعهشناسان_زندانی
#هشدارهای_یک_جامعهشناس
https://t.me/Sociologyofsocialgroups/1316
*جامعهشناسان زندانی ایرانی سده اخیر از پهلوی اول تاکنون
https://t.me/Sociologyofsocialgroups
Reposted from:
عزیز قاسم زاده لیاسی

31.03.202506:01
بامداد هشتم فروردین ۱۴۰۴ در بازار سر پوشیده اراک وقتی مخالف سه گاهی خواندم کمی آن سوتر جوانی پاکبان از زحمت کشان جامعه پرسید،بیات اصفهان خواندید؟گفتم: مخالف سه گاه بود اما فواصل سه گاه در مخالف و مقلوب به بیات اصفهان نزدیک می شود.قطعه ای در بیات اصفهان خواند،ترانه ایران من را هم برایمان خواند و گفت: کاری از استاد شاهزیدی می خواهید برایتان بخوانم؟ خیلی خوشحال شدم او با نام استاد شاهزیدی آشنا است.بخش هایی از ترانه باغ مست و باغبان مست را برایمان خواند.
نام این جوان مهدی صوفی است.او تحصیل کرده دانشگاه هم هست اما برای امرار معاش به پاکبانی مشغول است.خطاب به او گفتم بیکاری عار نیست.بیکار کردن سیستماتیک جوانان عار است برای آنانی که کشور را به این روز انداخته اند.
افسوس که شرایط محیطی و معیشتی برای جوانانی چون مهدی صوفی مهیا نیست که بتوانند با طیب خاطر به فراگیری موسیقی مشغول باشند.آنان برای لقمه نانی باید نیمه شب ها که وقت خواب و استراحت است، لقمه حلال به زور جبین و بازو و شرف خود برای خانواده ببرند.در تصویر فعال شناخته شده معلمان مسعود فرهیخته نیز همراه ماست.
عزیز قاسم زاده
https://t.me/azizghasemzademusic
نام این جوان مهدی صوفی است.او تحصیل کرده دانشگاه هم هست اما برای امرار معاش به پاکبانی مشغول است.خطاب به او گفتم بیکاری عار نیست.بیکار کردن سیستماتیک جوانان عار است برای آنانی که کشور را به این روز انداخته اند.
افسوس که شرایط محیطی و معیشتی برای جوانانی چون مهدی صوفی مهیا نیست که بتوانند با طیب خاطر به فراگیری موسیقی مشغول باشند.آنان برای لقمه نانی باید نیمه شب ها که وقت خواب و استراحت است، لقمه حلال به زور جبین و بازو و شرف خود برای خانواده ببرند.در تصویر فعال شناخته شده معلمان مسعود فرهیخته نیز همراه ماست.
عزیز قاسم زاده
https://t.me/azizghasemzademusic
Reposted from:
طالقانی و زمانه ما



10.04.202512:42
📌بیانیه تلخ
در گزارشات ساواک، شرح حال طالقانی پس از بیانیه مجتبی فرزندش، در ارتباط با اعلام گرایش اوبه مارکسیست آمده است.
☘در این گزارش مشخص است که طالقانی زمانی که در زندان بوده است در ملاقات با خانوادهاش از این بیانیه مطلع شده است.
📌فروردین ۵۶ در بحبوحه دعوای بین زندانیان مسلمان و مارکسیست، و از همه مهمتر در شرایطی که طالقانی با حکم حبس ابد اعظم طالقانی هم مواجه بود، و تحت فشار زیادی از طرف ساواک قرار داشت، این بیانیه منتشر شد.
برای دیدن عکس های بیشتر کلیک کنید.
ما را در صفحات زیر دنبال کنید.🙏
#طالقانی_و_زمانه_ما #پدر_طالقانی #کتابخانه_آنلاین_طالقانی_و_زمانه_ما #آیت_الله_طالقانی #مارکسیست #زندانی_سیاسی #مجتبی_طالقانی #شکنجه
www.taleghani.org
telegram
Instagram
X (Twitter)
در گزارشات ساواک، شرح حال طالقانی پس از بیانیه مجتبی فرزندش، در ارتباط با اعلام گرایش اوبه مارکسیست آمده است.
☘در این گزارش مشخص است که طالقانی زمانی که در زندان بوده است در ملاقات با خانوادهاش از این بیانیه مطلع شده است.
📌فروردین ۵۶ در بحبوحه دعوای بین زندانیان مسلمان و مارکسیست، و از همه مهمتر در شرایطی که طالقانی با حکم حبس ابد اعظم طالقانی هم مواجه بود، و تحت فشار زیادی از طرف ساواک قرار داشت، این بیانیه منتشر شد.
برای دیدن عکس های بیشتر کلیک کنید.
ما را در صفحات زیر دنبال کنید.🙏
#طالقانی_و_زمانه_ما #پدر_طالقانی #کتابخانه_آنلاین_طالقانی_و_زمانه_ما #آیت_الله_طالقانی #مارکسیست #زندانی_سیاسی #مجتبی_طالقانی #شکنجه
www.taleghani.org
telegram
X (Twitter)
Reposted from:
چشمانداز ایران

29.03.202515:28
✅دیدار نوروزی مهندس لطفالله میثمی
✅جمعه، هشتم فروردینماه ۱۴۰۴
@cheshmandaz_iran
✅جمعه، هشتم فروردینماه ۱۴۰۴
@cheshmandaz_iran
01.04.202516:33
دیدار تعدادی از پیشگامان انقلاب و فرهیختگان و دغدغهمندان اصفهان با خانواده و مادر محترم زندانی سیاسی، آزاده خستگیناپذیر، پژوهشگر ممتاز مسائل اجتماعی جناب آقای دکتر سعید مدنی که به جبر روزگار سالهاست در زندانهای اوین و رجاییشهر و حالا دماوند اسیر چنگال نامردمان است.
دوشنبه ۱۱ فروردین ۱۴۰۴
دوشنبه ۱۱ فروردین ۱۴۰۴
23.03.202513:06
⚫️ آنچه کمتر از علی (ع) شنیدهایم :
💠 گفتند: فردی در خانه اش به لهو و لعب و گناه و فحشا مشغول است. نگفت به این مرکز فساد حمله کنید و شلاقشان بزنید... گفت خانه و حریم شخصی خودش است. به شما ربطی ندارد با چشمان بسته وارد شد و بعد از خارج شدن از منزل دوباره چشمانش را باز کرد و گفت من چیزی ندیدم.
💠 وقتی مردم، بعد از قتل عثمان، با اصرار شدید و بی سابقه از او خواستند که حاکم شود گفت: "مرا رها کنید و سراغ کس دیگری روید." اینطور نبود که حکومت را حق خداداد خود بداند و تشکیل آن را تکلیف شرعی خود بشمارد ...
💠 اول کسی بود که با رای قاطع مردم حاکم شد. بعد از انتخاب شدن به مردم نگفت به خانه روید و مطیع باشید. گفت: "در صحنه بمانید و اظهار نظر و انتقاد کنید که من ایمن از خطا نیستم مگر اینکه خدا نگاهم دارد”.
💠 بارها در سخنانش انتقاد از حاکم را تکلیف شرعی مردم دانست...
💠 سعد ابن ابی وقاص، مشروعیت دولتش را نپذیرفت و بیعت نکرد، نه خانه را بر سرش خراب کرد، نه در خانه حبس اش کرد و نه حتی علیه او سخن گفت.
💠 طلحه و زبیر پیش او آمدند و از او پست و مقام خواستند، نپذیرفت. چند روز بعد مدینه را به قصد مکه و تدارک نمودن جنگ جمل (بر علیه علی) ترک کردند. علی به آن ها گفت کجا می روید؟ دروغ گفتند. علی گفت می دانم برای جنگ با من می روید. با این وجود آن ها را زندانی نکرد. زندانی سیاسی برای علی معنا نداشت.
💠 روز جمل، اول سپاه مقابل تیراندازی کردند و یک سرباز او را کشتند. یارانش گفتند شروع کنیم. او گفت نه و سر به آسمان بلند کرد و گفت: “اللهم اشهد” (خدایا شاهد باش). سپاه مقابل دومین تیر را انداختند و دومین سرباز او را کشتند. یاران گفتند شروع کنیم. او باز مخالفت کرد و سر به آسمان بلند کرد و گفت “اللهم اشهد”. تیر سوم را که انداختند و سومین سرباز او را که کشتند، سر به آسمان بلند کرد و گفت “خدایا شاهد باش که ما شروع نکردیم” آنگاه شمشیر کشید. ماجراجو و جنگ طلب نبود.
💠 بعد از جنگ جمل، بر پیکر طلحه گریست و خطاب به او گفت: “کاش بیست سال پیش از این مرده بودم و کشته ترا افتاده بر زمین و زیر آسمان نمی دیدم”. حتی حرمت سابقه جهاد دشمنش را هم نگه داشت. سپس به دیدن عایشه رفت و حالش را پرسید، سپس با ۴۰ زن مسلح روپوشیده (شبیه مردان جنگجو!) اسکورتش کرد و به وطنش برش گرداند. با زنان، حتی مجرمانی که اقدام مسلحانه علیه امنیت ملی کرده بودند، اینطور بود.
💠 کسانیکه با او جنگیدند را “محارب و منافق و فتنه گر” نخواند، گفت:“برادران مسلمان مایند که در حق ما ظلم کردند!”.
💠 در زمان خلافت تمامی خزانه داری های سرزمین پهناور اسلام را به دست ایرانیان سپرد، گفت ایرانیان قبل از اسلام هم مردمان پاک دستی بودند.
💠 هنگامی که خلیفه شده بود و برای سرکشی به یکی از شهرها رفته بود، مردمانی را که به دنبال اسب او با پای پیاده راه افتاده بودند و او را مشایعت می کردند، با فریاد آن ها را از این کار بر حذر داشت، گفت من هم انسانی مانند شما هستم، بروید به کار و زندگی خود برسید و فقط در برابر خدا تعظیم کنید.
💠 وقتی خلیفه یکی از بزرگترین امپراطوری های جهان در آن عصر بود، با یک فرد مسیحی اختلاف پیدا کرد و کار به قاضی سپرده شد. نخواست به زور حرف خود را به کرسی بنشاند. در دادگاه از این که قاضی او را محترمانه صدا کرده و بیشتر به او نگاه می کرد، خشمگین شد و گفت که من و فرد مسیحی برای تو نباید فرقی داشته باشیم، از خدا بترس و عدالت را رعایت کن... از آنجایی که علی شاهدی برای ادعای خود نداشت، قاضی به نفع مسیحی حکم داد و علی این حکم را پذیرفت.
💠 فردی نابینا را دید که گدایی می کند. گفت چرا به او نمی رسید و کمکش نمی کنید؟ گفتند مسیحی است. گفت آن زمان که بینا بود و برایتان کار می کرد، از دینش نمی گفتید، حالا او مسیحی شده؟ ... مقرر کرد که از بیت المال مسلمین هر ماه به او پول بدهند تا مجبور به گدایی نباشد.
علی را باید به عملکردش شناخت نه با وهن و خرافات.
علی به عدل اش علی بود.
علی خود عین عدل بود.
#علی_ع
#عدالت
💠 گفتند: فردی در خانه اش به لهو و لعب و گناه و فحشا مشغول است. نگفت به این مرکز فساد حمله کنید و شلاقشان بزنید... گفت خانه و حریم شخصی خودش است. به شما ربطی ندارد با چشمان بسته وارد شد و بعد از خارج شدن از منزل دوباره چشمانش را باز کرد و گفت من چیزی ندیدم.
💠 وقتی مردم، بعد از قتل عثمان، با اصرار شدید و بی سابقه از او خواستند که حاکم شود گفت: "مرا رها کنید و سراغ کس دیگری روید." اینطور نبود که حکومت را حق خداداد خود بداند و تشکیل آن را تکلیف شرعی خود بشمارد ...
💠 اول کسی بود که با رای قاطع مردم حاکم شد. بعد از انتخاب شدن به مردم نگفت به خانه روید و مطیع باشید. گفت: "در صحنه بمانید و اظهار نظر و انتقاد کنید که من ایمن از خطا نیستم مگر اینکه خدا نگاهم دارد”.
💠 بارها در سخنانش انتقاد از حاکم را تکلیف شرعی مردم دانست...
💠 سعد ابن ابی وقاص، مشروعیت دولتش را نپذیرفت و بیعت نکرد، نه خانه را بر سرش خراب کرد، نه در خانه حبس اش کرد و نه حتی علیه او سخن گفت.
💠 طلحه و زبیر پیش او آمدند و از او پست و مقام خواستند، نپذیرفت. چند روز بعد مدینه را به قصد مکه و تدارک نمودن جنگ جمل (بر علیه علی) ترک کردند. علی به آن ها گفت کجا می روید؟ دروغ گفتند. علی گفت می دانم برای جنگ با من می روید. با این وجود آن ها را زندانی نکرد. زندانی سیاسی برای علی معنا نداشت.
💠 روز جمل، اول سپاه مقابل تیراندازی کردند و یک سرباز او را کشتند. یارانش گفتند شروع کنیم. او گفت نه و سر به آسمان بلند کرد و گفت: “اللهم اشهد” (خدایا شاهد باش). سپاه مقابل دومین تیر را انداختند و دومین سرباز او را کشتند. یاران گفتند شروع کنیم. او باز مخالفت کرد و سر به آسمان بلند کرد و گفت “اللهم اشهد”. تیر سوم را که انداختند و سومین سرباز او را که کشتند، سر به آسمان بلند کرد و گفت “خدایا شاهد باش که ما شروع نکردیم” آنگاه شمشیر کشید. ماجراجو و جنگ طلب نبود.
💠 بعد از جنگ جمل، بر پیکر طلحه گریست و خطاب به او گفت: “کاش بیست سال پیش از این مرده بودم و کشته ترا افتاده بر زمین و زیر آسمان نمی دیدم”. حتی حرمت سابقه جهاد دشمنش را هم نگه داشت. سپس به دیدن عایشه رفت و حالش را پرسید، سپس با ۴۰ زن مسلح روپوشیده (شبیه مردان جنگجو!) اسکورتش کرد و به وطنش برش گرداند. با زنان، حتی مجرمانی که اقدام مسلحانه علیه امنیت ملی کرده بودند، اینطور بود.
💠 کسانیکه با او جنگیدند را “محارب و منافق و فتنه گر” نخواند، گفت:“برادران مسلمان مایند که در حق ما ظلم کردند!”.
💠 در زمان خلافت تمامی خزانه داری های سرزمین پهناور اسلام را به دست ایرانیان سپرد، گفت ایرانیان قبل از اسلام هم مردمان پاک دستی بودند.
💠 هنگامی که خلیفه شده بود و برای سرکشی به یکی از شهرها رفته بود، مردمانی را که به دنبال اسب او با پای پیاده راه افتاده بودند و او را مشایعت می کردند، با فریاد آن ها را از این کار بر حذر داشت، گفت من هم انسانی مانند شما هستم، بروید به کار و زندگی خود برسید و فقط در برابر خدا تعظیم کنید.
💠 وقتی خلیفه یکی از بزرگترین امپراطوری های جهان در آن عصر بود، با یک فرد مسیحی اختلاف پیدا کرد و کار به قاضی سپرده شد. نخواست به زور حرف خود را به کرسی بنشاند. در دادگاه از این که قاضی او را محترمانه صدا کرده و بیشتر به او نگاه می کرد، خشمگین شد و گفت که من و فرد مسیحی برای تو نباید فرقی داشته باشیم، از خدا بترس و عدالت را رعایت کن... از آنجایی که علی شاهدی برای ادعای خود نداشت، قاضی به نفع مسیحی حکم داد و علی این حکم را پذیرفت.
💠 فردی نابینا را دید که گدایی می کند. گفت چرا به او نمی رسید و کمکش نمی کنید؟ گفتند مسیحی است. گفت آن زمان که بینا بود و برایتان کار می کرد، از دینش نمی گفتید، حالا او مسیحی شده؟ ... مقرر کرد که از بیت المال مسلمین هر ماه به او پول بدهند تا مجبور به گدایی نباشد.
علی را باید به عملکردش شناخت نه با وهن و خرافات.
علی به عدل اش علی بود.
علی خود عین عدل بود.
#علی_ع
#عدالت
Reposted from:
تاریخ تحلیلی

28.03.202510:03
پاسخ به مدعی (۲)
(از یک گفتگو با دکتر محمدعلی موحد*)
مسأله ای که من در برخی نوشته ها دیدم این بوده که اعتراض می کنند که دکتر مصدق آمده نفت را ملی کرده ولی در واقع دولتی کرده است نه ملی و حال آن که ثابت شده است که دولت ها در اِعمال تصدی موفقانه عمل نمی کنند.
طرفداران این تز به گرفتاری ها و بن بست های کشورهای سوسیالیستی اشاره می کنند و البته این حرف در جای خود قابل توجه است، یعنی اصل این که دولت تا کجا در قلمرو اقتصاد دخالت بکند. اما در طرح این مطالب هم یک مقداری مُد زمانه تأثیر دارد. یک وقتی می گفتند که دولت حافظ منافع عامه است و نباید اجازه داده شود که یک قشر ممتاز سرمایه دار ابزار تولید را در اختیار خود بگیرد.
یک دوره دیگر پیدا شد که مسأله برعکس شد و نگرش های دیگری رواج یافت بر مبنای بازار آزاد و این که بازار خودش را تنظیم می کند و دولت باید دولت حداقلی باشد و نباید در هیچ کاری جز امور حاکمیتی دخالت کند و تصدی امور دیگر را باید به مردم بسپارند. این هم یک دوره بود.
هر کدام از اینها له و علیه دارد. حالا احساس می شود که این دوره هم دارد سپری می شود. دوباره با وقایعی که شاهد آن در عرصه جهانی هستیم می بینیم ما باز به گذشته برمی گردیم که دولت حیطه تصرفاتش بیشتر می شود...
مصدق چه کار کرد؟
مصدق آمد در قدم اول یک هیأت مختلط بنیان نهاد. اینجا است که نشان می دهد که نگاه مصدق به نفت دولتی بود یا غیر دولتی. در تاریخ ۹ اردیبهشت ۱۳۳۰ لایحه موسوم به طرز اجرای اصل ملی شدن صنعت نفت به تصویب مجلس شورای ملی رسید. مطابق مادۀ اول این قانون، هیأت مختلطی مرکب از پنج نماینده مجلس شورا و پنج نماینده مجلس سنا به اتفاق یک نماینده از دولت مأموریت یافتند که اصل ملی شدن را به موقع اجرا بگذارند. نماینده دولت در این هیأت مهندس کاظم حسیبی بود، یک آدم فنّی و دانشگاهی.
یک ماه دیگر یعنی در ۱۱ خرداد ۱۳۳۰ هیأت مدیره موقتی برای شرکت نفت تشکیل شد که سه نفر عضو داشت. مهندس بازرگان، دکتر علی آبادی و مهندس بیات. این ها هم دولتی نبودند. مصدق در درجه اول دکتر حسابی را برای ریاست هیأت مدیره موقت در نظر گرفته بود ولی حسابی خواستار اختیارات بود و مصدق حاضر نبود اختیارات بدهد بنابراین از حسابی صرف نظر کرد و بازرگان را به جای او گذاشت.
مصدق می خواست حداکثر انعطاف را تا تعیین تکلیف قطعی مذاکرات حفظ بکند. بازرگان درمیان یاران مصدق بیش از همه با مسائل فنی و اقتضانات یک صنعت مدرن جهانی آشنا بود. وی به آبادان که آمد من آنجا بودم و دیدم که در آن فضای پرالتهاب چگونه در برابر هوچی گری ها مقاومت به خرج می داد. یک مقالهٔ مهم او که در روزنامه شرکت چاپ شد، یادم نمی رود که بر ارزش بی بدیل نیروی انسانی تأکید داشت....
خلاصه آن که مصدق چه در انتخاب هیأت مختلط و چه در انتخاب هیأت مدیره موقت نهایت احتیاط را مراعات کرد. او نمی خواست که نفت به صورت یک مؤسسه دولتی دربیاید. قرار بود هیأت مختلط اساسنامه ای برای شرکت نفت تدوین کند اما عملاً این کار تا یک سال و نیم دیگر به انجام نرسید و اولین اساسنامه شرکت نفت در پنجم آذر ۱۳۳۱ تصویب شد.
در این اساسنامه یک شورای عالی برای نفت در نظر گرفته شده بود مرکب از هفت نفر. چهار نفر از قوه قانونگذاری، دو نفر از دولت و یک نفر مدیرکل بانک ملی ایران که در آن زمان کار بانک مرکزی را می کرد اما هیأت مدیره شرکت مطابق این اساسنامه پنج نفر بودند. مدیر عامل می بایستی ایرانی باشد اما چهار نفر مدیران دیگر ممکن بود از کارشناسان غیر ایرانی یعنی از خارج استخدام شوند و این نکته خیلی جالب توجه است.
نکته جالب توجه دیگر آن که در مصوبه کمیسیون نفت تأکید شده بود که ملی شدن نفت یعنی تمام عملیات اکتشاف، استخراج و بهره برداری در دست دولت قرار گیرد. این عبارت در مصوبه کمیسیون نفت بود ولی در قانونی که در ۲۹ اسفند ۱۳۲۹ به تصویب مجلسین رسید چنین عبارتی دیده نمی شود و از همین رو پژوهشگران خارجی که راجع به جریان نهضت ملی نفت ایران کتاب نوشته اند به قابل انعطاف بودن قانون در این باره اشاره کرده اند.
مصدق چه کار می باید می کرد که نکرد؟ کدام بخش خصوصی؟ بخش خصوصی کجا بود؟ بخش خصوصی ایران در آن زمان با صنعت و تجارت مدرن آشنا نشده بود. نه سرمایه داشت و نه امکانات. اقتصاد ایران بر همان مبانی سنتی می چرخید. شاید این حرف را جوانهایی می زنند که اطلاعات اقتصادی بسیار اندک دارند و راجع به بخش عمومی و بخش خصوصی حرفهایی از این سو و آن سو شنیده اند!
@hamidrezaabedian
* از گفتگوی امیر طیرانی و فرید اسدی دهدزی با دکتر محمدعلی موحد، ماهنامه ایران فردا، دوره دوم، اسفند ۱۳۹۵ (تیتر به انتخاب تاریخ تحلیلی ست.)
(از یک گفتگو با دکتر محمدعلی موحد*)
مسأله ای که من در برخی نوشته ها دیدم این بوده که اعتراض می کنند که دکتر مصدق آمده نفت را ملی کرده ولی در واقع دولتی کرده است نه ملی و حال آن که ثابت شده است که دولت ها در اِعمال تصدی موفقانه عمل نمی کنند.
طرفداران این تز به گرفتاری ها و بن بست های کشورهای سوسیالیستی اشاره می کنند و البته این حرف در جای خود قابل توجه است، یعنی اصل این که دولت تا کجا در قلمرو اقتصاد دخالت بکند. اما در طرح این مطالب هم یک مقداری مُد زمانه تأثیر دارد. یک وقتی می گفتند که دولت حافظ منافع عامه است و نباید اجازه داده شود که یک قشر ممتاز سرمایه دار ابزار تولید را در اختیار خود بگیرد.
یک دوره دیگر پیدا شد که مسأله برعکس شد و نگرش های دیگری رواج یافت بر مبنای بازار آزاد و این که بازار خودش را تنظیم می کند و دولت باید دولت حداقلی باشد و نباید در هیچ کاری جز امور حاکمیتی دخالت کند و تصدی امور دیگر را باید به مردم بسپارند. این هم یک دوره بود.
هر کدام از اینها له و علیه دارد. حالا احساس می شود که این دوره هم دارد سپری می شود. دوباره با وقایعی که شاهد آن در عرصه جهانی هستیم می بینیم ما باز به گذشته برمی گردیم که دولت حیطه تصرفاتش بیشتر می شود...
مصدق چه کار کرد؟
مصدق آمد در قدم اول یک هیأت مختلط بنیان نهاد. اینجا است که نشان می دهد که نگاه مصدق به نفت دولتی بود یا غیر دولتی. در تاریخ ۹ اردیبهشت ۱۳۳۰ لایحه موسوم به طرز اجرای اصل ملی شدن صنعت نفت به تصویب مجلس شورای ملی رسید. مطابق مادۀ اول این قانون، هیأت مختلطی مرکب از پنج نماینده مجلس شورا و پنج نماینده مجلس سنا به اتفاق یک نماینده از دولت مأموریت یافتند که اصل ملی شدن را به موقع اجرا بگذارند. نماینده دولت در این هیأت مهندس کاظم حسیبی بود، یک آدم فنّی و دانشگاهی.
یک ماه دیگر یعنی در ۱۱ خرداد ۱۳۳۰ هیأت مدیره موقتی برای شرکت نفت تشکیل شد که سه نفر عضو داشت. مهندس بازرگان، دکتر علی آبادی و مهندس بیات. این ها هم دولتی نبودند. مصدق در درجه اول دکتر حسابی را برای ریاست هیأت مدیره موقت در نظر گرفته بود ولی حسابی خواستار اختیارات بود و مصدق حاضر نبود اختیارات بدهد بنابراین از حسابی صرف نظر کرد و بازرگان را به جای او گذاشت.
مصدق می خواست حداکثر انعطاف را تا تعیین تکلیف قطعی مذاکرات حفظ بکند. بازرگان درمیان یاران مصدق بیش از همه با مسائل فنی و اقتضانات یک صنعت مدرن جهانی آشنا بود. وی به آبادان که آمد من آنجا بودم و دیدم که در آن فضای پرالتهاب چگونه در برابر هوچی گری ها مقاومت به خرج می داد. یک مقالهٔ مهم او که در روزنامه شرکت چاپ شد، یادم نمی رود که بر ارزش بی بدیل نیروی انسانی تأکید داشت....
خلاصه آن که مصدق چه در انتخاب هیأت مختلط و چه در انتخاب هیأت مدیره موقت نهایت احتیاط را مراعات کرد. او نمی خواست که نفت به صورت یک مؤسسه دولتی دربیاید. قرار بود هیأت مختلط اساسنامه ای برای شرکت نفت تدوین کند اما عملاً این کار تا یک سال و نیم دیگر به انجام نرسید و اولین اساسنامه شرکت نفت در پنجم آذر ۱۳۳۱ تصویب شد.
در این اساسنامه یک شورای عالی برای نفت در نظر گرفته شده بود مرکب از هفت نفر. چهار نفر از قوه قانونگذاری، دو نفر از دولت و یک نفر مدیرکل بانک ملی ایران که در آن زمان کار بانک مرکزی را می کرد اما هیأت مدیره شرکت مطابق این اساسنامه پنج نفر بودند. مدیر عامل می بایستی ایرانی باشد اما چهار نفر مدیران دیگر ممکن بود از کارشناسان غیر ایرانی یعنی از خارج استخدام شوند و این نکته خیلی جالب توجه است.
نکته جالب توجه دیگر آن که در مصوبه کمیسیون نفت تأکید شده بود که ملی شدن نفت یعنی تمام عملیات اکتشاف، استخراج و بهره برداری در دست دولت قرار گیرد. این عبارت در مصوبه کمیسیون نفت بود ولی در قانونی که در ۲۹ اسفند ۱۳۲۹ به تصویب مجلسین رسید چنین عبارتی دیده نمی شود و از همین رو پژوهشگران خارجی که راجع به جریان نهضت ملی نفت ایران کتاب نوشته اند به قابل انعطاف بودن قانون در این باره اشاره کرده اند.
- نقد مشخص منتقدان به مصدق این است که مصدق باید نفت را به بخش خصوصی واگذار می کرد!
مصدق چه کار می باید می کرد که نکرد؟ کدام بخش خصوصی؟ بخش خصوصی کجا بود؟ بخش خصوصی ایران در آن زمان با صنعت و تجارت مدرن آشنا نشده بود. نه سرمایه داشت و نه امکانات. اقتصاد ایران بر همان مبانی سنتی می چرخید. شاید این حرف را جوانهایی می زنند که اطلاعات اقتصادی بسیار اندک دارند و راجع به بخش عمومی و بخش خصوصی حرفهایی از این سو و آن سو شنیده اند!
@hamidrezaabedian
* از گفتگوی امیر طیرانی و فرید اسدی دهدزی با دکتر محمدعلی موحد، ماهنامه ایران فردا، دوره دوم، اسفند ۱۳۹۵ (تیتر به انتخاب تاریخ تحلیلی ست.)
Reposted from:
باز اندیشی؛ مسعود پدرام



22.03.202515:44
علی، خیر و فضیلت
و اخلاق ایرانی
در گذر زمان و آمد و رفت مردمان، نامهایی میمانند که در اعتلای اخلاقی جامعه نقشآفرینی میکنند. علی نامی است که چنین نقشی را برای بخش وسیعی از ایرانیان ایفا کرده و در زیستجهان ایرانی فضایی اخلاقی آفریده است. اگر بهلحاظ تاریخی علی مهمترین شخصیت در اسلام شیعی شناخته شده است، اما در جامعهی ما آنچه از علی به تصور جمعی میآید، بیش از آن که فردی شریعتمدار باشد، انسانی است با فضیلتهای اخلاقی جهانروا که در پی خیر برای جامعه است. جان کلام در همین تصوری است که از علی برجای مانده است. اخلاقیات منبعث از نام علی مبتنی بر حدود شرعی و الزامات فقهی نیست، بلکه نمایانگر فضیلتهایی چون عدالت، بخشندگی، راستی، مروت، انصاف، دلیری و رادمردی است؛ فضیلتهایی که از مرزهای شریعت فرا میرود و به آسانی با اخلاق والا، به هر زبان و در هر دین و مذهبی که بیان شده باشد، درمیآمیزد. هنوز علی جامعه را فرا میخواند تا بار سنگین ارزشهای اخلاقی را بر دوش کشد.
مسعود پدرام.
.
و اخلاق ایرانی
در گذر زمان و آمد و رفت مردمان، نامهایی میمانند که در اعتلای اخلاقی جامعه نقشآفرینی میکنند. علی نامی است که چنین نقشی را برای بخش وسیعی از ایرانیان ایفا کرده و در زیستجهان ایرانی فضایی اخلاقی آفریده است. اگر بهلحاظ تاریخی علی مهمترین شخصیت در اسلام شیعی شناخته شده است، اما در جامعهی ما آنچه از علی به تصور جمعی میآید، بیش از آن که فردی شریعتمدار باشد، انسانی است با فضیلتهای اخلاقی جهانروا که در پی خیر برای جامعه است. جان کلام در همین تصوری است که از علی برجای مانده است. اخلاقیات منبعث از نام علی مبتنی بر حدود شرعی و الزامات فقهی نیست، بلکه نمایانگر فضیلتهایی چون عدالت، بخشندگی، راستی، مروت، انصاف، دلیری و رادمردی است؛ فضیلتهایی که از مرزهای شریعت فرا میرود و به آسانی با اخلاق والا، به هر زبان و در هر دین و مذهبی که بیان شده باشد، درمیآمیزد. هنوز علی جامعه را فرا میخواند تا بار سنگین ارزشهای اخلاقی را بر دوش کشد.
مسعود پدرام.
.
29.03.202518:21
⭕️ "اندیشه توحیدی ، انسان و تحول "
💠 امیرخسرو دلیرثانی
🔸نگاه انسانها به مفهوم آنچه در ادیان مختلف خدا نامیده میشود تفاوتهای بسیار دارد و درک و نگرش انسانها به معنای هستی و درک از مفهوم خدا به تعداد انسانها میتواند متفاوت باشد. اندیشه توحیدی نگاهی انسان محور به هستی و رابطه میان خدا و انسان دارد. آنچه اهمیت دارد نه تلقی ذهنی انسان از خدا بلکه نفش و تاثیری است که باور به توحید در تفکر و اندیشه انسان و روابط فردی و اجتماعی او میگذارد. براین اساس نوع رابطه انسان و خدا و تاثیراتی که این رابطه در ذهن افراد ایجاد میکند میتواند در نقش اجتماعی انسان موثر باشد.
🔹در اندیشه توحیدی انسان با هستی و منشا آن پیوستگی دارد و جهان و انسان و کائنات مجموعه به هم پیوسته و با هم مرتبط و دارای تاثیرات متقابل است. هر موجودی بر سایر موجودات و کل جهان تاثیر گذار است و از محیط و سایر موجودات تاثیر میپذیرد و این تاثیرات در روند رشد و تکامل و تداوم حیات آن اهمیت دارد و از این رو هر یک از موجودات عالم به سهم خود دارای نفش و اهمیتی منحصر بفرد است که با از میان برداشته شدن آن چرخه پیرامون آن نیز دچار اختلال و حتی تهدید به نابودی خواهد شد و این مسئله با قواعد علمی دنیای امروز و نظریه تکامل نیز سازگاری دارد.
🔸بر اساس این اندیشه هستی رو به تکامل است و آفرینش تداومی مستمر دارد و با توجه به ویژگی های نوع انسان تداوم تغییرات در کره زمین به عنوان زیست گاه مشترک انسانها و جوامع انسانی بدست انسان سپرده شده است. با توجه به ویژگیهای ذاتی و قدرت انتخاب و اختیار و برخورداری از خود آگاهی و هوش، انسان تفاوت عمده ای با سایر موجودات دارد که تکامل زندگی فردی و اجتماعی او را به دست خودش رقم میزند.
🔹با توجه به این دیدگاه انسانها جزئی از حیات اجتماعی و فرهنگی تکامل یافته نسلهای قبلی خود و جزیئ از حیات آینده نسلهای بعدی خود هستند که حیات و فرهنگشان از حیات نسلهای گذشته تاثیر گرفته و رفتار و عملکرد امروزشان بر روی حیات نسلهای آینده تاثیر مستقیم خواهد داشت.
🔸اما نقش و تاثیر باور به وجود خدا به عنوان آفریننده و سر منشا جهان و رابطه او با انسان است که میتواند در نوع نگرش و انتخاب انسان باورمند به این اندیشه و تعیین انتخابهای او برای تداوم حیات تاثیر گذار باشد. انسانی که به وجود خدا به عنوان آفریننده و شعور مطلق حاکم بر هستی که جهان را بر اساس قواعد از پیش تعیین شده خلق کرده و تداوم این آفرینش و ادامه حیات هستی نیز در قالب قوانین حاکم بر آن امکان پذیر است ، باور دارد خود را نیز جزئی از هستی میشمارد که هم بر اساس این نگرش هستی شناختی و هم بر اساس نظریات جدید علمی پیوستگی بین کائنات و همه اجزای جهان هستی را اصلی مسجل میشمارد و از این رو به این موضوع واقف است که تمامی اعمال و رفتار او بر اساس اصل پیوستگی جهان بر سایر انسانها و جامعه انسانی و بر سایر گونه های حیات و حتی جمادات به ظاهر فاقد حیات تأثيرگذار است و این تاثیر گذاری بر اساس اصل پیوستگی محدود به زمان و مکان و دوره حیات خود او نیز نخواهد بود.
🔹به عنوان مثال کاشت یک درخت که بدست انسان صورت میپذیرد به لحاظ فرایندهای بیولوژیکی منتج از قوانین حاکم بر هستی، تاثیر دائمی بر روی محیط اطراف آن دارد که این تاثیر به تدریج و در طی زمان بر سایر موجودات و جهان هستی نیز گسترش یافته و تداوم خواهد داشت که این مسئله بر اساس نظریات علمی امروزی نیز امری ثابت شده است پس به همین تناسب قطع یا از بین بردن یک درخت توسط انسان در واقع از میان برداشتن چرخه تاثیر گذاری آن بر سایر موجودات و جهان هستی است که در واقع اثرات آن برای همیشه در کل جهان هستی تداوم خواهد داشت هر چند که در مرور زمان اثرات آن کاهش چشمگیری پیدا خواهد کرد اما به لحاظ قوانین علمی و ریاضی این اثرات هرگز به صفر نخواهد رسید. بر این اساس انسانی که خود را در مجموعه فرایند آفرینش در هستی به عنوان یک کارگزار با اراده و دارای حق اختیار و انتخاب میشناسد همواره به این موضوع دقت دارد که نتیجه اعمال او چه تاثیری بر روند تکامل سایر موجودات و بر آینده جهان و نسلهای بعدی خواهد داشت و از این رو خود را متعهد و مسئول می یابد که در حوزه انتخاب نقشهایی را بر عهده بگیرد که کمترین اثرات منفی را بر روند تکامل انسان و جهان داشته و بیشترین اثر گذاری مثبت را از جهت همسویی با هدف هستی که همواره توسعه حیات و نوزایی است داشته باشد. .....
🔻ادامه متن:
https://cutt.ly/DralLOeR
#اندیشهی_توحیدی
#امیرخسرو_دلیرثانی
https://t.me/DaghdagheIran
💠 امیرخسرو دلیرثانی
🔸نگاه انسانها به مفهوم آنچه در ادیان مختلف خدا نامیده میشود تفاوتهای بسیار دارد و درک و نگرش انسانها به معنای هستی و درک از مفهوم خدا به تعداد انسانها میتواند متفاوت باشد. اندیشه توحیدی نگاهی انسان محور به هستی و رابطه میان خدا و انسان دارد. آنچه اهمیت دارد نه تلقی ذهنی انسان از خدا بلکه نفش و تاثیری است که باور به توحید در تفکر و اندیشه انسان و روابط فردی و اجتماعی او میگذارد. براین اساس نوع رابطه انسان و خدا و تاثیراتی که این رابطه در ذهن افراد ایجاد میکند میتواند در نقش اجتماعی انسان موثر باشد.
🔹در اندیشه توحیدی انسان با هستی و منشا آن پیوستگی دارد و جهان و انسان و کائنات مجموعه به هم پیوسته و با هم مرتبط و دارای تاثیرات متقابل است. هر موجودی بر سایر موجودات و کل جهان تاثیر گذار است و از محیط و سایر موجودات تاثیر میپذیرد و این تاثیرات در روند رشد و تکامل و تداوم حیات آن اهمیت دارد و از این رو هر یک از موجودات عالم به سهم خود دارای نفش و اهمیتی منحصر بفرد است که با از میان برداشته شدن آن چرخه پیرامون آن نیز دچار اختلال و حتی تهدید به نابودی خواهد شد و این مسئله با قواعد علمی دنیای امروز و نظریه تکامل نیز سازگاری دارد.
🔸بر اساس این اندیشه هستی رو به تکامل است و آفرینش تداومی مستمر دارد و با توجه به ویژگی های نوع انسان تداوم تغییرات در کره زمین به عنوان زیست گاه مشترک انسانها و جوامع انسانی بدست انسان سپرده شده است. با توجه به ویژگیهای ذاتی و قدرت انتخاب و اختیار و برخورداری از خود آگاهی و هوش، انسان تفاوت عمده ای با سایر موجودات دارد که تکامل زندگی فردی و اجتماعی او را به دست خودش رقم میزند.
🔹با توجه به این دیدگاه انسانها جزئی از حیات اجتماعی و فرهنگی تکامل یافته نسلهای قبلی خود و جزیئ از حیات آینده نسلهای بعدی خود هستند که حیات و فرهنگشان از حیات نسلهای گذشته تاثیر گرفته و رفتار و عملکرد امروزشان بر روی حیات نسلهای آینده تاثیر مستقیم خواهد داشت.
🔸اما نقش و تاثیر باور به وجود خدا به عنوان آفریننده و سر منشا جهان و رابطه او با انسان است که میتواند در نوع نگرش و انتخاب انسان باورمند به این اندیشه و تعیین انتخابهای او برای تداوم حیات تاثیر گذار باشد. انسانی که به وجود خدا به عنوان آفریننده و شعور مطلق حاکم بر هستی که جهان را بر اساس قواعد از پیش تعیین شده خلق کرده و تداوم این آفرینش و ادامه حیات هستی نیز در قالب قوانین حاکم بر آن امکان پذیر است ، باور دارد خود را نیز جزئی از هستی میشمارد که هم بر اساس این نگرش هستی شناختی و هم بر اساس نظریات جدید علمی پیوستگی بین کائنات و همه اجزای جهان هستی را اصلی مسجل میشمارد و از این رو به این موضوع واقف است که تمامی اعمال و رفتار او بر اساس اصل پیوستگی جهان بر سایر انسانها و جامعه انسانی و بر سایر گونه های حیات و حتی جمادات به ظاهر فاقد حیات تأثيرگذار است و این تاثیر گذاری بر اساس اصل پیوستگی محدود به زمان و مکان و دوره حیات خود او نیز نخواهد بود.
🔹به عنوان مثال کاشت یک درخت که بدست انسان صورت میپذیرد به لحاظ فرایندهای بیولوژیکی منتج از قوانین حاکم بر هستی، تاثیر دائمی بر روی محیط اطراف آن دارد که این تاثیر به تدریج و در طی زمان بر سایر موجودات و جهان هستی نیز گسترش یافته و تداوم خواهد داشت که این مسئله بر اساس نظریات علمی امروزی نیز امری ثابت شده است پس به همین تناسب قطع یا از بین بردن یک درخت توسط انسان در واقع از میان برداشتن چرخه تاثیر گذاری آن بر سایر موجودات و جهان هستی است که در واقع اثرات آن برای همیشه در کل جهان هستی تداوم خواهد داشت هر چند که در مرور زمان اثرات آن کاهش چشمگیری پیدا خواهد کرد اما به لحاظ قوانین علمی و ریاضی این اثرات هرگز به صفر نخواهد رسید. بر این اساس انسانی که خود را در مجموعه فرایند آفرینش در هستی به عنوان یک کارگزار با اراده و دارای حق اختیار و انتخاب میشناسد همواره به این موضوع دقت دارد که نتیجه اعمال او چه تاثیری بر روند تکامل سایر موجودات و بر آینده جهان و نسلهای بعدی خواهد داشت و از این رو خود را متعهد و مسئول می یابد که در حوزه انتخاب نقشهایی را بر عهده بگیرد که کمترین اثرات منفی را بر روند تکامل انسان و جهان داشته و بیشترین اثر گذاری مثبت را از جهت همسویی با هدف هستی که همواره توسعه حیات و نوزایی است داشته باشد. .....
🔻ادامه متن:
https://cutt.ly/DralLOeR
#اندیشهی_توحیدی
#امیرخسرو_دلیرثانی
https://t.me/DaghdagheIran
Reposted from:
کانال اطلاع رسانی صدیقه وسمقی

22.03.202521:25
...
✍ صدیقه وسمقی:
دکتر سعید مدنی را آزاد کنید
امروز دوم فروردین ۱۴۰۴ دکتر مدنی از تبعیدگاه خود، زندان دماوند تماس گرفت. و من و محمد توانستیم با آن دوست بزرگوار صحبت کنیم.
هرگاه او از زندان تماس می گیرد قلبم فشرده می شود. او جامعه شناس و پژوهشگری وطن دوست و دلسوز است که به ناروا و ظالمانه سالهای زیادی از عمر گرانقدرش را در زندانهای جمهوری اسلامی سپری کرده است.
اکنون او با صبوری دیگر بار۸ سال حبس را در زندان دماوند، تنها در قرنطینه تحمل میکند و همسر او هر بار برای ملاقات، فاصله تهران تا دماوند را میرود و باز میگردد. به راستی این انسان بزرگ و فرهیخته چه جرمی مرتکب شده است و اصلا آیا ممکنست او مجرم باشد؟!
او توسط نیروهای امنیتی به «تشکیل گروه» متهم شده است در حالیکه حتی یک هم پرونده ای نیز ندارد یعنی او فقط خودش عضو گروهش است!!! به نظر من این انسان ارزشمند و بزرگوار به تنهایی نه یک گروه، که صد گروه است.
دستگاههای امنیتی گروههای مزدور واقعی را که از اموال عمومی ارتزاق و در جامعه اخلال میکنند را نمی بینند اما گروههایی موهوم و غیر واقعی را کشف میکنند!
تا، در بر این پاشنه میچرخد، کشور روی امنیت و آسایش را نخواهد دید.
دکتر مدنی و دیگر زندانیان سیاسی و عقیدتی را که عمرشان به دست بیداد در زندانها به یغما میرود آزاد کنید.
✳️ https://t.me/DrVasmaghi
✍ صدیقه وسمقی:
دکتر سعید مدنی را آزاد کنید
امروز دوم فروردین ۱۴۰۴ دکتر مدنی از تبعیدگاه خود، زندان دماوند تماس گرفت. و من و محمد توانستیم با آن دوست بزرگوار صحبت کنیم.
هرگاه او از زندان تماس می گیرد قلبم فشرده می شود. او جامعه شناس و پژوهشگری وطن دوست و دلسوز است که به ناروا و ظالمانه سالهای زیادی از عمر گرانقدرش را در زندانهای جمهوری اسلامی سپری کرده است.
اکنون او با صبوری دیگر بار۸ سال حبس را در زندان دماوند، تنها در قرنطینه تحمل میکند و همسر او هر بار برای ملاقات، فاصله تهران تا دماوند را میرود و باز میگردد. به راستی این انسان بزرگ و فرهیخته چه جرمی مرتکب شده است و اصلا آیا ممکنست او مجرم باشد؟!
او توسط نیروهای امنیتی به «تشکیل گروه» متهم شده است در حالیکه حتی یک هم پرونده ای نیز ندارد یعنی او فقط خودش عضو گروهش است!!! به نظر من این انسان ارزشمند و بزرگوار به تنهایی نه یک گروه، که صد گروه است.
دستگاههای امنیتی گروههای مزدور واقعی را که از اموال عمومی ارتزاق و در جامعه اخلال میکنند را نمی بینند اما گروههایی موهوم و غیر واقعی را کشف میکنند!
تا، در بر این پاشنه میچرخد، کشور روی امنیت و آسایش را نخواهد دید.
دکتر مدنی و دیگر زندانیان سیاسی و عقیدتی را که عمرشان به دست بیداد در زندانها به یغما میرود آزاد کنید.
✳️ https://t.me/DrVasmaghi
Log in to unlock more functionality.