Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Труха⚡️Україна
Труха⚡️Україна
Николаевский Ванёк
Николаевский Ванёк
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Труха⚡️Україна
Труха⚡️Україна
Николаевский Ванёк
Николаевский Ванёк
دغدغه‌های ایران avatar

دغدغه‌های ایران

ما را در اینستگرام هم دنبال کنید:
https://instagram.com/daghdaghe.iran?utm_medium=copy_link
TGlist rating
0
0
TypePublic
Verification
Not verified
Trust
Not trusted
Location
LanguageOther
Channel creation dateMay 21, 2021
Added to TGlist
Mar 07, 2025

Records

07.03.202523:59
1KSubscribers
19.04.202522:48
67Citation index
31.03.202515:31
111Average views per post
31.03.202515:31
111Average views per ad post
04.04.202523:59
12.00%ER
31.03.202515:31
10.60%ERR
Subscribers
Citation index
Avg views per post
Avg views per ad post
ER
ERR
MAR '25APR '25

Popular posts دغدغه‌های ایران

03.04.202520:40
📝« با سعید مدنی، جامعه‌شناس زندانی بیشتر آشنا شویم »/ ۲

👈بخش دوم


📚برخی از آثار سعید مدنی:

۱- خشونت علیه کودکان در ایران، نشر آشیان

۲- بررسی آسیب‌های اجتماعی روسپی‌گری، نشر یادآوران

۳- جامعه‌شناسی روسپیگری، نشر کتاب پارسه

۴- علیه خشونت، نشر کتاب پارسه

۵- ضرورت مبارزه با پدیده فقر و نابرابری در ایران، نشر آگاه

۶- جامعه شناسی اعتیاد، نشر کتاب پارسه

۷- اعتیاد در ایران، نشر ثالث

۸- جامعه مدنی و کرونا، نشر کتاب پارسه

۹- جنبش‌های اجتماعی، جف گودوین، ترجمه سعید مدنی، نشر بازتاب

۱۰- جنبش‌های اجتماعی و دموکراتیزاسیون جف گودوین، ترجمه سعید مدنی، نشر روزنه

۱۱- روانشناسی و تغییرات اجتماعی استوارد تیزر ترجمه سعید مدنی، نشر دانژه

۱۲- گزارش : آتش خاموش/ نگاهی به اعتراضات آبان ۹۸، با همکاری پژوهشگران، موسسه رحمان

۱۳- اطلس زنان در جهان و ایران (به‌همراه مهدی خدایی)، انتشارات روزنه

۱۴- علیه اعدام( پس از چاپ، توقیف و از بین رفت)

۱۵- گزارش: مظاهرات سلمیه، اعتراضات خوزستان ۱۴۰۰، موسسه رحمان

۱۶- جزوه‌ای با عنوان «صد سال و صد روز: درباره خیزش مهسا» که سال ۱۴۰۱ در زندان‌ نگاشته شد.

✏️مطالعه‌ی آثار دکتر سعید مدنی را به پژوهش‌گران و اندیشمندان مسائل ایران به‌ویژه به دانشجویان رشته‌های جامعه‌شناسی، جرم شناسی، روان شناسی، علوم سیاسی؛ پیشنهاد و توصیه می‌کنم.
 

🍃 به امید آزادی سعید مدنی و شناخت دقیق‌تر و مستقیم او از راه پژوهش‌ها و کنش‌های جامعه‌شناسانه وی در میان مردم و زندگی معمولی روزمره.

✍️ فریبا نظری
۱۴ فروردین ۱۴۰۴



#سعید_مدنی
#جامعه‌شناسان_زندانی
#جامعه‌شناسی_علمی_انتقادی



📍برای مطالعه👇
https://t.me/Sociologyofsocialgroups/1260

https://t.me/Sociologyofsocialgroups/1262

https://t.me/Sociologyofsocialgroups/1263

📍معرفی کتاب آتش خاموش/ نگاهی به اعتراضات آبان ۹۸ در سه قسمت


https://t.me/Sociologyofsocialgroups
Reposted from:
چشم انداز... avatar
چشم انداز...
♦️عکس سال "وورلد پرس فتو ۲۰۲۵"، این عکس از "محمود عجور" است.

✍️کودک فلسطینی ۹ ساله که پس از قطع هر دو دست به مادرش گفت: "چطور می‌توانم تو را بغل کنم؟"

«ما می میریم تا عکاس «تایمز» جایزه بگیرد ...»
                        


@presageeaa
نوشتن کنار صفهای زشت که همیشه شاهدش بودیم و هستیم صف زیبایی هم تشکیل شده
و زیباترین صفی که تو عمرمون میتونیم ببنیم
اینه که ایرانی با هر تفکر و هر طبقه اجتماعی و هر تیپ و قیافه و شکل و شمایلی صف کشیده برای اهدای خون به هموطنش

• بهلول •

@OfficialPersiaTwitter
09.04.202521:05
▪️در نقد اَبَر روایت دکتر موسی غنی نژاد از تاریخ نهضت ملی نفت و دکتر محمد مصدق (قسمت اول ، منتشر شده در خبرآنلاین، ۲۰ فروردین ۱۴۰۴)

گروه اندیشه: تاریخ معاصر که مرور چندباره آن دارای درس های عظیم برای جبران عقب ماندگی و توسعه است می تواند یکی از بزرگترین پروژه های ایرانیان به منظور عبور از دوره اندیشه ورزی به مثابه تصادف، به اندیشه ورزی به مثابه هویت و ماهیت دائمی ایرانیان در زندگی روزمره باشد اما این امر مشروط به شروطی است، از جمله پرهیز از سیاست زدگی در تحلیل تاریخ و درس آموزی برای امروز ایران و توسعه آن، سپس ورود حوزه علم، و پرهیز از ژورنالیسم زدگی.

پرواضح است که در این باره قرارگرفتن روزنامه نگاری در خدمت علم و براهین علمی از بزرگترین رسالت رسانه ای است که به دلیل آفت سیاست زدگی، اغلب نظام رسانه ای ایران از چنین رویکردی به دور است. از این رو حضور دانشگاه در حوزه روزنامه نگاری می تواند به غنای آن انجامیده و اندیشه های مخالف و موافق درباره رویدادها می تواند مقوم حوزه تمدن ایرانی باشد.....

مطلب زیر به قلم دکتر کریم سلیمانی دهکردی (دانشیار گروه تاریخ دانشگاه شهید بهشتی) از این زاویه به مخاطبان تقدیم می شود. او از نویسندگان کتاب موانع توسعه در ایران است. این بخش از مقاله در نقد اندیشه های دکتر موسی غنی نژاد در باره کودتای سوم اسفند  است [به بهانه ی انتشار یک گفت و گو با دکتر غنی نژاد در روزنامه ی دنیای اقتصاد، شماره ۶۲۳۶، ۷ اسفند ۱۴۰۳].

مقاله ای انتقادی اما فکت محور.  هدف اصلی آن نقد «روش تاریخ‌نگاری» غنی‌نژاد است. نویسنده معتقد است که غنی‌نژاد با استفاده از روشی مچ‌گیرانه، تقلیل‌گرایانه، ابهام‌آمیز و با دستکاری جزئیات تاریخی (زمان‌پریشی و مفهوم‌پریشی)، روایتی مغرضانه و پریشان از تاریخ معاصر ارائه می‌دهد.

نویسنده در این مقاله به نقد دیدگاه‌های غنی‌نژاد در مصاحبه اخیر ایشان (۷ اسفند ۱۴۰۳) می‌پردازد که در آن، غنی‌نژاد واقعه ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ را کودتا ندانسته و برای تقویت این نظر، ادعا می‌کند که واقعه سوم اسفند ۱۲۹۹ نیز کودتا نبوده است. نویسنده با استناد به منابع متعدد تاریخی، خاطرات شاهدان عینی (مانند عبدالله مستوفی و یحیی دولت‌آبادی)، اعترافات بانیان کودتا (رضاخان و سیدضیاء)، گزارش‌های دیپلماتیک (نورمن و آیرونساید)، و آرای نمایندگان مجالس چهارم و چهاردهم، به تفصیل اثبات می‌کند که واقعه سوم اسفند ۱۲۹۹ یک کودتای نظامی با حمایت انگلیس بوده است که طی آن، تهران به اشغال نیروهای قزاق درآمده و احمدشاه تحت فشار مجبور به انتصاب سیدضیاء به نخست‌وزیری شده است.

نویسنده تاکید می کند که هدف غنی‌نژاد از مشروعیت‌بخشی به کودتای سوم اسفند برای به چالش کشیدن کودتا بودن ۲۸ مرداد است از این رو روش تاریخ‌نگاری او را مچ‌گیرانه، تقلیل‌گرایانه و مغرضانه توصیف می‌کند.


https://B2n.ir/nq7630
03.04.202520:40
📝📝« با سعید مدنی، جامعه‌شناس زندانی بیشتر آشنا شویم »/ ۱

👈بخش نخست


✏️در میان تصاویر نوروزی سال۱۴۰۴، عکسی است که خانواده جامعه‌شناس زندانی دکتر سعید مدنی برایش سفره هفت سین در پشت شیشه کابین ملاقات چیده بود.
این تصویر برایم به‌عنوان یک دانش‌آموخته جامعه‌شناسی و پژوهش گر این میدان، معنای بسیاری دارد:
عشق، قدرت بی صدایان، هم‌کنشی صمیمانه، همبستگی با نوروز، مقاومت مدنی خشونت پرهیز، هزینه انتقادی بودن جامعه‌شناسی، فرادستان قدرت مدار ناشکیبا، آرامش درون، و شور زندگی.
 
🔹در این روزها زیاد به سعید مدنی، کنش های جامعه‌شناختی او، برخورد متولیان حاکم با هشدارها و تحلیل های وی و آزادی پس از بیان برای یک دانشمند علوم اجتماعی؛ می‌اندیشم. و اینکه جامعه ما، چقدر سعید مدنی را می‌شناسد؟ 

به بهانه‌ی ۱۴ فروردین، روزی که دکتر سعید مدنی پس از سپری کردن حدود یکسال از دوره ۹ ساله* محکومیت خود از زندان اوین به زندان دماوند انتقال داده شد، بر آن شدم تا کمی وی، آثار و پژوهش هایش را به دوستان و خوانندگان همراه معرفی کنم:

👈 سعید مدنی متولد ۱۳۳۹ جامعه شناس، جرم شناس و پژوهشگر اجتماعی است که به عنوان کنشگری با مسئولیت اجتماعی در عرصه عمومی و البته همواره با رویکرد جامعه‌شناسانه شناخته می شود. او چند رشته‌ای درس خوانده ( ریاضیات، روان شناسی، علوم تربیتی، جامعه‌شناسی و جرم شناسی) و حاصل‌ کاوش جامعه‌شناختی او درباره‌ی ایران؛ آثاری دقیق و عمیق از موقعیت نظام اجتماعی در چند دهه‌ی اخیر است.
وی عضو گروه مسائل و آسیب‌های اجتماعی انجمن جامعه‌شناسی ایران و استاد و عضو گروه پژوهشی رفاه اجتماعی دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی، سردبیر فصلنامه علمی-پژوهشی رفاه اجتماعی و از بنیان‌گذاران نشریه توقیف شده ایران فردا بوده است.
مدنی نخستین بار در اسفند ۱۳۷۸ همراه با برخی از اعضای شورای فعالان ملی- مذهبی بازداشت و به تحمل حبس محکوم شد و پس از آن در چند نوبت مجددا بازداشت و محکوم به زندان شده است.

🔹حسن رفیعی، دانشیار بازنشسته دانشکده علوم توانبخشی و سلامت روانی که سابقه همکاری چندین‌ساله با سعید مدنی داشته چنین می‌گوید:
« سعید مدنی در حالی بازداشت و زندانی است که پژوهش‌های او می‌توانست مانع از رخ‌دادن رویداد‌های کنونی در ایران شود. این روز‌ها همه از خشونت می‌نالند و می‌گویند چه بر سر جامعه ایرانی آمده که به این روزگار دچار شده و این در حالی است که چند سال قبل سعید مدنی در پژوهش‌هایی درباره خشونت نسبت به این مسئله هشدار داده بود. آن پژوهش‌ها در زمان خودش اجازه انتشار نیافتند و حالا کار به جایی رسیده که همه از خشونت می‌نالند. ویژگی استادانی همچون سعید مدنی این بود که رویداد‌هایی را پیش‌تر می‌دید که کسی نمی‌دید و درباره آن هشدار می‌داد. به جای شنیدن این هشدار‌ها در زمان مناسب، اما مدام تلاش شد چهره‌هایی مانند او محدود شوند»( فرارو، دی ۱۴۰۱).

این نکته‌ای است که محمود بهزادی‌راد، وکیل سعید مدنی نیز به آن اشاره می‌کند: «سعید مدنی در زمان بازداشتش تاکنون سه بار محل مشورت ضابطان و مدیران بلند‌پایه یک وزارتخانه برای کنترل خشونت قرار گرفته و از او درباره خشونت‌های موجود در جامعه چاره‌جویی کردند و مدنی هم در پاسخ گفته ابتدا باید خشونت دولتی متوقف شود و برای معترضان حقی در نظر گرفته شود»( همان).

✏️برخی از ویژگی‌های سعید مدنی به‌عنوان یک جامعه‌شناس و پژوهش گر: 

۱- پژوهش محور بودن در مطالعات و تحلیل ها
۲- رعایت بی‌طرفی علمی و نداشتن سوگیری
۳- توصیف و تحلیل مسایل و پدیده‌های نظام اجتماعی ایران بر اساس داده‌های عینی و مشاهدات میدانی
۴- جسارت و شجاعت واکاوی مسائل و پدیده‌های اجتماعی تابو و ممنوعه و تبدیل آن‌ها به موضوعات پژوهشی و قابل بررسی اجتماعی مانند: روسپی‌گری، خشونت علیه کودکان، اعتیاد
۵- توانمندی و مهارت رعایت اخلاق حرفه‌ای در پژوهش‌های گروهی
۶- ایران دوستی و نگرانی برای این کشور
۷- آگاهی بخشی عمومی با زبان پژوهشی برای پیشگیری از آسیب‌های اجتماعی به منظور بهبود و سلامت جامعه
۸- هشدار به حاکمیت و متولیان سیاست‌گذار برای نجات ایران با زبان علم انتقادی جامعه‌شناسی
۹- کنش و رفتار بر اساس رواداری، خشونت پرهیزی، فروتنی و منطق گفت‌وگو
۱۰- دوری از هیاهو و رفتارهای هیجانی، و کنش‌گری معطوف به هدف و عقلانیت

✍️ فریبا نظری
۱۴ فروردین ۱۴۰۴


🔺ادامه مطلب را در فرسته بعد بخوانید 👇👇


#سعید_مدنی
#جامعه‌شناسان_زندانی
#هشدارهای_یک_جامعه‌شناس



https://t.me/Sociologyofsocialgroups/1316
*جامعه‌شناسان زندانی ایرانی سده اخیر از پهلوی اول تاکنون


https://t.me/Sociologyofsocialgroups
31.03.202506:01
بامداد هشتم فروردین ۱۴۰۴ در بازار سر پوشیده اراک وقتی مخالف سه گاهی خواندم کمی آن سوتر جوانی پاکبان از زحمت کشان جامعه پرسید،بیات اصفهان خواندید؟گفتم: مخالف سه گاه بود اما فواصل سه گاه در مخالف و مقلوب به بیات اصفهان نزدیک می شود.قطعه ای در بیات اصفهان خواند،ترانه ایران من را هم برایمان خواند و گفت: کاری از استاد شاهزیدی می خواهید برایتان بخوانم؟ خیلی خوشحال شدم او با نام استاد شاهزیدی آشنا است.بخش هایی از ترانه باغ مست و باغبان مست را برایمان خواند.
نام این جوان مهدی صوفی است.او تحصیل کرده دانشگاه هم هست اما برای امرار معاش به پاکبانی مشغول است.خطاب به او گفتم بیکاری عار نیست.بیکار کردن سیستماتیک جوانان عار است برای آنانی که کشور را به این روز انداخته اند.
افسوس که شرایط محیطی و معیشتی برای جوانانی چون مهدی صوفی مهیا نیست که بتوانند با طیب خاطر به فراگیری موسیقی مشغول باشند.آنان برای لقمه نانی باید نیمه شب ها که وقت خواب و استراحت است، لقمه حلال به زور جبین و بازو و شرف خود برای خانواده ببرند.در تصویر فعال شناخته شده معلمان مسعود فرهیخته نیز همراه ماست.


عزیز قاسم زاده


https://t.me/azizghasemzademusic
29.03.202515:28
📌بیانیه تلخ
در گزارشات ساواک، شرح حال طالقانی پس از بیانیه مجتبی فرزندش، در ارتباط با اعلام گرایش او‌به مارکسیست آمده است.
☘در این گزارش مشخص است که طالقانی زمانی که در زندان بوده است در ملاقات با خانواده‌اش از این بیانیه مطلع شده است.
📌فروردین ۵۶ در بحبوحه دعوای بین زندانیان مسلمان و مارکسیست، و از همه مهمتر در شرایطی که طالقانی با حکم حبس ابد اعظم طالقانی هم مواجه بود، و تحت فشار زیادی از طرف ساواک قرار داشت، این بیانیه منتشر شد.

برای دیدن عکس های بیشتر کلیک کنید.

ما را در صفحات زیر دنبال کنید.🙏


#طالقانی_و_زمانه_ما #پدر_طالقانی #کتابخانه_آنلاین_طالقانی_و_زمانه_ما #آیت_الله_طالقانی #مارکسیست #زندانی_سیاسی #مجتبی_طالقانی #شکنجه

www.taleghani.org    
telegram            
Instagram
X (Twitter)
29.03.202515:28
✅دیدار نوروزی مهندس لطف‌الله میثمی

✅جمعه، هشتم فروردین‌ماه ۱۴۰۴

@cheshmandaz_iran
01.04.202516:33
دیدار تعدادی از پیشگامان انقلاب و فرهیختگان و دغدغه‌مندان اصفهان با خانواده و مادر محترم زندانی سیاسی، آزاده خستگی‌ناپذیر، پژوهشگر ممتاز مسائل اجتماعی جناب آقای دکتر سعید مدنی که به جبر روزگار سال‌هاست در زندان‌های اوین و رجایی‌شهر و حالا دماوند اسیر چنگال نامردمان است.

دوشنبه ۱۱ فروردین ۱۴۰۴
28.03.202510:03
پاسخ به مدعی (۲)

(از یک گفتگو با دکتر محمدعلی موحد*)

مسأله ای که من در برخی نوشته ها دیدم این بوده که اعتراض می کنند که دکتر مصدق آمده نفت را ملی کرده ولی در واقع دولتی کرده است نه ملی و حال آن که ثابت شده است که دولت ها در اِعمال تصدی موفقانه عمل نمی کنند.

طرفداران این تز به گرفتاری ها و بن بست های کشورهای سوسیالیستی اشاره می کنند و البته این حرف در جای خود قابل توجه است، یعنی اصل این که دولت تا کجا در قلمرو اقتصاد دخالت بکند. اما در طرح این مطالب هم یک مقداری مُد زمانه تأثیر دارد. یک وقتی می گفتند که دولت حافظ منافع عامه است و نباید اجازه داده شود که یک قشر ممتاز سرمایه دار ابزار تولید را در اختیار خود بگیرد.

یک دوره دیگر پیدا شد که مسأله برعکس شد و نگرش های دیگری رواج یافت بر مبنای بازار آزاد و این که بازار خودش را تنظیم می کند و دولت باید دولت حداقلی باشد و نباید در هیچ کاری جز امور حاکمیتی دخالت کند و تصدی امور دیگر را باید به مردم بسپارند. این هم یک دوره بود.

هر کدام از اینها له و علیه دارد. حالا احساس می شود که این دوره هم دارد سپری می شود. دوباره با وقایعی که شاهد آن در عرصه جهانی هستیم می بینیم ما باز به گذشته برمی گردیم که دولت حیطه تصرفاتش بیشتر می شود...


مصدق چه کار کرد؟

مصدق آمد در قدم اول یک هیأت مختلط بنیان نهاد. اینجا است که نشان می دهد که نگاه مصدق به نفت دولتی بود یا غیر دولتی. در تاریخ ۹ اردیبهشت ۱۳۳۰ لایحه موسوم به طرز اجرای اصل ملی شدن صنعت نفت به تصویب مجلس شورای ملی رسید. مطابق مادۀ اول این قانون، هیأت مختلطی مرکب از پنج نماینده مجلس شورا و پنج نماینده مجلس سنا به اتفاق یک نماینده از دولت مأموریت یافتند که اصل ملی شدن را به موقع اجرا بگذارند. نماینده دولت در این هیأت مهندس کاظم حسیبی بود، یک آدم فنّی و دانشگاهی.

یک ماه دیگر یعنی در ۱۱ خرداد ۱۳۳۰ هیأت مدیره موقتی برای شرکت نفت تشکیل شد که سه نفر عضو داشت. مهندس بازرگان، دکتر علی آبادی و مهندس بیات. این ها هم دولتی نبودند. مصدق در درجه اول دکتر حسابی را برای ریاست هیأت مدیره موقت در نظر گرفته بود ولی حسابی خواستار اختیارات بود و مصدق حاضر نبود اختیارات بدهد بنابراین از حسابی صرف نظر کرد و بازرگان را به جای او گذاشت.

مصدق می خواست حداکثر انعطاف را تا تعیین تکلیف قطعی مذاکرات حفظ بکند. بازرگان درمیان یاران مصدق بیش از همه با مسائل فنی و اقتضانات یک صنعت مدرن جهانی آشنا بود. وی به آبادان که آمد من آنجا بودم و دیدم که در آن فضای پرالتهاب چگونه در برابر هوچی گری ها مقاومت به خرج می داد. یک مقالهٔ مهم او که در روزنامه شرکت چاپ شد، یادم نمی رود که بر ارزش بی بدیل نیروی انسانی تأکید داشت....

خلاصه آن که مصدق چه در انتخاب هیأت مختلط و چه در انتخاب هیأت مدیره موقت نهایت احتیاط را مراعات کرد. او نمی خواست که نفت به صورت یک مؤسسه دولتی دربیاید. قرار بود هیأت مختلط اساسنامه ای برای شرکت نفت تدوین کند اما عملاً این کار تا یک سال و نیم دیگر به انجام نرسید و اولین اساسنامه شرکت نفت در پنجم آذر ۱۳۳۱ تصویب شد.

در این اساسنامه یک شورای عالی برای نفت در نظر گرفته شده بود مرکب از هفت نفر. چهار نفر از قوه قانونگذاری، دو نفر از دولت و یک نفر مدیرکل بانک ملی ایران که در آن زمان کار بانک مرکزی را می کرد اما هیأت مدیره شرکت مطابق این اساسنامه پنج نفر بودند. مدیر عامل می بایستی ایرانی باشد اما چهار نفر مدیران دیگر ممکن بود از کارشناسان غیر ایرانی یعنی از خارج استخدام شوند و این نکته خیلی جالب توجه است.

نکته جالب توجه دیگر آن که در مصوبه کمیسیون نفت تأکید شده بود که ملی شدن نفت یعنی تمام عملیات اکتشاف، استخراج و بهره برداری در دست دولت قرار گیرد. این عبارت در مصوبه کمیسیون نفت بود ولی در قانونی که در ۲۹ اسفند ۱۳۲۹ به تصویب مجلسین رسید چنین عبارتی دیده نمی شود و از همین رو پژوهشگران خارجی که راجع به جریان نهضت ملی نفت ایران کتاب نوشته اند به قابل انعطاف بودن قانون در این باره اشاره کرده اند.

- نقد مشخص منتقدان به مصدق این است که مصدق باید نفت را به بخش خصوصی واگذار می کرد!


مصدق چه کار می باید می کرد که نکرد؟ کدام بخش خصوصی؟ بخش خصوصی کجا بود؟ بخش خصوصی ایران در آن زمان با صنعت و تجارت مدرن آشنا نشده بود. نه سرمایه داشت و نه امکانات. اقتصاد ایران بر همان مبانی سنتی می چرخید‌. شاید این حرف را جوانهایی می زنند که اطلاعات اقتصادی بسیار اندک دارند و راجع به بخش عمومی و بخش خصوصی حرفهایی از این سو و آن سو شنیده اند!

@hamidrezaabedian

* از گفتگوی امیر طیرانی و فرید اسدی دهدزی با دکتر محمدعلی موحد، ماهنامه ایران فردا، دوره دوم، اسفند ۱۳۹۵ (تیتر به انتخاب تاریخ تحلیلی ست.)
31.03.202517:43
فرصت شمار صحبت، فایل صوتی نوروز: https://ali-tahmasbi.com/voise/novruz.mp3
29.03.202518:21
⭕️ "اندیشه توحیدی ، انسان و تحول "

💠 امیرخسرو دلیرثانی


🔸نگاه انسانها به مفهوم آنچه در ادیان مختلف خدا نامیده می‌شود تفاوت‌های بسیار دارد و درک و نگرش انسانها به معنای هستی و درک از مفهوم خدا به تعداد انسانها می‌تواند متفاوت باشد. اندیشه توحیدی نگاهی انسان محور به هستی و رابطه میان خدا و انسان دارد. آنچه اهمیت دارد نه تلقی ذهنی انسان از خدا بلکه نفش و تاثیری است که باور به توحید در تفکر و اندیشه انسان و روابط فردی و اجتماعی او میگذارد. براین اساس نوع رابطه انسان و خدا و تاثیراتی که این رابطه در ذهن افراد ایجاد می‌کند می‌تواند در نقش اجتماعی انسان موثر باشد.

🔹در اندیشه توحیدی انسان با هستی و منشا آن پیوستگی دارد و جهان و انسان و کائنات مجموعه به هم پیوسته و با هم مرتبط و دارای تاثیرات متقابل است. هر موجودی بر سایر موجودات و کل جهان تاثیر گذار است و از محیط و سایر موجودات تاثیر می‌پذیرد و این تاثیرات در روند رشد و تکامل و تداوم حیات آن اهمیت دارد و از این رو هر یک از موجودات عالم به سهم خود دارای نفش و اهمیتی منحصر بفرد است که با از میان برداشته شدن آن چرخه پیرامون آن نیز دچار اختلال و حتی تهدید به نابودی خواهد شد و این مسئله با قواعد علمی دنیای امروز و نظریه تکامل نیز سازگاری دارد.

🔸بر اساس این اندیشه هستی رو به تکامل است و آفرینش تداومی مستمر دارد و با توجه به ویژگی های نوع انسان تداوم تغییرات در کره زمین به عنوان زیست گاه مشترک انسانها و جوامع انسانی بدست انسان سپرده شده است. با توجه به ویژگی‌های ذاتی و قدرت انتخاب و اختیار و برخورداری از خود آگاهی و هوش، انسان تفاوت عمده ای با سایر موجودات دارد که تکامل زندگی فردی و اجتماعی او را به دست خودش رقم می‌زند.

🔹با توجه به این دیدگاه انسانها جزئی از حیات اجتماعی و فرهنگی تکامل یافته نسل‌های قبلی خود و جزیئ از حیات آینده نسل‌های بعدی خود هستند که حیات و فرهنگشان از حیات نسل‌های گذشته تاثیر گرفته و رفتار و عملکرد امروزشان بر روی حیات نسل‌های آینده تاثیر مستقیم خواهد داشت.

🔸اما نقش و تاثیر باور به وجود خدا به عنوان آفریننده و سر منشا جهان و رابطه او با انسان است که میتواند در نوع نگرش و انتخاب انسان باورمند به این اندیشه و تعیین انتخاب‌های او برای تداوم حیات تاثیر گذار باشد. انسانی که به وجود خدا به عنوان آفریننده و شعور مطلق حاکم بر هستی که جهان را بر اساس قواعد از پیش تعیین شده خلق کرده و تداوم این آفرینش و ادامه حیات هستی نیز در قالب قوانین حاکم بر آن امکان پذیر است ، باور دارد خود را نیز جزئی از هستی می‌شمارد که هم بر اساس این نگرش هستی شناختی و هم بر اساس نظریات جدید علمی پیوستگی بین کائنات و همه اجزای جهان هستی را اصلی مسجل می‌شمارد و از این رو به این موضوع واقف است که تمامی اعمال و رفتار او بر اساس اصل پیوستگی جهان بر سایر انسانها و جامعه انسانی و بر سایر گونه های حیات و حتی جمادات به ظاهر فاقد حیات تأثيرگذار است و این تاثیر گذاری بر اساس اصل پیوستگی محدود به زمان و مکان و دوره حیات خود او نیز نخواهد بود.

🔹به عنوان مثال کاشت یک درخت که بدست انسان صورت می‌پذیرد به لحاظ فرایندهای بیولوژیکی منتج از قوانین حاکم بر هستی، تاثیر دائمی بر روی محیط اطراف آن دارد که این تاثیر به تدریج و در طی زمان بر سایر موجودات و جهان هستی نیز گسترش یافته و تداوم خواهد داشت که این مسئله بر اساس نظریات علمی امروزی نیز امری ثابت شده است پس به همین تناسب قطع یا از بین بردن یک درخت توسط انسان در واقع از میان برداشتن چرخه تاثیر گذاری آن بر سایر موجودات و جهان هستی است که در واقع اثرات آن برای همیشه در کل جهان هستی تداوم خواهد داشت هر چند که در مرور زمان اثرات آن کاهش چشمگیری پیدا خواهد کرد اما به لحاظ قوانین علمی و ریاضی این اثرات هرگز به صفر نخواهد رسید. بر این اساس انسانی که خود را در مجموعه فرایند آفرینش در هستی به عنوان یک کارگزار با اراده و دارای حق اختیار و انتخاب می‌شناسد همواره به این موضوع دقت دارد که نتیجه اعمال او چه تاثیری بر روند تکامل سایر موجودات و بر آینده جهان و نسل‌های بعدی خواهد داشت و از این رو خود را متعهد و مسئول می یابد که در حوزه انتخاب نقش‌هایی را بر عهده بگیرد که کمترین اثرات منفی را بر روند تکامل انسان و جهان داشته و بیشترین اثر گذاری مثبت را از جهت همسویی با هدف هستی که همواره توسعه حیات و نوزایی است داشته باشد. .....


🔻ادامه متن:

https://cutt.ly/DralLOeR

#اندیشه‌ی_توحیدی
#امیرخسرو_دلیرثانی

https://t.me/DaghdagheIran
Reposted from:
سهام نیوز avatar
سهام نیوز
05.04.202514:23
✅اولین بیانیه‌ی کروبی پس از رفع حصر

مهدی کروبی در اولین بیانیه خود گفته است آن چیزی که کشور را تا آستانه جنگی ویرانگر پیش برده است پروژه جمهوریت زدایی حاکمیت است که از انتخابات سال ۸۴ با تقلب و دخالت مستقیم سپاه و بسیج در تغییر نتایج انتخابات شروع شد


متن این بیانیه که برای انتشار در اختیار انصاف نیوز قرار گرفته است در پی می‌آید:

باسمه تعالی

مردم شریف ایران
همانطور که می‌دانید از اواخر بهمن ماه سال ۱۳۸۹ در حصری قرار گرفتم که حکم به محرومیت و مجازات آن نه بر اساس قانون و تصمیم محکمه‌ای صالح، بلکه صرفا بر مبنای اراده صاحب قدرت اعمال و اجرا شد. درخواست محاکمه‌ی علنی‌ام در مرجع ذی‌صلاح قانونی که بارها مطرح و بر آن مصر بودم هم اجابت نشد تا اینکه مدتی پیش سخن از رفع حصر اینجانب به میان آمد.

در پاسخ به تلاش رؤسای محترم قوه مجریه و قضاییه در پایان دادن به این رفتار غیرقانونی، ضمن تشکر از پیگیری آنان به اطلاع‌ رساندم که اینجانب و مهندس موسوی در یک پرونده و مطابق یک دستور غیرقانونی که مغایر اصول متعدد قانون اساسی از جمله اصل قانونی بودن جرایم و مجازات‌هاست، محصور و از حقوق قانونی‌مان محروم گشته‌ایم.

تاکید کردم با آنکه آزادی را حق طبیعی‌ام می‌دانم اما ترجیح می‌دهم همانطور که در یک‌روز به حصر رفتیم، به اتفاق از حصر خارج شویم. مدتی موضوع مسکوت ماند تا اینکه در آستانه نوروز از تصمیم مقامات امنیتی مبنی بر ترک نیروهایشان از منزل‌مان در بیستم فروردین ماه سال جاری مطلع شدم. ان‌شاالله به زودی هم شاهد پایان حصر دوست و برادر عزیزم مهندس موسوی و همسر گرامی‌شان خانم دکتر رهنورد باشیم.

آزادی موهبتی‌ست الهی‌ اما برای من آزادی زمانی معنی پیدا می‌کند که نگرش‌های مستبدانه جمعی تشنه قدرت و ثروت برای همیشه از این کشور رخت ببندد و در عمل شاهد حاکمیت مردم بر سرنوشت‌شان باشیم و میزان به معنای واقعی در همه‌ی امور رای ملت باشد.

خروج اینجانب از حصر همزمان شده با ابر بحرانی که ملک و ملت را در همه‌ی ابعاد گرفتار و کشور را تا آستانه ورشکستگی و جنگی ویران‌گر پیش برده است. به باور من ریشه بخش مهمی از این ابر بحران را باید در همان پروژه‌ی جمهوریت‌زدایی حاکمیت در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۴ جستجو کرد‌. در آن سال شورای نگهبان، سپاه و بسیج برای استقرار آنچه معجزه هزاره می‌نامیدند‌ در روند انتخابات تخلف و تقلب کردند. در همان زمان من در نامه‌ای سرگشاده نسبت به این انحراف مهلک که هدایت آن در کانون اصلی قدرت شکل گرفته بود، صریح و شفاف هشدار دادم اما متاسفانه نبود گوش شنوا و در سال ۱۳۸۸ تشت رسوایی‌ چنین رویکردی چنان بر زمین افتاد که شاهد خروش و اعتراض میلیونی مردم در اعاده حق رای‌شان بودیم.

در آن سال من با آگاهی از مسائل درون حکومت به میدان آمده بودم، از موانع و مشکلات گفتم و ایستادگی در مقابل این جریان فاسد و خطرناک را در ردیف جهاد فی‌سبیل‌الله دانستم. از تهدیدها، تهمت‌ها، ناسزاها، آزارها، ضرب‌وشتم در خیابان و تخریب خانه و کاشانه‌ام به‌دست جمعی از اراذل نهراسیدم و با روی باز حصر بی‌ضابطه را تحمل کردم.

با تبعید، زندان و محدودیت بیگانه نبوده و نیستم، آن‌چنان‌که در جوانی زندان و شکنجه‌های ساواک پهلوی مرا از میدان به در نکرد و در میانسالی مسند صدارت و قدرت چشمانم را کور نکرد و در سالمندی توهین، حرمت‌شکنی، فشار و سپس حصر طویل المدت موجب سکوتم نشد.

من همچون گذشته خود را متعهد می‌دانم که در دفاع از حقوق یکایک مردم، فارغ از نگاه و باورشان، زبان در کام نگیرم و از حقوق شرعی و قانونی و آزادی‌های مشروع آنان دفاع کنم. خدا را هم گواه می‌گیرم که دفاع از حقوق آحاد مردم را وظیفه شرعی و ملی‌ام می‌دانم چراکه بر این باورم که ایران متعلق به همه‌ی ایرانیان است.

آزادی بی‌قید و شرط زندانیان سیاسی به خصوص زنان در بند از هر مرام و مسلکی که باشند را مطالبه به حقی‌ می‌دانم که ان‌شاالله از همین امروز پیگیر آن خواهم بود.

مهدی کروبی خود را بنده خدا، فرزند ایران و سرباز کوچک ملّت، مدیون به شهدای انقلاب و جنگ می‌داند که تا پایان عمر متعهد است در راستای عزت و سربلندی ایران و تحقق حاکمیت مردم بر سرنوشت‌شان تلاش کند و در این مسیر آنچه را خیر و صلاح کشور مطابق منافع ملی می‌داند با زبانی صریح بگوید، اگرچه به مذاق برخی خوش نیاید.

در پایان هم وظیفه دارم از همه کسانی‌که در این سال‌ها به طرق مختلف محصورین را مورد حمایت و محبت خود قرار دادند، تشکر و قدردانی کنم.
والسلام
مهدی کروبی
۱۶ فروردین ۱۴۰۴
@Sahamnewsorg
28.03.202510:03
پاسخ به مدعی (۱)

(از یک گفتگو با دکتر محمدعلی موحد*)

راجع به این مطلبی که گفتید به مصدق ایراد می گیرند که "چرا نفت را ملی کرد؟"، اگر نفت را ملی نکرده بود، آیا وضع ما بهتر بود؟ من نمی فهمم اگر ملی نکرده بود، چه اتفاقی می افتاد که وضع ما بهتر می شد؟ یعنی همان قرارداد امتیاز ۱۹۳۳ امتداد پیدا می کرد؟

قرارداد امتیاز ۱۹۳۳ قراردادی بود که اگر هم با حسن نیت اجرا می شد منافع ایران را تأمین نمی کرد، قرارداد در عمل طوری اجرا می شد که موجب سلطه انگلیس بر كليه شئون سیاسی و اجتماعی ایران شده بود. شرح ماجرا در کتابهای پژوهشگران و مورخان ثبت است. بنده هم در جلد نخست خواب آشفته نفت و نیز درجلد چهارم آن مطالبی را در این زمینه آورده ام.

وقتی منتقدان می گویند بهتر از ملی شدن نفت بدیل هایی بوده، بهتر است آن بدیل ها را معلوم کنند. من شخصاً از هیچ فردی نشنیده ام که بگوید که اگر آن قرارداد همان طور ادامه پیدا می کرد وضع ما بهتر می شد. بلی، ممکن است بگویند که روزگار و زمانه داشت عوض می شد و اگر ما این کار را نمی کردیم و می گذاشتیم روزگار عوض می شد و با تغییرات زمان قراردادمان را تطبیق می دادیم، به لحاظ مالی بیشتر به نفع ما بود.این البته ظاهراً حرف معقولی به نظر می رسد.

اما سؤالی که فوراً در ذهن می آید این است که تحولات زمان با چه عواملی صورت می گیرد؟ از مؤثرترین عواملی که این تحول را در زمینه نفت ایجاد کرد، همین ملی شدن نفت ایران بود. زمان که به خودی خود عوض نمی شود! بالاخره اوضاع و احوالی پیش می آید که موضوع خاصی در محیطی برجسته تر می شود و یک آدمهایی اقداماتی می کنند. در نتیجه این اقدامات می گویند تحول حاصل شد.

چیزی که هست، ما در صف اول مبارزه با استعمار بودیم. بعدها عصر امتیازات نفت به سر آمد و تقریباً می شود گفت که از ۱۹۷۰ به این سو امتیازات به آن صورت که بود دیگر وجود ندارد. کشورهای نفت خیز دیگر حداکثر استفاده را از فداکاریهای ملت ما یعنی ملی شدن صنعت نفت در ایران بردند. ما بعد از سه سال مبارزه و مقاومت ضربه ای هم در کودتای ۲۸ مرداد خوردیم و این ضربه آسیب فراوان به ما وارد کرد.

کودتا برای چه بود؟ اساس کودتا برای نفت بود. البته کودتا برای بانیان آن هم ریسک داشت. هر دولت و ابر قدرتی که باشد وقتی برای پیشبرد مقاصد خود به کودتا متوسل می شود اصول اولیه حقوق بین الملل را زیر پا می گذارد و این ریسک بزرگی است که ننگ و بدنامی آن را عالماً و عامداً قبول می کنند. کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ اولین اقدامی بود که ابرقدرت تازه نفس آمریکا دست به آن زد. بعد البته قبحش مقداری ریخت و بعد از این که در ایران موفق شدند، در جاهای دیگر هم تکرار کردند. موفقیت خودش را توجیه می کند. هر چقدر طرف متجاوز اقدام نادرستی در پیش گرفته باشد، به یک نحوی وقتی موفق می شود، می آیند آن را توجیه می کنند. تاریخ هم گواه این مدعا است.

سرکوب ملتی را به عنوان نجات آن ملت از خطر کمونیسم یا حفظ آزادیها و حقوق بشر جا می زنند. آری، در قلمرو صنعت نفت، در نتیجهٔ مبارزه ملت ایران، تحول بنیادینی صورت گرفت و کشورهای دیگر از آن استفاده کردند. اگر ما جلو نمی افتادیم و یکی دیگر جلو می افتاد و این پروسه صورت می گرفت شاید ما هم در وضعیتی قرار می گرفتیم که بدون پرداخت هزینه منفعت بیشتری می بردیم. نکته مهم این است که اگر کسی جلو نمی افتاد، آن سد نمی شکست. بالاخره آن سد يأجوج و مأجوج باید یک زمانی یک جایی شکاف برمی داشت و البته آن کسی که جلوتر می رود، ضربه می خورد، در آن حرفی نیست.

@hamidrezaabedian

* از گفتگوی امیر طیرانی و فرید اسدی دهدزی با دکتر محمدعلی موحد، ماهنامه ایران فردا، دوره دوم، اسفند ۱۳۹۵ (تیتر به انتخاب تاریخ تحلیلی ست.)
Log in to unlock more functionality.