

18.04.202516:21
Niki Young:
“Malta's Philosophy NGO Philosophy Sharing Malta publishes a yearly magazine. This year's edition will be dedicated to social philosophy. Should anyone I know be interested in contributing "popular articles" broadly related to this topic, kindly email philosophysharingmalta@gmail.com to register your interest at your earliest convenience. Here are the details:
Publication: January/February 2026
Deadline for Submission of Articles: 30 September 2025
Wordcount: 1,000 - 1,500”
[Dark Realism]
“Malta's Philosophy NGO Philosophy Sharing Malta publishes a yearly magazine. This year's edition will be dedicated to social philosophy. Should anyone I know be interested in contributing "popular articles" broadly related to this topic, kindly email philosophysharingmalta@gmail.com to register your interest at your earliest convenience. Here are the details:
Publication: January/February 2026
Deadline for Submission of Articles: 30 September 2025
Wordcount: 1,000 - 1,500”
[Dark Realism]
07.04.202511:26


26.01.202520:17
Meet Karli: Possibly the most unlikely mascot of all time! ⚒️
Inspired by philosopher Karl Marx, Karli represents the German team Niners Chemnitz, hailing from the city once known as ‘Karl Marx Stadt’ (1953–1990).
Since adopting Karli in 2016, the team has made history - winning the FIBA Europe Cup in 2024 and now competing in the Basketball Champions League this season.
[Dark Realism]
Inspired by philosopher Karl Marx, Karli represents the German team Niners Chemnitz, hailing from the city once known as ‘Karl Marx Stadt’ (1953–1990).
Since adopting Karli in 2016, the team has made history - winning the FIBA Europe Cup in 2024 and now competing in the Basketball Champions League this season.
[Dark Realism]
26.01.202515:35
[ ... آنچه این بخش ها را به هم متصل میکند، جریان مالی است که آثار هنری را به نشانههایی برای گردش نوع خاصی از سرمایه تبدیل میکند. تا زمانی که این پیوند مالی برقرار باشد، و منافع مالی در میان باشد، نقد واقعی آثار هنری همیشه به تعویق میافتد و از بین میرود. ]
هزارپای انسانی: چشماندازی از دنیای هنر، رضا نگارستانی | ترجمه آری سرازش و رامین اعلایی
[ Dark Realism ]
هزارپای انسانی: چشماندازی از دنیای هنر، رضا نگارستانی | ترجمه آری سرازش و رامین اعلایی
[ Dark Realism ]
05.10.202409:04
10.04.202511:36
فراخوان سمپوزیومـورکشاپ بین المللی "بومشناسی انتقادی: بحران، اندوه، و انعطاف پذیری در فلسفه، هنر و علم"
این پروگرم در بخشهای مقاله، سخنرانی پرفورمنس، و دیگر مداخلات انتقادی-خلاق پروپوزال دریافت میکند.
اخرین فرصت ارائه پروپوزال: ۱۵ می ۲۰۲۵
https://ecobioartlab.net/2025/04/08/call-for-papers-international-symposium-workshop-critical-ecologies-crisis-grief-and-resilience-in-philosophy-art-and-science/?fbclid=IwY2xjawJki3hleHRuA2FlbQIxMQABHnRoRGgFKWVxTvHVqFbQlzca5pyV0qaGtrbWa2GIwhKqjJ-UgxPydi44HtCt_aem_A05yK4fON4ke42IbKHMAIg
[Dark Realism]
این پروگرم در بخشهای مقاله، سخنرانی پرفورمنس، و دیگر مداخلات انتقادی-خلاق پروپوزال دریافت میکند.
اخرین فرصت ارائه پروپوزال: ۱۵ می ۲۰۲۵
https://ecobioartlab.net/2025/04/08/call-for-papers-international-symposium-workshop-critical-ecologies-crisis-grief-and-resilience-in-philosophy-art-and-science/?fbclid=IwY2xjawJki3hleHRuA2FlbQIxMQABHnRoRGgFKWVxTvHVqFbQlzca5pyV0qaGtrbWa2GIwhKqjJ-UgxPydi44HtCt_aem_A05yK4fON4ke42IbKHMAIg
[Dark Realism]
06.04.202518:59
26.01.202516:36
[ وظایف مهم و سرنوشت سازی پیش روی ما قرار دارند که باید با دقت و به صورت مرحله بهمرحله انجام
شوند: ترویج مسئولیت پذیری، بازگرداندن جایگاه فعال هنرمندان در برابر دخالت های کیوریتوری، مقابله با »بی قیدی مفهومی« که تحت عنوان خلاقیت ترویج میشود، کنار گذاشتن سرمایهگذاری بر دیدگاههای صرفاً جذاب، تقویت نقدی بی رحمانه اما سازنده، و ایستادگی در برابر رویکردی که هنر را به سطح یک »موضوع« تقلیل می دهد. ]
هزارپای انسانی: چشماندازی از دنیای هنر، رضا نگارستانی | ترجمه آری سرازش و رامین اعلایی
[Dark Realism]
شوند: ترویج مسئولیت پذیری، بازگرداندن جایگاه فعال هنرمندان در برابر دخالت های کیوریتوری، مقابله با »بی قیدی مفهومی« که تحت عنوان خلاقیت ترویج میشود، کنار گذاشتن سرمایهگذاری بر دیدگاههای صرفاً جذاب، تقویت نقدی بی رحمانه اما سازنده، و ایستادگی در برابر رویکردی که هنر را به سطح یک »موضوع« تقلیل می دهد. ]
هزارپای انسانی: چشماندازی از دنیای هنر، رضا نگارستانی | ترجمه آری سرازش و رامین اعلایی
[Dark Realism]
09.04.202515:12
ذهنِ همهکُش بیوقفه میپرسد پایانِ جهان باید در چه لحظهای فرود آید؟ در طلوع یا غروب؟ نیمهشب یا گرگومیش؟ در آغازِ هستی، میانهی مسیر، یا در سالخوردگیِ جهان؟ آیا این پایان باید با شتابی ناگهانی رخ دهد، همچون انفجاری فوری، یا بهسمت خاموشیای کُند و خزنده حرکت کند؟ یا شاید، میانِ تندی و سکون، در رفتوآمد باشد؟ و مرگ در این میان چه جایگاهی دارد؟ آیا باید آن را مرزی روشن و نهایی میان زندگی و نیستی دانست، یا امتدادی از پایان، گذر به مرحلهای دیگر، قلمرویی میان حیات و زوال، جایی برای نیمهزندهها و باقیماندهها؟ یا ممکن است از مرگ هم فراتر برود و به چیزی از جنسِ ابدیت تبدل شود؟ ذهنی که به مرگِ همهچیز میاندیشد، تنها به پایان فکر نمیکند، بلکه به تمامِ شکلهای ممکنِ پایان میاندیشد، به ریتمها، زمانها، و امکانهایی که در دلِ نابودی نهفتهاند.
ذهنِ همهکُش بیوقفه میپرسد: پایان جهان کجا باید رخ بدهد؛ در دلِ طبیعت: کویر، جنگل، دریا، کوه، غار، یا باغ؟ یا در مکانهای ساختهی بشر؛کتابخانه، حیاط، پشتبام، آزمایشگاه، زندان، کوچه، معبد یا تیمارستان؟ آیا این پایان باید در فضاهای بینابینی شکل بگیرد؛ در طاقگذرها، راهروها، دروازهها، درگاهها، گنجهها یا اتاقهای هتل؟ یا از همهی اینها فراتر برود؛ در ژرفنای کیهان؛ در آسمان، میان ستارگان، در سپهر اثیری، در دل سحابیها یا حتی در بُعدی دیگر از جهانهای موازی؟
ذهن همهکُش، سرگردان است در میان بیشمار ابزار محتملی که میتوانند ختمِ جهانها باشند: آیا پایان، با تیغهای رقم خواهد خورد؟ تیز و برنده، یا کُند و فرسوده؟ راست یا خمیده؟ ابزاری چون خنجر، تیغ، تبر، نیزه، یا داس؟ در دستانی، با قبضهای از کدامین فلز؟ طلا، نقره، مس، فولاد، یا آهن؟ یا شاید ساخته از جنسی نرم و صیقلی؛ چوب، عاج، یا صدفِ مروارید؟ و آن سلاح، آراسته به گوهرهایی با چه رنگهایی باشد؟ زمرد، یاقوت کبود، یا فیروزه؟ و بر آن، چه نقشی نقش بسته باشد؟ منظرهای مهآلود، نبردی خونین، یا آیهای خوشنگاشته از عصری کهن و فراموششده؟ چه تفاوتیست، ژرف و بُرنده، در اندیشیدن به پایان جهان؟ آنگاه که در آتش نابود میشود؛ از لرزش شمعی خاموشنشده، تا انفجاری مهیب که در یک آن، مرز میان جسم و غبار را از میان برمیدارد. یا آنگاه که پایان، نه با آتش، که با زهر آغاز میشود؛ آرام، خزنده، و از درون: سیانور، آرسنیک، آنتراکس، استریکنین، یا ریسین؛ و انسان، آهستهآهسته، در سمی غوطهور میشود که اندامش را از جنبش بازمیدارد، عضلاتش را منقبض میکند، نفس را در سینهاش حبس میکند، و مستی مرگ را قطرهقطره در ژرفای جانش میریزد؛ چه از رهگذر سوزنی که در پوست مینشیند، نفسی که ناآگاه به درون کشیده میشود، یا تماسی ساده که بیخبر مرگ را با خود میآورد.
◄ جیسن بابک محقق
◄ نقاشی:
Death in the Sickroom, Edvard Munch, 1893
@CineManiaa | سینمانیا
ذهنِ همهکُش بیوقفه میپرسد: پایان جهان کجا باید رخ بدهد؛ در دلِ طبیعت: کویر، جنگل، دریا، کوه، غار، یا باغ؟ یا در مکانهای ساختهی بشر؛کتابخانه، حیاط، پشتبام، آزمایشگاه، زندان، کوچه، معبد یا تیمارستان؟ آیا این پایان باید در فضاهای بینابینی شکل بگیرد؛ در طاقگذرها، راهروها، دروازهها، درگاهها، گنجهها یا اتاقهای هتل؟ یا از همهی اینها فراتر برود؛ در ژرفنای کیهان؛ در آسمان، میان ستارگان، در سپهر اثیری، در دل سحابیها یا حتی در بُعدی دیگر از جهانهای موازی؟
ذهن همهکُش، سرگردان است در میان بیشمار ابزار محتملی که میتوانند ختمِ جهانها باشند: آیا پایان، با تیغهای رقم خواهد خورد؟ تیز و برنده، یا کُند و فرسوده؟ راست یا خمیده؟ ابزاری چون خنجر، تیغ، تبر، نیزه، یا داس؟ در دستانی، با قبضهای از کدامین فلز؟ طلا، نقره، مس، فولاد، یا آهن؟ یا شاید ساخته از جنسی نرم و صیقلی؛ چوب، عاج، یا صدفِ مروارید؟ و آن سلاح، آراسته به گوهرهایی با چه رنگهایی باشد؟ زمرد، یاقوت کبود، یا فیروزه؟ و بر آن، چه نقشی نقش بسته باشد؟ منظرهای مهآلود، نبردی خونین، یا آیهای خوشنگاشته از عصری کهن و فراموششده؟ چه تفاوتیست، ژرف و بُرنده، در اندیشیدن به پایان جهان؟ آنگاه که در آتش نابود میشود؛ از لرزش شمعی خاموشنشده، تا انفجاری مهیب که در یک آن، مرز میان جسم و غبار را از میان برمیدارد. یا آنگاه که پایان، نه با آتش، که با زهر آغاز میشود؛ آرام، خزنده، و از درون: سیانور، آرسنیک، آنتراکس، استریکنین، یا ریسین؛ و انسان، آهستهآهسته، در سمی غوطهور میشود که اندامش را از جنبش بازمیدارد، عضلاتش را منقبض میکند، نفس را در سینهاش حبس میکند، و مستی مرگ را قطرهقطره در ژرفای جانش میریزد؛ چه از رهگذر سوزنی که در پوست مینشیند، نفسی که ناآگاه به درون کشیده میشود، یا تماسی ساده که بیخبر مرگ را با خود میآورد.
◄ جیسن بابک محقق
◄ نقاشی:
Death in the Sickroom, Edvard Munch, 1893
@CineManiaa | سینمانیا
05.04.202510:55
" آینده دورانی در سلسهای از دورانها نیست. آینده یک طرز فکر است."
https://www.youtube.com/watch?v=obuUnFs9B5A&feature=youtu.be
[Dark Realism]
https://www.youtube.com/watch?v=obuUnFs9B5A&feature=youtu.be
[Dark Realism]
26.01.202516:09
[ این تماشاگر ناتوان، همان فردی است که در دنیای هنر معاصر به عنوان تماشاگر ایده آل و »مسئول« معرفی میشود. بااینحال، تصویر این تماشاگر ناتوان، پشت نقاب گالری دار، کیوریتور، مدیر موزه یا هنرمند
پنهان است - کسانی که بی توجه به بُعدِ اخلاقی، نمایشگاه ها یا آثاری را سامان میدهند که بر
»همدستی های اغواگرانه« میان هنر و سرمایهی امروز یا هنر و تکنولوژی فردا تأکید دارند. ]
هزارپای انسانی: چشماندازی از دنیای هنر، رضا نگارستانی | ترجمه آری سرازش و رامین اعلایی
[ Dark Realism ]
پنهان است - کسانی که بی توجه به بُعدِ اخلاقی، نمایشگاه ها یا آثاری را سامان میدهند که بر
»همدستی های اغواگرانه« میان هنر و سرمایهی امروز یا هنر و تکنولوژی فردا تأکید دارند. ]
هزارپای انسانی: چشماندازی از دنیای هنر، رضا نگارستانی | ترجمه آری سرازش و رامین اعلایی
[ Dark Realism ]
24.01.202507:02
05.04.202508:05
ویدئوی جدیدی از پروگرم مطالعات آینده از جیسون بابک محقق
https://www.youtube.com/watch?v=F81icTLnFjo
[Dark Realism]
https://www.youtube.com/watch?v=F81icTLnFjo
[Dark Realism]
26.01.202520:44
Evil: A Study of Lost Techniques
Jason Bahbak Mohaghegh in conversation with the outstanding inner circle at Acid Horizon.
Book forthcoming (Scarlet Imprint Press)
https://youtu.be/8HfaTfiXEcM?si=MgtI2xecZ9e_PQkl
[ Dark Realism ]
Jason Bahbak Mohaghegh in conversation with the outstanding inner circle at Acid Horizon.
Book forthcoming (Scarlet Imprint Press)
https://youtu.be/8HfaTfiXEcM?si=MgtI2xecZ9e_PQkl
[ Dark Realism ]
26.01.202516:04
[ هنرمند یا کیوریتور، با تمرکز افراطی بر تفکر پیرامون امر مالی-مادی خود، حساسیتی به ریسک پیدا میکند که او را از نقد واقعی و رهایی بخش دور می سازد. نتیجه این است که او، به جای کنش گری در عرصه ی نقد، به تماشاگری ناتوان و ناخودآگاه در برابر همان وضعیت مهارکننده ای تبدیل میشود که میخواست آن را تحلیل کند. ]
هزارپای انسانی: چشماندازی از دنیای هنر، رضا نگارستانی | ترجمه آری سرازش و رامین اعلایی
[ Dark Realism ]
هزارپای انسانی: چشماندازی از دنیای هنر، رضا نگارستانی | ترجمه آری سرازش و رامین اعلایی
[ Dark Realism ]
24.01.202506:39
The project draws inspiration from Indian culture and Hinduism, focusing on the historical dynamic interplay between culture and religion and how they shape and influence each other. Coming from Iran, where life is shaped by the intersection of monotheistic Islamic religion and totalitarian politics, the concept of multiplicity versus unity became a central theme. In this context, multiplicity is symbolized by the polytheistic nature of Hinduism, contrasting with the unity and dogmatic single-perspective worldview reflected in monotheism, which emphasizes the sovereignty of a singular, omnipresent deity.
Following a temporary art residency in India, in return, I chose to offer a temporary residency to one of the many Hindu deities, advocating for multiplicity and alternative perspectives in contrast to the singular, monolithic narrative of the monotheistic Abrahamic God and totalitarianism, in the territory where no idols should be erected. Among the numerous figures in Hinduism, I decided to invite Kali, the fierce mother embodying destruction and death. This choice was deeply symbolic, rooted in the meaning of her name. In Sanskrit, Kali signifies both "Dark" and "Time," embodying qualities starkly opposed to those of the supreme Abrahamic god of Iran, who has dominated the socio-political narrative of Iran.
Firstly, Kali is a woman, whereas the Iranian supreme deity is male. Secondly, while Iran's supreme deity has always been linked to light: الله نور السماوات و العرض—” God is the light of the heavens and the earth.” – Illuminationism, Kali is associated with darkness – Black Illuminationism - representing the unknowable aspects of reality. Lastly, she is one among many, representing diversity, while the Iranian supreme deity embodies totalitarian and singular authority over any causation.
Despite their immense differences, both deities share a critical connection: Time. As Time itself, Kali governs its flow, just as the monotheistic Abrahamic God wields control over time and the nation's trajectory. The temporary temple dedicated to Kali serves as a provocative symbol, staging a clash between two ultimate powers vying for control over time and the future.
[ Dark Realism ]
Following a temporary art residency in India, in return, I chose to offer a temporary residency to one of the many Hindu deities, advocating for multiplicity and alternative perspectives in contrast to the singular, monolithic narrative of the monotheistic Abrahamic God and totalitarianism, in the territory where no idols should be erected. Among the numerous figures in Hinduism, I decided to invite Kali, the fierce mother embodying destruction and death. This choice was deeply symbolic, rooted in the meaning of her name. In Sanskrit, Kali signifies both "Dark" and "Time," embodying qualities starkly opposed to those of the supreme Abrahamic god of Iran, who has dominated the socio-political narrative of Iran.
Firstly, Kali is a woman, whereas the Iranian supreme deity is male. Secondly, while Iran's supreme deity has always been linked to light: الله نور السماوات و العرض—” God is the light of the heavens and the earth.” – Illuminationism, Kali is associated with darkness – Black Illuminationism - representing the unknowable aspects of reality. Lastly, she is one among many, representing diversity, while the Iranian supreme deity embodies totalitarian and singular authority over any causation.
Despite their immense differences, both deities share a critical connection: Time. As Time itself, Kali governs its flow, just as the monotheistic Abrahamic God wields control over time and the nation's trajectory. The temporary temple dedicated to Kali serves as a provocative symbol, staging a clash between two ultimate powers vying for control over time and the future.
[ Dark Realism ]
显示 1 - 21 共 21
登录以解锁更多功能。