Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Труха⚡️Україна
Труха⚡️Україна
Николаевский Ванёк
Николаевский Ванёк
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Труха⚡️Україна
Труха⚡️Україна
Николаевский Ванёк
Николаевский Ванёк
‌‌ ‌ ‌ ‌ ‌𝖠𝖾𝗈𝗇 avatar

‌‌ ‌ ‌ ‌ ‌𝖠𝖾𝗈𝗇

TGlist 评分
0
0
类型公开
验证
未验证
可信度
不可靠
位置
语言其他
频道创建日期Лист 22, 2024
添加到 TGlist 的日期
Лют 28, 2025

记录

03.04.202523:59
417订阅者
22.11.202423:59
0引用指数
20.03.202523:59
72每帖平均覆盖率
08.03.202513:31
36广告帖子的平均覆盖率
04.03.202514:59
10.00%ER
20.03.202523:59
21.82%ERR
订阅者
引用指数
每篇帖子的浏览量
每个广告帖子的浏览量
ER
ERR
ГРУД '24СІЧ '25ЛЮТ '25БЕР '25КВІТ '25

‌‌ ‌ ‌ ‌ ‌𝖠𝖾𝗈𝗇 热门帖子

03.04.202506:01
فـور ڪنید شما رو به یکی از مکان های کریپی ایران تشبیه کنم و مشخص کنم موقعه صحبت با دیگران چند درصد ممکنه ترسو تو دلشون بجا بزارید.🤩🌟؛
جوین باش چک میکنم!
27.03.202506:43
درد هودی خون
تو ؛ همان تویی که عطر لاوندر ها و لیلیوم ها به رایحه ی تنت غبطه میخورند!
تو همان آرزوی مُحال همه که در خاطراتم جاودانه شدی..همان بار آخری که میانمان تنها یک نگاه شکل گرفت ، چشمانت غربتِ با چشمانم را عربده میکشید.

مگر من چه کردم به جز مُردن برایت ؟ که دلت آرام نگرفت و بار دیگری هم جانم را گرفتی جانم به قُربانت؟!

دلی دادم ، دلم را بردی و دلداده ای شد یک دلِ بی رمقُ دلباخته.
دلبُرده ی دلربای دل برافشان ناز من ، دلبُرده ی تاریکِ دل دزدیده ی روحم مشو!
چون چنین قاتل شدی ، چِشمِ چشمه شد چموش و چهچه بلبل شکست و شد ، غمی غمباده بر غمگویی خود شد همان غمگینِ غمناک سیاه چشمِ غمگینت.

اگر فرهاد تو بودم اگر شیرین من بودی به موهایت قسم یک پیچِشَش بر دور انگشتم محکم تر از یک بیستون میبود‌ ، که آواره بر سرِ فرهادهِ دلداده ؛
گُنَه کاران ز عشقِ فرهاد و شیرینش آوار کردند یک قله را بر سرِ آن عشقِ دلداده‌.
19.03.202520:05
دیوار ها میچرخند
گوش هایم خونی از فریاد هاییست که در سکوتی بدون صدای نفس هایم زده شده
شادی ای نیست؟ یا نغمه های شادی از همچون منی که ارمغان تاریکی را می آورد فرار میکنند؟
چنگ ها بر صورتم کشیده اند این مردمانی که تاریکی را لعن میکنند
شما چه میدانید که فقدان وجود من روشنایی را از شما میگرفت و شما مبهم در دیوانه‌ خانه‌ی دنیا رها میشدید
دست هایم از نگاه شما مردمان نحس است آنها را بر تن تضاد نورانیم کشیدم اما در من غرق شد و دریافتم
همه چیز منِ نحسی است که روزها از آن فرار میکنید و در حضورش چشم بر هم میگذارید تا نبینید وحشتی که شمارا در آغوش میگیرد
26.03.202511:35
17.03.202508:56
دونفر؟!
17.03.202507:16
آدامس تمشک؟
« -از فردا، این ثناست که به خاطر وقت نشناسی‌هات باید ازش عذرخواهی کنی.»

𝐍𝖺𝗆𝖾 ː #𝐓𝗋𝗎𝗌𝗍  ּ 𝀒
    ៹𝐆𝖾𝗇𝗋𝖾 ː #𝐑꤀𝗆𝖺𝗇𝖼𝖾 , #𝐀ꤍ𝗍ı𝗈𝗇 , #𝐒𝗆𝗎𝗍
        𝐂꤀𝗎𝗉𝗅𝖾 ː 𝐕𝐊
              𝐏𝖺𝗋𝗍 𝟏𝟓𝀠
𝃜 𝐓𝖺𝗉 𝐓𝖺𝗉 𝐓꤀ 𝐑𝖾𝖺𝖽 𝂅
شرطِ آپ : +100 𝗋𝖾𝖺𝖽𝖾𝗋
ㅤ   ┈┈─┈─┈┈─┈─┈┈─
ㅤㅤㅤㅤㅤㅤ
31.03.202518:57
31.03.202515:10
@S0xAli
30.03.202511:08
27.03.202515:54
@S0xAli
27.03.202512:25
می دانی چه سخت است؟ 

آنکه روزی تمام دنیایت را در نگاهش می‌ جستی،
حال از تو آن قدر دور است،
که حتی سایه‌اش را هم دیگر به یاد نمی‌آوری. 

گفتند زمان درمان هر دردی است، 
اما نگفتند که زخمی که هر روز بیشتر باز می‌ شود، 
چگونه درمان می شود؟ 

تو رفتی، 
و با خودت هزار قصه‌ ای بردی که هرگز پایان نیافت. 
من ماندم، 
با خیالی از تو که هر شب بر پیکر خسته‌ ام سایه می‌ اندازد، 
و خوابی که هرگز آرام نمی‌ گیرد.

نه، گم‌ کردن تو درد نبود، 
بدست نیاوردن تو، مرگ بود. 
یک مرگ آرام، 
یک مرگ بی‌صدا، 
که در تک‌ تک نفس‌ هایم جاری است.



در گوشه‌ ای که سایه‌ ها به رقص‌ اند، 
بر خاک سرد حسرت‌، زمان به خواب است. 

چشم‌ هایم خسته از راهی بی‌ پایان، 
دستی که نرسید، فریادی که خاموش ماند. 
27.03.202506:46
بالاتر نمیبریدش؟
登录以解锁更多功能。