
Лёха в Short’ах Long’ует

Україна Сейчас | УС: новини, політика

Україна Online: Новини | Політика

Мир сегодня с "Юрий Подоляка"

Николаевский Ванёк

Инсайдер UA

Реальна Війна | Україна | Новини

Анатолий Шарий

Реальний Київ | Украина

Лёха в Short’ах Long’ует

Україна Сейчас | УС: новини, політика

Україна Online: Новини | Політика

Мир сегодня с "Юрий Подоляка"

Николаевский Ванёк

Инсайдер UA

Реальна Війна | Україна | Новини

Анатолий Шарий

Реальний Київ | Украина

Лёха в Short’ах Long’ует

Україна Сейчас | УС: новини, політика

Україна Online: Новини | Політика

کافه هنر
照片和图片
ادمین، درخواست تبلیغات و فیلم :
@g_rahimimanesh
@cafe_honar_ads : تعرفه تبلیغات
آدرس فیلم های ارائه شده: @List_Adres
🎞️ سفارش و درخواست فیلم پذیرفته می شود.
اینستاگرام : instagram.com/_u/honar7modiran
@g_rahimimanesh
@cafe_honar_ads : تعرفه تبلیغات
آدرس فیلم های ارائه شده: @List_Adres
🎞️ سفارش و درخواست فیلم پذیرفته می شود.
اینستاگرام : instagram.com/_u/honar7modiran
记录
31.10.202423:59
43.9K订阅者01.02.202507:48
1900引用指数19.02.202521:22
1.9K每帖平均覆盖率18.02.202517:54
1.9K广告帖子的平均覆盖率05.03.202502:14
5.84%ER19.02.202523:59
4.62%ERR

13.05.202515:32
این فیلم به سبک اگزیستانسیالیسم و شبیه رمان "افسانه سیزیف"از آلبر کامو ساخته شده،
گرفتار شدن در گودالی که نماد زندگی ست که به کار،غذا،خواب و سکس محدود میشود به این صورت که نمی توانی از گودال فرار کنی ولی میتوانی گودال بهتری بسازی...
🎬 Woman in the dunes 1964
join 👉 @honar7modiran
گرفتار شدن در گودالی که نماد زندگی ست که به کار،غذا،خواب و سکس محدود میشود به این صورت که نمی توانی از گودال فرار کنی ولی میتوانی گودال بهتری بسازی...
🎬 Woman in the dunes 1964
join 👉 @honar7modiran


15.05.202515:38
نفهمیدم. اما گمانم زندگی چیزی نیست که آدم بتواند بفهمد. همهجور زندگی هست، و گاه طرف دیگر تپه سبزتر به نظر میرسد. چیزی که برایم مشکلتر از همه است، این است که نمیدانم اینجور زندگی به کجا میکشد. اما ظاهرا آدم هرگز نمیفهمد، صرفنظر از اینکه چهجور زندگی کند. بههرحال چارهای جز این احساس ندارم که بهتر است چیزهای بیشتری برای سرگرمی داشته باشم.
🎥 Woman in the dunes 1964
join 👉 @honar7modiran
🎥 Woman in the dunes 1964
join 👉 @honar7modiran


12.05.202507:34
زن در ریگ روان، فیلم اگزیستانسیالیستی است و داستان انسان هایی است که اسیر هستند اما نمیدانند، مبارزه میکنند اما به باطل و تلاش میکنند اما سیزیفی و در نهایت اسیر عادت خود هستند و فیلم نشان میدهد که انسان ها در شرایط سخت چگونه عوض میشوند و هیولای درون شون بیدار میشود.
تشیگاهارا تصاویر اروتیک استثنایی ای گرفته است که در سینما کمتر نظیرش را دیده ایم.
🎬 Woman in the dunes 1964
join 👉 @honar7modiran
تشیگاهارا تصاویر اروتیک استثنایی ای گرفته است که در سینما کمتر نظیرش را دیده ایم.
🎬 Woman in the dunes 1964
join 👉 @honar7modiran


21.04.202515:35
.
مجازاتی که سیزیف گرفتار آن شد، نماد کار پوچ و بی معناست.
این پوچی به خاطر تکرار ابدی یک فعالیت مشخص نیست؛ بلکه به علت بی نتیجه بودن این فعالیت است.
هر بار که سنگ پایین کوه می غلتد،همه چیز به نقطه صفر بازگشته و مانند گذشته است؛ جز اینکه سیزیف، فرسوده تر از قبل است.
join 👉 @honar7modiran
مجازاتی که سیزیف گرفتار آن شد، نماد کار پوچ و بی معناست.
این پوچی به خاطر تکرار ابدی یک فعالیت مشخص نیست؛ بلکه به علت بی نتیجه بودن این فعالیت است.
هر بار که سنگ پایین کوه می غلتد،همه چیز به نقطه صفر بازگشته و مانند گذشته است؛ جز اینکه سیزیف، فرسوده تر از قبل است.
join 👉 @honar7modiran


28.04.202509:42
آلبر کامو:
"ما باید در عصرمصائب، هنر زیستن را ابداع کنیم"
🎬 Woman in the dunes 1964
join 👉 @honar7modiran
"ما باید در عصرمصائب، هنر زیستن را ابداع کنیم"
🎬 Woman in the dunes 1964
join 👉 @honar7modiran


12.05.202515:33
فیلم زن در ریگ روان، روایت آدم و حوایی است، هبوطکرده بر سرزمینی هرز که سنگینی و رنج زیستی تنیده به تکرار را بر دوش میکشند تا زنده بمانند. روایتی ظریف و گیرا از زندگی، انسان و هستی.
✍ #سینا_اصغرنژاد
🎬 Woman in the dunes 1964
join 👉 @honar7modiran
✍ #سینا_اصغرنژاد
🎬 Woman in the dunes 1964
join 👉 @honar7modiran
14.05.202507:34
#Gif
هرگز نمیتوانی از این گودال [زندگی] فرار کنی، اما میتوانی زندگیای معنادار در آن گودالِ تاریک، طاقتفرسا و پوچ بسازی تا چند ده سالی به ناچار در آن زندگی کنی.
🎬 Woman in the Dunes - 1964
Join 👉 @honar7modiran
هرگز نمیتوانی از این گودال [زندگی] فرار کنی، اما میتوانی زندگیای معنادار در آن گودالِ تاریک، طاقتفرسا و پوچ بسازی تا چند ده سالی به ناچار در آن زندگی کنی.
🎬 Woman in the Dunes - 1964
Join 👉 @honar7modiran


23.04.202515:33
"تو شن جمع میکنی تا زندگی کنی،
یا زندگی میکنی تا شن جمع کنی؟"
فيلم درباره آزادي است. اين تصوير تشيگاهارا از زيستن پوچ و تهي از معنا ميگردد- اصل بقا و ادامه زيست را زير سوال مي برد. سوال حشره شناس از زن اينست كه آيا براي زنده ماندن شنها را جارو ميكني كه اگر اين باشد تقلايي براي زندگي است و داراي ارزش و يا براي زدودن شن ها زنده مانده اي كه دراين صورت سرشار از پوچي وتكرار عملي بي ارزش و بي معناست.
🎬 Woman in the dunes 1964
join 👉 @honar7modiran
یا زندگی میکنی تا شن جمع کنی؟"
فيلم درباره آزادي است. اين تصوير تشيگاهارا از زيستن پوچ و تهي از معنا ميگردد- اصل بقا و ادامه زيست را زير سوال مي برد. سوال حشره شناس از زن اينست كه آيا براي زنده ماندن شنها را جارو ميكني كه اگر اين باشد تقلايي براي زندگي است و داراي ارزش و يا براي زدودن شن ها زنده مانده اي كه دراين صورت سرشار از پوچي وتكرار عملي بي ارزش و بي معناست.
🎬 Woman in the dunes 1964
join 👉 @honar7modiran


30.04.202514:35
اگه میخوای مثل حرفه ای ها راجع به فیلم ها نظر بدی و تحلیلشون کنی این ویدیو رو از دست نده.👇🏿👇🏿👇🏿
https://youtu.be/_eS7Q_0l31s?si=-N3TWnEUj65ITFV5
https://youtu.be/_eS7Q_0l31s?si=-N3TWnEUj65ITFV5


06.05.202508:39
.
معرفی فیلمهای درسگفتار چهارجلسهای
🔹خوانش چهار مفهوم بنیادی نیچه در «چنین گفت زرتشت»، با سینما
دکتر بعثت علمی
🔹چهارشنبهها، ساعت ۱۳ الی ۱۵
شروع از ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۴
شهریه (با حمایت مدرس دوره):
۶۰۰ هزار تومان (دانشجویان ۴۰۰ هزار تومان)
در طول چهار جلسۀ این درسگفتار، با همخوانی فرازهایی از متن چنین گفت زرتشت ، چهار اندیشۀ بنیادی نیچه را خواهیم کاوید، اندیشههایی که— خواهیم دید— همگی سرانجام در یک اندیشۀ واحد به هم میگرایند: «آری و آمین سترگ و بیکران… آریگوییِ خجستهخواهِ [به زندگی]». در این راه، برای فهم ژرفتر این اندیشهها، برخی آثار سرآمد سینمایی را، که مستقیم یا غیرمستقیم از اندیشههای نیچه الهام گرفتهاند، خواهیم کاوید.
* برای دریافت اطلاعات کامل مربوط به این درس و ثبتنام به این آدرس مراجعه کنید:
https://jomhourifalsafe.com/academy/nietzsche-arathustra/
«جمهوری فلسفه و ادبیات»
معرفی فیلمهای درسگفتار چهارجلسهای
🔹خوانش چهار مفهوم بنیادی نیچه در «چنین گفت زرتشت»، با سینما
دکتر بعثت علمی
🔹چهارشنبهها، ساعت ۱۳ الی ۱۵
شروع از ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۴
شهریه (با حمایت مدرس دوره):
۶۰۰ هزار تومان (دانشجویان ۴۰۰ هزار تومان)
در طول چهار جلسۀ این درسگفتار، با همخوانی فرازهایی از متن چنین گفت زرتشت ، چهار اندیشۀ بنیادی نیچه را خواهیم کاوید، اندیشههایی که— خواهیم دید— همگی سرانجام در یک اندیشۀ واحد به هم میگرایند: «آری و آمین سترگ و بیکران… آریگوییِ خجستهخواهِ [به زندگی]». در این راه، برای فهم ژرفتر این اندیشهها، برخی آثار سرآمد سینمایی را، که مستقیم یا غیرمستقیم از اندیشههای نیچه الهام گرفتهاند، خواهیم کاوید.
* برای دریافت اطلاعات کامل مربوط به این درس و ثبتنام به این آدرس مراجعه کنید:
https://jomhourifalsafe.com/academy/nietzsche-arathustra/
«جمهوری فلسفه و ادبیات»
10.05.202515:32
یک مرد متفاوت 2024 / آرون شیمبرگ
یک اثر غیرمنتظره، یک فیلم متفاوت به سبک کراننبرگی- لینچی که جلوتر – و بالاتر – از فیلمهای جریان اصلی سینمای آمریکا میایستد.
فیلمی غیرقابل پیش بینی با پیچشها و چرخشهای عجیب در فیلمنامه که نمیتوان دستش را خواند و به کلیشههای امروزی متصل کرد.
مرد فیلنمایی نوین که اینبار در جدال بین زشتی / زیبایی، عجیب الخلقه بودن / معمولی بودن، برای اولین بار این «زشتی» است که پیروز میشود...
«یک مرد متفاوت» با این دوگانهها برخورد جدیدی دارد و مسئلههای مهمی را طرح میکند: آیا هویت جدید میتواند، هویت قدیمی را به فراموشی بسپارد؟ آیا هویت و فیزیک قبلی یک انسان، در صورت بازنگشتن، میتواند در فرد دیگری ظاهر شود؟ آیا «هیولا بودن» میتواند تبدیل به یک فیتیش و آرزو شود؟ و ...
فیلم همچنین نقدی جدی بر روابط احمقانه و سطحی امروزی و بر مدیوم رسانه، تئاتر، سینما، تبلیغات و ... وارد میکند. و نشان میدهد شهرت و علاقهمندی دیگران نسبت به یک انسان، در دنیای کنونی ما تا چه اندازه میتواند تصادفی و متغیر باشد.
چند فیلمساز جوان آمریکایی از جمله آری استر، آرون شیمبرگ و کریستوفر بورگلی اکنون فیلمهایی میسازند که با اینکه پست مدرن هستند، اما همزمان فیلمهای پست مدرن را نقد میکنند و از دوز ارتجاعی آن میکاهد. این فاصله گرفتن از پست مدرنیسم جریان اصلی، و ساخت فیلمهایی از نوعی دیگر شاید بتواند در آینده ما را به سینمای آمریکا امیدوار کند؛ شاید...
✍ #یاشار_یوسفی
@NostalgiaCinematheque
@honar7modiran
یک اثر غیرمنتظره، یک فیلم متفاوت به سبک کراننبرگی- لینچی که جلوتر – و بالاتر – از فیلمهای جریان اصلی سینمای آمریکا میایستد.
فیلمی غیرقابل پیش بینی با پیچشها و چرخشهای عجیب در فیلمنامه که نمیتوان دستش را خواند و به کلیشههای امروزی متصل کرد.
مرد فیلنمایی نوین که اینبار در جدال بین زشتی / زیبایی، عجیب الخلقه بودن / معمولی بودن، برای اولین بار این «زشتی» است که پیروز میشود...
«یک مرد متفاوت» با این دوگانهها برخورد جدیدی دارد و مسئلههای مهمی را طرح میکند: آیا هویت جدید میتواند، هویت قدیمی را به فراموشی بسپارد؟ آیا هویت و فیزیک قبلی یک انسان، در صورت بازنگشتن، میتواند در فرد دیگری ظاهر شود؟ آیا «هیولا بودن» میتواند تبدیل به یک فیتیش و آرزو شود؟ و ...
فیلم همچنین نقدی جدی بر روابط احمقانه و سطحی امروزی و بر مدیوم رسانه، تئاتر، سینما، تبلیغات و ... وارد میکند. و نشان میدهد شهرت و علاقهمندی دیگران نسبت به یک انسان، در دنیای کنونی ما تا چه اندازه میتواند تصادفی و متغیر باشد.
چند فیلمساز جوان آمریکایی از جمله آری استر، آرون شیمبرگ و کریستوفر بورگلی اکنون فیلمهایی میسازند که با اینکه پست مدرن هستند، اما همزمان فیلمهای پست مدرن را نقد میکنند و از دوز ارتجاعی آن میکاهد. این فاصله گرفتن از پست مدرنیسم جریان اصلی، و ساخت فیلمهایی از نوعی دیگر شاید بتواند در آینده ما را به سینمای آمریکا امیدوار کند؛ شاید...
✍ #یاشار_یوسفی
@NostalgiaCinematheque
@honar7modiran
03.05.202511:16
تعالی شن و انسان
نویسنده: راجر ایبرت
مترجم: مهتاب محمودی_سینا نبوی
این فیلم درباره ماسه نیست، بلکه دربارهی زندگیست. مرد از زن میپرسد «آیا ماسه جمع میکنی تا زنده بمانی یا زنده میمانی تا ماسه جمع کنی؟». و چه کسی میتواند چنین سوالی نپرسد؟ «زن در ریگ روان» نسخهای نوین از افسانهی یونانی سیزیف است. سیزیف مردی بود که خدایان او را محکوم کرده بودند تا تختهسنگی را بر بالای تپه بغلتاند تا فقط ببیند که سنگ به عقب برمیگردد.
مرد باید خودش را سرزنش کند. او برای فرار کردن و در جستوجوی تنهایی به بیابان سفر کرد و آن را یافت.
اولین باری که من فیلم را دیدم شبیه یک ماجرای روانی-جنسی بود. زیربنای موقعیت تقریبا پورنوگرافیک است: مرد سرگردانی که به دام زنی افتاده که بدنش را بهعنوان قیمت یک برده مادامالعمر پیشنهاد میدهد. یک زمینه قوی اروتیک در داستان نهفته است که با نشان دادن فرم خوابیدن زن آغاز میشود و از طریق خصومت، درگیری و بردگی تا یافتن زمینههای مشترک احتمالی آنها ادامه مییابد. فکر میکنم تقریبا بیشتر از هر فیلمی، زن در ریگ روان از تصاویر برای خلق بافتی ملموس از ماسه، از پوست، از آبی که در ماسه نفوذ میکند و طبیعتش را تغییر میدهد، استفاده کرده است. بیشتر از اینکه زن اغواکننده باشد به گونهایست که بیننده با نگاه کردن به او احساس میکند که لمسش کرده است. تمایلات جنسی در فیلم در مجموع بخشی از واقعیت آن است: در این گودال زندگی به کار کردن، خوابیدن، غذا خوردن و رابطه جنسی تقلیل یافته است. زمانی که زن آرزو میکند یک رادیو داشته باشد، میگوید: «ما میتوانیم با اخبار رادیو بیدار شویم». آنجاست که میفهمد چقدر خواستهاش بیمعناست.
🎥 Woman in the dunes 1964
join 👉 @honar7modiran
نویسنده: راجر ایبرت
مترجم: مهتاب محمودی_سینا نبوی
این فیلم درباره ماسه نیست، بلکه دربارهی زندگیست. مرد از زن میپرسد «آیا ماسه جمع میکنی تا زنده بمانی یا زنده میمانی تا ماسه جمع کنی؟». و چه کسی میتواند چنین سوالی نپرسد؟ «زن در ریگ روان» نسخهای نوین از افسانهی یونانی سیزیف است. سیزیف مردی بود که خدایان او را محکوم کرده بودند تا تختهسنگی را بر بالای تپه بغلتاند تا فقط ببیند که سنگ به عقب برمیگردد.
مرد باید خودش را سرزنش کند. او برای فرار کردن و در جستوجوی تنهایی به بیابان سفر کرد و آن را یافت.
اولین باری که من فیلم را دیدم شبیه یک ماجرای روانی-جنسی بود. زیربنای موقعیت تقریبا پورنوگرافیک است: مرد سرگردانی که به دام زنی افتاده که بدنش را بهعنوان قیمت یک برده مادامالعمر پیشنهاد میدهد. یک زمینه قوی اروتیک در داستان نهفته است که با نشان دادن فرم خوابیدن زن آغاز میشود و از طریق خصومت، درگیری و بردگی تا یافتن زمینههای مشترک احتمالی آنها ادامه مییابد. فکر میکنم تقریبا بیشتر از هر فیلمی، زن در ریگ روان از تصاویر برای خلق بافتی ملموس از ماسه، از پوست، از آبی که در ماسه نفوذ میکند و طبیعتش را تغییر میدهد، استفاده کرده است. بیشتر از اینکه زن اغواکننده باشد به گونهایست که بیننده با نگاه کردن به او احساس میکند که لمسش کرده است. تمایلات جنسی در فیلم در مجموع بخشی از واقعیت آن است: در این گودال زندگی به کار کردن، خوابیدن، غذا خوردن و رابطه جنسی تقلیل یافته است. زمانی که زن آرزو میکند یک رادیو داشته باشد، میگوید: «ما میتوانیم با اخبار رادیو بیدار شویم». آنجاست که میفهمد چقدر خواستهاش بیمعناست.
🎥 Woman in the dunes 1964
join 👉 @honar7modiran
19.04.202515:34
تحلیل سکانسی از ارتش سایه ها 1969 (ژان پیر ملویل)
در صحنهی پیش از تیرباران شدن اعضای جنبش مقاومت، وقتی لینو ونتورا در سلول همراه دیگر اعضای گروه منتظر اعدام است، جعبه سیگاری از جیبش بیرون آورده و قبل از اینکه خودش آن را دود کند به زندانیان دیگر تعارف میکند و وقتی هر کدام از آنها یک نخ از جعبه سیگار برمیدارد و روی لبانش میگذارد، در نهایت جعبهی خالی سیگار به ونتورا میرسد و حتی یک نخ هم برای او باقی نمیماند.
چند لحظه میزانسن – که بسیار عالی است – را موقتا فراموش کنیم و سعی کنیم به این سوال فکر کنیم:«چرا سیگار به ونتورا نمیرسد – در حالی که میتوانست برسد-؟»
چون «تمام کسانی که سیگار را از جعبه برمیدارند و میکشند» ، در سکانس بعد اعدام خواهند شد، فقط ونتورا است که قرار است از تیرباران شدن جان سالم به در برد... ملویل به ما ادراکی پیشینی مبنی بر اینکه ونتورا اعدام نخواهد شد میدهد، انگار ما این موضوع را از قبل متوجه میشویم؛ چون این سیگار از نوع «آخرین درخواست قبل از مرگ» است، کسی که قرار است نجات پیدا کند، قاعدتا در این لحظه سزاوار این سیگار نیست... اینجا سیگار – نکشیدن - تبدیل به نوعی رستگاری میشود.
و این سکانس، همزمان تعلیقی است که «تعویق» و نتیجه را نیز در خود دارد. به زبان ساده، گویی هنوز پایان کار ونتورا نرسیده و هنوز برای سیگار آخر زود است.
و به این ترتیب سیگار جزئی از میزانسن میشود...
✍ #یاشار_یوسفی
@NostalgiaCinematheque
@honar7modiran
در صحنهی پیش از تیرباران شدن اعضای جنبش مقاومت، وقتی لینو ونتورا در سلول همراه دیگر اعضای گروه منتظر اعدام است، جعبه سیگاری از جیبش بیرون آورده و قبل از اینکه خودش آن را دود کند به زندانیان دیگر تعارف میکند و وقتی هر کدام از آنها یک نخ از جعبه سیگار برمیدارد و روی لبانش میگذارد، در نهایت جعبهی خالی سیگار به ونتورا میرسد و حتی یک نخ هم برای او باقی نمیماند.
چند لحظه میزانسن – که بسیار عالی است – را موقتا فراموش کنیم و سعی کنیم به این سوال فکر کنیم:«چرا سیگار به ونتورا نمیرسد – در حالی که میتوانست برسد-؟»
چون «تمام کسانی که سیگار را از جعبه برمیدارند و میکشند» ، در سکانس بعد اعدام خواهند شد، فقط ونتورا است که قرار است از تیرباران شدن جان سالم به در برد... ملویل به ما ادراکی پیشینی مبنی بر اینکه ونتورا اعدام نخواهد شد میدهد، انگار ما این موضوع را از قبل متوجه میشویم؛ چون این سیگار از نوع «آخرین درخواست قبل از مرگ» است، کسی که قرار است نجات پیدا کند، قاعدتا در این لحظه سزاوار این سیگار نیست... اینجا سیگار – نکشیدن - تبدیل به نوعی رستگاری میشود.
و این سکانس، همزمان تعلیقی است که «تعویق» و نتیجه را نیز در خود دارد. به زبان ساده، گویی هنوز پایان کار ونتورا نرسیده و هنوز برای سیگار آخر زود است.
و به این ترتیب سیگار جزئی از میزانسن میشود...
✍ #یاشار_یوسفی
@NostalgiaCinematheque
@honar7modiran


21.04.202513:16
🎞 «سه شنبه های کلاسیک» در مکتب تهران
🎬 اکران و نقد فیلم
🎥 Autumn Sonata 1978 / سونات پاییزی
📽 کارگردان: اینگمار برگمان
✏️ به همراه نقد و بررسی
🎙منتقدان: یاشار یوسفی و عرفان گرگین
📆 سه شنبه 2 اردیبهشت ساعت 19
خلاصه داستان: فیلم داستان زن پیانیست مشهوری است که پس از سالها به دیدار دخترش که با او رابطه ای نداشته میرود و در این میان زخم های کهنه دوباره باز می شود و ...
✅ برای خرید بلیت به شماره زیر در واتس اپ پیام دهید:
09129217591
آدرس:خیابان نجات الهی، خیابان ورشو، خیابان عضدی، کوچه کیوان ، مکتب تهران.
🎬 اکران و نقد فیلم
🎥 Autumn Sonata 1978 / سونات پاییزی
📽 کارگردان: اینگمار برگمان
✏️ به همراه نقد و بررسی
🎙منتقدان: یاشار یوسفی و عرفان گرگین
📆 سه شنبه 2 اردیبهشت ساعت 19
خلاصه داستان: فیلم داستان زن پیانیست مشهوری است که پس از سالها به دیدار دخترش که با او رابطه ای نداشته میرود و در این میان زخم های کهنه دوباره باز می شود و ...
✅ برای خرید بلیت به شماره زیر در واتس اپ پیام دهید:
09129217591
آدرس:خیابان نجات الهی، خیابان ورشو، خیابان عضدی، کوچه کیوان ، مکتب تهران.
26.04.202509:36
زنی در ریگ روان» حکایتی اگزیستانسیالیستی از زندگی دو انسان در حصار است. زندگی عبث و بیهودهای که نیکی جومپی بعد از اسارت با آن دست به گریبان است، آرام آرام او را به درک جدیدی از مفهوم و هدف زندگی میرساند. او که پیش از این به عنوان دانشمندی در زمینهی حشرات مشغول فعالیت بود، بالاجبار شخصیتی که پیش از این سفر داشت را فراموش کرده و به زندگی جدیدی خو میکند که از نظر او به مانند زندگی سیزیف بیهوده و بیفایده است. در زندانی که نیکی جومپی و زن بی نام و نشان در آن اسیرند، زندگی فقط به سه عمل غذا،کار و سکس محدود میشود و این برای یک دانشمند به معنای مرگ تدریجیست.
شن و ریگ، مهمترین موتیفهای فیلم «زنی در ریگ روان» هستند. نیکی هیچ جا از شنها در امان نیست و هر جا پا میگذارد با شن روبرو میشود. حتی آبی که مینوشد و غذایی که می خورد نیز پر از شن است و تحمل چنین مسئلهای نخستین چالش او با محیط جدید زندگیاش است. شن به عنوان نمادی از ناپایداری، کلیت فضای فیلم را شکل میدهد. از لحاظ جغرافیایی روستای مورد نظر در نقطهای قرار دارد که توسط شن و ماسه از همه طرف احاطه شده است. در گودالی که بومیان برای کارگران اجباری و زندانیان خود در نظر گرفتهاند، این مسئله به شکل واضحتری دیده میشود. اطراف خانهای که نیکی در آن زندانیست، چیزی جز کوههای شن دیده نمیشود. کوههایی که معیار و ویژگی اصلی کوه بودن، یعنی استواری را ندارند و در نتیجه نمیشود از آنها بالا رفت. این ناپایداری همه جانبه نه فقط در فضا که در زمان فیلم نیز دیده میشود. در واقع جهان فانی «زنی در ریگ روان» با استفاده از این المانهای بصری در تلاش است تا خود را برای مخاطب بسازد و باورپذیر کند.
در چنین جهانی که تشیگاهارا و کوبو آبه با همکاری یکدیگر به بهترین شکل ممکن ترسیم میکنند، شخصیتها مجبورند تا برای لقمهای غذا و جرعهای آب و تعدادی سیگار که جیرهی هفتگیشان است، شنها را پارو بزنند و آنها را برای بومیان بفرستند. در این میان آرام آرام و بنا بر غریزه، ارتباطی بین نیکی و زن شکل میگیرد. زن که از جهان هیچ ندیده و تمام مشاهداتش در همان گودال مدفون در شن خلاصه میشود، آرام آرام به نیکی دل میبندد. او پیش از این همسر و فرزندش را در همین گودال از دست داده و جهانی خارج از این چند متر را متصور نیست. در نتیجه هر چه هست و نیست در همینجا برایش معنا مییابد و نیکی نیز به زودی جزوی از این جهان میشود. در مقابل نیکی که از شهری بزرگ آمده و در این روستا گرفتار شده، صرفا به ارتباطی فیزیکی با زن اکتفا میکند. صحنههای معاشقهی نیکی و زن از لحاظ بصری به شدت غنی و پر و پیمان فیلمبرداری شدهاند و با آن دانههای شن که بدنها را پوشانده است، بیش از هر چیز مخاطب را به یاد صحنههایی مشابه در «هیروشیما عشق من» (۱۹۵۹) ساختهی آلن رنه میاندازد که چند سال پیش از این فیلم و در جریان موج نوی سینمای فرانسه ساخته شد.
✍ #دانیال_هاشمی_پور
🎥 Woman in the dunes 1964
join 👉 @honar7modiran
شن و ریگ، مهمترین موتیفهای فیلم «زنی در ریگ روان» هستند. نیکی هیچ جا از شنها در امان نیست و هر جا پا میگذارد با شن روبرو میشود. حتی آبی که مینوشد و غذایی که می خورد نیز پر از شن است و تحمل چنین مسئلهای نخستین چالش او با محیط جدید زندگیاش است. شن به عنوان نمادی از ناپایداری، کلیت فضای فیلم را شکل میدهد. از لحاظ جغرافیایی روستای مورد نظر در نقطهای قرار دارد که توسط شن و ماسه از همه طرف احاطه شده است. در گودالی که بومیان برای کارگران اجباری و زندانیان خود در نظر گرفتهاند، این مسئله به شکل واضحتری دیده میشود. اطراف خانهای که نیکی در آن زندانیست، چیزی جز کوههای شن دیده نمیشود. کوههایی که معیار و ویژگی اصلی کوه بودن، یعنی استواری را ندارند و در نتیجه نمیشود از آنها بالا رفت. این ناپایداری همه جانبه نه فقط در فضا که در زمان فیلم نیز دیده میشود. در واقع جهان فانی «زنی در ریگ روان» با استفاده از این المانهای بصری در تلاش است تا خود را برای مخاطب بسازد و باورپذیر کند.
در چنین جهانی که تشیگاهارا و کوبو آبه با همکاری یکدیگر به بهترین شکل ممکن ترسیم میکنند، شخصیتها مجبورند تا برای لقمهای غذا و جرعهای آب و تعدادی سیگار که جیرهی هفتگیشان است، شنها را پارو بزنند و آنها را برای بومیان بفرستند. در این میان آرام آرام و بنا بر غریزه، ارتباطی بین نیکی و زن شکل میگیرد. زن که از جهان هیچ ندیده و تمام مشاهداتش در همان گودال مدفون در شن خلاصه میشود، آرام آرام به نیکی دل میبندد. او پیش از این همسر و فرزندش را در همین گودال از دست داده و جهانی خارج از این چند متر را متصور نیست. در نتیجه هر چه هست و نیست در همینجا برایش معنا مییابد و نیکی نیز به زودی جزوی از این جهان میشود. در مقابل نیکی که از شهری بزرگ آمده و در این روستا گرفتار شده، صرفا به ارتباطی فیزیکی با زن اکتفا میکند. صحنههای معاشقهی نیکی و زن از لحاظ بصری به شدت غنی و پر و پیمان فیلمبرداری شدهاند و با آن دانههای شن که بدنها را پوشانده است، بیش از هر چیز مخاطب را به یاد صحنههایی مشابه در «هیروشیما عشق من» (۱۹۵۹) ساختهی آلن رنه میاندازد که چند سال پیش از این فیلم و در جریان موج نوی سینمای فرانسه ساخته شد.
✍ #دانیال_هاشمی_پور
🎥 Woman in the dunes 1964
join 👉 @honar7modiran
登录以解锁更多功能。