۱۶- جزوهای با عنوان «صد سال و صد روز: درباره خیزش مهسا» که سال ۱۴۰۱ در زندان نگاشته شد.
✏️مطالعهی آثار دکتر سعید مدنی را به پژوهشگران و اندیشمندان مسائل ایران بهویژه به دانشجویان رشتههای جامعهشناسی، جرم شناسی، روان شناسی، علوم سیاسی؛ پیشنهاد و توصیه میکنم.
🍃 به امید آزادی سعید مدنی و شناخت دقیقتر و مستقیم او از راه پژوهشها و کنشهای جامعهشناسانه وی در میان مردم و زندگی معمولی روزمره.
📝📝« با سعید مدنی، جامعهشناس زندانی بیشتر آشنا شویم »/ ۱
👈بخش نخست
✏️در میان تصاویر نوروزی سال۱۴۰۴، عکسی است که خانواده جامعهشناس زندانی دکتر سعید مدنی برایش سفره هفت سین در پشت شیشه کابین ملاقات چیده بود. این تصویر برایم بهعنوان یک دانشآموخته جامعهشناسی و پژوهش گر این میدان، معنای بسیاری دارد: عشق، قدرت بی صدایان، همکنشی صمیمانه، همبستگی با نوروز، مقاومت مدنی خشونت پرهیز، هزینه انتقادی بودن جامعهشناسی، فرادستان قدرت مدار ناشکیبا، آرامش درون، و شور زندگی.
🔹در این روزها زیاد به سعید مدنی، کنش های جامعهشناختی او، برخورد متولیان حاکم با هشدارها و تحلیل های وی و آزادی پس از بیان برای یک دانشمند علوم اجتماعی؛ میاندیشم. و اینکه جامعه ما، چقدر سعید مدنی را میشناسد؟
به بهانهی ۱۴ فروردین، روزی که دکتر سعید مدنی پس از سپری کردن حدود یکسال از دوره ۹ ساله* محکومیت خود از زندان اوین به زندان دماوند انتقال داده شد، بر آن شدم تا کمی وی، آثار و پژوهش هایش را به دوستان و خوانندگان همراه معرفی کنم:
👈 سعید مدنی متولد ۱۳۳۹ جامعه شناس، جرم شناس و پژوهشگر اجتماعی است که به عنوان کنشگری با مسئولیت اجتماعی در عرصه عمومی و البته همواره با رویکرد جامعهشناسانه شناخته می شود. او چند رشتهای درس خوانده ( ریاضیات، روان شناسی، علوم تربیتی، جامعهشناسی و جرم شناسی) و حاصل کاوش جامعهشناختی او دربارهی ایران؛ آثاری دقیق و عمیق از موقعیت نظام اجتماعی در چند دههی اخیر است. وی عضو گروه مسائل و آسیبهای اجتماعی انجمن جامعهشناسی ایران و استاد و عضو گروه پژوهشی رفاه اجتماعی دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی، سردبیر فصلنامه علمی-پژوهشی رفاه اجتماعی و از بنیانگذاران نشریه توقیف شده ایران فردا بوده است. مدنی نخستین بار در اسفند ۱۳۷۸ همراه با برخی از اعضای شورای فعالان ملی- مذهبی بازداشت و به تحمل حبس محکوم شد و پس از آن در چند نوبت مجددا بازداشت و محکوم به زندان شده است.
🔹حسن رفیعی، دانشیار بازنشسته دانشکده علوم توانبخشی و سلامت روانی که سابقه همکاری چندینساله با سعید مدنی داشته چنین میگوید: « سعید مدنی در حالی بازداشت و زندانی است که پژوهشهای او میتوانست مانع از رخدادن رویدادهای کنونی در ایران شود. این روزها همه از خشونت مینالند و میگویند چه بر سر جامعه ایرانی آمده که به این روزگار دچار شده و این در حالی است که چند سال قبل سعید مدنی در پژوهشهایی درباره خشونت نسبت به این مسئله هشدار داده بود. آن پژوهشها در زمان خودش اجازه انتشار نیافتند و حالا کار به جایی رسیده که همه از خشونت مینالند. ویژگی استادانی همچون سعید مدنی این بود که رویدادهایی را پیشتر میدید که کسی نمیدید و درباره آن هشدار میداد. به جای شنیدن این هشدارها در زمان مناسب، اما مدام تلاش شد چهرههایی مانند او محدود شوند»( فرارو، دی ۱۴۰۱).
این نکتهای است که محمود بهزادیراد، وکیل سعید مدنی نیز به آن اشاره میکند: «سعید مدنی در زمان بازداشتش تاکنون سه بار محل مشورت ضابطان و مدیران بلندپایه یک وزارتخانه برای کنترل خشونت قرار گرفته و از او درباره خشونتهای موجود در جامعه چارهجویی کردند و مدنی هم در پاسخ گفته ابتدا باید خشونت دولتی متوقف شود و برای معترضان حقی در نظر گرفته شود»( همان).
✏️برخی از ویژگیهای سعید مدنی بهعنوان یک جامعهشناس و پژوهش گر:
۱- پژوهش محور بودن در مطالعات و تحلیل ها ۲- رعایت بیطرفی علمی و نداشتن سوگیری ۳- توصیف و تحلیل مسایل و پدیدههای نظام اجتماعی ایران بر اساس دادههای عینی و مشاهدات میدانی ۴- جسارت و شجاعت واکاوی مسائل و پدیدههای اجتماعی تابو و ممنوعه و تبدیل آنها به موضوعات پژوهشی و قابل بررسی اجتماعی مانند: روسپیگری، خشونت علیه کودکان، اعتیاد ۵- توانمندی و مهارت رعایت اخلاق حرفهای در پژوهشهای گروهی ۶- ایران دوستی و نگرانی برای این کشور ۷- آگاهی بخشی عمومی با زبان پژوهشی برای پیشگیری از آسیبهای اجتماعی به منظور بهبود و سلامت جامعه ۸- هشدار به حاکمیت و متولیان سیاستگذار برای نجات ایران با زبان علم انتقادی جامعهشناسی ۹- کنش و رفتار بر اساس رواداری، خشونت پرهیزی، فروتنی و منطق گفتوگو ۱۰- دوری از هیاهو و رفتارهای هیجانی، و کنشگری معطوف به هدف و عقلانیت
#مرضیه و #بنان #بوی_جوی_مولیان (چنگ رودکی) آهنگ #روح_الله_خالقی شعر #رودکی
بوی جوی مولیان آید همی یاد یار مهربان آید همی ریگ آموی و درشتی راه او زیر پایم پرنیان آید همی آب جیحون از نشاط روی دوست خنگ ما را تا میان آید همی ای بخارا! شاد باش و دیر زی میر زی تو شادمان آید همی میر ماه است و بخارا آسمان ماه سوی آسمان آید همی میر سرو است و بخارا بوستان سرو سوی بوستان آید همی آفرین و مدح سود آید همی گر به گنج اندر زیان آید همی
✏️در دید و بازدیدهای نوروزی سال ۱۴۰۴، و در میان تبریک های حضوری یا تلفنی سال نو، یک گزاره بطور مداوم تکرار میشود: « گرانی، تورم، فساد، و فقر؛ سبب حذف بسیاری از اجزای زندگی معمولی مردم شده است ».
مایهی شرمساری و درد و اندوه است که بزودی فقر چشمگیری میان انبوهی از ایرانیان به صورت یک همهگیری آشکار و بحرانی خود را نشان خواهد داد. شرمساری برای سیاستگذاران و متولیان نظام حکمرانی، و درد و اندوه برای مردمانی که سالهاست در وضعیت جنگی و بحرانهای اقتصادی و سیاسی و اجتماعی، زندگی میکنند و اکنون این نابسامانی و آشفتگی به اوج خود رسیده و در ورود به بهار و شکفتگی طبیعت و نو شدن سال، گویی در حال استقبال از فقر و نداری و گرفتاری و رنج بسیار هستند. استقبالی البته ناخواسته و تحمیلی به عنوان هدیه از خدمتگزاران خود، بجای رفاه و آسایش و آرامش و امنیت!
✏️باور کنیم ما در یک قدمی اپیدمی فقر هستیم! 🔺کافی است خود یا یکی از اعضای خانواده مان، بیمار شده و به خدمات جدی و اساسی دارو و درمان نیاز داشته باشیم!
🔺کافی است عضوی تازه متولد شود، یا کسی در خانواده از دنیا برود!
🔺کافی است عضوی از خانواده بخواهد ازدواج کند حتی بدون هیچ مراسم و جشن و برنامهای برای مشارکت شادی با بستگان و دوستان!
🔺کافی است یکی از وسایل منزل مان خراب شده و دیگر قابل استفاده نباشد، مانند یخچال، لباسشویی، جاروبرقی، بخاری، کولر، تلویزیون و وسایل ارتباطی مثل گوشی موبایل یا کامپیوتر!
🔺کافی است خودرو ما( اگر صاحب خودرو هستیم) خراب و نیاز به تعمیر داشته باشد!
🔺کافی است قرار باشد بستگان یا دوستانی در حد چند نفر از شهری دیگر مهمان خانه ما شوند!
🔺کافی است بخشی از خانه اشکال و ایرادی پیدا کند که نیاز به تعمیر داشته باشد مانند لوله کشی با سیم کشی!
🔹این شرایط بهیچ روی عادی نیست و شبیه وضعیت افرادی است که بصورت #پناهنده یا #مهاجر غیرقانونی به کشوری وارد شدهاند واز زندگی عادی و معمولی شهروندی، محروم هستند! حال همهی این شرایط اسفبار را برای گروههای خاص جامعه تصور کنیم، اوضاع بسیار بغرنجتر و دهشتناک تر است... خانوادههایی که اعضای معلول یا بیمارانی با شرایط خاص دارند، کارگران، بازنشستگان، کشاورزان، شاغلان غیررسمی مانند دستفروشان، خانوادههایی که سرپرست خانواده زندانی است و …
✏️ آنچه آشکار و قطعی است، ضرورت مداخلات اورژانسی در پیشگیری از سرعت گسترش و شدت این #اپیدمی ویرانگر است. سیاستهای پیشین و کنونی، قطعا از دایره این مداخلات بیرون است چون خود عامل ایجاد این بحران ها و تیرگیها وده و هست.
فرادستان قدرت مدار! باور کنیم اپیدمی ویرانگر فقر، در یک قدمی ماست! آن زمان دیگر نه از تاک نشانی خواهد ماند نه از تاکنشان...
✏️ دو روز پیش، از سوی چند صد تن از استادان دانشگاه، روزنامه نگاران، فعالین مدنی و سیاسی در حوزههای مختلف، بیانیهای صادر شد در قالب نامه به رئیس سازمان ملل و البته مخاطبان دیگری چون مجمع عمومی و کمیساریای عالی حقوق بشر سازمان ملل، دولت و ملت آمریکا و افکار عمومی جهانیان. موضوع این بیانیه اعتراض به تهدیدات رئیس جمهور آمریکا مبنی بر بمباران و حمله به ایران است. به عنوان یک شهروند ایرانی و یک کنشگر جامعه شناس در این کشور، نقدی در قالب چند نکته بر این بیانیه/نامه به ذهنم میرسد که لازم است در این شرایط پر اضطراب برای مردمان این سرزمین با شما دوستان و خوانندگان و نیز نویسندگان این بیانیه در میان بگذارم:
۱- به طور آشکاری منطقی و معنادار است مخاطب اصلی این نامه یا بیانیه نه متولیان خارج از کشور که حاکمیت جمهوری اسلامی و متولیان نظام حکمرانی داخل کشور باشد. این بزرگترین و #نخستین_اشتباه فاحش در صدور این نوشته است. علت این وضوح آشکار در انتخاب اشتباه مخاطب بیانیه، عاملیت حاکمیت نظام جمهوری اسلامی با سیاستگذاریهای کلان آن در رساندن و کشاندن ایران به شرایط و وضعیت فعلی است. شرایطی که برای ساکنان این کشور، دو سرنوشت اجباری رقم زده است؛ یکی زندگی در انسداد و اضطراب و بیعزتی و فراموشی رفاه و آسایش، و دیگری مهاجرت و فرار از این کشور در آرزوی رسیدن به رفاه و عزت و آسایش برای یک زندگی معمولی. سرنوشت اجباری به شیوه پناهندگان در داخل یا خارج از کشور برای قشرهای زیادی از مردمان این سرزمین. و البته شکلگیری طبقهای که از این وضعیت، دچار سودهای فراوان شده و در کمال آسایش و رفاه با امید به تداوم این شرایط، زندگی خود را پیش میبرد.
۲- گفتمان این بیانیه نه گفتمان جامعه مدنی که بسیار نزدیک به گفتمان رسمی نظام حکمرانی جمهوری اسلامی است. همان گفتمانی که وضعیت و شرایط فعلی کشور را بر ما ایرانیان تحمیل نموده است و این مهم، #دومین نکتهی پرسش برانگیز نوشتاری است که با نیت و باور وطن دوستی و نگرانی برای ایران شکل گرفته است.
۳- #سومین نکتهی مکتوم مانده و فراموش شده در این بیانیه که باید با گفتمان جامعه مدنی و شهروندان معترض و منتقد این کشور خطاب به حاکمیت و متولیان نظام حکمرانی جمهوری اسلامی با قاطعیت و یادآوری گناهی نابخشودنی در پیشگاه این ملت در این نوشتار بیان میشد؛ اشاره به سرمایههای انسانی و زیست محیطی و فرهنگی و تمدنی ایران بهعنوان نیروی نگاهبان و بازدارنده و حافظ تمامیت ارضی این سرزمین و استقلال و توسعه همهجانبه آن در برابر هر دولت یا کشور زیاده خواه و قلدر در سطح منطقه و جهان نسبت به ایران ماست نه اصرار بر توانمندی نظامی و هستهای که وضعیت کنونی را برایمان رقم زده و از سوی دیگر تمامی آن سرمایههای واقعی اشاره شده را به ورطهی بحران و زخم های فراوان رسانده است.
✏️ ما ایرانیان مثل هایی نغز داریم که میگوید: آقا آقا از خانه بلند میشود یا حرمت امامزاده به متولی آن است!
استادان و کنشگران مدنی گرامی و وطن دوست نویسنده و امضا کننده این بیانیه! اگر نظام حاکم در کشور ما با سیاستگذاریهای کلان منطقی و مدبرانه و تکیه بر سرمایههای انسانی و زیست محیطی و فرهنگی و تمدنی ایران عزیز و پهناور، حرمت این سرزمین و شهروندان آن را در طی چند دهه گذشته رعایت میکرد و پاس میداشت؛ اکنون هیچ قدرت در قالب دولت یا کشوری نمیتوانست ما را در چنین وضعیت بغرنج و پراضطرابی، #تهدید نماید. شما نشانی اشتباه دادهاید و عاملیت این وضعیت بغرنج و بحرانی این سرزمین را نادیده انگاشته و از مسئولیت و پاسخگویی، و جبران اینهمه زیان و آسیب به ملت، کنار گذاشتهاید! این همان چیزی است که شما باید بدان اعتراض میکردید و نکردید.
۱. هنر عشق ورزیدن (The Art of Loving) این کتاب به بررسی مفهوم عشق میپردازد و آن را به عنوان یک هنر معرفی میکند که نیازمند تمرین و یادگیری است. فروم عشق را به عنوان یک فعالیت فعال و خلاق توصیف میکند که شامل احترام، مسئولیت، شناخت و مراقبت از دیگران است. او بر این باور است که عشق تنها یک احساس نیست، بلکه یک عمل است که نیاز به تلاش و تعهد دارد.
۲. فرار از آزادی (Escape from Freedom) در این اثر، فروم به تحلیل آزادی و ترس از آن میپردازد. او استدلال میکند که در جوامع مدرن، با افزایش آزادی فردی، افراد ممکن است احساس تنهایی و بیمعنایی کنند و به همین دلیل به سوی دیکتاتوریها یا ساختارهای اجتماعی وابسته برگردند. این کتاب به بررسی چگونگی تأثیر آزادی بر روان انسان و تمایل او به وابستگی میپردازد.
۳. داشتن یا بودن (To Have or to Be?) فروم در این کتاب دو حالت وجودی را بررسی میکند: حالت «داشتن» و حالت «بودن». او معتقد است که فرهنگ مدرن بیشتر بر روی «داشتن» تمرکز دارد، که منجر به مصرفگرایی و رقابت میشود. در مقابل، حالت «بودن» بر تجربههای عمیق انسانی، خلاقیت و ارتباطات معنادار تأکید دارد. فروم پیشنهاد میکند که برای دستیابی به خوشبختی واقعی، باید به حالت «بودن» روی آورد.
۴. انسان برای خویشتن (Man for Himself) این کتاب به بررسی نیازهای انسانی و چگونگی برآورده شدن آنها در جامعه میپردازد. فروم بر این باور است که انسانها باید به دنبال تحقق خود و رشد شخصی باشند و نه صرفاً برآورده کردن نیازهای مادی. او همچنین به مسائلی مانند فردیت و هویت اجتماعی توجه میکند.
۵. جامعه سالم (The Sane Society) در اینجا فروم به نقد جامعه مدرن میپردازد و مشکلات روانی ناشی از زندگی در جوامع صنعتی را بررسی میکند. او بر این باور است که بسیاری از بیماریهای روانی ناشی از ناهماهنگی بین نیازهای انسانی و شرایط اجتماعی است. فروم پیشنهاد میکند که برای ایجاد یک جامعه سالم، باید بر روی روابط انسانی و ارزشهای انسانی تمرکز کرد.
۶. زبان از یاد رفته (Forgotten Language) کتاب به بررسی زبان ناخودآگاه و نمادهای موجود در خواب و رویا میپردازد. فروم بر این باور است که خواب و نمادهایی که در آن وجود دارد، میتوانند به ما اطلاعات عمیقتری درباره خودآگاهی، نیازها و احساساتمان ارائه دهند.
۷. آناتومی ویرانسازی انسان (The Anatomy of Human Destructiveness) در این اثر، فروم به تحلیل ریشههای خشونت و تخریب در انسان میپردازد. او تلاش میکند تا نشان دهد که رفتارهای مخرب نه تنها ناشی از غریزههای حیوانی بلکه تحت تأثیر عوامل اجتماعی و فرهنگی نیز قرار دارند.
مهمترین
نقدها
۱. نقدهای فلسفی برخی منتقدان بر این باورند که فروم به طور کلی به انسان به عنوان موجودی ذاتاً خوب و مثبت نگاه میکند و این دیدگاه ممکن است سادهانگارانه باشد. آنها معتقدند که این رویکرد نمیتواند به طور کامل پیچیدگیهای رفتار انسانی و انگیزههای منفی را توضیح دهد.
۲. نقدهای روانشناختی برخی روانشناسان به انتقاد از عدم استفاده کافی فروم از روشهای علمی و تجربی در تحلیلهای خود پرداختهاند. آنها بر این باورند که نظریات او بیشتر بر اساس فلسفه و نظریههای عمومی است تا تحقیقات تجربی و بالینی.
۳. نقدهای اجتماعی منتقدان اجتماعی ممکن است به این نکته اشاره کنند که فروم در تحلیلهای خود به شدت بر روی فردیت تأکید دارد و ممکن است از تأثیرات ساختاری و اقتصادی بر رفتار انسانها غافل باشد. این دیدگاه ممکن است در برخی موارد، تحلیلهای او را محدود کند.
۴. نقدهای فرهنگی برخی از منتقدان بر این باورند که فروم در نقد فرهنگ مدرن و مصرفگرایی، به نوعی تعمیمزده عمل کرده و نمیتواند به تنوع فرهنگی و تجربیات مختلف انسانها توجه کافی داشته باشد.
۵. نقدهای سیاسی برخی منتقدان ادعا میکنند که فروم در تحلیلهای خود درباره دیکتاتوری و آزادی، نتوانسته است به خوبی تفاوتهای تاریخی و فرهنگی میان جوامع مختلف را لحاظ کند. آنها ممکن است به این نکته اشاره کنند که راهحلهای او برای مشکلات اجتماعی، عملی و قابل اجرا نیستند.
۶. نقدهای مربوط به عشق و روابط انسانی برخی نسبت به دیدگاه فروم در مورد عشق و روابط انسانی انتقاد دارند و معتقدند که او ممکن است بیش از حد بر روی عشق بعنوان یک هنر تأکید کند و از پیچیدگیها و چالشهای واقعی روابط انسانی غافل شود.
👈در یک جمع بندی اهمیت نظریات او در ترکیبی است که از روانکاوی فروید، مارکسیسم و فلسفه اگزیستانسیالیسم ارایه داد.
📝📝« نگاهی بر بازتاب مذاکرات ایران و آمریکا در جامعه »
✏️مدتهاست موضوع و بحث مذاکرات میان ایران و آمریکا در جامعه ما مطرح است. میخواهم بخشی از برداشت خود از #کاوش_میدانی بازتاب این موضوع در طول اسفند ۱۴۰۳ و فروردین ۱۴۰۴ در رویارویی و گفتو شنود با گروههایی از مردم در خیابان، بیمارستان، دید و بازدید نوروزی، پیادهروی و طبیعت گردی و نیز بررسی نظرات تعدادی از ایرانیان در شبکههای اجتماعی و رسانهها شامل طیفی متنوع از جنس، سن، تحصیلات، باورهای دینی و مذهبی، طبقه اجتماعی و اقتصادی، شغل، منطقه جغرافیایی زندگی( شهر، روستا، کلان شهر)؛ با شما در میان بگذارم:
۱- دسته نخست به اصل مذاکرات، با تردید نگریسته و آن را یک بازی سیاسی میدانند. و اساساً معتقدند این موضوع در صورت محقق شدن به شکل واقعی، نتیجهای برای مردم و جامعه ایران نخواهد داشت. این گروه بخشی از جامعه هستند که اعتماد اجتماعی خود را به حاکمیت نظام حکمرانی جمهوری اسلامی و سیاست دولتهای آمریکا و دیگر کشورهای دنیا، تقریباً از دست دادهاند. نکته جالب در این دسته، هم رأیی افراد مختلف ساکن در روستا و شهر، زن و مرد، با تحصیلات و درآمد اقتصادی بالا و پایین، و از هر دو طیف باورمندان دینی و غیر دینی است.
۲- دسته دوم، مذاکرات و حواشی آن را بحثی کاملاً جدی و مهم میدانند. اخبار آن را به طور مستمر دنبال میکنند، درباره آن تحلیل و نظر دارند و کاملاً موافق انجام مذاکرات بوده اگرچه شیوه مطلوب آن را به طور مستقیم میدانند. گفتوگو کنندگان و نظر دهندگان این دسته، بیشتر افراد با تحصیلات بالاتر، امیدوار به اصلاحات عمیق و گسترده در نظام حکمرانی جمهوری اسلامی و برخی حتی کاملا معتقد و دارای اعتماد اجتماعی بدان، از هر دو طیف زنان و مردان، باورمندان دینی و غیر دینی، بیشتر مقیم شهرهای بزرگ داخل کشور و برخی نیز ساکن خارج از کشور هستند.
۳- دسته سوم، مخالف هر نوع مذاکره ایران و آمریکا هستند. اما این دسته خود به دو گروه تقسیم میشوند: ۳-۱ گروهی که بیشتر طرفداران حاکمیت نظام جمهوری اسلامی و شیوهی حکمرانی آن هستند و دشمنی و مبارزه با آمریکا را بخش جدایی ناپذیر باورهای دینی و سیاسی خود و نشان همیشگی انقلاب اسلامی سال ۵۷ و نظام جمهوری اسلامی میدانند. موافقان این نظر شامل زن و مرد، گروههای سنی جوان تا سالمند، مقیم کلان شهرها یا شهرهای کوچک، دارای سطوح متفاوت طبقه اقتصادی هستند.
۳-۲ گروه دیگر مخالفان نظام جمهوری اسلامی در داخل و خارج از کشور هستند که از آن عبور کرده و آن را دارای شرایط اصلاح و تحول نمیدانند. آنها هر نوع مذاکره ایران و آمریکا را سبب، تقویت نظام حکمرانی و تداوم بقای آن و به تاخیر افتادن گذار از آن میدانند. نظامی که اعتماد اجتماعی شان بدان صفر است. در این گروه شاغلان و بازنشستگان مشاغل مختلف، فعالین سیاسی، ایرانیان مهاجر خارج از کشور از هر دو طیف زنان و مردان با تنوع باورهای سیاسی و از طبقات مختلف اقتصادی اما بیشتر در گروه سنی ۵۰ سال به بالا دیده میشوند.
۴- دسته چهارم، بخشی از جامعه است که ترکیبی از دسته نخست و گروه ۲-۳ از دسته سوم هستند. این گروه مذاکره برایشان اهمیتی ندارد و ممکن است با آن مخالف هم باشند اما از آن صحبت کرده و پیگیر آن هستند چون نفس مذاکره جمهوری اسلامی را #شکست آن در برابر الزام آمریکا برای مذاکره دانسته و به نوعی از این شکست #خرسند هستند، زیرا خود را آسیب دیده و رنج کشیده از شیوههای حکمرانی این نظام و سیاست مبارزه با آمریکای آن میدانند. این دسته بخش زیادی از جامعه را در برمیگیرد، شامل طبقه متوسط فقیر شده، از زنان و مردان، بیشتر از گروههای سنی بالاتر از ۴۰ سال و از هر دو طیف باورمندان دینی و غیردینی.
۵- دسته پنجم، بخشی از جامعه که نسبت به موضوع مذاکرات، بی تفاوت بوده و اساسا گویی این رخداد وجود ندارد. اخبار آن را دنبال نمی کنند و در فهرست مسائل و موضوعات مورد علاقه و اولویت دار ایشان نیست. بیشتر این گروه زنان و مردان از گروه سنی جوانی هستند از طبقه متوسط به بالا که از نظام جمهوری اسلامی، عبور کردهاند.
۶- دسته ششم شامل بخشی از جامعه است که موضوع مذاکرات برایشان، جدی و مهم است. اخبار آن را دنبال میکنند و دربارهی آن تحلیل و تفسیر ارائه میدهند. اما خیلی موافقتی با انجام مذاکرات ندارند و معتقدند با وجود جمهوری اسلامی و سیاستهایش در یک سوی این مذاکرات، هیچ نتیجهی مطلوبی برای جامعه ایران بدست نخواهد آمد. و تنها دستاورد خروجی این گفتوگو، مصالحه با واگذاری امتیازات فراوان به آمریکا به قیمت بقای نظام حکمرانی فعلی در ایران است. افراد این گروه بیشتر فعالین سیاسی، استادان دانشگاه، فعالین رسانههای داخل و خارج از کشور هستند.
🔺پیشاپیش از جملات و عبارات زشت و دور از ادبی که در متن زیر میخوانید، پوزش میخواهم. مسئولیت آن بر عهدهی گوینده آنهاست.
👈حسن رحیم پور ازغدی، عضو تقریباً ثابت شورای عالی انقلاب فرهنگی و استاد دانشگاه در شبکه ایکس نوشته است: "رئیس جمهور امریکا محل دقیق بوسه را برای متقاضیان روبوسی مشخص کرد. برای مشتاقان مذاکره و آشتی با پرزیدنت وقت مناسبی است» (خبر آنلاین، ۲۴ فروردین ۱۴۰۴).
👈 وی پیشتر نیز گفته بود: ما کسانی داشتیم که وقتی با انگلیسیها، آمریکاییها و فرانسویها روبرو میشدند، از شدت خنده، دهانشان را مثل اسب آبی باز میکردند ( خبر آنلاین، خرداد ۱۴۰۳).
👈 ایشان پیشتر از آن هم با اشاره به اینکه صدا و سیما نتوانسته در این سالها ۵۰ هنرمند متعهد تربیت کند، برخی هنرمندان را زباله و معتاد خواند و تاکید کرد، اکثر هنرمندانی که در شبکه سه و نسیم برنامه می ساختند، در حوادث ۱۴۰۱ به اسلام توهین کردند. وی با اشاره به گروهی از هنرمندان پیش از انقلاب، گفت که آنها پس از انقلاب عوض نشدند، بلکه عوضی شدند. این عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی همچنین ضمن اشاره به سلوک پروانه معصومی، با اشاره به کتایون ریاحی، گفت او و امثال او لباس هایشان را درآوردند ( تابناک، آذر ۱۴۰۲).
👈 عضو قدیمی شورای عالی انقلاب فرهنگی، در دههی هشتاد نیز طی اظهاراتی که از شبکه یک سیما پخش شد با اشاره به موضوع ازدیاد جمعیت و زاد و ولد در جامعه گفت: " هم اکنون برخی خانم ها می گویند بچه دار نمیشویم برای اینکه هیکلمون به هم می خوره. ای مرده شور ببره هیکلت رو. مگه هیکلت رو میخوای ببری آخرت؟ تو این هیکل رو می خوای چه کار؟ غیر از اینه که می خوای ببری تو قبر یا اینکه می خوای هیکلت رو ببری تو خیابون نشون بدی. استفاده هیکلت برای شوهرته و البته شوهرت برای توئه و برای بچه آوردن." (عصر ایران، تیر ۱۳۸۹).
چه بسیار از این کلمات و جملات زشت و دور از ادب سالهاست در رسانههای رسمی و ملی کشور ادامه داشته و بگوش میرسد…
🖍️ مولانا جلال الدین محمد بلخی در وصف ادب و مذمت بیادبی میگوید:
از خدا جوییم توفیق ادب بیادب محروم گشت از لطفِ رب بیادب تنها نه خود را داشت بَد بلک آتش در همه آفاق زد از ادب پرنور گشتهست این فلک وز ادب معصوم و پاک آمد مَلَک
◽دیگران نیز چه نیکو گفتهاند:
از بی ادبی کسی به جائی نرسید دریست ادب بهر گدائی نرسید
ادب را دوست دار و با ادب باش به قدر خویش دائم در طلب باش
🖍️کوبو آبه (زاده ۷ مارس ۱۹۲۴ - درگذشته ۲۲ ژانویه ۱۹۹۳) نویسنده، نمایشنامهنویس و عکاس ژاپنی بود. او از پیشگامان جریان آوانگارد در ژاپن بود. آثار وی که به بحران هویت در ژاپن پس از جنگ جهانی دوم میپرداختند توجه خوانندگان جهان را به خود جلب کرد. معروفترین رمان وی در ایران با نام «زن در ریگ روان» توسط مهدی غبرائی ترجمه و از سوی نشر نیلوفر منتشر شده است. ▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️ 📻 بریده ای از رمان #زن_در_ریگ_روان اثر #کوبو_آبه #انتشارات_نیلوفر منبع: رادیو شعر و داستان
✅ جایزه بهترین حکمرانی جهان در سالی که گذشت را به چه کسی تقدیم کنیم؟
🖍️حامد پاک طینت
اجازه دهید جایزه بهترین حکمرانی در سالی که گذشت را مشترکا به این سه شخصیت تقدیم کنیم
📌نارندرا مودی نخست وزیر هند - حکمرانی که ۷% رشد اقتصادی پایدار برای یک کشور ۱.۵ میلیارد نفری در سال گذشته را بعنوان سریعترین اقتصاد جهان، در کارنامه خود ثبت کرد. حاکمی که توانست از طریق ایجاد توازنی هوشمندانه در رابطه کشورش با دنیا، با سبقت از بریتانیا به پنجمین اقتصاد جهان تبدیل شود و برنده جذب سرمایه گذاری و آغاز یک برنامه مفصل گلوبال تحت عنوان Make in India از طریق توافق های تجاری گسترده با اروپا ، کشورهای عربی و همزمان با روسیه و آمریکا شود. هند تحت حکمرانی او در سالی که گذشت با رکورد ماهانه ۱۴۰ میلیارد دلار، معادل ۴۰% از تراکنشهای مالی دیجیتال، افتخار عنوان پادشاهی سیستم پرداخت دیجیتال در دنیا را کسب کرد و با ۹۱۱ میلیون کاربر اینترنت و روزی ۵ میلیون کاربر جدید دومین جامعه آنلاین جهان شد. هند تحت حکمرانی این مرد در سالی که گذشت توانست با فقط ۷۵ میلیون دلار و در حد ساختن یک فیلم بدون آسیب به بودجه آبادانی کشور، یکی از مهمترین برنامه های فضایی جهان را اجرایی کند. هند توانست با ۱۰۰ شرکت استارتاپی یونیکورن( ارزش هر یک بیش از ۱ میلیارد دلار) پس از آمریکا و چین در مقام سوم جهان قرار بگیرد . مودی در سالی که گذشت پروژه ۵۰۰ گیگاوات انرژی خورشیدی را که معادل نصف مصرف فعلی اروپاست بعنوان بزرگترین میزبان سرمایه گذاری خورشیدی از طریق خارجی ها کلید زد و با بودجه های مازاد در دست ۵۰۰ میلیون نفر هندی را تحت پوشش بیمه کامل قرار داد
📌لی هسینگ لونگ نخست وزیر سنگاپور - حکمرانی که به رغم بحرانهای منطقه ای و جهانی موفق به کاهش تورم به زیر ۴% همزمان با یک رشد اقتصادی ۳% برای مردم کشورش شد.او توانست با ایجاد یک مملکت امن برای سرمایه گذاری، سنگاپور را بعنوان قطب فناوری، نوآوری و مالی آسیا به جهانیان معرفی کند تا این کشور موفق به جذب بیشترین سرمایه از بزرگترین شرکتهای فناوری جهان شود. سنگاپور تحت مدیریت این شخصیت با ذخایر ارزی ۳۵۰ میلیارد دلار معادل ۷۰ هزار دلار به ازای هر شهروند بالاترین ذخایر ارزی دنیا را دارد و موفق شد با سرانه ۸۳ هزار دلار به رتبه سوم جهان در سرانه تولید ناخالص ملی برسد. سنگاپور امروز بعنوان یکی از امن ترین نقاط دنیا برای تجارت به دومین بندر شلوغ جهان تبدیل شده و در سهولت کسب و کار مقام اول دنیا را دارد. سنگاپور تحت مدیریت این رهبر جوان تبدیل به کم فساد ترین کشور آسیا و سلامت ترین کشور جهان شد و امید به زندگی مردمش را به دومین رتبه جهان رساند. لونگ توانست در بحران عمیق آبی که مواجه شده بود با شروع یک پروژه منحصر به فرد، ۴۰% از آب آشامیدینی مردم کشورش را از فاضلاب بازیافت کند و با وجود تراکم شهری نیمی از این کشور را سبز کند. سنگاپور در سالی که گذشت با نرخ قتل ۰.۲ نفر به ازای هر ۱۰۰ هزار نفر پایین ترین نرخ جرمهای شدید در دنیا را داشت و تحت رهبری او مفتخر به عنوان بهترین سیستم آموزشی جهان شد
📌کلودیا شینباوم رئیس جمهور مکزیک- شیرزنی که بالاترین رشد اقتصادی در کشورهای آمریکای لاتین را برای کشورش به ارمغان آورد و توانست از فرصت همسایگی با آمریکا، بزرگترین بازار جهان، برای مردمش تولید، اشتغال و رفاه بیافریند و برغم تهدیدات ترامپ با تدبیر و متانت و در آرامی از او برای مردمش امتیاز بگیرد. مکزیک تحت رهبری او تبدیل به بزرگترین صادرکننده جهان به آمریکا شد، بزرگترین صادرکننده خودروی جهان شد و توانست ۶۳ میلیارد دلار توسط شهروندانش به شکل حواله از آمریکا به کشورش دلار جذب کند. مکزیک تحت مدیریت او تبدیل به بزرگترین تولیدکننده و صادرکننده آووکادو و آبجوی دنیا شد و برغم تمام چالشهایی که داشت موفق به جذب ۴۰ میلیون گردشگر و درآمد ۳۰ میلیارد دلار در سال گذشته شد. شینباوم توانست در سالی که گذشت مکزیک را به هشتمین صادرکننده قطعات هوافضا تبدیل کند. بوئینگ و ایرباس امروز مشتریان مکزیک هستند
اتحادیه جامعه شناسان ایرانی در تلگرام (اِجادَت)، فهرست زیر را در شاخههای گوناگون علوم اجتماعی تدارک دیدهاست. با انتشار آن در کانالهای مختلف، به ترویج بینش جامعهشناختی یاری برسانیم.
🌸🌱پنجشنبه ۱۴۰۳/۱/۲۱🌱🌸
✍عادل سجودی 🌸جستاری در جامعه شناسی 🆔@GILsociologist
✍بیتا مدنی 🌸مطالعات فمینیستی با رویکرد تفسیری پرگمتیستی 🆔@sociology_of_sport
✍علی نوری 🌸خانواده ایرانی و مسائل اجتماعی 🆔@iranian_familyy
✍اصغر ایزدی جیران 🌸مردمنگار 🆔@Mardomneghar
✍گیتی خزاعی 🌸جامعهشناسی محیط زیست، خانواده و سیاستگذاری اجتماعی 🆔@EnvironmentalSociology
✍ح.ا. تنهایی 🌸جامعهشناسی تفسیریپرگمتیستی، نظری و درمانی 🆔@hatanhai
✍مسعود زمانی مقدم 🌸نوشتهها، مقالات و دورههای آموزشی 🆔@masoudzamanimoghadam
✍مصلح فتاح پور 🌸تحلیل آسیب های اجتماعی 🆔@Analysisisocialproblems
✍مسعود زمانی مقدم 🌸روش و پژوهش کیفی 🆔@qualitative_methodology
📝📝« اولویت بقای قدرت بر خواست خودیها در میدان مقاومت مدنی جامعه »
✏️ پیشتر از غوغای خودیها و سوءاستفاده از نام مردم، دین و قانون*؛ سخن گفتم. اکنون پس از ماجرای رویارویی نیروی انتظامی با تجمع کنندگان طرفدار اجرای مصوبه عفاف و حجاب و اعلان فرمانداری تهران در واکنش به فراخوان تجمع مقابل مجلس و تأکید وی بر این نکته که هرگونه تجمع یا تحصن در فضای باز، بدون دریافت مجوز رسمی، غیرقانونی است؛ ذکر چند نکته ضروری بنظر میرسد:
۱- در #نمایش_سیاسی گروهی از خودیها برای حفظ و بقای جایگاه و نقش خود در سپهر سیاسی کشور، پیروزی از آن مصلحت اندیشان فرادست قدرت مدار در حفظ و #بقای نظام حکمرانی؛ رقم زده شد.
۲- افزون بر نقش حفظ قدرت و مصلحت بقای نظام حکمرانی، نقش ماندگار و تاثیرگذار مقاومت مدنی بخش زیادی از جامعه بهویژه #زنان ایران؛ گام نخست نمادین رسیدن به آزادی و خروج از کنترل سبک زندگی را در تاریخ این سرزمین بنام خود بیادگار گذاشت.
۳- دیگر پیروز این میدان، خانوادههای ایرانی و بهویژه همراهی و همکنشی پدران و مادران و همسران در حمایت از حق انتخاب و پاسداشت آزادی در سبک زندگی زنان این سرزمین، است.
۴- پیروز دیگر میدان مقاومت مدنی و زیست روادارانه، #دینباورانی هستند که آنچه برای خود میپسندند - یعنی آزادی و اختیار در نوع پوشش و سبک زندگی - برای دیگر هموطنان خود در این کشور، پسندیده و با رواداری و احترام به حقوق شهروندی برابر، ادعای نادرست بازیگران نمایش سیاسی قدرت مدار را رد کرده و خود را از این نمایش دروغین، مضحک و خشونت ورزانه؛ دور ساختند و دوگانههای قطبی سازی همچون باححاب- بی حجاب/ خودی- غیرخودی/ دین دار- بیدین/ مردم- دشمن، را پوچ و بی معنا نمودند.
۵- تمامی #کنشگرانی که طی این پنج دهه از ۱۷ اسفند ۱۳۵۷ در اعتراض به اجباری شدن حجاب در ایران پس از انقلاب ۵۷، مطالبه #آزادی در #زندگی را فریاد زدند تا کنشگران و معترضان کوی دانشگاه ۷۸، جنبش سبز ۸۸، دی ۹۶، آبان ۹۸ و در نهایت خیزش/ جنبش #زنزندگیآزادی ۱۴۰۱ با #جانباختن مهسا امینی و چند صد تن از دختران و پسران معترض و مطالبه گر این سرزمین، #مجروح شدن تعدادی از آنان و #بازداشت و #زندانی شدن بسیاری از معترضین؛ در وادار کردن حاکمیت مبنی بر رویارویی با خودیهای گروه فشار - حتی موقت و مصلحت اندیشانه - نقش و تاثیر معنادار و عمیقی داشته و این نقش، فراموش ناشدنی است.
۶- جای خرسندی است که مقاومت مدنی بخش زیادی از جامعه؛ ادبیات گفتمانی خودیهای گروههای فشار را تغییر داده و به سمت مفاهیمی چون: مطالبهگری، حقوق شهروندی، قانون گرایی، آزادی تجمع براساس اصل ۲۷ قانون اساسی؛ متمایل کرده است. حتی اگر این تغییر گفتمان موقتی و نمایشی باشد، نشان دهندهی #قدرت تحول گرایانهی مقاومت مدنی جامعه و نویدبخش ورود به دوران جدیدی در نظام اجتماعی ایران است.
✏️ در روز علوم اجتماعی سال ۱۴۰۲، بنا بر ضرورت و دلایلی، پیشنهاد تشکیل چند گروه علمی تخصصی در انجمن جامعه شناسی ایران را مطرح کردم: https://t.me/Sociologyofsocialgroups/1303 یکی از این گروهها جامعه شناسی مفاخر و مشاهیر ایران است.
در هفتهای که گذشت یکی از اندیشمندان و مفاخر ایران را که از دیار بیرجند در خراسان جنوبی بود از دست دادیم و از آن سو به همت بنیاد نخبگان در مراسمی از خدمات ارزشمند و انسانی یکی از مفاخر دیگر ایران از دیار سبز لاهیجان در گیلان تکریم و قدردانی به عمل آمد.
👈اندکی با این دو سرمایه انسانی ایران آشنا شویم: ۱- دکتر علی محمد ولوی، اندیشمندی جستجوگر، با اخلاق و رفتاری نیکو که به ویژه در زمینه اندیشه و تاریخ سیاسی و دینی؛ بسیاری از دانشجویان و افرادی که با او همکار بودند را به افقهای روشن و گستردهای رهنمون ساخت. با موافقت ایشان در سال ۱۳۷۲ به حوزه پژوهش و تحقیقات بنیاد شهید دعوت شدم. به جرات میتوانم بگویم در یک سال و اندی که به عنوان کارشناس در خدمت این استاد ارجمند و آگاه به عنوان مدیر کل دفتر پژوهشهای فرهنگی بودم، گویی در کلاس درس رفتار سازمانی و کاربرد دانش پژوهشی حضور داشتم. ایشان روزنهای از روشنی به سوی حقیقت جویی، دوری از تحریفهای پژوهشی، دقت و سختگیری در مطالعه و انتخاب مستندات، رواداری در همکنشی با باورهای متکثر، و ادب و صداقت در گفتار را به من و همکاران دفتر پژوهش هدیه کرد. دکتر علی محمد ولوی میان رشتهای تحصیل کرده بود، دانشآموخته دکترای علوم اجتماعی و دکترای تاریخ بود. مسلط بر علم کلام، حدیث، الهیات، و عرفان با احاطه بر زبانهای فرانسه، انگلیسی و عربی و منابع و مآخذ دست اول در این زمینه. وی بنیانگذار مرکز اسناد و آثار شهدای جنگ ویرانگر هشت ساله ایران و عراق با پیشنهاد استانداردهای مراکز آرشیوی کشتهشدگان جنگ در کشورهایی چون فرانسه، و نیز از مدیران برنامهریز اجرای طرح ملی فرهنگ اعلام شهدا در ایران بود که فرهنگنامهای منحصر بفرد در میان تمامی کشورهایی که درگیر جنگهای جهانی اول و دوم و سایر جنگهای معاصر بودهاند، شمرده میشود؛ از منظر گزینههای اطلاعات زیست نامهای، رعایت شیوه نامههای نگارش بدور از آرایههای ادبی کلیشهای و ایدئولوژیک، و نبود تبعیض در معرفی زیست نامهی شهدا از حیث سمت، تحصیلات، جایگاه سیاسی و نظامی و دینی و مذهبی. افسوس که متولیان وقت بنیاد شهید، اندیشمند آگاه و مدیر توانمندی چون ایشان را برنتافته و پس از یک سال و اندی او را با بهانههای گوناگون از مدیریت و فعالیت در دفتر پژوهشهای فرهنگی بنیاد، برکنار نمودند. ایشان استاد دانشگاههای تربیت مدرس و الزهرا بود و افزون بر کتاب ها و مقالات پژوهشی، دانشجویان و استادان بسیاری را بهعنوان سرمایههای انسانی پس از خود به یادگار گذاشته است. روانش شاد و یادش مانا.
۲- دکتر محمد صادق پیروز لاهیجی یکی دیگر از مفاخر متخصص و نیک کردار ایران است، که در کنار فعالیتهای تخصصی پزشکی به عنوان یک کنشگر اجتماعی و یک نیکوکار گرانمایه در استان گیلان شناخته میشود. ایشان به زادگاهش شهر لاهیجان بسیار علاقه داشته و دارد، از این رو بناهایی همچون درمانگاه و مدرسه و بیمارستان بزرگ دکتر پیروز را با سرمایه خود به همشهریان خویش هدیه داده است. وی بخشی از اموال خود در گیلان و تهران را در اختیار دانشگاه علوم پزشکی استان گیلان قرار داده است. باور به ارزشهاي اخلاقی در پزشكي، ياري سالمندان و حرمت استقلال ایران از توصيههای دکتر پيروز است. ایشان ساخت مدرسه و درمانگاه و بیمارستان را عبادت میداند. دکتر پیروز، چشم پزشکی حاذق است که سالها در بیمارستان فارابی به درمان بیماران و آموزش پزشکان پرداخت. وی هم از کلاس درس استادان نامآوری چون پروفسور شمس و دکتر قریب بهره برده و هم شاگردان متخصص و توانمندی در کسوت پزشک به سرمایههای انسانی ایران افزوده است. نام و یاد ایشان در کنار بزرگانی چون دکتر محمد معین، محمدعلی مجتهدی گیلانی، آذر اندامی، عنایت اله رضا، آرسن میناسیان؛ بر آسمان مفاخر این سرزمین همواره میدرخشد. سلامتی و عزت ایشان، مستدام باد.
✏️همکار و دوست جوان جامعهشناس جناب محسن زمانی، بخشی از زندگینامه دکتر سعید مدنی جامعهشناس زندانی را در نوشتارم؛ تصحیح و بازنویسی نمود. با سپاس از توجه و دقت ایشان، پاراگراف زیر بهعنوان اطلاعات درست تقدیم خوانندگان و دوستان میشود:
« بازداشت نخست سعید مدنی در سال ۱۳۷۳ به مدت ۴۰ روز رخ داد. بازداشت ایشان در آن برهه که سردبیر مجله ایران فردا به مدیر مسئولی عزت الله سحابی بودند، به دلیل نگارش و انتشار مقاله انتقادی در رابطه با جنگ ایران و عراق بود.
بازداشت دوم در اسفند ۱۳۷۹ در منزل زنده یاد محمد بسته نگار به همراه برخی دیگر از اعضای شورای فعالان ملی _ مذهبی همچون بانو فاطمه گوارایی، آقایان محمد بسته نگار، دکتر رضا رئیس طوسی، محمد محمدی اردهالی، علیرضا رجایی، محمد ملکی، مسعود پدرام، حبیب الله پیمان و ... بود ».
📝📝« نگاهی بر بازتاب مذاکرات ایران و آمریکا در جامعه »
✏️مدتهاست موضوع و بحث مذاکرات میان ایران و آمریکا در جامعه ما مطرح است. میخواهم بخشی از برداشت خود از #کاوش_میدانی بازتاب این موضوع در طول اسفند ۱۴۰۳ و فروردین ۱۴۰۴ در رویارویی و گفتو شنود با گروههایی از مردم در خیابان، بیمارستان، دید و بازدید نوروزی، پیادهروی و طبیعت گردی و نیز بررسی نظرات تعدادی از ایرانیان در شبکههای اجتماعی و رسانهها شامل طیفی متنوع از جنس، سن، تحصیلات، باورهای دینی و مذهبی، طبقه اجتماعی و اقتصادی، شغل، منطقه جغرافیایی زندگی( شهر، روستا، کلان شهر)؛ با شما در میان بگذارم:
۱- دسته نخست به اصل مذاکرات، با تردید نگریسته و آن را یک بازی سیاسی میدانند. و اساساً معتقدند این موضوع در صورت محقق شدن به شکل واقعی، نتیجهای برای مردم و جامعه ایران نخواهد داشت. این گروه بخشی از جامعه هستند که اعتماد اجتماعی خود را به حاکمیت نظام حکمرانی جمهوری اسلامی و سیاست دولتهای آمریکا و دیگر کشورهای دنیا، تقریباً از دست دادهاند. نکته جالب در این دسته، هم رأیی افراد مختلف ساکن در روستا و شهر، زن و مرد، با تحصیلات و درآمد اقتصادی بالا و پایین، و از هر دو طیف باورمندان دینی و غیر دینی است.
۲- دسته دوم، مذاکرات و حواشی آن را بحثی کاملاً جدی و مهم میدانند. اخبار آن را به طور مستمر دنبال میکنند، درباره آن تحلیل و نظر دارند و کاملاً موافق انجام مذاکرات بوده اگرچه شیوه مطلوب آن را به طور مستقیم میدانند. گفتوگو کنندگان و نظر دهندگان این دسته، بیشتر افراد با تحصیلات بالاتر، امیدوار به اصلاحات عمیق و گسترده در نظام حکمرانی جمهوری اسلامی و برخی حتی کاملا معتقد و دارای اعتماد اجتماعی بدان، از هر دو طیف زنان و مردان، باورمندان دینی و غیر دینی، بیشتر مقیم شهرهای بزرگ داخل کشور و برخی نیز ساکن خارج از کشور هستند.
۳- دسته سوم، مخالف هر نوع مذاکره ایران و آمریکا هستند. اما این دسته خود به دو گروه تقسیم میشوند: ۳-۱ گروهی که بیشتر طرفداران حاکمیت نظام جمهوری اسلامی و شیوهی حکمرانی آن هستند و دشمنی و مبارزه با آمریکا را بخش جدایی ناپذیر باورهای دینی و سیاسی خود و نشان همیشگی انقلاب اسلامی سال ۵۷ و نظام جمهوری اسلامی میدانند. موافقان این نظر شامل زن و مرد، گروههای سنی جوان تا سالمند، مقیم کلان شهرها یا شهرهای کوچک، دارای سطوح متفاوت طبقه اقتصادی هستند.
۳-۲ گروه دیگر مخالفان نظام جمهوری اسلامی در داخل و خارج از کشور هستند که از آن عبور کرده و آن را دارای شرایط اصلاح و تحول نمیدانند. آنها هر نوع مذاکره ایران و آمریکا را سبب، تقویت نظام حکمرانی و تداوم بقای آن و به تاخیر افتادن گذار از آن میدانند. نظامی که اعتماد اجتماعی شان بدان صفر است. در این گروه شاغلان و بازنشستگان مشاغل مختلف، فعالین سیاسی، ایرانیان مهاجر خارج از کشور از هر دو طیف زنان و مردان با تنوع باورهای سیاسی و از طبقات مختلف اقتصادی اما بیشتر در گروه سنی ۵۰ سال به بالا دیده میشوند.
۴- دسته چهارم، بخشی از جامعه است که ترکیبی از دسته نخست و گروه ۲-۳ از دسته سوم هستند. این گروه مذاکره برایشان اهمیتی ندارد و ممکن است با آن مخالف هم باشند اما از آن صحبت کرده و پیگیر آن هستند چون نفس مذاکره جمهوری اسلامی را #شکست آن در برابر الزام آمریکا برای مذاکره دانسته و به نوعی از این شکست #خرسند هستند، زیرا خود را آسیب دیده و رنج کشیده از شیوههای حکمرانی این نظام و سیاست مبارزه با آمریکای آن میدانند. این دسته بخش زیادی از جامعه را در برمیگیرد، شامل طبقه متوسط فقیر شده، از زنان و مردان، بیشتر از گروههای سنی بالاتر از ۴۰ سال و از هر دو طیف باورمندان دینی و غیردینی.
۵- دسته پنجم، بخشی از جامعه که نسبت به موضوع مذاکرات، بی تفاوت بوده و اساسا گویی این رخداد وجود ندارد. اخبار آن را دنبال نمی کنند و در فهرست مسائل و موضوعات مورد علاقه و اولویت دار ایشان نیست. بیشتر این گروه زنان و مردان از گروه سنی جوانی هستند از طبقه متوسط به بالا که از نظام جمهوری اسلامی، عبور کردهاند.
۶- دسته ششم شامل بخشی از جامعه است که موضوع مذاکرات برایشان، جدی و مهم است. اخبار آن را دنبال میکنند و دربارهی آن تحلیل و تفسیر ارائه میدهند. اما خیلی موافقتی با انجام مذاکرات ندارند و معتقدند با وجود جمهوری اسلامی و سیاستهایش در یک سوی این مذاکرات، هیچ نتیجهی مطلوبی برای جامعه ایران بدست نخواهد آمد. و تنها دستاورد خروجی این گفتوگو، مصالحه با واگذاری امتیازات فراوان به آمریکا به قیمت بقای نظام حکمرانی فعلی در ایران است. افراد این گروه بیشتر فعالین سیاسی، استادان دانشگاه، فعالین رسانههای داخل و خارج از کشور هستند.
✏️ در روز علوم اجتماعی سال ۱۴۰۲، بنا بر ضرورت و دلایلی، پیشنهاد تشکیل چند گروه علمی تخصصی در انجمن جامعه شناسی ایران را مطرح کردم: https://t.me/Sociologyofsocialgroups/1303 یکی از این گروهها جامعه شناسی مفاخر و مشاهیر ایران است.
در هفتهای که گذشت یکی از اندیشمندان و مفاخر ایران را که از دیار بیرجند در خراسان جنوبی بود از دست دادیم و از آن سو به همت بنیاد نخبگان در مراسمی از خدمات ارزشمند و انسانی یکی از مفاخر دیگر ایران از دیار سبز لاهیجان در گیلان تکریم و قدردانی به عمل آمد.
👈اندکی با این دو سرمایه انسانی ایران آشنا شویم: ۱- دکتر علی محمد ولوی، اندیشمندی جستجوگر، با اخلاق و رفتاری نیکو که به ویژه در زمینه اندیشه و تاریخ سیاسی و دینی؛ بسیاری از دانشجویان و افرادی که با او همکار بودند را به افقهای روشن و گستردهای رهنمون ساخت. با موافقت ایشان در سال ۱۳۷۲ به حوزه پژوهش و تحقیقات بنیاد شهید دعوت شدم. به جرات میتوانم بگویم در یک سال و اندی که به عنوان کارشناس در خدمت این استاد ارجمند و آگاه به عنوان مدیر کل دفتر پژوهشهای فرهنگی بودم، گویی در کلاس درس رفتار سازمانی و کاربرد دانش پژوهشی حضور داشتم. ایشان روزنهای از روشنی به سوی حقیقت جویی، دوری از تحریفهای پژوهشی، دقت و سختگیری در مطالعه و انتخاب مستندات، رواداری در همکنشی با باورهای متکثر، و ادب و صداقت در گفتار را به من و همکاران دفتر پژوهش هدیه کرد. دکتر علی محمد ولوی میان رشتهای تحصیل کرده بود، دانشآموخته دکترای علوم اجتماعی و دکترای تاریخ بود. مسلط بر علم کلام، حدیث، الهیات، و عرفان با احاطه بر زبانهای فرانسه، انگلیسی و عربی و منابع و مآخذ دست اول در این زمینه. وی بنیانگذار مرکز اسناد و آثار شهدای جنگ ویرانگر هشت ساله ایران و عراق با پیشنهاد استانداردهای مراکز آرشیوی کشتهشدگان جنگ در کشورهایی چون فرانسه، و نیز از مدیران برنامهریز اجرای طرح ملی فرهنگ اعلام شهدا در ایران بود که فرهنگنامهای منحصر بفرد در میان تمامی کشورهایی که درگیر جنگهای جهانی اول و دوم و سایر جنگهای معاصر بودهاند، شمرده میشود؛ از منظر گزینههای اطلاعات زیست نامهای، رعایت شیوه نامههای نگارش بدور از آرایههای ادبی کلیشهای و ایدئولوژیک، و نبود تبعیض در معرفی زیست نامهی شهدا از حیث سمت، تحصیلات، جایگاه سیاسی و نظامی و دینی و مذهبی. افسوس که متولیان وقت بنیاد شهید، اندیشمند آگاه و مدیر توانمندی چون ایشان را برنتافته و پس از یک سال و اندی او را با بهانههای گوناگون از مدیریت و فعالیت در دفتر پژوهشهای فرهنگی بنیاد، برکنار نمودند. ایشان استاد دانشگاههای تربیت مدرس و الزهرا بود و افزون بر کتاب ها و مقالات پژوهشی، دانشجویان و استادان بسیاری را بهعنوان سرمایههای انسانی پس از خود به یادگار گذاشته است. روانش شاد و یادش مانا.
۲- دکتر محمد صادق پیروز لاهیجی یکی دیگر از مفاخر متخصص و نیک کردار ایران است، که در کنار فعالیتهای تخصصی پزشکی به عنوان یک کنشگر اجتماعی و یک نیکوکار گرانمایه در استان گیلان شناخته میشود. ایشان به زادگاهش شهر لاهیجان بسیار علاقه داشته و دارد، از این رو بناهایی همچون درمانگاه و مدرسه و بیمارستان بزرگ دکتر پیروز را با سرمایه خود به همشهریان خویش هدیه داده است. وی بخشی از اموال خود در گیلان و تهران را در اختیار دانشگاه علوم پزشکی استان گیلان قرار داده است. باور به ارزشهاي اخلاقی در پزشكي، ياري سالمندان و حرمت استقلال ایران از توصيههای دکتر پيروز است. ایشان ساخت مدرسه و درمانگاه و بیمارستان را عبادت میداند. دکتر پیروز، چشم پزشکی حاذق است که سالها در بیمارستان فارابی به درمان بیماران و آموزش پزشکان پرداخت. وی هم از کلاس درس استادان نامآوری چون پروفسور شمس و دکتر قریب بهره برده و هم شاگردان متخصص و توانمندی در کسوت پزشک به سرمایههای انسانی ایران افزوده است. نام و یاد ایشان در کنار بزرگانی چون دکتر محمد معین، محمدعلی مجتهدی گیلانی، آذر اندامی، عنایت اله رضا، آرسن میناسیان؛ بر آسمان مفاخر این سرزمین همواره میدرخشد. سلامتی و عزت ایشان، مستدام باد.
🔺پیشاپیش از جملات و عبارات زشت و دور از ادبی که در متن زیر میخوانید، پوزش میخواهم. مسئولیت آن بر عهدهی گوینده آنهاست.
👈حسن رحیم پور ازغدی، عضو تقریباً ثابت شورای عالی انقلاب فرهنگی و استاد دانشگاه در شبکه ایکس نوشته است: "رئیس جمهور امریکا محل دقیق بوسه را برای متقاضیان روبوسی مشخص کرد. برای مشتاقان مذاکره و آشتی با پرزیدنت وقت مناسبی است» (خبر آنلاین، ۲۴ فروردین ۱۴۰۴).
👈 وی پیشتر نیز گفته بود: ما کسانی داشتیم که وقتی با انگلیسیها، آمریکاییها و فرانسویها روبرو میشدند، از شدت خنده، دهانشان را مثل اسب آبی باز میکردند ( خبر آنلاین، خرداد ۱۴۰۳).
👈 ایشان پیشتر از آن هم با اشاره به اینکه صدا و سیما نتوانسته در این سالها ۵۰ هنرمند متعهد تربیت کند، برخی هنرمندان را زباله و معتاد خواند و تاکید کرد، اکثر هنرمندانی که در شبکه سه و نسیم برنامه می ساختند، در حوادث ۱۴۰۱ به اسلام توهین کردند. وی با اشاره به گروهی از هنرمندان پیش از انقلاب، گفت که آنها پس از انقلاب عوض نشدند، بلکه عوضی شدند. این عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی همچنین ضمن اشاره به سلوک پروانه معصومی، با اشاره به کتایون ریاحی، گفت او و امثال او لباس هایشان را درآوردند ( تابناک، آذر ۱۴۰۲).
👈 عضو قدیمی شورای عالی انقلاب فرهنگی، در دههی هشتاد نیز طی اظهاراتی که از شبکه یک سیما پخش شد با اشاره به موضوع ازدیاد جمعیت و زاد و ولد در جامعه گفت: " هم اکنون برخی خانم ها می گویند بچه دار نمیشویم برای اینکه هیکلمون به هم می خوره. ای مرده شور ببره هیکلت رو. مگه هیکلت رو میخوای ببری آخرت؟ تو این هیکل رو می خوای چه کار؟ غیر از اینه که می خوای ببری تو قبر یا اینکه می خوای هیکلت رو ببری تو خیابون نشون بدی. استفاده هیکلت برای شوهرته و البته شوهرت برای توئه و برای بچه آوردن." (عصر ایران، تیر ۱۳۸۹).
چه بسیار از این کلمات و جملات زشت و دور از ادب سالهاست در رسانههای رسمی و ملی کشور ادامه داشته و بگوش میرسد…
🖍️ مولانا جلال الدین محمد بلخی در وصف ادب و مذمت بیادبی میگوید:
از خدا جوییم توفیق ادب بیادب محروم گشت از لطفِ رب بیادب تنها نه خود را داشت بَد بلک آتش در همه آفاق زد از ادب پرنور گشتهست این فلک وز ادب معصوم و پاک آمد مَلَک
◽دیگران نیز چه نیکو گفتهاند:
از بی ادبی کسی به جائی نرسید دریست ادب بهر گدائی نرسید
ادب را دوست دار و با ادب باش به قدر خویش دائم در طلب باش
🖍️کوبو آبه (زاده ۷ مارس ۱۹۲۴ - درگذشته ۲۲ ژانویه ۱۹۹۳) نویسنده، نمایشنامهنویس و عکاس ژاپنی بود. او از پیشگامان جریان آوانگارد در ژاپن بود. آثار وی که به بحران هویت در ژاپن پس از جنگ جهانی دوم میپرداختند توجه خوانندگان جهان را به خود جلب کرد. معروفترین رمان وی در ایران با نام «زن در ریگ روان» توسط مهدی غبرائی ترجمه و از سوی نشر نیلوفر منتشر شده است. ▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️ 📻 بریده ای از رمان #زن_در_ریگ_روان اثر #کوبو_آبه #انتشارات_نیلوفر منبع: رادیو شعر و داستان
اتحادیه جامعه شناسان ایرانی در تلگرام (اِجادَت)، فهرست زیر را در شاخههای گوناگون علوم اجتماعی تدارک دیدهاست. با انتشار آن در کانالهای مختلف، به ترویج بینش جامعهشناختی یاری برسانیم.
🌸🌱پنجشنبه ۱۴۰۳/۱/۲۱🌱🌸
✍عادل سجودی 🌸جستاری در جامعه شناسی 🆔@GILsociologist
✍بیتا مدنی 🌸مطالعات فمینیستی با رویکرد تفسیری پرگمتیستی 🆔@sociology_of_sport
✍علی نوری 🌸خانواده ایرانی و مسائل اجتماعی 🆔@iranian_familyy
✍اصغر ایزدی جیران 🌸مردمنگار 🆔@Mardomneghar
✍گیتی خزاعی 🌸جامعهشناسی محیط زیست، خانواده و سیاستگذاری اجتماعی 🆔@EnvironmentalSociology
✍ح.ا. تنهایی 🌸جامعهشناسی تفسیریپرگمتیستی، نظری و درمانی 🆔@hatanhai
✍مسعود زمانی مقدم 🌸نوشتهها، مقالات و دورههای آموزشی 🆔@masoudzamanimoghadam
✍مصلح فتاح پور 🌸تحلیل آسیب های اجتماعی 🆔@Analysisisocialproblems
✍مسعود زمانی مقدم 🌸روش و پژوهش کیفی 🆔@qualitative_methodology
✏️ دو روز پیش، از سوی چند صد تن از استادان دانشگاه، روزنامه نگاران، فعالین مدنی و سیاسی در حوزههای مختلف، بیانیهای صادر شد در قالب نامه به رئیس سازمان ملل و البته مخاطبان دیگری چون مجمع عمومی و کمیساریای عالی حقوق بشر سازمان ملل، دولت و ملت آمریکا و افکار عمومی جهانیان. موضوع این بیانیه اعتراض به تهدیدات رئیس جمهور آمریکا مبنی بر بمباران و حمله به ایران است. به عنوان یک شهروند ایرانی و یک کنشگر جامعه شناس در این کشور، نقدی در قالب چند نکته بر این بیانیه/نامه به ذهنم میرسد که لازم است در این شرایط پر اضطراب برای مردمان این سرزمین با شما دوستان و خوانندگان و نیز نویسندگان این بیانیه در میان بگذارم:
۱- به طور آشکاری منطقی و معنادار است مخاطب اصلی این نامه یا بیانیه نه متولیان خارج از کشور که حاکمیت جمهوری اسلامی و متولیان نظام حکمرانی داخل کشور باشد. این بزرگترین و #نخستین_اشتباه فاحش در صدور این نوشته است. علت این وضوح آشکار در انتخاب اشتباه مخاطب بیانیه، عاملیت حاکمیت نظام جمهوری اسلامی با سیاستگذاریهای کلان آن در رساندن و کشاندن ایران به شرایط و وضعیت فعلی است. شرایطی که برای ساکنان این کشور، دو سرنوشت اجباری رقم زده است؛ یکی زندگی در انسداد و اضطراب و بیعزتی و فراموشی رفاه و آسایش، و دیگری مهاجرت و فرار از این کشور در آرزوی رسیدن به رفاه و عزت و آسایش برای یک زندگی معمولی. سرنوشت اجباری به شیوه پناهندگان در داخل یا خارج از کشور برای قشرهای زیادی از مردمان این سرزمین. و البته شکلگیری طبقهای که از این وضعیت، دچار سودهای فراوان شده و در کمال آسایش و رفاه با امید به تداوم این شرایط، زندگی خود را پیش میبرد.
۲- گفتمان این بیانیه نه گفتمان جامعه مدنی که بسیار نزدیک به گفتمان رسمی نظام حکمرانی جمهوری اسلامی است. همان گفتمانی که وضعیت و شرایط فعلی کشور را بر ما ایرانیان تحمیل نموده است و این مهم، #دومین نکتهی پرسش برانگیز نوشتاری است که با نیت و باور وطن دوستی و نگرانی برای ایران شکل گرفته است.
۳- #سومین نکتهی مکتوم مانده و فراموش شده در این بیانیه که باید با گفتمان جامعه مدنی و شهروندان معترض و منتقد این کشور خطاب به حاکمیت و متولیان نظام حکمرانی جمهوری اسلامی با قاطعیت و یادآوری گناهی نابخشودنی در پیشگاه این ملت در این نوشتار بیان میشد؛ اشاره به سرمایههای انسانی و زیست محیطی و فرهنگی و تمدنی ایران بهعنوان نیروی نگاهبان و بازدارنده و حافظ تمامیت ارضی این سرزمین و استقلال و توسعه همهجانبه آن در برابر هر دولت یا کشور زیاده خواه و قلدر در سطح منطقه و جهان نسبت به ایران ماست نه اصرار بر توانمندی نظامی و هستهای که وضعیت کنونی را برایمان رقم زده و از سوی دیگر تمامی آن سرمایههای واقعی اشاره شده را به ورطهی بحران و زخم های فراوان رسانده است.
✏️ ما ایرانیان مثل هایی نغز داریم که میگوید: آقا آقا از خانه بلند میشود یا حرمت امامزاده به متولی آن است!
استادان و کنشگران مدنی گرامی و وطن دوست نویسنده و امضا کننده این بیانیه! اگر نظام حاکم در کشور ما با سیاستگذاریهای کلان منطقی و مدبرانه و تکیه بر سرمایههای انسانی و زیست محیطی و فرهنگی و تمدنی ایران عزیز و پهناور، حرمت این سرزمین و شهروندان آن را در طی چند دهه گذشته رعایت میکرد و پاس میداشت؛ اکنون هیچ قدرت در قالب دولت یا کشوری نمیتوانست ما را در چنین وضعیت بغرنج و پراضطرابی، #تهدید نماید. شما نشانی اشتباه دادهاید و عاملیت این وضعیت بغرنج و بحرانی این سرزمین را نادیده انگاشته و از مسئولیت و پاسخگویی، و جبران اینهمه زیان و آسیب به ملت، کنار گذاشتهاید! این همان چیزی است که شما باید بدان اعتراض میکردید و نکردید.
✏️همکار و دوست جوان جامعهشناس جناب محسن زمانی، بخشی از زندگینامه دکتر سعید مدنی جامعهشناس زندانی را در نوشتارم؛ تصحیح و بازنویسی نمود. با سپاس از توجه و دقت ایشان، پاراگراف زیر بهعنوان اطلاعات درست تقدیم خوانندگان و دوستان میشود:
« بازداشت نخست سعید مدنی در سال ۱۳۷۳ به مدت ۴۰ روز رخ داد. بازداشت ایشان در آن برهه که سردبیر مجله ایران فردا به مدیر مسئولی عزت الله سحابی بودند، به دلیل نگارش و انتشار مقاله انتقادی در رابطه با جنگ ایران و عراق بود.
بازداشت دوم در اسفند ۱۳۷۹ در منزل زنده یاد محمد بسته نگار به همراه برخی دیگر از اعضای شورای فعالان ملی _ مذهبی همچون بانو فاطمه گوارایی، آقایان محمد بسته نگار، دکتر رضا رئیس طوسی، محمد محمدی اردهالی، علیرضا رجایی، محمد ملکی، مسعود پدرام، حبیب الله پیمان و ... بود ».
۱۶- جزوهای با عنوان «صد سال و صد روز: درباره خیزش مهسا» که سال ۱۴۰۱ در زندان نگاشته شد.
✏️مطالعهی آثار دکتر سعید مدنی را به پژوهشگران و اندیشمندان مسائل ایران بهویژه به دانشجویان رشتههای جامعهشناسی، جرم شناسی، روان شناسی، علوم سیاسی؛ پیشنهاد و توصیه میکنم.
🍃 به امید آزادی سعید مدنی و شناخت دقیقتر و مستقیم او از راه پژوهشها و کنشهای جامعهشناسانه وی در میان مردم و زندگی معمولی روزمره.
📝📝« با سعید مدنی، جامعهشناس زندانی بیشتر آشنا شویم »/ ۱
👈بخش نخست
✏️در میان تصاویر نوروزی سال۱۴۰۴، عکسی است که خانواده جامعهشناس زندانی دکتر سعید مدنی برایش سفره هفت سین در پشت شیشه کابین ملاقات چیده بود. این تصویر برایم بهعنوان یک دانشآموخته جامعهشناسی و پژوهش گر این میدان، معنای بسیاری دارد: عشق، قدرت بی صدایان، همکنشی صمیمانه، همبستگی با نوروز، مقاومت مدنی خشونت پرهیز، هزینه انتقادی بودن جامعهشناسی، فرادستان قدرت مدار ناشکیبا، آرامش درون، و شور زندگی.
🔹در این روزها زیاد به سعید مدنی، کنش های جامعهشناختی او، برخورد متولیان حاکم با هشدارها و تحلیل های وی و آزادی پس از بیان برای یک دانشمند علوم اجتماعی؛ میاندیشم. و اینکه جامعه ما، چقدر سعید مدنی را میشناسد؟
به بهانهی ۱۴ فروردین، روزی که دکتر سعید مدنی پس از سپری کردن حدود یکسال از دوره ۹ ساله* محکومیت خود از زندان اوین به زندان دماوند انتقال داده شد، بر آن شدم تا کمی وی، آثار و پژوهش هایش را به دوستان و خوانندگان همراه معرفی کنم:
👈 سعید مدنی متولد ۱۳۳۹ جامعه شناس، جرم شناس و پژوهشگر اجتماعی است که به عنوان کنشگری با مسئولیت اجتماعی در عرصه عمومی و البته همواره با رویکرد جامعهشناسانه شناخته می شود. او چند رشتهای درس خوانده ( ریاضیات، روان شناسی، علوم تربیتی، جامعهشناسی و جرم شناسی) و حاصل کاوش جامعهشناختی او دربارهی ایران؛ آثاری دقیق و عمیق از موقعیت نظام اجتماعی در چند دههی اخیر است. وی عضو گروه مسائل و آسیبهای اجتماعی انجمن جامعهشناسی ایران و استاد و عضو گروه پژوهشی رفاه اجتماعی دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی، سردبیر فصلنامه علمی-پژوهشی رفاه اجتماعی و از بنیانگذاران نشریه توقیف شده ایران فردا بوده است. مدنی نخستین بار در اسفند ۱۳۷۸ همراه با برخی از اعضای شورای فعالان ملی- مذهبی بازداشت و به تحمل حبس محکوم شد و پس از آن در چند نوبت مجددا بازداشت و محکوم به زندان شده است.
🔹حسن رفیعی، دانشیار بازنشسته دانشکده علوم توانبخشی و سلامت روانی که سابقه همکاری چندینساله با سعید مدنی داشته چنین میگوید: « سعید مدنی در حالی بازداشت و زندانی است که پژوهشهای او میتوانست مانع از رخدادن رویدادهای کنونی در ایران شود. این روزها همه از خشونت مینالند و میگویند چه بر سر جامعه ایرانی آمده که به این روزگار دچار شده و این در حالی است که چند سال قبل سعید مدنی در پژوهشهایی درباره خشونت نسبت به این مسئله هشدار داده بود. آن پژوهشها در زمان خودش اجازه انتشار نیافتند و حالا کار به جایی رسیده که همه از خشونت مینالند. ویژگی استادانی همچون سعید مدنی این بود که رویدادهایی را پیشتر میدید که کسی نمیدید و درباره آن هشدار میداد. به جای شنیدن این هشدارها در زمان مناسب، اما مدام تلاش شد چهرههایی مانند او محدود شوند»( فرارو، دی ۱۴۰۱).
این نکتهای است که محمود بهزادیراد، وکیل سعید مدنی نیز به آن اشاره میکند: «سعید مدنی در زمان بازداشتش تاکنون سه بار محل مشورت ضابطان و مدیران بلندپایه یک وزارتخانه برای کنترل خشونت قرار گرفته و از او درباره خشونتهای موجود در جامعه چارهجویی کردند و مدنی هم در پاسخ گفته ابتدا باید خشونت دولتی متوقف شود و برای معترضان حقی در نظر گرفته شود»( همان).
✏️برخی از ویژگیهای سعید مدنی بهعنوان یک جامعهشناس و پژوهش گر:
۱- پژوهش محور بودن در مطالعات و تحلیل ها ۲- رعایت بیطرفی علمی و نداشتن سوگیری ۳- توصیف و تحلیل مسایل و پدیدههای نظام اجتماعی ایران بر اساس دادههای عینی و مشاهدات میدانی ۴- جسارت و شجاعت واکاوی مسائل و پدیدههای اجتماعی تابو و ممنوعه و تبدیل آنها به موضوعات پژوهشی و قابل بررسی اجتماعی مانند: روسپیگری، خشونت علیه کودکان، اعتیاد ۵- توانمندی و مهارت رعایت اخلاق حرفهای در پژوهشهای گروهی ۶- ایران دوستی و نگرانی برای این کشور ۷- آگاهی بخشی عمومی با زبان پژوهشی برای پیشگیری از آسیبهای اجتماعی به منظور بهبود و سلامت جامعه ۸- هشدار به حاکمیت و متولیان سیاستگذار برای نجات ایران با زبان علم انتقادی جامعهشناسی ۹- کنش و رفتار بر اساس رواداری، خشونت پرهیزی، فروتنی و منطق گفتوگو ۱۰- دوری از هیاهو و رفتارهای هیجانی، و کنشگری معطوف به هدف و عقلانیت
#مرضیه و #بنان #بوی_جوی_مولیان (چنگ رودکی) آهنگ #روح_الله_خالقی شعر #رودکی
بوی جوی مولیان آید همی یاد یار مهربان آید همی ریگ آموی و درشتی راه او زیر پایم پرنیان آید همی آب جیحون از نشاط روی دوست خنگ ما را تا میان آید همی ای بخارا! شاد باش و دیر زی میر زی تو شادمان آید همی میر ماه است و بخارا آسمان ماه سوی آسمان آید همی میر سرو است و بخارا بوستان سرو سوی بوستان آید همی آفرین و مدح سود آید همی گر به گنج اندر زیان آید همی
📝📝« اولویت بقای قدرت بر خواست خودیها در میدان مقاومت مدنی جامعه »
✏️ پیشتر از غوغای خودیها و سوءاستفاده از نام مردم، دین و قانون*؛ سخن گفتم. اکنون پس از ماجرای رویارویی نیروی انتظامی با تجمع کنندگان طرفدار اجرای مصوبه عفاف و حجاب و اعلان فرمانداری تهران در واکنش به فراخوان تجمع مقابل مجلس و تأکید وی بر این نکته که هرگونه تجمع یا تحصن در فضای باز، بدون دریافت مجوز رسمی، غیرقانونی است؛ ذکر چند نکته ضروری بنظر میرسد:
۱- در #نمایش_سیاسی گروهی از خودیها برای حفظ و بقای جایگاه و نقش خود در سپهر سیاسی کشور، پیروزی از آن مصلحت اندیشان فرادست قدرت مدار در حفظ و #بقای نظام حکمرانی؛ رقم زده شد.
۲- افزون بر نقش حفظ قدرت و مصلحت بقای نظام حکمرانی، نقش ماندگار و تاثیرگذار مقاومت مدنی بخش زیادی از جامعه بهویژه #زنان ایران؛ گام نخست نمادین رسیدن به آزادی و خروج از کنترل سبک زندگی را در تاریخ این سرزمین بنام خود بیادگار گذاشت.
۳- دیگر پیروز این میدان، خانوادههای ایرانی و بهویژه همراهی و همکنشی پدران و مادران و همسران در حمایت از حق انتخاب و پاسداشت آزادی در سبک زندگی زنان این سرزمین، است.
۴- پیروز دیگر میدان مقاومت مدنی و زیست روادارانه، #دینباورانی هستند که آنچه برای خود میپسندند - یعنی آزادی و اختیار در نوع پوشش و سبک زندگی - برای دیگر هموطنان خود در این کشور، پسندیده و با رواداری و احترام به حقوق شهروندی برابر، ادعای نادرست بازیگران نمایش سیاسی قدرت مدار را رد کرده و خود را از این نمایش دروغین، مضحک و خشونت ورزانه؛ دور ساختند و دوگانههای قطبی سازی همچون باححاب- بی حجاب/ خودی- غیرخودی/ دین دار- بیدین/ مردم- دشمن، را پوچ و بی معنا نمودند.
۵- تمامی #کنشگرانی که طی این پنج دهه از ۱۷ اسفند ۱۳۵۷ در اعتراض به اجباری شدن حجاب در ایران پس از انقلاب ۵۷، مطالبه #آزادی در #زندگی را فریاد زدند تا کنشگران و معترضان کوی دانشگاه ۷۸، جنبش سبز ۸۸، دی ۹۶، آبان ۹۸ و در نهایت خیزش/ جنبش #زنزندگیآزادی ۱۴۰۱ با #جانباختن مهسا امینی و چند صد تن از دختران و پسران معترض و مطالبه گر این سرزمین، #مجروح شدن تعدادی از آنان و #بازداشت و #زندانی شدن بسیاری از معترضین؛ در وادار کردن حاکمیت مبنی بر رویارویی با خودیهای گروه فشار - حتی موقت و مصلحت اندیشانه - نقش و تاثیر معنادار و عمیقی داشته و این نقش، فراموش ناشدنی است.
۶- جای خرسندی است که مقاومت مدنی بخش زیادی از جامعه؛ ادبیات گفتمانی خودیهای گروههای فشار را تغییر داده و به سمت مفاهیمی چون: مطالبهگری، حقوق شهروندی، قانون گرایی، آزادی تجمع براساس اصل ۲۷ قانون اساسی؛ متمایل کرده است. حتی اگر این تغییر گفتمان موقتی و نمایشی باشد، نشان دهندهی #قدرت تحول گرایانهی مقاومت مدنی جامعه و نویدبخش ورود به دوران جدیدی در نظام اجتماعی ایران است.
۱. هنر عشق ورزیدن (The Art of Loving) این کتاب به بررسی مفهوم عشق میپردازد و آن را به عنوان یک هنر معرفی میکند که نیازمند تمرین و یادگیری است. فروم عشق را به عنوان یک فعالیت فعال و خلاق توصیف میکند که شامل احترام، مسئولیت، شناخت و مراقبت از دیگران است. او بر این باور است که عشق تنها یک احساس نیست، بلکه یک عمل است که نیاز به تلاش و تعهد دارد.
۲. فرار از آزادی (Escape from Freedom) در این اثر، فروم به تحلیل آزادی و ترس از آن میپردازد. او استدلال میکند که در جوامع مدرن، با افزایش آزادی فردی، افراد ممکن است احساس تنهایی و بیمعنایی کنند و به همین دلیل به سوی دیکتاتوریها یا ساختارهای اجتماعی وابسته برگردند. این کتاب به بررسی چگونگی تأثیر آزادی بر روان انسان و تمایل او به وابستگی میپردازد.
۳. داشتن یا بودن (To Have or to Be?) فروم در این کتاب دو حالت وجودی را بررسی میکند: حالت «داشتن» و حالت «بودن». او معتقد است که فرهنگ مدرن بیشتر بر روی «داشتن» تمرکز دارد، که منجر به مصرفگرایی و رقابت میشود. در مقابل، حالت «بودن» بر تجربههای عمیق انسانی، خلاقیت و ارتباطات معنادار تأکید دارد. فروم پیشنهاد میکند که برای دستیابی به خوشبختی واقعی، باید به حالت «بودن» روی آورد.
۴. انسان برای خویشتن (Man for Himself) این کتاب به بررسی نیازهای انسانی و چگونگی برآورده شدن آنها در جامعه میپردازد. فروم بر این باور است که انسانها باید به دنبال تحقق خود و رشد شخصی باشند و نه صرفاً برآورده کردن نیازهای مادی. او همچنین به مسائلی مانند فردیت و هویت اجتماعی توجه میکند.
۵. جامعه سالم (The Sane Society) در اینجا فروم به نقد جامعه مدرن میپردازد و مشکلات روانی ناشی از زندگی در جوامع صنعتی را بررسی میکند. او بر این باور است که بسیاری از بیماریهای روانی ناشی از ناهماهنگی بین نیازهای انسانی و شرایط اجتماعی است. فروم پیشنهاد میکند که برای ایجاد یک جامعه سالم، باید بر روی روابط انسانی و ارزشهای انسانی تمرکز کرد.
۶. زبان از یاد رفته (Forgotten Language) کتاب به بررسی زبان ناخودآگاه و نمادهای موجود در خواب و رویا میپردازد. فروم بر این باور است که خواب و نمادهایی که در آن وجود دارد، میتوانند به ما اطلاعات عمیقتری درباره خودآگاهی، نیازها و احساساتمان ارائه دهند.
۷. آناتومی ویرانسازی انسان (The Anatomy of Human Destructiveness) در این اثر، فروم به تحلیل ریشههای خشونت و تخریب در انسان میپردازد. او تلاش میکند تا نشان دهد که رفتارهای مخرب نه تنها ناشی از غریزههای حیوانی بلکه تحت تأثیر عوامل اجتماعی و فرهنگی نیز قرار دارند.
مهمترین
نقدها
۱. نقدهای فلسفی برخی منتقدان بر این باورند که فروم به طور کلی به انسان به عنوان موجودی ذاتاً خوب و مثبت نگاه میکند و این دیدگاه ممکن است سادهانگارانه باشد. آنها معتقدند که این رویکرد نمیتواند به طور کامل پیچیدگیهای رفتار انسانی و انگیزههای منفی را توضیح دهد.
۲. نقدهای روانشناختی برخی روانشناسان به انتقاد از عدم استفاده کافی فروم از روشهای علمی و تجربی در تحلیلهای خود پرداختهاند. آنها بر این باورند که نظریات او بیشتر بر اساس فلسفه و نظریههای عمومی است تا تحقیقات تجربی و بالینی.
۳. نقدهای اجتماعی منتقدان اجتماعی ممکن است به این نکته اشاره کنند که فروم در تحلیلهای خود به شدت بر روی فردیت تأکید دارد و ممکن است از تأثیرات ساختاری و اقتصادی بر رفتار انسانها غافل باشد. این دیدگاه ممکن است در برخی موارد، تحلیلهای او را محدود کند.
۴. نقدهای فرهنگی برخی از منتقدان بر این باورند که فروم در نقد فرهنگ مدرن و مصرفگرایی، به نوعی تعمیمزده عمل کرده و نمیتواند به تنوع فرهنگی و تجربیات مختلف انسانها توجه کافی داشته باشد.
۵. نقدهای سیاسی برخی منتقدان ادعا میکنند که فروم در تحلیلهای خود درباره دیکتاتوری و آزادی، نتوانسته است به خوبی تفاوتهای تاریخی و فرهنگی میان جوامع مختلف را لحاظ کند. آنها ممکن است به این نکته اشاره کنند که راهحلهای او برای مشکلات اجتماعی، عملی و قابل اجرا نیستند.
۶. نقدهای مربوط به عشق و روابط انسانی برخی نسبت به دیدگاه فروم در مورد عشق و روابط انسانی انتقاد دارند و معتقدند که او ممکن است بیش از حد بر روی عشق بعنوان یک هنر تأکید کند و از پیچیدگیها و چالشهای واقعی روابط انسانی غافل شود.
👈در یک جمع بندی اهمیت نظریات او در ترکیبی است که از روانکاوی فروید، مارکسیسم و فلسفه اگزیستانسیالیسم ارایه داد.
✅ جایزه بهترین حکمرانی جهان در سالی که گذشت را به چه کسی تقدیم کنیم؟
🖍️حامد پاک طینت
اجازه دهید جایزه بهترین حکمرانی در سالی که گذشت را مشترکا به این سه شخصیت تقدیم کنیم
📌نارندرا مودی نخست وزیر هند - حکمرانی که ۷% رشد اقتصادی پایدار برای یک کشور ۱.۵ میلیارد نفری در سال گذشته را بعنوان سریعترین اقتصاد جهان، در کارنامه خود ثبت کرد. حاکمی که توانست از طریق ایجاد توازنی هوشمندانه در رابطه کشورش با دنیا، با سبقت از بریتانیا به پنجمین اقتصاد جهان تبدیل شود و برنده جذب سرمایه گذاری و آغاز یک برنامه مفصل گلوبال تحت عنوان Make in India از طریق توافق های تجاری گسترده با اروپا ، کشورهای عربی و همزمان با روسیه و آمریکا شود. هند تحت حکمرانی او در سالی که گذشت با رکورد ماهانه ۱۴۰ میلیارد دلار، معادل ۴۰% از تراکنشهای مالی دیجیتال، افتخار عنوان پادشاهی سیستم پرداخت دیجیتال در دنیا را کسب کرد و با ۹۱۱ میلیون کاربر اینترنت و روزی ۵ میلیون کاربر جدید دومین جامعه آنلاین جهان شد. هند تحت حکمرانی این مرد در سالی که گذشت توانست با فقط ۷۵ میلیون دلار و در حد ساختن یک فیلم بدون آسیب به بودجه آبادانی کشور، یکی از مهمترین برنامه های فضایی جهان را اجرایی کند. هند توانست با ۱۰۰ شرکت استارتاپی یونیکورن( ارزش هر یک بیش از ۱ میلیارد دلار) پس از آمریکا و چین در مقام سوم جهان قرار بگیرد . مودی در سالی که گذشت پروژه ۵۰۰ گیگاوات انرژی خورشیدی را که معادل نصف مصرف فعلی اروپاست بعنوان بزرگترین میزبان سرمایه گذاری خورشیدی از طریق خارجی ها کلید زد و با بودجه های مازاد در دست ۵۰۰ میلیون نفر هندی را تحت پوشش بیمه کامل قرار داد
📌لی هسینگ لونگ نخست وزیر سنگاپور - حکمرانی که به رغم بحرانهای منطقه ای و جهانی موفق به کاهش تورم به زیر ۴% همزمان با یک رشد اقتصادی ۳% برای مردم کشورش شد.او توانست با ایجاد یک مملکت امن برای سرمایه گذاری، سنگاپور را بعنوان قطب فناوری، نوآوری و مالی آسیا به جهانیان معرفی کند تا این کشور موفق به جذب بیشترین سرمایه از بزرگترین شرکتهای فناوری جهان شود. سنگاپور تحت مدیریت این شخصیت با ذخایر ارزی ۳۵۰ میلیارد دلار معادل ۷۰ هزار دلار به ازای هر شهروند بالاترین ذخایر ارزی دنیا را دارد و موفق شد با سرانه ۸۳ هزار دلار به رتبه سوم جهان در سرانه تولید ناخالص ملی برسد. سنگاپور امروز بعنوان یکی از امن ترین نقاط دنیا برای تجارت به دومین بندر شلوغ جهان تبدیل شده و در سهولت کسب و کار مقام اول دنیا را دارد. سنگاپور تحت مدیریت این رهبر جوان تبدیل به کم فساد ترین کشور آسیا و سلامت ترین کشور جهان شد و امید به زندگی مردمش را به دومین رتبه جهان رساند. لونگ توانست در بحران عمیق آبی که مواجه شده بود با شروع یک پروژه منحصر به فرد، ۴۰% از آب آشامیدینی مردم کشورش را از فاضلاب بازیافت کند و با وجود تراکم شهری نیمی از این کشور را سبز کند. سنگاپور در سالی که گذشت با نرخ قتل ۰.۲ نفر به ازای هر ۱۰۰ هزار نفر پایین ترین نرخ جرمهای شدید در دنیا را داشت و تحت رهبری او مفتخر به عنوان بهترین سیستم آموزشی جهان شد
📌کلودیا شینباوم رئیس جمهور مکزیک- شیرزنی که بالاترین رشد اقتصادی در کشورهای آمریکای لاتین را برای کشورش به ارمغان آورد و توانست از فرصت همسایگی با آمریکا، بزرگترین بازار جهان، برای مردمش تولید، اشتغال و رفاه بیافریند و برغم تهدیدات ترامپ با تدبیر و متانت و در آرامی از او برای مردمش امتیاز بگیرد. مکزیک تحت رهبری او تبدیل به بزرگترین صادرکننده جهان به آمریکا شد، بزرگترین صادرکننده خودروی جهان شد و توانست ۶۳ میلیارد دلار توسط شهروندانش به شکل حواله از آمریکا به کشورش دلار جذب کند. مکزیک تحت مدیریت او تبدیل به بزرگترین تولیدکننده و صادرکننده آووکادو و آبجوی دنیا شد و برغم تمام چالشهایی که داشت موفق به جذب ۴۰ میلیون گردشگر و درآمد ۳۰ میلیارد دلار در سال گذشته شد. شینباوم توانست در سالی که گذشت مکزیک را به هشتمین صادرکننده قطعات هوافضا تبدیل کند. بوئینگ و ایرباس امروز مشتریان مکزیک هستند
✏️در دید و بازدیدهای نوروزی سال ۱۴۰۴، و در میان تبریک های حضوری یا تلفنی سال نو، یک گزاره بطور مداوم تکرار میشود: « گرانی، تورم، فساد، و فقر؛ سبب حذف بسیاری از اجزای زندگی معمولی مردم شده است ».
مایهی شرمساری و درد و اندوه است که بزودی فقر چشمگیری میان انبوهی از ایرانیان به صورت یک همهگیری آشکار و بحرانی خود را نشان خواهد داد. شرمساری برای سیاستگذاران و متولیان نظام حکمرانی، و درد و اندوه برای مردمانی که سالهاست در وضعیت جنگی و بحرانهای اقتصادی و سیاسی و اجتماعی، زندگی میکنند و اکنون این نابسامانی و آشفتگی به اوج خود رسیده و در ورود به بهار و شکفتگی طبیعت و نو شدن سال، گویی در حال استقبال از فقر و نداری و گرفتاری و رنج بسیار هستند. استقبالی البته ناخواسته و تحمیلی به عنوان هدیه از خدمتگزاران خود، بجای رفاه و آسایش و آرامش و امنیت!
✏️باور کنیم ما در یک قدمی اپیدمی فقر هستیم! 🔺کافی است خود یا یکی از اعضای خانواده مان، بیمار شده و به خدمات جدی و اساسی دارو و درمان نیاز داشته باشیم!
🔺کافی است عضوی تازه متولد شود، یا کسی در خانواده از دنیا برود!
🔺کافی است عضوی از خانواده بخواهد ازدواج کند حتی بدون هیچ مراسم و جشن و برنامهای برای مشارکت شادی با بستگان و دوستان!
🔺کافی است یکی از وسایل منزل مان خراب شده و دیگر قابل استفاده نباشد، مانند یخچال، لباسشویی، جاروبرقی، بخاری، کولر، تلویزیون و وسایل ارتباطی مثل گوشی موبایل یا کامپیوتر!
🔺کافی است خودرو ما( اگر صاحب خودرو هستیم) خراب و نیاز به تعمیر داشته باشد!
🔺کافی است قرار باشد بستگان یا دوستانی در حد چند نفر از شهری دیگر مهمان خانه ما شوند!
🔺کافی است بخشی از خانه اشکال و ایرادی پیدا کند که نیاز به تعمیر داشته باشد مانند لوله کشی با سیم کشی!
🔹این شرایط بهیچ روی عادی نیست و شبیه وضعیت افرادی است که بصورت #پناهنده یا #مهاجر غیرقانونی به کشوری وارد شدهاند واز زندگی عادی و معمولی شهروندی، محروم هستند! حال همهی این شرایط اسفبار را برای گروههای خاص جامعه تصور کنیم، اوضاع بسیار بغرنجتر و دهشتناک تر است... خانوادههایی که اعضای معلول یا بیمارانی با شرایط خاص دارند، کارگران، بازنشستگان، کشاورزان، شاغلان غیررسمی مانند دستفروشان، خانوادههایی که سرپرست خانواده زندانی است و …
✏️ آنچه آشکار و قطعی است، ضرورت مداخلات اورژانسی در پیشگیری از سرعت گسترش و شدت این #اپیدمی ویرانگر است. سیاستهای پیشین و کنونی، قطعا از دایره این مداخلات بیرون است چون خود عامل ایجاد این بحران ها و تیرگیها وده و هست.
فرادستان قدرت مدار! باور کنیم اپیدمی ویرانگر فقر، در یک قدمی ماست! آن زمان دیگر نه از تاک نشانی خواهد ماند نه از تاکنشان...