Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Николаевский Ванёк
Николаевский Ванёк
Инсайдер UA
Инсайдер UA
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Николаевский Ванёк
Николаевский Ванёк
Инсайдер UA
Инсайдер UA
حسن معین - خودشناسی avatar

حسن معین - خودشناسی

تماس: t.me/mohaqeqmoein
غزلسرا:t.me/ghazalsarayemoein
درباره‌ی نویسنده‌ی کانال:t.me/MHMohaqeqMoein/3023
📝 مقالات:
در آکادمیا independent.academia.edu/Moein
در آرشیو جهانی
web.archive.org/web/20181129140342/http://www.moein.net:80
shorturl.at/tUZLt
🌹
TGlist 评分
0
0
类型公开
验证
未验证
可信度
不可靠
位置
语言其他
频道创建日期Черв 29, 2016
添加到 TGlist 的日期
Січ 24, 2025
关联群组

"حسن معین - خودشناسی" 群组最新帖子

转发自:
BBCPersian avatar
BBCPersian
‌🔻ویدیویی از نگینه امانقلوا، خواننده تاجیک، در تخت جمشید منتشر شده است که او را بدون حجاب اجباری و در حال خواندن ابیاتی از دفتر اول مثنوی معنوی مولانا نشان می‌دهد در حالیکه از این مکان باستانی در حال بازدید است.

به دلیل ممنوعیت خواندن زنان در ایران، بسیاری از خواننده‌های زن اجازه برگزاری کنسرت ندارند اما در شبکه‌های اجتماعی ویدیوهایی از خواندن خود منتشر می‌کنند.

حکومت ایران بارها سعی کرده است که با بازداشت یا بستن صفحات اجتماعی این خوانندگان، از فعالیت‌های آنها در فضای مجازی نیز جلوگیری کند. ‌

تاریخ ضبط این ویدیو مشخص نیست.
@BBCPersian
✅ فوتبال کثیف و مرگ اخلاقیات در ایران

🔸امروز بازی فوتبال استقلال با سپاهان یک آبروریزی کامل و روز مرگ اخلاق و جوانمردی در فوتبال بود استقلالی‌ها چند نفر می‌ایستند تا سپاهانی‌ها راحت گل بزنند.  گلها را ببینید که چگونه بازیکنان استقلال هیچ مزاحتمی برای بازیکنان سپاهان ایجاد نمی کنند. اگر نیمی از مردم ایران را استقلالی و نیمی دیگر را پرسپولیسی بدانیم عمل ناشرافتمندانه و ناجوانمردانه بازیکنان و کادر فنی استقلال تقریبا مورد تایید قریب به اتفاق هواداران آن یعنی نیمی از مردم ایران است که یک فاجعه اخلاقی محسوب می‌گردد. تا وقتی چنین روحیه داریم که بازی جوانمردانه نمی کنیم تا حالا که ما نتیجه دلخواه را نگرفته‌ایم رقیب اصلی ما نیز نتواند جایگاه مناسبی پیدا کند و باخت به یک رقیب درجه دوم را بر پیشی گرفتن رقیب درجه یک ترجیح می دهیم و اخلاق را فدای امیال می‌کنیم. نکته مهم اینکه پرسپولیس هم در شرایط مشابه احتمالا همینکار را می کرد.

🔸دو پرسش مهم اینست که آیا چنین مردمی لیاقت عدالت، توسعه، رشد، حکومت شایسته، پاک، مردم محور و نافاسد را دارند. آیا چنین فوتبال کثیفی اگر نباشد بهتر نیست ؟

https://t.me/homo_deuus 
🔹 گفت‌وگو با رکنا در روز جهانی خانواده

◽️دکتر فاطمه موسوی ویایه، جامعه‌شناس و پژوهشگر حوزه خانواده، در گفت‌وگو با خبرنگار اجتماعی رکنا، به مناسبت روز جهانی خانواده، نگاهی جامعه‌شناختی و تحلیلی به تحولات خانواده در ایران و جهان انداخته و وضعیت کنونی، نگرانی‌های سیاست‌گذاران، و نقش نهاد دولت در تنظیم سیاست‌های جمعیتی و خانوادگی را بررسی کرده است.

◽️موسوی ویایه گفت: « تغییرات ناشی از مدرنیته، تحولات اقتصادی، روندهای جهانی و تحولات اجتماعی، همگی باعث شده‌اند که خانواده سنتی پدرسالار و گسترده، دیگر کارایی گذشته را نداشته باشد. اما باید توجه کنیم که این دگرگونی به معنای «فروپاشی خانواده» نیست بلکه به معنای «تغییر شکل و تنوع اشکال خانواده» است. خانواده‌ها به دلیل تغییر در الگوهای ازدواج و انتظارات جدید از زندگی مشترک، شکننده‌تر شده‌اند. سطح باروری کاهش پیدا کرده، تعداد فرزندان در خانواده‌ها کمتر شده. مهاجرت، بالا رفتن سن جمعیت، افزایش طول عمر، همه این‌ها پیامدهایی دارند. یکی از پیامدهای کمتر دیده‌شده، کاهش روابط خویشاوندی است.

◽️وی افزود: یکی از مهم‌ترین توصیه‌ها این است که دولت‌ها باید انواع مختلف خانواده را به رسمیت بشناسند. باید خانواده‌ای که تصمیم دارد فرزند نداشته باشد را هم به رسمیت شناخت. باید خانواده‌ای را که فقط یک فرزند دارد، یا خانواده‌ای که به دلایل گوناگون تک‌والد است، به رسمیت شناخت. ما همچنین با نوع جدیدی از خانواده مواجه هستیم که به آن خانواده مرحله دوم گفته می‌شود. زن و مردی که هر دو سابقه ازدواج دارند و اکنون با فرزندان‌شان از روابط قبلی، تشکیل خانواده جدیدی داده‌اند. روابط درون این خانواده‌ها بسیار پیچیده است. فرزندان طلاق باید در این خانواده‌ها زندگی کنند و ما هنوز هیچ سیاست‌گذاری مشخصی برای حمایت از این کودکان نداریم. سیاست‌های ما معمولاً حول کاهش طلاق می‌چرخد. ما تلاش می‌کنیم با سخت کردن شرایط قانونی، طلاق را کم کنیم. اما این کار فقط به افزایش طلاق عاطفی منجر می‌شود.

◽️وی در خصوص بحث رشد جمعیت و گمراهی‌هایی که در این زمینه مطرح می‌شود گفت: اگر روند ۱۵۰ سال گذشته جمعیت ایران را بررسی کنیم، می‌بینیم که این روند کاملاً منطبق با تغییرات جهانی بوده. در سال ۱۳۰۰، جمعیت ایران حدود ۱۰ تا ۱۲ میلیون نفر بود و جمعیت جهان کمی بیش از یک میلیارد. سهم ایران از جمعیت جهان حدود یک صدم بود. اکنون که جمعیت جهان نزدیک به ۹ میلیارد شده و ایران هم نزدیک ۹۰ میلیون نفر است، نسبت‌ ما باز هم حدود یک‌صدم جمعیت جهان است. بنابراین تغییرات ما، در چارچوب تحولات جهانی است. مشکل ما، نه در روند کلی، بلکه در اعوجاجات کوتاه‌مدت است.

◽️در دهه شصت، ما شاهد یک جهش شدید جمعیتی بودیم؛ همان بیبی‌بوم پس از انقلاب و در دوران جنگ. این جهش، دولت را وادار کرد که در دهه‌های بعد، مدارس، دانشگاه‌ها، اشتغال و خدمات را برای این نسل تأمین کند. اما حالا، همان نسل در دهه‌های ۱۴۲۰ و ۱۴۳۰ به سالمندی می‌رسد و نیازهای درمانی، مراقبتی و اقتصادی این جمعیت سالمند، برای کشور چالش‌های بزرگی ایجاد خواهد کرد.

◽️موسوی ویایه ادامه داد: در موضوع سن ازدواج هم، ما با اعوجاج‌های شدید مواجه هستیم. میانگین سن ازدواج زنان در ایران حدود ۲۳.۵ سال است. اما این رقم میانگین، واقعیت‌ها را پنهان می‌کند. در استان‌هایی مانند سیستان و بلوچستان و خوزستان، با پدیده کودک‌همسری و کودک‌مادری مواجه‌ایم. در مقابل، در شهرهایی مثل تهران و اصفهان، شمار زیادی دختر مجرد بالای ۳۰ سال داریم. سیاست‌گذاری‌ها باید جامع باشند؛ به‌گونه‌ای که سن ازدواج در مناطق محروم بالا برود و در کلان‌شهرها کاهش پیدا کند.

◽️وقتی وضعیت اقتصادی دچار بحران می‌شود، کارکرد خانواده تحت تأثیر قرار می‌گیرد. در گذشته، مرد نان‌آور بود و زن نقش مراقبتی داشت. اما اکنون خانواده دیگر بنگاه اقتصادی نیست؛ مصرف‌کننده است و یک نان‌آور برای اداره خانواده کافی نیست. هزینه‌های مسکن و آموزش فرزندان آن‌قدر بالاست که زن نیز باید شاغل باشد. در اروپا، سیاست‌های خانواده بر محور تعادل میان اشتغال زنان و نرخ باروری تنظیم شده است. مهد کودک، مرخصی زایمان برای مردان، یارانه‌های فرزندآوری، همه در خدمت ایجاد تعادل میان کار و فرزند هستند. ما هم باید از این سیاست‌ها درس بگیریم. باید بپذیریم که نهاد خانواده در حال تغییر است؛ و این تغییر، نه تهدید، بلکه واقعیتی است که اگر درست مدیریت شود، می‌تواند به فرصت تبدیل شود.

متن کامل گزارش
.
پنجاه‌وسومین جلسه توسعه: آشنایی با کتاب «اقتصاد ایران و نهادها»، اثر «آزاده خرمی‌مقدم»

به روایت نویسنده کتاب

در کتاب اقتصاد ایران و نهادها، نظام باورها و عقاید سنتی در جامعه ایران، مورد نقد قرار گرفته است و اثرات سوء آن در ساختار اجتماعی سیاسی و اقتصادی معرفی شده‌اند. نویسنده کتاب، عصر صفوی (۹۰۷ تا ۱۱۴۸ هجری مصادف با ۱۵۰۱ تا ۱۷۲۱ میلادی) را برای این بررسی انتخاب کرده است و برای آن نیز دلایل قابل اعتنایی دارد.‌

به اتکای برخی از نظریه‌های توسعه، قرار گرفتن در مسیر توسعه، مستلزم تحول در نهادهاست. برای دستیابی به این مهم، شناخت ویژگی‌های نهادی جامعه که در طول تاریخ شکل گرفته‌اند و پیامدها و تاثیرات آن بر سیاست‌ها و نحوهٔ اجرای آن‌ها امری اجتناب‌ناپذیر است.

دسترسی به فایل صوتی جلسات:
جلسه اول / جلسه دوم / ...

@ArchiveOfLiberalism
.
🔖 چرا در ایران انقلاب نمی‌شود؟- مهدی خلجی - بهمن‌ ۱۳۹۷

🎥 «چرا در ایران انقلاب نمی‌شود؟»
🎧 بشنوید.

🎤✍️ مهدی خلجی

«چرا در ایران انقلاب نمی‌شود؟» عنوان مقاله‌ای است که سوم بهمن‌ماه سال ۱۳۹۷ در سایت رادیو فردا منتشر کردم. فکر کردم شاید بد نباشد با روخوانی این مقاله در کانال یوتیوب، نسخه‌ی صوتی‌اش را نیز در دسترس علاقمندان قرار بدهم.

✔️ دو بحث مرتبط با مقاله که امروز ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴ آقای خلجی انجام داد:

🎥 نقد اصلاح طلبی ‌‌دوگانه ی داخل نشین ، خارج نشین 🎧 بشنوید.

🎥 نقشِ عاملیت مردم در سیاست 🎧بشنوید.
🎥🎧 نقشِ عاملیت مردم در سیاست

🎤 مهدی خلجی - ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴
👀 جامعه‌شناسِ محترم! مدیریتِ کلانِ کشور، تابعِ سیاست‌های کلانِ کشور است!

✍️ حسن معین - ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴

اتفاقا سیاست های کلان کشور دانش‌آموزان را ماده خام در نظر گرفته‌اند. اقلا بیست سال است که رسما اعلام شده اما جامعه‌شناسان و عالمانِ امور آموزشی در خواب ناز و یا در خدمتِ نظام مشغول فعالیت‌های پژوهشی بودند. بی‌مسئولیتی فقط از مقاماتِ عالی و سیاسی نیست. دانشگاه‌ها انتظارات را برآورده نکردند. البته نهادها به هم مربوط هستند و مشکل ساختاری است. اما این حدِّ از رخوت در دانشگاه‌ها، نشانه‌ی ایراد در عوامل است.

هرچند مدارس کشور در اواخر اردیبهشت تعطیل شده و این بخشنامه ظاهرا برای سازمان دادن به برگزاری امتحانات خرداد ماه ابلاغ شده است. اما ناخواسته ذهنیتِ عدالت‌خواهانِ حکومتی در جیم الف را آشکار کرده است:

اطلاعیه وزارت آموزش و پرورش؛
📍مدارس یک‌نوبته: از ۶ صبح تا ۱۳، برنامه‌ریزی با خود مدرسه است.
📍مدارس دو‌نوبته: نوبت اول ۶ تا ۹:۳۰، نوبت دوم ۱۰ تا ۱۳:۳۰.
📍امتحانات نهایی پایه‌های ۱۱ و ۱۲: از ۲۸ اردیبهشت تا ۲۲ خرداد ۱۴۰۴، فقط در نوبت صبح.

با این معلمان و مدیران که ما داریم مدارس یک نوبته دولتی هم از حقشون برای  داشتن۷ ساعت آموزش و پرورش در روز  صرفنظر کرده تا عدالت بین دانش‌آموزان مدارس یک نوبته و دو نوبته برقرار گردد و از سه و نیم ساعت در روز فراتر نرود.


.
🎥🎧 پرسش و پاسخ با مهدی خلجی در بابِ خلیج فارس

🛎 مهدی خلجی در این جلسه یک ساعت و نیم به ‌برخی نقد و نظرها درباره‌‌ی مسأله‌ی خلیج فارس پرداخته‌ است.

📣 امشب دوشنبه ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴ ساعت هفت و نیم شب به وقت تهران در این لینک این بحث ادامه خواهد یافت. تحتِ عنوانِ: در باره‌ی خلیج فارس چگونه با هم حرف بزنیم؟
👳🏻‍♂️روحانیت به هیچ‌کدام از پرسش‌های اساسی جامعه پاسخ نداده است!

✍️ عباس عبدی - ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴

گرچه ۱۰۳سال از تاسیس حوزه علمیه قم می‌گذرد؛ ولی شاید به دلایل روشنی از جمله حوادث سال۱۴۰۱ برگزاری مراسم برای صدمین سال تاسیس این نهاد در آن سال، ممکن یا مناسب نبوده است؛ لذا به‌جای آن امسال این مراسم برگزار شده است.

هنگامی که انقلاب شد یکی از شعارهایی که رواج یافت، وحدت حوزه و دانشگاه بود. درباره معنای این وحدت توافق چندانی وجود نداشت؛ ولی این شعار نشان‌دهنده واقعیت جدا بودن این دو نهاد از یکدیگر بود؛ واقعیتی که در جوامع غربی به این شدت شاهد آن نبودیم و ریشه دانشگاه‌های مهم غرب، در مراکز علمی وابسته به کلیسا یا همان حوزه‌های علمیه مسیحیت بود.

در ایران و علی‌رغم تقدم تاسیس حوزه بر دانشگاه، هیچگاه حوزه نتوانست یا نخواست که پیشگام در آموزش دانش‌هایی جز فقه باشد؛ حتی از فلسفه نیز پرهیز می‌کردند و چه‌بسا با استادان فلسفه در حوزه مخالفت جدی داشتند.

جالب اینکه مجتهدین مسلم که به تعبیری می‌توانستند حقوق‌دانان برجسته‌ای هم باشند، نتوانستند حتی علم و دانش جدید حقوق را در حوزه‌ها تدریس کنند و دچار نوعی از رکود و انجماد در نظام آموزشی بودند.

این تصور در ابتدای انقلاب وجود نداشت و به همین دلیل هم پس از انقلاب تعدادی از دانشجویان و یا فارغ‌التحصیلان و حتی استادان دانشگاه وارد حوزه شدند؛ ولی خیلی زود از راه رفته پشیمان شدند و برگشتند و به‌جایش روحانیون عازم دانشگاه شدند و حتی سعی کردند که در قم دانشگاه تاسیس کنند و مدرک دانشگاهی بدهند و اغلب هم عنوان دانشگاهی برای خود انتخاب کردند.

به عبارت دیگر، این دانشگاه نبود که حوزوی شد بلکه این حوزه بود که سعی کرد خود را به صورت دانشگاه درآورد، و این را نمی‌توان نشانه موفقیت آن دانست؛ چون به اندازه کافی دانش‌آموختگان دانشگاهی داریم و کم هم نداریم. مشکل ما این است که حوزه فاقد آموزش به‌روز و کارآمدی است که بتواند مطابق ادعاهایش پاسخگوی نیازهای مردم و حکومت و حل مسائل کشور باشد.


بیاییم نگاهی منصفانه به دستاوردهای آن در نیم‌قرن اخیر بیندازیم. بزرگترین خروجی حوزه در تدوین قانون اساسی است که طبعاً ربطی به پس از انقلاب ندارد. واقعیت این است که روحانیت پیش از انقلاب در میان مردم بود و ادعای حل مسائل جامعه را داشت. ولی پس از انقلاب و در عمل معلوم شد که شناخت کافی از واقعیت‌های مبانی علمی حکومت‌داری و الزامات حکمرانی وجود ندارد.

مسئله اصلی ترس آنان از علم جدید بود. علم جدید چیزی جز روش علمی متفاوت از قدیم نبود. یکی از دلایلی که اغلب تحصیل‌کردگان حوزه و دانشگاه اعتبار و عنوان دانشگاهی را ترجیح می‌دهند، توجه آنها به اعتبار روش و‌ اهمیت منطق علمی است که در دانشگاه‌ها غالب است.

در اروپا طبابت و حقوق و فلسفه ارتباط نزدیکی با آموزه‌های الهیاتی داشتند و در نهایت نیز پزشکی و حقوق مدرن از دل آن بیرون آمدند و فلسفه هم همواره مرتبط با کلیسا و علمای مسیحیت بود؛ ولی در ایران نوعی عقب‌گرد در این زمینه‌ها را می‌بینیم.

ریشه طب مثلاً اسلامی علیه پزشکی مدرن را برخی روحانیون در قم آبیاری می‌کنند. این روش‌ها زیانی به علم پزشکی نمی‌زند، بلکه اعتبار آموزه‌‌های حوزوی را با سوال مواجه می‌کند. انواع خرافات عجیب و غریب که نوعی دکانداری است به نام دین و با لباس آن منتشر می‌شود و کسی هم مانع آنها نیست.

تقریباً کمتر مسئله‌ای است که فرد معتبری از آنان حاضر به گفت‌وگوی انتقادی شود ولی در همه حوزه‌ها نظرات یکسویه ارائه می‌دهند. گویی هیچ نظارتی بر آنان وجود ندارد. به‌شدت سیاست‌زده شده‌اند و استقلال آنها در برابر قدرت چون گذشته نیست و همین امر اعتبار اخلاق و نظرات آنان را با سوال‌های کلیدی مواجه کرده است.

دو عنصر پول و قدرت سیاسی بیش از ظرفیت جذب وارد این نهاد شده است؛ در نتیجه با این دو عنصر می‌کوشند که نارسایی‌های عناصر دیگر را جبران کنند. درحالیکه عامل قدرتمندی آنها همان عناصر تضعیف شده است که هیچ چیزی نمی‌تواند جایگزین آنها شود.


اگر سری به نمایشگاه کتاب زده شود، اعتبار ادعاهای مزبور درباره فقدان توانمندی‌های حوزه در پاسخ به مسائل روز جامعه معلوم خواهد شد که عملاً کتاب‌های حوزوی که به موضوعات مهم روز پاسخ دهند، در دسترس نیستند و هیچ‌کدام از پرسش‌های اساسی جامعه پاسخ داده نمی‌شود.

هرچند نیازی در رفتن به نمایشگاه کتاب هم نیست.
در زمینه جرم و مجازات و سیاست کیفری، در موضوع حقوق زنان و خانواده، در موضوع اصل و مبنای حکومت و شهروندی، در مسئله مهم سیاست‌های اقتصادی، بانکداری و پول، اخلاق و فلسفه آن و... کمتر پرسشی است که پاسخ ولو اجمالی و قابل‌اعتنا دریافت شود.


البته و حتماً دستاوردهایی بوده است؛ ولی قطعاً به نسبت انتظارات و مسئولیت‌ها و ادعاهای رسمی، این دستاوردها به‌شدت نامتوازن است.
روزنامه اینترنتی فراز: افزایش فردگرایی، کاهش همبستگی اجتماعی و جامعه مستعد شورش

نسخه کامل گفتگو با "رضا کلاهی" جامعه‌شناس
🔻بحران پنهان سالمندی در ایران چه پیامدهایی دارد؟🔻

🔵 وضعیت زندگی سالمندان ایرانی در سال‌های اخیر بیش از گذشته رو به وخامت گذشته است. افزایش خودکشی سالمندان یکی از پیامدهای این زندگی وخامت بار رو به رشد است. خودکشی در میان این گروه سنی از ۵ در صدهزار به ۱۲ در صد هزار نفر رسیده است. یعنی معادلِ معدل بین‌المللی خودکشی در جهان.

🔵 افزایش فقر و سخت شدن زندگی خانوادگی دو عامل مهم این وخامت است. آمار رسمی می‌گوید ۲۲ درصد از سالمندان در فقر مطلق به سر می برند و ۱۷ درصد آنان در وضعیت فقر شدید. خانواده هسته‌ای نیز دیگر قادر نیست خدمات دوران سالمندی را عرضه کند.

🔵 دست به دست دادن این عوامل سالمندان زیادی را به انزوا کشانده است. تغییر نقش و موقعیت اجتماعی در خانواده و حوزه کار و شغل، در کنار ناتوانی‌های ناشی از فقر به شرم اجتماعی از حضور انجامیده است. وقتی بر این‌ها، پرسش‌های مربوط به بی معنایی راه طی شده‌ی زندگی هم اضافه شود، احتمال خودکشی را تقویت می‌کند.

🔵این موضوعات و نیز خطوط اصلیِ راه‌‌هایی که کشورهای دیگر برای مقابله با بحران سالمندی در پیش گرفته‌اند، در این مصاحبه‌ی کوتاه در کمتر از ۵ دقیقه، مطرح شده است.

اگر دوست دارید، این جا 👇 کاملش رو ببینید!

https://youtu.be/38-1CQO1Wxw
توصیه‌های امبرتو اکو درباره‌ی نوشتن
۱. تو پروست نیستی. جمله‌های طولانی ننویس.
۲. زود زود پاراگراف جدیدی را شروع کن.
۳. هرچه به ذهن‌ات می‌آید را بنویس.
۴. اصرار نداشته باش که از فصل اول شروع کنی.
۵. هر اصطلاح جدیدی را که برای اولین بار به کار می‌بری توضیح بده.
@khalajich
🛎 گرامیداشت دکتر سعید مدنی

پنجشنبه ۲۵ اردیبهشت
ساعت ۲۱ ایران
ساعت ۱۹:۳۰ اروپا مرکزی


با حضور: ابوطالب آدینه وند، اردشیر امیرارجمند، امیر طیرانی، تقی رحمانی، حسن یوسفی اشکوری، حسین رزاق، حسین رفیعی، عبدالله مومنی، علیرضا رجایی، فاطمه گوارایی، فرج سرکوهی، کاظم کردوانی، کیوان صمیمی، مجتبی نجفی، محمد توسلی، محمد حبیبی، محمد حیدرزاده، محمد کریمی، محمدرضا نیکفر، محمود دردکشان، مسعود پدرام، مصطفی محب کیا، مطهره گونه‌ای

🔗 لینک جلسه در کلاب «برای فردای ایران »

@bfi1400
در آغوشِ خداوند!

هرگز در قلبم نتوانسته‌ام دو شخصیت عمیقاً جذاب را از هم جدا کنم که در جهانِ فانی بسیار از هم فاصله دارند و در جهانِ ابدی، یعنی در آغوشِ خداوند، با هم یکی‌اند. آنان همچون دو برادرند؛ سن‌فرانسیس آسیزی و آلبرت شوایتزر.

همان عشقِ لطیف و پُرشور به طبیعت. آنان روز و شب در قلب‌هایشان برادرمان خورشید را نیایش می‌کنند، خواهرانمان ماه، دریا و آتش را می‌ستایند. هر دو برگِ یک درخت را بر سرانگشتانشان می‌گیرند و معجزهٔ تمام خلقت را در آن می‌بینند.

همان شورِ محبت‌آمیزِ سرشار از احترام نسبت به هر چیزِ زنده و هر چیزی که نفس می‌کشد: انسان، مار، مورچه. زندگی برای هر دوی آنان مقدس است...

همان شفقت و مهربانی نسبت به هر چیزی که رنج می‌کشد. یکی از آنان جذامیان‌ِ سفیدپوست را برگزیده و دیگری جذامیانِ سیاه آفریقایی را، بی‌انتهاترین پرتگاه رنج و بدبختی...

همان جنون قدسی: انکارِ شادی‌هایِ زندگی، قربانی کردنِ مرواریدهای کوچک تا بتوان مرواریدِ بزرگ را به چنگ آورد، انتخاب سربالایی بین دو پرتگاه که به سوی جنون قدسی پیش می‌رود. با ارادهٔ آزاد خود، غیرممکن را انتخاب می‌کنند...

همان طنزِ خوشایند... خند‌ه‌ای که از اعماق قلب سبکبال‌شان به گوش می‌رسد...

همان عشقِ سوداوار به موسیقی. آنچه توماس چلائو دربارهٔ یکی گفت دربارهٔ دیگری هم صادق است: «دیواری بسیار نازک او را از فناپذیری جدا می‌کند. به همین دلیل آهنگِ قدسی را از میان دیوار شنید.» لذتی که هر یک از آنان با گوش کردن به این آهنگ احساس می‌کنند با خلسه یکی است...
و هر دو مالکِ سنگِ کیمیایِ فیلسوف‌اند که بی‌ارزش‌ترین فلزات را به طلا و طلا را به روح تبدیل می‌کنند....

دو سال پیش، پاییزی عمیقاً سن‌فرانسیسی را در آسیزی گذراندم. تنها در جاده‌ٔ بالای دشت مقدس اومبریا راه می‌رفتم، لب‌فروبسته به زمینی که شادمان زیر انوارِ خورشیدِ مهربان گسترده شده بود زُل زدم. زمین وظیفه‌اش را به انجام رسانده بود. گندم را به انسان داده، و جو و کاه را به الاغان و رمه‌های گاو و گوسفند. میوه‌هایی به شیرینی عسل بر درخت‌های تاک و انجیر آویخته بود. بر مبنای قانون ابدی، او مراحل زایمان و درد را با صبر و قطعیت پیموده بود و عاقبت به برداشتِ محصولِ پُربارِ فضیلت خود در پاییز رسیده بود.

آنجا در آسیزی بود، در شُکوه این پاییز زیبا که من برای اول‌بار این دو برادر را دیدم (با چشم‌های خود دیدم) که دست در دست هم زیر درخت‌هایی پُر از زیتون‌هایِ کوچکِ سبز راه می‌رفتند...
به همین دلیل بعد از ترک آسیزی و شروع کتابم دربارهٔ سن‌فرانسیس، می‌توانستم حضور آلبرت شوایتزر را حس کنم که بر بالای سرم خم شده بود، ذهن و دستم را هدایت می‌کرد. اگر قرار بود کتابی درباره‌ی آلبرت شوایتزر بنویسم، آن‌وقت یقیناً این سن‌فرانسیس بود که بر بالای سرم خم می‌شد و زندگی برادرش را به من دیکته می‌کرد. به این ترتیب، آلبرت شوایتزر به من کمک کرد تا این کتاب را بنویسم که پُر است از رنج و شادی و با آنچه میوه‌ی غایی است، با قطعیت....

سن‌فرانسیس آخرین روحِ قرون وسطایی و اولین روح دورانِ رنسانس بود. در دنیای معاصری که ما زندگی می‌کنیم، پٔر از زشتی، جهل و بی‌عدالتی، شاید آلبرت شوایتزر اولین روح رنسانس جدید باشد! اگر مقرر است که این زمین تاب آورد، این مرد الگوی بشریت آینده را پیشاپیش تصویر می‌کند. آلبرت شوایتزر تسلایی بزرگ در میان ماست. رحمت خداوند بر او باد. او اعتماد به انسانِ از گل‌سر‌شته‌یِ خدای‌گونه را در ما به وجود می‌آورد.

▪️نیکوس کازانتزاکیس: تألیف هلن کازانتزاکیس، ترجمهٔ فرزانه قوجلو، نشر ماهریس، ص ۶۵۶.

@irajrezaie

记录

24.01.202523:59
611订阅者
17.03.202517:00
400引用指数
01.01.202523:59
83每帖平均覆盖率
11.02.202508:46
40广告帖子的平均覆盖率
13.02.202523:59
28.57%ER
02.05.202519:57
7.43%ERR
订阅者
引用指数
每篇帖子的浏览量
每个广告帖子的浏览量
ER
ERR
СІЧ '25ЛЮТ '25БЕР '25КВІТ '25ТРАВ '25

حسن معین - خودشناسی 热门帖子

转发自:
زايــش avatar
زايــش
10.05.202501:30
📚 تذکره الاولیا ( فایل متنى👆🏻 )
شیخ فرید‌الدین عطار نیشابوری

تذکره‌الاولیاء کتابی عرفانی است به نثر ساده و قسمت‌هایی به مسجع، در شرح احوال بزرگان، اولیا و مشایخ صوفیه، نوشتۀ فریدالدین عطار نیشابوری.
عطار در این کتاب كه مشتمل است بر مقدمه و ۷۲ باب، به زندگی، حالات، اندیشه‌ها و سخنان یکی از عارفان و مشایخ تصوف می‌پردازد، و ذکر مکارم اخلاق، مواعظ و سخنان حکمت‌آمیزشان در این کتاب آورده است.

پرسیدند که؛ به چه توان شناخت که خدای تعالی از ما راضی است یا نِی؟
گفت: اگر تو راضی باشی از او، نشان است که از تو راضی است.

تذکرةالأولیاء_عطار
ذکر یحیی معاذ رازی


🎙️ فايلهاى صوتى تذكره الاولياء 👇🏻
@Attar_Archive


@Zayesh
13.05.202508:36
👀 جامعه‌شناسِ محترم! مدیریتِ کلانِ کشور، تابعِ سیاست‌های کلانِ کشور است!

✍️ حسن معین - ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴

اتفاقا سیاست های کلان کشور دانش‌آموزان را ماده خام در نظر گرفته‌اند. اقلا بیست سال است که رسما اعلام شده اما جامعه‌شناسان و عالمانِ امور آموزشی در خواب ناز و یا در خدمتِ نظام مشغول فعالیت‌های پژوهشی بودند. بی‌مسئولیتی فقط از مقاماتِ عالی و سیاسی نیست. دانشگاه‌ها انتظارات را برآورده نکردند. البته نهادها به هم مربوط هستند و مشکل ساختاری است. اما این حدِّ از رخوت در دانشگاه‌ها، نشانه‌ی ایراد در عوامل است.

هرچند مدارس کشور در اواخر اردیبهشت تعطیل شده و این بخشنامه ظاهرا برای سازمان دادن به برگزاری امتحانات خرداد ماه ابلاغ شده است. اما ناخواسته ذهنیتِ عدالت‌خواهانِ حکومتی در جیم الف را آشکار کرده است:

اطلاعیه وزارت آموزش و پرورش؛
📍مدارس یک‌نوبته: از ۶ صبح تا ۱۳، برنامه‌ریزی با خود مدرسه است.
📍مدارس دو‌نوبته: نوبت اول ۶ تا ۹:۳۰، نوبت دوم ۱۰ تا ۱۳:۳۰.
📍امتحانات نهایی پایه‌های ۱۱ و ۱۲: از ۲۸ اردیبهشت تا ۲۲ خرداد ۱۴۰۴، فقط در نوبت صبح.

با این معلمان و مدیران که ما داریم مدارس یک نوبته دولتی هم از حقشون برای  داشتن۷ ساعت آموزش و پرورش در روز  صرفنظر کرده تا عدالت بین دانش‌آموزان مدارس یک نوبته و دو نوبته برقرار گردد و از سه و نیم ساعت در روز فراتر نرود.


.
12.05.202505:39
👳🏻‍♂️روحانیت به هیچ‌کدام از پرسش‌های اساسی جامعه پاسخ نداده است!

✍️ عباس عبدی - ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴

گرچه ۱۰۳سال از تاسیس حوزه علمیه قم می‌گذرد؛ ولی شاید به دلایل روشنی از جمله حوادث سال۱۴۰۱ برگزاری مراسم برای صدمین سال تاسیس این نهاد در آن سال، ممکن یا مناسب نبوده است؛ لذا به‌جای آن امسال این مراسم برگزار شده است.

هنگامی که انقلاب شد یکی از شعارهایی که رواج یافت، وحدت حوزه و دانشگاه بود. درباره معنای این وحدت توافق چندانی وجود نداشت؛ ولی این شعار نشان‌دهنده واقعیت جدا بودن این دو نهاد از یکدیگر بود؛ واقعیتی که در جوامع غربی به این شدت شاهد آن نبودیم و ریشه دانشگاه‌های مهم غرب، در مراکز علمی وابسته به کلیسا یا همان حوزه‌های علمیه مسیحیت بود.

در ایران و علی‌رغم تقدم تاسیس حوزه بر دانشگاه، هیچگاه حوزه نتوانست یا نخواست که پیشگام در آموزش دانش‌هایی جز فقه باشد؛ حتی از فلسفه نیز پرهیز می‌کردند و چه‌بسا با استادان فلسفه در حوزه مخالفت جدی داشتند.

جالب اینکه مجتهدین مسلم که به تعبیری می‌توانستند حقوق‌دانان برجسته‌ای هم باشند، نتوانستند حتی علم و دانش جدید حقوق را در حوزه‌ها تدریس کنند و دچار نوعی از رکود و انجماد در نظام آموزشی بودند.

این تصور در ابتدای انقلاب وجود نداشت و به همین دلیل هم پس از انقلاب تعدادی از دانشجویان و یا فارغ‌التحصیلان و حتی استادان دانشگاه وارد حوزه شدند؛ ولی خیلی زود از راه رفته پشیمان شدند و برگشتند و به‌جایش روحانیون عازم دانشگاه شدند و حتی سعی کردند که در قم دانشگاه تاسیس کنند و مدرک دانشگاهی بدهند و اغلب هم عنوان دانشگاهی برای خود انتخاب کردند.

به عبارت دیگر، این دانشگاه نبود که حوزوی شد بلکه این حوزه بود که سعی کرد خود را به صورت دانشگاه درآورد، و این را نمی‌توان نشانه موفقیت آن دانست؛ چون به اندازه کافی دانش‌آموختگان دانشگاهی داریم و کم هم نداریم. مشکل ما این است که حوزه فاقد آموزش به‌روز و کارآمدی است که بتواند مطابق ادعاهایش پاسخگوی نیازهای مردم و حکومت و حل مسائل کشور باشد.


بیاییم نگاهی منصفانه به دستاوردهای آن در نیم‌قرن اخیر بیندازیم. بزرگترین خروجی حوزه در تدوین قانون اساسی است که طبعاً ربطی به پس از انقلاب ندارد. واقعیت این است که روحانیت پیش از انقلاب در میان مردم بود و ادعای حل مسائل جامعه را داشت. ولی پس از انقلاب و در عمل معلوم شد که شناخت کافی از واقعیت‌های مبانی علمی حکومت‌داری و الزامات حکمرانی وجود ندارد.

مسئله اصلی ترس آنان از علم جدید بود. علم جدید چیزی جز روش علمی متفاوت از قدیم نبود. یکی از دلایلی که اغلب تحصیل‌کردگان حوزه و دانشگاه اعتبار و عنوان دانشگاهی را ترجیح می‌دهند، توجه آنها به اعتبار روش و‌ اهمیت منطق علمی است که در دانشگاه‌ها غالب است.

در اروپا طبابت و حقوق و فلسفه ارتباط نزدیکی با آموزه‌های الهیاتی داشتند و در نهایت نیز پزشکی و حقوق مدرن از دل آن بیرون آمدند و فلسفه هم همواره مرتبط با کلیسا و علمای مسیحیت بود؛ ولی در ایران نوعی عقب‌گرد در این زمینه‌ها را می‌بینیم.

ریشه طب مثلاً اسلامی علیه پزشکی مدرن را برخی روحانیون در قم آبیاری می‌کنند. این روش‌ها زیانی به علم پزشکی نمی‌زند، بلکه اعتبار آموزه‌‌های حوزوی را با سوال مواجه می‌کند. انواع خرافات عجیب و غریب که نوعی دکانداری است به نام دین و با لباس آن منتشر می‌شود و کسی هم مانع آنها نیست.

تقریباً کمتر مسئله‌ای است که فرد معتبری از آنان حاضر به گفت‌وگوی انتقادی شود ولی در همه حوزه‌ها نظرات یکسویه ارائه می‌دهند. گویی هیچ نظارتی بر آنان وجود ندارد. به‌شدت سیاست‌زده شده‌اند و استقلال آنها در برابر قدرت چون گذشته نیست و همین امر اعتبار اخلاق و نظرات آنان را با سوال‌های کلیدی مواجه کرده است.

دو عنصر پول و قدرت سیاسی بیش از ظرفیت جذب وارد این نهاد شده است؛ در نتیجه با این دو عنصر می‌کوشند که نارسایی‌های عناصر دیگر را جبران کنند. درحالیکه عامل قدرتمندی آنها همان عناصر تضعیف شده است که هیچ چیزی نمی‌تواند جایگزین آنها شود.


اگر سری به نمایشگاه کتاب زده شود، اعتبار ادعاهای مزبور درباره فقدان توانمندی‌های حوزه در پاسخ به مسائل روز جامعه معلوم خواهد شد که عملاً کتاب‌های حوزوی که به موضوعات مهم روز پاسخ دهند، در دسترس نیستند و هیچ‌کدام از پرسش‌های اساسی جامعه پاسخ داده نمی‌شود.

هرچند نیازی در رفتن به نمایشگاه کتاب هم نیست.
در زمینه جرم و مجازات و سیاست کیفری، در موضوع حقوق زنان و خانواده، در موضوع اصل و مبنای حکومت و شهروندی، در مسئله مهم سیاست‌های اقتصادی، بانکداری و پول، اخلاق و فلسفه آن و... کمتر پرسشی است که پاسخ ولو اجمالی و قابل‌اعتنا دریافت شود.


البته و حتماً دستاوردهایی بوده است؛ ولی قطعاً به نسبت انتظارات و مسئولیت‌ها و ادعاهای رسمی، این دستاوردها به‌شدت نامتوازن است.
10.05.202507:09
👀 چرا نمی‌توانیم با فساد مبارزه کنیم؟

✍️ عباس عبدی، فیاض زاهد و محمد مهاجری
- شنبه - ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۴

🔶 صفحه یک از دو

تنگناها و كمبودهايي كه از نخستين ماه‌هاي آغاز جنگ تحميلي پديدار شد، به ناگزير اقتصاد كشور را به سمتي هدايت كرد كه بعدها به آن اقتصاد كوپني گفته شد. اين وضعيت هرچند مانند خود جنگ تحميلي بود و حتي مي‌توان گفت اداره آن هنرمندي به شمار مي‌رفت، اما همزاد آن يك اتفاق ناپسند هم به وجود آمد كه زايش يك نوع فساد بود. كوپن فروشي و حتي احتكار، فقط ظاهر اين اتفاق را نشان مي‌داد. برخورد با آن هم صرفا به دستگيري چند كوپن فروش كه شايد به نان شب‌شان هم محتاج بودند، خلاصه مي‌شد و گاهي هم مثلا انباري با يكي، دو تن قند و شكر يا روغن كشف مي‌شد و اخبارش نيز به اندازه لازم و كافي در تلويزيون و روزنامه‌هاي وقت بزرگنمايي يا حتي واقع‌نمايي مي‌شد.

قصه واقعي اما اصلا اين نبود؛ چنين مواجهه‌هايي كه از سوي سازمان تعزيرات صورت مي‌گرفت هرچند احساس عدالتخواهي جامعه را راضي نگه مي‌داشت اما سرپوش نهادن بر فسادهاي واقعي به حساب مي‌آمد. كسي منكر آن نيست كه شايد اقتصاد دولتي با حداكثر كنترلي كه توسط حاكميت اعمال مي‌شد، تنها راه اداره كشور بود. نگاه چپ حاكم بر سياست آن دوره نيز همين اقتضا را داشت.
همين امر ناگزير، مفسده‌اي به نام رانت و فساد ناشي از آن را در پستوها پنهان مي‌كرد و ضرورت‌هاي جنگ و پنهانكاري‌هايي كه مسوولان ضرورتش را توجيه مي‌كردند به حياط خلوتي تبديل شد كه مفسدان اقتصادي را قدم به قدم به سوي مسلط كردن بر اقتصاد كشور راه برد.

آن هنگام نه درآمدهاي كشور، آنچناني بود و نه راه‌هاي فساد متعدد شده بود و نه سرشت اكثريت قاطع مسوولان، وجود فساد را مي‌پذيرفت. به همين دلايل، فساد نتوانست ريشه‌هاي ستبر و قوي بدواند اما نمي‌توان انكار كرد كه همان شرايط، نشاي فساد را دست‌كم به صورت گلخانه‌اي پرورش داد.

گذشت زمان همان بوته‌هاي كوچك را رشد داد و هنگامي كه زمينه و بستر براي فسادهاي بزرگ آماده شد، چنان درختان تنومندي به بارآورد كه امروز بركندن ريشه‌هاي آن بسيار مشكل و در حد محال است. بدتر آنكه برخي از مسوولان و دستگاه‌هاي اجرايي چنان به آن آلوده شده‌اند كه پالودن اقتصاد از فساد، از عهده هيچ نهادي حتي يك قوه قضاييه مستقل و كارآمد برنمي‌آيد.


اين روند در دوران پس از جنگ شكل پيچيده‌تري به خود گرفت. دوران سازندگي ساختار سياسي تصميم به نوعي تغيير راهبرد و‌ نگاه متفاوت به سبك و نوع زندگي گرفت. ارزش‌هاي اجتماعي تغيير كرد.
عصر مجاهدت و شهادت در ضرورت تحول اجتماعي جاي خود را به رفاه و سازندگي داد. برخي در چرخ دنده اين تغييرات گير كردند، عده‌اي از شرايط جديد بهره بردند و‌ تعارضات جديدي در كنش، ماهيت و ‌راهبرد رخ داد.

اوج آن به اختلافاتي باز مي‌گشت كه نمادهاي آن را در برنامه چهارم شاهد بوديم. ضرورت تغييرات راهبردي در دوران پس از جنگ و استراتژي اقتصاد سياسي دولت مستقر لزوم سرمايه‌گذاري و تقويت بخش‌هاي غيردولتي را ضروري مي‌انگاشت.
لذا تغيير راهبردها منجر به پيدايش گروه‌هاي جديد اقتصادي و البته طبقه نوكيسه جديدي شد. برخي از مجاهدان و‌ انقلابيون ديروز يا از سر ضرورت يا از سر درايت! به ورطه اقتصاد غلتيدند. تسلط به اطلاعات و ارتباطات فراقانوني امكاني را به آنها داد كه ديگران از آن بي‌بهره بودند.

ضرورت تقويت بخش خصوصي و لزوم بهره‌وري از سرمايه‌گذاري خارجي يك اصل بود؛ اما فقدان ساز و كار شفاف، نبود يك نظارت جامع و قوانين همه شمول در كنار
ورود نهادهاي امنيتي و نظامي به امر اقتصاد، رقابت نامتوازني را رقم زد. آنچه متولد مي‌شد بازتاب تلاش يك طبقه قديم نبود، بلكه طبقه جديدي با تكيه بر قدرت اطلاعاتي و سياسي شكل گرفته بود كه بخش خصوصي واقعي امكان رقابت با آن را نداشتند.

انقلاب براي گسترش توسعه سياسي و مشاركت افزونتر پديد آمده بود، اما بنا بر سنت همه انقلاب‌ها دولت‌هاي متمركز و مداخله‌گري متولد شده بودند. مرحوم هاشمي معتقد به توسعه آمرانه بود. سرعت چنين توسعه‌اي مطلوب است، اما اشكال بزرگش فقدان شفافيت و نظارت نهادهاي مستقل و رشد متوازن دموكراسي بود.

در طي اين سال‌ها بايد اعتراف كرد شرايط نه آن طور كه انقلابيون آرزو مي‌كردند رخ نمود و نه آن گونه كه خواست بروكرات‌ها بود. در اين ميانه سخن گفتن از فساد هم واجد تبعاتي شد.
09.05.202518:24
🎧 پادکست تحلیلِ عبدالله شهبازی از حادثه ۷ اکتبر ۲۰۲۳ در زمان وقوع و پیش‌بینی تحولات منطقه پس از آن.

خلاصه نظرات شهبازی و ساختِ پادکست توسطِ هوشِ مصنوعی Google NotebookLM

May 9, 2025

صداها، صدای هوشِ مصنوعی به زبان فارسی است.

@abdollahshahbazi
11.05.202518:08
توصیه‌های امبرتو اکو درباره‌ی نوشتن
۱. تو پروست نیستی. جمله‌های طولانی ننویس.
۲. زود زود پاراگراف جدیدی را شروع کن.
۳. هرچه به ذهن‌ات می‌آید را بنویس.
۴. اصرار نداشته باش که از فصل اول شروع کنی.
۵. هر اصطلاح جدیدی را که برای اولین بار به کار می‌بری توضیح بده.
@khalajich
02.05.202504:36
🎧 معرفی کتابِ سیاستهای جنسیتی در ایران مدرن اثر ژانت آفاری - قسمت چهارم

🎤 ارائه دهنده میترا حقیقت در پادکست گذرگاه

✔️ نکته معین

با تشکر از زبانِ ترویجی خانم حقیقت و کارِ گروهی عزیزان در پادکست گذرگاه. هر چهار جلسه ارائه خانم حقیقت را شنیدم. بنظرم قابل قبول تا خوب و حتی خیلی خوب بوده. ارائه ترویجی دارند. کتاب را نخواندم که آیا ارقام و آمار دارد و یا ندارد و یا به زبان علمی نوشته شده یا زبان ترویجی. اما ارائه‌ی صمیمانه‌ی ایشان که با اشاره به تجارب شخصی و زندگی زیسته خود در ایران و خارج از ایران صورت می‌گیرد به نظر من که خودم پژوهشگر در همین قلمرو و برخی حوزه‌های دیگر هستم و 64 سال هم دارم بسیار جذاب و قابل استفاده برای مخاطبان شبکه‌های اجتماعی است.

ارائه و زبان علمی در این شبکه‌ها مفید نیست. به همین نحوه خاطره‌گویانه و زبان صمیمی بسیار مفیدتر است. سایر پادکست‌ها هم اگر به همین روش ارائه شوند؛ تاثیرگزارتر خواهند بود. البته کم و بیش همین طور هستند. اما وقتی این طرز ارائه ،روش گردد؛ کارائی و اثر بخشی پادکست‌ها با توجه به غلبه فرهنگِ شفاهی در فرهنگِ ما ایرانیان، بیشتر خواهد شد.

🔗 لینک قسمت‌های اول تا سوم
03.05.202507:51
چرا باید ادبیات خواند

🎥 «١٩٨۴»، رُمانِ جورج اورول، + امسال هفتادویک‌ ساله شد. این اثر با آوازەی عالمگیرش، نه فقط تحسینِ اغلبِ خوانندگان ادبیّات و منتقدان ادبی که توجّه صاحبنظرانِ فلسفه و علوم انسانی را هم‌چنان برمی‌انگیزد.
فیلسوفِ نامداری چون ریچارد رورتی، فصلِ هشتمِ کتابِ خود با عنوانِ «امکان، آیرونی و همبستگی» را به اورول اختصاص داد و او را «واپسین روشنفکر اروپا»خواند.
📚رُمان اورول، جهانِ بستەی جامعەای را تصویر می‌کند که ‐ زیر سلطەی نظامی توتالیتر همگان از آزادی‌ها و حقوق انسانی منع و محروم‌ا‌ند. تحتِ نظم آهنین حکومت توتالیتر، برای تولید «انسان طراز نوین»، قلمروهای جامعه و فرهنگ، درست مانند کشاورزی و صنعت، مهندسی می‌شوند.
در جمهوری بردگان خودکامگی و خیرەسری کاملاً قانونی است. اندک تخطی از شئون و مقررّاتِ اجباری، مجازات‌هایی مخوف در پی می‌آورد.

به واقع، شب‌هنگام،گورستانی بی‌صدا و روزهنگام، زندانی عظیم است. مردمان یا در حکم محکومان‌اند یا در نقش مردگان.
«١٩٨۴» از مؤثرترین رُما‌ن‌هایی در قرن بیستم به شمار می‌رود که توانست صنعتِ نیرنگ و تبلیغاتِ توتالیتاریسم را رسوا سازد و شالودەی خشونت‌بار و انسان‌ستیزِ نظام‌هایی از این دست را به نمایش‌ گذارد.
با این همه، میلان کوندرا، از سرآمدانِ رُمان معاصر، دراین باره داوریِ دیگری دارد. او در رشتەجُستارهای گردآمده درکتابِ «وصایای عمل‌ناشده» (Les testaments trahis)، این خلقِ اورول را دارای ایدەهای خوبی می‌داند که در قالب «رُمانی بد» ریخته شده، «با تمامِ تأثیرهای شومی که یک رُمان بد می‌تواند برجا نهد.»
ارزیابی منفی کوندرا از این اثر در باور او به اهمیّت تخیّل ریشه دارد. کوندرا به یکی از ویژگی‌های رُمان «محاکمە»ی کافکا اشاره می‌کند. در نگاه اوّل، میان فضای حاکم بر «محاکمه»ی کافکا و دنیای اورولیِ «۱۹۸۴» توفیر چندانی نیست. قانون و قاضیِ جهان «ک.»، شخصیت اصلی این رُمان نیز جبّار و جائرند.
داستان با اتهّام و بازداشت ناغافلِ «ک.» آغاز می‌شود و بدون پی‌بردن به علّت اتّهام خود یا داشتن یارای گریز یا مقاومت به ضرب چاقوی فرورفته بر قلب‌اش از نفس می‌افتد: روایتی از وادادگی معصومیت در برابر تقدیری تاریک و بی‌معنا.
جهان کافکایی، به قول کوندرا، یکسره، غیر پوئتیک یا ناشاعرانه است. او شعر را به معنایی فراتر از تلقی رایجِ و در مقام استعارەای از تخیّل به مفهوم عامّ آن به کار می‌برد.
از دید کوندرا تخیّل با آزادی توأم و تنیده است. انسان‌ها تا زمانی و به قدری «خود»شان هستند که از امکان آزادی و بلوغِ تخیّل برخوردارند. هویّت اصیل هرکسی آن چیزی است که خود ابداع می‌کند. حریم جغرافیای انسانیّتِ انسان با میزان رهائی او از انقیاد دیگری و آ گاهی به آزادی و توانایی خویش تعیین می‌شود.
بنابراین، شعر، نه تنها بُن‌مایەای برای لذّت زیباشناختی و حتّی ادراکِ معرفتیِ آدمی،که بنیاد و نمادِ بود و شدِ اوست. در عین حال،کوندرا میان فضای کافکایی و جهان اُورولی تفاوتی بارز می‌بیند.«ک.»،گرچه در فرصت‌هایی‌ کوتاه، می‌تواند از دادگاه بیرون بزند. او می‌تواند در همین مجال اندک، از «پنجره»ها آدم‌های دیگر را ببیند، مردی‌ که سیگار می‌کشد یا زنی که لباسِ خواب به تن دارد. حتّی می‌تواند در لحظاتی گذرا و شتابناک شاهد عشق‌بازی دختری باشد. این «پنجره»ها برای دقائقی ناچیز هم که شده، چشم‌های او را به جهانِ آزادی می‌گشاید که فارغ از نظم و نظارتِ دادگاه است. او میتواند «واقعیّت» را، ولو مدّتی بسیار کم، مشاهده کند، از «واقعیّت» جهانی که بیرونِ زندان اوست آگاهی یابد و از آزادی دریغ‌شدەاش، قدری بدزدد.
در عوض، اورول، به رغم داشتن نیّت خیر، انسان‌های محکوم به زندگی در نظام توتالیتر را به طور مطلق دست‌بستگانی بازمی‌نماید که ذرّەای امکان و موقعیّتِ تصادفی برای اِعمال ارادەی خود نمی‌یابند. آنان پشتِ در و دیواری بی‌پنجره، برای همیشه، به محبوسانی مأیوس و منفعل می‌مانند. محال است ثانیەای چشم‌شان به واقعیّتِ بیرونی برخورد یا بدان‌چه ورای حصارها و حسرت‌های‌شان می‌گذرد، از سر اتّفاق، آ گاهی یابند.
کوندرا این بازنمایی مبالغەآمیز را مخاطرەانگیز می‌داند. امتناعِ مطلقِ آزادی یعنی انحلالِ کامل مسئولیتِ اخلاقی. در این موقعیتِ مفروض، نه تنها محکومان به اندازەی حاکمان با مسئولیت اخلاقی بیگانەاند که خود را در خالی کردن شانه از مسئولیت به همان قدر مُحقّ می‌شمارند. چنین تصوّری به انکارِ امکان‌های آینده می‌انجامد.

بدون ایمان به آیندەای آبستن امکان‌های ناشناخته، مسئولیت‌پذیری اخلاقی و سعی برای آزادی معنا می‌بازد. در مقام شهروندی تنها شاید نتوان مانعِ اعمالِ قدرتِ حکومت بر جسم خود شد، ولی با نیروی ذهنی می‌توان به مصاف نظام معنوی و ارزشیِ توتالیتر رفت. می‌توان در برابر مغزشویی تبلیغات و تعلیماتِ توتالیتر مقاومت کرد.

✍️ مهدی خلجی
09.05.202504:27
دولت ترامپ و پلوتوپوپولیسم: ائتلاف طبقه جدید ثروتمندان آمریکایی با توده علیه «نظم کهنه»

این پادکست معرفی یک تحقیق است درباره نقش ائتلاف ثروت و توده در ظهور ترامپ؛ پدیده‌ای بی‌سابقه در تاریخ ایالات متحده آمریکا. این تحقیق نشان می‌دهد که ترامپ برغم برخورداری از حمایت بخشی از ثروتمندان بزرگ آمریکایی بطور گسترده از حمایت توده مردم برخوردار بود و این عامل نقش اصلی را در پیروزی او داشت. محققین فوق این پدیده را پلوتوپوپولیسم نامیده‌اند. پلوتو از ریشه یونانی به معنی ثروت یا ثروتمندان است و پوپولیسم به جنبش‌ها یا ایدئولوژی‌هایی اطلاق می‌شود که ادعا می‌کنند نماینده «توده مردم» در برابر «اِلیت» هستند.

پلوتوپوپولیسم با پلوتوکراسی پوپولیستی (زرسالاری توده‌گرا) یکی نیست. مفهوم اخیر بر حاکمیت ثروتمندان تأکید دارد که از پوپولیسم بعنوان ابزاری برای مشروعیت بخشیدن به این سلطه استفاده می‌کنند. در پلوتوپوپولیسم تأکید بر پوپولیسم است به معنی جلب حمایت توده‌ها با شعارهای ضد اِلیت که با حمایت مالی یا سیاسی بخشی از ثروتمندان (پلوتوکرات‌ها) تقویت می‌شود.

از دیدگاه من، که در مقاله به آن اشاره نشده، پدیده ترامپ ائتلاف میان طبقه جدید زرسالاران آمریکایی است با بخش مهمی از توده مردم. این طبقه جدید برخاسته از دو بخش فن‌سالاری (تِک‌سالاران) و املاک و مستغلات real estate است که در دو سه دهه اخیر بسیار ثروتمند شده‌اند. بخش اول، تِک‌سالاران، جایگاه اول را دارند و ارزش کمپانی‌هایشان به ارقامی عجیب رسیده است. این دو گروه نوخاسته پلوتوکراسی آمریکا اینک می‌خواهند جایگاه برتر خود را در سیاست داخلی و خارجی تثبیت کنند برغم گروه‌های سنتی (نفت و گاز، خودروسازی، تولیدات صنعتی و غیره) که هماره در دولت‌ها و دو حزب اصلی آمریکا تأثیرگذار اصلی بوده‌اند. توجه کنیم که در سال ۲۰۲۴ ارزش بازار کمپانی‌های اپل، مایکروسافت، آمازون، آلفابت (گوگل) و انویدیا در مجموع ۱۴.۲ تریلیون دلار بود یعنی حدود ۴۹.۸ درصد از تولید ناخالص داخلی اسمی آمریکا (۲۸.۵ تریلیون دلار).‌ و نیز در سال ۲۰۲۴ ارزش بازار اپل (۳.۴ تریلیون دلار) به تنهایی از تولید ناخالص داخلی بسیاری از کشورها، مانند کانادا (۲.۲ تریلیون دلار)، بیشتر بود.

هرچند در تعبیر شان کیتس و همکارانش پلوتوپوپولیسم تنها به معنای ائتلاف ثروت و توده است ولی تصور می‌کنم در تحولی بزرگ که هم‌اکنون جامعه آمریکا و به تبع آن سراسر جهان را فراگرفته، این خاستگاه ائتلافی در نهایت به زرسالاری توده‌گرا (پلوتوکراسی پوپولیستی) خواهد انجامید.

🎧 توضیح: پادکست با هوش مصنوعی NotebookLM گوگل تهیه شده است.

@abdollahshahbazi
10.05.202507:09
👀 چرا نمی‌توانیم با فساد مبارزه کنیم؟

✍️ عباس عبدی، فیاض زاهد و محمد مهاجری
- شنبه - ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۴

🔶 صفحه دو از دو

ساختار سياسي ايران علاقه‌اي نداشت كه براي توصيف وضعيت فساد در ايران از اصطلاح فساد سيستماتيك استفاده كند
. شايد گمان مي‌كرد كه اين به معناي دفاع كليت نظام از وجود فساد و مشاركت در آن است در حالي كه اين عنوان لزوما به اين معنا نيست. اتفاقا ممكن است كه يك سيستم سياسي، مصداق فساد سيستماتيك سياسي نباشد ولي مديران بالاي آن در مواردي فساد كنند. سيستماتيك بودن فساد به اين معناست؛ هنگامي كه حتي مديريت كلان جامعه اراده‌اي جدي براي مبارزه با فساد دارد باز هم موفق نخواهد شد.

دقيقا مثل درمان كردن بيماراني است كه در محيط آلوده زندگي مي‌كنند هر مورد درمان هم پرهزينه است و هم ناكافي، چون محيط آلوده است و ديگران را هم بيمار خواهد كرد.

يكي از مهم‌ترين مولفه‌هاي ضدفساد وجود رسانه‌های آزاد و نهادهاي نظارتي رسمي و غيررسمي قدرتمند است حالا به هر دليلي اگر رسانه‌ها به جاي نظارت بر قدرت خودشان نيز مشغول فساد و باجگيري شوند مصداق اين خواهد شد كه: «هر چه بگندد نمكش مي‌زنند، واي به روزي كه بگندد نمك!» اين بدترين نشانه از نظام‌مند شدن فساد است. در واقع ابزار مبارزه با فساد خودش آلوده به فساد شده است؛ گويي چاقوي جراحي نه تنها كند است بلكه به‌ شدت آلوده به ميكروب هم هست.


به همين دليل است كه رتبه جهاني ادراك فساد در ايران كه در پايان دوره اصلاحات ۷۸ بود در سال ۱۳۸۸ و اوج دوره اول اصولگرايان تندرو به ۱۶۸ رسيد.
پس از آن نيز هيچگاه به جايگاه مطلوب گذشته نرسيد و اكنون هم ۱۴۹ است. در واقع از ميان ۱۸۰ كشور وضع ما از نظر ادراك فساد از ۱۴۸ كشور بدتر است.
آيا اين به معناي آن بود كه احمدي‌نژاد به عنوان بالاترين مقام دولتي در آن مقطع، شخصا از فساد بهره‌مند مي‌شد؟ اتفاقا او بيش از همه شعار مبارزه با فساد مي‌داد ولي در عمل فساد را به اوج رساند چون رفتاري كه با نظام اداري كرد خواه‌، ناخواه و سيستماتيك موجب افزايش فساد مي‌شد به اين مي‌گويند فساد ساختاري؛ و اين ربطي به فاسد بودن و نبودن مدير ارشد سياسي و اجرايي ندارد. علل ريشه‌اي اين فساد گوناگون است. غلبه فضاهاي امنيتي در هر جامعه‌اي فساد ساختاري را تقويت مي‌كند.


ضعف آزادي رسانه و فقدان نسبي استقلال قضايي، دولتي بودن اقتصاد، سياست‌ نرخ‌‌هاي ترجيحي و چند نرخي، امضاهاي طلايي، مجوزها و توزيع رانت، مقررات غيرشفاف و دسترسي به اطلاعات ويژه همه و همه پايه‌هاي چنين فسادي را در جامعه تحكيم مي‌كنند.

ولي به نظر ما مهم‌ترين مشخصه وجود چنين فسادي در هر جامعه‌اي در نهايت به صورت باجگيري رسانه‌اي و غير آن از طريق منتخبان شوراها و مجلس و نهادهاي نظارتي نمود پيدا مي‌كند. اگر بخواهيم با فساد مبارزه كنيم ابتدا بايد ريشه‌هاي مذكور فوق را قطع كرد بدون آن هيچ اقدامي عليه فساد موثر نخواهد بود.


نکته معین: نگاهی به یک مطالعه موردی در باب فساد

👀 فسادی که کشور را به ناامنی می‌کشاند

✍️ نیک آهنگ کوثر، تحلیلگر حوزه آب و محیط زیست - ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۴

کارشناسان برآورد می‌کنند منابع آب تجدیدپذیر ایران که سال ۱۳۹۴ حدود ۱۳۰ میلیارد متر مکعب تخمین زده شده بود، بشدت کاهش یافته و در ادامه سال آبی پیش رو حدود ۸۵-۹۵ میلیارد متر مکعب در سال باشد.

بخش قابل توجهی از بحران کنونی، به ساختار رانتی و فساد گسترده در پروژه‌های عمرانی مربوط می‌شود و تبعات این وضعیت، ناامنی و بی‌ثباتی است. بسیاری از طرح‌های سدسازی و انتقال آب، بدون ارزیابی‌های معتبر زیست‌محیطی اجرا شده‌اند، یا در مواردی، این ارزیابی‌ها تحت فشار نهادهای دولتی و اقتصادی صادر شده‌اند.

کارفرمایی مثل شرکت توسعه منابع آب و نیروی ایران و شرکت‌های مشاوری نظیر مهاب قدس که دولت سهامدار آنهاست، نقشی محوری در پیشبرد این پروژه‌ها ایفا کرده‌اند، در حالی که آثار تخریبی این طرح‌ها بر آبخوان‌ها، جنگل‌ها، روستاها و میراث فرهنگی به مرور زمان آشکارتر شده است.


پس از لابی‌های اکبر هاشمی رفسنجانی و تصمیم آیت‌الله خامنه‌ای برای تقویت سپاه پاسداران در حوزه عمرانی، قرارگاه سازندگی خاتم‌الانبیا به بزرگ‌ترین پیمانکار دولتی کشور بدل شد. پروژه‌های پول‌ساز سدسازی و انتقال آب در اولویت این پیمانکار قرار گرفت و نظارت‌های زیست‌محیطی به حداقل رسید.

به گمان برخی کارشناسان نقش سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، به ویژه از طریق قرارگاه سازندگی خاتم‌الانبیا، در روند تخریب محیط زیست و کمبود منابع آب «پررنگ» بوده است. این نهاد، با تصدی پروژه‌های عظیم سدسازی و انتقال آب بین‌حوضه‌ای، مانند سد کرخه، سد گتوند و طرح گرمسیری، و قم‌رود تاثیرات محیط زیستی گسترده و گاه جبران‌ناپذیری بر مناطق مختلف کشور بر جای گذاشته است.


به دلیل جایگاه و نفوذ سپاه حتی وقتی دادگاه‌های محلی احکامی علیه پروژه‌های فاقد مجوز صادر کرده👇
转发自:
BBCPersian avatar
BBCPersian
16.05.202516:35
‌🔻ویدیویی از نگینه امانقلوا، خواننده تاجیک، در تخت جمشید منتشر شده است که او را بدون حجاب اجباری و در حال خواندن ابیاتی از دفتر اول مثنوی معنوی مولانا نشان می‌دهد در حالیکه از این مکان باستانی در حال بازدید است.

به دلیل ممنوعیت خواندن زنان در ایران، بسیاری از خواننده‌های زن اجازه برگزاری کنسرت ندارند اما در شبکه‌های اجتماعی ویدیوهایی از خواندن خود منتشر می‌کنند.

حکومت ایران بارها سعی کرده است که با بازداشت یا بستن صفحات اجتماعی این خوانندگان، از فعالیت‌های آنها در فضای مجازی نیز جلوگیری کند. ‌

تاریخ ضبط این ویدیو مشخص نیست.
@BBCPersian
02.05.202515:38
فایل صوتی «چرا مذاکرات رم دو به تعویق افتاد؟». نسخه ویدئویی در اینجا
@Aliafshari52
14.05.202515:19
🔖 چرا در ایران انقلاب نمی‌شود؟- مهدی خلجی - بهمن‌ ۱۳۹۷

🎥 «چرا در ایران انقلاب نمی‌شود؟»
🎧 بشنوید.

🎤✍️ مهدی خلجی

«چرا در ایران انقلاب نمی‌شود؟» عنوان مقاله‌ای است که سوم بهمن‌ماه سال ۱۳۹۷ در سایت رادیو فردا منتشر کردم. فکر کردم شاید بد نباشد با روخوانی این مقاله در کانال یوتیوب، نسخه‌ی صوتی‌اش را نیز در دسترس علاقمندان قرار بدهم.

✔️ دو بحث مرتبط با مقاله که امروز ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴ آقای خلجی انجام داد:

🎥 نقد اصلاح طلبی ‌‌دوگانه ی داخل نشین ، خارج نشین 🎧 بشنوید.

🎥 نقشِ عاملیت مردم در سیاست 🎧بشنوید.
02.05.202519:16
🔻جامعه خشمگین و عاصی یا فروپاشیده و منحط؟🔻

🔵 آیا ما با جامعه‌ای خشمگین روبرو هستیم؟ آیا جامعه، عاصی و شورشی شده است؟ آیا جامعه ما به سوی فروپاشی و انحطاط می‌رود؟

🔵 این پرسش‌ها به همراه پرسش‌های دیگر در یک اتاق کلاب هاسی به بحث گذاشته شد. و مانند هر بحث و گفت و گوی دیگر به چندین و چند موضوع دیگر هم کشیده شد.

🔵 گرچه این گفت و گوها مدت‌ها پیش انجام شده هنوز، بویژه این روزها، با مسائل سیاسی و اجتماعی ما سر و کار دارد.

این جا 👇 بشنوید!
https://youtu.be/yd3AFFCEQT8
登录以解锁更多功能。