Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Труха⚡️Україна
Труха⚡️Україна
Николаевский Ванёк
Николаевский Ванёк
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Труха⚡️Україна
Труха⚡️Україна
Николаевский Ванёк
Николаевский Ванёк
𝙏𝙪𝙘𝙠𝙚𝙧٫ avatar

𝙏𝙪𝙘𝙠𝙚𝙧٫

【𝘞𝘪𝘴𝘩 𝘪𝘵 𝘸𝘢𝘴𝘯'𝘵 𝘮𝘢𝘯𝘥𝘢𝘵𝘰𝘳𝘺 𝘥𝘺𝘪𝘯𝘨】
•𝙐’𝙧𝙚 𝙑𝙞𝙘𝙩𝙤𝙢࿐
TGlist reytingi
0
0
TuriOmmaviy
Tekshirish
Tekshirilmagan
Ishonchnoma
Shubhali
Joylashuv
TilBoshqa
Kanal yaratilgan sanaСіч 16, 2024
TGlist-ga qo'shildi
Жовт 13, 2024

Telegram kanali 𝙏𝙪𝙘𝙠𝙚𝙧٫ statistikasi

Obunachilar

656

24 soat
17
-2.5%Hafta
20
3.1%Oy
234
55.3%

Iqtiboslar indeksi

0

Eslatmalar0Kanallardagi repostlar0Kanallardagi eslatmalar0

Bitta postning o'rtacha qamrovi

81

12 soat80%24 soat81
23.7%
48 soat660%

Ishtirok (ER)

4.55%

Repostlar0Izohlar0Reaksiyalar0

Qamrov bo'yicha ishtirok (ERR)

9.98%

24 soat
0.18%
Hafta
6.53%
Oy
4.03%

Bitta reklama postining qamrovi

49

1 soat1020.41%1 – 4 soat816.33%4 - 24 soat00%
Botimizni kanalingizga ulang va ushbu kanal auditoriyasining jinsini bilib oling.
24 soat ichidagi barcha postlar
1
Dinamika
2

"𝙏𝙪𝙘𝙠𝙚𝙧٫" guruhidagi so'nggi postlar

چنلایی که بک زدم، میتونید پیام رو دیل کنید.
امشب تمومش میکنم
O'chirildi19.04.202515:45
شب برمیگردم.
💿؛ پاکسازی : لفتی‌ها زیاده و تعداد چنلایی که عضوم بیشتر چیزی هست که فکرش رو بکنید.
میدونم پاکسازی کردن رو دوست ندارید، اما واقعا مجبورم و اگر دوست داشتید شرکت کنید، هیچ اجباری نیست.

سریع تمومش میکنم و نمیذارم زیاد بمونه تا اذیت نشید- هرکس که فور کنه یا تگ بده من سریعا برمی‌گردم و از چنل هاتون بیشتر از قبل حمایت می‌کنم.


امیدوارم درک کنید، مچکرم// 📟-
سرنوشت چیزی نیست جز واژه‌ای باشکوه برای نامیدن چیزی که از تغییرش ناتوانیم.

جولین بارنز
Даже звёзды кажутся слишком далёкими, когда ты тонешь внутри себя.

Я изо всех сил пытался дотянуться до звёзд. Но я тонул в океане своих страхов и тёмной стороны самого себя — и не было ни единого шанса выжить.
Repost qilingan:
黒猫 avatar
黒猫
-حس سردی که همیشه در وجودش داشت غم انگیز بود،جسمش هم درگیر شده بود گویی بجای خون یخ در رگ هایش جریان دارد
سکوت مانند بنزینی،حریق هیاهوی درونش را شعله ور تر میکرد؛
گه گاه اتش افکارش برنده این جدال میشد گاهی نیز برفی که در درونش میبارید...
با گذشت روز ها برگ های درخت احساساتش یکی پس از دیگری سقوط میکردند
جنگل دلش بیشتر شبیه بیابانی تسخیر شده که گردباد هایش خاطرات را به اسمان میبردند و ناپدید میشدند بود
او هنوز درگیر روزهای بارانی بود،بارانی که باعث درخشش روح ان جنگل میشد
اما او تبدیل به ان خدایی شده بود که همه ان زیبایی ها را سوزانده
و حال که خاکستر و خرابه ها را میدید پشیمان تر از همیشه بود
دود سهمگین آن اتشسوزی حال مشغول گرفتن جان خودش بود...
دیـده هـایـش هـمـچـون دریـا بـود.
گـاهـی خـروشـان،گـاهـی بـه آرامـی نـسـیـمـی دل انـگـیـز.
امـا چـه حـیـف کـه ایـن اقـیـانـوس کـه هـربـار بـا دیـدنـش غـرق آن
مـی شـدم ازان مـن نـبـود،شـیـفـتـگـی اش
بـر چـهـره مـن نـبـود،حـرف هـای نـهـفـتـه بـه درونـش،در
واقـع هـیـچ چـیـزی،جـز حـسـرت!
حـسـرت لـحـظـه ایـی نـگـاهـش و عـمـری پـرسـتـش آن
دو تـیلـه افـسـونـگـر...
مـن بخـاطـر تـو دیـگـر مـن قـبـل نـبـودم.
بـخـاطـر تـو غـرور را کـنـار گـذاشـتـم
غـروری کـه هـیـچـکـس حـتـی فـکـرش را هـم
نـمـی کـرد ذره ایـی از آن کـم شـود.
بـخـاطـرت سـیـگـار را کـه عـضـوی از مـن بـود
بـه کـنـاری انـداخـتـم.بـخـاطـرت شـبـها را جـای
مـشـروب،بـا لـحـظـه شـمـاری بـرای چـشـیـدن شـیـریـنـی
وجـودت سـپـری کـردم.
جـای قـمـار بـه شـرط پـول،بـا تـو قـمـار کـردم،الـبـتـه بـه
شـرط قـلـبـم!
سـپـس بـه راحـتـی قـلـبـم را بـه نـگـاهـت،لـبـخـنـدت،صـدایـت
و خـودت بـاخـتـم...
مـن بـه عـزیـز کـرده ام بـاخـتـم.
چـه بـاخـتـی شـیـریـن تـر از بـاخـتـن بـه مـاهـکـم؟
آرامش، همچون نسیم ملایمی است که در یک صبح دل‌انگیز بر چهره می‌وزد. وقتی که خورشید به آرامی از افق سر برمی‌آورد و نور طلایی‌اش را بر روی زمین می‌پاشد، همه چیز به نظر می‌رسد که در سکوتی عمیق غوطه‌ور است. صدای پرندگان که در دل درختان می‌خوانند، به گوش می‌رسد و انسان را به یاد زیبایی‌های ساده زندگی می‌اندازد.

در این لحظات، ذهن از دغدغه‌ها و نگرانی‌ها آزاد می‌شود. هر نفس عمیق، همچون جرعه‌ای از آرامش است که روح را تازه می‌کند. آبشار کوچک در نزدیکی، با صدای ملایمش، همچون یک آهنگ آرامبخش، دل را تسکین می‌دهد. برگ‌های درختان با هر نسیم، به آرامی به رقص درمی‌آیند و این رقص طبیعی، حس هماهنگی و صلح را به وجود می‌آورد.

آرامش، نه تنها در سکوت طبیعت بلکه در دل انسان‌ها نیز وجود دارد. وقتی دوستی در کنارمان نشسته و بدون کلمات، تنها با حضورش ما را در آغوش می‌گیرد، این احساس عمیق‌تر می‌شود. گاهی اوقات، فقط کافیست چشمانمان را ببندیم و به صدای قلب خود گوش دهیم تا آرامش را درون خود بیابیم. آرامش، یک سفر درونی است که در آن می‌توانیم به عمق وجود خود نفوذ کنیم و به سادگی با خودمان آشتی کنیم.

Rekordlar

29.03.202523:59
711Obunachilar
01.03.202509:29
300Iqtiboslar indeksi
26.04.202523:59
81Bitta post qamrovi
03.04.202521:53
49Reklama posti qamrovi
18.04.202515:50
4.55%ER
05.02.202523:59
17.69%ERR

Rivojlanish

Obunachilar
Iqtibos indeksi
1 ta post qamrovi
Reklama posti qamrovi
ER
ERR
ЛИСТ '24ГРУД '24СІЧ '25ЛЮТ '25БЕР '25КВІТ '25

𝙏𝙪𝙘𝙠𝙚𝙧٫ mashhur postlari

07.04.202519:30
☈ 🃏 ?? 카드로 만든 집 바보같이 우린 ,헛된 꿈이래도 이대로 조금 더 !! —★
26.03.202520:31
26.03.202520:31
╮❦【من مانده‌ بودم و قلبی که فقط غروبِ رفتنت را در اعماقِ روحم جشن می‌گرفت
من مانده بودم و جانِ افسرده‌ام و ترانه‌های مغمومِ کبوتر‌های بی‌گناه.
من گناهکارترین بودم در غربتی که طلوعِ آمدنت با غروبِ انتظارِ من در هم تنیده شده بود
من مانده بودم با کالبدی که میانِ نرگس‌های پژمرده پنهان بود؛‌
من نشسته بودم به پای ابدیتی که فقط یک فصل طول کشید.】❦╰
بعد از تو هیچ‌کس الفبای روح و خطوط قلبم را نخواهد خواند. نمی‌گذارم، نمی‌خواهم
30.03.202517:17
—✪ این پیام‌رو فـوروارد کنیـد، شات از اکانتتون بزارید
با توجه به وایب اکانتتون باهم شیپتون کنیم و بگیم بینِ آلفا و‌ امگا کدوم گونه هستید.
30.03.202509:45
18.04.202514:18
💿؛ پاکسازی : لفتی‌ها زیاده و تعداد چنلایی که عضوم بیشتر چیزی هست که فکرش رو بکنید.
میدونم پاکسازی کردن رو دوست ندارید، اما واقعا مجبورم و اگر دوست داشتید شرکت کنید، هیچ اجباری نیست.

سریع تمومش میکنم و نمیذارم زیاد بمونه تا اذیت نشید- هرکس که فور کنه یا تگ بده من سریعا برمی‌گردم و از چنل هاتون بیشتر از قبل حمایت می‌کنم.


امیدوارم درک کنید، مچکرم// 📟-
Repost qilingan:
LOTUS avatar
LOTUS
04.04.202521:25
- عشق، در جاده‌ای رو به بی‌نهایت ☕️
در دل شبی آرام ، در تالاری که عطر چای داغ و ورق‌های کتاب کهنه در هوایش پیچیده ، مردی نشسته بود که انگار از قصه‌های قدیمی بیرون آمده باشد . کت مخملی سورمه‌ای بر تن داشت ، چشمانی که قصه‌ها در آن جریان داشتند ، و سکوتی که بیشتر از هر کلامی سخن می‌گفت .

کنار دستش فنجان چای نیمه‌نوشیده‌ای بود ، بخارش در نور کم‌رمق شمع‌ها می‌رقصید . کتابی گشوده روی میز ، داستانی ناتمام از عشقی که قرن‌ها پیش نوشته شده بود . اما دل او ، دلش جایی میان خطوط آن کتاب نبود؛ بلکه در جاده‌ای دور، در کنار کسی که نگاهش مانند طلوعی نرم ، در دل شب او جان می‌گرفت .

و او ، در حالی که آخرین جرعه چای را می‌نوشید ، می‌دانست که طلوع فردا برایش چیزی جز یک مقصد نخواهد داشت ؛ مسیری که او را با خودروی کلاسیکش ، به سوی عشقی جاودانه خواهد برد . دستی روی فرمان ، قلبی در تپش ، و ذهنی که مدام نام او را در سکوت زمزمه می‌کرد .
30.03.202517:17
—✪ این پیام رو فـوروارد کنیـد، تا بگیم چنلتون وایب چه برند لوازم آرایشی‌ای و میده .
Repost qilingan:
Moon🌑 avatar
Moon🌑
29.03.202520:52
در نهایت شاید اونقدر برام مهم نباشه که دوست داشته نمیشم،
اما همیشه برام سواله که چطور این همه ادم ناجالب دوست داشته میشن و من نه.
29.03.202519:28
Estp - Bangtan boys

یادم رفته بود اینارو بذارم😺
29.03.202520:54
قشنگ بود..
30.03.202520:49
نمی‌دونم کجام، زندگی کجاست
یا خیلی جلوام یا خیلی عقب! وقتی نمی‌دونم کجام مغزم شروع می‌کنه به پردازش
وقتی نمی‌دونم چه بلایی داره به سرم میاد شروع می‌کنم به رفتن، دور شدن، نبودن
خسته می‌شم، خسته تر و متنفر تر از قبل
دوست ندارم گریه کنم چون نمی‌تونم
دوست ندارم حرف بزنم چون حرف زدن هیچ چیزی رو درست نمی‌کنه
سلول های مغزم دارن توی هم تاب می‌خورن و قلبم خیلی اذیت می‌کنه
دوتا یکی میزنه
و من به سختی نفس می‌کشم، غصه می‌خورم و نمی‌دونم وقتی دستام می‌لرزه باید دستهام رو به کی بسپارم
خودم خودم رو نجات بدم؟
07.04.202519:30
‌ ‌ ‌ ‌ ‌🌟 ‌ огненно-красная жемчужина‌ ‌🌟


👄‌ ‌‌‌ پک استیکر از سلبریتی های موردعلاقه شما '
‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌‌‌‌ ‌ ‌ ‌ ‌ 🐾 ‌tap tap‌ ‌ ‌ tap tap‌ ‌‌‌🐾


👟‌ ‌حس حال پینترس در تلگرام شما '
‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌🐾 ‌ ‌ tap tap‌ ‌ ‌ tap tap‌ ‌‌‌ ‌🐾



‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌‌ ‌ ‌ ‌ بـرایـ فـولـدر و جـذبـ بـالـا ... tap tap 𖡋
‌ ‌ ‌‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌
04.04.202520:38
عاشق رنگش شدم
Ko'proq funksiyalarni ochish uchun tizimga kiring.