Notcoin Community
Notcoin Community
Whale Chanel
Whale Chanel
Proxy MTProto
Proxy MTProto
Notcoin Community
Notcoin Community
Whale Chanel
Whale Chanel
Proxy MTProto
Proxy MTProto
‌ ‌ ‌𝖦𝗋𝖺𝗒 𝖧𝗈𝗋𝗂‌𝗓𝗈𝗇︎ ( new post ) avatar

‌ ‌ ‌𝖦𝗋𝖺𝗒 𝖧𝗈𝗋𝗂‌𝗓𝗈𝗇︎ ( new post )

Drowned in thoughts, lost in time.

@xxixxwq_bot
TGlist reytingi
0
0
TuriOmmaviy
Tekshirish
Tekshirilmagan
Ishonchnoma
Shubhali
Joylashuv
TilBoshqa
Kanal yaratilgan sanaOct 09, 2024
TGlist-ga qo'shildi
Jan 26, 2025

Rekordlar

09.04.202500:09
331Obunachilar
26.01.202523:59
0Iqtiboslar indeksi
05.04.202523:59
27Bitta post qamrovi
24.03.202523:59
22Reklama posti qamrovi
30.03.202523:59
5.26%ER
06.04.202515:47
9.31%ERR

Rivojlanish

Obunachilar
Iqtibos indeksi
1 ta post qamrovi
Reklama posti qamrovi
ER
ERR
FEB '25MAR '25APR '25

‌ ‌ ‌𝖦𝗋𝖺𝗒 𝖧𝗈𝗋𝗂‌𝗓𝗈𝗇︎ ( new post ) mashhur postlari

29.03.202505:40
وایبشو دوست دارم
11.04.202506:32
این همراه متن زیرش
11.04.202506:32
𝖥𝗈𝗋𝗐𝖺𝗋𝖽 𝗍𝗁𝗂𝗌 𝗍𝖾𝗑𝗍 + 𝖯𝗈𝗌𝗍 🌟
پست مشخص کنید فور بزنم اینجا +100 ویو بگیره
11.04.202506:31
فـوروارد ڪنید ؛ 🤩🤩
‌‌  ‌         فولدر بزنم 𝟣𝟢𝟢+ جذب داشته باشید.

‌‌  🤩 ‌ ‌   "  ‌جوین بودنتون چک میشه " 🤩
11.04.202504:22
عصر میام از کسایی که فور زدن متقابل فور میکنم
Repost qilingan:
ㅤمـرواریـدㅤ avatar
ㅤمـرواریـدㅤ
11.04.202504:20
پاکسازی📌
فورکنید.

لفت میدم و دوباره برمی‌گردم بن نکنید.
10.04.202521:04
این همراه متن زیرش
09.04.202515:50
@rvxen
Repost qilingan:
黒猫 avatar
黒猫
09.04.202515:44
-پاکسازی...🩸

‼️فور کنید+ ایدی بزارید
-چنل های جدید جویین میشم

-از تمامی چنل هایی که حمایت نکنن با کمال احترام لفت میدم تا از کسایی که حمایت میکنن بیشتر حمایت کنم...همه چیز متقابله

تا شنبه هست پاکسازی...
09.04.202513:32
قشنگ بود
09.04.202513:30
جیمین به تلویزیون خیره شده بود و به قسمت پایانی فیلم "Maze Runner" نگاه می‌کرد. یونگی این فیلم را پیشنهاد داده بود تا با هم تماشا کنند. بعد از تمام شدن فیلم، جیمین بدون اینکه نگاهش را از صفحه تلویزیون بردارد، گفت:

- زندگی درست مثل هزارتو هست.
به سختی می‌تونی به آخرش برسی.
همه در این هزارتو عاشق می‌شن... زندگی خودشون رو می‌سازند و می‌میرند.

+ ولی من به آخر همین هزارتو رسیدم، هزارتویی که انتهایش پرتگاه است.

- و تو داری روی لبه همین پرتگاه می‌رقصی!

+ چیزی از من باقی نمونده که ترس از سقوط داشته باشم




یونگی در سکوت به حرف‌های جیمین گوش می‌دهد و چیزی نمی‌گوید.
جیمین با نشنیدن پاسخی از یونگی به سیگاری که در دست یونگی بود خیره می‌شود.

_ سخته.
+ می‌دونم.
_ درد دارد.
+ می‌دونم.
_ از پرتگاه سقوط می‌کنی.
+ می‌دونم!
_ تو همه این‌ها رو میدون و آگاهانه مرگ رو به جان خریدی! چرا؟
به او گفتی و یکی دیگر رو انتخاب کرد، احساساتت رو دید و نادیده گرفت.
به نظر تو، باز هم ارزشش را دارد؟
یونگی فیلتر سیگارش را در جا سیگار خاموش کرد و در سکوت به دیوار روبرویش خیره شد. جنگی در ذهنش برپا بود که جز خودش هیچ‌کس نمی‌توانست متوجه آن شود.
جیمین از بحث های همیشگی خسته شده بود ، آهی کشید و با گفتن آخرین جمله دیگر بحث درباره این موضوع را تمام کرد

_ با همین روشی که در پیش گرفتی ریه هاتو نابود میکنی ، نه تنها ریه هات، بلکه خودتم زره زره از درون نابود میکنی
Repost qilingan:
LOTUS avatar
LOTUS
09.04.202513:28
یکم مارو از لب مرز دور میکنید عزیزان؟
پروموت میشه
09.04.202513:20
این همراه متن زیرش
09.04.202513:20
Ko'proq funksiyalarni ochish uchun tizimga kiring.