
Україна Online: Новини | Політика

Телеграмна служба новин - Україна

Резидент

Мир сегодня с "Юрий Подоляка"

Труха⚡️Україна

Николаевский Ванёк

Лачен пише

Реальний Київ | Украина

Реальна Війна

Україна Online: Новини | Політика

Телеграмна служба новин - Україна

Резидент

Мир сегодня с "Юрий Подоляка"

Труха⚡️Україна

Николаевский Ванёк

Лачен пише

Реальний Київ | Украина

Реальна Війна

Україна Online: Новини | Політика

Телеграмна служба новин - Україна

Резидент

من !
بودن رو با هم ورق میزنیم؛
از تو، از من، از ما.
لینک ناشناس:
https://t.me/BluChtBot?start=63a6ab07badea28c
برای صحبت : @Fandoghtweetsbot
از تو، از من، از ما.
لینک ناشناس:
https://t.me/BluChtBot?start=63a6ab07badea28c
برای صحبت : @Fandoghtweetsbot
TGlist reytingi
0
0
TuriOmmaviy
Tekshirish
TekshirilmaganIshonchnoma
ShubhaliJoylashuv
TilBoshqa
Kanal yaratilgan sanaСерп 06, 2022
TGlist-ga qo'shildi
Лют 10, 2025Rekordlar
29.03.202523:59
6.1KObunachilar04.02.202523:59
0Iqtiboslar indeksi26.02.202510:44
1.3KBitta post qamrovi10.01.202518:52
937Reklama posti qamrovi06.02.202522:36
60.00%ER09.02.202518:52
17.44%ERRRepost qilingan:
کارامل ماکیاتو

31.03.202501:00
اگه قراره توی دنیای من پیدات بشه، میشه. اگه قراره دوباره روزی کسی باعث بشه حس کنم دنیا کنارش قشنگتره، این اتفاق میافته. اگه قراره بفهمم تمام این صبر کردنها ارزشاش رو داشته، میفهمم. فعلا باید مراقب خودم و داستان خودم باشم و اعتماد کنم به این سرنوشت.
06.04.202521:38
این ویدئو هم برای شروع مدیتیشن ببینید.
فکر کنم من کتاب خوزه سیلوا رو سال ۹۶-۹۷ خوندم و واقعا اون سالها سال های طلایی زندگیم بود. اگر مقدور بود براتون کتاب رو بخونید و تمرینات رو انجام بدید. خیلی میتونه برای خودتون و اطرافیانتون کمک کننده باشه.
باز هم پیج این خانوم بود: yogayasmina1
فکر کنم من کتاب خوزه سیلوا رو سال ۹۶-۹۷ خوندم و واقعا اون سالها سال های طلایی زندگیم بود. اگر مقدور بود براتون کتاب رو بخونید و تمرینات رو انجام بدید. خیلی میتونه برای خودتون و اطرافیانتون کمک کننده باشه.
باز هم پیج این خانوم بود: yogayasmina1
Repost qilingan:
کاکتوس🌵

20.03.202507:49
تو 1404، براتون پول زیاد،
مسافرت فراوان، احساس کافی بودن
و پارتنر بالغ آرزو میکنم.
|rsh7nd|
@Cactos 🌵
مسافرت فراوان، احساس کافی بودن
و پارتنر بالغ آرزو میکنم.
|rsh7nd|
@Cactos 🌵
Repost qilingan:
انبار فکری

26.03.202516:24
رمزش اینه که در کسالت بارترین وضعیت، روتینترو ادامه بدی و استمرارترو حفظ کنی؛ وگرنه زمانی که همه چیز رواله، پیروی از برنامه سادهترین کار ممکنه.
26.03.202503:37
گاهی اوقات باید با خودت راه بیای.
10.04.202518:14
خودم به خودم امید ندم، کی بده؟
خودم برای خودم خوب نباشم، کی باشه؟
قبول دارم توی دنیا کلی بدی هست ،خیانت هست، دروغ هست، جدایی هست.
هزار تا چیز بد و افتضاح هست.
ولی لااقل خودم با خودم که میتونم خوب باشم!
خودم برای خودم که میتونم!
خیلیها رو میبینم که همیشه دارن مینالن، ناراحتن و غر میزنن:
«وای زندگی خوب نیست، ضربه خوردم، شکستم، داغون شدم، اذیت شدم.»
خب باشه! من قبول دارم. من خودم رنج کشیدم، به اندازهی خودم درد کشیدم.
سنم کمه، ولی رنجهام برای من بزرگه!
قبول دارم، آدما خوب نیستن باهات.
آدمها اذیتت میکنن.
ولی دیگه خودت با خودت چه مشکلی داری؟
دقت کنی، بیشتر از همه، خودتی که با خودت میجنگی.
واسه هر چیزی قصه میبافی، قاضی میشی، خودتو قربانی میکنی.
دوست داری قربانی باشی! چرا؟
چرا فکر میکنی قربانی بودنت تو رو مصون میکنه؟ تو رو بیگناه میکنه؟
ولی بدون، تو با همین قربانی بودنت توی ذهنت گناهکاری.
همه که بد نیستن فقط تو خوب باشی!
اصلاً بیا اینجوری نگاه کنیم:
چرا نمیخوای هیچوقت سمتِ بدت رو ببینی؟ چرا دوست نداری قبول کنی که یه وقتهایی آدم بدی میشی؟
این ترس از بد بودن از کجا اومده؟
هر وقت آدم خوبی بودی بهت جایزه دادن؟ شرطی شدی که اگر بیگناه باشی تو بهتری؟
اشتباه کردن عزیز من، اشتباه کردن.
تو با اشتباه دیگران زندگی نکن.
تو قربانی داستان خودت نباش.
اون سمتِ بدی که ازش فرار میکنی، بخشی از وجودته.
میخوای بهت ثابت کنم؟ گوش کن به من.
فکر کن توی محیط کارت یه نفر هست که همیشه زیرآبتو میزنه، پشت سرت حرف میزنه، آرزو داره حتی برای یک ثانیه جای تو باشه.
میدونی اگر نایس باشی چی میشه؟ عقب میمونی.
اون همه تلاشی که کردی، هیچی میشه.
میدونی اگر ببخشی و مدارا کنی چی میشه؟ تو اخراج میشی!
مگه دیزنیه که سکوت کنی و خوب باشی و همه بفهمن؟ نه عزیزم.
باید برای دفاع از خودت از سمتِ بدت استفاده کنی!
باید برای زحمتی که کشیدی، از همون قسمتی که سالها پنهانش کردی استفاده کنی، فقط برای اینکه جای خودت بمونی.
زندگی واقعی اینه عزیز من.
قربانی بودن همیشه جواب نمیده.
من کس خاصی نیستم، تجربهی خاصی هم ندارم.
ولی دارم بهت میگم:
توی زندگی، حتی اگر همه باهات بد بودن، تو با خودت خوب باش.
سعی کن همهی قسمتهای وجودت رو دوست داشته باشی و انکارشون نکنی.
آدما ضربه میزنن، بزنن!
تو بمیر برای خودت.
تو عاشقانه خودتو بپرست.
با قربانی کردن خودت توی ذهنت، داری بدترین رفتار رو با خودت میکنی.
اینها رو نوشتم که به خودم بگم.
تمام این حرفها رو با خودم بودم.
اون سمتِ من که همیشه دفاع نمیکرد، نیاز داشت دفاع کنه.
و حالا واقعاً آدم خوشحالتریام.
خودم برای خودم خوب نباشم، کی باشه؟
قبول دارم توی دنیا کلی بدی هست ،خیانت هست، دروغ هست، جدایی هست.
هزار تا چیز بد و افتضاح هست.
ولی لااقل خودم با خودم که میتونم خوب باشم!
خودم برای خودم که میتونم!
خیلیها رو میبینم که همیشه دارن مینالن، ناراحتن و غر میزنن:
«وای زندگی خوب نیست، ضربه خوردم، شکستم، داغون شدم، اذیت شدم.»
خب باشه! من قبول دارم. من خودم رنج کشیدم، به اندازهی خودم درد کشیدم.
سنم کمه، ولی رنجهام برای من بزرگه!
قبول دارم، آدما خوب نیستن باهات.
آدمها اذیتت میکنن.
ولی دیگه خودت با خودت چه مشکلی داری؟
دقت کنی، بیشتر از همه، خودتی که با خودت میجنگی.
واسه هر چیزی قصه میبافی، قاضی میشی، خودتو قربانی میکنی.
دوست داری قربانی باشی! چرا؟
چرا فکر میکنی قربانی بودنت تو رو مصون میکنه؟ تو رو بیگناه میکنه؟
ولی بدون، تو با همین قربانی بودنت توی ذهنت گناهکاری.
همه که بد نیستن فقط تو خوب باشی!
اصلاً بیا اینجوری نگاه کنیم:
چرا نمیخوای هیچوقت سمتِ بدت رو ببینی؟ چرا دوست نداری قبول کنی که یه وقتهایی آدم بدی میشی؟
این ترس از بد بودن از کجا اومده؟
هر وقت آدم خوبی بودی بهت جایزه دادن؟ شرطی شدی که اگر بیگناه باشی تو بهتری؟
اشتباه کردن عزیز من، اشتباه کردن.
تو با اشتباه دیگران زندگی نکن.
تو قربانی داستان خودت نباش.
اون سمتِ بدی که ازش فرار میکنی، بخشی از وجودته.
میخوای بهت ثابت کنم؟ گوش کن به من.
فکر کن توی محیط کارت یه نفر هست که همیشه زیرآبتو میزنه، پشت سرت حرف میزنه، آرزو داره حتی برای یک ثانیه جای تو باشه.
میدونی اگر نایس باشی چی میشه؟ عقب میمونی.
اون همه تلاشی که کردی، هیچی میشه.
میدونی اگر ببخشی و مدارا کنی چی میشه؟ تو اخراج میشی!
مگه دیزنیه که سکوت کنی و خوب باشی و همه بفهمن؟ نه عزیزم.
باید برای دفاع از خودت از سمتِ بدت استفاده کنی!
باید برای زحمتی که کشیدی، از همون قسمتی که سالها پنهانش کردی استفاده کنی، فقط برای اینکه جای خودت بمونی.
زندگی واقعی اینه عزیز من.
قربانی بودن همیشه جواب نمیده.
من کس خاصی نیستم، تجربهی خاصی هم ندارم.
ولی دارم بهت میگم:
توی زندگی، حتی اگر همه باهات بد بودن، تو با خودت خوب باش.
سعی کن همهی قسمتهای وجودت رو دوست داشته باشی و انکارشون نکنی.
آدما ضربه میزنن، بزنن!
تو بمیر برای خودت.
تو عاشقانه خودتو بپرست.
با قربانی کردن خودت توی ذهنت، داری بدترین رفتار رو با خودت میکنی.
اینها رو نوشتم که به خودم بگم.
تمام این حرفها رو با خودم بودم.
اون سمتِ من که همیشه دفاع نمیکرد، نیاز داشت دفاع کنه.
و حالا واقعاً آدم خوشحالتریام.
28.03.202514:42
داشتم به پریا میگفتم کات کردن
با یه سری ها موجب پیشرفته.
چقدر توی سال پیش من پیشرفت کردم.
با یه سری ها موجب پیشرفته.
چقدر توی سال پیش من پیشرفت کردم.
Repost qilingan:
پانيذ_اينروزها

25.03.202516:04
بذارید شما رو به این جمله ای که امروز خوندم که آب روی آتیش بود و تمومه عصبانیتم رو فروکش کرد، مهمون کنم:
از این عصبانی نباش که چرا بقیه قدر ارزش و محبت تورو نمیدونن، خیلی از مواقع ما به اندازه ی شخصیت خودمون کسی رو تحویل میگیریم نه به اندازه ی ظرفیت اون شخص..!"
بعضی از آدم ها رو بزرگشون کنی لبریز میشن و توهم خود بزرگ بینی
در درونشون ایجاد میشه..!
دست به قد و اندازه ی آدم ها نزنید.
@thepanizgm ✨🕊️
از این عصبانی نباش که چرا بقیه قدر ارزش و محبت تورو نمیدونن، خیلی از مواقع ما به اندازه ی شخصیت خودمون کسی رو تحویل میگیریم نه به اندازه ی ظرفیت اون شخص..!"
بعضی از آدم ها رو بزرگشون کنی لبریز میشن و توهم خود بزرگ بینی
در درونشون ایجاد میشه..!
دست به قد و اندازه ی آدم ها نزنید.
@thepanizgm ✨🕊️
18.04.202514:34
یه چیزی توی این مدت یاد گرفتم که واقعاً بزرگترین نقطهضعفم بود: بهم خوردن برنامههام توسط عوامل بیرونی؛ چیزهایی که حتی یکی از اونها خودم نیستم. و این موضوع انقدر منو عصبانی، ناراحت و غمگین میکنه که گاهی برای خودم دل میسوزونم. ولی متوجه شدم جنگیدن با این موضوع اشتباهه! مقایسه کردن شرایطم و قربانی جلوه دادن خودم اشتباهه! باید بپذیرم و وفق بدم. باید از نو برنامه بریزم. باید دوباره بچینم و پیش برم. زندگی همینه. همیشه هیچچیز طبق میل تو پیش نمیره. مسیرهای واقعی با اون چیزی که توی ذهنت ساختی خیلی فرق دارن. همهچیز انقدر نرم، یکنواخت و آروم نیست. همهچیز بینقص نیست. توی مسیرهای پر از نقص و نشدن، باید برای خودت یه راه با نتیجهی شدن بسازی. باید ضربه بخوری، باید اشتباه کنی، باید وقت کم بیاری و دوباره از اول بچینی. هر روز، هر ساعت، هر دقیقه. ولی بالاخره یاد میگیری. مطمئنم! خیلی سخت گرفتم به خودم… بازم میگیرم، بازم سخت میگیرم، چون بهای یاد گرفتنه، بهای بیرون اومدن از لوپهای زندگیمه. دیگه جوابم غر زدن نیست. جوابم: باشه. اشکال نداره. پیش میاد. یه راه دیگه میچینمه. راستش، از بیرون هم واقعاً هیچچیز سخت نیست. این ذهنمه که سختش میکنه، چون هیچچیز مثل ذهن بینقص من پیش نمیره. و زندگی واقعی، خوشبختانه یا متاسفانه این شکلیه: من باید بخوام چیزی رو بخوام، و بابتش هر روز بهایی بپردازم. اون بها میتونه شکستن و خراب کردنِ نسخهی الانم باشه، برای ساختن یه ورژن جدید از خودم.
05.04.202517:51
هر روز دارم زور میزنم مغز و ذهنم رو قانع کنم که ساکت و صبور باشن. متحمل فشار و سختی باشن. این ذهن تجربه نکرده؛ میبافه و تنت میکنه! خیلی سخته همهی انرژیت رو بذاری که بهش بگی سخت نیست، تحمل میخواد،برات خوبه.
26.03.202508:43
هیچ وزنهای سنگینتر از بلند کردنِ خودت در روزهای نااُمیدی و وقتایی که فروپاشیدی نیست.
06.04.202510:42
تو ببین چقدر گفتن، باعث سر دردت میشه که نگفتن و تو خودت ریختن رو ترجیح میدی. واقعا وقتی رابطه به اینجا میرسه باید چیکار کرد؟گذاشت و رفت؟آخه وقتی خودت رو جاش میذاری نه اخلاقیه و نه منطقی. وقتی جای خودت قرار داری به خاطر شدت ناراحتی و غم دلت میخواد بی رحم باشی برای همین میخوای با اینکار تنبیهش کنی و از این سردرگمی اون شخص خوشحال میشی. ولی از طرف دیگه وقتی احساساتت ته نشین میشن متوجه میشی چه کار زشتی انجام دادی و اگر یک از ده مقصر بودی الان بیست از ده مقصری بابت این تصمیمِ یهویی.واقعا توی این شرایط نمیدونم باید چیکار کنم ولی مطمئنم انقدر حرف زدم و نادیده گرفته شدم که ترجیح میدم هیچوقت کلامی باز نکنم. نمیدونم شاید زمانی گذشت و مسیر ها با خوشی جدا شد ، شاید هم آدم ها مثل خودم به فکر تنبیه ام افتادن و رفتن..!
Ko'proq funksiyalarni ochish uchun tizimga kiring.