تروریسم، یک سازمان یا جنبش یا حتی "دشمن" نیست که بتوان علیه آن اعلان جنگ کرد. تروریسم صرفاً تاکتیک حمله بی رویه به اهداف دشمن - به ویژه غیرنظامیان - به منظور ایجاد ترس، تضعیف روحیه، و برانگیختن واکنش های معکوس از طرف دشمن است. این تاکتیکی است که بسیاری از گروههای مختلف گاهی اوقات از آن استفاده میکنند، خاصه زمانی که بسیار ضعیفتر از دشمنان خود هستند و هیچ گزینه مناسب دیگری برای مبارزه با نیروهای نظامی برتر ندارند. صهیونیستها زمانی که میخواستند انگلیسیها را از فلسطین بیرون برانند و کشور خود را تأسیس کنند، از تروریسم استفاده کردند - به عنوان مثال، با بمبگذاری در هتل کینگ دیوید در اورشلیم در سال 1946 و ترور میانجی [صلح] سازمان ملل، فولک برنادت (Folke Bernadotte) در سال 1948 و اقداماتی دیگر - و ایالات متحده در گذشته از تعدادی از سازمان های "تروریستی" (از جمله کنتراهای نیکاراگوئه و چریک های UNITA در آنگولا) حمایت کرده است. روسای جمهور آمریکا همچنین از تعدادی از تروریستهای سابق در کاخ سفید استقبال کردهاند (از جمله یاسر عرفات رئیس ساف، و مناخیم بگین و اسحاق شامیر، نخستوزیران اسرائیل، که نقشهای کلیدیای در اصلیترین سازمانهای تروریستی صهیونیستی ایفا کردند)، که صرفاً بر این واقعیت تأکید میکند که تروریسم یک تاکتیک است و نه یک جنبش واحد. تبیین این موضوع به هیچ وجه حمله به افراد بی گناه را توجیه نمیکند - که همیشه از نظر اخلاقی مذموم است - اما به ما یادآوری می کند که گروههایی که از این روش مبارزه استفاده می کنند همیشه منافع حیاتی ایالات متحده را تهدید نمی کنند، و ایالات متحده هم گاهی فعالانه از چنین گروه هایی حمایت کرده است.
John J. Mearsheimer&Stephen M. Walt,
The Israel Lobby and U.S. Foreign Policy,
pp. 62,63,
New York: Farrar, Straus and Giroux, 2007
@AdnanFallahi