
Україна Online: Новини | Політика

Телеграмна служба новин - Україна

Резидент

Мир сегодня с "Юрий Подоляка"

Труха⚡️Україна

Николаевский Ванёк

Лачен пише

Реальний Київ | Украина

Реальна Війна

Україна Online: Новини | Політика

Телеграмна служба новин - Україна

Резидент

Мир сегодня с "Юрий Подоляка"

Труха⚡️Україна

Николаевский Ванёк

Лачен пише

Реальний Київ | Украина

Реальна Війна

Україна Online: Новини | Політика

Телеграмна служба новин - Україна

Резидент

Vergangenheit²
Da schwur er beim Eisen gar zornig und hart
den Feinden zu weisen die deutsche Art.
(-𝘌𝘳𝘯𝘴𝘵 𝘔𝘰𝘳𝘪𝘵𝘻 𝘈𝘳𝘯𝘥𝘵: 𝘞𝘢𝘴 𝘣𝘭𝘢𝘴𝘦𝘯 𝘥𝘪𝘦 𝘛𝘳𝘰𝘮𝘱𝘦𝘵𝘦𝘯?)
ارتباط:
@SiegDesGlaubens
den Feinden zu weisen die deutsche Art.
(-𝘌𝘳𝘯𝘴𝘵 𝘔𝘰𝘳𝘪𝘵𝘻 𝘈𝘳𝘯𝘥𝘵: 𝘞𝘢𝘴 𝘣𝘭𝘢𝘴𝘦𝘯 𝘥𝘪𝘦 𝘛𝘳𝘰𝘮𝘱𝘦𝘵𝘦𝘯?)
ارتباط:
@SiegDesGlaubens
TGlist рейтинг
0
0
ТипАчык
Текшерүү
ТекшерилбегенИшенимдүүлүк
ИшенимсизОрду
ТилиБашка
Канал түзүлгөн датаAug 18, 2023
TGlistке кошулган дата
Apr 06, 2025Рекорддор
23.04.202523:59
1.2KКатталгандар19.11.202423:59
0Цитация индекси06.04.202523:59
3151 посттун көрүүлөрү21.04.202523:59
1801 жарнама посттун көрүүлөрү26.03.202523:59
6.13%ER06.04.202523:59
26.76%ERR

20.04.202516:11
اگر فقط یک صحنه از سینمای معاصر ایران ارزش آپلودشدن در کانال من رو داشته باشه، اون صحنه همینه. (گشت ارشاد ۱)
یعنی بهتر و مفیدتر از این نمیشد چهرهٔ غالب جماعت «فلسفی» در ایران رو نشون داد. قلابی، مبتذل، دنبال جلبتوجه، داستانسرایی، ادعای تسلط بر مباحث بدون ذرهای مواجه با مباحث و...
باور کنید این یک تصویر «کاریکاتوریک» از قضیه نیست، خود قضیه است.
یعنی بهتر و مفیدتر از این نمیشد چهرهٔ غالب جماعت «فلسفی» در ایران رو نشون داد. قلابی، مبتذل، دنبال جلبتوجه، داستانسرایی، ادعای تسلط بر مباحث بدون ذرهای مواجه با مباحث و...
باور کنید این یک تصویر «کاریکاتوریک» از قضیه نیست، خود قضیه است.
16.04.202516:49
در این ترم پنج مرتبه ارائه دادم، چهار بار جلوی یک جمع سینفری و یک مرتبه جلوی یک جمع پنجاهنفری که فیالواقع یک رکورد دستنیافتنی محسوب میشه.
دوتا چیزِ جدید یادگرفتم و مایلم به اشتراک بذارم:
نکتۀ اول: هرگز ارائۀ خودتون رو با جملۀ: "سلام، ما امروز قراره در مورد x صحبت کنیم و..." شروع نکنید. خیلی تکراریه و اصلا جالب نیست. در عوض میتونید در طول دو تا پنج دقیقه در مورد چگونگی رسیدن به موضوع ارائه یا لزوم پرداختن به موضوع ارائه صحبت کنید یا یک خاطره بگید. (به ویدیویی که پیوست کردم دقت بفرمایید).
نکتۀ دوم: به یاد داشته باشید هدف از یک پرزنتیشن یا ارائه این نیست که یک مقدار اطلاعات رو منتقل کنید یا چیزی به کسی یاد بدید، حُضار بلدن بدون کمک شما اون مطالب رو یاد بگیرند.
پس هدف چیه؟
هدف اینه که توجه حُضار رو به موضوع جلب کنید، یعنی در واقع باید کاری کنید شنونده در پایان ارائه نسبت به موضوع شما کنجکاو شده باشه. تمااااام هدف و غایت خطابههای آکادمیک و سیاسی و مذهبی همین بوده.
دلیل استقبال عوام و خواص از منبرِ درسِ تاریخ هگل در دانشگاه برلین این نبود که هگل تاریخ میدونست یا در آلمان کتاب تاریخ برای خواندن یافت نمیشد بلکه هگل یک نقطهنظر داشت، یک دیدگاه متفاوت، یک دلیل و بنیادِ گیرا برای تحلیل و بررسی تاریخ! لذا به جای رجوع به هوش مصنوعی، ویکیپدیا و مستند، به دنبال شهود شخصی و استدلال خودساخته و درستحسابی باشید و البته لازمهاش اینه که خودتون به موضوع ارائه علاقمند باشید.
دوتا چیزِ جدید یادگرفتم و مایلم به اشتراک بذارم:
نکتۀ اول: هرگز ارائۀ خودتون رو با جملۀ: "سلام، ما امروز قراره در مورد x صحبت کنیم و..." شروع نکنید. خیلی تکراریه و اصلا جالب نیست. در عوض میتونید در طول دو تا پنج دقیقه در مورد چگونگی رسیدن به موضوع ارائه یا لزوم پرداختن به موضوع ارائه صحبت کنید یا یک خاطره بگید. (به ویدیویی که پیوست کردم دقت بفرمایید).
نکتۀ دوم: به یاد داشته باشید هدف از یک پرزنتیشن یا ارائه این نیست که یک مقدار اطلاعات رو منتقل کنید یا چیزی به کسی یاد بدید، حُضار بلدن بدون کمک شما اون مطالب رو یاد بگیرند.
پس هدف چیه؟
هدف اینه که توجه حُضار رو به موضوع جلب کنید، یعنی در واقع باید کاری کنید شنونده در پایان ارائه نسبت به موضوع شما کنجکاو شده باشه. تمااااام هدف و غایت خطابههای آکادمیک و سیاسی و مذهبی همین بوده.
دلیل استقبال عوام و خواص از منبرِ درسِ تاریخ هگل در دانشگاه برلین این نبود که هگل تاریخ میدونست یا در آلمان کتاب تاریخ برای خواندن یافت نمیشد بلکه هگل یک نقطهنظر داشت، یک دیدگاه متفاوت، یک دلیل و بنیادِ گیرا برای تحلیل و بررسی تاریخ! لذا به جای رجوع به هوش مصنوعی، ویکیپدیا و مستند، به دنبال شهود شخصی و استدلال خودساخته و درستحسابی باشید و البته لازمهاش اینه که خودتون به موضوع ارائه علاقمند باشید.
19.04.202516:56
حالا اینهمه به مهدی تدینی هجو وارد میکنیم وقتشه یک تمجیدی هم بکنیم:
Bennubook.com
این آدرس فروشگاهِ منسوب به دارودستۀ مهدی تدینی هست و سرعت بیمانندی در تحویل مرسولات داره و معمولا از کُل اینترنت ارزانتر میفروشه.
@bennubook
Bennubook.com
این آدرس فروشگاهِ منسوب به دارودستۀ مهدی تدینی هست و سرعت بیمانندی در تحویل مرسولات داره و معمولا از کُل اینترنت ارزانتر میفروشه.
@bennubook


25.03.202519:00
هنوز یک ماه هم از ۱۴۰۴ نگذشته ولی اطمینان دارم این بهترین کتابِ سال خواهد بود.
فوقالعادست. آیزایا برلین به بهترین شکل تاریخِ ادبی-فلسفی قرن هجدهم و نوزدهم آلمان را روایت کرده و ترجمۀ فارسی نیز مطلوب بنده افتاد.
فوقالعادست. آیزایا برلین به بهترین شکل تاریخِ ادبی-فلسفی قرن هجدهم و نوزدهم آلمان را روایت کرده و ترجمۀ فارسی نیز مطلوب بنده افتاد.
02.04.202512:37
لنتس، شاعر آلمانی که خودکشی کرد، نوشتهای بس گویا دارد. او کموبیش معاصر با روسو بود. میگوید:
-آیزایا برلین: ریشههای رومانتیسم، ۳.پدران واقعی رومانتیسم - ترجمهٔ عبدالله کوثری
عمل، عمل روحِ عالم است، نه لذت، نه وانهادن خود به احساس، نه تندادن به استدلال. عمل و تنها عمل؛ تنها با عمل است که آدمی تصویر خداوند میشود، خدایی که پیوسته میآفریند و پیوسته از کار خود شادمان میشود. بدون عمل، همۀ لذتها، همۀ احساسها و سرتاسر دانش چیزی نیست مگر مرگ معوق. مبادا که از تلاش دست برداریم مگر آنگاه که فراخنایی پدید آورده باشیم، حتی اگر این فراخنا شورستانی هولانگیز و تهیجایی خوفآور باشد، و آنگاه باید بر این فراخنا به تامل بنشینیم، همچنان که خداوند پیش از خلق عالم، بر آن شورستان و بر آن تهیجای به تامل نشست، و آنگاه چیزی پدید خواهد آمد. خوشا، خوشا این احساس خدایگون!
-آیزایا برلین: ریشههای رومانتیسم، ۳.پدران واقعی رومانتیسم - ترجمهٔ عبدالله کوثری
18.04.202517:08
این نقل مشهور «هر کس فرزند زمانهٔ خویش است» خیلی درسته. زمانهٔ فعلی ما زمانهٔ ریتاردها و ریتاردپروری هست و برای همینه که دیگه هگل و کانت و هردر تولید نمیکنیم.
18.04.202517:27
باز هم خداروشکر که مشکل شما دوستان طوریه که اُستادها فکر میکنند احمق هستید؛ داشتن چنین تفکری یعنی احتمالا اون اُستاد استعداد یا دانشی داره که بهش مفتخره (یا دستکم اینطوری فکر میکنه).
چون اغلب اُستادان ما بیشتر از اینکه به ما بگن «احمق»، تلاش میکنند به ما ثابت کنند که خودشون احمق نیستند. یکم پیچیده است ولی مطمئنم شرایط من بدتره.
چون اغلب اُستادان ما بیشتر از اینکه به ما بگن «احمق»، تلاش میکنند به ما ثابت کنند که خودشون احمق نیستند. یکم پیچیده است ولی مطمئنم شرایط من بدتره.
27.03.202519:17
آیزایا برلین: مجوس شمال، یوهان گئورگ هامان و خاستگاههای عقلناباوری جدید - ترجمۀ رضا رضائی
با تشکر از .Horatius. بابت اشتراکگذاری این فایل.
با تشکر از .Horatius. بابت اشتراکگذاری این فایل.
23.04.202518:44
این جماعت نوستالژیفروش!
بعد از «عریضهنویسها»، دومین گروه از اَنگلهای سایبری رو «نوستالژیفروشها» تشکیل دادند که شدیدا در فضای سیاسی ما فعال هستند.
فکر میکنم بنیانگذار این نکبت، شبکۀ سلطنتطلب «منوتو» بود که از دهۀ نود شروع کرد به ساخت یک برنامۀ سریالی به اسم «طونل زمان»؛ در این سلسله برنامهها، یک قطعه فیلم از ایرانِ پیش از انقلاب رو با رنگبَندی، تحریف و آبوتاب فراوان به مخاطب ارائه میکردند. بعدها این تکنیک رو در ساخت اون به اصطلاح "مستندها" به کار بردند. این کارها در درازمدت باعث ایجاد یک فتیش عجیب در عامۀ ملت ایران شد؛ الان هر پلتفرمی رو که باز کنید یک تعدادی اینفلوئنسر صرفا با ساختن «ادیتِ مولایی» با فیلمهای بهجامانده از جشنهای دوهزاروپونصدساله و تاجگذاری محمدرضا پهلوی، کاروکاسبی بههم زدند؛ هیچ معنا و هدفی هم پشتش نیست، نه تحلیلی، نه عبرتی و نه نکتۀ آموزندهای.
مثلا همین مهدی تدینی رو در نظر بگیرید! نصف تمام محتوای جدی کانالش همین چیزاست: «عکس از تهران قدیم!»، «شاه در لندن!»، «ایستگاه راهآهن اهواز» و...
البته هر کسی آزاده در کانال شخصی خودش هر چرتوپرتی پُست کنه ولی من هم حق دارم بپرسم که منظور از فرستادن و به اشتراکگذاشتن این چیزها چیه؟ ما چه نتیجهای باید بگیریم؟ و فکر کنم این سوالها یک جواب داره و اون هم «هیچچیز» است. این جماعت نوستالژیفروش و مخاطبان نوستالژیباز از این فیلمها و عکسها همون استفادهای رو میبرند که یک پسربچۀ چهاردهساله از پورن انتزاع میکنه.
بعد از «عریضهنویسها»، دومین گروه از اَنگلهای سایبری رو «نوستالژیفروشها» تشکیل دادند که شدیدا در فضای سیاسی ما فعال هستند.
فکر میکنم بنیانگذار این نکبت، شبکۀ سلطنتطلب «منوتو» بود که از دهۀ نود شروع کرد به ساخت یک برنامۀ سریالی به اسم «طونل زمان»؛ در این سلسله برنامهها، یک قطعه فیلم از ایرانِ پیش از انقلاب رو با رنگبَندی، تحریف و آبوتاب فراوان به مخاطب ارائه میکردند. بعدها این تکنیک رو در ساخت اون به اصطلاح "مستندها" به کار بردند. این کارها در درازمدت باعث ایجاد یک فتیش عجیب در عامۀ ملت ایران شد؛ الان هر پلتفرمی رو که باز کنید یک تعدادی اینفلوئنسر صرفا با ساختن «ادیتِ مولایی» با فیلمهای بهجامانده از جشنهای دوهزاروپونصدساله و تاجگذاری محمدرضا پهلوی، کاروکاسبی بههم زدند؛ هیچ معنا و هدفی هم پشتش نیست، نه تحلیلی، نه عبرتی و نه نکتۀ آموزندهای.
مثلا همین مهدی تدینی رو در نظر بگیرید! نصف تمام محتوای جدی کانالش همین چیزاست: «عکس از تهران قدیم!»، «شاه در لندن!»، «ایستگاه راهآهن اهواز» و...
البته هر کسی آزاده در کانال شخصی خودش هر چرتوپرتی پُست کنه ولی من هم حق دارم بپرسم که منظور از فرستادن و به اشتراکگذاشتن این چیزها چیه؟ ما چه نتیجهای باید بگیریم؟ و فکر کنم این سوالها یک جواب داره و اون هم «هیچچیز» است. این جماعت نوستالژیفروش و مخاطبان نوستالژیباز از این فیلمها و عکسها همون استفادهای رو میبرند که یک پسربچۀ چهاردهساله از پورن انتزاع میکنه.


07.04.202520:15
با تو بود


24.03.202514:52
I would have liked to wander with you for nights on end.


16.04.202516:49


23.04.202519:57
وضعیت:
Кайра бөлүшүлгөн:
Imani - Denktagebuch

04.04.202515:25
تاریخ جهان دادگاه جهان است
یکی از اشعار شاهکار فریدریش شیلر Resignation است. شعر از «انتخابِ درستِ زندگی» میپرسد. اینکه کدام انتخاب درست است برای رقم زدنِ زندگی. یک انسان شِکْوه میکند از جوانیِ گذشته و افسوسِ خوشبختیِ از دست رفته را میخورد. او ایمان و امیدش را قربانی لذایذ زندگی کرده است.
شعر به دادگاهی فرای جهان امید و ایمان ندارد که در آن برای لذایذِ تجربه نکرده خسارت (پاداش) میدهند. زندگی اما همچنان پیشاپیشِ انتخاب قرار دارد: یا یک زندگیِ ایمان یا یک زندگیِ لذت.
„Zwei Blumen, hört es, Menschenkinder,
Zwei Blumen blühen für den weisen Finder,
Sie heißen Hoffnung und Genuss.
Wer dieser Blumen eine brach, begehre
Die andre Schwester nicht.
Genieße, wer nicht glauben kann.
Wer glauben kann, entbehre.
Die Weltgeschichte ist das Weltgericht.“
«دو گُل، بشنوید، اطفالِ انسان
دو گُل میشکُفند برای جویندگانِ دانا
آنها امید و لذت نام دارند.
هر کس یکی از این گلها را بچیند
آزمند خواهر دیگرش نخواهد بود
لذت میبرد، آنکه نمیتواند باور کند
و آن که میتواند باور کند، سختی میکشد
تاریخِ جهان دادگاهِ جهان است.»
شیلر باور به جهانی دیگر را هم امری ایندنیایی میداند که در همین زندگی خاکی محقّق میشود و نه پس از آن. عنوان شعر امتناعِ شاعر است از هر گونه امید به جاودانگی [اُخروی]. Resignation یعنی حالتی انسانی-اخلاقی در شرایطی اجتنابناپذیر، و در اینجا در «درون تاریخ جهان».
„Was man von der Minute ausgeschlagen,
gibt keine Ewigkeit zurück.“
آنچه آدمی از دقیقهای چشمپوشی از دست داده
ابدیت بدو پس نخواهد داد.
از نظر عدهای شیلر آخرتشناسی مسیحی را با این شعر سکولار کرده و آخرت را در این جهان قرار داده است. از نظر عدهای دیگر خدا [در مسیحیّت] وارد تاریخِ جهان شده و شعر شیلر همچنان در اعماقِ خود مسیحی است. برای درک امر الهی اما شیلر از پوستهٔ دین عبور میکند:
„Unter der Hülle aller Religionen liegt das Göttliche“
«زیر پوستهٔ تمامِ ادیان، امرِ الهی قرار گرفته است.»
و به استتیک میرسد.
یکی از اشعار شاهکار فریدریش شیلر Resignation است. شعر از «انتخابِ درستِ زندگی» میپرسد. اینکه کدام انتخاب درست است برای رقم زدنِ زندگی. یک انسان شِکْوه میکند از جوانیِ گذشته و افسوسِ خوشبختیِ از دست رفته را میخورد. او ایمان و امیدش را قربانی لذایذ زندگی کرده است.
شعر به دادگاهی فرای جهان امید و ایمان ندارد که در آن برای لذایذِ تجربه نکرده خسارت (پاداش) میدهند. زندگی اما همچنان پیشاپیشِ انتخاب قرار دارد: یا یک زندگیِ ایمان یا یک زندگیِ لذت.
„Zwei Blumen, hört es, Menschenkinder,
Zwei Blumen blühen für den weisen Finder,
Sie heißen Hoffnung und Genuss.
Wer dieser Blumen eine brach, begehre
Die andre Schwester nicht.
Genieße, wer nicht glauben kann.
Wer glauben kann, entbehre.
Die Weltgeschichte ist das Weltgericht.“
«دو گُل، بشنوید، اطفالِ انسان
دو گُل میشکُفند برای جویندگانِ دانا
آنها امید و لذت نام دارند.
هر کس یکی از این گلها را بچیند
آزمند خواهر دیگرش نخواهد بود
لذت میبرد، آنکه نمیتواند باور کند
و آن که میتواند باور کند، سختی میکشد
تاریخِ جهان دادگاهِ جهان است.»
شیلر باور به جهانی دیگر را هم امری ایندنیایی میداند که در همین زندگی خاکی محقّق میشود و نه پس از آن. عنوان شعر امتناعِ شاعر است از هر گونه امید به جاودانگی [اُخروی]. Resignation یعنی حالتی انسانی-اخلاقی در شرایطی اجتنابناپذیر، و در اینجا در «درون تاریخ جهان».
„Was man von der Minute ausgeschlagen,
gibt keine Ewigkeit zurück.“
آنچه آدمی از دقیقهای چشمپوشی از دست داده
ابدیت بدو پس نخواهد داد.
از نظر عدهای شیلر آخرتشناسی مسیحی را با این شعر سکولار کرده و آخرت را در این جهان قرار داده است. از نظر عدهای دیگر خدا [در مسیحیّت] وارد تاریخِ جهان شده و شعر شیلر همچنان در اعماقِ خود مسیحی است. برای درک امر الهی اما شیلر از پوستهٔ دین عبور میکند:
„Unter der Hülle aller Religionen liegt das Göttliche“
«زیر پوستهٔ تمامِ ادیان، امرِ الهی قرار گرفته است.»
و به استتیک میرسد.
09.04.202507:49
کانون زبان برخلاف تمام موسسات آموزشی، هیچ وقعی به Menschen و Sicher نمینهد و برای سطوح B1+ و B2 از Aspekte استفاده میکند.
مجموعهای نسبتا قدیمی از لحاظ متود اما بسیار قوی و ممتاز برای تقویت مهارت درکمطلب و دستور زبان (نکات کمنظیر صرف و نحو، معناشناسی، نمادشناسی، زبانشناسی که در سایر کتب مطرح یافت نمیشوند.).
به تمام دوستانی که A2 و به بالا هستند، خرید جلد 1 این کتاب را توصیه میکنم.
مجموعهای نسبتا قدیمی از لحاظ متود اما بسیار قوی و ممتاز برای تقویت مهارت درکمطلب و دستور زبان (نکات کمنظیر صرف و نحو، معناشناسی، نمادشناسی، زبانشناسی که در سایر کتب مطرح یافت نمیشوند.).
به تمام دوستانی که A2 و به بالا هستند، خرید جلد 1 این کتاب را توصیه میکنم.
Көбүрөөк функцияларды ачуу үчүн кириңиз.