
Україна Online: Новини | Політика

Телеграмна служба новин - Україна

Резидент

Мир сегодня с "Юрий Подоляка"

Труха⚡️Україна

Николаевский Ванёк

Лачен пише

Реальний Київ | Украина

Реальна Війна

Україна Online: Новини | Політика

Телеграмна служба новин - Україна

Резидент

Мир сегодня с "Юрий Подоляка"

Труха⚡️Україна

Николаевский Ванёк

Лачен пише

Реальний Київ | Украина

Реальна Війна

Україна Online: Новини | Політика

Телеграмна служба новин - Україна

Резидент

ایرانبان کُرد
آنچه نیاز داریم خوانش میان رشتهای از تاریخ، زبانشناسی، باستان شناسی، اقتصاد و جامعه شناسی برای فهم مساله است. تاریخ فلات ایران آشورستان، میانرودان و ارمنستان کهن.
TGlist рейтинг
0
0
ТипАчык
Текшерүү
ТекшерилбегенИшенимдүүлүк
ИшенимсизОрду
ТилиБашка
Канал түзүлгөн датаВер 23, 2018
TGlistке кошулган дата
Бер 03, 2025Рекорддор
01.04.202518:13
3.2KКатталгандар18.03.202523:59
100Цитация индекси17.03.202516:36
1.9K1 посттун көрүүлөрү17.03.202509:58
1.2K1 жарнама посттун көрүүлөрү11.03.202523:59
33.86%ER16.03.202500:25
43.80%ERRӨнүгүү
Катталуучулар
Citation индекси
Бир посттун көрүүсү
Жарнамалык посттун көрүүсү
ER
ERR


22.03.202505:37
پیام نوروزی پرزیدنت منتخب کمپ آلبانی
22.03.202507:12


25.03.202520:26
حلال اولسون 🤌😁
#خلجی_سوز
#خلجی_سوز
Кайра бөлүшүлгөн:
میهن پرستان کُرد



26.03.202520:27
چرا من خیالم از آذری ها راحته
ولی از خطر پانکُردیسم یک لحظه نمیتونم غفلت کنم .
نمونه اش اینه که توی تبریز یک نفر هم علاقه به برداشت واحد درس ترکی نداره ولی کاوه بیات و چندین استاد میهن پرست دانشگاه اعلام کردن از میان دانشجویان کُرد همگی مقالات ارائه شده در راستای ناسیونالیسم قومی کُردی بوده و اندیشه های کردستان بزرگ در میان قشر روشن فکر کُرد بیشتر از عشایر نمود داره و این یک فاجعه است.
آموزش پرورش استان آ.غ کاملا اندیشه های تجزیه طلبی و چپ رو به خورد کودکان میدن و در استان کردستان علاوه بر چپ و تجزیه طلبی اندیشه سلفیت و مکتب قرآن هم زیاد به چشم میخوره .
@Kurdpatriott
ولی از خطر پانکُردیسم یک لحظه نمیتونم غفلت کنم .
نمونه اش اینه که توی تبریز یک نفر هم علاقه به برداشت واحد درس ترکی نداره ولی کاوه بیات و چندین استاد میهن پرست دانشگاه اعلام کردن از میان دانشجویان کُرد همگی مقالات ارائه شده در راستای ناسیونالیسم قومی کُردی بوده و اندیشه های کردستان بزرگ در میان قشر روشن فکر کُرد بیشتر از عشایر نمود داره و این یک فاجعه است.
آموزش پرورش استان آ.غ کاملا اندیشه های تجزیه طلبی و چپ رو به خورد کودکان میدن و در استان کردستان علاوه بر چپ و تجزیه طلبی اندیشه سلفیت و مکتب قرآن هم زیاد به چشم میخوره .
@Kurdpatriott
26.03.202521:57
نیشخندهای شیطانی مجوسهای آتشپرست 😁


17.04.202517:44
برگه کردی، تصویری از مردان ایرانی دوران قاجار با پوشش رایج آن دوره را منتشر کرده و کردها در واکنش با پیامهای مملو از دشنامهای رکیک، ایرانیان ــ بهویژه فارسها ــ را هدف تمسخر قرار دادهاند.
وقتی در رسانه، از تلویزیون گرفته تا محافل روشنفکری، لباسهای پیشامدرن بهعنوان نماد هویت و اصالت ترویج میشوند، بدیهی است، فردی که افق دیدش از مرزهای قبیله فراتر نمیرود، بپندارد که پوشش اصیل حتماً باید مشتمل بر عناصری چون چفیه و دستار عربی باشد، و آن را بهغلط "کردی" بنامد و در عین حال سایر گونههای پوشش ایرانی را به تمسخر گیرد.
نکته قابلتوجه آن است که این نوع پوشش تا پیش از آنکه کردها تحت تأثیر پوشاک آشوری قرار گیرند، لباس سنتی ایشان نیز بوده و شواهد تصویری متعددی در این زمینه موجود است.
این نوع پوشاک، یکی از سادهترین اشکال لباس ایرانی بهشمار میآید که نمونههای آن در سنگنگارههای باستانی ایران نیز مشاهده میشود. با اینحال، ایرانیِ شهرنشین به درستی ثبات ظاهری این پوشش طی ۲۵۰۰ سال را نه بهمنزله اصالت، بلکه بهعنوان نمادی از سکون فرهنگی و فقدان پویایی میداند .
@iranban_kord
وقتی در رسانه، از تلویزیون گرفته تا محافل روشنفکری، لباسهای پیشامدرن بهعنوان نماد هویت و اصالت ترویج میشوند، بدیهی است، فردی که افق دیدش از مرزهای قبیله فراتر نمیرود، بپندارد که پوشش اصیل حتماً باید مشتمل بر عناصری چون چفیه و دستار عربی باشد، و آن را بهغلط "کردی" بنامد و در عین حال سایر گونههای پوشش ایرانی را به تمسخر گیرد.
نکته قابلتوجه آن است که این نوع پوشش تا پیش از آنکه کردها تحت تأثیر پوشاک آشوری قرار گیرند، لباس سنتی ایشان نیز بوده و شواهد تصویری متعددی در این زمینه موجود است.
این نوع پوشاک، یکی از سادهترین اشکال لباس ایرانی بهشمار میآید که نمونههای آن در سنگنگارههای باستانی ایران نیز مشاهده میشود. با اینحال، ایرانیِ شهرنشین به درستی ثبات ظاهری این پوشش طی ۲۵۰۰ سال را نه بهمنزله اصالت، بلکه بهعنوان نمادی از سکون فرهنگی و فقدان پویایی میداند .
@iranban_kord
22.03.202508:12
📝ادعای کردها مبنی بر کردی بودن سفره هفتسین
اصولا چیزی به نام هفتشین پیشینه ندارد تا بخواهد کردی یا فارسی باشد، چرا که از مطالب زرد شبهتاریخی است که بیشتر برای بولد کردن نقش تاریخی شراب در ایران باستان و قرار دادن آن در برابر سرکه ساخته شده است. به هر روی، شین به معنی سبز در زبانهای کردی (و پشتو یا همان افغانی!) از ریشه ایرانی باستان axšáynah* (اَخشینه) میآید و پیوندی به ژیان که از ایرانی باستان -jai* میآید و با زیستن همریشه است ندارد. باز در پشتو(افغانی) هم واژه ژوَند با ژیان در کردی همریشه است و هر دو با /ژ/ آغاز میشوند.
مشکل بزرگ روند جعل نوروز در میان کردها باگهای فراوان این جعل بزرگ است بهگونهای که در هر دوره، بخشی از کردها یکی از عناصر نوروز را مصادره کرده و کُردانیدهاند و در برابر بقیه رسمهای نوروز علم کردهاند، اما حرص سیریناپذیر ناسیونالیستهای کرد برای مصادره که ریشه در ایلیاتی بودنشان دارد باعث شده به مرور رسومی که در میان کردها «فارسی» و بنابراین حرام (!) به شمار میرفتند، کُردانیده شوند.
این پروسه از خود نوروز آغاز شد، بهگونهای که کردهای ناسیونالیست و کردگرایی که در برابر نوروز گارد بگیرند هنوز زندهاند، سپس کردها سر واژه نوروز و نوروژ دو شقه شدند، سپس به چهارشنبهسوری و مراسم گرد نوروز رسید، و اکنون هفتسین که حتی جوانان ناسیونالیست کرد آنرا از رسوم بیپیشینه فارسها به شمار میآوردند را در بر میگیرد.نوروز در پارسی میانه یا پهلوی بهگونهی «نوکروز» ثبت شده است که «نوک» به معنی جدید و نیایِ واژهی نو است. خوشبختانه پارسی میانه و فرزندش فارسی برخلاف کردی زبان یکجانشینانِ نویسا و دارای شناسنامه هستند وگرنه روشن نبود کردها مانند (نُه) به شمار آوردن (نو) چه یاوههای دیگری به ایرانیان میباوراندند.
جالب است که در برخی شهرهای شمالغربی زبان ایران مانند تبریز خوانش شمالغربی واژهی نوروز (مانند نوروژ و نوروج) در دورههایی رواج داشته که نشان از ریشهدار بودن نوروز در ایران دارد و حضرات کرد به همین دلیل مدعی کرد بودن آذریها هستند اما نوروز چنان در میان کردها بیپیشینه است که حتی در کرمانجی که بیشترین بسامد همخوان /ژ/ در برابر /ز/ جنوبغربی را دارد، واژه نوروژ هیچگاه در گونههای گفتاری و نوشتاری ایشان (البته تا پیش از دهه 90 میلادی) ثبت نشده است و امروزه در اینستاگرام آن را جبران میکنند .
یک شباهت «پهلوی» و «نوروز» این است که هر دو در میان کردها بیپیشینهاند. همه زبانهای ایرانی شمالغربی در گذشته پهلوی یا فهلوی خوانده شدهاند به جز کردی و واژه پهلوی حتی در ادبیات کلاسیک ایران در جای پارسی میانه که یک زبان ایرانی جنوبغربی است نیز به کار رفته است. جغرافیای ادبی فهلویات هم درست در همدان، نهاوند، و مراغه یعنی دقیقا در مرز شرقی نواحی کردنشین امروز به پایان میرسد هرچند در گذشته غرب این جغرافیا هم جایگاه ادبیات دفتری گوران بود و نه ادبیات کردی که کردها آن را نیز با مصادره و جعل و تحریف کردی نامیده و حتی شاهنامههای گورانی را شرنامه کردی میخوانند و شر عربی را به جای شاه فارسی و کردی را به جای گورانی نشانده و آن را از هویت خالی کردهاند (فعلا برای واژه فارسی نامه تدبیری اندیشیده نشده)
با این همه، امروزه کردها در زمینه مصادره پهلوی از همه مدعیترند و هر جا واژه پهلوی میبینند حس مالکیت میکنند. همان حسی که پیشینیان غارتگرشان به محصولات کشاورزی یعنی یک سال دسترنج روستاییان گوران، آذری، ارمنی، و آشوری داشتند.
@iranban_kord
اصولا چیزی به نام هفتشین پیشینه ندارد تا بخواهد کردی یا فارسی باشد، چرا که از مطالب زرد شبهتاریخی است که بیشتر برای بولد کردن نقش تاریخی شراب در ایران باستان و قرار دادن آن در برابر سرکه ساخته شده است. به هر روی، شین به معنی سبز در زبانهای کردی (و پشتو یا همان افغانی!) از ریشه ایرانی باستان axšáynah* (اَخشینه) میآید و پیوندی به ژیان که از ایرانی باستان -jai* میآید و با زیستن همریشه است ندارد. باز در پشتو(افغانی) هم واژه ژوَند با ژیان در کردی همریشه است و هر دو با /ژ/ آغاز میشوند.
مشکل بزرگ روند جعل نوروز در میان کردها باگهای فراوان این جعل بزرگ است بهگونهای که در هر دوره، بخشی از کردها یکی از عناصر نوروز را مصادره کرده و کُردانیدهاند و در برابر بقیه رسمهای نوروز علم کردهاند، اما حرص سیریناپذیر ناسیونالیستهای کرد برای مصادره که ریشه در ایلیاتی بودنشان دارد باعث شده به مرور رسومی که در میان کردها «فارسی» و بنابراین حرام (!) به شمار میرفتند، کُردانیده شوند.
این پروسه از خود نوروز آغاز شد، بهگونهای که کردهای ناسیونالیست و کردگرایی که در برابر نوروز گارد بگیرند هنوز زندهاند، سپس کردها سر واژه نوروز و نوروژ دو شقه شدند، سپس به چهارشنبهسوری و مراسم گرد نوروز رسید، و اکنون هفتسین که حتی جوانان ناسیونالیست کرد آنرا از رسوم بیپیشینه فارسها به شمار میآوردند را در بر میگیرد.نوروز در پارسی میانه یا پهلوی بهگونهی «نوکروز» ثبت شده است که «نوک» به معنی جدید و نیایِ واژهی نو است. خوشبختانه پارسی میانه و فرزندش فارسی برخلاف کردی زبان یکجانشینانِ نویسا و دارای شناسنامه هستند وگرنه روشن نبود کردها مانند (نُه) به شمار آوردن (نو) چه یاوههای دیگری به ایرانیان میباوراندند.
جالب است که در برخی شهرهای شمالغربی زبان ایران مانند تبریز خوانش شمالغربی واژهی نوروز (مانند نوروژ و نوروج) در دورههایی رواج داشته که نشان از ریشهدار بودن نوروز در ایران دارد و حضرات کرد به همین دلیل مدعی کرد بودن آذریها هستند اما نوروز چنان در میان کردها بیپیشینه است که حتی در کرمانجی که بیشترین بسامد همخوان /ژ/ در برابر /ز/ جنوبغربی را دارد، واژه نوروژ هیچگاه در گونههای گفتاری و نوشتاری ایشان (البته تا پیش از دهه 90 میلادی) ثبت نشده است و امروزه در اینستاگرام آن را جبران میکنند .
یک شباهت «پهلوی» و «نوروز» این است که هر دو در میان کردها بیپیشینهاند. همه زبانهای ایرانی شمالغربی در گذشته پهلوی یا فهلوی خوانده شدهاند به جز کردی و واژه پهلوی حتی در ادبیات کلاسیک ایران در جای پارسی میانه که یک زبان ایرانی جنوبغربی است نیز به کار رفته است. جغرافیای ادبی فهلویات هم درست در همدان، نهاوند، و مراغه یعنی دقیقا در مرز شرقی نواحی کردنشین امروز به پایان میرسد هرچند در گذشته غرب این جغرافیا هم جایگاه ادبیات دفتری گوران بود و نه ادبیات کردی که کردها آن را نیز با مصادره و جعل و تحریف کردی نامیده و حتی شاهنامههای گورانی را شرنامه کردی میخوانند و شر عربی را به جای شاه فارسی و کردی را به جای گورانی نشانده و آن را از هویت خالی کردهاند (فعلا برای واژه فارسی نامه تدبیری اندیشیده نشده)
با این همه، امروزه کردها در زمینه مصادره پهلوی از همه مدعیترند و هر جا واژه پهلوی میبینند حس مالکیت میکنند. همان حسی که پیشینیان غارتگرشان به محصولات کشاورزی یعنی یک سال دسترنج روستاییان گوران، آذری، ارمنی، و آشوری داشتند.
@iranban_kord
25.03.202513:17
📎پیام نوروزی علی دایی :نور بر تاریکی پیروز است .
@iranban_kord
@iranban_kord
02.04.202514:19
بعد میگن فحاشی جواب نمیده؟ خیلی هم خوب جواب میده!
وقتی خانواده ژینا امینی گفتن "دخترمون دختر ایرانه"، کردها موجی از فحش و تهدید علیه این خانواده به راه انداختن اما نتیجه چی شد؟ آیا این خانواده اومدن بگن اینا دیکتاتورن، وحشیان، متعصبان، تروریستن؟ نه، برعکس! یه پای لایک صفحات تجزیهطلبها و حمایت از گروههای مسلحی شدن که اسمشون رو گذاشتن "مدافعان حقوق اقلیت"!
تو این مملکت فقط ایراندوستها باید در برابر هر فحش و تهمتی بگن "انسانم آرزوست"، آخرش هم متهم بشن به فاشیست بودن، اما هر قبیلهگرای مسلحی که از خشونت و تجزیهطلبی دم میزنه، به لطف رسانههای خارجی و سانسور و ماله کشی ملیگدایان داخلی تبدیل میشه به "قربانی ستم مضاعف" و "مبارز راه آزادی"!
وقتی خانواده ژینا امینی گفتن "دخترمون دختر ایرانه"، کردها موجی از فحش و تهدید علیه این خانواده به راه انداختن اما نتیجه چی شد؟ آیا این خانواده اومدن بگن اینا دیکتاتورن، وحشیان، متعصبان، تروریستن؟ نه، برعکس! یه پای لایک صفحات تجزیهطلبها و حمایت از گروههای مسلحی شدن که اسمشون رو گذاشتن "مدافعان حقوق اقلیت"!
تو این مملکت فقط ایراندوستها باید در برابر هر فحش و تهمتی بگن "انسانم آرزوست"، آخرش هم متهم بشن به فاشیست بودن، اما هر قبیلهگرای مسلحی که از خشونت و تجزیهطلبی دم میزنه، به لطف رسانههای خارجی و سانسور و ماله کشی ملیگدایان داخلی تبدیل میشه به "قربانی ستم مضاعف" و "مبارز راه آزادی"!
18.04.202510:39
در ادامه، همین مرد گوران که زبان مادریاش را شایسته سخن گفتن نمیداند، به زبان سورانی ،پاوه را «روژهلات کردستان» میخواند . هر سخن دگرستیزانه و هر ادعای اصالت و توهمات درباره دلیل مردانهپوشی زنان کرد، هرگز نباید حمل بر خوشبینی یا سوءتفاهم شود. هیچ سوءتفاهمی در کار نیست؛ تجزیهطلبند و بس.
پاوه، در تقسیمات استانی در کرمانشاه قرار دارد، نه در استان کردستان. این «روژهلات»، به معنای «شرق کردستان» از سوی تجزیهطلبان به کار میرود.
تجزیهطلبی و ایرانستیزی بهنوعی جزء لاینفک فرهنگ آنان است و هویت آنان را شکل داده و از این رو از کودک تا پیر، جوان و بلاگر و حتی طبیعتدوستشان آن را تبلیغ میکنند.
افزون بر این، جشنهای سیزده به در و نوروز، نه تنها در ریشههای فرهنگی کردی جایی ندارند، بلکه به ابزاری برای ترسیم نقشه کردستان تبدیل شده چنانچه خود کردها هم به درستی گفتند مراسمهای نوروز امسال نقشه کردستان را ترسیم کرد که تا همدان و ایلام و بخشی از مناطق لر و لک که تخت هژمونی کرد قرار گرفتهاند را در بر میگیرد اما پان ایرانیست مالهکش اینان را با خود پسرعمو و برادر میبیند.
@iranban_kord
پاوه، در تقسیمات استانی در کرمانشاه قرار دارد، نه در استان کردستان. این «روژهلات»، به معنای «شرق کردستان» از سوی تجزیهطلبان به کار میرود.
تجزیهطلبی و ایرانستیزی بهنوعی جزء لاینفک فرهنگ آنان است و هویت آنان را شکل داده و از این رو از کودک تا پیر، جوان و بلاگر و حتی طبیعتدوستشان آن را تبلیغ میکنند.
افزون بر این، جشنهای سیزده به در و نوروز، نه تنها در ریشههای فرهنگی کردی جایی ندارند، بلکه به ابزاری برای ترسیم نقشه کردستان تبدیل شده چنانچه خود کردها هم به درستی گفتند مراسمهای نوروز امسال نقشه کردستان را ترسیم کرد که تا همدان و ایلام و بخشی از مناطق لر و لک که تخت هژمونی کرد قرار گرفتهاند را در بر میگیرد اما پان ایرانیست مالهکش اینان را با خود پسرعمو و برادر میبیند.
@iranban_kord


25.03.202517:16
🔥زردشت نخستین کسی بود که در جهان مادی سخنی بر خواند که ضد دیوها و بر آیین اهورا بود .فروردین یشت ۹۰.
ارسطو در آثار خود از زرتشت که او را زرادشت یا زروآستر میخواند به عنوان یک حکیم ایرانی نام برده است.
ارسطو، که اخلاق نیکوماخوسی خود را بر پایه عقل و فضیلت بنا کرد، از مفهوم اختیار و مسئولیت اخلاقی که در تعالیم زرتشت ریشه داشت، بهره برد. زرتشت نخستین پیامبری بود که انسان را موجودی مختار معرفی کرد، کسی که بین راه نیکی و بدی توان گزینش دارد. این مفهوم در اخلاق ارسطویی نیز تکرار میشود، جایی که فضیلت نه امری جبری، بلکه نتیجهی تصمیم و کنش آگاهانه انسان است.
در ایران نیز صادق هدایت از جمله نویسندگانی بود که شیفته میراث زرتشتی بود. در آثار او، بهویژه در توپ مرواری و بوف کور، ارجاعاتی به حکمت زرتشتی و نقدی بر خرافات و سنتهای پوسیده دیده میشود.
☘ششم روز از ماه فروردین زادروزِ آموزگار پاکِ ایرانی،وخشورِ ایران زمین،اَشو زَرتشت،خجسته باد.
@iranban_kord
ارسطو در آثار خود از زرتشت که او را زرادشت یا زروآستر میخواند به عنوان یک حکیم ایرانی نام برده است.
ارسطو، که اخلاق نیکوماخوسی خود را بر پایه عقل و فضیلت بنا کرد، از مفهوم اختیار و مسئولیت اخلاقی که در تعالیم زرتشت ریشه داشت، بهره برد. زرتشت نخستین پیامبری بود که انسان را موجودی مختار معرفی کرد، کسی که بین راه نیکی و بدی توان گزینش دارد. این مفهوم در اخلاق ارسطویی نیز تکرار میشود، جایی که فضیلت نه امری جبری، بلکه نتیجهی تصمیم و کنش آگاهانه انسان است.
در ایران نیز صادق هدایت از جمله نویسندگانی بود که شیفته میراث زرتشتی بود. در آثار او، بهویژه در توپ مرواری و بوف کور، ارجاعاتی به حکمت زرتشتی و نقدی بر خرافات و سنتهای پوسیده دیده میشود.
☘ششم روز از ماه فروردین زادروزِ آموزگار پاکِ ایرانی،وخشورِ ایران زمین،اَشو زَرتشت،خجسته باد.
@iranban_kord
17.04.202508:32
۳. چنانکه اشاره شد، سرزمین باکو دستکم دو هزاره پیشینهی تاریخی در قالب هویت منطقهای دارد. حتی اگر ایدئولوژی جمهوری باکو محل مناقشه باشد، نمیتوان موجودیت سیاسی آن را انکار کرد. نکتهی مهمتر آنکه این کشور، با همهی ادعاهایش، هرگز بهصورت مستقیم خون ایرانیان را نریخته است، حالآنکه دست مصطفی بارزانی که جمله (هر جا کرد است آنجا ایران استِ) او ورد زبان مالهکشان ایدئولوژی کردی است به خون افسران دولت شاهنشاهی ایران در دوران جمهوری مهاباد آغشته است و هم دست احزاب کرد ایرانی مزدور صدام به خون سربازان ما در هشت سال جنگ تحمیلی و اگر میبینیم کار کردهای ایران به جایی رسیده که امروز به جای گیلک و بلوچ پیج تجزیهطلبانه میسازند نقش پولهای اقلیم کردستان که به جای سازندگی این اقلیم صرف نوکری برای ترکیه و نفرت پراکنی علیه ایران میشود را نمیتوان نادیده گرفت .
اما امروز ، در صفحات مدعی ایرانگرایی، صحنههایی از مشروعیتبخشی مستقیم به پانکردیسم را شاهدیم:
۱. کاربری شعار «هر بژی کوردوستان» (زنده باد کردستان) را تکرار میکند و ادمین آن صفحه این گفتار تجزیهطلبانه را لایک میکند؛ مگر کردستان یک منطقه فدرال است که تمام مناطق کردنشین را در بربگیرد ؟
۲. کاربر دیگری از «کرد و کردستان» میگوید و باز هم تایید میبیند؛
۳. فردی از «ایالت بختیاری» سخن میگوید (درحالیکه مفهومی به نام ایالت در ایران وجود ندارد و این واژه، ترجمان مفهومی فدرالیستی است)، و باز هم لایک دریافت میکند؛
در نهایت، وقتی یکی از مخاطبان، نسبت به این روند معترض میشود، ادمین پاسخ میدهد: کرد برادر فارس است؛ چون نه عرب است و نه ترک؛ و لذا سزاوار پاداش است!
این منطق متحجر «پانایرانیسم قومیمحور» است که در آن برادری بر اساس تبار و زبان تعیین میشود، و در آن کرد—بهمثابهی یک جنگجوی فرهنگی—در جایگاهی ممتاز نسبت به عرب و ترک قرار میگیرد.
اما آیا واقعاً چنین است؟
پانترکیسم، بهرغم ادعاهایش، در میان ترکهای اصیل ایرانی (همچون قشقاییها، ترکمنها، و زنجانیها و قزوینیها) چندان جذابیتی نداشت، بلکه، اتفاقاً در تبریز—شهری که تبار مردم آن آذری بود —رشد کرد و امروز نیز، با وجود حمایتهای پراکنده و تنفس مصنوعی هایی که به ان میدهند در برابر عقل اقتصادی و اجتماعی مردم تبریز، به افول گراییده است.
اگر بازار بزرگ تبریز و پیشینه اقتصادی و ناسیونالیستی تبریزیها نبود بدون تردید آذریها موضعی بارها تجزیهطلبانه تر از کردها داشتند ،اگر چه جریان ملیگدای ایرانی میکوشد چنین وانمود کند اما بازار ،پیشینه ناسیونالیستی و نقش عنصر ترک در حکومتهای ایرانی پس از اسلام آنان را چنان با ایران عجین کرده که حتی بخش بزرگی از پانترکها نه تجزیهطلب بلکه خواهان برقراری دوباره هژمونی ترک بر ایران هستند (قجر گرایی پانترکها نمونهای از این جریان است)
در مقابل، پانکُردیسم، از نهادهای رسمی اقلیم کردستان، که گفتمان مسلط است تا از کودک و بزرگسال کرد ایرانی در حال آموزش و پمپاژ نفرت، جدایی، و تنفر از ایران هستند .
میتوان کودکان و بزرگسالان عرب خوزستانی را در فضای مجازی رصد کرد که با افتخار از ایران و زبان فارسی دفاع میکنند و در برابر آن کردها فرزندان خود را برای پیشمرگه کردستان شدن پرورش میدهند ! پیشرفتهای چشمگیر جهان عرب بر هیچکس پوشیده نیست ، در برابر آن اقلیم کردستان است که به دلیل فساد و ناکارآمدی حکومت عشیرهای حاکم ، برخی خانوادهها گاه چندین فرزند خود را در آبهای آزاد حین مهاجرت غیرقانونی از دست دادهاند.
کردها اگر موقعیت آذری ها و اعراب را داشتند چه میکردند؟!
اگر غیر از این است از منتقدان میخواهیم تنها یک فیلم از کودک یا اینفلوئنسر کردی نشان دهند که بدون اصلاح ۲+۲=۱و پرچم تاجیکستان از ایران بگوید ،حتی با کردانیده کردن ماد و کاردوخ و ساسانیان نیز کنار میآییم!
واقعیت این است که نیست! جامعه کرد ایرانگرایی را بر نمیتابد و اینفلوئنسر کاسب است ،کاسب لایک و کامنت و ویو ،این معجزه بازار است که حقیقت را ورای احزاب ،ورای صندوق رای و ورای مناسبات پیچیده سیاسی نشان میدهد .
نه تنها کردها بلکه حتی شاخ های مجازی فارسی زبان هم برای گرفتن حمایت کردها به وطنفروشی و بیآبرویی تن داده و از ملت خطاب کردن کردها ابایی ندارند .
برخلاف پندار تبارگرایان، اتفاقاً همین اقوامی که تبار غیرایرانی دارند—عرب و ترک—در آزمون میهندوستی، صادقتر از آناناند که با برچسب «ایرانیتبار» خود را برتر میدانند، اما در عمل در پی گسست از ایران هستند.
@iranban_kord
اما امروز ، در صفحات مدعی ایرانگرایی، صحنههایی از مشروعیتبخشی مستقیم به پانکردیسم را شاهدیم:
۱. کاربری شعار «هر بژی کوردوستان» (زنده باد کردستان) را تکرار میکند و ادمین آن صفحه این گفتار تجزیهطلبانه را لایک میکند؛ مگر کردستان یک منطقه فدرال است که تمام مناطق کردنشین را در بربگیرد ؟
۲. کاربر دیگری از «کرد و کردستان» میگوید و باز هم تایید میبیند؛
۳. فردی از «ایالت بختیاری» سخن میگوید (درحالیکه مفهومی به نام ایالت در ایران وجود ندارد و این واژه، ترجمان مفهومی فدرالیستی است)، و باز هم لایک دریافت میکند؛
در نهایت، وقتی یکی از مخاطبان، نسبت به این روند معترض میشود، ادمین پاسخ میدهد: کرد برادر فارس است؛ چون نه عرب است و نه ترک؛ و لذا سزاوار پاداش است!
این منطق متحجر «پانایرانیسم قومیمحور» است که در آن برادری بر اساس تبار و زبان تعیین میشود، و در آن کرد—بهمثابهی یک جنگجوی فرهنگی—در جایگاهی ممتاز نسبت به عرب و ترک قرار میگیرد.
اما آیا واقعاً چنین است؟
پانترکیسم، بهرغم ادعاهایش، در میان ترکهای اصیل ایرانی (همچون قشقاییها، ترکمنها، و زنجانیها و قزوینیها) چندان جذابیتی نداشت، بلکه، اتفاقاً در تبریز—شهری که تبار مردم آن آذری بود —رشد کرد و امروز نیز، با وجود حمایتهای پراکنده و تنفس مصنوعی هایی که به ان میدهند در برابر عقل اقتصادی و اجتماعی مردم تبریز، به افول گراییده است.
اگر بازار بزرگ تبریز و پیشینه اقتصادی و ناسیونالیستی تبریزیها نبود بدون تردید آذریها موضعی بارها تجزیهطلبانه تر از کردها داشتند ،اگر چه جریان ملیگدای ایرانی میکوشد چنین وانمود کند اما بازار ،پیشینه ناسیونالیستی و نقش عنصر ترک در حکومتهای ایرانی پس از اسلام آنان را چنان با ایران عجین کرده که حتی بخش بزرگی از پانترکها نه تجزیهطلب بلکه خواهان برقراری دوباره هژمونی ترک بر ایران هستند (قجر گرایی پانترکها نمونهای از این جریان است)
در مقابل، پانکُردیسم، از نهادهای رسمی اقلیم کردستان، که گفتمان مسلط است تا از کودک و بزرگسال کرد ایرانی در حال آموزش و پمپاژ نفرت، جدایی، و تنفر از ایران هستند .
میتوان کودکان و بزرگسالان عرب خوزستانی را در فضای مجازی رصد کرد که با افتخار از ایران و زبان فارسی دفاع میکنند و در برابر آن کردها فرزندان خود را برای پیشمرگه کردستان شدن پرورش میدهند ! پیشرفتهای چشمگیر جهان عرب بر هیچکس پوشیده نیست ، در برابر آن اقلیم کردستان است که به دلیل فساد و ناکارآمدی حکومت عشیرهای حاکم ، برخی خانوادهها گاه چندین فرزند خود را در آبهای آزاد حین مهاجرت غیرقانونی از دست دادهاند.
کردها اگر موقعیت آذری ها و اعراب را داشتند چه میکردند؟!
اگر غیر از این است از منتقدان میخواهیم تنها یک فیلم از کودک یا اینفلوئنسر کردی نشان دهند که بدون اصلاح ۲+۲=۱و پرچم تاجیکستان از ایران بگوید ،حتی با کردانیده کردن ماد و کاردوخ و ساسانیان نیز کنار میآییم!
واقعیت این است که نیست! جامعه کرد ایرانگرایی را بر نمیتابد و اینفلوئنسر کاسب است ،کاسب لایک و کامنت و ویو ،این معجزه بازار است که حقیقت را ورای احزاب ،ورای صندوق رای و ورای مناسبات پیچیده سیاسی نشان میدهد .
نه تنها کردها بلکه حتی شاخ های مجازی فارسی زبان هم برای گرفتن حمایت کردها به وطنفروشی و بیآبرویی تن داده و از ملت خطاب کردن کردها ابایی ندارند .
برخلاف پندار تبارگرایان، اتفاقاً همین اقوامی که تبار غیرایرانی دارند—عرب و ترک—در آزمون میهندوستی، صادقتر از آناناند که با برچسب «ایرانیتبار» خود را برتر میدانند، اما در عمل در پی گسست از ایران هستند.
@iranban_kord
01.04.202517:57
همین که پرزیدنت مسعود و پرزیدنت سازگارا به قدرت نرسیدن جای شکر داره .
05.04.202504:00
اگه شما هم مثل من به واژه «ترقی» آلرژی پیدا کردین سلام
02.04.202507:15
📎نوروزی که دیگر ایرانی نیست: در مراسم نوروزی دهلران، مردم این شهر زیر پرچم کردستان رقصیدند.
این اتفاق نه ناشی از یک تحول ناگهانی، بلکه نتیجهییک خیانت خزنده و برنامهریزیشده است که با مهندسی هویتی، بهتدریج بخشهایی از ایران را به سمت بیگانگی از خود سوق داده است. این وضعیت نهتنها نتیجهی ایدئولوژی کردیسم، بلکه حاصل عملکرد پانایرانیسم نیز هست.
پرسش اینجاست که چگونه پرچم اقلیم کردستان، با ماهیتی سیاسی و تجزیهطلبانه، توانسته است تا قلب مناطق لرنشین نفوذ کند؟ پاسخ را باید در عملکرد جریان ایرانشهری و شرکای ظاهراً ملیگرای آنها جستوجو کرد. این جریان که در ظاهر شعار وحدت و هویت ایرانی سر میدهد، در عمل سالهاست که میدان را به ناسیونالیسم کردی واگذار کرده و با جعل تاریخ، بهجای دفاع از حقیقت، برای قبایل مختلف تاریخسازی کرده است تا مثلاً آنها را در برابر پانترکیسم قرار دهد.
شکی نیست که کردها در ترکیهی نوین مورد توهین، سرکوب، تجاوز و تحقیرهای باورنکردنی قرار گرفتهاند، اما ایرانشهریها در ستیز با ترکیه، روایتی از سرگذشت کردها ساختهاند که آنان را بهعنوان قربانیان تاریخی معرفی میکند، بیآنکه اشارهای به نقش آنها در نسلکشی ارمنیان و آشوریان شود!
این جعل تاریخی، همراه با یک پروپاگاندای مستمر، به بازتعریف هویت قومی کردها در ایران انجامیده و آنها را از ملت ایران جدا کرده است. اما خیانت ایرانشهریها در این نقطه متوقف نماند. آنها با حمایت از نوعی ملیگرایی صفوی، کردها را بهعنوان متحد خود در برابر عثمانی سنی معرفی کردند، بیآنکه توجه داشته باشند که کردهای اهل سنت، متحد عثمانی بودهاند. نتیجهی این پروپاگاندا آن است که امروزه نهتنها کردهای شیعه و اهل حق، بلکه حتی لرها، بختیاریها، بلوچها و تالشیها نیز خود را کرد پنداشتهاند.
حال، همان تفکری که روزی از کردها بهعنوان سپر دفاعی خود بهره میبرد، اکنون شاهد است که این پروژه، نتیجهای جز تقویت ناسیونالیسم کردی نداشته است.
در این میان، پانترکها نیز دستکمی از خائنان ایرانشهری ندارند. آنها با توهین، تحریف تاریخ، و ادعاهای باورنکردنی درباره کوروش، شاهنامه و زبان فارسی، چنان رفتار کردند که آذربایجان، این زادگاه ناسیونالیسم ایرانی در عرض چند سال به نماد یک خطر بزرگ بدل شد. در این فضای مشوش، کردها از آب گلآلود ماهی گرفتند و حوزهی نفوذ خود را تا کرانههای خلیج فارس و دریای کاسپین گسترش دادند!
پانترکها عملاً آذریها را در خطری باورنکردنی قرار دادهاند و همهچیز را به قمار گذاشتهاند. طی کمتر از نود سال، ترکزبانان باید از خود بپرسند که چگونه شهرهایی با جمعیت کاملاً یا اکثراً ترکزبان، امروز رنگ کردی یافتهاند. در جنگ هشتساله، احزاب کردی در کنار صدام ایستادند و آذریها را از شهرهایشان بیرون راندند؛ در نتیجه، چندین شهر ترکزبان از دست رفت و هویت کردی یافت. اگر این روند ادامه یابد، نهفقط ارومیه، بلکه حتی تبریز نیز در خطر خواهد بود.
نتیجه آن همه توهین به تاریخ ایران باستان این است که اگر پرچم ترکیه یا جمهوری آذربایجان در ایران برافراشته شود، با واکنشی سریع و شدید روبهرو خواهد شد، اما پرچم اقلیم کردستان آزادانه در مناطقی که حتی پیشینه کردی ندارند، جولان میدهد. لرها و بختیاریها، که همواره در صف نخست دفاع از ایران بودهاند، چگونه به این نقطه رسیدند که نمادهای یک هویت بیگانه را بر سر دست بگیرند؟ این همان پرسشی است که ایرانشهریهای خائن هرگز پاسخی برای آن ندارند.
ننگتان باد.
@iranban_kord
این اتفاق نه ناشی از یک تحول ناگهانی، بلکه نتیجهییک خیانت خزنده و برنامهریزیشده است که با مهندسی هویتی، بهتدریج بخشهایی از ایران را به سمت بیگانگی از خود سوق داده است. این وضعیت نهتنها نتیجهی ایدئولوژی کردیسم، بلکه حاصل عملکرد پانایرانیسم نیز هست.
پرسش اینجاست که چگونه پرچم اقلیم کردستان، با ماهیتی سیاسی و تجزیهطلبانه، توانسته است تا قلب مناطق لرنشین نفوذ کند؟ پاسخ را باید در عملکرد جریان ایرانشهری و شرکای ظاهراً ملیگرای آنها جستوجو کرد. این جریان که در ظاهر شعار وحدت و هویت ایرانی سر میدهد، در عمل سالهاست که میدان را به ناسیونالیسم کردی واگذار کرده و با جعل تاریخ، بهجای دفاع از حقیقت، برای قبایل مختلف تاریخسازی کرده است تا مثلاً آنها را در برابر پانترکیسم قرار دهد.
شکی نیست که کردها در ترکیهی نوین مورد توهین، سرکوب، تجاوز و تحقیرهای باورنکردنی قرار گرفتهاند، اما ایرانشهریها در ستیز با ترکیه، روایتی از سرگذشت کردها ساختهاند که آنان را بهعنوان قربانیان تاریخی معرفی میکند، بیآنکه اشارهای به نقش آنها در نسلکشی ارمنیان و آشوریان شود!
این جعل تاریخی، همراه با یک پروپاگاندای مستمر، به بازتعریف هویت قومی کردها در ایران انجامیده و آنها را از ملت ایران جدا کرده است. اما خیانت ایرانشهریها در این نقطه متوقف نماند. آنها با حمایت از نوعی ملیگرایی صفوی، کردها را بهعنوان متحد خود در برابر عثمانی سنی معرفی کردند، بیآنکه توجه داشته باشند که کردهای اهل سنت، متحد عثمانی بودهاند. نتیجهی این پروپاگاندا آن است که امروزه نهتنها کردهای شیعه و اهل حق، بلکه حتی لرها، بختیاریها، بلوچها و تالشیها نیز خود را کرد پنداشتهاند.
حال، همان تفکری که روزی از کردها بهعنوان سپر دفاعی خود بهره میبرد، اکنون شاهد است که این پروژه، نتیجهای جز تقویت ناسیونالیسم کردی نداشته است.
در این میان، پانترکها نیز دستکمی از خائنان ایرانشهری ندارند. آنها با توهین، تحریف تاریخ، و ادعاهای باورنکردنی درباره کوروش، شاهنامه و زبان فارسی، چنان رفتار کردند که آذربایجان، این زادگاه ناسیونالیسم ایرانی در عرض چند سال به نماد یک خطر بزرگ بدل شد. در این فضای مشوش، کردها از آب گلآلود ماهی گرفتند و حوزهی نفوذ خود را تا کرانههای خلیج فارس و دریای کاسپین گسترش دادند!
پانترکها عملاً آذریها را در خطری باورنکردنی قرار دادهاند و همهچیز را به قمار گذاشتهاند. طی کمتر از نود سال، ترکزبانان باید از خود بپرسند که چگونه شهرهایی با جمعیت کاملاً یا اکثراً ترکزبان، امروز رنگ کردی یافتهاند. در جنگ هشتساله، احزاب کردی در کنار صدام ایستادند و آذریها را از شهرهایشان بیرون راندند؛ در نتیجه، چندین شهر ترکزبان از دست رفت و هویت کردی یافت. اگر این روند ادامه یابد، نهفقط ارومیه، بلکه حتی تبریز نیز در خطر خواهد بود.
نتیجه آن همه توهین به تاریخ ایران باستان این است که اگر پرچم ترکیه یا جمهوری آذربایجان در ایران برافراشته شود، با واکنشی سریع و شدید روبهرو خواهد شد، اما پرچم اقلیم کردستان آزادانه در مناطقی که حتی پیشینه کردی ندارند، جولان میدهد. لرها و بختیاریها، که همواره در صف نخست دفاع از ایران بودهاند، چگونه به این نقطه رسیدند که نمادهای یک هویت بیگانه را بر سر دست بگیرند؟ این همان پرسشی است که ایرانشهریهای خائن هرگز پاسخی برای آن ندارند.
ننگتان باد.
@iranban_kord
Көбүрөөк функцияларды ачуу үчүн кириңиз.