19.04.202514:29
شما تیغها در نیام آورید!
🗣 استاد #علیرضا_قیامتی
برگرفته از 👇
https://www.youtube.com/@dr_ghiyamati
https://t.me/ShahnamehToosi
🗣 استاد #علیرضا_قیامتی
برگرفته از 👇
https://www.youtube.com/@dr_ghiyamati
https://t.me/ShahnamehToosi
18.04.202507:38
با درود❤️
یادآوری: این تالار بازتاب دهنده برآیند پژوهشها و دیدگاههای گرداننده تالار در پیوند با شاهنامه و «استوره»های ایرانی و در برگیرنده جستارهایی ویژه با رویکرد زندآگاهانه(هرمنوتیک) و با الگوواره(پارادایم) نو و دیگرگون است، پس:
الف - نوشتن و فرستادن هر فرسته تازه نیازمند رسیدن هر بخش از پژوهش و بررسی به انجامی است که قابل ارایه باشد! این مهم هفتهها و گاه ماهها زمان میبرد!
ب- آشنایی همراهان گرامی با الگوواره نگارنده و چگونگی دریافت و رسیدن به هسته راستین و تاریخی داستانهای شاهنامه نیازمند آگاهی از جستارهای پیشین -از آغاز گشایش تالار- است!
فهرست فراهم شده، که اینک بخش چهارم آن پیشکش میشود، یاریگر همراهان است! بخشهای پیشین فهرست هم نشانی داده شده! 👇
4️⃣ فهرست ۴
بخش چهارم فهرست جستارهای تالار «رازها و نمادها و آموزههای شاهنامه»
بساویدن هر هشتگ یا تارپیوند (سرنام آبیرنگ) به جستار و یا زنجیرهها راه میبرد.
⏪⏪ گشایش تالار
👈 بخش نخست فهرست
👈 بخش دویُم فهرست
👈 بخش سهیُم فهرست
👈 سنجش بیتهایی منتسب به فردوسی فرزانه در «گفتار اندر ستایش پیغمبر»
👈 بررسی چند واژه: شهر /شهریار / شاه / پادشاه / شاهنشاه
👈 گفتاری پیرامون نمادینگی شاهان بخش آغازین شاهنامه
👈 نکتههایی از جنگ افراسیاب با نوذر
۱- میدان جنگ
۲- افرسیاب
۳- درگذشت سام
۴- شکست ایرانیان از افراسیاب
👈 چند جستار به فراخور روز کورش بزرگ.
👈 ریشهشناسی و تلفظ واژههای «آفرین» و «نفرین»
👈 گویش نرم(مجهول) واکههای«ای» و «او» در شاهنامه
👈 «زبان برگشادن» در برابر «سخن برگشادن»
👈 دیرپایی آیین رایورزی در کارهای کشور
👈 جایگاه «البرز کوه» !!
👈 سویههای زمینپیمایی در ایران باستان
👈 کاربرد «برگشتن» در معنی «شدن» در شاهنامه
👈 «مازندران شاهنامه» کجاست!؟
👈 آز و تعصب (زندهنام دکتر اسلامی ندوشن)
👈 «برگشتن» در معنی «شدن» در شاهنامه
👈 دشنام در شاهنامه
👈 بهزه کردن کمان - بایستهای پیش از کارزار
👈 #هزار_سال_دروغ برای دریوزهگر نشان دادن فردوسی فرزانه
👈 گفتار نخست: دولتشاه سمرقندی
👈 گفتار دویم – تاریخ گزیده
👈 گفتار سهیُم - تاریخ سیستان
👈 گفتار چهارم تا نهم : نظامی عروضی
👈 گفتار دهم تا سیزدهم - شاهنامه فلورانس
👈 گفتار چهاردهم - لباب الالباب عوفی
👈 گفتار پانزدهم تا هفدهم : مجمل فصیحی
👈 سه عامل سقوط حکومتها در نگاه فردوسی
👈 بهرام گور و رفاه عمومی شهروندان
👈 واژه موبد در سخن فردوسی
👈 شاهنامه یک اثر نژادپرستانه نیست
👈 «گشادن» برابر «انداختن ، گسستن، رهاکردن*»
👈 ریشهشناسی نام گرامی«ایران» و گویش درست آن
👈 اوستیا / ایرستان سرزمینی در قفقاز با میراث فرهنگ ایرانی
✍️ پیرامون نخستین بیت شاهنامه
👈 نخستین اعلامیه حقوق بشر
👈 فردوسی از منابع شفاهی بیزار بوده است
👈 چرا شاهنامه به وجود آمد، چرا شاهنامه نوشته شد؟
👈 جاندارانگاری - اساس زبان
👈 جایگاه کورش و داریوش در شاهنامه
👈 جشن_سده و اتهام زدودن آن از شاهنامه!
پیشنهاد میشود ایران دوستان گرامی آشنایی با پارادایم نو و واکاوی شاهنامه از نگاه «تاریخ» را از زنجیره
#شاهنامه_تاریخ_استورهای
و گزارش شاهنامه از آغاز را از
✍️ پیرامون نخستین بیت شاهنامه
بیاغازند!
❇️
یادآوری: این تالار بازتاب دهنده برآیند پژوهشها و دیدگاههای گرداننده تالار در پیوند با شاهنامه و «استوره»های ایرانی و در برگیرنده جستارهایی ویژه با رویکرد زندآگاهانه(هرمنوتیک) و با الگوواره(پارادایم) نو و دیگرگون است، پس:
الف - نوشتن و فرستادن هر فرسته تازه نیازمند رسیدن هر بخش از پژوهش و بررسی به انجامی است که قابل ارایه باشد! این مهم هفتهها و گاه ماهها زمان میبرد!
ب- آشنایی همراهان گرامی با الگوواره نگارنده و چگونگی دریافت و رسیدن به هسته راستین و تاریخی داستانهای شاهنامه نیازمند آگاهی از جستارهای پیشین -از آغاز گشایش تالار- است!
فهرست فراهم شده، که اینک بخش چهارم آن پیشکش میشود، یاریگر همراهان است! بخشهای پیشین فهرست هم نشانی داده شده! 👇
4️⃣ فهرست ۴
بخش چهارم فهرست جستارهای تالار «رازها و نمادها و آموزههای شاهنامه»
بساویدن هر هشتگ یا تارپیوند (سرنام آبیرنگ) به جستار و یا زنجیرهها راه میبرد.
⏪⏪ گشایش تالار
👈 بخش نخست فهرست
👈 بخش دویُم فهرست
👈 بخش سهیُم فهرست
👈 سنجش بیتهایی منتسب به فردوسی فرزانه در «گفتار اندر ستایش پیغمبر»
👈 بررسی چند واژه: شهر /شهریار / شاه / پادشاه / شاهنشاه
👈 گفتاری پیرامون نمادینگی شاهان بخش آغازین شاهنامه
👈 نکتههایی از جنگ افراسیاب با نوذر
۱- میدان جنگ
۲- افرسیاب
۳- درگذشت سام
۴- شکست ایرانیان از افراسیاب
👈 چند جستار به فراخور روز کورش بزرگ.
👈 ریشهشناسی و تلفظ واژههای «آفرین» و «نفرین»
👈 گویش نرم(مجهول) واکههای«ای» و «او» در شاهنامه
👈 «زبان برگشادن» در برابر «سخن برگشادن»
👈 دیرپایی آیین رایورزی در کارهای کشور
👈 جایگاه «البرز کوه» !!
👈 سویههای زمینپیمایی در ایران باستان
👈 کاربرد «برگشتن» در معنی «شدن» در شاهنامه
👈 «مازندران شاهنامه» کجاست!؟
👈 آز و تعصب (زندهنام دکتر اسلامی ندوشن)
👈 «برگشتن» در معنی «شدن» در شاهنامه
👈 دشنام در شاهنامه
👈 بهزه کردن کمان - بایستهای پیش از کارزار
👈 #هزار_سال_دروغ برای دریوزهگر نشان دادن فردوسی فرزانه
👈 گفتار نخست: دولتشاه سمرقندی
👈 گفتار دویم – تاریخ گزیده
👈 گفتار سهیُم - تاریخ سیستان
👈 گفتار چهارم تا نهم : نظامی عروضی
👈 گفتار دهم تا سیزدهم - شاهنامه فلورانس
👈 گفتار چهاردهم - لباب الالباب عوفی
👈 گفتار پانزدهم تا هفدهم : مجمل فصیحی
👈 سه عامل سقوط حکومتها در نگاه فردوسی
👈 بهرام گور و رفاه عمومی شهروندان
👈 واژه موبد در سخن فردوسی
👈 شاهنامه یک اثر نژادپرستانه نیست
👈 «گشادن» برابر «انداختن ، گسستن، رهاکردن*»
👈 ریشهشناسی نام گرامی«ایران» و گویش درست آن
👈 اوستیا / ایرستان سرزمینی در قفقاز با میراث فرهنگ ایرانی
✍️ پیرامون نخستین بیت شاهنامه
👈 نخستین اعلامیه حقوق بشر
👈 فردوسی از منابع شفاهی بیزار بوده است
👈 چرا شاهنامه به وجود آمد، چرا شاهنامه نوشته شد؟
👈 جاندارانگاری - اساس زبان
👈 جایگاه کورش و داریوش در شاهنامه
👈 جشن_سده و اتهام زدودن آن از شاهنامه!
پیشنهاد میشود ایران دوستان گرامی آشنایی با پارادایم نو و واکاوی شاهنامه از نگاه «تاریخ» را از زنجیره
#شاهنامه_تاریخ_استورهای
و گزارش شاهنامه از آغاز را از
✍️ پیرامون نخستین بیت شاهنامه
بیاغازند!
❇️
Жойылды15.04.202505:16
Қайта жіберілді:
خردسرای فردوسی یزد

14.04.202505:19
#سوگواری_فریدون_بر_ایرج
شاهنامهخوانی #سیروس_حامی
هنگام : شنبه ۲۳ فروردین ۱۴۰۴
جایگاه : دانشگاه امام جواد یزد
🆔 @XeradsarayeFerdosiYazd
شاهنامهخوانی #سیروس_حامی
هنگام : شنبه ۲۳ فروردین ۱۴۰۴
جایگاه : دانشگاه امام جواد یزد
🆔 @XeradsarayeFerdosiYazd
Жойылды19.04.202508:16
Қайта жіберілді:
🔖برترین های تلگرام🔖

10.04.202518:32
🛎🛎
#نظرـسنجی
لیست برترین کانال های تلگرام
🔺 آیا با انجام مذاکره و توافق میان ایران و آمریکا موافقید ؟
۱- بلی ........
۲- خیر .........
🔺 لطفا همه شرکت کنید 🔺
⭐️⭐️
#نظرـسنجی
لیست برترین کانال های تلگرام
🔺 آیا با انجام مذاکره و توافق میان ایران و آمریکا موافقید ؟
۱- بلی ........
۲- خیر .........
🔺 لطفا همه شرکت کنید 🔺
⭐️⭐️
Қайта жіберілді:
خردسرای فردوسی یزد

08.04.202505:26
فروردینگان؛ فرهنگ بزرگداشت فروهر نیاکانی
نوزدهم فروردینماه هر سال روز فروردین از ماه فروردین و جشن فروردینگان است. بر پایهی گاهشماری ایران باستان٬ ۱۲ ماه سال٬ نامهایی چون «فرهوشی، فروردین به چم پشتیبانی و پیشرفت»، اشاوهیشتا،اردیبهشت به چم بهترین راستی و پاکی»، «هئوروتات،خرداد به چم رسایی، تندرستی»، «تیشتریه، تیر به چم ستاره باران»، «امرتات،امرداد به چم نامیرایی و جاودانگی»، «خشتراوییریه ،شهریور به چم شهریاری نیرومند»، «میثر، مهر به چم دوستی و پیمان»، «آپام، آبان به چم آب»، «آتر، آذر به چم آتش، «دزو، دی به چم آفریدگار، «وهومن،بهمن به چم اندیشه نیک»، «سپنتاآرمئیتی، اسفند به چم فروتنی و بردباری » را بر خود داشتند. همچنین ۳۰ روز ماه دارای سی نام بود که با «اورمزد» آغاز و با «انیران» به پایان میرسید. نماد هر روز نیز یک گل بود که این جستار( موضوع) بینش زیباشناسانه ایرانی را نشان میدهد. از آنجا که نامهای دوازدگانهی ماههای سال در میان نام روزها نیز بود در هرماه یک روز نام ماه و نام روز برابر میگشت که آن را ایرانیان جشن میگرفتند. بدینگونه پیدایی جشن فروردینگان با نشان گل بستانافروز را باید در پی برابری نام روز و نام ماه و ارجگذاری فروهرها یا رواندرگذشتگان دانست.
فروهر که به آن فروشی و فرورتی نیز گفته میشود به باور نیاکانمان از یک سو پنجمین نیروی درونی انسان است که همواره او را به راه راست راهنمایی نموده، با مرگ آدمی به جهان مینوی بازگشته و پشتیبان بازماندگان خویش میگردد و از سوی دیگر نماد انسان آرمانی نیز است که میتواند در جهان خاکی برای او الگو باشد. چنانکه نگارهی آن چهرهی مردی کهنسال را نشان میدهد که جاافتادگی و کارآموزدگی را یادآوری میکند. دست راست آن به سوی آسمان به چم( معنای) ستایش و پرستش خدای یگانه و چنبرهی (حلقه) دست چپ نشان از پیمانی دارد که میان انسان و آفریدگار بسته میشود. از اینرو رویدادنگاران و مردمشناسان چنبرهی پیوند زناشویی را برگرفته از نگرش و آیین ایرانیان میدانند. بالهای او نیز برای پرواز به سوی پیشرفت و بالندگی انسان ورسیدن به دادارهستیبخش است. این بالها از ۳ بخش فراهم آمده که بازگوکننده آموزهی بیهمتای ایرانیان یعنی اندیشه نیک، گفتار نیک و کردار نیک است که آدمی با بهرهگیری از آن میتواند به رستگاری برسد. در میان کمر فروهر یک چنبرهی دیگر نیز به نماد جهان آفرینش است. از پایین آن یک رشته به راست به نام سپنتامینو (خوبی) ویک رشته به چپ به نام انگرهمینو (بدی) کشیده شده که نیروهای درونی انسان را یادآوری میکند. دم فروهر همانند بالها به سه بخش دستهبندی شده، که نمایانگر اندیشه بد، گفتار بد و کردار بد در نزد آدمی دارد.
نگارهی فروهر را باید اوج بینش خردمندانه و آزادمنشانه ایرانی دانست در حالی که انسان میان خوبی و بدی رها شده، اندیشهی ایرانی راه خوشبختی را نه به زور که با نماد و کنایه به او میآموزد .در فرهنگ ایرانی فروهرها یا روان درگذشتگان در واپسین روزهای سال که به آن پنجه و بهیزک میگفتند از جایگاه آسمانی خود به میان خانومان وخویشاوندان فرود میآیند. به همین شوند (دلیل) ایرانیان با پاکیزه کردن خانه، شستوشوی تن، پوشیدن رخت نو و زدودن رنجیدگی میان آشنایان و بستگان میکوشیدند تا فروهرها را خشنود سازند.
برگزاری جشن سوریک یا چهارشنبهسوری وگذاردن میوه و خوردنی در آن شب نیز در این راستا بوده است که اینک بزرگداشت عید مردگان یا عید عرفه، علفه وبرات بازماندهی همین باور دیرین است .
به گفتهی مسعودی درکتاب مروجالذهب، قزوینی در کتاب عجایبالمخلوقات و ابوریحان بیرونی در کتاب آثارالباقیه ایرانیان جشن فروردینگان یا فرودگ را در ۱۹ فروردینماه هر سال برای سپاسگزاری از مردگان خویش با سوزندان عود و کندر، پخش نان «سورگ»٬ آجیلی به نام «لرک» که از هفت گونه میوه خشک فراهم میآمد و خواندن نیایش و سرودهیی به نام آفرینگان در آرامستانها برگزار میکردند.
فروردینگان نه تنها جشنی برای شادی روان درگذشتگان که بازگوکنندهی جهانبینی ناب ایرانی است آنجا که از خداشناسی، جهان آفرینش، انسانشناسی و زندگی پس از مرگ سخن میگوید.
اگر این سرزمین اهورایی تندبادهای تاریخی سهمگینی از سرگذرانده و همچنان استوار مانده است بیگمان به شوند (دلیل) برخورداری از چنین نگرشی است که همهی تاروپود فرهنگ و تمدن آن را فرا گرفته است.
برای ارجگذاری روان نیاکامان وفرهنگ ایرانی فرورینگان را پاس بداریم.
یارینامه:
جهان فروری، بهرام فرهوشی
گاهشماری و جشنهای ایران باستان، هاشم رضی
از نوروز تا نوروی، کورش نیکنام
اساطیر و فرهنگ ایران در نوشتههای پهلوی، دکتر رحیم عفیفی
🕊 امرداد - تارنمای خبری زرتشتیان
🛫 https://amordadnews.com/28478/
🆔 @XeradsarayeFerdosiYazd
نوزدهم فروردینماه هر سال روز فروردین از ماه فروردین و جشن فروردینگان است. بر پایهی گاهشماری ایران باستان٬ ۱۲ ماه سال٬ نامهایی چون «فرهوشی، فروردین به چم پشتیبانی و پیشرفت»، اشاوهیشتا،اردیبهشت به چم بهترین راستی و پاکی»، «هئوروتات،خرداد به چم رسایی، تندرستی»، «تیشتریه، تیر به چم ستاره باران»، «امرتات،امرداد به چم نامیرایی و جاودانگی»، «خشتراوییریه ،شهریور به چم شهریاری نیرومند»، «میثر، مهر به چم دوستی و پیمان»، «آپام، آبان به چم آب»، «آتر، آذر به چم آتش، «دزو، دی به چم آفریدگار، «وهومن،بهمن به چم اندیشه نیک»، «سپنتاآرمئیتی، اسفند به چم فروتنی و بردباری » را بر خود داشتند. همچنین ۳۰ روز ماه دارای سی نام بود که با «اورمزد» آغاز و با «انیران» به پایان میرسید. نماد هر روز نیز یک گل بود که این جستار( موضوع) بینش زیباشناسانه ایرانی را نشان میدهد. از آنجا که نامهای دوازدگانهی ماههای سال در میان نام روزها نیز بود در هرماه یک روز نام ماه و نام روز برابر میگشت که آن را ایرانیان جشن میگرفتند. بدینگونه پیدایی جشن فروردینگان با نشان گل بستانافروز را باید در پی برابری نام روز و نام ماه و ارجگذاری فروهرها یا رواندرگذشتگان دانست.
فروهر که به آن فروشی و فرورتی نیز گفته میشود به باور نیاکانمان از یک سو پنجمین نیروی درونی انسان است که همواره او را به راه راست راهنمایی نموده، با مرگ آدمی به جهان مینوی بازگشته و پشتیبان بازماندگان خویش میگردد و از سوی دیگر نماد انسان آرمانی نیز است که میتواند در جهان خاکی برای او الگو باشد. چنانکه نگارهی آن چهرهی مردی کهنسال را نشان میدهد که جاافتادگی و کارآموزدگی را یادآوری میکند. دست راست آن به سوی آسمان به چم( معنای) ستایش و پرستش خدای یگانه و چنبرهی (حلقه) دست چپ نشان از پیمانی دارد که میان انسان و آفریدگار بسته میشود. از اینرو رویدادنگاران و مردمشناسان چنبرهی پیوند زناشویی را برگرفته از نگرش و آیین ایرانیان میدانند. بالهای او نیز برای پرواز به سوی پیشرفت و بالندگی انسان ورسیدن به دادارهستیبخش است. این بالها از ۳ بخش فراهم آمده که بازگوکننده آموزهی بیهمتای ایرانیان یعنی اندیشه نیک، گفتار نیک و کردار نیک است که آدمی با بهرهگیری از آن میتواند به رستگاری برسد. در میان کمر فروهر یک چنبرهی دیگر نیز به نماد جهان آفرینش است. از پایین آن یک رشته به راست به نام سپنتامینو (خوبی) ویک رشته به چپ به نام انگرهمینو (بدی) کشیده شده که نیروهای درونی انسان را یادآوری میکند. دم فروهر همانند بالها به سه بخش دستهبندی شده، که نمایانگر اندیشه بد، گفتار بد و کردار بد در نزد آدمی دارد.
نگارهی فروهر را باید اوج بینش خردمندانه و آزادمنشانه ایرانی دانست در حالی که انسان میان خوبی و بدی رها شده، اندیشهی ایرانی راه خوشبختی را نه به زور که با نماد و کنایه به او میآموزد .در فرهنگ ایرانی فروهرها یا روان درگذشتگان در واپسین روزهای سال که به آن پنجه و بهیزک میگفتند از جایگاه آسمانی خود به میان خانومان وخویشاوندان فرود میآیند. به همین شوند (دلیل) ایرانیان با پاکیزه کردن خانه، شستوشوی تن، پوشیدن رخت نو و زدودن رنجیدگی میان آشنایان و بستگان میکوشیدند تا فروهرها را خشنود سازند.
برگزاری جشن سوریک یا چهارشنبهسوری وگذاردن میوه و خوردنی در آن شب نیز در این راستا بوده است که اینک بزرگداشت عید مردگان یا عید عرفه، علفه وبرات بازماندهی همین باور دیرین است .
به گفتهی مسعودی درکتاب مروجالذهب، قزوینی در کتاب عجایبالمخلوقات و ابوریحان بیرونی در کتاب آثارالباقیه ایرانیان جشن فروردینگان یا فرودگ را در ۱۹ فروردینماه هر سال برای سپاسگزاری از مردگان خویش با سوزندان عود و کندر، پخش نان «سورگ»٬ آجیلی به نام «لرک» که از هفت گونه میوه خشک فراهم میآمد و خواندن نیایش و سرودهیی به نام آفرینگان در آرامستانها برگزار میکردند.
فروردینگان نه تنها جشنی برای شادی روان درگذشتگان که بازگوکنندهی جهانبینی ناب ایرانی است آنجا که از خداشناسی، جهان آفرینش، انسانشناسی و زندگی پس از مرگ سخن میگوید.
اگر این سرزمین اهورایی تندبادهای تاریخی سهمگینی از سرگذرانده و همچنان استوار مانده است بیگمان به شوند (دلیل) برخورداری از چنین نگرشی است که همهی تاروپود فرهنگ و تمدن آن را فرا گرفته است.
برای ارجگذاری روان نیاکامان وفرهنگ ایرانی فرورینگان را پاس بداریم.
یارینامه:
جهان فروری، بهرام فرهوشی
گاهشماری و جشنهای ایران باستان، هاشم رضی
از نوروز تا نوروی، کورش نیکنام
اساطیر و فرهنگ ایران در نوشتههای پهلوی، دکتر رحیم عفیفی
🕊 امرداد - تارنمای خبری زرتشتیان
🛫 https://amordadnews.com/28478/
🆔 @XeradsarayeFerdosiYazd
04.04.202509:26
با درود❤️
یادآوری: این تالار بازتاب دهنده برآیند پژوهشها و دیدگاههای گرداننده تالار در پیوند با شاهنامه و «استوره»های ایرانی و در برگیرنده جستارهایی ویژه با رویکرد زندآگاهانه(هرمنوتیک) و با الگوواره(پارادایم) نو و دیگرگون است، پس:
الف - نوشتن و فرستادن هر فرسته تازه نیازمند رسیدن هر بخش از پژوهش و بررسی به انجامی است که قابل ارایه باشد! این مهم هفتهها و گاه ماهها زمان میبرد!
ب- آشنایی همراهان گرامی با الگوواره نگارنده و چگونگی دریافت و رسیدن به هسته راستین و تاریخی داستانهای شاهنامه نیازمند آگاهی از جستارهای پیشین -از آغاز گشایش تالار- است!
فهرست فراهم شده، که اینک بخش چهارم آن پیشکش میشود، یاریگر همراهان است! بخشهای پیشین فهرست هم نشانی داده شده! 👇
4️⃣ فهرست ۴
بخش چهارم فهرست جستارهای تالار «رازها و نمادها و آموزههای شاهنامه»
بساویدن هر هشتگ یا تارپیوند (سرنام آبیرنگ) به جستار و یا زنجیرهها راه میبرد.
⏪⏪ گشایش تالار
👈 بخش نخست فهرست
👈 بخش دویُم فهرست
👈 بخش سهیُم فهرست
👈 سنجش بیتهایی منتسب به فردوسی فرزانه در «گفتار اندر ستایش پیغمبر»
👈 بررسی چند واژه: شهر /شهریار / شاه / پادشاه / شاهنشاه
👈 گفتاری پیرامون نمادینگی شاهان بخش آغازین شاهنامه
👈 نکتههایی از جنگ افراسیاب با نوذر
۱- میدان جنگ
۲- افرسیاب
۳- درگذشت سام
۴- شکست ایرانیان از افراسیاب
👈 چند جستار به فراخور روز کورش بزرگ.
👈 ریشهشناسی و تلفظ واژههای «آفرین» و «نفرین»
👈 گویش نرم(مجهول) واکههای«ای» و «او» در شاهنامه
👈 «زبان برگشادن» در برابر «سخن برگشادن»
👈 دیرپایی آیین رایورزی در کارهای کشور
👈 جایگاه «البرز کوه» !!
👈 سویههای زمینپیمایی در ایران باستان
👈 کاربرد «برگشتن» در معنی «شدن» در شاهنامه
👈 «مازندران شاهنامه» کجاست!؟
👈 آز و تعصب (زندهنام دکتر اسلامی ندوشن)
👈 «برگشتن» در معنی «شدن» در شاهنامه
👈 دشنام در شاهنامه
👈 بهزه کردن کمان - بایستهای پیش از کارزار
👈 #هزار_سال_دروغ برای دریوزهگر نشان دادن فردوسی فرزانه
👈 گفتار نخست: دولتشاه سمرقندی
👈 گفتار دویم – تاریخ گزیده
👈 گفتار سهیُم - تاریخ سیستان
👈 گفتار چهارم تا نهم : نظامی عروضی
👈 گفتار دهم تا سیزدهم - شاهنامه فلورانس
👈 گفتار چهاردهم - لباب الالباب عوفی
👈 گفتار پانزدهم تا هفدهم : مجمل فصیحی
👈 سه عامل سقوط حکومتها در نگاه فردوسی
👈 بهرام گور و رفاه عمومی شهروندان
👈 واژه موبد در سخن فردوسی
👈 شاهنامه یک اثر نژادپرستانه نیست
👈 «گشادن» برابر «انداختن ، گسستن، رهاکردن*»
👈 ریشهشناسی نام گرامی«ایران» و گویش درست آن
👈 اوستیا / ایرستان سرزمینی در قفقاز با میراث فرهنگ ایرانی
✍️ پیرامون نخستین بیت شاهنامه
👈 نخستین اعلامیه حقوق بشر
👈 فردوسی از منابع شفاهی بیزار بوده است
👈 چرا شاهنامه به وجود آمد، چرا شاهنامه نوشته شد؟
👈 جاندارانگاری - اساس زبان
👈 جایگاه کورش و داریوش در شاهنامه
👈 جشن_سده و اتهام زدودن آن از شاهنامه!
پیشنهاد میشود ایران دوستان گرامی آشنایی با پارادایم نو و واکاوی شاهنامه از نگاه «تاریخ» را از زنجیره
#شاهنامه_تاریخ_استورهای
و گزارش شاهنامه از آغاز را از
✍️ پیرامون نخستین بیت شاهنامه
بیاغازند!
❇️
یادآوری: این تالار بازتاب دهنده برآیند پژوهشها و دیدگاههای گرداننده تالار در پیوند با شاهنامه و «استوره»های ایرانی و در برگیرنده جستارهایی ویژه با رویکرد زندآگاهانه(هرمنوتیک) و با الگوواره(پارادایم) نو و دیگرگون است، پس:
الف - نوشتن و فرستادن هر فرسته تازه نیازمند رسیدن هر بخش از پژوهش و بررسی به انجامی است که قابل ارایه باشد! این مهم هفتهها و گاه ماهها زمان میبرد!
ب- آشنایی همراهان گرامی با الگوواره نگارنده و چگونگی دریافت و رسیدن به هسته راستین و تاریخی داستانهای شاهنامه نیازمند آگاهی از جستارهای پیشین -از آغاز گشایش تالار- است!
فهرست فراهم شده، که اینک بخش چهارم آن پیشکش میشود، یاریگر همراهان است! بخشهای پیشین فهرست هم نشانی داده شده! 👇
4️⃣ فهرست ۴
بخش چهارم فهرست جستارهای تالار «رازها و نمادها و آموزههای شاهنامه»
بساویدن هر هشتگ یا تارپیوند (سرنام آبیرنگ) به جستار و یا زنجیرهها راه میبرد.
⏪⏪ گشایش تالار
👈 بخش نخست فهرست
👈 بخش دویُم فهرست
👈 بخش سهیُم فهرست
👈 سنجش بیتهایی منتسب به فردوسی فرزانه در «گفتار اندر ستایش پیغمبر»
👈 بررسی چند واژه: شهر /شهریار / شاه / پادشاه / شاهنشاه
👈 گفتاری پیرامون نمادینگی شاهان بخش آغازین شاهنامه
👈 نکتههایی از جنگ افراسیاب با نوذر
۱- میدان جنگ
۲- افرسیاب
۳- درگذشت سام
۴- شکست ایرانیان از افراسیاب
👈 چند جستار به فراخور روز کورش بزرگ.
👈 ریشهشناسی و تلفظ واژههای «آفرین» و «نفرین»
👈 گویش نرم(مجهول) واکههای«ای» و «او» در شاهنامه
👈 «زبان برگشادن» در برابر «سخن برگشادن»
👈 دیرپایی آیین رایورزی در کارهای کشور
👈 جایگاه «البرز کوه» !!
👈 سویههای زمینپیمایی در ایران باستان
👈 کاربرد «برگشتن» در معنی «شدن» در شاهنامه
👈 «مازندران شاهنامه» کجاست!؟
👈 آز و تعصب (زندهنام دکتر اسلامی ندوشن)
👈 «برگشتن» در معنی «شدن» در شاهنامه
👈 دشنام در شاهنامه
👈 بهزه کردن کمان - بایستهای پیش از کارزار
👈 #هزار_سال_دروغ برای دریوزهگر نشان دادن فردوسی فرزانه
👈 گفتار نخست: دولتشاه سمرقندی
👈 گفتار دویم – تاریخ گزیده
👈 گفتار سهیُم - تاریخ سیستان
👈 گفتار چهارم تا نهم : نظامی عروضی
👈 گفتار دهم تا سیزدهم - شاهنامه فلورانس
👈 گفتار چهاردهم - لباب الالباب عوفی
👈 گفتار پانزدهم تا هفدهم : مجمل فصیحی
👈 سه عامل سقوط حکومتها در نگاه فردوسی
👈 بهرام گور و رفاه عمومی شهروندان
👈 واژه موبد در سخن فردوسی
👈 شاهنامه یک اثر نژادپرستانه نیست
👈 «گشادن» برابر «انداختن ، گسستن، رهاکردن*»
👈 ریشهشناسی نام گرامی«ایران» و گویش درست آن
👈 اوستیا / ایرستان سرزمینی در قفقاز با میراث فرهنگ ایرانی
✍️ پیرامون نخستین بیت شاهنامه
👈 نخستین اعلامیه حقوق بشر
👈 فردوسی از منابع شفاهی بیزار بوده است
👈 چرا شاهنامه به وجود آمد، چرا شاهنامه نوشته شد؟
👈 جاندارانگاری - اساس زبان
👈 جایگاه کورش و داریوش در شاهنامه
👈 جشن_سده و اتهام زدودن آن از شاهنامه!
پیشنهاد میشود ایران دوستان گرامی آشنایی با پارادایم نو و واکاوی شاهنامه از نگاه «تاریخ» را از زنجیره
#شاهنامه_تاریخ_استورهای
و گزارش شاهنامه از آغاز را از
✍️ پیرامون نخستین بیت شاهنامه
بیاغازند!
❇️
Жойылды19.04.202515:22
Қайта жіберілді:
انجمن شاهنامه فردوسی یزد



18.04.202520:41
به یاری یزدان،
نشست فرهنگی این هفته انجمن شاهنامه فردوسی یزد
با همکاری
انجمن شاهنامه چکامه مهر یزد
و خردسرای فردوسی یزد
سر ساعت ۱۸:۰۰ شنبه ۲۹ فروردین
جایگاه :دانشگاه امامجواد(ع) یزد
میدان اطلسی؛ بلوار شهیدان اشرف، بلوارجوادالائمه
چشممان به راه همه دوستداران #ایران
به پیشواز جشن بزرگ گرامیداشت فردوسی فرزانه - پنجشنبه ۲۵ اردیبهشت
باهم به #ایران میاندیشیم و فرهنگ میگستریم.
🆔 @shahname_yazd
نشست فرهنگی این هفته انجمن شاهنامه فردوسی یزد
با همکاری
انجمن شاهنامه چکامه مهر یزد
و خردسرای فردوسی یزد
سر ساعت ۱۸:۰۰ شنبه ۲۹ فروردین
جایگاه :دانشگاه امامجواد(ع) یزد
میدان اطلسی؛ بلوار شهیدان اشرف، بلوارجوادالائمه
چشممان به راه همه دوستداران #ایران
به پیشواز جشن بزرگ گرامیداشت فردوسی فرزانه - پنجشنبه ۲۵ اردیبهشت
باهم به #ایران میاندیشیم و فرهنگ میگستریم.
🆔 @shahname_yazd
Жойылды18.04.202520:58
17.04.202518:29
🌱به فرهنگ باشد روان تندرست
🌱ایران سرزمینی کهن با فرهنگ باستانی است. سرزمین نیکیها و مردمان نجیبی که ستایشگر داد و راستی و دوستی و نکوهشگر ظلم و دروغ و دشمنیاند. باید تا می توان از ایران گفت و نوشت. چرا که ظرف و محتوای توسعه کشور است. باید زبان فارسی را دوست داشت و در جهت ترویج آن از هیچ اقدامی دریغ نکرد. باید تا حد ممکن فرزندان کشور را با حافظ و سعدی، با فردوسی و مولوی و نظامی آشنا کرد. اگر ایده ایران از جمع معدودی نخبگان خارج شود و در میان مردم و سیاستگذاران شکل خودآگاهانه بگیرد معنای امنیت، مصلحت و منافع ملی شکل خواهد گرفت. حقیقت این است که امروزه ایران مورد غفلت قرار گرفته است و بدون وطن، کشور و ایراندوستی هیچ تحول مهمی رقم نمیخورد.
🌱فهرست زیر از کوشاترین و معتبرترین رسانه ها و نهادهای فرهنگیِ مستقل تشکیل شده است که جملگی در گسترهیِ گستردهیِ تاریخ و ادبیات و فرهنگِ زرینِ ایران زمین میکوشند.
با پیوستن به این رسانه ها و نهادها به توسعه فرهنگی در جامعه یاری رسانیم.
🌱پـــــــایــنده ایــــــــــران🌱
🌳کتاب گویا (لذت مطالعه با چشمان بسته).
🌳زین قند پارسی
(درست بنویسیم، درست بگوییم).
🌳دکتر محمّدعلی اسلامینُدوشن
🌳مولانا و عاشقانه شمس(زهرا غریبیان لواسانی)
🌳رسانه رسمی استاد فریدون فرح اندوز
(گوینده و مجری رادیو و تلویزیون ملی ایران).
🌳رازها و نمادها و آموزههای شاهنامه
🌳بهترین داستانهای کوتاه جهان
🌳انجمن شاهنامهخوانی هما
(خوانش و شرح بیتهای شاهنامه).
🌳رمانهای صوتی بهار
🌳کتابخانهٔ ادب و فرهنگ
🌳حافظ // خیام ( صوتی )
🌳خوشنویسی قدما
🌳خردسرای فردوسی
(آینهای برای پژواک جلوههای دانش و فرهنگ ایران زمین).
🌳بنیاد فردوسی خراسان
(كانون شاهنامه فردوسی توس).
🌳سرو سایـهفکن
(رسانه ای برای پاسداشت زبان و ادبیات فارسی).
🌳شرح غزلیات سعدی با امیر اثنی عشری
🌳چراغداران (دایرةالمعارف بزرگ صوتی ایران، صداهای نایاب فرهنگ و ادب و هنر)
🌳حافظخوانی با محمدرضاکاکائی
🌳کتابخانه بزرگ ادیان و فرهنگ باستان
🌳بوستان سعدی با امیر اثنی عشری
🌳شاهنامه کودک هما
🌳مأدبهی ادبی، شرح کلیله و دمنه و آثار ادبی فارسی (رسانه دکتر محمّدامین احمدپور).
🌳ستیغ، خوانش اشعار حافظ و سعدی و...(رسانه سهیل قاسمی)
🌳تاریخ، فرهنگ، هنر و ادبیات ایران زمین
🌳شاهنامه برای کودکان
(قصه های شاهنامه و خواندن اشعار برای کودکان و نوجوانان).
🌳گاهگفـت
(دُرُستخوانیِ شعرِ کُهَن).
🌳کتاب گویای ژیگ
🌳سفر به ادبیات
(مرزباننامه و گلستان، تکبیتهای کاربردی )
🌳ملیگرایی ایرانی/شاهنامه پژوهی
🌳تاریخ نگار (روایتی متفاوت از تاریخ ایران)
🌳کانون پژوهشهای شاهنامه
(معرفی کتابها و مقالات و یادداشتها پیرامون شاهنامه).
🌳انجمن دوستداران شاهنامه البرز (اشا)
🌳فرهنگ یاریگری، توسعه پایدار و زیست بومداری
🌳رهسپر کوچه رندان
(بررسی اندیشه حافظ).
🌳آرخش، کلبه پژوهش حماسههای ایرانی
(رسانه دکتر آرش اکبری مفاخر).
🌳کتابخانهٔ نسخ خطی سپهسالار
🌳تاریخ روایی ایران
🌳سخن و سخنوران
(سخنرانی و گفتگوهای نایاب نام آوران وطن فارسی).
🌳کتاب و حکمت
🌳دکتر مهدی محبتی
🌳تاریخ میانه
🌳زبان شناسی و فراتر از آن (درگاهی برای آموختن درباره زبانها و فرهنگها).
🌳خواندن و شرح تاریخ عالمآرای عبّاسی (میلاد نورمحمدزاده).
🌳شرح کلیات سعدی
(تصحیح و طبع شادروان محمدعلی فروغی).
🌱کانال میهمان:
🌳نقش بر آب ( یادداشتهای ادبی و تاریخی دکتر حامد خاتمیپور )
🌱فـــرِّ ایــــران را می سـتایـیـم.🌱
🌱هماهنگی جهت شرکت در تبادل
🌱@Arash_Kamangiiir
🌱ایران سرزمینی کهن با فرهنگ باستانی است. سرزمین نیکیها و مردمان نجیبی که ستایشگر داد و راستی و دوستی و نکوهشگر ظلم و دروغ و دشمنیاند. باید تا می توان از ایران گفت و نوشت. چرا که ظرف و محتوای توسعه کشور است. باید زبان فارسی را دوست داشت و در جهت ترویج آن از هیچ اقدامی دریغ نکرد. باید تا حد ممکن فرزندان کشور را با حافظ و سعدی، با فردوسی و مولوی و نظامی آشنا کرد. اگر ایده ایران از جمع معدودی نخبگان خارج شود و در میان مردم و سیاستگذاران شکل خودآگاهانه بگیرد معنای امنیت، مصلحت و منافع ملی شکل خواهد گرفت. حقیقت این است که امروزه ایران مورد غفلت قرار گرفته است و بدون وطن، کشور و ایراندوستی هیچ تحول مهمی رقم نمیخورد.
🌱فهرست زیر از کوشاترین و معتبرترین رسانه ها و نهادهای فرهنگیِ مستقل تشکیل شده است که جملگی در گسترهیِ گستردهیِ تاریخ و ادبیات و فرهنگِ زرینِ ایران زمین میکوشند.
با پیوستن به این رسانه ها و نهادها به توسعه فرهنگی در جامعه یاری رسانیم.
🌱پـــــــایــنده ایــــــــــران🌱
🌳کتاب گویا (لذت مطالعه با چشمان بسته).
🌳زین قند پارسی
(درست بنویسیم، درست بگوییم).
🌳دکتر محمّدعلی اسلامینُدوشن
🌳مولانا و عاشقانه شمس(زهرا غریبیان لواسانی)
🌳رسانه رسمی استاد فریدون فرح اندوز
(گوینده و مجری رادیو و تلویزیون ملی ایران).
🌳رازها و نمادها و آموزههای شاهنامه
🌳بهترین داستانهای کوتاه جهان
🌳انجمن شاهنامهخوانی هما
(خوانش و شرح بیتهای شاهنامه).
🌳رمانهای صوتی بهار
🌳کتابخانهٔ ادب و فرهنگ
🌳حافظ // خیام ( صوتی )
🌳خوشنویسی قدما
🌳خردسرای فردوسی
(آینهای برای پژواک جلوههای دانش و فرهنگ ایران زمین).
🌳بنیاد فردوسی خراسان
(كانون شاهنامه فردوسی توس).
🌳سرو سایـهفکن
(رسانه ای برای پاسداشت زبان و ادبیات فارسی).
🌳شرح غزلیات سعدی با امیر اثنی عشری
🌳چراغداران (دایرةالمعارف بزرگ صوتی ایران، صداهای نایاب فرهنگ و ادب و هنر)
🌳حافظخوانی با محمدرضاکاکائی
🌳کتابخانه بزرگ ادیان و فرهنگ باستان
🌳بوستان سعدی با امیر اثنی عشری
🌳شاهنامه کودک هما
🌳مأدبهی ادبی، شرح کلیله و دمنه و آثار ادبی فارسی (رسانه دکتر محمّدامین احمدپور).
🌳ستیغ، خوانش اشعار حافظ و سعدی و...(رسانه سهیل قاسمی)
🌳تاریخ، فرهنگ، هنر و ادبیات ایران زمین
🌳شاهنامه برای کودکان
(قصه های شاهنامه و خواندن اشعار برای کودکان و نوجوانان).
🌳گاهگفـت
(دُرُستخوانیِ شعرِ کُهَن).
🌳کتاب گویای ژیگ
🌳سفر به ادبیات
(مرزباننامه و گلستان، تکبیتهای کاربردی )
🌳ملیگرایی ایرانی/شاهنامه پژوهی
🌳تاریخ نگار (روایتی متفاوت از تاریخ ایران)
🌳کانون پژوهشهای شاهنامه
(معرفی کتابها و مقالات و یادداشتها پیرامون شاهنامه).
🌳انجمن دوستداران شاهنامه البرز (اشا)
🌳فرهنگ یاریگری، توسعه پایدار و زیست بومداری
🌳رهسپر کوچه رندان
(بررسی اندیشه حافظ).
🌳آرخش، کلبه پژوهش حماسههای ایرانی
(رسانه دکتر آرش اکبری مفاخر).
🌳کتابخانهٔ نسخ خطی سپهسالار
🌳تاریخ روایی ایران
🌳سخن و سخنوران
(سخنرانی و گفتگوهای نایاب نام آوران وطن فارسی).
🌳کتاب و حکمت
🌳دکتر مهدی محبتی
🌳تاریخ میانه
🌳زبان شناسی و فراتر از آن (درگاهی برای آموختن درباره زبانها و فرهنگها).
🌳خواندن و شرح تاریخ عالمآرای عبّاسی (میلاد نورمحمدزاده).
🌳شرح کلیات سعدی
(تصحیح و طبع شادروان محمدعلی فروغی).
🌱کانال میهمان:
🌳نقش بر آب ( یادداشتهای ادبی و تاریخی دکتر حامد خاتمیپور )
🌱فـــرِّ ایــــران را می سـتایـیـم.🌱
🌱هماهنگی جهت شرکت در تبادل
🌱@Arash_Kamangiiir


11.04.202520:31
درود دیگر در آغاز هفتۀ نو.
با آرزوی پایان روزگار اندوه و درخشش مهر و شادی در سپهر میهن و دل و جان هممیهنان، فراز دیگری از خردنامه نیاکان پیشکش یاران.
فر ایران را میستاییم.
مهرورزتان - سیروس حامی
#آیین_کشورداری_در_شاهنامه_۱۰۸
https://t.me/ShahnamehToosi
با آرزوی پایان روزگار اندوه و درخشش مهر و شادی در سپهر میهن و دل و جان هممیهنان، فراز دیگری از خردنامه نیاکان پیشکش یاران.
فر ایران را میستاییم.
مهرورزتان - سیروس حامی
#آیین_کشورداری_در_شاهنامه_۱۰۸
https://t.me/ShahnamehToosi
10.04.202512:32
سازهای موسیقی در شاهنامه
*در شاهنامهی فردوسی به فراوانی از موسیقی و سازهای آن در جشنها(بزم) و جنگها(رزم) یاد شده است.*
*در اینجا به نمونهای از این سازها اشاره میکنیم:*
*الف) سازهای بزمی :*
*ابریشم :*
*تارِ سازهایی است که با مضراب یا ناخن مینوازند ؛ تارهای رود و چنگ از ابریشم و زه تعبیه میشده، از این رو ابریشم معنی تار یا ساز گرفته است.*
*«زِ آواز ابریشم و بانگ نای*
* سمن عارضان پیش خسرو به پای»*
*بربط :*
*کلمه ای فارسی مرکب از بَر ، به معنی سینه و بَت ، یعنی مرغابی ( چون شبیه سینهی مرغابی است ) مرکب از چهار تار است و اَعراب به آن عود میگویند و با زخمه یا مضراب آن را مینواختند.*
*«می و بربط و نای بر ساختند*
* دل از بودنیها بپرداختند»*
*چنگ :*
*سازی است مشهور از سازهای زهی به شکل مثلث ، که به وسیلهی چنگزدن به زههای آن «با انگشت» نواخته میشود.*
*«پرستندگان ایستاده به پای*
*اَبا بریط و چنگ و رامشسرای»*
*رَباب :*
*سازی است در موسیقی که چهار تار دارد و دستهای کوتاه ، که نام دیگر آن تنبور است .*
*«همه شب ز آوای چنگ و رباب*
*سپه را نیامد بر آن دشت خواب»*
*رود :*
*نوعی تار که بر روی سازها کشند و آن تار از رودهی گوسفند است.*
*«سخنهای رستم به نای و به رود*
*بگفتند بر پهلوانی سرود»*
*ب) سازهای رزمی :*
*تبیره :*
*دهل بزرگی که بر پشت فیل مینهادند و دو سرش پهن و میان باریک است.*
*«تبیره بر آمد ز پردهسرای*
* خروشیدن زنگ و هندیدرای»*
*جَرس :*
*زنگ ، زنگوله ، زنگ بزرگ ، جسمی تو خالی از آهن و مس که بر آن کوبند.*
*«غَوِ پاسبانان و بانگ جرس*
* همی آمد از دور از پیش و پس»*
*کوس:*
*طبل بزرگ ، دهل که بر آن فرو میکوفتند*
*«بزد کوس رویین و هندی درای*
*سواران سوی رزم کردند رای»*
*گاودم :*
*از سازهای بادی که به شکل دم گاو بسازند. بوقی که یک سر آن گشاد و سر دیگر آن تنگ است*
*نای:*
*چوبی میانتهی و سازی بادی که در آن میدمند*
*رویینهخم:*
*کوس و نقارهی خیلی بزرگ از جنس روی*
*«خروش آمد و نالهی گاودم*
* دم نای رویین و رویینه خم»*
*سنج :*
*دو طبق کوچک برنجین یا رویین که در مراسم عزاداری با دو دست آن را به هم زده و صدا میدهد*
*«بفرمود تا سنج و هندی درای*
* به میدان در آرند با کرنای»*
*شیپور :*
*نای -کوچکتر از کرنای- نفیر ، نای رومی.*
*«یکی بزمگاه است گفتی به جای*
* ز شیپور و نالیدن کرّهنای»*
*کرّهنای :*
*نوعی شیپور، نای بزرگ معروف به خرنای*
*سرغین:*
*نوعی ساز بادی*
*هندی درای:*
*نوعی ساز ضربی*
*«خروش آمد و نالهی کرّهنای*
* دم نای سرغین و هندی درای»*
*شندف:*
*طبل و نقارهی بزرگ*
*«تبیره بزد شندف و نای و نی*
*سوی جنگ دشمن نهادند پی»*
*طبل:*
*دهل یکرویه و گاه دو رویه*
*«چو برخیزد آواز طبل رحیل*
*به خاک اندرآید سر شیر و پیل»*
نفیر:
*کرنای کوچک، قسمتی از کرنای که به آن شاخ یا بوق نفیر گویند*
*درای:*
*زنگ و جرسی که بر گردن شتر بندند*
*«ز کوی و نفیر و خروش درای*
*ز شیپور و از نالهی کرّهنای»*
@jamshid_foundation
https://t.me/ShahnamehToosi
*در شاهنامهی فردوسی به فراوانی از موسیقی و سازهای آن در جشنها(بزم) و جنگها(رزم) یاد شده است.*
*در اینجا به نمونهای از این سازها اشاره میکنیم:*
*الف) سازهای بزمی :*
*ابریشم :*
*تارِ سازهایی است که با مضراب یا ناخن مینوازند ؛ تارهای رود و چنگ از ابریشم و زه تعبیه میشده، از این رو ابریشم معنی تار یا ساز گرفته است.*
*«زِ آواز ابریشم و بانگ نای*
* سمن عارضان پیش خسرو به پای»*
*بربط :*
*کلمه ای فارسی مرکب از بَر ، به معنی سینه و بَت ، یعنی مرغابی ( چون شبیه سینهی مرغابی است ) مرکب از چهار تار است و اَعراب به آن عود میگویند و با زخمه یا مضراب آن را مینواختند.*
*«می و بربط و نای بر ساختند*
* دل از بودنیها بپرداختند»*
*چنگ :*
*سازی است مشهور از سازهای زهی به شکل مثلث ، که به وسیلهی چنگزدن به زههای آن «با انگشت» نواخته میشود.*
*«پرستندگان ایستاده به پای*
*اَبا بریط و چنگ و رامشسرای»*
*رَباب :*
*سازی است در موسیقی که چهار تار دارد و دستهای کوتاه ، که نام دیگر آن تنبور است .*
*«همه شب ز آوای چنگ و رباب*
*سپه را نیامد بر آن دشت خواب»*
*رود :*
*نوعی تار که بر روی سازها کشند و آن تار از رودهی گوسفند است.*
*«سخنهای رستم به نای و به رود*
*بگفتند بر پهلوانی سرود»*
*ب) سازهای رزمی :*
*تبیره :*
*دهل بزرگی که بر پشت فیل مینهادند و دو سرش پهن و میان باریک است.*
*«تبیره بر آمد ز پردهسرای*
* خروشیدن زنگ و هندیدرای»*
*جَرس :*
*زنگ ، زنگوله ، زنگ بزرگ ، جسمی تو خالی از آهن و مس که بر آن کوبند.*
*«غَوِ پاسبانان و بانگ جرس*
* همی آمد از دور از پیش و پس»*
*کوس:*
*طبل بزرگ ، دهل که بر آن فرو میکوفتند*
*«بزد کوس رویین و هندی درای*
*سواران سوی رزم کردند رای»*
*گاودم :*
*از سازهای بادی که به شکل دم گاو بسازند. بوقی که یک سر آن گشاد و سر دیگر آن تنگ است*
*نای:*
*چوبی میانتهی و سازی بادی که در آن میدمند*
*رویینهخم:*
*کوس و نقارهی خیلی بزرگ از جنس روی*
*«خروش آمد و نالهی گاودم*
* دم نای رویین و رویینه خم»*
*سنج :*
*دو طبق کوچک برنجین یا رویین که در مراسم عزاداری با دو دست آن را به هم زده و صدا میدهد*
*«بفرمود تا سنج و هندی درای*
* به میدان در آرند با کرنای»*
*شیپور :*
*نای -کوچکتر از کرنای- نفیر ، نای رومی.*
*«یکی بزمگاه است گفتی به جای*
* ز شیپور و نالیدن کرّهنای»*
*کرّهنای :*
*نوعی شیپور، نای بزرگ معروف به خرنای*
*سرغین:*
*نوعی ساز بادی*
*هندی درای:*
*نوعی ساز ضربی*
*«خروش آمد و نالهی کرّهنای*
* دم نای سرغین و هندی درای»*
*شندف:*
*طبل و نقارهی بزرگ*
*«تبیره بزد شندف و نای و نی*
*سوی جنگ دشمن نهادند پی»*
*طبل:*
*دهل یکرویه و گاه دو رویه*
*«چو برخیزد آواز طبل رحیل*
*به خاک اندرآید سر شیر و پیل»*
نفیر:
*کرنای کوچک، قسمتی از کرنای که به آن شاخ یا بوق نفیر گویند*
*درای:*
*زنگ و جرسی که بر گردن شتر بندند*
*«ز کوی و نفیر و خروش درای*
*ز شیپور و از نالهی کرّهنای»*
@jamshid_foundation
https://t.me/ShahnamehToosi
Жойылды09.04.202507:34
Қайта жіберілді:
Zahrafatehi تو مگو همه به جنگند و ز صلح من چه آید؟ تو یکی نه ای، هزاری! تو چراغ خود برافروز.

08.04.202504:17
اعجاز سخن
گزینش حکیم فردوسی در تقابل واژهها فرمی را به وجود میآورد که تمام معماران زبان فارسی در برابر آن جز درماندگی و عجز چیزی ندارند.
ببینیم تا اسب اسفندیار
سوی آخور آید همی بی سوار
و یا باره رستم جنگجوی
به ایوان نهد بی خداوند روی
در دو بیت فوق برای رستم و اسفندیار شگفت انگیزترین وصف ها و حکیمانه ترین واژه ها انتخاب می شود، تقابل [اسب و باره] [اسفندیار و رستم جنگجوی] [آخور و ایوان] [آید و روی نهد] [بیسوار و بیخداوند] همچنین تقابل حضور همی برای فعل "آید" و بدون قید آوردن فعل "روی نهادن".
بین "میآید" و "همی آید" در زبان و زمان فردوسی تفاوت معناشناسی وجود دارد، این گونه نیست که مانند شاعران دون پایه هرجا مصرعی خالی ماند، یک عدد "همی" مثل نیم خشت بیاورد تا وزن شعر پر شود!
برگرفته از کتاب "رستاخیز کلمات" دکتر شفیعی کدکنی
سه شنبه ها با شاهنامه
ساعت 18
یزد، کتابخانه دکترجوادی
https://t.me/zahrafatehi49
گزینش حکیم فردوسی در تقابل واژهها فرمی را به وجود میآورد که تمام معماران زبان فارسی در برابر آن جز درماندگی و عجز چیزی ندارند.
ببینیم تا اسب اسفندیار
سوی آخور آید همی بی سوار
و یا باره رستم جنگجوی
به ایوان نهد بی خداوند روی
در دو بیت فوق برای رستم و اسفندیار شگفت انگیزترین وصف ها و حکیمانه ترین واژه ها انتخاب می شود، تقابل [اسب و باره] [اسفندیار و رستم جنگجوی] [آخور و ایوان] [آید و روی نهد] [بیسوار و بیخداوند] همچنین تقابل حضور همی برای فعل "آید" و بدون قید آوردن فعل "روی نهادن".
بین "میآید" و "همی آید" در زبان و زمان فردوسی تفاوت معناشناسی وجود دارد، این گونه نیست که مانند شاعران دون پایه هرجا مصرعی خالی ماند، یک عدد "همی" مثل نیم خشت بیاورد تا وزن شعر پر شود!
برگرفته از کتاب "رستاخیز کلمات" دکتر شفیعی کدکنی
سه شنبه ها با شاهنامه
ساعت 18
یزد، کتابخانه دکترجوادی
https://t.me/zahrafatehi49
Жойылды04.04.202521:14
Қайта жіберілді:
🔖برترین های تلگرام🔖

03.04.202519:37
🌿🌿🌿
💎برترین کانالهای تلگرام:
🔹هماهنگی جهت تبادل:
@mrsmafd
💎برترین کانالهای تلگرام:
🔹هماهنگی جهت تبادل:
@mrsmafd


18.04.202520:31
درود و آغازینروز هفته نو بکام،
با پیشکش فرازی دیگر از خردنامه نیاکان، انجام و فرجام یاران و هممیهنان را سراسر کامرانی و شادی آرزو دارم.
نیکخواهتان - سیروس حامی
#آیین_کشورداری_در_شاهنامه_۱۰۹
https://t.me/ShahnamehToosi
با پیشکش فرازی دیگر از خردنامه نیاکان، انجام و فرجام یاران و هممیهنان را سراسر کامرانی و شادی آرزو دارم.
نیکخواهتان - سیروس حامی
#آیین_کشورداری_در_شاهنامه_۱۰۹
https://t.me/ShahnamehToosi


17.04.202513:29
تو با دشمن ار خوب گفتی رواست
کز آزادگان خوب گفتن سزاست
باید با گفتاری نیک در مقابل دشمنان سخن گفت. زیرا گفتار سخته و سنجیده جزو آداب ایرانشهری و روش و منش ایرانیان است.
از متن نامهٔ شاه کیخسرو خطاب به گودرز کشوادگان در میانهٔ رزم دوازده رخ
@shahnamehferdowsiii
🆔 @XeradsarayeFerdosiYazd
کز آزادگان خوب گفتن سزاست
باید با گفتاری نیک در مقابل دشمنان سخن گفت. زیرا گفتار سخته و سنجیده جزو آداب ایرانشهری و روش و منش ایرانیان است.
از متن نامهٔ شاه کیخسرو خطاب به گودرز کشوادگان در میانهٔ رزم دوازده رخ
@shahnamehferdowsiii
🆔 @XeradsarayeFerdosiYazd
Жойылды14.04.202506:11
Қайта жіберілді:
انجمن شاهنامه فردوسی یزد

11.04.202520:03
به یاری یزدان،
نشست فرهنگی این هفته انجمن شاهنامه فردوسی یزد
با همکاری
انجمن شاهنامه چکامه مهر یزد
و خردسرای فردوسی یزد
سر ساعت ۱۸:۰۰ شنبه ۲۳ فروردین
جایگاه :دانشگاه امامجواد(ع) یزد
میدان اطلسی؛ بلوار شهیدان اشرف، بلوارجوادالائمه
چشممان به راه همه دوستداران #ایران
از اکنون به پیشواز جشن بزرگ گرامیداشت فردوسی فرزانه - پنجشنبه ۲۵ اردیبهشت
باهم به #ایران میاندیشیم و فرهنگ میگستریم.
🆔 @shahname_yazd
نشست فرهنگی این هفته انجمن شاهنامه فردوسی یزد
با همکاری
انجمن شاهنامه چکامه مهر یزد
و خردسرای فردوسی یزد
سر ساعت ۱۸:۰۰ شنبه ۲۳ فروردین
جایگاه :دانشگاه امامجواد(ع) یزد
میدان اطلسی؛ بلوار شهیدان اشرف، بلوارجوادالائمه
چشممان به راه همه دوستداران #ایران
از اکنون به پیشواز جشن بزرگ گرامیداشت فردوسی فرزانه - پنجشنبه ۲۵ اردیبهشت
باهم به #ایران میاندیشیم و فرهنگ میگستریم.
🆔 @shahname_yazd
Қайта жіберілді:
خردسرای فردوسی یزد

09.04.202511:17
بیستم فروردین، خجسته زادروز استاد فریدون جنیدی
استاد فریدون جنیدی زادهٔ ۲۰ فروردین ۱۳۱۸ در کوهستانِ ریوندِ ( روستای معدن ) در نیشابور، یکی از نامورترین پژوهندگان فرهنگ و زبانهای باستانی ایران ( شاهنامهپژوه، استاد دانشگاه، نویسنده ) است.
جنیدی، فرزند بکتاش ایرانی و پدربزرگی قندهاری بوده و در سال ۱۳۵۸، بنیاد نیشابور را بنیاد نهاد و سالها در دانشگاههای شریف، تهران و کرمان به آموزش زبانهای باستان و شاهنامه پرداختهاست و اکنون نیز به آموزش آزاد و رایگان زبانهای پهلوی و اوستایی و برگزاری انجمنهای شاهنامهخوانی در بنیاد نیشابور میپردازد. همچنین از سال ۱۳۶۴ چند شماره مجلهٔ پژوهشی نامه فرهنگ ایران را منتشر کردهاست.
در ۱۳۴۵ خورشیدی در کلاس تاریخ فرهنگ عیسی صدیق، وی دربارهٔ کوششهای هنری راولینسون برای خواندن کتیبه بیستون گفت: «یک اروپایی برای خواندن سنگنوشته ایرانی سی سال زمان نهاد؛ شما که ایرانی هستید آیا حاضرید برای کشور خودتان سه سال از عمر خودتان را بگذارید؟»
فریدون جنیدی برخاسته میگوید:
«… فردوسی برای زنده نگه داشتن اندیشه و فرهنگ و زبان ایرانی سی سال زمان نهاد، با آنکه نان جوین نیز بر سفره نداشت… دهخدا بیش از سی سال زمان بر سر فرهنگ نهاد… شما به جای آنکه جوانان را برانگیزید تا سی، چهل سال از زمان خود را بر سر فرهنگ ایران بنهند، آنان را کوچک میشمارید تا در خود ننگ ببینند و خویش را درخور و شایسته سرزنش بشمارند … همینجا به شما میگویم:
من، فریدون جنیدی، جوان ایرانی، تا پایان زمان خود، زندگی خویش را در راه پژوهش در فرهنگ ایران خواهم افشاند».
جنیدی در باره اهمیت شاهنامه خوانی میگوید: «در سال ۱۳۵۵ میاندیشیدم که چه کار باید کرد که این جوانان ره گم کرده امروزی آینده خوب و درخشانی داشته باشند که در خور نام و فرهنگ ایران باشد؟! پس از کلی فکر به اینجا رسیدم که جوان ایرانی چارهای ندارد جز اینکه شاهنامه بخواند. اگر شاهنامه بخواند همه آداب فرهنگ، درخشش، زندگی نیک، راستیها، پاکیها و همه آن عزتها و شرفهای ایران باستان و نیاکان ارجمند ما بر میگردد به جامعه ما و میتوانیم امید داشته باشیم که جوانان ایرانی، آینده خوبی داشته باشند…» وی میگوید بخشهایی از شاهنامه افزودههایی است که دیگران پس از فردوسی اضافه کردهاند و در همین اضافات است که نام سلطان محمود غزنوی به شاهنامه راه یافته. این از زمان سلطنتِ مودودِ بن مسعود بن محمود غزنوی انجام شدهاست.
وی باور دارد اقوام اروپایی عمدتاً ریشه ایرانی دارند: « آن گروه از آریاییان که به منتهیالیه اروپا مهاجرت کردند نیز همین نام را بر سرزمین خود نهادند: «ایرلند» یعنی سرزمین آریاییان …
«گل» ها که نژاد «گیل» اند شباهتهای زیاد گفتار و رسوم روستاییانشان با گیلانیان گواه بر این ادعا است …
از دید استاد تاریخ ۲۵۰۰ ساله جعلی است.
وی باور دارد تاریخ ایران بسیار درازدامنتر از ۲۵۰۰ سال است و غربیها ۲۵۰۰ سال را به دلیل رشک به ما القا کردهاند تا احساس تقدم زیادی نکنیم:
«تاریخ ایران از آفرینش آغاز میشود و دانش پیشرفته امروز آن را تأیید میکند. …. نهایت تاریخ اروپاییان ۱۸۰۰ سال بیشتر نیست و هرچه از یونانیان نیز به یادگار دارند، اندیشههای آمیخته با خواب و خیال و افسانه است و سرشار از خدایان دروغین و اعتقاداتی است که با نام اسطوره توجیه میکنند.
از این روی، اروپاییان از رخوت ایرانیها که بعد از تازش مغول ادامه داشت بهره بردند و با دروغ و تزویر تلاش در ساختن تاریخی برای ایران کردند که تا حد تاریخ خودشان باشد. برای همین حکومت مادان را سرچشمه تاریخ ایران دانستند که حدود ۲۷۵۰ سال دیرینگی دارد و همه یافتههای باستانشناسی پیش از مادان را مربوط به اقوام دیگر دانستند…
این دروغ تاریخی با هدف بریدن یادمان تاریخی ایرانیان دامن زده شده است.
نوشتهها
استاد جنیدی بیش از ۳۰ سال از عمر خود را برای ویرایش شاهنامه صرف کردهاست تا بنا به نظر خود بیتهای افزودهٔ شاهنامه را از آنها جدا کند. نسخه او در سال ۱۳۸۷ منتشر شد. دیگر نوشتهها:
نامه پهلوانی، خودآموز خط و زبان پهلوی ساسانی و اشکانی.
زندگی و مهاجرت آریاییان بر پایه گفتارهای ایرانی.
فرهنگ هزوارشهای پهلوی.
داستانهای رستم پهلوان (مجموعه یازده جلدی).
زروان، سنجش زمان در ایران باستان (دربارهٔ مناسبتهای روزها و ماههای سال در ایران باستان).
فضل بن شادان نیشابوری و نبرد اندیشهها در ایران پس از اسلام، چاپ نخست ۱۳۶۰.
زمینهٔ شناخت موسیقی ایران، انشارات پارت، ۱۳۶۱.
داستان ایران، بربنیاد گفتارهای ایرانی، دفتر نخست: از آغاز تا خاموشی دماوند.
حقوق جهان در ایران باستان.
پیشگفتار زیبای کتاب؛ واژههای ایرانی در زبان انگلیسی تألیف دکتر محمد علی سجادیه. بنیاد نیشابور، ۱۳۶۴.
🆔@XeradsarayeFerdosiYazd
استاد فریدون جنیدی زادهٔ ۲۰ فروردین ۱۳۱۸ در کوهستانِ ریوندِ ( روستای معدن ) در نیشابور، یکی از نامورترین پژوهندگان فرهنگ و زبانهای باستانی ایران ( شاهنامهپژوه، استاد دانشگاه، نویسنده ) است.
جنیدی، فرزند بکتاش ایرانی و پدربزرگی قندهاری بوده و در سال ۱۳۵۸، بنیاد نیشابور را بنیاد نهاد و سالها در دانشگاههای شریف، تهران و کرمان به آموزش زبانهای باستان و شاهنامه پرداختهاست و اکنون نیز به آموزش آزاد و رایگان زبانهای پهلوی و اوستایی و برگزاری انجمنهای شاهنامهخوانی در بنیاد نیشابور میپردازد. همچنین از سال ۱۳۶۴ چند شماره مجلهٔ پژوهشی نامه فرهنگ ایران را منتشر کردهاست.
در ۱۳۴۵ خورشیدی در کلاس تاریخ فرهنگ عیسی صدیق، وی دربارهٔ کوششهای هنری راولینسون برای خواندن کتیبه بیستون گفت: «یک اروپایی برای خواندن سنگنوشته ایرانی سی سال زمان نهاد؛ شما که ایرانی هستید آیا حاضرید برای کشور خودتان سه سال از عمر خودتان را بگذارید؟»
فریدون جنیدی برخاسته میگوید:
«… فردوسی برای زنده نگه داشتن اندیشه و فرهنگ و زبان ایرانی سی سال زمان نهاد، با آنکه نان جوین نیز بر سفره نداشت… دهخدا بیش از سی سال زمان بر سر فرهنگ نهاد… شما به جای آنکه جوانان را برانگیزید تا سی، چهل سال از زمان خود را بر سر فرهنگ ایران بنهند، آنان را کوچک میشمارید تا در خود ننگ ببینند و خویش را درخور و شایسته سرزنش بشمارند … همینجا به شما میگویم:
من، فریدون جنیدی، جوان ایرانی، تا پایان زمان خود، زندگی خویش را در راه پژوهش در فرهنگ ایران خواهم افشاند».
جنیدی در باره اهمیت شاهنامه خوانی میگوید: «در سال ۱۳۵۵ میاندیشیدم که چه کار باید کرد که این جوانان ره گم کرده امروزی آینده خوب و درخشانی داشته باشند که در خور نام و فرهنگ ایران باشد؟! پس از کلی فکر به اینجا رسیدم که جوان ایرانی چارهای ندارد جز اینکه شاهنامه بخواند. اگر شاهنامه بخواند همه آداب فرهنگ، درخشش، زندگی نیک، راستیها، پاکیها و همه آن عزتها و شرفهای ایران باستان و نیاکان ارجمند ما بر میگردد به جامعه ما و میتوانیم امید داشته باشیم که جوانان ایرانی، آینده خوبی داشته باشند…» وی میگوید بخشهایی از شاهنامه افزودههایی است که دیگران پس از فردوسی اضافه کردهاند و در همین اضافات است که نام سلطان محمود غزنوی به شاهنامه راه یافته. این از زمان سلطنتِ مودودِ بن مسعود بن محمود غزنوی انجام شدهاست.
وی باور دارد اقوام اروپایی عمدتاً ریشه ایرانی دارند: « آن گروه از آریاییان که به منتهیالیه اروپا مهاجرت کردند نیز همین نام را بر سرزمین خود نهادند: «ایرلند» یعنی سرزمین آریاییان …
«گل» ها که نژاد «گیل» اند شباهتهای زیاد گفتار و رسوم روستاییانشان با گیلانیان گواه بر این ادعا است …
از دید استاد تاریخ ۲۵۰۰ ساله جعلی است.
وی باور دارد تاریخ ایران بسیار درازدامنتر از ۲۵۰۰ سال است و غربیها ۲۵۰۰ سال را به دلیل رشک به ما القا کردهاند تا احساس تقدم زیادی نکنیم:
«تاریخ ایران از آفرینش آغاز میشود و دانش پیشرفته امروز آن را تأیید میکند. …. نهایت تاریخ اروپاییان ۱۸۰۰ سال بیشتر نیست و هرچه از یونانیان نیز به یادگار دارند، اندیشههای آمیخته با خواب و خیال و افسانه است و سرشار از خدایان دروغین و اعتقاداتی است که با نام اسطوره توجیه میکنند.
از این روی، اروپاییان از رخوت ایرانیها که بعد از تازش مغول ادامه داشت بهره بردند و با دروغ و تزویر تلاش در ساختن تاریخی برای ایران کردند که تا حد تاریخ خودشان باشد. برای همین حکومت مادان را سرچشمه تاریخ ایران دانستند که حدود ۲۷۵۰ سال دیرینگی دارد و همه یافتههای باستانشناسی پیش از مادان را مربوط به اقوام دیگر دانستند…
این دروغ تاریخی با هدف بریدن یادمان تاریخی ایرانیان دامن زده شده است.
نوشتهها
استاد جنیدی بیش از ۳۰ سال از عمر خود را برای ویرایش شاهنامه صرف کردهاست تا بنا به نظر خود بیتهای افزودهٔ شاهنامه را از آنها جدا کند. نسخه او در سال ۱۳۸۷ منتشر شد. دیگر نوشتهها:
نامه پهلوانی، خودآموز خط و زبان پهلوی ساسانی و اشکانی.
زندگی و مهاجرت آریاییان بر پایه گفتارهای ایرانی.
فرهنگ هزوارشهای پهلوی.
داستانهای رستم پهلوان (مجموعه یازده جلدی).
زروان، سنجش زمان در ایران باستان (دربارهٔ مناسبتهای روزها و ماههای سال در ایران باستان).
فضل بن شادان نیشابوری و نبرد اندیشهها در ایران پس از اسلام، چاپ نخست ۱۳۶۰.
زمینهٔ شناخت موسیقی ایران، انشارات پارت، ۱۳۶۱.
داستان ایران، بربنیاد گفتارهای ایرانی، دفتر نخست: از آغاز تا خاموشی دماوند.
حقوق جهان در ایران باستان.
پیشگفتار زیبای کتاب؛ واژههای ایرانی در زبان انگلیسی تألیف دکتر محمد علی سجادیه. بنیاد نیشابور، ۱۳۶۴.
🆔@XeradsarayeFerdosiYazd
Қайта жіберілді:
خردسرای فردوسی یزد

06.04.202510:00
سرآمد کنون قصهی یزدگَرد
(نگاهی به سرگذشت شاهنامه)
ارائه: #سیروس_حامی
هنگام : شنبه - شانزدهم فروردین ۱۴۰۴
جایگاه : دانشگاه امام جواد یزد
🆔 @XeradsarayeFerdosiYazd
(نگاهی به سرگذشت شاهنامه)
ارائه: #سیروس_حامی
هنگام : شنبه - شانزدهم فروردین ۱۴۰۴
جایگاه : دانشگاه امام جواد یزد
🆔 @XeradsarayeFerdosiYazd
Қайта жіберілді:
کانال رسمی بنیاد نیشابور

02.04.202510:31
نظر استاد فریدون جنیدی دربارۀ روز سیزدهم فروردین:
«نیاکان ما سبزههای خوان نوروزی را نگهداری میکردند تا روز سيزدهم (یعنی تیشتر). البته ما اکنون روزها را میشماريم، اما در ايران باستان روزها شمارش نمیشدند (يعنی هفته وجود نداشت)، بلکه هر روز را با نام ويژه خودش میشناختند. نام روز سيزدهم «تيشتر» (tištar) بوده است. تيشتر نام ایزد «باران» است. در روز سيزدهم، اين سبزهها را میبردند و با آيين ويژه و باشکوهی نثار آب روان میکردند و «تيشتر» را ستايش میکردند که تو به ما باران دادی و سبزههای ما بلند شده و جهان سبز شده، پس ما هم اين سبزهها را به تو نثار میکنيم. امروزه هيچکس توجه نمیکند که چرا ما سبزهها را به آب میدهيم؟ نخست میگويند که سيزدهم گجسته (نحس) است که هيچ معنایی ندارد، سپس سبزهها را پرت میکنند در جویهای آب! در حالی که در ايران باستان با نياز و احترام اين کار را میکردند».
#بنیادـنیشابور https://t.me/bonyad_neyshaboor
«نیاکان ما سبزههای خوان نوروزی را نگهداری میکردند تا روز سيزدهم (یعنی تیشتر). البته ما اکنون روزها را میشماريم، اما در ايران باستان روزها شمارش نمیشدند (يعنی هفته وجود نداشت)، بلکه هر روز را با نام ويژه خودش میشناختند. نام روز سيزدهم «تيشتر» (tištar) بوده است. تيشتر نام ایزد «باران» است. در روز سيزدهم، اين سبزهها را میبردند و با آيين ويژه و باشکوهی نثار آب روان میکردند و «تيشتر» را ستايش میکردند که تو به ما باران دادی و سبزههای ما بلند شده و جهان سبز شده، پس ما هم اين سبزهها را به تو نثار میکنيم. امروزه هيچکس توجه نمیکند که چرا ما سبزهها را به آب میدهيم؟ نخست میگويند که سيزدهم گجسته (نحس) است که هيچ معنایی ندارد، سپس سبزهها را پرت میکنند در جویهای آب! در حالی که در ايران باستان با نياز و احترام اين کار را میکردند».
#بنیادـنیشابور https://t.me/bonyad_neyshaboor
Қайта жіберілді:
خردسرای فردوسی یزد

18.04.202516:36
.
پادشاه ایران در سه بزنگاه
✍️ #محمود_فاضلی_بیرجندی
۲۳ فروردین ۱۴۰۴
۱. از شاهنامه:
کاووسشاه، فریب اهریمن خورد و آهنگ سفر مازندران کرد. زال پیر دانا و دیگر بزرگان خردمندان او را از چنان سفری پرهیز دادند. پادشاه نپذیرفت و به مازندران رفت. دیری برنیامد که خود و سپاهیان گرفتار دیوان مازندران شدند.
آن گرفتاری و گرفتاریهای پس از آن، همه پیامد نشنیدن سخنان دلسوزان و خردمندان بود.
۲. هم از شاهنامه:
روزی که سهراب با سپاهیانش به ایران تاخت، کاووسشاه به جای نگرانی از سپاه مهاجمی که به مرز ایران رسیده، با رستم خشم گرفت. رستم دلگیر از دربار پادشاه بیرون شد تا به دیار خویش بازگردد. سران سپاه و بزرگان درماندند که جز رستم کسی نیست تا با آن یلی برآید که به ایران تاخته. در آن تنگنا گودرز سپهسالار به پادشاه رای زد و او را واداشت تا به رسم بزرگی و پادشاهی گردن بنهد. پادشاه پذیرفت، و ایران را از شکستی سهمگین رهانید.
۳. از بندهش:
چون اوشنر وزیر خردمند کاووسشاه کشته شد، دیوان ستیزهگر بر پادشاه دسترس یافتند و او را گمراه کردند تا به کارزار آسمان شد و پس سرنگون بر زمین افتاد و فره از او برفت.
وزیر خردمند که رفت، شاه و شاهی هم برفت!
انجام سخن:
هر گاه رایزنانی دانا و دلسوز در کنار فرمانروا بودهاند هم فرمانروایی او و هم سرنوشت میهن به راه نیکی و کامیابی رفته. فرمانروا به خردمندان روشنبین نیکرای نیاز دارد. بسا که درباریان سود خود را بنگرند و فرمانروا را گمراه کنند. تا چنان شود که با کاووس شاه شد.
https://t.me/dejnepesht4000
🆔 @XeradsarayeFerdosiYazd
پادشاه ایران در سه بزنگاه
✍️ #محمود_فاضلی_بیرجندی
۲۳ فروردین ۱۴۰۴
۱. از شاهنامه:
کاووسشاه، فریب اهریمن خورد و آهنگ سفر مازندران کرد. زال پیر دانا و دیگر بزرگان خردمندان او را از چنان سفری پرهیز دادند. پادشاه نپذیرفت و به مازندران رفت. دیری برنیامد که خود و سپاهیان گرفتار دیوان مازندران شدند.
آن گرفتاری و گرفتاریهای پس از آن، همه پیامد نشنیدن سخنان دلسوزان و خردمندان بود.
۲. هم از شاهنامه:
روزی که سهراب با سپاهیانش به ایران تاخت، کاووسشاه به جای نگرانی از سپاه مهاجمی که به مرز ایران رسیده، با رستم خشم گرفت. رستم دلگیر از دربار پادشاه بیرون شد تا به دیار خویش بازگردد. سران سپاه و بزرگان درماندند که جز رستم کسی نیست تا با آن یلی برآید که به ایران تاخته. در آن تنگنا گودرز سپهسالار به پادشاه رای زد و او را واداشت تا به رسم بزرگی و پادشاهی گردن بنهد. پادشاه پذیرفت، و ایران را از شکستی سهمگین رهانید.
۳. از بندهش:
چون اوشنر وزیر خردمند کاووسشاه کشته شد، دیوان ستیزهگر بر پادشاه دسترس یافتند و او را گمراه کردند تا به کارزار آسمان شد و پس سرنگون بر زمین افتاد و فره از او برفت.
وزیر خردمند که رفت، شاه و شاهی هم برفت!
انجام سخن:
هر گاه رایزنانی دانا و دلسوز در کنار فرمانروا بودهاند هم فرمانروایی او و هم سرنوشت میهن به راه نیکی و کامیابی رفته. فرمانروا به خردمندان روشنبین نیکرای نیاز دارد. بسا که درباریان سود خود را بنگرند و فرمانروا را گمراه کنند. تا چنان شود که با کاووس شاه شد.
https://t.me/dejnepesht4000
🆔 @XeradsarayeFerdosiYazd
Қайта жіберілді:
خردسرای فردوسی یزد

14.04.202505:19
گزارش تاریخی #کشتهشدن_ایرج
ارائه: #سیروس_حامی
هنگام : شنبه ۲۳ فروردین ۱۴۰۴
جایگاه : دانشگاه امام جواد یزد
🆔 @XeradsarayeFerdosiYazd
ارائه: #سیروس_حامی
هنگام : شنبه ۲۳ فروردین ۱۴۰۴
جایگاه : دانشگاه امام جواد یزد
🆔 @XeradsarayeFerdosiYazd


11.04.202506:31
✍️ #شاهرخ_مسکوب:
🔹افسانهی #رستم تنها ساختهی آرزو نیست، واقعیت زندگی در کار است این نیرومندترین مردان هم در جنگ با سهراب طعم تلخ شکست را میچشد و در نبرد با اسفندیار در میماند و سرانجام مرگ، که چون زندگی واقعی است، او را در کام خود می کشد. حتی اسفندیار بیمرگ نیز شکار مرگ است.
🔹پهلوانان شاهنامه مردان آرزویند که در جهان واقعیت به سر میبرند. چنان سربلندند که دست نیافتنی مینمایند، درختهایی راست و سر به آسمان ولی ریشه در خاک و به سبب همین ریشهها دریافتنی و پذیرفتنی، از جنبهی زمینی، در زمین، و بر زمین بودن، چون مایند و از جنبهی آسمانی تبلور آرزوهای ما و از هر دو جهت تبلور زندگی . واقعیت و ناگزیر از واقعیت آدمی در آنهاست و از این دیدگاه کمال حقیقتند.
🕊 به بهانۀ ۲۳ فروردین - سالگرد درگذشت زندهیاد#شاهرخ_مسکوب
https://t.me/ShahnamehToosi
🔹افسانهی #رستم تنها ساختهی آرزو نیست، واقعیت زندگی در کار است این نیرومندترین مردان هم در جنگ با سهراب طعم تلخ شکست را میچشد و در نبرد با اسفندیار در میماند و سرانجام مرگ، که چون زندگی واقعی است، او را در کام خود می کشد. حتی اسفندیار بیمرگ نیز شکار مرگ است.
🔹پهلوانان شاهنامه مردان آرزویند که در جهان واقعیت به سر میبرند. چنان سربلندند که دست نیافتنی مینمایند، درختهایی راست و سر به آسمان ولی ریشه در خاک و به سبب همین ریشهها دریافتنی و پذیرفتنی، از جنبهی زمینی، در زمین، و بر زمین بودن، چون مایند و از جنبهی آسمانی تبلور آرزوهای ما و از هر دو جهت تبلور زندگی . واقعیت و ناگزیر از واقعیت آدمی در آنهاست و از این دیدگاه کمال حقیقتند.
🕊 به بهانۀ ۲۳ فروردین - سالگرد درگذشت زندهیاد#شاهرخ_مسکوب
https://t.me/ShahnamehToosi
Қайта жіберілді:
خردسرای فردوسی یزد

09.04.202505:56
❤️🔥 خون است دلم برای ایران
مستندی درباره زندهیاد#منوچهر_ستوده
پژوهشگر، ایرانشناس و جغرافیدان
کارگردان: سید جواد میرهاشمی
آبشخور: شبکه مستند سیما
به فراخور زادروز زندهیاد استاد #منوچهر_ستوده
(زاده ۲۸ تیر ۱۲۹۲ تهران -- درگذشته ۲۰ فروردین ۱۳۹۵ چالوس)
خون است دلم برای ایران
جان و تن من فدای ایران
بهتر ز هزار گونه آوای
در گوش دلم نوای ایران
خوشتر ز صفای باغ ایران
من را به نظر صفای ایران
همچون دم عیسی مسیحا
جانبخش بود هوای ایران
افسوس ز ظلم روس منحوس
تشدید شده عزای ایران
وان دشمن وحشی ستمکار
برده است همه غذای ایران
وین تفرقه و نفاق اشرار
خسته دل با صفای ایران
گشته است کنون بسی غمافزا
آن ساحت غمزدای ایران
اینک که وطن شدست بیمار
دانی چه دهد شفای ایران
یک رنگی ملت است و دولت
داروی شفای زای ایران
ایران عزیز را خدایی است
امید کند خدای ایران
از چشم بد شریر حفظش
تا بیش شود بهای ایران
تا مسکن اجنبی است کشور
حاصل نشود رضای ایران
زیبد که ستودهوار گویی
خون است دلم برای ایران.
#منوچهر_ستوده
🆔 @XeradsarayeFerdosiYazd
مستندی درباره زندهیاد#منوچهر_ستوده
پژوهشگر، ایرانشناس و جغرافیدان
کارگردان: سید جواد میرهاشمی
آبشخور: شبکه مستند سیما
به فراخور زادروز زندهیاد استاد #منوچهر_ستوده
(زاده ۲۸ تیر ۱۲۹۲ تهران -- درگذشته ۲۰ فروردین ۱۳۹۵ چالوس)
خون است دلم برای ایران
جان و تن من فدای ایران
بهتر ز هزار گونه آوای
در گوش دلم نوای ایران
خوشتر ز صفای باغ ایران
من را به نظر صفای ایران
همچون دم عیسی مسیحا
جانبخش بود هوای ایران
افسوس ز ظلم روس منحوس
تشدید شده عزای ایران
وان دشمن وحشی ستمکار
برده است همه غذای ایران
وین تفرقه و نفاق اشرار
خسته دل با صفای ایران
گشته است کنون بسی غمافزا
آن ساحت غمزدای ایران
اینک که وطن شدست بیمار
دانی چه دهد شفای ایران
یک رنگی ملت است و دولت
داروی شفای زای ایران
ایران عزیز را خدایی است
امید کند خدای ایران
از چشم بد شریر حفظش
تا بیش شود بهای ایران
تا مسکن اجنبی است کشور
حاصل نشود رضای ایران
زیبد که ستودهوار گویی
خون است دلم برای ایران.
#منوچهر_ستوده
🆔 @XeradsarayeFerdosiYazd


04.04.202520:32
درود و مهــــر،
با آرزوی بهترینها در سال نو، همراه با آرزوی گشایش هر گره از زندگی یاران و هممیهنان در هفتهای که پیش رو داریم. فرازی دیگر از سخن سخته خردورز توس پیشکش یاران و هممیهنان.
مهرورزتان - سیروس حامی
#آیین_کشورداری_در_شاهنامه_۱۰۷
https://t.me/ShahnamehToosi
با آرزوی بهترینها در سال نو، همراه با آرزوی گشایش هر گره از زندگی یاران و هممیهنان در هفتهای که پیش رو داریم. فرازی دیگر از سخن سخته خردورز توس پیشکش یاران و هممیهنان.
مهرورزتان - سیروس حامی
#آیین_کشورداری_در_شاهنامه_۱۰۷
https://t.me/ShahnamehToosi
02.04.202508:54
«پارسیکُشی در کتاب مقدس »
✍️ #مهدی_تدینی
از عجایب معنادار این است که تودۀ مردم ایران در عصر جدید از «پارسیکُشی» در کتاب عهد عتیقِ یهودیان بیخبرند. در این نوشتار قصد دارم نگاهی تطبیقی و ایدئولوژیپژوهانه به این مسئله بیندازم.
یهودیان از دوران باستان تا به امروز جشنی به نام «پوریم» دارند و در این جشن سالروز قتلعام شاهزادگان پارسی را جشن میگیرند. از منظر پژوهشی میدانیم که نمیتوان هیچ سطری از کتاب مقدس را به راحتی به عنوان «واقعیت تاریخی» پذیرفت. بلکه آنچه اهمیت دارد این است که در سنت تاریخی و دینی یهود ماجرای پوریم به عنوان جشن نجات یهودیان (و طبعاً قتل دشمنان پارسی) پذیرفته شده است. ابتدا باید نگاهی به ماجرای جشن پوریم در عهد عتیق بیندازیم:
کتاب اِستر، از کتابها عهد عتیق، ماجرای درگیری هامان پارسی و مُردِخای یهودی را روایت میکند. هامان، وزیر شاه پارسی، اخَشوِروش (شاید همان «خشایارشا») بود و مردخای نیز از درباریان بود که با افشا کردن دسیسۀ قتل شاه، جان شاه را نجات داده بود و اینچنین نزد شاه محبوبیت یافته بود. همچنین مردخای دخترخواندهای به نام استر داشت که شاه او را میپسندد و به عنوان ملکه برمیگزیند. هامان که از نفوذ مردخای ناخرسند بود از شاه میخواهد اجازه دهد یهودیان قتلعام شوند، شاه نیز در ابتدا موافقت میکند، اما مردخای با همکاری استر که او نیز یهودی بود هامان را رسوا میکند و شاه که بر هامان خشم میگیرد اجازه میدهد یهودیان از دشمنان پارسی خود انتقام گیرند. یهودیان 75.000 پارسی را با اجازۀ شاه قتلعام میکنند. در جشن پوریم یهودیان این رخداد را گرامی میدارند.
قطعاً فرهیختگان ما در عصر جدید از ماجرای پوریم مطلع بودهاند، اما نکتۀ اصلی این است که این رخداد هیچگاه به کُدی ایدئولوژیک و سیاسی تبدیل نشد و در ایدئولوژیهای مدرن به گونهای رخنه نکرد که به گوش تودهها برسد. در این تردیدی نیست که جدال با صهیونیسم یکی از عناصر اصلی انقلاب اسلامی ایران بود و جناح روحانی و اسلامگرا همواره یکی از دلایل ناخرسندی خود از شاه و نظام سلطنتی را نفوذ صهیونیستها در ایران و دوستی شاه با اسرائیل میدانست، چیزی که آشکارا در سخنرانیهای امام خمینی شنیده میشود. اما جدال امام خمینی با صهیونیسم جدالی اسلامی بود و اگر یهود منفور بود، دلایل اسلامی دیرینه داشت و اسرائیل «غدهای سرطانی در جهان اسلام» تفسیر میشد.
آنچه مورد نظر من است، دریچۀ دیگری است. به لحاظ جامعهشناختی در ایران جریان یهودستیزانۀ نیرومندی وجود نداشت که بتواند این عناصر کارا (مانند ماجرای پوریم) را استخراج و به نوعی اسلحۀ خوشدست سیاسی تبدیل کند. اما در کمال شگفتی میبینیم جنبش یهودیستیزی اروپایی که در دهههای پایانی قرن نوزدهم در آلمان، اتریش و فرانسه پدید آمد، دقیقاً ماجرای پوریم و پارسیکشی را به عنوان یکی از دستاویزهای ایدئولوژیک خود به کار میبُرد.
شاهدی که در اینجا میتوانم بیاورم، خود هیتلر است. دوست و آموزگار هیتلر، دیتریش اِکارت، کتابی را در سال 1924 منتشر کرد که گفتگوهای او با هیتلر بود، با عنوانِ «بولشویسم از موسی تا لنین». یکی از ادعاهای یهودیستیزان همواره این بود که یهودیان نخبگان ملتهای میزبانشان را نابود میکنند، حال یا به طور فیزیکی یا به طور روحی (یعنی یهودزدهشان میکنند). ماجرای پوریم برای آنها یکی از بهترین مثالها بود. در کتاب گفتگوی هیتلر و اکارت میخوانیم:
«... سالیان سال است یهودیان در جشن پوریم برای عمل قهرمانانهشان در کشتار 75.000 پارسی پس از این همه سال هنوز هم در تمام کنیسههایشان جشن میگیرند و در نظرشان هیچ مشکلی ندارد.»
در واکاوی ایدئولوژیها همانقدر که «وجود» برخی گزارهها معنادار است، «عدم» وجود آنها نیز معنادار است. در این نوشتار کوتاه نمیتوان توضیح داد چرا پارسیکشیِ یهودیان هیچگاه به کُدی سیاسیـایدئولوژیک تبدیل نشد. تنها به موجزترین شکل اشاره میکنم که پدید آمدن یهودیستیزی در اروپا دلایل اجتماعیـاقتصادیـسیاسی داشت، اما آن دلایل در ایران موجود نبود، زیرا در ایرانِ عصرِ جدید اقلیت یهودی اصلاً آن جایگاهی را نداشتند که در اروپا داشتند. در واقع «بستر اجتماعی و عینیِ» این ستیز وجود نداشت.
در مقابل، در ایران پیدایش بهاییستیزی در دوران پهلوی شباهت بسیاری به پیدایش یهودیستیزی اروپایی داشت. همانطور که در غرب نزدیکی یهودیان به حاکمیت منفور یکی از عوامل اصلی یهودیستیزی بود، در ایران نیز این تصور که بهاییان و حاکمیت همدستند، از زمینههای اصلی بروز بهاییستیزی بود (البته در کنار و در تکمیل دلایل دینی).
در فایل پیوست، میتوانید «کتابِ استر» از عهد عتیق را که کوتاه هم هست بخوانید.
#ایدئولوژی، #پوریم
@tarikhandishi
http://t.me/ShahnamehToosi
✍️ #مهدی_تدینی
از عجایب معنادار این است که تودۀ مردم ایران در عصر جدید از «پارسیکُشی» در کتاب عهد عتیقِ یهودیان بیخبرند. در این نوشتار قصد دارم نگاهی تطبیقی و ایدئولوژیپژوهانه به این مسئله بیندازم.
یهودیان از دوران باستان تا به امروز جشنی به نام «پوریم» دارند و در این جشن سالروز قتلعام شاهزادگان پارسی را جشن میگیرند. از منظر پژوهشی میدانیم که نمیتوان هیچ سطری از کتاب مقدس را به راحتی به عنوان «واقعیت تاریخی» پذیرفت. بلکه آنچه اهمیت دارد این است که در سنت تاریخی و دینی یهود ماجرای پوریم به عنوان جشن نجات یهودیان (و طبعاً قتل دشمنان پارسی) پذیرفته شده است. ابتدا باید نگاهی به ماجرای جشن پوریم در عهد عتیق بیندازیم:
کتاب اِستر، از کتابها عهد عتیق، ماجرای درگیری هامان پارسی و مُردِخای یهودی را روایت میکند. هامان، وزیر شاه پارسی، اخَشوِروش (شاید همان «خشایارشا») بود و مردخای نیز از درباریان بود که با افشا کردن دسیسۀ قتل شاه، جان شاه را نجات داده بود و اینچنین نزد شاه محبوبیت یافته بود. همچنین مردخای دخترخواندهای به نام استر داشت که شاه او را میپسندد و به عنوان ملکه برمیگزیند. هامان که از نفوذ مردخای ناخرسند بود از شاه میخواهد اجازه دهد یهودیان قتلعام شوند، شاه نیز در ابتدا موافقت میکند، اما مردخای با همکاری استر که او نیز یهودی بود هامان را رسوا میکند و شاه که بر هامان خشم میگیرد اجازه میدهد یهودیان از دشمنان پارسی خود انتقام گیرند. یهودیان 75.000 پارسی را با اجازۀ شاه قتلعام میکنند. در جشن پوریم یهودیان این رخداد را گرامی میدارند.
قطعاً فرهیختگان ما در عصر جدید از ماجرای پوریم مطلع بودهاند، اما نکتۀ اصلی این است که این رخداد هیچگاه به کُدی ایدئولوژیک و سیاسی تبدیل نشد و در ایدئولوژیهای مدرن به گونهای رخنه نکرد که به گوش تودهها برسد. در این تردیدی نیست که جدال با صهیونیسم یکی از عناصر اصلی انقلاب اسلامی ایران بود و جناح روحانی و اسلامگرا همواره یکی از دلایل ناخرسندی خود از شاه و نظام سلطنتی را نفوذ صهیونیستها در ایران و دوستی شاه با اسرائیل میدانست، چیزی که آشکارا در سخنرانیهای امام خمینی شنیده میشود. اما جدال امام خمینی با صهیونیسم جدالی اسلامی بود و اگر یهود منفور بود، دلایل اسلامی دیرینه داشت و اسرائیل «غدهای سرطانی در جهان اسلام» تفسیر میشد.
آنچه مورد نظر من است، دریچۀ دیگری است. به لحاظ جامعهشناختی در ایران جریان یهودستیزانۀ نیرومندی وجود نداشت که بتواند این عناصر کارا (مانند ماجرای پوریم) را استخراج و به نوعی اسلحۀ خوشدست سیاسی تبدیل کند. اما در کمال شگفتی میبینیم جنبش یهودیستیزی اروپایی که در دهههای پایانی قرن نوزدهم در آلمان، اتریش و فرانسه پدید آمد، دقیقاً ماجرای پوریم و پارسیکشی را به عنوان یکی از دستاویزهای ایدئولوژیک خود به کار میبُرد.
شاهدی که در اینجا میتوانم بیاورم، خود هیتلر است. دوست و آموزگار هیتلر، دیتریش اِکارت، کتابی را در سال 1924 منتشر کرد که گفتگوهای او با هیتلر بود، با عنوانِ «بولشویسم از موسی تا لنین». یکی از ادعاهای یهودیستیزان همواره این بود که یهودیان نخبگان ملتهای میزبانشان را نابود میکنند، حال یا به طور فیزیکی یا به طور روحی (یعنی یهودزدهشان میکنند). ماجرای پوریم برای آنها یکی از بهترین مثالها بود. در کتاب گفتگوی هیتلر و اکارت میخوانیم:
«... سالیان سال است یهودیان در جشن پوریم برای عمل قهرمانانهشان در کشتار 75.000 پارسی پس از این همه سال هنوز هم در تمام کنیسههایشان جشن میگیرند و در نظرشان هیچ مشکلی ندارد.»
در واکاوی ایدئولوژیها همانقدر که «وجود» برخی گزارهها معنادار است، «عدم» وجود آنها نیز معنادار است. در این نوشتار کوتاه نمیتوان توضیح داد چرا پارسیکشیِ یهودیان هیچگاه به کُدی سیاسیـایدئولوژیک تبدیل نشد. تنها به موجزترین شکل اشاره میکنم که پدید آمدن یهودیستیزی در اروپا دلایل اجتماعیـاقتصادیـسیاسی داشت، اما آن دلایل در ایران موجود نبود، زیرا در ایرانِ عصرِ جدید اقلیت یهودی اصلاً آن جایگاهی را نداشتند که در اروپا داشتند. در واقع «بستر اجتماعی و عینیِ» این ستیز وجود نداشت.
در مقابل، در ایران پیدایش بهاییستیزی در دوران پهلوی شباهت بسیاری به پیدایش یهودیستیزی اروپایی داشت. همانطور که در غرب نزدیکی یهودیان به حاکمیت منفور یکی از عوامل اصلی یهودیستیزی بود، در ایران نیز این تصور که بهاییان و حاکمیت همدستند، از زمینههای اصلی بروز بهاییستیزی بود (البته در کنار و در تکمیل دلایل دینی).
در فایل پیوست، میتوانید «کتابِ استر» از عهد عتیق را که کوتاه هم هست بخوانید.
#ایدئولوژی، #پوریم
@tarikhandishi
http://t.me/ShahnamehToosi
Көрсетілген 1 - 24 арасынан 82
Көбірек мүмкіндіктерді ашу үшін кіріңіз.