Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Труха⚡️Україна
Труха⚡️Україна
Николаевский Ванёк
Николаевский Ванёк
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Труха⚡️Україна
Труха⚡️Україна
Николаевский Ванёк
Николаевский Ванёк
Finance & Economics avatar

Finance & Economics

/مالی و اقتصاد و فلسفه سیاسی/مقاله و کتاب‌ و مجله/
📚E-Library
@UTfinance

ارتباط با ادمین:
@UTfinanceAdmin

📌فایل‌هایی که در کانال منتشر می‌شوند یا با موافقت مؤلف و ناشر منتشر شده‌اند، یا پیش از این به طور گسترده در دسترس همگان بوده‌اند.©
TGlist рейтингі
0
0
ТүріҚоғамдық
Растау
Расталмаған
Сенімділік
Сенімсіз
Орналасқан жері
ТілБасқа
Канал құрылған күніJan 18, 2016
TGlist-ке қосылған күні
Sep 14, 2024

"Finance & Economics" тобындағы соңғы жазбалар

🖥 ویدیوکست

سانسور در ایران چگونه نویسندگان را محدود می‌کند؟

👤 آزاد عندلیبی

© پادکست فیوز

◽️@utfinance◽️
📕 تازه‌های نشر

تصنیف عمو انور
/پژواک‌های آلبانی کمونیستی/

👤مارگو ریمر

ترجمه فاطمه عباسی

©️ نشر سفیر

مارگو ریمر، نویسنده و خبرنگار لهستانی، با بیان خاطرات مردم آلبانی در دوران استیلای سوسیالیسم رنج انسان‌هایی را به تصویر می‌‌کشد که نزدیک به نیم قرن زیر مشت آهنین انور خوجه و در کشوری که تمامی مرزهایش با سیم‌خاردار مسدود شده بود به معنای واقعی کلمه تحقیر و خرد شدند.

در عین حال زیر این پوستۀ ظاهری زندگی مردمی را نشان می‌دهد که علی‌رغم همۀ تلخی‌ها و سیاهی‌ها، کتاب خواندند، عاشق شدند، تشکیل خانواده دادند و راه‌هایی برای زنده ماندن پیدا کردند.

این کتاب تصویر روشنی از تاریخ سوسیالیسم در‌ گوشۀ ناشناخته‌ای از اروپا پیش روی خواننده می‌گذارد.

◽️@utfinance◽️
📄 مقاله

سیاست ارزی پساتوافق

👥 پویا جبل عاملی (اقتصاددان) - حمید قنبری (حقوقدان)

◽️@utfinance◽️
🖥 لایو اینستاگرام

درباره یک مرز نامرئی
ابعاد اجتماعی - سیاسی موج مهاجران افغانستانی به ایران

👤 ناصر کرمی

👤 مولود حاجی‌زاده

👤 نجات بهرامی

👤 البرز زاهدی


🗓یکشنبه ۳۱ فروردین

⏰ساعت ۱۹

◽️@utfinance◽️
👤 هنری هازلیت:

«تمام آموزه‌های کارل مارکس را می‌توان در یک جمله خلاصه کرد: از کسی که از تو وضع بهتری دارد، متنفر باش. تحت هیچ شرایطی نپذیر که موفقیت او ممکن است نتیجه‌ی تلاش‌های خودش یا سهم مولدی باشد که به کل جامعه داده است.
همیشه موفقیت او را به بهره‌کشی، فریبکاری، یا کم و بیش غارت آشکار دیگران نسبت بده.
تحت هیچ شرایطی نپذیر که شکست خودت ممکن است ناشی از ضعف‌های خودت باشد، یا اینکه شکست دیگران ممکن است به علت نقص‌های شخصی‌شان باشد — مانند تنبلی، بی‌کفایتی، بی‌تدبیری، یا حماقت»

◽️@utfinance◽️
🖥 حسادت بنیان سوسیالیسم است

👤 تینا قاضی‌مراد

◽️@utfinance◽️
🖥 ویدیوکست

خوانش‌های اشتباه از ایرانشهر

گفت‌وگوی ابراهیم صحافی با عباس سوری در رسانه پارسی

◽️@utfinance◽️
📄 یادداشت

در باب کژاندیشی‌ها

👤 امیر امجدیان*

چارلز سندرز پیرس، فیلسوف ژرف‌اندیش قرن نوزدهم به این نکته اشاره کرده که بسیاری از ما اسیر باورهایی مبهم و بی‌اساس هستیم که تنها به دلیل عادت و تکرار، در ذهنمان جای گرفته‌اند. این باورها آن‌قدر مبهم‌اند که نمی‌توان به‌سادگی نادرستی آن‌ها را اثبات کرد، اما درعین‌حال، هیچ پشتوانه‌ی منطقی محکمی نیز ندارند. این باورها که اغلب بدون چالش جدی باقی می‌مانند، هنگامی که وارد حوزه پیچیده‌ای همچون #عدالت‌اجتماعی می‌شوند، اهمیت مضاعفی پیدا می‌کنند. چرا که عدالت اجتماعی، به‌مثابه نیرویی قدرتمند، بر زندگی میلیون‌ها نفر تأثیر می‌گذارد و سیاست‌گذاری‌های مبتنی بر آن، می‌تواند به شکل مستقیم بر سرنوشت جوامع اثرگذار باشد. در این میان، خطر اصلی آنجاست که باورهای نادرست، به‌مثابه بنیان سیاست‌گذاری‌ها قرار گیرند. اگر بر پایه پیش‌فرض‌های غلط و کلیشه‌های اجتماعی، تصمیم‌گیری کنیم، ممکن است نتایج فاجعه‌آمیزی را شاهد باشیم. سیاست‌هایی که بر اساس این کژاندیشی‌ها شکل می‌گیرند، نه‌تنها به حل مشکلات نمی‌انجامد، بلکه ممکن است آن‌ها را تشدید کرده و شکاف‌های اجتماعی را عمیق‌تر کنند. از سوی دیگر، آگاهی از این کژاندیشی‌ها و چالش کشیدن آن‌ها، فرصت‌های بی‌نظیری را برای ما فراهم می‌آورد. با شناخت بهتر واقعیت‌ها و پرهیز از ساده‌انگاری، می‌توانیم سیاست‌گذاری‌های مؤثرتر و عادلانه‌تری را تدوین کنیم. همچنین، با نقد باورهای نادرست، می‌توانیم به سمت یک جامعه بازتر و مبتنی بر شواهد حرکت کنیم.

*امیر امجدیان، مترجم کتاب «کژاندیشی در باب عدالت اجتماعی» است.

◽️@utfinance◽️
🖥 از نظر کمونیست‌ها، روشنفکر کسی است که وطنش را مسخره کند

👤 محمود جعفریان
معاون رادیو و تلویزیون ملی ایران و سردبیر مجله تماشا پیش از انقلاب ۵۷

◽️@utfinance◽️
📄 ایران باستان برای قرن‌ها مهد آزادی اقتصادی بوده است؛

چگونه به رشد و آزادی اقتصادی برگردیم؟


👤 تیم ورستال*
👤 مرتضی کاظمی

در نخستین ماه از سال ۱۴۰۴ در شرایطی این یادداشت را می‌نویسیم که بخش عظیمی از مردم و جوانان ایرانی هر چند دل‌نگران اما مشتاق و در آرزوی پیشرفت برای ایران و همچنین برای زندگی شخصی هستند. نوروز در فرهنگ ایرانی و به صورت کلی اولین روزهای یک سال جدید، مشابه سایر کشورها و فرهنگ‌ها، مقطعی است برای نگاه به گذشته و تفکر در آنچه انجام داده‌ایم و همچنین زمان خوبی برای فکر کردن به آنچه در آینده باید انجام دهیم. هدف، در نهایت، این است که سال جدید را بهتر از سال گذشته بسازیم. اما در اصطلاحات اقتصادی، این «بهتر» معمولا به معنای «ثروتمندتر» توصیف می‌شود. اینجا وقتی به ثروتمندتر اشاره می‌کنیم به صورت کلی و در مجموع منظورمان ثروتمندتر به معنای واقعی و نه فقط انباشتن پول بیشتر است.

پول مفید است، البته که هست، اما هدف اصلی از تلاش و کوشش، خود پول نیست بلکه هدف اصلی، به دست آوردن زندگی بهتر برای تک‌تک ما در جامعه‌ای رو به رشد است. آنچه در اقتصاد با عنوان تولید ناخالص داخلی GDP می‌شناسیم معمولا به واحد پول سنجش می‌شود، اما واقعیت این است که این GDP فقط یک مفهوم انتزاعی یا یک سنجش به واحد پولی نیست، بلکه قرار است چیزی باشد که در زندگی روزمره به صورت واقعی لمس می‌کنیم. در نتیجه، با چنین رویکردی، اندازه و مقدار GDP یا تولید ناخالص داخلی می‌تواند معنایی فراتر از این شاخص داشته باشد.
اندازه GDP میزان ارزش افزوده‌ای است که از تلاش همه ما به طور جمعی به دست می‌آید. این GDP همچنین، در تعریفی دیگر، درآمد همه ما و نیز مقداری است که می‌توانیم به طور جمعی مصرف کنیم. خلاصه، با اینکه افزایش GDP و رشد اقتصادی تنها هدف برای یک زندگی خوب نیست، اما با توجه توضیحی که عرض شد می‌توان گفت بیشتر بودن و ثروتمندتر بودن به طور کلی، بهتر است. بنابراین، اگر رشد اقتصادی و تولید ناخالص داخلی بزرگ‌تر چیزی باشد که فکر می‌کنیم ممکن است سال آینده را بهتر از سال گذشته کند و سپس سال بعد و بعد از آن، چه کاری می‌توانیم انجام دهیم تا این اتفاق بیفتد؟
اولین قدم این است که بپذیریم هیچ دلیل مفهومی وجود ندارد که ایران نتواند شبیه یا حتی ثروتمندتر از اروپای غربی باشد. دو هزار سال پیش ایران بسیار ثروتمند بود. قبلا در ویدئویی که از سوی «دنیای اقتصاد» منتشر شده عرض شد ایران در زمانی مهد آزادی اقتصادی و کانون ثروت بوده که حتی بخش‌هایی از اروپا در حد ایران آزاد و ثروتمند نبوده‌اند. همان‌طور که کارهای آنگوس مدیسون به ما می‌گوید زمانی پرشیا شاید به اندازه روم ثروتمند نبود، اما از بیشتر بخش‌های آن امپراتوری ثروتمندتر بود. کسانی که در سایر کشورها با ایرانی‌ها روبه‌رو شده باشند - همان‌طور که ما تجربه‌اش را داریم - تصدیق می‌کنند که نمی‌شود گفت ایرانی‌ها استعداد تجارت و کسب‌وکار ندارند. بلکه برعکس، همان‌طور که دیده‌ایم ایرانیان مهاجر معمولا از جوامع میزبان خود ثروتمندتر هستند.
لطفا به این نکته مهم توجه داشته باشیم که این سابقه تاریخی درخشان الزاما به دلیل وجود یا عدم وجود نفت یا گاز نیست. تنها منبع واقعی هر اقتصادی، مردمی هستند که در آن زندگی می‌کنند. ایران می‌تواند به همان نسبتی که پرشیا در گذشته ثروتمند بود امروزه نیز با توجه به وجود فناوری‌های مدرن حتی ثروتمندتر نباشد. این موضوع همچنین ربطی به موضوع اخلاقیات مردم یا حتی ارزش‌های شرعی ندارد.
هیچ شکل یا ساختاری از فعالیت اقتصادی مفید وجود ندارد که نتواند به شکلی با شریعت سازگار شود. حتی شاید واقعا ربطی به اشکالی از سوسیالیسم یا کاپیتالیسم هم نداشته باشد. مطمئنا ما فکر می‌کنیم کاپیتالیسم بسیار بهتر است، اما اگر بخواهیم کاپیتالیسم را درست تعریف کنیم در واقع کاپیتالیسم چیزی جز ابزاری مفید برای رعایت حقوق مالکیت خصوصی به منظور مولدسازی دارایی‌های اقتصادی نیست. ادعا می‌شود که ۹ مورد از ۵۰ زنجیره بزرگ خواربارفروشی در آمریکا متعلق به کارکنان هستند و شاید این حالت یک شکل اشتراکی از مالکیت است. لازم به ذکر است دو مورد از شش سوپرمارکت زنجیره‌ای و بزرگ بریتانیا به صورت جمعی و نه شخصی، مالکیت دارند.

موضوع را می‌توان با یک داستان توضیح داد. در سال ۱۹۸۹، بوریس یلتسین، که در آن زمان هنوز شهردار مسکو بود، به آمریکا سفر کرد و به یک سوپرمارکت محلی ...

متن کامل را اینجا ملاحظه بفرمایید

*تیم ورستال نویسنده و ژورنالیست بریتانیایی و عضو ارشد موسسه آدام اسمیت است. او درباره موضوعات محیط‌زیست‌گرایی و اقتصاد می‌نویسد. در سال 2010 وبلاگ او به عنوان یکی از 100 وبلاگ سیاسی برتر بریتانیا توسط Total Politics انتخاب شد. ورستال در مدرسه اقتصاد لندن تحصیل کرد. همچنین کتاب "بیست مغلطه اقتصادی" از این نویسنده به زبان فارسی ترجمه شده است.
◽️@utfinance◽️
🖥 ویدیوکست

چرا ترامپ، کیلمار گارسیا را به زندان فوق امنیتی السالوادور فرستاد؟

🎙 پادکست ۱۷۷۶

منبع: @Podcast1776

◽️@utfinance◽️
📄 مقاله

مصرف‌ به جای سرمایه‌گذاری؛ مساله نامربوط به تعرفه‌ها

👤 جان‌اچ.‌کاکرین

ترجمه از دنیای اقتصاد

◽️@utfinance◽️
📄 یادداشت

«سوسیالیسم و تخریبِ رفتار اقتصادی»

👤 مهدی تدینی

کمبود آب داریم. کمبود آب چقدر باعث می‌شه کسی که زیر دوشه کاملاً بر اساس ندای وجدان خودش و بدون اینکه کسی بر عمل او نظارت کنه، به کمترین حد ممکن آب مصرف کنه؟ کمبود آب چقدر باعث می‌شه کسی که ظرف می‌شوره دقیقاً به دلیل کمبود آب شیر رو مرتب حین کار ببنده و تا حد امکان آب کمتری مصرف کنه؟

کمبود برق داریم. این کمبود برق چقدر، واقعاً چند درصد، روی مصرف مردم اثر گذاشته؟ موعظه خوندن مسئولان و تبلیغات رسانه‌ها چقدر اثر داره؟ چقدر لامپ‌های کمتری روشن می‌شه؟ چقدر صرفه‌جویی می‌شه؟

البته برای جواب حالتی رو در نظر بگیرید که فرد کاملاً به «وجدان فردی»ش واگذار شده؛ یعنی در اینجا کسی نباشه که فرد رو به خاطر دوش گرفتن طولانی ملامت کنه؛ یا به دلیل شستن ماشین با شلنگ آب ملامت کنه. یک نفر، کاملاً بر اساس انگیزه‌های درونی خودش چقدر صرفه‌جویی می‌کنه؟

کمبود آب چقدر واقعاً باعث می‌شه یک کشاورز چاه نزنه (اگر مطمئن باشه نظارتی بر کارش وجود نداره)؟ چقدر باعث می‌شه نوع کشت‌وکارش رو عوض کنه تا آب کمتری ببره (اگر نظارت، اجبار و ملامت عمومی وجود نداشته باشه)؟
اگر یک کارمند دولت یا کارمند یک شرکت بدونه که بابت مواد مصرفی در محل کار کسی از او بازخواست نمی‌کنه و هزینه‌های مصرفی کاملاً پای شرکت یا دولته، چقدر در استفاده از اون کالاهای مصرفی مقتصدانه و صرفه‌جویانه عمل می‌کنه؟ فرض کنید حالا نظارتی هم وجود نداشته باشه؛ کارمندان ادارۀ عمومی چقدر در استفاده از اموالِ کاربردی و مصرفی که در اختیار داره، صرفه‌جویانه عمل می‌کنند.
فکر می‌کنم همۀ ما کم‌وزیاد در طول زندگی متوجه شدیم که نوع برخورد فرد با منابع و سرمایه‌های «عمومی» و «خصوصی» چقدر فرق می‌کنه. وقتی کسی چیزی رو متعلق به خودش بدونه، کاملاً رفتار متفاوتی داره تا وقتی اون چیز رو متعلق به کل جامعه بدونه ــ هر چقدر هم که شما دربارۀ مصرف مقتصدانۀ کالای عمومی موعظه بخونید و آموزش بدید. چرا کمبود آب باعث نمی‌شه یک نفر در خانه و بر اساس ندای وجدانش کمتر آب مصرف کنه؟ یا اگر هم صرفه‌جویی می‌کنه، چرا چندان به خودش فشار نمیاره؟ چرا فرد در مصرف کالای عمومی یا تمایلی به صرفه‌جویی نداره یا اگر هم داشته باشه، این صرفه‌جویی رو شل و ول انجام می‌ده؟

مسئله فقط یک چیزه:
در این مواردی که برشمردم، رابطۀ نفع شخصی با مصرف از بین رفته. فرد دیگه نمی‌تونه محاسبه کنه که نوع مصرف چه تأثیری در منفعت شخصی‌ش داره. فرد فقط زمانی نظارت دقیقی بر مصرف خودش داره که بتونه رابطۀ روشنی بین نفع شخصی و مصرف شخصی‌ش شناسایی کنه. وقتی بین رفتار فردی (اعم از کار کردن، مصرف کردن، تولید کردن) و نفع شخصی رابطۀ مستقیمی وجود نداشته باشه، نمی‌شه از فرد انتظار داشت نفع عمومی رو در حد نفع شخصی رعایت کنه؛ چون این منفعتِ عمومی، کارکردِ انگیزه‌بخش نداره. اینکه مصرف صرفه‌جویانۀ آب زیر دوش چند هزارم درصد در مصرفِ صد میلیون آدم اثر داشته باشه، هیچ انگیزه‌ای به فرد نمی‌ده! حالا شما یک تانکر آب به او بدید و بگید تمام آب تو همینه. ببینید چگونه رفتار می‌کنه. چرا؟ چون رابطۀ روشنی بین مصرف و نفع شخصی شناسایی می‌کنه.

یکی از حکمت‌های لیبرالیسم هم همینه: نقد لیبرال بر سوسیالیسم همینه که می‌گه نظم سوسیالیستی رابطۀ بین نفع شخصی و رفتار شخصی رو از بین می‌بره. وقتی مالکیت عمومی جایگزین مالکیت خصوصی می‌شه، یعنی وقتی فرد چیزهایی رو مصرف می‌کنه که دیگه دارایی شخصی‌ش نیست، دیگه درکِ لازم برای رفتار مقتصدانه رو از دست می‌ده: سهل‌انگارانه و با اتلاف و اسراف فراوان از مایملک عمومی استفاده می‌کنه.
البته حتماً در نظمِ مبتنی بر مالکیت عمومی (یعنی در سوسیالیسم) قوانینی وضع می‌شه تا کسی نتونه رفتار زیانبار داشته باشه، اما این فقط قدری اوضاع رو بهتر می‌کنه؛ یعنی فرد فقط جوری رفتار می‌کنه که جریمه نشه، اما انتظار نداشته باشید در استفاده از اون داشتۀ عمومی چنان کوشا باشه که در نگهداری از داشتۀ شخصی‌ش کوشاست. کارگری که بتونه کارمزدی کار کنه (یعنی به اندازۀ مقدار کاری که می‌کنه، مزد بگیره) با سرعت و کیفیت خیلی بهتری کار می‌کنه. چرا؟ چون رابطۀ بسیار روشنی بین نفع شخصی و رفتار شخصی شناسایی می‌کنه. نه فقط کارگر ساده، بلکه حتی بزرگ‌ترین شرکت ــ یعنی بزرگ‌ترین کارفرما ــ هم وقتی کارمزدی کار می‌کنه، سریع‌تر کار می‌کنه. اینها واقعیت‌های ذهن و وجود انسانه و گریزی ازش نیست ــ مگر در تخیلات سوسیالیستی!

حالا تصور کنید سوسیالیسم با حمله به مالکیت خصوصی، چه خطر بزرگی رو در کنش اقتصادی انسان ایجاد می‌کنه! مثل ویروس که سیستم‌های کارآمد بدن رو از کار می‌اندازه، سوسیالیسم هم پیکر اقتصادی رو ناکارآمد می‌کنه. همین اصل بدیهی که برای شما توضیح دادم، به هیچ نحو به خورد علاقه‌مندان به سوسیالیسم نمی‌ره که نمی‌ره که نمی‌ره!


#سوسیالیسم
◽️@utfinance◽️
🖥 بیراهه جمهوری خواهی

👥 گفت‌وگوی سیدعلیرضا صالحی و مهدی نصیری - قسمت دوم

🔗 قسمت نخست را اینجا ببینید

◽️@utfinance◽️
🖥 لایو اینستاگرام

درباره یک مرز نامرئی
ابعاد اجتماعی - سیاسی موج مهاجران افغانستانی به ایران

👤 ناصر کرمی

👤 مولود حاجی‌زاده

👤 نجات بهرامی

👤 البرز زاهدی


🗓یکشنبه ۳۱ فروردین

⏰ساعت ۱۹

◽️@utfinance◽️

Рекордтар

21.04.202523:59
10.1KЖазылушылар
13.03.202523:59
300Дәйексөз индексі
28.03.202523:59
1.2K1 жазбаның қамтуы
28.03.202523:59
1.3KЖарнамалық жазбаның қамтуы
09.03.202523:59
100.00%ER
28.03.202523:59
12.25%ERR

Finance & Economics танымал жазбалары

20.04.202507:17
🖥 از نظر کمونیست‌ها، روشنفکر کسی است که وطنش را مسخره کند

👤 محمود جعفریان
معاون رادیو و تلویزیون ملی ایران و سردبیر مجله تماشا پیش از انقلاب ۵۷

◽️@utfinance◽️
🖥 روشنفکر واقعی احمد کسروی بود

👤 تینا قاضی‌مراد

◽️@utfinance◽️
26.03.202516:53
🖥 گفت‌وگوی شـاهزاده رضـا پهلـوی با مـارک دوبوویتز، مدیـر بنیاد دفاع از دموکراسی‌ها

📌 با زیرنویس فارسی

نسخه کامل گفت‌وگوی شاهزاده رضا پهلوی با مـارک دوبوویتز، مدیـر بنیاد دفاع از دموکراسی‌ها همراه با زیرنویس فارسی. شاهزاده رضا پهلوی در این گفت‌وگو بر لزوم حمایت حداکثری از مردم ایران در مسیر انقلاب ملی، به جای مذاکرات بی‌حاصل، تاکید کردند.

#شاهزاده_رضا_پهلوی #مارک_دوبوویتز #اف‌دی‌دی #ای_ایران #انقلاب_ملی


🔗 لینک یوتیوب

◽️@utfinance◽️
Қайта жіберілді:
تلویزیون منوتو avatar
تلویزیون منوتو
مانی بشرزاد، دانشجوی ایرانی، موفق شد رتبه اول مسابقه سیاست پولی موسسه امور اقتصادی (IEA) را کسب کند. این مسابقه که با همکاری دانشگاه باکینگهام برگزار می‌شود، یکی از رقابت‌های معتبر در حوزه سیاست پولی است که مختص دانشجویان مقطع کارشناسی از سراسر جهان است. جایزه رتبه اول این مسابقه ۲۵۰۰ پوند تعیین شده است.
موضوع پژوهش برنده امسال، بررسی اقتصاد کلان دوره لنین بود؛ زمانی که بلشویک‌ها تلاش کردند اقتصادی بدون پول ایجاد کنند، اما نتیجه آن ابرتورمی و فروپاشی اقتصاد شوروی شد. این نابسامانی نه تنها در داده‌های اقتصادی بلکه در آثار ادبی مانند رمان دکتر ژیواگو نیز به تصویر کشیده شده است.
موسسه امور اقتصادی (Institute of Economic Affairs - IEA) از برجسته‌ترین اندیشکده‌های اقتصادی بریتانیا محسوب می‌شود. مارگارت تاچر، نخست‌وزیر پیشین بریتانیا، نقش این نهاد در تغییر فضای فکری و پیروزی سیاسی خود را تأیید کرده بود.
29.03.202514:15
📚 کتاب

اندیشه‌های بنیادی جان لاک

👤 اریک مک

✍ ترجمه: جعفر خیرخواهان و نازگل تفتی

📎 PDF - فارسی

◽️@utfinance◽️
24.03.202520:27
🖥 ریویوی کتاب

تاریخ مختصر اقتصاد
نوشته نیل کیشتینی

👤 امیرحسین خالقی

◽️@utfinance◽️
Қайта жіберілді:
NewLiberty avatar
NewLiberty
04.04.202512:22
📚 برای یک آزادی جدید
🖋 موری روتبارد

📕 فصل 1: میراث لیبرتاریان: انقلاب آمریکا و لیبرالیسم کلاسیک

📕 فصل 2: مالکیت و مبادله

📕 فصل 3: دولت

📕 فصل ۴: مسائل

📕 فصل ۵: کار اجباری
09.04.202512:29
🖥 بدترین سفرهای قرن بیستم

👤 داگلاس موری

یکی از دو بدترین سفرهای قرن بیستم، هواپیمایی بود که خمینی را از پاریس به تهران برد و دومی قطاری بود که لنین را به پتروگراد برد


وبسایت داگلاس موری: https://douglasmurray.net/

آثار و نوشته‌های داگلاس موری:
The Strange Death of Europe: Immigration, Identity, Islam
(مرگ عجیب اروپا: مهاجرت، هویت، اسلام) – 2017
یکی از معروف‌ترین آثار او که به مسائل مهاجرت و بحران هویت در اروپا می‌پردازد.

The Madness of Crowds: Gender, Race and Identity
(جنون جمعیت‌ها: جنسیت، نژاد و هویت) – 2019
در این کتاب، موری به مباحث پرچالشی مانند سیاست هویت، فمینیسم، نظریه‌های جنسیتی و نژادی می‌پردازد.

The War on the West
(جنگ علیه غرب) – 2022
اثری درباره انتقادهای گسترده به فرهنگ و تاریخ غرب، و واکنشی در دفاع از تمدن غربی.

Neoconservatism: Why We Need It
– 2005
کتابی درباره نئومحافظه‌کاری و نقش آن در سیاست جهانی، به‌ویژه پس از حملات 11 سپتامبر.


◽️@utfinance◽️
‏⁧
17.04.202512:41
🖥 مهندس نقدینگی داریم؟

👥 مناظره پویا جبل‌عاملی و حسین درودیان


◽️@utfinance◽️
Қайта жіберілді:
NewLiberty avatar
NewLiberty
04.04.202512:22
📚 برای یک آزادی جدید
🖋 موری روتبارد

📕 فصل 6: آزادی شخصی
📕 تازه‌های نشر

تصنیف عمو انور
/پژواک‌های آلبانی کمونیستی/

👤مارگو ریمر

ترجمه فاطمه عباسی

©️ نشر سفیر

مارگو ریمر، نویسنده و خبرنگار لهستانی، با بیان خاطرات مردم آلبانی در دوران استیلای سوسیالیسم رنج انسان‌هایی را به تصویر می‌‌کشد که نزدیک به نیم قرن زیر مشت آهنین انور خوجه و در کشوری که تمامی مرزهایش با سیم‌خاردار مسدود شده بود به معنای واقعی کلمه تحقیر و خرد شدند.

در عین حال زیر این پوستۀ ظاهری زندگی مردمی را نشان می‌دهد که علی‌رغم همۀ تلخی‌ها و سیاهی‌ها، کتاب خواندند، عاشق شدند، تشکیل خانواده دادند و راه‌هایی برای زنده ماندن پیدا کردند.

این کتاب تصویر روشنی از تاریخ سوسیالیسم در‌ گوشۀ ناشناخته‌ای از اروپا پیش روی خواننده می‌گذارد.

◽️@utfinance◽️
Қайта жіберілді:
NewLiberty avatar
NewLiberty
04.04.202512:22
📚 برای یک آزادی جدید
🖋 موری روتبارد

📕 فصل 7: آموزش
10.04.202510:44
📄 یادداشت

ترامپ از ایران چه می‌خواهد؟

👤 مهرپویا علا

اولویت اصلی سیاست خارجی آمریکای ترامپ نه ایران یا حتی کل خاورمیانه، بلکه چین است. تا اینجا به نظر نمی‌رسد مناقشه‌ای باشد. اما درست به همین دلیل توافق ایران و آمریکا به سادگی به دست نخواهد آمد. یعنی معتقدم اگر اولویت آمریکا مهار ایران یا حفظ امنیت اسرائیل و کشورهای منطقه بود اتفاقاً توافق ساده‌تر به دست می‌آمد؛ زیرا این مسئله هرچقدر هم که پیچیده باشد باز همه چیز به همین‌جا ختم می‌شود. در این منطقه تنها اسرائیل خواهان راه‌حل‌های رادیکال در قبال ایران است، ولی بسیار بعید و حتی دیوانگی است که در صورت دستیابی به یک توافق میان ایالات متحد و ایران اسرائیل سرخود دست به حمله بزند و بخواهد بازی مهم‌ترین پشتیبان خود را بر هم بریزد. اسرائیل به نسبت جمعیت و وسعت خود کشور نیرومندی است. بافت جمعیتی منسجم، اقتصاد مرفه و دمکراسی کم‌وبیش باثباتی دارد، اما علی‌رغم تمام اینها بدون پشتیبانی مداوم آمریکا در مقایسه با ایران، ترکیه و سعودی قدرت مهم و تأثیرگذاری در منطقه به شمار نمی‌آید. شکست‌ناپذیری اسرائیل درواقع شکست‌ناپذیری آمریکاست. اگر کشوری بتواند مشکل خود را با آمریکا حل کند، اسرائیل نمی‌تواند معادلۀ تازه را بر هم بزند.

اما ایران چگونه می‌تواند مشکل خود را با آمریکا حل کند؟ نکته اینجاست که خواستۀ آمریکا از ایران به باور من تنها به سه‌گانۀ هسته‌ای-موشکی-منطقه‌ای ختم نمی‌شود. اگر مسئله تنها به همین سه مورد ختم می‌شد، هم ایران حاضر بود کنار بیاید و هم حتی آمریکای ترامپ نرمش نشان می‌داد. برای ترامپ مهم نیست که ایران پنج یا ده سال دیگر ممکن است دوباره اسرائیل را با همین توان یا حتی توان بیشتر تهدید کند. وقتی در آن جلسۀ تاریخی اتاق بیضی با زلنسکی از ترامپ پرسیدند چه تضمینی می‌دهی که روسیه دوباره حمله نکند، به این پاسخ مسخره اکتفا کرد که پوتین به من احترام می‌گذارد! این یعنی هیچ تضمینی نمی‌دهم ‌و مجبور هم نیستم که بدهم. امنیت اسرائیل برای غرب مهم‌تر از امنیت اوکراین نیست. البته غرب یا حتی دولت‌هایی مثل روسیه و چین هیچ‌گاه اجازۀ تحقق اهداف احمقانه‌ای مثل نابودی اسرائیل و دست زدن به نسل‌کشی را نمی‌دهند، ولی هیچ دلیلی وجود ندارد که ترامپ مغرور بخواهد خواسته‌های رئیس یک دولت ده میلیون نفری در خاورمیانه را برآورده سازد.

پس دشواری کار کجاست؟ تا جایی که من متوجه شده‌ام - و در این‌گونه مسائل همیشه باید جای بزرگی را برای خطا باز گذاشت و خود را با پیش‌بینی‌های جسورانه مضحکه نکرد - ترامپ می‌خواهد در رقابت اقتصادی با چین ایران در جناح آمریکا باشد. برای ترامپ قابل پذیرش نیست که به توافقی با ایران دست پیدا بکند، درهای ایران کم‌وبیش باز شوند، دلارهای نفتی باز گردند و دست‌آخر چین بیشترین سود را از مبادله با ایران ببرد. توافق را آمریکا انجام دهد و پروژه‌های اقتصادی را شرکت‌های چینی انجام دهند. گره را آمریکا باز کند و نفت و گاز را شرکت‌های چینی استخراج کنند. بازار ایران را کالاهای چینی پر کنند و سهم آمریکا شعار مرگ بر آمریکا باشد. آن هم درست در شرایطی که کل اقتصاد جهان را به چالش طلبیده که باید میان ما و چین یکی را انتخاب کنید. پس دشواری کار به نظرم در اینجاست و نه در شهرهای موشکی که نشان دادند کارآیی نظامی مؤثری ندارند و اگر هم داشته باشند تهدیدی برای آمریکا نیستند، نه نیروهای نیابتی که تقریباً حذف شده‌اند و پولی برای بازسازی‌شان نیست اگر هم باشد چند دهه زمان می‌برد و نه اورانیوم‌های غنی‌شده‌ای که ایران آماده است تحویل‌شان دهد. در یک کلام ایران باید غربی شود و اگر تن به چنین چیزی ندهد چنان با نیروی نظامی تضعیفش می‌کنند که دیگر برای چین هم نفع خاصی نداشته باشد. اگر این تحلیل من درست باشد معنایش این است که آنچه آمریکا می‌خواهد کم‌وبیش مطابق با خواست اکثریت قریب به اتفاق ایرانیان نیز هست (ضمن اینکه خواسته‌های دیگری هم وجود دارند)، اما رفتن ایران به جناح غرب همچون بدترین کابوس ممکن برای تعدادی از مقامات بلندپایه و قدیمی جمهوری اسلامی است؛ کابوسی به مراتب بدتر از مسائل جزئی مثل کم کردن برد موشک یا کاهش درصد غنی‌سازی.

◽️@utfinance◽️
17.04.202511:33
📄 یادداشت

سرمایه‌گذاری «نامولد» معنی ندارد

👤 مهرپویا علا

دوگانه‌ای زیر عنوان سرمایه‌گذاری «مولد» و سرمایه‌گذاری «نامولد» ناشی از تحلیل اقتصادی کاملاً غلط است.
من وقتی پولم را می‌دهم و سکه یا دلار می‌خرم، اتفاقی که در سطح کلان می‌افتد این است که مقداری پول از جیب من بیرون می‌رود و وارد جیب طلافروش یا دلارفروش می‌شود. چرا بعضی‌ها تصور می‌کنند با این جابه‌جایی پول میان دو جیب مختلف به «تولید» آسیب وارد می‌شود؟ مگر طلافروش یا ارزفروشی که پول را از من گرفته است آن را داخل لحاف خود پنهان می‌کند و فقط من بودم که ممکن بود با آن پول سهام شرکت‌ها را بخرم؟ از پرداختن به این واقعیت که حتی اگر پول داخل لحاف هم پنهان شود باز به ساختار تولید آسیب وارد نمی‌شود صرف‌نظر می‌کنم. درواقع پول حتی از نظام بانکی خارج هم نمی‌شود. ما روزانه میلیون‌ها مبادلۀ کوچک و بزرگ انجام می‌دهیم، بدون آنکه پولی از نظام بانکی خارج شود.

افراد با خریدن طلا یا ارز جلوی افت ارزش بخشی از سرمایۀ خود را می‌گیرند. اگر با خرید سهام شرکت‌های صنعتی جلوی افت ارزش سرمایه گرفته شود هیچ دلیلی وجود ندارد که کسی سهام این شرکت‌ها را خریداری نکند. من اگر انتظار داشته باشم سهام فولاد سپاهان چند درصد بیشتر از طلا افزایش خواهد یافت چرا باید طلا بخرم؟ ما تمایل کمتری به خرید سهام فولاد و ذوب‌آهن و پتروشیمی در مقایسه با طلا و دلار و رمزارز داریم، چون در شرایط کنونی انتظار داریم گروه دوم افزایش قیمت بیشتری داشته باشند. چرا؟ چون سهام کسب‌وکارهایی مانند فولاد و پتروشیمی با در نظر گرفتن نرخ تورم افزایش قیمت کمتری از طلا و دلار دارند. چرا؟ چون دارند زیان می‌دهند یا به اندازۀ کافی سوددهی ندارند.

حالا حکومت می‌آید با عنوان اینکه ما می‌خواهیم پول مردم به سمت کارهای مولد برود به زور مانع خرید طلا و دلار می‌شود و بخشی از این نقدینگی را به سمت خرید سهام می‌برد. معنای این کار حکومت این است که بخشی از نقدینگی مردم را به زور به سمت کسب‌وکارهای زیان‌ده می‌برد و منابع بیشتری را به هدر می‌دهد. کسی که طلا و ارز می‌خرد به این امید که ارزش سرمایۀ خود را نگاه دارد، اگر در این کار موفق شود، به این معنی که انتظارش از افزایش قیمت طلا درست از آب در بیاید، دارد به جامعه لطف می‌کند و چه بسا شایسته دریافت لوح تقدیر باشد! چون به این ترتیب او موفق شده است به اندازۀ توان مالی خودش جلوی گسترش فعالیت چند واحد تولیدی زیان‌ده را بگیرد و سرمایه کمتری به هدر برود. هیچ‌کسی تا ابد طلا و دلار را نگاه نمی‌دارد. طلا غذا نیست که خورده یا فاسد شود. طلا ارزش سرمایه را نگاه می‌دارد تا به موقع وارد کار تولیدی شود. اگر حکومت برای کار تولیدی عجله دارد بهتر است به جای «هدایت نقدینگی» ببیند چه اتفاقی افتاده است که واحد‌های تولیدی با زیان به کار خود ادامه می‌دهند.

◽️@utfinance◽️
19.04.202518:28
📄 ایران باستان برای قرن‌ها مهد آزادی اقتصادی بوده است؛

چگونه به رشد و آزادی اقتصادی برگردیم؟


👤 تیم ورستال*
👤 مرتضی کاظمی

در نخستین ماه از سال ۱۴۰۴ در شرایطی این یادداشت را می‌نویسیم که بخش عظیمی از مردم و جوانان ایرانی هر چند دل‌نگران اما مشتاق و در آرزوی پیشرفت برای ایران و همچنین برای زندگی شخصی هستند. نوروز در فرهنگ ایرانی و به صورت کلی اولین روزهای یک سال جدید، مشابه سایر کشورها و فرهنگ‌ها، مقطعی است برای نگاه به گذشته و تفکر در آنچه انجام داده‌ایم و همچنین زمان خوبی برای فکر کردن به آنچه در آینده باید انجام دهیم. هدف، در نهایت، این است که سال جدید را بهتر از سال گذشته بسازیم. اما در اصطلاحات اقتصادی، این «بهتر» معمولا به معنای «ثروتمندتر» توصیف می‌شود. اینجا وقتی به ثروتمندتر اشاره می‌کنیم به صورت کلی و در مجموع منظورمان ثروتمندتر به معنای واقعی و نه فقط انباشتن پول بیشتر است.

پول مفید است، البته که هست، اما هدف اصلی از تلاش و کوشش، خود پول نیست بلکه هدف اصلی، به دست آوردن زندگی بهتر برای تک‌تک ما در جامعه‌ای رو به رشد است. آنچه در اقتصاد با عنوان تولید ناخالص داخلی GDP می‌شناسیم معمولا به واحد پول سنجش می‌شود، اما واقعیت این است که این GDP فقط یک مفهوم انتزاعی یا یک سنجش به واحد پولی نیست، بلکه قرار است چیزی باشد که در زندگی روزمره به صورت واقعی لمس می‌کنیم. در نتیجه، با چنین رویکردی، اندازه و مقدار GDP یا تولید ناخالص داخلی می‌تواند معنایی فراتر از این شاخص داشته باشد.
اندازه GDP میزان ارزش افزوده‌ای است که از تلاش همه ما به طور جمعی به دست می‌آید. این GDP همچنین، در تعریفی دیگر، درآمد همه ما و نیز مقداری است که می‌توانیم به طور جمعی مصرف کنیم. خلاصه، با اینکه افزایش GDP و رشد اقتصادی تنها هدف برای یک زندگی خوب نیست، اما با توجه توضیحی که عرض شد می‌توان گفت بیشتر بودن و ثروتمندتر بودن به طور کلی، بهتر است. بنابراین، اگر رشد اقتصادی و تولید ناخالص داخلی بزرگ‌تر چیزی باشد که فکر می‌کنیم ممکن است سال آینده را بهتر از سال گذشته کند و سپس سال بعد و بعد از آن، چه کاری می‌توانیم انجام دهیم تا این اتفاق بیفتد؟
اولین قدم این است که بپذیریم هیچ دلیل مفهومی وجود ندارد که ایران نتواند شبیه یا حتی ثروتمندتر از اروپای غربی باشد. دو هزار سال پیش ایران بسیار ثروتمند بود. قبلا در ویدئویی که از سوی «دنیای اقتصاد» منتشر شده عرض شد ایران در زمانی مهد آزادی اقتصادی و کانون ثروت بوده که حتی بخش‌هایی از اروپا در حد ایران آزاد و ثروتمند نبوده‌اند. همان‌طور که کارهای آنگوس مدیسون به ما می‌گوید زمانی پرشیا شاید به اندازه روم ثروتمند نبود، اما از بیشتر بخش‌های آن امپراتوری ثروتمندتر بود. کسانی که در سایر کشورها با ایرانی‌ها روبه‌رو شده باشند - همان‌طور که ما تجربه‌اش را داریم - تصدیق می‌کنند که نمی‌شود گفت ایرانی‌ها استعداد تجارت و کسب‌وکار ندارند. بلکه برعکس، همان‌طور که دیده‌ایم ایرانیان مهاجر معمولا از جوامع میزبان خود ثروتمندتر هستند.
لطفا به این نکته مهم توجه داشته باشیم که این سابقه تاریخی درخشان الزاما به دلیل وجود یا عدم وجود نفت یا گاز نیست. تنها منبع واقعی هر اقتصادی، مردمی هستند که در آن زندگی می‌کنند. ایران می‌تواند به همان نسبتی که پرشیا در گذشته ثروتمند بود امروزه نیز با توجه به وجود فناوری‌های مدرن حتی ثروتمندتر نباشد. این موضوع همچنین ربطی به موضوع اخلاقیات مردم یا حتی ارزش‌های شرعی ندارد.
هیچ شکل یا ساختاری از فعالیت اقتصادی مفید وجود ندارد که نتواند به شکلی با شریعت سازگار شود. حتی شاید واقعا ربطی به اشکالی از سوسیالیسم یا کاپیتالیسم هم نداشته باشد. مطمئنا ما فکر می‌کنیم کاپیتالیسم بسیار بهتر است، اما اگر بخواهیم کاپیتالیسم را درست تعریف کنیم در واقع کاپیتالیسم چیزی جز ابزاری مفید برای رعایت حقوق مالکیت خصوصی به منظور مولدسازی دارایی‌های اقتصادی نیست. ادعا می‌شود که ۹ مورد از ۵۰ زنجیره بزرگ خواربارفروشی در آمریکا متعلق به کارکنان هستند و شاید این حالت یک شکل اشتراکی از مالکیت است. لازم به ذکر است دو مورد از شش سوپرمارکت زنجیره‌ای و بزرگ بریتانیا به صورت جمعی و نه شخصی، مالکیت دارند.

موضوع را می‌توان با یک داستان توضیح داد. در سال ۱۹۸۹، بوریس یلتسین، که در آن زمان هنوز شهردار مسکو بود، به آمریکا سفر کرد و به یک سوپرمارکت محلی ...

متن کامل را اینجا ملاحظه بفرمایید

*تیم ورستال نویسنده و ژورنالیست بریتانیایی و عضو ارشد موسسه آدام اسمیت است. او درباره موضوعات محیط‌زیست‌گرایی و اقتصاد می‌نویسد. در سال 2010 وبلاگ او به عنوان یکی از 100 وبلاگ سیاسی برتر بریتانیا توسط Total Politics انتخاب شد. ورستال در مدرسه اقتصاد لندن تحصیل کرد. همچنین کتاب "بیست مغلطه اقتصادی" از این نویسنده به زبان فارسی ترجمه شده است.
◽️@utfinance◽️
Көбірек мүмкіндіктерді ашу үшін кіріңіз.