Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Труха⚡️Україна
Труха⚡️Україна
Николаевский Ванёк
Николаевский Ванёк
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Труха⚡️Україна
Труха⚡️Україна
Николаевский Ванёк
Николаевский Ванёк
سهم من از جهان avatar

سهم من از جهان

[آنچه یک ماهی در دریای خروشان زندگی‌ش تجربه می‌کند و در آستانه‌ی کوچ به اقیانوس دیگری‌ست.]
می‌تونی ماهی صدام کنی
در تلاش برای آدمِ بهتری شدن.
📚
.
TGlist рейтингі
0
0
ТүріҚоғамдық
Растау
Расталмаған
Сенімділік
Сенімсіз
Орналасқан жері
ТілБасқа
Канал құрылған күніFeb 26, 2022
TGlist-ке қосылған күні
Mar 06, 2025
Қосылған топ

Рекордтар

13.04.202513:51
1.8KЖазылушылар
14.02.202523:59
0Дәйексөз индексі
11.04.202523:59
6091 жазбаның қамтуы
20.02.202512:21
311Жарнамалық жазбаның қамтуы
20.03.202516:02
10.95%ER
11.04.202523:59
35.30%ERR
Жазылушылар
Цитата индексі
1 хабарламаның қаралымы
Жарнамалық хабарлама қаралымы
ER
ERR
MAR '25APR '25

سهم من از جهان танымал жазбалары

06.04.202516:29
اگه روزی برسه که مهاجرت کنم و کاروبارم به جایی برسه که خیالم از آینده‌ام راحت بشه، مطمئناً توی دنیای آشپزی قدم می‌زنم. می‌خوام توی رسپی‌ها غرق بشم، طعم‌ها رو جابه‌جا کنم، ادویه‌ها رو به شیوه‌ای خاص ترکیب کنم و از دل هر ترکیب، طعمی منحصربه‌فرد خلق کنم. طعمی که هویت من، امضای من باشه و هر کسی با اولین لقمه، بفهمه که این طعم از آنِ من‌ه.
06.04.202515:45
اون روز توی مترو که بودم، دو نفر چینی اومده بودن. وقتی چشم‌م بهشون خورد، ناخودآگاه لبخند زدم. یاد اون روزها افتادم که توریست‌ها از کشورهای مختلف می‌اومدن و اساتیدمون بهمون پیشنهاد می‌کردن که هروقت دیدیمشون، جلو بریم. یاد این موضوع که افتادم، لبخندم عمیق‌تر شد. چینی‌ها دیدن و لبخند زدن. سلام کردم و دست تکون دادن. درگیر پیدا کردن آدرس بودن، پرسیدم کمک می‌خوان؟ گفتن نه، از روی نقشه پیدا می‌کنن. رد شدم و به راه‌م ادامه دادم.
حس می‌کنم همون‌طور که اون‌ها از روی نقشه می‌خواستن مقصدشون رو پیدا کنن، ما هم در جستجوی چیزی گم شده‌یم، شاید نه توی نقشه‌ها، بلکه توی همون لبخندهای ساده و بی‌واسطه‌ای که فراموش کرده‌یم.
16.04.202510:50
نگران نوسان قیمت آیلتس هم نباشید ها. می‌دونم شرایط سخته و خیلی‌ها ممکنه تصمیم بگیرن امتحانشون رو کنسل کنن، اما این یکی از اون مانع‌های مهاجرته؛ ازش می‌شه عبور کرد، هرچند به سختی. یا می‌تونید کمی صبر کنید و زمان آزمون رو به تعویق بندازید (که سر موقع و با جیب پر آزمون بدید)، یا اگه امکانش هست، سریع‌تر برنامه‌ریزی کنید و امتحان رو بدید. در هر صورت، مهم اینه که نذارید این مانع، جلوی مسیرتون رو بگیره.
20.03.202509:13
«نومید مشو ز چاره جستن، کز دانه شگفت نیست رُستن»
براتون روزهایی پر از روشنی، دل‌هایی گرم و راه‌هایی هموار آرزو می‌کنم. هرچند سختی‌ها دورتادورمون رو گرفته‌ن اما امیدوارم مثل جوونه‌های بهاری، رویاهاتون از خاک سرد تردید سربرآرن و به بار بشینن 🌱.
21.03.202514:54
بعضی از آدم‌ها شبیه نسیم می‌مونن. این رو وقتی فهمیدم که یکی از هم‌کلاسی‌های سابق‌م به یه شهر دیگه رفت و گه‌گاه که حال‌ش رو می‌پرسم، بیشتر و بیشتر می‌فهمم این آدم شبیه یک نسیم‌ه. یعنی شاید به نظر برسه که توی زندگی من کار خاصی نکرده یا تأثیر زیادی نداشته، اما وقتی برمی‌گردم و به گذشته نگاه می‌کنم، متوجه می‌شم که خیلی آروم توی دل من جا گرفته‌، مثل نسیمی که آروم‌آروم میون درخت‌ها می‌وزه، بدون اینکه حتی خود درخت‌ها بدونن.
21.03.202513:30
گاهی اون‌قدر توی انتظار دریافت اون‌چه می‌خوایم غرق می‌شیم که یادمون می‌ره آدم‌ها به اندازه‌ی توان‌شون می‌بخشن، نه به اندازه‌ی توقعات و خواهش‌های ما.
نمی‌دونم اعتقاد به کارما رو باید خرافات دونست یا نه، اما من بهش ایمان دارم. ترم ششم کارشناسی، درست همون لحظه که توی دانشکده، یکی از هم‌دانشکده‌ای‌ها از پله‌ها سُر خورد و من بی‌اختیار خندیدم و پنج دقیقه بعدش، خودم پله‌های محوطه رو دوتا یکی کردم و با زانو زمین خوردم، همون‌جا فهمیدم که کارما شوخی نداره! دیشب هم با استادم حرف می‌زدم، احساساتم غلیان کرد از این‌که چقدر خوشحالم تحت راهنمایی چنین انسانی رشد کرده‌م. براش نوشتم: «قدردان راهنمایی‌ها و زحمات‌تان هستم». حالا، دانشجوی خودم چنین پیامی برام فرستاده. ذوق کردم؟ قطعاً! حقیقت اینه که حتی اگه هزار سال هم از تدریسم بگذره، باز هم همین که کسی انرژی‌ای رو که برای آموزش می‌ذارم، ببینه و ازش استفاده کنه، برام کافیه تا سر ذوق بیام.
14.04.202515:06
یکی از معلم‌های ریاضی و علوم، از اونایی بود که وقتی وارد کلاس می‌شد، همه یک‌دفعه ساکت می‌شدن. نه به خاطر ترس، به‌خاطر یک‌جور ابهت خاصی که داشت. صدای محکم، نگاه جدی. همه ازش حساب می‌بردن. مدرسه هم هرسال معرفیش می‌کرد به‌عنوان «معلم نمونه». همه باور کرده بودیم که واقعاً نمونه‌ست. ولی امسال یک چیزهایی عوض شد. بچه‌های ششم شروع کردن به گله‌کردن. والدین‌شون می‌گفتن نمره‌هاشون بالاست ولی درست‌وحسابی یاد نگرفتن. مدیر رفت سراغ ورقه‌های امتحانی، دوباره تصحیحشون کرد. اوضاع خوب نبود. نمره‌ها از سر لطف و ارفاق بالا بودن، نه از سر یادگیری. شبیه یه کارآگاه، سراغ برگه‌های امتحانی سال‌های قبل هم رفت، دید همون آشه و همون کاسه. همه‌ی اون چیزهایی که فکر می‌کردیم واقعیه، زیر سوال رفت. مدیره حس کرد فریب خورده. همه‌ی اون خاطرات خوب، یکهو فرو ریخت. انگار همه‌چی یک بازی بوده؛ یک تصویر قشنگ که حالا ترک خورده و افتاده زمین. اون‌همه نمره، اون‌همه تشویق، شد یک‌مشت عدد بی‌معنا.
گرچه زمان همیشه همه‌چیز رو روشن می‌کنه و هیچ چیزی تا همیشه زیر فرش نمی‌مونه. اما اگر اعتراض نمی‌کردن، ابن روند باطل مدت‌های زیادی ادامه پیدا می‌کرد. آموزش، شوخی نیست. بازی با نمره‌ها، بازی با آینده‌ست. بعضی اشتباهات، حتی اگه از سر محبت باشه، ممکنه آینده‌ی بعضی‌ها رو متزلزل کنه.
قرار نبود جیگرم رو خون کنی بچه 💔
با اینکه پالم داری ولی بعد از ۸ ساعت جلسه، نجات‌دهنده بودی.
24.03.202514:00
و به راستی که «هرگونه رشدی نیازمند وداع است؛ وداع با ارزش‌های سابق، رفتار سابق، عشق‌های سابق و هویت سابق‌تان. از این‌رو، رشد، گاهی با چاشنی اندوه همراه است.»
-مارک منسن
20.03.202510:32
قشنگی سال نو به کنار، قشنگی سفره‌های هفت‌سینه که دل‌م رو برده. بعد از مدت‌ها، دل‌م باز شد که سفره‌های هفت‌سین جورواجور و رنگی دیدم.
Қайта жіберілді:
ذهن‌ نوشته‌های من☁️ avatar
ذهن‌ نوشته‌های من☁️
23.03.202511:57
نصیحت امروز:
«از آنچه می‌بینی نیمش را باور کن،
و از آنچه می‌شنوی هیچ باور نکن!
»
20.03.202515:49
«حق با بهار بود، با همان ساقه‌های لخت بر این پهنه‌ی خاک، چیزی هست که به رغم ما ادامه می‌دهد. خوب است که جلوه‌های بودن را به غم و شادی ما نبسته‌اند.»

هوشنگ گلشیری
21.03.202508:28
بعضی از این دوستانی که در دولت‌های دیروز و امروز و مجلس تشریف دارن، روزی استاد من بودن. جدا از اینکه به گردشگری ربط نداشته‌ن هیچ‌‌وقت و این خودش نشون می‌ده این رشته چقدر مورد ظلم قرار گرفته، شرم‌م میاد بگم دانشجوی این افراد بودم. همون‌طور که همون موقع هم تحمل‌شون می‌کردم. وقتی هم حرفی می‌زنن که توی رسانه‌ها وایرال می‌شه، حال‌م بد میشه بخونم یا بشنوم.
Көбірек мүмкіндіктерді ашу үшін кіріңіз.