
CINEMANIA | سینمانیا
Question & Comment: @rmnlefou
[On the word & image (Philosophy, Art)]
[All the content in this channel is original]
[Ari Sarazesh, Ramin Alaei]
[Instagram: www.instagram.com/cine.maniaa]
[On the word & image (Philosophy, Art)]
[All the content in this channel is original]
[Ari Sarazesh, Ramin Alaei]
[Instagram: www.instagram.com/cine.maniaa]
TGlist рейтингі
0
0
ТүріҚоғамдық
Растау
РасталмағанСенімділік
СенімсізОрналасқан жері
ТілБасқа
Канал құрылған күніMar 12, 2025
TGlist-ке қосылған күні
Mar 12, 2025"CINEMANIA | سینمانیا" тобындағы соңғы жазбалар
21.04.202508:52
در نظریهای کهنه گفتهاند پادشاه دو بدن دارد: یکی که میپوسد، یکی که نه. بدن طبیعی، فانیست؛ حامل خصیصههای زیستی، آسیبپذیر، محکوم به زوال. اما در برابر آن، بدنی سیاسی قرار میگیرد که نه از گوشت و پوست، که از قانون و نشانه ساخته شده؛ بدنی که در نظم نمادین دوام میآورد. این بدن دوم است که اجازه میدهد پادشاهی، علیرغم مرگ شاه، به کار خود ادامه دهد. در قرون وسطی، این دوگانگی نه صرفاً یک استعاره، که تدبیری فنی برای حفظ انسجام قدرت بود؛ مکانیسمی برای انتقال مشروعیت، حتی زمانی که بدن فیزیکی فروبپاشد.
در تصویر مبهمی که از آخرین تزار روسیه در حال شنا باقی مانده، ما تنها با یکی از این دو بدن روبهرو هستیم. کالبدی برهنه، معلق در تاریکی، بیهیچ نشان سلطنت. اینجا، بدن طبیعی همچنان دارد ثبت میشود؛ اما بدن سیاسی، پیشتر از میان رفته. تصویر، همزمان حامل حضور و غیاب است. یک پادشاه هست، بیآنکه پادشاهی باشد. نه فرمانی در کار است، نه ردا، نه زمینی که در آن، این کالبد چیزی جز جسمی در حال حرکت باشد. اگر «بدن سیاسی» حامل قانون، تاریخ، و استمرار قدرت بود، اینجا تنها چیزی که باقی مانده، پوست و استخوانیست در مواجهه با عنصری بیزمان: آب.
اما مسئله از تصویر فراتر میرود. در تجربهی خاص روسیه، هر دو بدن، هم فانی و هم نمادین، بهطور همزمان حذف شدند. نه تنها شخص تزار از میان برداشته شد، بلکه کل معماری سلطنت نیز نابود گشت. این حذف مضاعف، در تاریخ معاصر، رخدادی نادر است. اغلب، یکی از دو بدن جان به در میبرد: یا نهاد باقی میماند، یا اسطورهی فرد. اما اینجا، خلأیی کامل شکل گرفت؛ نوعی گسست بیتداوم، که نه به بازسازی انجامید، نه به انتقال مشروعیت. قدرت، از آن پس، دیگر در بدن تجسم نیافت، بلکه در مکانیسمهایی غیربدنی جاری شد: در ایدئولوژی، در واهمه، در سازشهای بینامونشان. درواقع آنچه جای بدن سیاسی را گرفت، نه فرم جدید حکومت، که شکل دیگری از غیاب بود، غیابی که سخن نمیگوید، چهره ندارد، اما تصمیم میگیرد.
پن: عکسها را از این کانال بینظیر برداشتیم.
@CineManiaa | سینمانیا
در تصویر مبهمی که از آخرین تزار روسیه در حال شنا باقی مانده، ما تنها با یکی از این دو بدن روبهرو هستیم. کالبدی برهنه، معلق در تاریکی، بیهیچ نشان سلطنت. اینجا، بدن طبیعی همچنان دارد ثبت میشود؛ اما بدن سیاسی، پیشتر از میان رفته. تصویر، همزمان حامل حضور و غیاب است. یک پادشاه هست، بیآنکه پادشاهی باشد. نه فرمانی در کار است، نه ردا، نه زمینی که در آن، این کالبد چیزی جز جسمی در حال حرکت باشد. اگر «بدن سیاسی» حامل قانون، تاریخ، و استمرار قدرت بود، اینجا تنها چیزی که باقی مانده، پوست و استخوانیست در مواجهه با عنصری بیزمان: آب.
اما مسئله از تصویر فراتر میرود. در تجربهی خاص روسیه، هر دو بدن، هم فانی و هم نمادین، بهطور همزمان حذف شدند. نه تنها شخص تزار از میان برداشته شد، بلکه کل معماری سلطنت نیز نابود گشت. این حذف مضاعف، در تاریخ معاصر، رخدادی نادر است. اغلب، یکی از دو بدن جان به در میبرد: یا نهاد باقی میماند، یا اسطورهی فرد. اما اینجا، خلأیی کامل شکل گرفت؛ نوعی گسست بیتداوم، که نه به بازسازی انجامید، نه به انتقال مشروعیت. قدرت، از آن پس، دیگر در بدن تجسم نیافت، بلکه در مکانیسمهایی غیربدنی جاری شد: در ایدئولوژی، در واهمه، در سازشهای بینامونشان. درواقع آنچه جای بدن سیاسی را گرفت، نه فرم جدید حکومت، که شکل دیگری از غیاب بود، غیابی که سخن نمیگوید، چهره ندارد، اما تصمیم میگیرد.
پن: عکسها را از این کانال بینظیر برداشتیم.
@CineManiaa | سینمانیا
14.04.202506:59
Adiós a Mario Vargas Llosa!
(28 March 1936 – 13 April 2025)
(28 March 1936 – 13 April 2025)


10.04.202515:14
کوسوزو (kusōzu) نام یک سنتِ تصویری در بودیسم ژاپنیست که در آن، مراحل تدریجیِ تجزیهی یک جسد ــمعمولاً بدن یک زنــ در نُه تصویر پیاپی به تصویر کشیده میشود؛ از تورم و ترکیدنِ بدن، تا خورده شدن توسط حیوانات، پوسیدن استخوانها، و نهایتاً بازگشت کامل به خاک. این نقاشیها، که از قرون میانه تا قرن نوزدهم رواج داشتند، بیشتر با تکنیک آبرنگ روی کاغذِ دستساز یا ابریشم خلق میشدند.
اما کوسوزو چیزی فراتر از ثبتِ روندِ زیستی مرگ است. در دلِ سنتِ بودایی، این نقاشیها ابزارِ مراقبهاند؛ راهی برای شهودِ حقیقتِ ناپایدار و بیقرارِ هستی. کوسوزو با دقتی خیرهکننده نشان میدهد چگونه بدنی که روزی موضوع تمنای عاشقانه و ستایشِ زیبایی بود، گامبهگام در زوال فرو میرود و در دل طبیعت ناپدید میشود. درواقع هدف، زدودن وابستگی ذهن به ظاهر و تأکید بر فانیبودن هر چیز است.
در این آثار، بدن دیگر آن پیکرِ آراسته و برانگیزانندهی میل نیست، بلکه به صحنهای بدل میشود برای فروپاشی؛ جایی که فرم، هویت و معنا یکییکی از هم میپاشند و به زوال سپرده میشوند. تماشای کوسوزو تجربهای دوگانه است: مخاطب همزمان دچار دلآشوبی و درنگ میشود. تصویرها از یکسو مشمئزکننده و رو به زوالاند، و از سوی دیگر، پرده از حقیقتی ژرف دربارهی ناپایداری و گذرایی هستی برمیدارند.
در کوسوزو، مرگ در دلِ زندگی جاریست، نه بیرون از آن. زیبایی اثر در آن است که حقیقت زوال را بهمثابه بخشی جداییناپذیر از هستی میپذیرد و به ما نشان میدهد که تنها از طریقِ تصدیقِ زوال است که فهمی تازه از زندگی پدیدار میشود.
مراحل نهگانهی کوسوزو:
مرگ و دراز شدن بدن – (Shitai anchi)
تورم – (Chōsō)
ترکیدن و نشت مایعات – (Kaisō)
خونریزی و فساد داخلی – (Ketsuzusō)
گندیدگی – (Nōransō)
خوردهشدن توسط حیوانات – (Gansō)
تجزیهی استخوانها – (Sansō)
پراکندهشدنِ استخوانها – (Kossosō)
بازگشت به خاک – (Shōsō)
@CineManiaa | سینمانیا
اما کوسوزو چیزی فراتر از ثبتِ روندِ زیستی مرگ است. در دلِ سنتِ بودایی، این نقاشیها ابزارِ مراقبهاند؛ راهی برای شهودِ حقیقتِ ناپایدار و بیقرارِ هستی. کوسوزو با دقتی خیرهکننده نشان میدهد چگونه بدنی که روزی موضوع تمنای عاشقانه و ستایشِ زیبایی بود، گامبهگام در زوال فرو میرود و در دل طبیعت ناپدید میشود. درواقع هدف، زدودن وابستگی ذهن به ظاهر و تأکید بر فانیبودن هر چیز است.
در این آثار، بدن دیگر آن پیکرِ آراسته و برانگیزانندهی میل نیست، بلکه به صحنهای بدل میشود برای فروپاشی؛ جایی که فرم، هویت و معنا یکییکی از هم میپاشند و به زوال سپرده میشوند. تماشای کوسوزو تجربهای دوگانه است: مخاطب همزمان دچار دلآشوبی و درنگ میشود. تصویرها از یکسو مشمئزکننده و رو به زوالاند، و از سوی دیگر، پرده از حقیقتی ژرف دربارهی ناپایداری و گذرایی هستی برمیدارند.
در کوسوزو، مرگ در دلِ زندگی جاریست، نه بیرون از آن. زیبایی اثر در آن است که حقیقت زوال را بهمثابه بخشی جداییناپذیر از هستی میپذیرد و به ما نشان میدهد که تنها از طریقِ تصدیقِ زوال است که فهمی تازه از زندگی پدیدار میشود.
مراحل نهگانهی کوسوزو:
مرگ و دراز شدن بدن – (Shitai anchi)
تورم – (Chōsō)
ترکیدن و نشت مایعات – (Kaisō)
خونریزی و فساد داخلی – (Ketsuzusō)
گندیدگی – (Nōransō)
خوردهشدن توسط حیوانات – (Gansō)
تجزیهی استخوانها – (Sansō)
پراکندهشدنِ استخوانها – (Kossosō)
بازگشت به خاک – (Shōsō)
@CineManiaa | سینمانیا
10.04.202515:14
یک نمونه کوسوزو از کوبایاشی ایتاکو، مربوط به دههی ۱۸۷۰
عنوان اصلی: تجزیهی جسد یک زن روسپی درباری در نُه مرحله
@CineManiaa | سینمانیا
عنوان اصلی: تجزیهی جسد یک زن روسپی درباری در نُه مرحله
@CineManiaa | سینمانیا
Қайта жіберілді:
Dark Realism | رئالیسم تاریک

15.03.202508:51
برنامهی سمپوزیوم
📅 ۴ فروردین ۱۴۰۴ | 🕓 ۱۶:۰۰ - ۱۸:۰۰ به وقت هند
بومشناسیهای محصورسازی و شاعرانگی پراکندگی در تهران
🔹 دکتر احمد مرادی در گفتوگو با دکتر هلال آلکان | آنلاین
📅 ۵ فروردین ۱۴۰۴ | 🕢 ۱۹:۳۰ - ۲۱:۰۰ به وقت هند
خارج از شبکه: فضاهای هنری غیررسمی و جایگزین در ایران
🔹 دکتر پاملا کریمی | آنلاین
📅 ۶ فروردین ۱۴۰۴ | 🕢 ۱۹:۳۰ - ۲۱:۰۰ به وقت هند
زیرساختهای طنینانداز: گفتنش آسانتر از انجام دادنش!
🔹 نیتو تامپسون | آنلاین
کیوریتور: عرفان غیاثی
فرم ثبت نام در سمپوزیوم:
https://forms.gle/8hNX3RYKNLP569dk7
📅 ۴ فروردین ۱۴۰۴ | 🕓 ۱۶:۰۰ - ۱۸:۰۰ به وقت هند
بومشناسیهای محصورسازی و شاعرانگی پراکندگی در تهران
🔹 دکتر احمد مرادی در گفتوگو با دکتر هلال آلکان | آنلاین
📅 ۵ فروردین ۱۴۰۴ | 🕢 ۱۹:۳۰ - ۲۱:۰۰ به وقت هند
خارج از شبکه: فضاهای هنری غیررسمی و جایگزین در ایران
🔹 دکتر پاملا کریمی | آنلاین
📅 ۶ فروردین ۱۴۰۴ | 🕢 ۱۹:۳۰ - ۲۱:۰۰ به وقت هند
زیرساختهای طنینانداز: گفتنش آسانتر از انجام دادنش!
🔹 نیتو تامپسون | آنلاین
کیوریتور: عرفان غیاثی
فرم ثبت نام در سمپوزیوم:
https://forms.gle/8hNX3RYKNLP569dk7
Қайта жіберілді:
Dark Realism | رئالیسم تاریک

15.03.202508:51
زنوتوپیا
بهعنوان یکی از برنامههای موازی نمایشگاه घर: یک گمانهزنی زیست محیطی در شبکهی زندگی، سمپوزیوم زنوتوپیا شامل مجموعهای از سه سخنرانی است که پژوهشگران بینالمللی را گرد هم میآورد تا به تقاطعهای زیستشناسی، مناظر شهری، فمینیسم و هنر اجتماعی درون و فراتر از زمینهی جغرافیایی-تاریخی ایران بپردازند.
اصطلاح زنوتوپیا—ترکیبی از "زنو" (بیگانه/دیگر) و "توپیا" (مکان/فضا)—رویکردی جایگزین برای آفرینش هنری را پیشنهاد میکند؛ رویکردی که امکان حضور پروژههای هنری در فضاهای غیرمتعارف و فراتر از چارچوب مکعب سفید را بررسی میکند. این سمپوزیوم با به چالش کشیدن تعریف غالب از هنر بهعنوان یک کالای تجاری، به دنبال بازاندیشی در مدلهای مشارکتی و تعریفهای جایگزین از هنر است و امکانهای جدیدی را برای مداخلهی هنر در زندگی روزمره و دگرگونسازی محیط ترسیم میکند.
از شما دعوت میکنیم در این گفتوگوهای انتقادی و تجربی مشارکت کنید.
فرم ثبت نام در سمپوزیوم:
https://forms.gle/8hNX3RYKNLP569dk7
بهعنوان یکی از برنامههای موازی نمایشگاه घर: یک گمانهزنی زیست محیطی در شبکهی زندگی، سمپوزیوم زنوتوپیا شامل مجموعهای از سه سخنرانی است که پژوهشگران بینالمللی را گرد هم میآورد تا به تقاطعهای زیستشناسی، مناظر شهری، فمینیسم و هنر اجتماعی درون و فراتر از زمینهی جغرافیایی-تاریخی ایران بپردازند.
اصطلاح زنوتوپیا—ترکیبی از "زنو" (بیگانه/دیگر) و "توپیا" (مکان/فضا)—رویکردی جایگزین برای آفرینش هنری را پیشنهاد میکند؛ رویکردی که امکان حضور پروژههای هنری در فضاهای غیرمتعارف و فراتر از چارچوب مکعب سفید را بررسی میکند. این سمپوزیوم با به چالش کشیدن تعریف غالب از هنر بهعنوان یک کالای تجاری، به دنبال بازاندیشی در مدلهای مشارکتی و تعریفهای جایگزین از هنر است و امکانهای جدیدی را برای مداخلهی هنر در زندگی روزمره و دگرگونسازی محیط ترسیم میکند.
از شما دعوت میکنیم در این گفتوگوهای انتقادی و تجربی مشارکت کنید.
فرم ثبت نام در سمپوزیوم:
https://forms.gle/8hNX3RYKNLP569dk7


06.03.202515:27
«اینها تنها در ذهن ما نیست، رابرت. اینها کهنترین خاطرات زمیناند، کدهای زمانیای که بر دوش هر کروموزوم و ژن حمل شدهاند. هر گامی که در مسیر تکامل خود برداشتهایم نقطهی عطفیست که در آن خاطرات زیستیمان حک شده، از آنزیمهایی که چرخهی دیاکسیدکربن را کنترل میکنند تا ساختار شبکهی براکیال و مسیرهای عصبی سلولهای هرمی در میانمغز، هر کدام گواهیست از هزاران تصمیم که در برابر بحرانهای فیزیکی و شیمیاییِ ناگهانی اتخاذ شدهاند. همانطور که روانکاوی، با بازسازی وضعیتهای اولیهی تروماتیک، مواد سرکوبشده را آزاد میکند، ما اکنون در حال فرو رفتن در گذشتهی روانباستانیمان (آرکیوپسیکیک) هستیم، در حال کشف تابوها و غریزههای کهن و نهفتهای که هزاران سال را در خاموشی به سر بردهاند. طول عمر کوتاه فردی به تصوری نادرست از زمان منجر میشود. هر یک از ما بهاندازهی تمام تاریخ زیستهایم و خون ما شاخههایی از دریای بزرگ حافظهی جمعی آن است. اودیسهی درونرحمیِ جنینِ در حال رشدْ تاریخ تکامل کل گونهها را بازسازی میکند و سیستم عصبی مرکزیاش در حکم مقیاس زمانیِ رمزگذاریشدهایست که هر گره عصبی و هر سطح نخاعی را ایستگاهی نمادین از زمانِ نوروتیک به شمار میآورد.»
ـــ جِی. جی. بالارد، جهانِ مغروق، ص ۵۶
@CineManiaa | سینمانیا
ـــ جِی. جی. بالارد، جهانِ مغروق، ص ۵۶
@CineManiaa | سینمانیا
Рекордтар
12.03.202523:59
11.9KЖазылушылар14.04.202518:23
40Дәйексөз индексі26.04.202523:59
8271 жазбаның қамтуы26.04.202523:59
827Жарнамалық жазбаның қамтуы11.04.202523:59
8.90%ER19.04.202523:59
5.68%ERRКөбірек мүмкіндіктерді ашу үшін кіріңіз.