
Реальна Війна

Лёха в Short’ах Long’ует

Україна Сейчас | УС: новини, політика

Мир сегодня с "Юрий Подоляка"

Труха⚡️Україна

Николаевский Ванёк

Лачен пише

Анатолий Шарий

Реальний Київ | Украина

Реальна Війна

Лёха в Short’ах Long’ует

Україна Сейчас | УС: новини, політика

Мир сегодня с "Юрий Подоляка"

Труха⚡️Україна

Николаевский Ванёк

Лачен пише

Анатолий Шарий

Реальний Київ | Украина

Реальна Війна

Лёха в Short’ах Long’ует

Україна Сейчас | УС: новини, політика

رویای ایرانی - جوادی یگانه
نوشتههای محمدرضا جوادی یگانه
TGlist rating
0
0
TypePublic
Verification
Not verifiedTrust
Not trustedLocation
LanguageOther
Channel creation dateNov 11, 2022
Added to TGlist
Jan 25, 2025Linked chat
تبادل نظر: رویای ایرانی
8
Records
25.01.202523:59
1.1KSubscribers07.02.202523:59
100Citation index10.12.202423:59
1.7KAverage views per post25.04.202523:59
173Average views per ad post07.03.202509:15
21.31%ER07.02.202519:16
78.15%ERRGrowth
Subscribers
Citation index
Avg views per post
Avg views per ad post
ER
ERR
Reposted from:
روانشناسی اجتماعی ایرانیان

26.04.202504:08
در خانه پیر میشوند...
فاطمه علمدار
۱/خانه کلنگی بود.پیرزن مثل مرغ پر کنده نشسته بود روی پله ها و مویه کنان چیزهایی به ما میگفت.زبانش را نمیفهمیدم.کسی گفت دارد میگوید شوهرش مرده و خانه را پسرش گذاشته برای اجاره و گفته که او در زیرزمین بماند...زیرزمین خانه سهم الارث او بود.پایان یک عمر مادر خانه دار بودن...
۲/طبق آماری که سه صندوق تامین اجتماعی و کشوری و روستاییان در سال ۱۴۰۲ منتشر کردند، تنها ۱۴درصد زنان ایرانی بالای ۵۵سال، حقوق بازنشستگی دارند و این یعنی فقط خانه دار نبودند بلکه روزهایی که توان کار کردن در بیرون از خانه را داشتند، شغلی در بازار کار دست و پا کرده بودند که در دوران سالمندی آب باریکه ای از آن خودشان داشته باشند و بتوانند بگویند: "...با پول خودم زندگی میکنم!"
زنان خانه دار این آب باریکه را ندارند چون در قانون ایران، مراقبت از اعضای خانواده و رسیدگی به خوراک و پوشاک شوهر و فرزندان و قابل زندگی کردن مسکن "کار" محسوب نمیشود و سیستم حمایت از سالمندان نیز وابسته به بازار کار تعریف شده و تنها سالمندانی که تحت پوشش بیمه باشند میتوانند حقوق بازنشستگی دریافت کنند و بعد از فوتشان حقوقشان به بازماندگانشان داده میشود.هرچند که سازمان تامین اجتماعی سال ۱۳۸۷طرح بیمه زنان و دختران خانه دار را در ردیف بیمه صاحبان حرف و مشاغل آزاد،ایجاد کرد ولی طبیعتا پرداخت شخصی حق بیمه از جانب زنی که درآمد مستقل ندارد با اشکالات متعدد مواجه میشود و رقم زنانی که از این طرح استقبال کرده اند حدود نیم میلیون نفر بیشتر نیست.
علاوه براین،زنان خانه داری که شغل شوهر یا پدرشان طوری نبود که حقوق بازنشستگی داشته باشد،بعد از فوت او،هیچ منبع درآمدی ندارند.چشم که بچرخانیم پیدا کردن پیرزنهایی که خرج روزمره شان را از فرزندانشان باید بگیرند یا کمیته امداد و خیریه ها و ...سخت نیست.
۳/در نگاه شرعی که قانون ما براساس آن نوشته شده، مرد رییس خانواده است و سرپرست زن و هزینه زندگی زن را باید بدهد و با این نگاه دلیلی برای اشتغال زن خارج از خانه وجود ندارد.طبق ماده ۱۱۰۸ قانون مدنی، زن در ازای "ادای وظایف زوجیت" مستحق نفقه میشود(یعنی اگر اطاعت و تمکین نکند مرد لازم نیست خرجش را بدهد!) و طبق تعریف ماده ۱۱۰۷، نفقه یعنی هزینه برطرف کردن نیازهای متعارف و متناسب با وضعیت زندگی زن.در این نگاه، از مردان(چه در نقش پسر باشند و چه پدر و شوهر) انتظار میرود که وقتی مادر و دختر و همسرشان توان مالی و شغل ندارند و نمیتوانند وسایل معیشت خودشان را فراهم کنند، به آنها نفقه بدهند (هرچند که نظارتی بر دادن این نفقه وجود ندارد و مردان به سادگی میتوانند در نبود ابزار قانونی جدی، از پرداخت نفقه وابستگانشان شانه خالی کنند).
همین نگاهی که مرد را نان آور خانه میبیند،کار بیرون از خانه را برای زن به زیاده خواهی تفننی تعبیر میکند و نه تنها رغبتی به فراهم کردن بسترهای لازم برای تسهیل ورود زنان به بازار کار ندارد بلکه ابزارهای فرهنگی مختلف،از کتابهای درسی گرفته تا منابر وعظ و فیلمها و تابلوهای شهری...را برای تبلیغ خانه داری و نکوهش اشتغال بیرون از خانه،به کار میگیرد.طبق گزارش آمارگیری نیروی کار فصلی،در زمستان ۱۴۰۳، تنها ۱۱درصد زنان ایران،شاغل بودند و طبق گزارش مجمع جهانی اقتصاد از شکاف جنسیتی در ۱۴۶کشور دنیا،در سال ۲۰۲۴،ایران از حیث مشارکت اقتصادی زنان در جایگاه ۱۴۴ قرار داشت.
۴/زنان ایرانی برای ورود به بازار کار باید قفلهای متعددی را بشکنند.از موانع فرهنگی گرفته تا دشواری مدیریت همزمان کار درون خانه و بیرون تا توجیه اقتصادی نداشتن برون سپاری مراقبت از فرزندان و تامین غذای خانواده و .... ولی همه این دلایلی که مانع از ورود زنان در سن فعالیت به بازار کار میشود،در دوران سالمندی آنان،بی معنا میشوند.زنانی که در خانه پیر شده اند،چشمشان یا باید به حقوق بازنشستگی شوهر باشد،یا دستان فرزندان،یا کمیته امداد و خیریه ها...
۵/در ایران سیستم حمایت از سالمندان،مستقل از بازار کار تعریف نشده است و خانه داری، شغل نیست...
فاطمه علمدار
۱/خانه کلنگی بود.پیرزن مثل مرغ پر کنده نشسته بود روی پله ها و مویه کنان چیزهایی به ما میگفت.زبانش را نمیفهمیدم.کسی گفت دارد میگوید شوهرش مرده و خانه را پسرش گذاشته برای اجاره و گفته که او در زیرزمین بماند...زیرزمین خانه سهم الارث او بود.پایان یک عمر مادر خانه دار بودن...
۲/طبق آماری که سه صندوق تامین اجتماعی و کشوری و روستاییان در سال ۱۴۰۲ منتشر کردند، تنها ۱۴درصد زنان ایرانی بالای ۵۵سال، حقوق بازنشستگی دارند و این یعنی فقط خانه دار نبودند بلکه روزهایی که توان کار کردن در بیرون از خانه را داشتند، شغلی در بازار کار دست و پا کرده بودند که در دوران سالمندی آب باریکه ای از آن خودشان داشته باشند و بتوانند بگویند: "...با پول خودم زندگی میکنم!"
زنان خانه دار این آب باریکه را ندارند چون در قانون ایران، مراقبت از اعضای خانواده و رسیدگی به خوراک و پوشاک شوهر و فرزندان و قابل زندگی کردن مسکن "کار" محسوب نمیشود و سیستم حمایت از سالمندان نیز وابسته به بازار کار تعریف شده و تنها سالمندانی که تحت پوشش بیمه باشند میتوانند حقوق بازنشستگی دریافت کنند و بعد از فوتشان حقوقشان به بازماندگانشان داده میشود.هرچند که سازمان تامین اجتماعی سال ۱۳۸۷طرح بیمه زنان و دختران خانه دار را در ردیف بیمه صاحبان حرف و مشاغل آزاد،ایجاد کرد ولی طبیعتا پرداخت شخصی حق بیمه از جانب زنی که درآمد مستقل ندارد با اشکالات متعدد مواجه میشود و رقم زنانی که از این طرح استقبال کرده اند حدود نیم میلیون نفر بیشتر نیست.
علاوه براین،زنان خانه داری که شغل شوهر یا پدرشان طوری نبود که حقوق بازنشستگی داشته باشد،بعد از فوت او،هیچ منبع درآمدی ندارند.چشم که بچرخانیم پیدا کردن پیرزنهایی که خرج روزمره شان را از فرزندانشان باید بگیرند یا کمیته امداد و خیریه ها و ...سخت نیست.
۳/در نگاه شرعی که قانون ما براساس آن نوشته شده، مرد رییس خانواده است و سرپرست زن و هزینه زندگی زن را باید بدهد و با این نگاه دلیلی برای اشتغال زن خارج از خانه وجود ندارد.طبق ماده ۱۱۰۸ قانون مدنی، زن در ازای "ادای وظایف زوجیت" مستحق نفقه میشود(یعنی اگر اطاعت و تمکین نکند مرد لازم نیست خرجش را بدهد!) و طبق تعریف ماده ۱۱۰۷، نفقه یعنی هزینه برطرف کردن نیازهای متعارف و متناسب با وضعیت زندگی زن.در این نگاه، از مردان(چه در نقش پسر باشند و چه پدر و شوهر) انتظار میرود که وقتی مادر و دختر و همسرشان توان مالی و شغل ندارند و نمیتوانند وسایل معیشت خودشان را فراهم کنند، به آنها نفقه بدهند (هرچند که نظارتی بر دادن این نفقه وجود ندارد و مردان به سادگی میتوانند در نبود ابزار قانونی جدی، از پرداخت نفقه وابستگانشان شانه خالی کنند).
همین نگاهی که مرد را نان آور خانه میبیند،کار بیرون از خانه را برای زن به زیاده خواهی تفننی تعبیر میکند و نه تنها رغبتی به فراهم کردن بسترهای لازم برای تسهیل ورود زنان به بازار کار ندارد بلکه ابزارهای فرهنگی مختلف،از کتابهای درسی گرفته تا منابر وعظ و فیلمها و تابلوهای شهری...را برای تبلیغ خانه داری و نکوهش اشتغال بیرون از خانه،به کار میگیرد.طبق گزارش آمارگیری نیروی کار فصلی،در زمستان ۱۴۰۳، تنها ۱۱درصد زنان ایران،شاغل بودند و طبق گزارش مجمع جهانی اقتصاد از شکاف جنسیتی در ۱۴۶کشور دنیا،در سال ۲۰۲۴،ایران از حیث مشارکت اقتصادی زنان در جایگاه ۱۴۴ قرار داشت.
۴/زنان ایرانی برای ورود به بازار کار باید قفلهای متعددی را بشکنند.از موانع فرهنگی گرفته تا دشواری مدیریت همزمان کار درون خانه و بیرون تا توجیه اقتصادی نداشتن برون سپاری مراقبت از فرزندان و تامین غذای خانواده و .... ولی همه این دلایلی که مانع از ورود زنان در سن فعالیت به بازار کار میشود،در دوران سالمندی آنان،بی معنا میشوند.زنانی که در خانه پیر شده اند،چشمشان یا باید به حقوق بازنشستگی شوهر باشد،یا دستان فرزندان،یا کمیته امداد و خیریه ها...
۵/در ایران سیستم حمایت از سالمندان،مستقل از بازار کار تعریف نشده است و خانه داری، شغل نیست...
Reposted from:
Exegesis

24.04.202519:41
#سیاست_پرشور، مجموعهی مقالات کنفرانسی در دانشگاه نیویورک درباره مسالهی احساسات و جنبشهای اجتماعی ست، و تلاش میکند در بررسی تعداد قابل ملاحظهای از انواع جنبشهای اجتماعی نشان دهد که چطور «احساسات» یک شاخص اصلی در مطالعات جنبشهای اجتماعی است که پرداختن به آن درک ما از جنبشها و اعتراضات را عمیقتر میکند.
مسالهی احساسات در جنبشهای اجتماعی، دغدغهی جدی فعلی من، هر چند برای مخاطبان و دانشجویان فارسی زبان علوم اجتماعی تازه باشد، برای جریان اصلی تحقیقات جامعهشناسی در جهان ابدا تازه و ناشناخته نیست. مطالعهی جنبشهای اجتماعی از منظر احساسات بستری کمتر به کار گرفته شده برای فهم اعتراضات در ایران است و مجموعهی ترجمههایی که سال گذشته و امسال انجام دادهام بر این مسأله متمرکز است. کتابهای دیگری از این مجموعه در ماههای آینده منتشر خواهد شد.
با در نظر گرفتن متون مقالات کتاب، که ترجمهی آن هم انصافا وقت مفصلی گرفته است و بر مبنای تجارب قبلی من با ادارهی سانسور وزارت ارشاد حتی در زمان انتخاب کتاب هم روشن بود که این متن موفق به اخذ مجوز انتشار نخواهد شد. بنابر این کتاب حاضر، طبق معمول خارج از ضوابط نشر کتاب در ایران و به صورت مستقل منتشر شده است. اگر مایل به حمایت از مترجم هستید مبلغ دلخواهی به شماره ۵۰۲۲۲۹۱۰۴۴۱۰۱۷۱۴ واریز کنید.
این کتاب رایگان و در جهت کمک به افزایش آگاهی عمومی منتشر شده است، لطفا کتاب را کپی نکنید، و در صورت استفاده از متن از ارجاع به کتاب خودداری نکنید.
https://www.bashgaheadabiyat.com/product/siyasate-porshur/
@anexegesis
مسالهی احساسات در جنبشهای اجتماعی، دغدغهی جدی فعلی من، هر چند برای مخاطبان و دانشجویان فارسی زبان علوم اجتماعی تازه باشد، برای جریان اصلی تحقیقات جامعهشناسی در جهان ابدا تازه و ناشناخته نیست. مطالعهی جنبشهای اجتماعی از منظر احساسات بستری کمتر به کار گرفته شده برای فهم اعتراضات در ایران است و مجموعهی ترجمههایی که سال گذشته و امسال انجام دادهام بر این مسأله متمرکز است. کتابهای دیگری از این مجموعه در ماههای آینده منتشر خواهد شد.
با در نظر گرفتن متون مقالات کتاب، که ترجمهی آن هم انصافا وقت مفصلی گرفته است و بر مبنای تجارب قبلی من با ادارهی سانسور وزارت ارشاد حتی در زمان انتخاب کتاب هم روشن بود که این متن موفق به اخذ مجوز انتشار نخواهد شد. بنابر این کتاب حاضر، طبق معمول خارج از ضوابط نشر کتاب در ایران و به صورت مستقل منتشر شده است. اگر مایل به حمایت از مترجم هستید مبلغ دلخواهی به شماره ۵۰۲۲۲۹۱۰۴۴۱۰۱۷۱۴ واریز کنید.
این کتاب رایگان و در جهت کمک به افزایش آگاهی عمومی منتشر شده است، لطفا کتاب را کپی نکنید، و در صورت استفاده از متن از ارجاع به کتاب خودداری نکنید.
https://www.bashgaheadabiyat.com/product/siyasate-porshur/
@anexegesis
24.04.202507:48
بازتاب واقعیت خانواده ایرانی، «برادران لیلا» یا «پایتخت»؟
خانواده برادران لیلا انتهای مسیر است، اما خانواده نقی معمولی هنوز به آن حد از استیصال نرسیده است. برادران لیلا هم مانند پایتخت بازتاب دهنده بخشی از خانواده ایرانیست که مشکلات متعدد اقتصادی و.... دارد. خانواده ایرانی نهایت تلاشش را میکند ولی نمیرسد، به دلیل مشکلاتی که در بیرون از خانه رخ میدهد و خانواده در آن تقصیری ندارد. (به نقل از سایت فرارو)
خانواده برادران لیلا انتهای مسیر است، اما خانواده نقی معمولی هنوز به آن حد از استیصال نرسیده است. برادران لیلا هم مانند پایتخت بازتاب دهنده بخشی از خانواده ایرانیست که مشکلات متعدد اقتصادی و.... دارد. خانواده ایرانی نهایت تلاشش را میکند ولی نمیرسد، به دلیل مشکلاتی که در بیرون از خانه رخ میدهد و خانواده در آن تقصیری ندارد. (به نقل از سایت فرارو)


05.04.202506:25
آنچه مهمتر بود، صداقت و صراحت و قاطعیت رئیسجمهور در #برکناری معاون پارلمانی خود و ذکر دلایل واقعی آن بود.
پیش از این، در موارد مشابه، اجبار یا توصیه به استعفا دادن، رواج داشته. هر چند متاسفانه، در بسیاری موارد، رفاقتها و ملاحظات غیرلازم، مانع امر و توصیه به استعفا بوده است.
پیش از این، در موارد مشابه، اجبار یا توصیه به استعفا دادن، رواج داشته. هر چند متاسفانه، در بسیاری موارد، رفاقتها و ملاحظات غیرلازم، مانع امر و توصیه به استعفا بوده است.
20.04.202514:38
انتشار کتاب مشروطهی همگان
نوشته جوادی یگانه و علی راغب
کتاب «مشروطهي همگان؛ نقدی بر بابینمایی انقلاب مشروطه» نوشته محمدرضا جوادی یگانه و علی راغب، توسط انتشارات علمی منتشر شد.
مسألهی اصلی کتاب، پاسخ بدین پرسش است که انقلاب مشروطه از آن کیست؟ چرا گروهی به دنبال تصاحب آن و گروهی دیگر به دنبال تحقیرش هستند؟
یکی از موضوعاتی که مشروطه از همان ابتدا با آن درگیر بوده، شبههي ضداسلامی بودن و مشخصاً انتساب آن به جنبش نوپدید بابیه بوده است؛ چنانچه محمدعلیشاه در زمان به توپ بستن مجلس شورای ملی همین مسأله را مطرح کرد و پیش از آن هم شیخ فضلالله نوری در زمانی که جلوی مجلس شورای ملی در میدان بهارستان و در حرم حضرت عبدالعظیم بست نشسته بود، مشروطهخواهان را به بابیگری متهم میکرد. اهمیت مسأله از آنرو است که در دههي اخیر، مجدداً بحث بابینمایی انقلاب مشروطه برجسته شده است و طرفه آنکه این بحث، همزمان هم از سوی فعالان بهائی و هم از سوی مشروعهخواهان دنبال میشود؛ دو طیف متضاد، به دنبال بابی یا بهائي خواندن مشروطه و کنشگران آن هستند: از یکسو، جناحی تندرو در داخل ایران و از سوی دیگر، برخی پیروان و طرفداران بهائیت در داخل و خارج از ایران.
در این کتاب، با نشان دادن اشتراک نظرها و منافع هر دو گروه، سعی کردهایم خط بطلانی بر استدلالها و ادعاهای هر دو طیف بکشیم و روشن کنیم که نخستین انقلاب مردمی در ایران در صد و پنجاه سال گذشته، تنها متعلق به عموم مردم است —زنان و مردان تمامی اقشار جامعه— نه گروههای صنفی، جغرافیایی، فکری و مذهبی.
پس از مرور مختصر رخدادها و شخصیتها و معرفی منابع، کتاب استدلالهای مومنان و طرفداران آیینهای بابی و بهایی و استدلالهای مخالفان بابی و بهایی در باره بابی بودن مشروطه، را شرح داده و نقد میکند.
آنگاه شگردهای مدعیان بابی بودن مشروطه را میکاود و در انتها هم این ادعا را از منظر جامعهشناسی تاریخی بررسی میکند.
پ.ن: فکر اصلی این کتاب الهامگرفته از بحثهای مطرحشده در درس «جامعهشناسی انقلاب مشروطه» دوره کارشناسی ارشد جامعهشناسی است. این درس برای نخستین بار در دانشگاه تهران از سوی نویسندگان در سال ۱۴۰۲ ارائه شد.
برای تهیه کتاب به صفحه انتشارات علمی (اینجا) مراجعه کنید.
نوشته جوادی یگانه و علی راغب
کتاب «مشروطهي همگان؛ نقدی بر بابینمایی انقلاب مشروطه» نوشته محمدرضا جوادی یگانه و علی راغب، توسط انتشارات علمی منتشر شد.
مسألهی اصلی کتاب، پاسخ بدین پرسش است که انقلاب مشروطه از آن کیست؟ چرا گروهی به دنبال تصاحب آن و گروهی دیگر به دنبال تحقیرش هستند؟
یکی از موضوعاتی که مشروطه از همان ابتدا با آن درگیر بوده، شبههي ضداسلامی بودن و مشخصاً انتساب آن به جنبش نوپدید بابیه بوده است؛ چنانچه محمدعلیشاه در زمان به توپ بستن مجلس شورای ملی همین مسأله را مطرح کرد و پیش از آن هم شیخ فضلالله نوری در زمانی که جلوی مجلس شورای ملی در میدان بهارستان و در حرم حضرت عبدالعظیم بست نشسته بود، مشروطهخواهان را به بابیگری متهم میکرد. اهمیت مسأله از آنرو است که در دههي اخیر، مجدداً بحث بابینمایی انقلاب مشروطه برجسته شده است و طرفه آنکه این بحث، همزمان هم از سوی فعالان بهائی و هم از سوی مشروعهخواهان دنبال میشود؛ دو طیف متضاد، به دنبال بابی یا بهائي خواندن مشروطه و کنشگران آن هستند: از یکسو، جناحی تندرو در داخل ایران و از سوی دیگر، برخی پیروان و طرفداران بهائیت در داخل و خارج از ایران.
در این کتاب، با نشان دادن اشتراک نظرها و منافع هر دو گروه، سعی کردهایم خط بطلانی بر استدلالها و ادعاهای هر دو طیف بکشیم و روشن کنیم که نخستین انقلاب مردمی در ایران در صد و پنجاه سال گذشته، تنها متعلق به عموم مردم است —زنان و مردان تمامی اقشار جامعه— نه گروههای صنفی، جغرافیایی، فکری و مذهبی.
پس از مرور مختصر رخدادها و شخصیتها و معرفی منابع، کتاب استدلالهای مومنان و طرفداران آیینهای بابی و بهایی و استدلالهای مخالفان بابی و بهایی در باره بابی بودن مشروطه، را شرح داده و نقد میکند.
آنگاه شگردهای مدعیان بابی بودن مشروطه را میکاود و در انتها هم این ادعا را از منظر جامعهشناسی تاریخی بررسی میکند.
پ.ن: فکر اصلی این کتاب الهامگرفته از بحثهای مطرحشده در درس «جامعهشناسی انقلاب مشروطه» دوره کارشناسی ارشد جامعهشناسی است. این درس برای نخستین بار در دانشگاه تهران از سوی نویسندگان در سال ۱۴۰۲ ارائه شد.
برای تهیه کتاب به صفحه انتشارات علمی (اینجا) مراجعه کنید.
22.04.202509:33
فصل دوم کتاب مشروطه همگان، که طرح بحث در باره بابینمایی انقلاب مشروطه است، را در فایل ضمیمه بخوانید.
02.04.202520:01
Reposted from:
خیابان جمهوری

02.04.202510:10
در شمارهی جدید خیابان جمهوری خواهید دید:
گفتوگوی خیابان جمهوری با دکتر محمدرضا جوادییگانه، استاد جامعهشناسی
اخلاق چیست؟ اخلاق اجتماعی جامعهی امروز ایران بر دگرخواری استوار است یا خودخواهی؟ چگونه میتوان اخلاق اجتماعی را در مسیر درست و تعالیدهنده اصلاح کرد؟
چهارشنبه ۱۳ فروردینماه
ساعت ۲۲
از کانالهای یوتیوب و آپارات
🔗 یوتیوب | آپارات | اینستاگرام | توییتر
@JomhouriStreet03
گفتوگوی خیابان جمهوری با دکتر محمدرضا جوادییگانه، استاد جامعهشناسی
اخلاق چیست؟ اخلاق اجتماعی جامعهی امروز ایران بر دگرخواری استوار است یا خودخواهی؟ چگونه میتوان اخلاق اجتماعی را در مسیر درست و تعالیدهنده اصلاح کرد؟
چهارشنبه ۱۳ فروردینماه
ساعت ۲۲
از کانالهای یوتیوب و آپارات
🔗 یوتیوب | آپارات | اینستاگرام | توییتر
@JomhouriStreet03
Reposted from:
خیابان جمهوری

05.04.202514:45
مسائل اخلاقی اجتماعی، علت عقب ماندگی جامعه ایران تعریف شده
محمدرضا جوادی یگانه در گفتوگو با خیابان جمهوری:
▫️ما از زمانی که درگیر غرب شدیم (میگویند از زمان جنگهای ایران و روس که عباسمیرزا متوجه عقب ماندگی ایران شد) دنبال راههایی برای گذر از این عقب ماندگی بودیم. مدرنیزاسیون دنبال شد، مدرنیته دنبال شد، تیپهایی مثل سیدجمال و بعدا مشروطه، غرب و استعمار دلیل عقب ماندگی اعلام شد و… همه اینها با هم بودند.
▫️به تدریج تا دوره پهلوی دوم یک رگههایی آمد که علت عقب ماندگی ما خودمان هستیم و رفتارهایمان. تا سال ۴۳ که مرحوم جمالزاده کتاب «خلقیات ما ایرانیان» را نوشت و دیگر اوجش است که مسئله عقب ماندگی جامعه ایران مسئله اخلاقی اجتماعی تعریف شد.
▫️در دهههای بعد و تا الان میدانید پرفروشترین کتابهای علوم اجتماعی، ژانر خلقیات است. ما کاری نداریم که واقعا جامعه ایران مسئله اخلاقی دارد یا ندارد اما همینکه مردم چنین کتابهایی را میخرند نشان میدهد یک جایی یک مسئلهای وجود دارد.
▫️مردم ایران معتقدند که ما از نظر وضعیت اخلاقی وضعیت خوبی نداریم. کتابهای خلقیات هم همین را میگویند.
🔻گفتوگوی کامل با محمدرضا جوادی یگانه در یوتیوب
🔗 یوتیوب | آپارات | اینستاگرام | توییتر
@JomhouriStreet03
محمدرضا جوادی یگانه در گفتوگو با خیابان جمهوری:
▫️ما از زمانی که درگیر غرب شدیم (میگویند از زمان جنگهای ایران و روس که عباسمیرزا متوجه عقب ماندگی ایران شد) دنبال راههایی برای گذر از این عقب ماندگی بودیم. مدرنیزاسیون دنبال شد، مدرنیته دنبال شد، تیپهایی مثل سیدجمال و بعدا مشروطه، غرب و استعمار دلیل عقب ماندگی اعلام شد و… همه اینها با هم بودند.
▫️به تدریج تا دوره پهلوی دوم یک رگههایی آمد که علت عقب ماندگی ما خودمان هستیم و رفتارهایمان. تا سال ۴۳ که مرحوم جمالزاده کتاب «خلقیات ما ایرانیان» را نوشت و دیگر اوجش است که مسئله عقب ماندگی جامعه ایران مسئله اخلاقی اجتماعی تعریف شد.
▫️در دهههای بعد و تا الان میدانید پرفروشترین کتابهای علوم اجتماعی، ژانر خلقیات است. ما کاری نداریم که واقعا جامعه ایران مسئله اخلاقی دارد یا ندارد اما همینکه مردم چنین کتابهایی را میخرند نشان میدهد یک جایی یک مسئلهای وجود دارد.
▫️مردم ایران معتقدند که ما از نظر وضعیت اخلاقی وضعیت خوبی نداریم. کتابهای خلقیات هم همین را میگویند.
🔻گفتوگوی کامل با محمدرضا جوادی یگانه در یوتیوب
🔗 یوتیوب | آپارات | اینستاگرام | توییتر
@JomhouriStreet03
13.04.202520:59
جدال بیسرانجام و بیبرنده بهتاش و نقی معمولی در قسمت اخیر پایتخت، یادآور «دویدن و نرسیدن» بود: ادراک چند نسل جامعه ایرانی از سرنوشت خود، در تراژدی تلاش همهجانبه اما بیفرجام. همه خود را بازنده حس میکنند، اما هیچیک مقصر نیستند.
Reposted from:
باشگاه ادبیات



24.04.202519:19
باشگاه ادبیات تقدیم میکند
سیاست پرشور
احساسات و جنبشهای اجتماعی
جف گادوین، جیمز ام. جاسپر و فرانسیسکا پلتا
ترجمۀ فاطمه کریمخان
https://www.bashgaheadabiyat.com/product/siyasate-porshur/
سیاست پرشور
احساسات و جنبشهای اجتماعی
جف گادوین، جیمز ام. جاسپر و فرانسیسکا پلتا
ترجمۀ فاطمه کریمخان
https://www.bashgaheadabiyat.com/product/siyasate-porshur/
19.04.202506:05
اکنون خطیر ایران و هشدار از موقعیت ادباری
مصاحبه دکتر محمدعلی اکبری با خبرآنلاین
محمدعلی اکبری، استاد تاریخ دانشگاه شهید بهشتی در گفتگو با خبرآنلاین (۲۰ فروردین ۱۴۰۴، اینجا) در باره «اکنون خطیر ایران» صحبت میکند. به نظر او، مهم ترین بخش از کار مورخان بزرگ، گفتن از « تاریخ اکنون» یا «گفتنِ تاریخی وضعیت اکنون زمانهی خود» بوده است.
در پاسخ به این پرسش که اکنون ایران را در کدام دسته از اکنونیات باید جای داد؛ اکنون روالمند، اکنون بی قرار، اکنون تهی و.... پاسخ میدهد که از منظر «تاریخ اکنون»، اکنون ایران را باید «اکنون خطیر» نامید.
ویژگی نخست اکنون خطیر ایران، تجمیع مخاطرات است یعنی مخاطرات به صورت انباشتی، هم افزا و پیچیده، از قله به سوی دامنه سرازیر می شوند. انواع ناترازی ها در سطوح اقتصادی ، حکمرانی، سرمایه اجتماعی، بین المللی و انسجام اجتماعی، همگی سویه های مختلفی از مخاطرات ایران است، که اکنون همزمان با هم سررسیده شده اند. به بیانی دیگر بدهی های تاریخمند شامل مشکلات و بحران ها، یکجا «سررسید» شده اند. ویژگی دوم آن، لزوم اتخاذ تصمیمات سخت، دشوار، و تاریخ ساز است. در زمانه مخاطرات تجمیع شده با فرارسیدن سررسید آن ها، نمی توان تصمیمات اساسی و مهم را به فردا واگذار کرد. اکنون زمان تصمیمات بسیار سخت است. این تصمیمات سخت نه فقط ناظر به حکومت کنندگان و نظام حکمرانی که متوجه روشنفکران، نخبگان و جامعه ایران نیز هست.
«خطیر بودن به این معنا است که اگر درک نکنیم که با چه امکانات و محدودیت هایی برای مواجهه با این امر خطیر روبه روهستیم، آن زمان در موقعیتی قرار می گیریم، که قدمای ما به آن موقعیت ادباری می گویند. بیهقی به عنوان حکیم مورخ، در داستانی که در گزارش منازعه پدریان و پسریان و جانشینی محمود است، با اشاره به شکست محمد به عنوان یکی از دو طرف این منازعه، می گوید محمد خیلی تدارک و تلاش کرد تا اوضاع را با حفظ جانشینی به نفع خود تغییر بدهد، اما شکست خورد، زیرا در موقعیت ادباری قرار گرفت.
موقعیت ادباری، یعنی عبور از لحظه طلایی فهم و تصمیم درست. در موقعیت ادباری چه می کنید؟ تدبیر می کنید، اما این تقدیر است که عمل می کند. این تعبیری را که ابوالفضل بیهقی به کار می برد و از یک شعر عربی استفاده می کند و می گوید: چون ادبار آمد، همه تدبیرها خطا شود و زمانه ی «ادبار» ظهور می کند. زمانه ادبار، یعنی دچار شدن به «لعنت و نفرین باد بی نیازی خداوند». این تعبیر، تعبیر بسیار مهم جوینی در تاریخ جهانگشا است. وقتی سپاهیان مغول بخارا را تصرف کردند، سوار بر اسب وارد مسجد جامع بخارا شدند، قرآن ها را زیر پای اسبان ریختند، چنگیز بر منبر پیامبر نشست. سپس یکی از سادات بزرگ شهر امیر امام جلال الدین علی بن الحسن الرَندی که مقتدای سادات ماوراء النهر بود، از رکن الدین امام زاده که از افاضل علمای عالم بود، یک سوال بسیار مهم پرسید و گفت: مولانا ! چه حالتست؟ این که می بینم به بیداریست یا رب یا به خواب؟ گفت: «خاموش باش! باد بی نیازی خداوند است که می وزد، سامان سخن گفتن نیست».
این سخن امام زاده، بیان لحظه ی تاریخی ظهورموقعیت ادباری است که در آن، هنگام تدبیر نیست و تدبیر به خطا می رود. ما در آستانه چنین زمانه ای قرار گرفته ایم. جامعه ، نخبگان ، نیروهای سیاسی ، دوستداران و نظام حکمرانی ایران، باید بدانند ما در چنین زمانه ای قرار گرفته ایم. زمان سررسیدها، فرا رسیده است. این موقعیتهای ادباری چندین وجه مشترک دارند ولی شاید مهمترین آن است که شرایط زمانه تغییر کرده است ولی نیروهای اصلی در چارچوب زمانه قدیم با جهان مواجه میشوند. یعنی هم ذهنیتشان نسبت به تغییرات تاخر دارد و هم عملشان. این عدم تناسب باعث میشود عملشان شبیه تلاش کسانی باشد که در باتلاق فرو رفتهاند. هر چه بیشتر تلاش میکنند، بیشتر فرو میروند. علت آن هم روشن است چون عملشان معطوف به جهان قدیم است ولی جهان قدیم جای خود را به جهان جدید داده است.»
اکبری چهار مثال در باره موقعیت ادباری در تاریخ معاصر ایران میآورد. اول تصمیم محمدرضا پهلوی پس از ۱۳ سال نخستوزیری هویدا، دوم رویکرد احساسی پس از شکست در جنگ اول ایران و روس، سوم در پناه بردن به آلمان در جنگ جهانی اول، و چهارم در داستان ملی شدن صنعت نفت که منجر به کودتای ۲۸ مرداد شد.
مصاحبه دکتر محمدعلی اکبری با خبرآنلاین
محمدعلی اکبری، استاد تاریخ دانشگاه شهید بهشتی در گفتگو با خبرآنلاین (۲۰ فروردین ۱۴۰۴، اینجا) در باره «اکنون خطیر ایران» صحبت میکند. به نظر او، مهم ترین بخش از کار مورخان بزرگ، گفتن از « تاریخ اکنون» یا «گفتنِ تاریخی وضعیت اکنون زمانهی خود» بوده است.
در پاسخ به این پرسش که اکنون ایران را در کدام دسته از اکنونیات باید جای داد؛ اکنون روالمند، اکنون بی قرار، اکنون تهی و.... پاسخ میدهد که از منظر «تاریخ اکنون»، اکنون ایران را باید «اکنون خطیر» نامید.
ویژگی نخست اکنون خطیر ایران، تجمیع مخاطرات است یعنی مخاطرات به صورت انباشتی، هم افزا و پیچیده، از قله به سوی دامنه سرازیر می شوند. انواع ناترازی ها در سطوح اقتصادی ، حکمرانی، سرمایه اجتماعی، بین المللی و انسجام اجتماعی، همگی سویه های مختلفی از مخاطرات ایران است، که اکنون همزمان با هم سررسیده شده اند. به بیانی دیگر بدهی های تاریخمند شامل مشکلات و بحران ها، یکجا «سررسید» شده اند. ویژگی دوم آن، لزوم اتخاذ تصمیمات سخت، دشوار، و تاریخ ساز است. در زمانه مخاطرات تجمیع شده با فرارسیدن سررسید آن ها، نمی توان تصمیمات اساسی و مهم را به فردا واگذار کرد. اکنون زمان تصمیمات بسیار سخت است. این تصمیمات سخت نه فقط ناظر به حکومت کنندگان و نظام حکمرانی که متوجه روشنفکران، نخبگان و جامعه ایران نیز هست.
«خطیر بودن به این معنا است که اگر درک نکنیم که با چه امکانات و محدودیت هایی برای مواجهه با این امر خطیر روبه روهستیم، آن زمان در موقعیتی قرار می گیریم، که قدمای ما به آن موقعیت ادباری می گویند. بیهقی به عنوان حکیم مورخ، در داستانی که در گزارش منازعه پدریان و پسریان و جانشینی محمود است، با اشاره به شکست محمد به عنوان یکی از دو طرف این منازعه، می گوید محمد خیلی تدارک و تلاش کرد تا اوضاع را با حفظ جانشینی به نفع خود تغییر بدهد، اما شکست خورد، زیرا در موقعیت ادباری قرار گرفت.
موقعیت ادباری، یعنی عبور از لحظه طلایی فهم و تصمیم درست. در موقعیت ادباری چه می کنید؟ تدبیر می کنید، اما این تقدیر است که عمل می کند. این تعبیری را که ابوالفضل بیهقی به کار می برد و از یک شعر عربی استفاده می کند و می گوید: چون ادبار آمد، همه تدبیرها خطا شود و زمانه ی «ادبار» ظهور می کند. زمانه ادبار، یعنی دچار شدن به «لعنت و نفرین باد بی نیازی خداوند». این تعبیر، تعبیر بسیار مهم جوینی در تاریخ جهانگشا است. وقتی سپاهیان مغول بخارا را تصرف کردند، سوار بر اسب وارد مسجد جامع بخارا شدند، قرآن ها را زیر پای اسبان ریختند، چنگیز بر منبر پیامبر نشست. سپس یکی از سادات بزرگ شهر امیر امام جلال الدین علی بن الحسن الرَندی که مقتدای سادات ماوراء النهر بود، از رکن الدین امام زاده که از افاضل علمای عالم بود، یک سوال بسیار مهم پرسید و گفت: مولانا ! چه حالتست؟ این که می بینم به بیداریست یا رب یا به خواب؟ گفت: «خاموش باش! باد بی نیازی خداوند است که می وزد، سامان سخن گفتن نیست».
این سخن امام زاده، بیان لحظه ی تاریخی ظهورموقعیت ادباری است که در آن، هنگام تدبیر نیست و تدبیر به خطا می رود. ما در آستانه چنین زمانه ای قرار گرفته ایم. جامعه ، نخبگان ، نیروهای سیاسی ، دوستداران و نظام حکمرانی ایران، باید بدانند ما در چنین زمانه ای قرار گرفته ایم. زمان سررسیدها، فرا رسیده است. این موقعیتهای ادباری چندین وجه مشترک دارند ولی شاید مهمترین آن است که شرایط زمانه تغییر کرده است ولی نیروهای اصلی در چارچوب زمانه قدیم با جهان مواجه میشوند. یعنی هم ذهنیتشان نسبت به تغییرات تاخر دارد و هم عملشان. این عدم تناسب باعث میشود عملشان شبیه تلاش کسانی باشد که در باتلاق فرو رفتهاند. هر چه بیشتر تلاش میکنند، بیشتر فرو میروند. علت آن هم روشن است چون عملشان معطوف به جهان قدیم است ولی جهان قدیم جای خود را به جهان جدید داده است.»
اکبری چهار مثال در باره موقعیت ادباری در تاریخ معاصر ایران میآورد. اول تصمیم محمدرضا پهلوی پس از ۱۳ سال نخستوزیری هویدا، دوم رویکرد احساسی پس از شکست در جنگ اول ایران و روس، سوم در پناه بردن به آلمان در جنگ جهانی اول، و چهارم در داستان ملی شدن صنعت نفت که منجر به کودتای ۲۸ مرداد شد.
23.04.202515:07
گفتگو در شبکه یک در باره خانواده ایرانی و سریال پایتخت
در برنامه جام جم شبکه یک سیما در روز دوم اردیبهشت، در باره سریال پایتخت صحبت کردیم. من در باره علل افت مخاطب تلویزیون در سالهای اخیر و پدیده بودن و پرمخاطب بودن این سریال در این سالها صحبت کردم.
همچنین در باره «خانواده ایرانی» یا «خانوادههای ایرانی» بحث شد و من ضمن توضیح علل فردی شدن خانواده در جهان و ایران، گفتم که یک صورت غالب خانواده ایرانی وجود ندارد. تکثر و ناهمگونیهای جامعه ایرانی، خانوادههای ایرانی را هم متکثر و متنوع کرده و خانوادهای که سریال نشان داده، یکی از صورتهای پرتکرار خانواده ایرانی است و نمیشود جامعه را به یک شیوه استاندارد درآورد.
توصیهام در انتهای گفتگو این بود که صدا و سیما نقش حمایتی نسبت به شبکه نمایش خانگی داشته باشد و خود را رقیب آنها نپندارد و نیز در برنامههای تلویزیون، افزایش مخاطب را به عنوان نشانه موفقیت خودش تعریف کند. به گمان من، بر خلاف ایدهای که در گفتگو طرح شد، مردم، علاقهای به مطالب سخیف و مبتذل ندارند و ذائقه بصری آنها را میتوان معیار مطلوبیت یک برنامه دانست.
این گفتگو را از تلوبیون در اینجا ببینید.
در برنامه جام جم شبکه یک سیما در روز دوم اردیبهشت، در باره سریال پایتخت صحبت کردیم. من در باره علل افت مخاطب تلویزیون در سالهای اخیر و پدیده بودن و پرمخاطب بودن این سریال در این سالها صحبت کردم.
همچنین در باره «خانواده ایرانی» یا «خانوادههای ایرانی» بحث شد و من ضمن توضیح علل فردی شدن خانواده در جهان و ایران، گفتم که یک صورت غالب خانواده ایرانی وجود ندارد. تکثر و ناهمگونیهای جامعه ایرانی، خانوادههای ایرانی را هم متکثر و متنوع کرده و خانوادهای که سریال نشان داده، یکی از صورتهای پرتکرار خانواده ایرانی است و نمیشود جامعه را به یک شیوه استاندارد درآورد.
توصیهام در انتهای گفتگو این بود که صدا و سیما نقش حمایتی نسبت به شبکه نمایش خانگی داشته باشد و خود را رقیب آنها نپندارد و نیز در برنامههای تلویزیون، افزایش مخاطب را به عنوان نشانه موفقیت خودش تعریف کند. به گمان من، بر خلاف ایدهای که در گفتگو طرح شد، مردم، علاقهای به مطالب سخیف و مبتذل ندارند و ذائقه بصری آنها را میتوان معیار مطلوبیت یک برنامه دانست.
این گفتگو را از تلوبیون در اینجا ببینید.
19.04.202510:47
خانواده ایرانی، مهمترین گروه مرجع رفتارها و نگرشها در ایران است، و توانسته همزمان با اتکای به سنت، خود را با تغییرات ناشی از مدرنتیه هم هماهنگ سازد. نگاهی به بخش ارزشها و هنجارهای خانوادگی در موج چهارم ارزشها و نگرشها (۱۴۰۲) و تفاوت آن با موجهای گذشته این پیمایش, و همچنین بخش سرمایه خُرد در پیمایشهای سرمایه اجتماعی موید این تغییرات است.
اما خانواده ایرانی در حال فرسایش است، زیرا به اجبار بار زیادی را بر عهده گرفته است و مجبور است رفع کاستیهای دولت در آموزش کارآمد نوجوانان، درآمد حداقلی برای زندگی جوانان، و کمک برای تامین مسکن زوجهای جوان را خود برعهده بگیرد.
نظام سیاسی بهتر است بجای مداخلات و سیاستگذاریهای غیرضروری و گاه زیانآور در حوزه خانواده، وظایف ضروری خود را انجام دهد. و اجازه بدهد که خانواده ایرانی به عنوان موفقترین نهاد اجتماعی در ایران، مدیریت تغییرات در حوزه خانواده و جامعهپذیری را خود بر عهده بگیرد.
اما خانواده ایرانی در حال فرسایش است، زیرا به اجبار بار زیادی را بر عهده گرفته است و مجبور است رفع کاستیهای دولت در آموزش کارآمد نوجوانان، درآمد حداقلی برای زندگی جوانان، و کمک برای تامین مسکن زوجهای جوان را خود برعهده بگیرد.
نظام سیاسی بهتر است بجای مداخلات و سیاستگذاریهای غیرضروری و گاه زیانآور در حوزه خانواده، وظایف ضروری خود را انجام دهد. و اجازه بدهد که خانواده ایرانی به عنوان موفقترین نهاد اجتماعی در ایران، مدیریت تغییرات در حوزه خانواده و جامعهپذیری را خود بر عهده بگیرد.
History of channel changes
Log in to unlock more functionality.