علم چیست؟
این عنوان غلطانداز است، چون بنده فیلسوف علم نیستم و علوم دقیقه نیز نخواندهام که بدانم علم چیست، ولی چون مستخدم دانشگاهم میدانم که لااقل در دانشکدههای علوم انسانی بنا بر آییننامههای دانشگاه چه چیزی علم به حساب میآید. این را از آن جا میگویم که در بعضی جلسات شورای دانشکده ناگزیر باید به بعضی کتابها و مقالات امتیازی داده شود و چون تقریباً هرچه عقل آن شوری، که بنا بر تعریف عقل جمعی است، میگوید خلاف آییننامه است، یا باید به عقل افراد شوری شک کرد یا به عقل مدونان آییننامهها. مثالی میزنم و عرض میکنم که مانند این در عمر من در جلسات شوری مکرر در مکرر اتفاق افتاده و از این جهت غلط نیست اگر بگویم مشت نمونهٔ خروار است و هر بار موجب اعتراض من و بعضی دیگر بوده و تقریباً هیچ گاه به جایی نرسیده و من چندین بار در جلسات در مقام استیصال در برابر آییننامهٔ دانشگاه این بیت را خواندهام:
در کف شیر نر خونخوارهای
غیر تسلیم و رضا کو چارهای
اما یکی از مثالها: کتاب کلام و جامعه از یوزف فان اس کتابی است در چند مجلد و بعضی مجلدات آن در فارسی بیش از هزار صفحه دارد. من چون خدا توی سرم زده، چیزهایی در دوران تحصیلم یاد گرفتهام و میتوانم به چند زبان مطالبی را که در آنها کوره سوادی دارم به زحمت دیکسیونر و قاموس لغت بخوانم و خود نیز چیزهایی از زبان آلمانی ترجمه کردهام. مقداری از نوشتههای ارجمند حیرتزای جناب فان اس را نیز گاهی به زبان آلمانی خواندهام. بعلاوه سالها شغلم مقابله و ویرایش کتابهای ترجمهشده بوده. بنابراین، میدانم که ترجمه و مقابله و ویرایشِ ولو یک صفحه از کتاب جناب فان اس، با آن همه مراجع عربی که مترجم و ویراستار را مجبور به رجوع مکرر به آنها میکند، فکرسوز و عمرکاه است. خلاصه کنم. یکی از مجلدات این کتاب در حدود هزار صفحه به جلسه آمده و چون ویرایش ترجمه مطابق آییننامه ممکن است حداکثر دو امتیاز ("تا دو امتیاز") بگیرد و نام دانشگاه هم در صفحهٔ شناسنامه مرقوم نشده، با امتیاز صفر کلهگنده بحث ختم شده.
در همان جلسه یا جلسهٔ پیشترش کتابی آمده که چاپ دانشگاه تهران است و با معیارهای علمی امتیازش صفر است، بلکه مؤلف را به جرم نوشتن آن و هیأت نظارت بر انتشارات دانشگاه را به جرم معاونت در آن جرم باید زندانی کرد. ولی آییننامه آن را واجد "تا چهل امتیاز" میداند. شوری میتواند آن چهل امتیاز را ندهد، ولی به دشمنی و غرضورزی منسوب میشود و آن نویسنده هم نمیدانم چرا میتواند بعد از اعتراض رأی شوری را گاهی باطل کند. بنابراین، شوری اگر به چنین کتابی نمرهٔ صفر یا کمتر از بیست بدهد، در واقع خود را کنف کرده. این جاست که من در طی سالها متقاعد شدهام دانشگاه عقب علم نیست، عقب عالم نیز نیست، چون ظاهراً برایش مهم نیست که فلان استادش عمرش را صرف کتابی مانند کتاب جناب فان اس کرده؛ عقب کسی است که کتابی بسازد و نام دانشگاه را در پیشانیش مهر کند، ولو آنکه آن کتاب وهن دانش و وهن دانشگاه باشد. صاحبان بعضی از این کتابها گاه حتی پس از آنکه مسلم شده که کتابشان انتحال است از امتیاز کتابهای خود و منافع آن، که ارتقا به مراتب استادی و دانشیاری است، محروم نشدهاند. قصهٔ این کتابها دراز است. قصهٔ مقالات نیز یکی داستان است پر آب چشم. اگر کسی طالب بود که بشنود و کاری از دستش برمیآمد که مانع از این همه ترویج جهل و ظلم به عالم شود، بنده را بخواند تا شرحی برایش بگویم.