خیالات و خاطرات از جنس ِ همن
انقد ِ توی حسرت ِ رویاها و خیالات الانت غرق میشی یادت می‌ره اونارو زندگی کردی و الان خاطراتتن ، یا اونقدر توی گذشتت غرق میشی که چیزی که خودت میخواستی بشه تبدیل میشه به خاطراتت . . .
فقط نمیدونم تو خاطره منی که الان شده خیالاتم ، یا خیالات منی که فقط خاطرات از مونده ؟!
مودبرد/ موزیک وایب تقدیم میکنم
افتخار دادید اسمتون رو برام بفرستید؛ طرحشو به صورت بارکدی براتون درست کنم.
من دوست داشتنت را انتخاب کردم. در تاریکی شب، در خنکای صبح، در تنهایی پاییز، در غروب سرد زمستان، در عطش بی‌طاقت ظهر تابستان، من دوست داشتنت را انتخاب کردم. در میانه‌ی راه‌های پُرپیچ و خم و تاریک، در مسیرهای ناخوانده، در اندوه‌های طولانی، در شادی‌های کوچکم، من، دوست داشتنت را انتخاب کردم فارغ از آنکه عشقت، نورِ دیدگان منطقم را خاموش و قلب دردمندم را به سوی قعر چاهی عمیق تبعید کرد.
