Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Труха⚡️Україна
Труха⚡️Україна
Николаевский Ванёк
Николаевский Ванёк
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Труха⚡️Україна
Труха⚡️Україна
Николаевский Ванёк
Николаевский Ванёк
عصر روشنگری 🎬 avatar

عصر روشنگری 🎬

ویدئو و مطلب در زمینه های علمی،فلسفی،نقدِ ادیان.
▪︎لینک گروه : @UtopiaDialogue
Рэйтынг TGlist
0
0
ТыпПублічны
Вертыфікацыя
Не вертыфікаваны
Надзейнасць
Не надзейны
Размяшчэнне
МоваІншая
Дата стварэння каналаЛист 27, 2023
Дадана ў TGlist
Груд 25, 2024
Прыкрепленая група

Рэкорды

11.04.202523:59
4.2KПадпісчыкаў
07.03.202516:28
300Індэкс цытавання
21.03.202503:16
482Ахоп 1 паста
11.03.202511:48
400Ахоп рэкламнага паста
13.03.202523:09
13.83%ER
21.03.202511:29
12.30%ERR

Развіццё

Падпісчыкаў
Індэкс цытавання
Ахоп 1 паста
Ахоп рэкламнага паста
ER
ERR
ГРУД '24СІЧ '25ЛЮТ '25БЕР '25КВІТ '25

Папулярныя публікацыі عصر روشنگری 🎬

آن جذبه ای که مرد را از دیدن زنی زیبا سرشار می سازد و سبب میشود تصور کند که وصلت با آن زن بزرگترین خشنودی خواهد بود، خیلی ساده "احساس نوع" است. بقای نوع بشر مؤکول به این شوق آشکار به زیبایی است و به همین دلیل زیبایی چنین قدرتی دارد... بنابراین آنچه که فعلاً مرد را به گزینش زنی زیبا وامی دارد در حقیقت همان غریزه است که بهترین گزینه برای نوع را هدف میگیرد، هرچند که مرد تصور کند که با این کار تنها در پی افزودن بر خشنودی خویشتن است. حقیقت این است که در اینجا به نکته ای آموزنده از اسرار طبیعت بر می خوریم که میگوید تمامی غرایز همچون این مورد به خصوص تقریباً همواره در پی سعادت نوع هستند.

جهان و تاملات فیلسوف | آرتور شوپنهاور ص۲۹
••••••☆☆☆••••••
ویژگی های ظاهری نظیر لبهای کامل، پوست نرم پوستی صاف و بی عیب، چشمانِ
درخشان، موهای براق، ماهیچه های مناسب و توزیع مناسب چربی بدن؛ و ویژگیهای رفتاری نظیر قدم زدن به شکلی چابک و سرزنده، حرکاتِ جاندار چهره، و سطح انرژی بالا ،در واقع فرض بر این است که این ویژگی های قابل مشاهده از جوانی و تن درستی یک زن، و بنابراین زایایی و ارزش تولید مثلی او برخی مولفه های کلیدی در استانداردهای نر برای ارزیابی زیبایی زنانه به شمار می روند.

روانشناسیِ تکاملی | دیوید باس ج۲ص۱۳۰

💎 @asre_roshangary
06.04.202510:05
▪︎تفاوت بین متفکر و ایدئولوگ

📹دکتر محمدباقر باقری

✨️ @asre_roshangary
05.04.202520:22
💡سواد علمی

هر چقدر کمتر راجع به علم بدونی، بیشتر مستعد این هستی که اتفاقات رو به سرنوشت یا دخالت خدا یا سحر و جادو یا یه چیز اسرارآمیز ربط
بدی
📹 نیل دگراس تایسون
تنیدگی

مرتبط:
https://t.me/asre_roshangary/1267

🔘 @asre_roshangary
09.04.202507:26
▪︎تفاوت بین متفکر و ایدئولوگ (قسمت دوم)

📹دکتر محمدباقر باقری

🏄 @asre_roshangary
05.04.202510:14
مرد متمایل به تغییر است در حالی که عشقِ زن پس از انتخاب به طور مداوم افزایش می یابد. دلیلش این است که طبیعت به دنبال "بقای نوع" است و نتیجتاً به دنبال گسترش هر چه بیشتر آن به همین دلیل است که مرد به سایر زنان متمایل است و حال آنکه زن همواره به یک مرد بسنده میکند؛ زیرا طبیعت ناخودآگاه زن را به مراقبت از حامی و محافظ نسل بعد وا می دارد. به همین دلیل پایبندی در ازدواج برای مرد چیزی مصنوعی است و برای زن چیزی طبیعی. بنابراین بی وفایی زن با توجه به نتایج بیرونی آن، و با
توجه به تصنع درونی اش بسیار نابخشودنی تر از بی وفایی مرد است.

جهان و تاملات فیلسوف | آرتور شوپنهاور ص۳۱
••••••☆☆☆••••••

به همین ترتیب انتظار میرود ماده بیش از نر برای بچه ها سرمایه گذاری کند، نه فقط در بدو امر بلکه در سراسر دوران رشد به این ترتیب، برای مثال در پستانداران این ماده است که جنین را در بدن خود میپرورد، شیر درست میکند که بچه بعد از به دنیا آمدن بخورد و زحمت بزرگ کردن او را به گردن میگیرد. ماده مورد بهره برداری واقع میشود و از نظر تکاملی بنیان این سوء استفاده بر این واقعیت بنا شده که تخمک از اسپرم درشت تر است. البته در گونه های زیادی پدر سخت کار میکند و با مهربانی و بردباری از بچه مراقبت می کند با این حال باید این انتظار را داشت که به طور معمول فشاری روی نرهاست که برای هر بچه کمی کمتر مایه بگذارند و سعی کنند از ماده های دیگر بچه های دیگری داشته باشند منظورم این است که ژنی در خزانه ی ژنی موفق به حساب می آید که در او این تمایل باشد که بگوید «بدن، اگر نر هستی کمی زودتر از اینکه آلل رقیب من مجبورت کند جفت خود را رها کن و دنبال ماده دیگری برو.»دامنه ی این فشار تکاملی در گونه های مختلف بسیار متفاوت است.

ژن خودخواه | ریچارد داوکینز ص ۲۱۹

💎@asre_roshangary
09.04.202510:18
بررسي علمی بدن انسان و بیماری های آن ناچار بود ( و هنوز هم تا حدودی هست) تا با کوهی از خرافات درگیر شود. این خرافات یادگار دوران پیش از مسیحیت بود و تا چندی پیش هم از سوی مراجع روحانی با تمامی قدرت از آنها پشتیبانی میشد بیماریها گاهی به عنوان بلای آسمانی که به منظور تنبیه گناهان انسان نازل شده در نظر گرفته می شد. اما بیشتر آنها را به جن ها نسبت می دادند ""راه درمان این بیماری ها مراجعه به مقدسان مذهبی یا آثار و بقایای مقدس آنان بود"" برای درمان بیماری خواندن دعا یا به زیارت رفتن سفارش میشد و اگر ریشه بیماری جن ها بود به روش جن گیری می پرداختند یا به نوعی معالجه دست می زدند که از نظر جن ها و گاهی خود بیمار بسیار انزجار آور جلوه کند.
پشتوانه چنین درمانهایی متن کتاب انجیل بود؛ بقیه فرضیه های درمانی را پدران کلیسا به وجود آورده بودند یا به طور طبیعی از نظرهای آنان ریشه گرفته بود سنت آگوستین (St. Augustine) رهبر مذهبی در ایتالیا در قرن های چهارم و پنجم میلادی معتقد بود تمامی بیماری های مسیحیان به "جن ها" مربوط می شود؛ جنها سبب شکنجه کودکانی که تازه غسل تعمید گرفته اند می شوند، بله حتا از نوزادانی که تازه به دنیا آمده اند نیز نمیگذرند. باید به این نکته توجه داشت که در کتابهای پدران کلیسا اجنه به موجودات آسمانی کافری گفته میشد که گمان می رفت گسترش مسیحیت موجبات خشم آنان را فراهم می آورد.

📖نبرد دین با علم | برتراند راسل ص ۵۷

👻 @asre_roshangary
07.04.202514:10
نظریه های زیست شناختی و کجروی در کتاب جامعه شناسی.

▪︎استدلال از زیست شناسی

برخی از نخستین کوششها برای تبیین جرم و شکلهای دیگرِ کجروی اساساً خصلتی زیست شناختی داشتند. یکی از نخستین انسان شناسان فرانسوی بروکا، مدعی کشف ویژگیهایی در جمجمه و مغز جنایتکاران گردید که آنها را از افراد پیر و قانون متمایز میساخت جرم شناس ایتالیایی سزار لومبروزو، که در سالهای دهه ۱۸۷۰ کار میکرد، ادعا می نمود که بعضی افراد با تمایلات جنایتکارانه متولد می شوند، که بازگشت به اصل یا به نوعی انسان ابتدایی تر است (Lombroso1911). او معتقد بود انواع جنایتکار را میتوان از روی شکل جمجمه تشخیص داد. اگر چه لومبروزو قبول داشت که یادگیری اجتماعی می تواند بر تکامل رفتار جنایتکارانه تأثیر بگذارد اما اکثر جنایتکاران را از نظر زیست شناختی فاسد و ناقص میدانست. این عقاید کاملاً بی اعتبار شدند اما این فرض که تبهکاری از ساختمان زیستی تأثیر می پذیرد مکرراً در لفافه های گوناگون بیان گردیده است (1987 .Eysenck, 1977; Mednick et al). زمانی متداولترین روش برای نشان دادن تأثیر احتمالی وراثت بر تمایلات تبهکارانه مطالعۀ شجرۀ خانوادگی بود. ریچارد داگدیل خانواده دوکها را در آمریکا مورد مطالعه قرار داد که در میان ۱۲۰۰ عضوش ۱۴۰ جنایتکار داشت (1877 Dugdale). او دوکها را با نسل جاناتان ادواردز، کشیش مشهوری در آمریکای مستعمراتی مورد مقایسه قرار داد. در خانواده ادواردز هیچ جنایتکاری وجود نداشت اما بیش از یک رئیس جمهور، و قضات عالی رتبه، نویسندگان و رهبران مذهبی در میان اعضای آن بودند. مقایسه با دوکها به این منظور بود که تفاوت در تمایلات ارثی نسبت به تبهکاری را نشان بدهد (1916 ,Estabrook). اما این تحقیق در اثبات مدعای خود به هیچ وجه اقناع کننده نبود زیرا اجداد جاناتان ادواردز شامل افرادی بودند که به دلیل جنایت محکوم گردیده بودند اگر تبهکاری واقعاً یک ویژگی ارثی بود، پس برخی از فرزندانش نیز میبایست جنایتکار میبودند. مطالعه تاریخچه های خانوادگی عملاً هیچ چیزی دربارۀ تأثیر وراثت نشان نمیدهند ""زیرا جدا کردن تأثیرات وراثتی و محیطی از همدیگر غیر ممکن است."" شرایطی که تحت آن بچه ها در خانوادۀ ادواردز پرورش یافته بودند با شرایط پرورش دوکها که در میان دزدان بزرگ شدند فرق آشکار داشت. ""هیچ کس نمی تواند بر اساس این گونه مدارک و شواهد بگوید که تأثیرات علی در کجا قرار میگیرند."" اندیشه ارتباط میان ساختمان زیستی و تبهکاری در مطالعات ویلیام شلدن در سالهای ۱۹۴۰ احیاء گردید. شلدن سه نوع اصلی ساختمان بدنی انسان را متمایز کرد و مدعی گردید که یکی از آنها مستقیماً با بزهکاری ارتباط دارد به گفتۀ او انواع دارای ماهیچه های قوی و فعال (مزومورفها ۴) بیش از افراد دارای ساختمان بدنی لاغر (اکتومورفها ) یا افراد فربه تر (اندومورفها ) احتمال دارد که بزهکار شوند. مطالعات بعدی که توسط محققان دیگر انجام شد مدعی یافته های نسبتاً مشابهی گردیدند Sheldon 1956 ,et al., 1949) (Glueck & Glueck ،اما در حالی که نظراتی از این گونه هنوز طرفدارانی دارد، این تحقیقات وسیعاً مورد انتقاد قرار گرفته اند حتی اگر رابطه ای کلی میان نوع ساختمان بدنی و بزهکاری وجود می داشت این امر هیچ چیزی را دربارۀ تأثیر وراثت نشان نمی داد افراد نوع دارای ساختمان بدنی ماهیچه ای که شلدن آنها را با بزهکاری مربوط میداند ممکن است از آن روی به سوی فعالیتهای تبهکارانه کشانده شوند که این فعالیتها فرصتهایی برای نمایش ورزشکاری فراهم میکنند. افزون بر این، تقریباً کلیه مطالعاتی که در این زمینه انجام گرفت محدود به بزهکاران مؤسسات اصلاح و تربیت نوجوانان می شد. اگر ارتباطی میان بزهکاری و ساختمان بدنی وجود داشته باشد ممکن است از این جهت باشد که بزهکارانی که قوی تر و ورزشکار به نظر میرسند بیشتر در معرض زندانی شدن قرار دارند تا بزهکارانی که لاغر و شکننده به نظر می آیند.
07.04.202514:10
اخیراً، بعضی از محققان کوشش کرده اند تمایلات تبهکارانه را با گروه خاصی از کروموزمها در توارث ژنتیکی مربوط سازند ادعا شده است که تبهکاران به ویژه آنها که مرتکب جرایم خشن گردیده اند، شامل تعداد نسبتاً زیادی از افرادی بوده اند که یک کروموزوم Y اضافی داشتند. برخی مطالعات در زندانهایی که دارای حداکثر شرایط امنیتی بوده اند نشان داد که یک نفر از هر صد نفر زندانیان مرد دارای نابهنجاری بودند در مقایسه با یک نفر در هر هزار نفر در کل جمعیت. اما تحقیقات بعدی در این موارد نتایج غیر قطعی و متناقضی را نشان داد. بررسی کنندگان به زودی دریافتند که این یافته های ناهمساز ناشی از اندازه کوچک نمونه های مورد پژوهش بودند تحقیق روی نمونه های بزرگ جمعیت نشان داد که احتمال ارتباط مردان XYY در تبهکاریهای خشن بیشتر از مردان XY نیست.(Mednick et al., 1982)
احتمال دارد که برخی عوامل زیستی تأثیری جزئی بر بعضی انواع جرم داشته باشند. برای مثال، بعضی افراد ممکن است ساختمان ژنتیکی ای داشته باشند که آنها را در جهت تحریک پذیری و پرخاشگری متمایل سازد. این امر میتواند در بعضی از زمینه ها و در جرایم حمله به دیگران منعکس شود. با وجود این هیچ گونه مدارک قطعی مبنی بر این که ویژگیهای شخصیت به این طریق به ارث می رسد وجود ندارد، و اگر هم چنین بود ارتباط آنها با تبهکاری حداکثر ارتباطی ناچیز بود.

📓جامعه شناسی | آنتونی گیدنز ص۱۵۵

⬜️ @asre_roshangary
05.04.202509:08
نه تنها مورخان نوقلم، بلکه خوانندگان غیرمتخصص نیز در زمان خواندن و بهره بردن از اثری خاص، باید متوجه گرایش‌های فکری، سیاسی و به طور کلی ایدئولوژیک نگارندگان باشند. آنچه بیش از همه در چند دهه‌ی اخیر، تاریخ‌نگاری ایران را تحت تاثیر قرار داده، روش تاریخ‌نگاری مارکسیستی مورخان شوروی است. در این روش تاریخ‌نگاری، مورخ به شکل پیشفرض دوره‌بندی خاصی را برای تاریخ بشر در جغرافیاهای گوناگون متصور می‌شود که این دوره‌بندی، بسته به سطح تکامل جامعه، ممکن بود که در بازه‌های زمانی خاصی رخ دهد. از دید مورخان شوروی، بشر محکوم بود که چند مرحله‌ی اجتماعی خاص را بپیماید.

ماخذ تصویر: اسکاچپول، تدا، ۱۳۸۸، "تخیل تاریخی جامعه‌شناسی"، بینش و روش در جامعه‌شناسی تاریخی، زیر نظر تدا اسکاچپول، ترجمه هاشم آقاجری، تهران: مرکز.

@IranianDDBastan
Увайдзіце, каб разблакаваць больш функцый.