
Реальна Війна

Лёха в Short’ах Long’ует

Україна Сейчас | УС: новини, політика

Мир сегодня с "Юрий Подоляка"

Труха⚡️Україна

Николаевский Ванёк

Лачен пише

Анатолий Шарий

Реальний Київ | Украина

Реальна Війна

Лёха в Short’ах Long’ует

Україна Сейчас | УС: новини, політика

Мир сегодня с "Юрий Подоляка"

Труха⚡️Україна

Николаевский Ванёк

Лачен пише

Анатолий Шарий

Реальний Київ | Украина

Реальна Війна

Лёха в Short’ах Long’ует

Україна Сейчас | УС: новини, політика

یادها
记录
26.04.202523:59
1.7K订阅者07.04.202516:47
200引用指数15.01.202523:59
463每帖平均覆盖率18.01.202523:59
267广告帖子的平均覆盖率28.12.202423:59
5.81%ER08.04.202523:59
5.90%ERR25.04.202516:32
#ناسیونالیزم
در ۱۹ اوت مفاد قرارداد ۱۹۱۹ ایران – انگلیس منتشر شد. در مقدمه آن، استقلال و تمامیت ارضی ایران تضمین شده بود. اما وقتی در مجموع مفاد قرارداد بررسی میشد، مشخص بود که ایران با این قرارداد به صورت تحت الحمایه بریتانیا در می آید و تنها نام آن کشور مستقل است.
وامی به مبلغ دو میلیون لیره استرلینگ با بهره ۷ درصد در اختیار ایران قرار میگرفت و بنا بود صرف برنامه های گسترده عمرانی گردد. مشاوران مالی، اداری و فنی بریتانیا که از دولت ایران حقوق میگرفتند، در اجرای برنامه به دولت ایران یاری میدادند و ارتش ایران با کمک افسران انگلیسی ـ که آنها هم از دولت ایران حقوق دریافت میداشتند - سازماندهی و تربیت میشد.
قرارداد ۱۹۱۹ به ابتکار لرد کرزن وزیر خارجه بریتانیا تهیه شد. او این قرارداد را «مهمترین دستاورد دوران خدمت سیاسی خود میدانست... کرزن اغلب با صمیمیت از استقلال و تمامیت ارضی ایران پشتیبانی میکرد. او مخالف شدید رخنه و نفوذ روسیه به آسیای مرکزی بود. او خود را دوست همیشگی، بیغرض، الهام بخش و مطمئن ایرانیان میدانست و باورش نمیشد که ایرانیان از این نکته ها غافل باشند. کرزن بر آن بود که ما باید نقش یک حامی مصمم و البته لیبرال را در قبال ایران برعهده بگیریم.»
اما مفاد قرارداد بیش از آن افشاگرانه بود که بتواند ایران و جهان را نسبت به مقاصد بریتانیا فریب بدهد. با این وجود انگلیسیها ادعا می کردند که ایران دستخوش آشوب بوده و برای حفظ امنیت داخلی، به حمایت و مراقبت یک قدرت خارجی نیاز داشته است. و چون با وقوع انقلاب در روسیه، نفوذ آن دولت در ایران به حداقل خود رسیده بود، به نفع هر دو کشور ایران و بریتانیا بود که ایران تحت حمایت خیرخواهانه انگلستان در آید و به آغوش شوروی نیفتد.
در ۱۹ اوت مفاد قرارداد ۱۹۱۹ ایران – انگلیس منتشر شد. در مقدمه آن، استقلال و تمامیت ارضی ایران تضمین شده بود. اما وقتی در مجموع مفاد قرارداد بررسی میشد، مشخص بود که ایران با این قرارداد به صورت تحت الحمایه بریتانیا در می آید و تنها نام آن کشور مستقل است.
وامی به مبلغ دو میلیون لیره استرلینگ با بهره ۷ درصد در اختیار ایران قرار میگرفت و بنا بود صرف برنامه های گسترده عمرانی گردد. مشاوران مالی، اداری و فنی بریتانیا که از دولت ایران حقوق میگرفتند، در اجرای برنامه به دولت ایران یاری میدادند و ارتش ایران با کمک افسران انگلیسی ـ که آنها هم از دولت ایران حقوق دریافت میداشتند - سازماندهی و تربیت میشد.
قرارداد ۱۹۱۹ به ابتکار لرد کرزن وزیر خارجه بریتانیا تهیه شد. او این قرارداد را «مهمترین دستاورد دوران خدمت سیاسی خود میدانست... کرزن اغلب با صمیمیت از استقلال و تمامیت ارضی ایران پشتیبانی میکرد. او مخالف شدید رخنه و نفوذ روسیه به آسیای مرکزی بود. او خود را دوست همیشگی، بیغرض، الهام بخش و مطمئن ایرانیان میدانست و باورش نمیشد که ایرانیان از این نکته ها غافل باشند. کرزن بر آن بود که ما باید نقش یک حامی مصمم و البته لیبرال را در قبال ایران برعهده بگیریم.»
اما مفاد قرارداد بیش از آن افشاگرانه بود که بتواند ایران و جهان را نسبت به مقاصد بریتانیا فریب بدهد. با این وجود انگلیسیها ادعا می کردند که ایران دستخوش آشوب بوده و برای حفظ امنیت داخلی، به حمایت و مراقبت یک قدرت خارجی نیاز داشته است. و چون با وقوع انقلاب در روسیه، نفوذ آن دولت در ایران به حداقل خود رسیده بود، به نفع هر دو کشور ایران و بریتانیا بود که ایران تحت حمایت خیرخواهانه انگلستان در آید و به آغوش شوروی نیفتد.
07.04.202520:28
#خرافات_حکومتی
دو هفته بعد از سخنرانی احمدی نژاد در مجمع عمومی سازمان ملل، در سخنرانی دیگری گفت که ضروری است دولت اسلامی از امورات مذهبی مراقبت کند و قول داد که دولت بودجه یی را برای نوسازی و گسترش حدود ٦٠ هزار مسجد در کشور اختصاص دهد.
در ادامه گفت: "دولت اسلامی که امروز لباس جمهوری اسلامی به تن کرده، وظیفه ی دیگری جز مهیا ساختن ظهور امام دوازدهم ندارد."
حدود دو ماه بعد صفار هرندی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی به عموم مردم ایران یادآور شد که گفتمان غالب دولت، گفتمان مهدویت است. به گفته صفار هرندی این گفتمان مهدوی، مهمترین پیامی است که ایران میتواند برای جامعه ی جهانی بفرستد.
دو هفته بعد از سخنرانی احمدی نژاد در مجمع عمومی سازمان ملل، در سخنرانی دیگری گفت که ضروری است دولت اسلامی از امورات مذهبی مراقبت کند و قول داد که دولت بودجه یی را برای نوسازی و گسترش حدود ٦٠ هزار مسجد در کشور اختصاص دهد.
در ادامه گفت: "دولت اسلامی که امروز لباس جمهوری اسلامی به تن کرده، وظیفه ی دیگری جز مهیا ساختن ظهور امام دوازدهم ندارد."
حدود دو ماه بعد صفار هرندی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی به عموم مردم ایران یادآور شد که گفتمان غالب دولت، گفتمان مهدویت است. به گفته صفار هرندی این گفتمان مهدوی، مهمترین پیامی است که ایران میتواند برای جامعه ی جهانی بفرستد.
06.04.202516:32
#ناسیونالیزم
مسأله ایران نوشته ا. چ . ج. ویگام، ۱۹۰۳:
در چین و کره، نظام های فاسد حکومتی را محکوم میکنیم، ولی بسیاری از خصیصه های مردم این دو کشور را قابل تحسین میدانیم.
در ایران (تا حدی به خاطر وجود ایلاتِ خارج از حیطه قانون و گستاخی و جسارت بی اندازه آنـهـا) بـا مـردمی روبه رو هستیم که به اندازه حکومتشان فاسدند و چیزی از این بدتر نیست.
مسأله ایران نوشته ا. چ . ج. ویگام، ۱۹۰۳:
در چین و کره، نظام های فاسد حکومتی را محکوم میکنیم، ولی بسیاری از خصیصه های مردم این دو کشور را قابل تحسین میدانیم.
در ایران (تا حدی به خاطر وجود ایلاتِ خارج از حیطه قانون و گستاخی و جسارت بی اندازه آنـهـا) بـا مـردمی روبه رو هستیم که به اندازه حکومتشان فاسدند و چیزی از این بدتر نیست.
16.04.202512:32
#تمدن_اسلامی
شکیب ارسلان:
شکیب ارسلان:
سخن گفتن از این که مسیحیت عامل انحطاط اروپا در قرون وسطا بوده، امری بیهوده است. چنان که ادیان خرافی در ژاپن مانع پیشرفت این کشور نشد. بنابر این نه آیین مسیح سبب انحطاط دیروز اروپا و نه ترقی امروز آن است و نه بت پرستی سبب عقب ماندگی دیروز و تکامل امروز ژاپن است. سبب پیروزی یا شکست ملتها عوامل مختلفی است که با مذهب هیچ گونه ارتباطی ندارد. هرگز دین را نباید در این نبرد وارد کرد و آن را معیار ترقی و یا انحطاط جمعیتی تلقی کرد.
لکن نمیتوان از این سخن صرف نظر کرد که دین اسلام، سوای سایر ادیان است. زیرا به طور مسلم اسلام سبب پیشرفت سریع عرب شد.
10.04.202516:32
#ناسیونالیزم
در ۱۲۸۵ و در اوج انقلاب مشروطیت، اعتقاد به مداخلهٔ خارجی امری آن چنان پذیرفته شده بود که مردم آنرا یک واقعیت نامیمون زندگی سیاسی میدانستند که باید با آن زندگی کرد و حداکثر بهره برداری را از آن نمود.
وقتی مشروطه خواهان از انگلستان یاری میخواستند، این کمک خواهی را به هیچ عنوان مداخله در امور ایران تلقی نمی کردند.
در ۱۲۸۵ و در اوج انقلاب مشروطیت، اعتقاد به مداخلهٔ خارجی امری آن چنان پذیرفته شده بود که مردم آنرا یک واقعیت نامیمون زندگی سیاسی میدانستند که باید با آن زندگی کرد و حداکثر بهره برداری را از آن نمود.
وقتی مشروطه خواهان از انگلستان یاری میخواستند، این کمک خواهی را به هیچ عنوان مداخله در امور ایران تلقی نمی کردند.
26.04.202512:32
#سنت_گرایی
مخالفت گنون نه با غرب، که با جهان مدرن است. و چشم امیدش نه به پیروزی شرق که به بازگرداندن تمدن سنتی و شایسته به غرب است. گنون در کتاب شرق و غرب بر این قول است که غرب در معرض خطری بزرگ است. و دلیلش نه هراس های واهی نظیر بلشویسم و مهلکه زرد (نظامی گری چینی و ژاپنی) است، بلکه آن است که غرب بر شالوده ای جز برتری صنعتی تکیه ندارد. در نبود هرگونه شالوده واقعی - که یعنی شالوده معنوی - تمدن غربی در معرض خطر قريب الوقوع فروغلتیدن فاجعه آمیز در بربریت است. و پس از آن به واسطه ذوب شدن در تمدنهایی که شالوده قرص و محکم تری دارند، منقرض و مضمحل خواهد شد.
از نظر او برای نجات به «نخبگانی خرد پیشه» نیاز است. خرد پیشه در معنای گنونی یعنی معنوی و مابعد الطبیعی. گروهی که از طریق جذب آموزه های شرقی، تعالیم سنتی را جذب کنند. این گروه با این کار میتواند غرب را به سوی احیای تمدن سنتی ره نماید.
این نخبگان شاید فرصت نیابند دست به فعالیتهایی بزنند که بتواند در کلیت ذهنیت غربی تغییری ژرف ایجاد کند. اما دست کم میتوانند «کشتی نوح» نمادینی باشند. کشتی نوحی که شناور بر سیلاب، ملجأ و مأوای فعالیتهایی است که شاید خودگردانی را از غرب بگیرد، اما در عوض قادرش میسازد که شالوده های تحولی نو را اخذ کند. منتها این بار تحولی پابرجا و طبیعی.
مخالفت گنون نه با غرب، که با جهان مدرن است. و چشم امیدش نه به پیروزی شرق که به بازگرداندن تمدن سنتی و شایسته به غرب است. گنون در کتاب شرق و غرب بر این قول است که غرب در معرض خطری بزرگ است. و دلیلش نه هراس های واهی نظیر بلشویسم و مهلکه زرد (نظامی گری چینی و ژاپنی) است، بلکه آن است که غرب بر شالوده ای جز برتری صنعتی تکیه ندارد. در نبود هرگونه شالوده واقعی - که یعنی شالوده معنوی - تمدن غربی در معرض خطر قريب الوقوع فروغلتیدن فاجعه آمیز در بربریت است. و پس از آن به واسطه ذوب شدن در تمدنهایی که شالوده قرص و محکم تری دارند، منقرض و مضمحل خواهد شد.
از نظر او برای نجات به «نخبگانی خرد پیشه» نیاز است. خرد پیشه در معنای گنونی یعنی معنوی و مابعد الطبیعی. گروهی که از طریق جذب آموزه های شرقی، تعالیم سنتی را جذب کنند. این گروه با این کار میتواند غرب را به سوی احیای تمدن سنتی ره نماید.
این نخبگان شاید فرصت نیابند دست به فعالیتهایی بزنند که بتواند در کلیت ذهنیت غربی تغییری ژرف ایجاد کند. اما دست کم میتوانند «کشتی نوح» نمادینی باشند. کشتی نوحی که شناور بر سیلاب، ملجأ و مأوای فعالیتهایی است که شاید خودگردانی را از غرب بگیرد، اما در عوض قادرش میسازد که شالوده های تحولی نو را اخذ کند. منتها این بار تحولی پابرجا و طبیعی.
频道变更历史
登录以解锁更多功能。