Notcoin Community
Notcoin Community
Proxy MTProto
Proxy MTProto
Binance Announcements
Binance Announcements
Notcoin Community
Notcoin Community
Proxy MTProto
Proxy MTProto
Binance Announcements
Binance Announcements
𓂃៹𝐁𝗅𝖺𝖼𝗄 𝐦𝗈𝗈𝗇࣪. avatar

𓂃៹𝐁𝗅𝖺𝖼𝗄 𝐦𝗈𝗈𝗇࣪.

TGlist 评分
0
0
类型公开
验证
未验证
可信度
不可靠
位置
语言其他
频道创建日期Sep 26, 2024
添加到 TGlist 的日期
Nov 29, 2024

"𓂃៹𝐁𝗅𝖺𝖼𝗄 𝐦𝗈𝗈𝗇࣪." 群组最新帖子

خدایی حال میده&&
اگه بن کردن ممبرا وقتی لف میدن شغل بود
من : 💸£💸£💸
«𝖳𝗁𝖾 𝖻𝖾𝗌𝗍 𝖳𝖾𝗅𝖾𝗀𝗋𝖺𝗆 𝖼𝗁𝖺𝗇𝗇𝖾𝗅𝗌 𝖺𝗋𝖾 𝗁𝖾𝗋𝖾!»

«
𝖣𝖺𝗋𝗄 𝖺𝗇𝖽 𝖢𝗅𝖺𝗌𝗌𝗂𝖼 𝖢𝗁𝖺𝗇𝗇𝖾𝗅𝗌»
«
𝖳𝖺𝖾𝗄𝗈𝗈𝗄 𝖺𝗇𝖽 𝖪𝗈𝗈𝗄𝗏 𝖼𝗁𝖺𝗇𝗇𝖾𝗅𝗌
»


𝖣𝗈𝗇'𝗍 𝗆𝗂𝗌𝗌 𝗍𝗁𝖾𝗌𝖾 𝖻𝖾𝖺𝗎𝗍𝗂𝖿𝗎𝗅 𝖼𝗁𝖺𝗇𝗇𝖾𝗅𝗌 𝖡𝖺𝖻𝖾.

“𝖥𝗈𝗋𝗐𝖺𝗋𝖽 𝖺𝗇𝖽 𝖺𝖽𝖽”
𝖣𝖺𝗋𝗄𝖾𝗌𝗍 𝖲𝗇𝗈𝗐𝖿𝗅𝖺𝗄𝖾
‐ 𝖣𝖭
حس میکنم اینجا خار داره😂✨️
همه درحال لف.. چه صحنه قشنگیه🫧🌈
⠀ ⠀
؋ـریادنـزده خاموش می‌شـد زیر وزن نـگاهش. دسـت‌هایش،کـہ زاده‌ے طو؋ـان بودند،آرام‌ترین شکنجه‌ها را برایش‌ می‌با؋ـتنـد.
رد نـ؋ـس‌هاے داغ روے ‌شریانهاے پسرک، قصاص همه‌ے آن دلبری هاے بی‌محابات بود.نـہ عقب می‌ر؋ـت، نـہ جلو می‌آمـد؛ ؋ـقط میان بودن و سوختن معلق مانـده بود.
مرد٫عاشقے شـده بود کـہ میان خون و لبخنـد، پسرکش را بی‌دریـغ می‌پرستیـد.
گناهے نـداشت جز آن‌کـہ خواستنش، شبیـہ نوشیـدن آتش بود. نزدیکش کـہ می‌شـدی، زمان از کار می‌ا؋ـتاد؛
انگار دنیا نـ؋ـس را حبس می‌کرد تا تماشایش کنـد. صـداے قلبش، ضرباهنگ سقوط بود آرام، اما بی‌رحم.

دست کشیـدن از او، حکم بریـدن نبض خودش را داشت.
و من، هر شب کنار خیال تب‌دارش، می‌مردم و صبح، با همان گناهِ شیرین زنـده می‌شـدم.

او یک اتـ؋ـاق بود مثل رعـد ے کـہ نمی‌بارد، اما آسمان را از یاد نمی‌بری.تمام نشانه‌ها بـہ سویش اشارـہ داشت و من، ماه ها در یک صحنه‌ے جرم ایستاده‌ام، بی‌آن‌کـہ چیزے بگویم، بی‌آن‌کـہ بخواهم تبرئـہ شوم.

چون اگر این عشق، جنایت است من همان لحظه‌اے مجرم شـدم کـہ بـہ لبخنـدش ؋ـکر کردم.
شنوای نظراتتون هستم شاپرکام🌻🌊.>>

记录

13.05.202501:13
738订阅者
10.11.202423:59
0引用指数
19.03.202516:47
48每帖平均覆盖率
11.05.202523:59
37广告帖子的平均覆盖率
11.05.202512:22
22.22%ER
26.02.202523:59
9.11%ERR

𓂃៹𝐁𝗅𝖺𝖼𝗄 𝐦𝗈𝗈𝗇࣪. 热门帖子

13.05.202517:39
حس میکنم اینجا خار داره😂✨️
همه درحال لف.. چه صحنه قشنگیه🫧🌈
10.05.202520:57
نمی‌دانم این واژه‌ها را برای چه کسی می‌نویسم…
برای تو، که دیگر شاید اهل خواندنشان نباشی؟
یا برای خودم، که هنوز در تاریکیِ چشم‌هایم رد روشنایی‌ات را دنبال میکنم؟
فقط ‌می‌دانم، اگر ننویسم، گم میشوم…
در لا‌به‌لای همان خاطراتی که شب‌ها بی اجازه باز می‌گردند.
تو را شبیه غروب دوست داشتم.
غروبی که در آن، خورشید خسته، آخرین رمقش را در آسمان می‌کشد و جهان برای لحظه‌ای، خیال‌انگیزترین رنگ‌هایش را رو می‌کند.
تو همان لحظه‌ی میان پایان و آغاز بودی، نیمه‌راهی میان روشنی و تاریکی.

و من…
ایستاده بودم جایی میان انتظار و ناتوانی، با چشمانی که فقط تو را میخواست، حتی اگر هر بار غروب، به شب می‌رسید.
اما حالا، تو را شبیه شب دوست دارم.
یکنواخت، یک‌رنگ، بی‌صدا و بی پایان.
پس بگذار این واژه‌ها، مانند تو، بی‌ادعا در دل این کاغذ بمانند.

نه برای آن که بخوانی، برای آن که بدانی؛ هنوز در این دنیای بی‌رنگ، کسی هست که تو را شبیه شب دوست دارد و این بار، برای همیشه.
26.04.202511:00
@H_yu_n
13.05.202517:39
26.04.202511:49
𝟧𝟧𝟢
26.04.202506:39
هرچه بیشتر او را می‌بینم احتیاجم به دیدنش بیشتر می‌شود . .
14.05.202515:23
‐ 𝖣𝖭
16.05.202522:38
خدایی حال میده&&
16.05.202522:37
16.05.202522:37
اگه بن کردن ممبرا وقتی لف میدن شغل بود
من : 💸£💸£💸
15.05.202500:31
«𝖳𝗁𝖾 𝖻𝖾𝗌𝗍 𝖳𝖾𝗅𝖾𝗀𝗋𝖺𝗆 𝖼𝗁𝖺𝗇𝗇𝖾𝗅𝗌 𝖺𝗋𝖾 𝗁𝖾𝗋𝖾!»

«
𝖣𝖺𝗋𝗄 𝖺𝗇𝖽 𝖢𝗅𝖺𝗌𝗌𝗂𝖼 𝖢𝗁𝖺𝗇𝗇𝖾𝗅𝗌»
«
𝖳𝖺𝖾𝗄𝗈𝗈𝗄 𝖺𝗇𝖽 𝖪𝗈𝗈𝗄𝗏 𝖼𝗁𝖺𝗇𝗇𝖾𝗅𝗌
»


𝖣𝗈𝗇'𝗍 𝗆𝗂𝗌𝗌 𝗍𝗁𝖾𝗌𝖾 𝖻𝖾𝖺𝗎𝗍𝗂𝖿𝗎𝗅 𝖼𝗁𝖺𝗇𝗇𝖾𝗅𝗌 𝖡𝖺𝖻𝖾.

“𝖥𝗈𝗋𝗐𝖺𝗋𝖽 𝖺𝗇𝖽 𝖺𝖽𝖽”
𝖣𝖺𝗋𝗄𝖾𝗌𝗍 𝖲𝗇𝗈𝗐𝖿𝗅𝖺𝗄𝖾
11.05.202519:39
11.05.202519:39
登录以解锁更多功能。