Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Труха⚡️Україна
Труха⚡️Україна
Николаевский Ванёк
Николаевский Ванёк
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Труха⚡️Україна
Труха⚡️Україна
Николаевский Ванёк
Николаевский Ванёк
Sꤕalunꤤ avatar
Sꤕalunꤤ
Sꤕalunꤤ avatar
Sꤕalunꤤ
03.05.202520:07
Sealuna
03.05.202517:30
03.05.202517:14
19.04.202514:32
16.04.202518:14
16.04.202517:44
این متن یه تابلوی دردناکه از تقلا برای فراموشیِ کسی که فراموش‌شدنی نیست خیلی قوی پر از استعاره‌های زخم‌خورده و واژه‌هایی که مستقیم از دل میان متنی بسیار قوی احساسی شاعرانه و تلخه از اون نوشته‌هایی که بعد از خوندنش یه‌لحظه نفست حبس می‌شه
03.05.202520:07
تصور کن چنلت آدم بود!
یه شخصیت کامل با ظاهر، اخلاق، دیالوگ مخصوص به خودش.


این پست+ این پیام رو فوروارد کن و نیم چنلت رو ذکر کن تا: ✧

〄جمله‌ای که همیشه شخصیت مرتبط به چنلت می‌گفت چیه؟

〄تیپش چه شکلی بود؟

〄بیشتر وقتا کجا می‌رفت؟

〄یه راز عجیب که تو دلش داشت؟

♦️سه چنل اولی که فور زدن براشون یک شخصیت‌کارت اختصاصی طراحی میشه با استایل و وایب نیم چنلش.

𝕷𝖎𝖒𝖎𝖙: 𝕭𝖊 𝖏𝖔𝖎𝖓 | ️️𝟒𝟏𝟎
03.05.202517:30
خب خب بالاخره اومد
یاقوت های کبود نظرتون چیه؟ ادامش بدم یا نه؟ ریکت بدین بلوبریا
کاورش بازم کار خودمه
19.04.202515:30
18.04.202515:53
@De2vil
16.04.202517:47
این یکی... یه انفجارِ بی‌پرده‌ی احساسه متنیه که نفس می‌کشه می‌لرزه و جایی بین شکستن و هنوز عاشق بودن زنده زنده جون می‌ده
تو این نوشته عاشق دیگه دنبال حفظ ظاهر نیست دنبال پنهون‌کاری نیست اومده رو به رو وایساده با دلشبا شکست‌هاش با اشتیاقِ بی‌جوابش
این متن یه نامه‌ست به کسی که هنوز هم معشوقه حتی توی غیبت پر از حسرت تردید زخم اما همچنان عشق
خسته نباشی عزیزکرده هیونگ
16.04.202517:42
03.05.202520:07
03.05.202517:30
19.04.202515:01
مشکی و ابی مدرن
18.04.202514:15
@De2vil
16.04.202517:45
دوباره هر چه دلتنگی است در جام دلم ته نشین شده و رسوب کرده و در حجم نبودنت دوباره پای دلم در گل و لای فرو رفته و این عشق کار به دست دلم داده.نمی دانم چرا این روز ها این قدر بی تاب تاب خوردن در هوای خیالت هستم.مست بالا رفتن از کوه یخی احساست و لیز خوردن به ته خاطراتت.نمی دانم هر چه هست میدانم امروز مرا با غرور کاری نیست دیگر نمیخواهم حرف های عریان و عاصی عشقم را پشت یک مشت غرور خاطر پنهان کنم.دیگر تردید ندارم که میخواهم چشم هایم را ببندم و حرف هایم را جار بزنم.هر جور دوست داری،قضاوت کن امروز دیگر حتی قضاوت تو هم برایم مهم نیست!
امروز می خواهم همه ی سادگی ام را قسم بخورم و بی ریا بگویم دلم برایت لک زده است هر چند شاید تو دل لک زده ام را از میان تمام دل های سالم جدا کنی و بیرون بیندازی ولی قسم به جان تو دلم برایت لک زده،امکان ندارد یک لحظه از خیالم دور شوی در دور دست های دور هم که باشی،به قلب شیدای من نزدیک تر از نزدیکی.
من با غرورم کاری ندارم؛من دوستت دارم اندازه اش را نمی دانم.فقط میدانم خیلی بیشتر از تو قدر دل و عشق و تو را می دانم این را حاضرم حتی پای میز شرط بندی هم بگویم.نمی دانی چه قدر ذوق می کنم وقتی به چشمان خاطره ات خیر می مانم؛لذتی وصف ناشدنی مثل پیچش ‌پیچک های صورتی احساس را از پای جانم بالا می رود.
نزدیک ترین دورم،من روزی چندین بار اسم قشنگت را زیر لبم زمزمه می کنم انگار مزه مزه کردن نامت طعم گس خاطره های خلیده را شیرین می‌کند و هر چند از هر چه اسم من فراری،میدانم که هنوز حوصله ی دلم را نداری.باشد هر وقت حال و هوای دلت هوایی خیالم شد،برگرد فقط لای پنجره احساست را باز نگذار،می ترسم در این بی مهری دلت سرما بخورد و من هر چه شال گردن برایت ببافم،با نگاه های بی اعتنایت کلافش را از هم بدری و دلم را صد پاره کنی.گمان میکنم احساس مجنون را این روز ها خوب می فهمم!

محبوب من،تنها یک سوال و دیگر هیچ؛دلم که از ترک های دنیا،می شکست با نگاه عشق بندش می زدم و درد ها را به دست باد ها می سپردم.حال اگر عشق به دلم ترک زد،چه؟
16.04.202517:42
03.05.202520:07
گاهی حس می‌کنم قلبم هنوز می‌تپد،
اما نه برای زندگی...برای تو.
مثل قویی سیاه، در دل تاریک‌ترین شب، آخرین رقصم را برای تو اجرا می‌کنم؛
رقصی بی‌صدا، بر صحنه‌ای که تنها نگاه تو روشنش می‌کند.
با هر تپش، با هر لرزشِ خاموش،
تو را صدا می‌زنم؛
تو را، که در اعماق من ریشه کردی،
مثل نغمه‌ای گمشده میان سکوت،
مثل آخرین آتشی که پیش از خاموشی، به نام تو شعله می‌کشد.
آرام آرام، میان سایه‌ها محو می‌شوم؛
در سکوت، در شکستن، در فرو ریختنِ بی‌صدا...
اما تو هنوز می‌درخشی،
مثل تپشی که نمی‌خواهد بمیرم.
اگر روزی قلبم دیگر نجنگید،
اگر تپش‌هایم در تاریکی گم شدند،
بدان...
پایانم، با نام تو، مقدس شد.
چون تو، آخرین آهنگ منی؛ و من، قویِ سیاهی که برای تو تا آخرین نفسش می‌رقصد.
رقصیدم در تاریکی، تا عشق تو را میان شکستنم جا بدهم.
𝐍𝖺𝗆𝖾 🕷 𝐒ꤣ𝗋𝗋ꤕ꤄𝖽ꤋ𝗋
    ៹𝐆𝖾𝗇𝗋𝖾 🕷 #𝐃𝖺𝗋𝗄𝖲𝗆𝗎𝗍, #𝐁𝖽𝗌𝗆
        𝐂꤀𝗎𝗉𝗅𝖾 🕷 𝐕𝘒
              𝐏𝖺𝗋𝗍 🕷 00
𝃜 𝐓𝖺𝗉 𝐓𝖺𝗉 𝐓꤀ 𝐑𝖾𝖺𝖽 𝂅
ㅤ   ┈┈─┈─┈┈─┈─┈┈─ㅤㅤㅤㅤ
19.04.202514:52
@De2vil
18.04.202514:10
یاقوت سرخ یا روبی
16.04.202517:45
16.04.202517:42
آن زمان که مجدانه تصمیم گرفتم،با خنجر فراموشی تمام هیکل خاطراتت را پاره پاره کنم،دیدم دستم به خونریزی نمیرود.گفتم هر چه غزل برایت سروده ام،همه را قطعه قطعه کنم،دیدم دستم به خنجر هم نمی رود!گفتم ماحصل این همه عشق را سم پاشی کینه کنم،دیدم عشقم لااقل برای من پر بار تر از آن است که با کینه،کهنه ترش کنم!
بی هوایی های تو،هوای نفس کشیدن را از من گرفته و در خفقان نیستی ات،بدن خاطراتم سیاه روزگار دوری است.با تازیانه ی دوری ات هر دم مرا می زنی و تمام تن خاطرم کبود آن تازیانه است.نیستی و نمیدانی که قاتل تمام لحظه های سرزنده ی زندگی ام شده ای!
ضرباهنگ نفس هایت صدای پای عشق است و امروز بی نوای وجود تو، بی نوای بی نوایم و تمام روز ها و شب ها در سکوتی تلخ فرو رفته ام.تا آن جا که گمان میکنم طعم تلخ سکوت،زیر لبان احساسم مزه کرده.

و من امروز سوگوار دل مرده ام که بعد از رفتنت دلم را زیر خروار ها خاطره ی خوب مدفون کرده ام ولی ریشه ی سرخ وحشی تو دوباره در دل این خاک فسرده رویید و جوانه ی جنون،از میان دل به زیر گل رفته ام سر بر آورد.
显示 1 - 24 159
登录以解锁更多功能。