
Україна Online: Новини | Політика

Телеграмна служба новин - Україна

Резидент

Мир сегодня с "Юрий Подоляка"

Труха⚡️Україна

Николаевский Ванёк

Лачен пише

Реальний Київ | Украина

Реальна Війна

Україна Online: Новини | Політика

Телеграмна служба новин - Україна

Резидент

Мир сегодня с "Юрий Подоляка"

Труха⚡️Україна

Николаевский Ванёк

Лачен пише

Реальний Київ | Украина

Реальна Війна

Україна Online: Новини | Політика

Телеграмна служба новин - Україна

Резидент

𝖣𝖾𝗃𝖺 𝗏𝗎 †
Jungkook is a life style ! -
Talk? @nikfoubot | Niko's daily? @t03ka ☆
Talk? @nikfoubot | Niko's daily? @t03ka ☆
记录
16.04.202523:59
396订阅者21.03.202523:59
0引用指数24.03.202523:59
39每帖平均覆盖率09.04.202510:43
23广告帖子的平均覆盖率12.04.202523:59
100.00%ER05.04.202523:59
11.05%ERR04.04.202517:28
دلم میخواد تم اینجا رو از کوک دربیارم از همه آیدلای مرد بزارم)))
21.03.202519:20
بسی زیبا)
07.04.202520:53
خب دیگه شما رو بخیر و مارو به سلامت، امروز روز قشنگی بود امیدوارم فردا صبح که پاشدید هم روزتون به خوبی بگذره.. از خودتون خوب مراقبت کنید و دوستون دارم، فردا دوباره میام با پست جدید) شبتون شیک؛
08.04.202510:31


08.04.202513:06


03.04.202508:02
نمــیتونم ٻذارمــت ڪنـاݛ سخـت تریـــنـ دݛاگـ ➖ 🔝`
12.04.202509:35
ظهرتون بخیر خوشگلا) میدونم از مدرسه/دانشگاه برگشتید و خسته اید، استراحت یادتون نره.
15.04.202515:48
میرم کمی استراحت کنم، برگشتم میام بقیه نظرات رو فور میکنم؛ 🫶
转发自:
黒猫



03.04.202518:36
-گرامافون را روشن کرد،سیگاری روی لبش گذاشت،خیره به اسمان شد
نور مهتاب تابنده تر از همیشه بود،با نگاه کردن به ماه خاطرات برایش تداعی میشد
ان شب زیر نور ماه بود
دستانش را به سمت او دراز کرد تمام وجودش تمنای ان دست ها را میکرد
در هیاهوی انتظار وداع،به دنبال امیدی برای ماندن بود
همیشه ترس از ترک شدن داشت اما حال محکموم به فراموشی بود
صدای فریبنده اش بعد از سکوتی طولانی بلند شد
-هرچیز را که به تو مربوط بود دور ریختم،حال نوبت خودمه...
قلبش با شنیدن این جمله فرو ریخت اشک ها مانند مروارید هایی که درون صدف پناه گرفته بودند در چشمانش پدید امدند
-اما...اما من به تو مربوط ترین بودم
مروارید ها روی گونه هایش فرود امد خودش هم مانند همان اشک ها ترسیده و بی پناه بود
خیره به راهی که خالی از تو بود شد
از خاطرات بیرون کشیده شد،چشمانش را از اسمان گرفت و ماه به ارامی پلک زد...
-صدای اواز خواندنش،تا ابد در رویاهاییم که با نبودش به کابوس تبدیل شد،تنها صوت دل نشین زندگی ام باقی میماند
نگاهش به گرامافون شکسته افتاد دیگر صدای اواز به گوش نمیرسید همه چیز با خیال او به پایان رسیده بود
-قول میدم در زندگی بعدی به هم برسیم...
tnx
转发自:
ѵɑƖqwҽŋ



03.04.202518:37
شب بود و سکوت .
با چشمان کهربایی ات چنان به آسمان چشم دوخته بودی، گویی درحال گفت گویی عمیق با اخترک های چشمک زن باشی .
ستارگان بی پروایانه نگاهت را از آن خود کرده بودند؛ تو به فلک نیلی رنگ خیره بودی و من
تنها به طارم وجودم فکر میکردم .
به گرمای هر نگاهت، که سحابی بود و محل تولد اختر های نقرهفام. به قلب آرامی که سیارکی از سکوت و تپش ها بود؛
سرایی آبی و امن که روحم در آن به اسارت گرفته شده.
به مردمک چشمانی که مثالی از ماده تاریک، پر از جاذبه و نیرو های ناشناخته بود؛
چنان ژرف، که تمام وجودم را بدون هیچ تردیدی در آن غرق میکردم.
من این گردون کبود را در چشم هایم جای دادم
پس نگاهت را از آسمان بگیر و به سیمای خود در آیینه چشمانم بنگر .
09.04.202513:26
از نظرات زیباتون متشکرم، حمایت ها قطعا متقابل خواهد بود.
30.03.202519:41
چه رنگ قشنگی داره.. و ادیت خیلی هاتیِ، خسته نباشید؛
08.04.202518:18
اینننن کنسرتتت.... وای من مرده شدم
14.04.202516:41
۲ تا خوشگله بیان رند بشیم
04.04.202507:46
𝖇𝖆𝖇𝖞 , rіძᥱ mᥱ 𝗍іᥣᥣ 𝗍һᥱ ԁдяҝҋєѕѕ of the 𝗇𝗂𝗀𝗁𝗍 - #4h
登录以解锁更多功能。