
˼ دَرهـم ˹
"˼ دَرهـم ˹" 群组最新帖子
20.04.202518:52
در آخرین خط نامهی خداحافظیاش نوشته بود:
«دلم با رفتن نبود،اما دیگر راهی نداشتم.»
«دلم با رفتن نبود،اما دیگر راهی نداشتم.»
20.04.202512:46
چنان تمام باورهایم را فرو ریختی
که من را بیمن
من را بیتو گذاشتی.
که من را بیمن
من را بیتو گذاشتی.
20.04.202505:39
ذوقش کور شده بود،هیچی وقشنگ نمیدید.
19.04.202518:52
ساعت دوازده به بعد گرد غم پاشیده میشه تو هوا.
19.04.202512:46
در تار و پودِ تنم ، عنکبوتِ سیاه روزگار ، بغض تنیده.
19.04.202505:39
تلاش برای تکرارِ لحظاتِ مرده
خودکشیای بود تدریجی.
خودکشیای بود تدریجی.
18.04.202518:52
اقامتهای به قلب، همه کوچ بود و پوچ.
18.04.202512:46
- غرق شدن را دوست داشت ، چه در دریا باشد
چه در چاه و چه در خود.
چه در چاه و چه در خود.
18.04.202505:39
زار زار میخندید.
17.04.202518:52
گزارش روز : همهی آدمها در تلاش بودند با اعصاب و روانم نزدیکی کنند.
17.04.202512:46
غم، در قلبم شادی میکند.
17.04.202505:39
چشمها را باید بست؛ جور دیگر ندارد.
16.04.202518:52
اتفاقات چیزی جز کینه برایمان بهجا نگذاشتند.
16.04.202512:46
مبتلا به افسردگیِ بعد از زایمانِ غم.
16.04.202505:50
هر دم از این باغ ، غمی میرسد.
登录以解锁更多功能。