نه نکته در مورد مذاکرات شنبه در مسقط
علی افشاری
1️⃣ مذاکرات مسقط که نزدیکترین مذاکرات غیرمستقیم جمهوری اسلامی (ج.ا)در دوران ریاست جمهوری ترامپ است، اقدامی آغازین برای سنجش ارادههای دو طرف است.
این گفتگو فعلا هیچ چیزی را مشخص نمیکند؛ فقط تا چند صباح التهابات را کاهش میدهد. نه تضمینی برای سر گرفتن توافق است و نه بازدارندگی در برابر برخورد نظامی. اما میتواند هم نقطه شروع فرایند پرپیچ و خم یک توافق باشد و هم مذاکرات بینتیجه.
2️⃣ این اقدام خوشایند دولت اسرائیل نبود. نتانیاهو به واشنگتن احضار شد تا در جریان تحولات قرار گرفته و هشدار دریافت کند که کارشکنی نکرده و منتظر باشد تا آمریکا ملاحظات اسرائیل را به شیوه دیپلماسی جلو ببرد.
بیاطلاعی اسرائیل در حدی بود که نمایش تبلیغاتی آنها در نشست FDD برای «حمایت حداکثری» شکست خورد.
جوسازی تبلیغاتی برای رضا پهلوی و تاثیر گذاشتن بر سیاست ایران دولت ترامپ کاملا به حاشیه رفت.
3️⃣ خامنهای از مواضع خود عقبنشینی بیشتری کرد. او در گام اول منع مذاکره با ترامپ در دولت دوم او را کنار گذاشت.
در گام دوم تلاش کرد از دوگانه مذاکره-جنگ خارج شده و مذاکره غیرمستقیم را برگزیند. پذیرش مذاکره مستقیم و یا جنگ موضع او را در داخل و منطقه آسیبپذیرتر میکرد.
او تهدید ترامپ را جدی گرفته اما فعلا به دنبال تسلیم نیست؛ بلکه میخواهد با مقاومت مشروط شرایط توافق احتمالی را تحملپذیر کند. عراقچی با نظر مثبت وی به عمان میرود. او بدون پذیرش مسئولیت و با رفتار دوگانه در پی عبور امن از چالش فشار حداکثری دو است.
گزینه مطلوب وی خرید زمان و عبور مشابه دولت اول ترامپ با دل بستن به گرفتار شدن ترامپ در تشدید چالشهای سیاست داخلی و جنگ تجاری است.
4️⃣ ترامپ هم عقبنشینی کرد و مسقط را به جای دوبی پذیرفت. همچنین قبول کرد از موضع قدرت برخورد نکند.
مذاکرات عمان مستقیم نیست اگرچه در مقایسه با تعاملاتی دوره اول ترامپ مستقیمترین غیرمستقیمها است. در دولت اول ترامپ هم مذاکرات غیرمستقیم در جریان بود اما هیچگاه به سطح اتاقهای مجاور نرسید. این وضعیت در زمان دولت بایدن برقرار شد.
در دولت اول ترامپ با میانجیگری ماکرون نزدیک بود تماس بین روحانی و ترامپ برقرار شود که خامنهای اجازه نداد. ترامپ با نامهنگاری باب ارتباط مستقیم را برقرار کرد و خامنهای هم جواب داد. ترامپ در استفاده از گزینه نظامی ملاحظاتی دارد و آزمودن دیپلماسی اولویتش است.
5️⃣ با اعلام مذاکره عراقچی و استیو ویتکاف در مسقط معلوم شد که کامنت مثبت ویتکاف در پای پست عراقچی در ایکس که بعدا حذف شد، محصول ارتباطاتی بوده که برقرار شده است. در واقع مسقط نقطه شروع مذاکرات نیست بلکه ارتقای آن به سطحی بالاتر است.
6️⃣ حضور ویتکاف در مذاکرات که وزیر خارجه اصلی ترامپ است، معنادار است. مقام همسطح عراقچی، روبیو است که غیبت دارد.
ویتکاف بخش معتقد به راهکار دیپلماتیک در مواجهه با ج.ا در دولت ترامپ را نمایندگی میکند. او یک سیاستمدار عملگرا است.
در دولت ترامپ دودستگی وجود دارد. روبیو، هگتس و والتز به عنوان جمهوری خواهان تندرو فراتر از برخورد نظامی به سرنگون کردن ج.ا از طریق مداخله نظامی نیز بیمیل نیستند. آنها رابطه نزدیکی با لابیهای وابسته به جریان راست اسرائیل دارند. مذاکرات مسقط به معنای در حاشیه قرار گرفتن آنها است که البته میتواند موقتی باشد.
7️⃣ فاصله بین مواضع دولتهای ایران و امریکا زیاد است و غلبه بر آنها دشوار. اما توافق در شکل معامله نامحتمل نیست، اگرچه زمانبر است. هر دو طرف دنبال توافق جدید هستند اما ج.ا میخواهد برجام پشتوانه توافق جدید باشد. ترامپ برجام را منفی میداند.
خامنهای، مذاکرات را به حوزه هستهای محدود کرده درحالیکه ترامپ خواهان مصالحه در حوزه موشکی و منطقهای هم است. البته ترامپ دنبال خلع سلاح موشکی نیست.
8️⃣ مذاکرات فعلا غیرمستقیم است اما میتواند مستقیم شود. ولی فعلا با این وضعیت فاصله وجود دارد.
انتظار ج.ا شل کردن تحریمها در خلال مذاکرات است؛ درحالیکه ترامپ با تنگ کردن حلقه محاصره و تشدید فشار به دنبال افزایش قدرت چانه زنی برای تحمیل خواست خود است.
9️⃣ این مذاکره در کل اتفاق مثبتی است اگر مقدمه تنشزدایی پایدار و کاریست خویشتنداری از سوی هر دو طرف شود. تشدید منازعه با آمریکا به نفع مردم و کشور نیست. قربانی اصلی جنگ و تداوم تحریم ها مردم هستند. راه حل خوب و ایدهآل برای بحران سیاست خارجی وجود ندارد. ناگزیر از انتخاب بین بد و بدتر هستیم.
در مورد برجام دو محتمل نباید دچار اغراق و انتظارات غیر واقعی شد. آن بخشی از مشکلات را حل میکند نه اصل مشکل را. مشکلات اصلی سیاست خارجی و اقتصادی ایران با رفتن ج.ا و تاسیس دولت ملی مدرن دمکراتیک توسعهگرا ممکن است.