هیسونگ پسر آرومی که توی یک کافه کوچیک توی روستا کار میکنه با پسری مرموزی آشنا میشه اما چی میشه اگه اون پسر ؛ شیم جیک وارث مخفی یکی از بزرگ ترین شرکت های حقوقی کشور باشه؟●
سرنوشت قراره اونارو به جایی ترسناک ببره؟ یا جایی که حتی انتظارشم ندارن؟
واژهی reverie میتونه به طور همزمان مترادف واژهی خیال پردازی در جهت مثبت و خیال واهی که چیزی جز پوچی نیست باشه.
حالا چی میشه اگر خیال خوش و رویاپردازی اونها در واقع یه خیال واهی باشه که چیزی جز سیاهی و پوچی نداره؟