09.05.202513:07
زندگی - این تاجر طمّاع ناخنخشک پیر -
مرگ را همچون شراب ناب، کمکم میفروخت...
#فاضل_نظری
@shahreshgh7
مرگ را همچون شراب ناب، کمکم میفروخت...
#فاضل_نظری
@shahreshgh7
转发自:
چهار خطی

08.05.202510:11
رباعیات افضل کاشانی
پژوهش: سیدعلی میرافضلی، تهران، سخن، ۱۴۰۴
..
حکیم افضلالدین محمد مَرَقیِ کاشانی، اندیشهمند نامدار ایرانی قرن ششم هجری است که تألیفات او نقش مهمی در حوزۀ نگارشهای فلسفی و حکمی در زبان فارسی دارد. نام افضل کاشانی همچون خیّام نیشابوری در تاریخ شعر فارسی به رباعیگویی پُرآوازه شده است. تعداد رباعیات مسلّم الصدور افضل به صد رباعی نمیرسد، ولی به مرور زمان نزدیک به ۷۰۰ رباعی به دفتر اشعار او ملحق شده است. اغلب رباعیاتِ منسوب به افضل، میان او و رباعیسرایانِ دیگر همچون خیّام، عطار، مولانا، اوحد کرمانی، کمال اسماعیل اصفهانی، ابوسعید ابوالخیر و خواجه عبدالله انصاری مشترک است.
در تحقیق حاضر، چند گروه از منابعِ مهم رباعیات منسوب به افضل بررسی و ارزیابی شده است: رباعیات موجود در آثار منثور افضل، نسخۀ خطی مصنّفات افضل به تاریخ ۶۷۴ ق، ۳۲ سفینۀ و منبع کهن ادبی، مجموعه رباعیات گردآمده در قرن نهم هجری قمری و بعد از آن، و تذکرههای شعر فارسی. فصلی از کتاب به نقد منابع و بررسی رباعیات سرگردان اختصاص یافته است.
..
"چهار خطی"
رباعی فارسی، به روایت سید علی میرافضلی
https://telegram.me/Xatt4
پژوهش: سیدعلی میرافضلی، تهران، سخن، ۱۴۰۴
..
حکیم افضلالدین محمد مَرَقیِ کاشانی، اندیشهمند نامدار ایرانی قرن ششم هجری است که تألیفات او نقش مهمی در حوزۀ نگارشهای فلسفی و حکمی در زبان فارسی دارد. نام افضل کاشانی همچون خیّام نیشابوری در تاریخ شعر فارسی به رباعیگویی پُرآوازه شده است. تعداد رباعیات مسلّم الصدور افضل به صد رباعی نمیرسد، ولی به مرور زمان نزدیک به ۷۰۰ رباعی به دفتر اشعار او ملحق شده است. اغلب رباعیاتِ منسوب به افضل، میان او و رباعیسرایانِ دیگر همچون خیّام، عطار، مولانا، اوحد کرمانی، کمال اسماعیل اصفهانی، ابوسعید ابوالخیر و خواجه عبدالله انصاری مشترک است.
در تحقیق حاضر، چند گروه از منابعِ مهم رباعیات منسوب به افضل بررسی و ارزیابی شده است: رباعیات موجود در آثار منثور افضل، نسخۀ خطی مصنّفات افضل به تاریخ ۶۷۴ ق، ۳۲ سفینۀ و منبع کهن ادبی، مجموعه رباعیات گردآمده در قرن نهم هجری قمری و بعد از آن، و تذکرههای شعر فارسی. فصلی از کتاب به نقد منابع و بررسی رباعیات سرگردان اختصاص یافته است.
..
"چهار خطی"
رباعی فارسی، به روایت سید علی میرافضلی
https://telegram.me/Xatt4
07.05.202511:49
بدنامیِ حیات دو روزی نبود بیش
آن هم «کلیم»! با تو بگویم چهسان گذشت:
یکروز صرفِ بستنِ دل شد به آن و این
روزِ دگر به کندنِ دل زین و آن گذشت
کلیم کاشانی (۹۹۰-۱۰۶۱ ق)
@shahreshgh7
آن هم «کلیم»! با تو بگویم چهسان گذشت:
یکروز صرفِ بستنِ دل شد به آن و این
روزِ دگر به کندنِ دل زین و آن گذشت
کلیم کاشانی (۹۹۰-۱۰۶۱ ق)
@shahreshgh7
30.03.202520:45
پرواز میکنیم کمی قبل مرگ خویش
چون ماهی فتاده به منقار لکلکی...
#محمد_سهرابی
@shahreshgh7
چون ماهی فتاده به منقار لکلکی...
#محمد_سهرابی
@shahreshgh7
23.03.202522:25
ما بیسلیقهایم، تو حاجات ما بخواه
ورنه گدا مطالبهٔ آب و نان کند...
#محمد_سهرابی
@shahreshgh7
ورنه گدا مطالبهٔ آب و نان کند...
#محمد_سهرابی
@shahreshgh7
21.03.202520:38
گفته بودم که شعر نخواهم نوشت. اما نمیشد این هدیهٔ روز تولدم را از آسمان، نستانم. علیالخصوص آنکه مخاطب این غزل، آن را خواهد خواند. یعنی به گمانم:
هنوز نام تو رودی که بر زبان، جاریست
هنوز کار دوچشمم، چو ابرها، زاریست
نگو که بیتو خوشم، گریه، همنشین شب است
نگو که بعد تو میخندم؛ آبروداریست
اگرچه زنده از این کارزار برگشتم
شکستخوردهٔ عشقم، که زخمها کاریست
چه سهم میبرم از عشق تو به جز حسرت؟
که سهمم از تو همین شعر کوچهبازاریست
▪️
نشسته عشق تو بر دوش خستهٔ دل من
بهروی شانهٔ سیزیف، همچنان باریست
#علی_کاملی
@shahreshgh7
هنوز نام تو رودی که بر زبان، جاریست
هنوز کار دوچشمم، چو ابرها، زاریست
نگو که بیتو خوشم، گریه، همنشین شب است
نگو که بعد تو میخندم؛ آبروداریست
اگرچه زنده از این کارزار برگشتم
شکستخوردهٔ عشقم، که زخمها کاریست
چه سهم میبرم از عشق تو به جز حسرت؟
که سهمم از تو همین شعر کوچهبازاریست
▪️
نشسته عشق تو بر دوش خستهٔ دل من
بهروی شانهٔ سیزیف، همچنان باریست
#علی_کاملی
@shahreshgh7
08.05.202521:13
▪️مروری کوتاه بر شعر رضوی، از آغاز تا امروز
در این مجال، فرصت بررسی همهٔ اشعاری که در رثای حضرت علی بن موسیالرّضا علیهالسّلام سروده شدهاند نیست، اما به صورت کوتاه، به تاریخچهٔ شعر رضوی میپردازیم. شواهد موجود، قدیمیترین شعر رضوی را از سنایی غزنوی (۴۷۳-۵۴۵ ق) نشان میدهند که البتّه این شعر، قصیدهای کامل است در ۳۸ بیت با مطلع:
دین را حرمی است در خراسان
دشوار تو را به محشر آسان
جز این قصیده که در نوع خود بیبدیل است، سنایی بار دیگر در میانهٔ قصیدهای دیگر، از برخی ائمّهٔ شیعه یاد میکند و در آن اَثنا میگوید:
سراسر جملهْ عالم پُر امام است
امامی چون علی موسیالرّضا کو؟
پس از سنایی، در قصاید خاقانی (۵۲۰-۵۹۵ ق)، آنجا که صحبت از خراسان است، دو موضع از علی بن موسی (ع) سخن رفته است:
بر سر روضهٔ معصومِ رضا
شبهرضوان شوم، انشاءاللّه
و
روضهٔ پاک رضا دیدن اگر طغیان است
شاید ار بر رهِ طغیان شدنم نگذارند!
پس از این دو شاعر، شاعرانی همچون ابنیمین فریومدی (۶۶۶-۷۴۶ ق)، خواجوی کرمانی (۶۸۹-۷۵۲ ق)، ناصر بخارایی (۷۱۵-۷۹۰ ق)، حسن کاشی (سدّهٔ هشتم) و عبدالرّحمن جامی (۸۱۷-۸۹۷ ق) نیز در منقبت علی بن موسی (ع) دادِ سخن دادهاند. از دورهٔ صفوی به بعد نیز شاعرانِ بسیارِ دیگری به مدح حضرت پرداختهاند. تعداد شاعران منقبتگو در دورهٔ قاجار فزونی مییابد تا به دورهٔ معاصر میرسیم. در دورهٔ معاصر نیز شاعرانِ مطرحی در مدیح حضرت رضا (ع) شعر گفتهاند. از این شاعران، میتوان به ملکالشّعراء بهار، امیری فیروزکوهی، اخوان ثالث و حسین منزوی اشاره کرد. تبرّکاً به ابیاتی از این شاعران، اشاره میکنیم و این یادداشت کوتاه را خاتمه میدهیم:
شمسالشّموس شاه ولایت که کردهاند،
شمس و قمر ز خاک درش، اکتسابها
ملکالشّعراء بهار (۱۲۶۵-۱۳۱۰ ش)
میروم تا درِ سلطان خراسان یابم
ذرّهام، راه به درگاه خور، آسان یابم
امیری فیروزکوهی (۱۲۸۸-۱۳۶۳ ش)
من که دست پدر خویش نمیبوسیدم
مشهد طوس فراخواند به پابوس مرا
مهدی اخوان ثالث (۱۳۰۶-۱۳۶۹ ش)
از این جا بردمد خورشید و اقطار جهان گیرد
زمینی که در آن هشتمْ امامِ شیعیان خفته است
حسین منزوی (۱۳۲۵-۱۳۸۳ ش)
#شعر_رضوی
#علی_کاملی
@shahreshgh7
در این مجال، فرصت بررسی همهٔ اشعاری که در رثای حضرت علی بن موسیالرّضا علیهالسّلام سروده شدهاند نیست، اما به صورت کوتاه، به تاریخچهٔ شعر رضوی میپردازیم. شواهد موجود، قدیمیترین شعر رضوی را از سنایی غزنوی (۴۷۳-۵۴۵ ق) نشان میدهند که البتّه این شعر، قصیدهای کامل است در ۳۸ بیت با مطلع:
دین را حرمی است در خراسان
دشوار تو را به محشر آسان
جز این قصیده که در نوع خود بیبدیل است، سنایی بار دیگر در میانهٔ قصیدهای دیگر، از برخی ائمّهٔ شیعه یاد میکند و در آن اَثنا میگوید:
سراسر جملهْ عالم پُر امام است
امامی چون علی موسیالرّضا کو؟
پس از سنایی، در قصاید خاقانی (۵۲۰-۵۹۵ ق)، آنجا که صحبت از خراسان است، دو موضع از علی بن موسی (ع) سخن رفته است:
بر سر روضهٔ معصومِ رضا
شبهرضوان شوم، انشاءاللّه
و
روضهٔ پاک رضا دیدن اگر طغیان است
شاید ار بر رهِ طغیان شدنم نگذارند!
پس از این دو شاعر، شاعرانی همچون ابنیمین فریومدی (۶۶۶-۷۴۶ ق)، خواجوی کرمانی (۶۸۹-۷۵۲ ق)، ناصر بخارایی (۷۱۵-۷۹۰ ق)، حسن کاشی (سدّهٔ هشتم) و عبدالرّحمن جامی (۸۱۷-۸۹۷ ق) نیز در منقبت علی بن موسی (ع) دادِ سخن دادهاند. از دورهٔ صفوی به بعد نیز شاعرانِ بسیارِ دیگری به مدح حضرت پرداختهاند. تعداد شاعران منقبتگو در دورهٔ قاجار فزونی مییابد تا به دورهٔ معاصر میرسیم. در دورهٔ معاصر نیز شاعرانِ مطرحی در مدیح حضرت رضا (ع) شعر گفتهاند. از این شاعران، میتوان به ملکالشّعراء بهار، امیری فیروزکوهی، اخوان ثالث و حسین منزوی اشاره کرد. تبرّکاً به ابیاتی از این شاعران، اشاره میکنیم و این یادداشت کوتاه را خاتمه میدهیم:
شمسالشّموس شاه ولایت که کردهاند،
شمس و قمر ز خاک درش، اکتسابها
ملکالشّعراء بهار (۱۲۶۵-۱۳۱۰ ش)
میروم تا درِ سلطان خراسان یابم
ذرّهام، راه به درگاه خور، آسان یابم
امیری فیروزکوهی (۱۲۸۸-۱۳۶۳ ش)
من که دست پدر خویش نمیبوسیدم
مشهد طوس فراخواند به پابوس مرا
مهدی اخوان ثالث (۱۳۰۶-۱۳۶۹ ش)
از این جا بردمد خورشید و اقطار جهان گیرد
زمینی که در آن هشتمْ امامِ شیعیان خفته است
حسین منزوی (۱۳۲۵-۱۳۸۳ ش)
#شعر_رضوی
#علی_کاملی
@shahreshgh7
08.05.202510:11
چه غریبانه و دور
به تو میاندیشم
آه ای سنگ صبور!
#علی_کاملی
@shahreshgh7
به تو میاندیشم
آه ای سنگ صبور!
#علی_کاملی
@shahreshgh7
06.05.202510:42
صدای پای تو در گوش کوچهها جاریست
وَ گریه آخر این ماجرای تکراریست
نه شب شدهست که مهتاب بیش و کم بزند!
نه قصّه است که باران به صورتم بزند!
زمان به سر نرسیده، زمین به هم نشده
وَ هیچ چیزی از این روزگار کم نشده!
ببین که تیغ تو بر استخوان نخورده عزیز!
ببین که رفتی و دنیا تکان نخورده عزیز!
گذشته جمع شده، چرک کرده در سر من
گذشته پُر شده در پارههای دفتر من
کسی نیامد از این درد کور، کم بکند
وَ شعر... شعر نیامد که راحتم بکند!
کسی نیامد از آن اتّفاق دم بزند
برهنه روی غزلهای من قدم بزند
نشد ستارهٔ شبهای آشیانه شوی
خدا نخواست که بانوی این ترانه شوی
عقیم شد گلِ صدآرزوی کوچک من
برای عشق کمی دیر شد، عروسک من!
در این کویر، امیدی به قدکشیدن نیست
قفس شکست، ولی فرصت پریدن نیست
تو لااقل بزن و دور شو، به خاطر من!
برو، سفر به سلامت، برو... مسافر من!
نگو که رفتن، پایان ماجراست، رفیق!
خدا بزرگتر از دردهای ماست، رفیق!
فقط اجازه بده چشم خواب، خسته شود
شب از سماجت این آفتاب، خسته شود
به حرف دور و برت گوش میکنی، گل یخ!
مرا دوباره فراموش میکنی، گل یخ!
دوباره خندهٔ معصوم سرسری، گل من!
وَ حرفهای قشنگی که از بَری، گل من!
دوباره وسوسهٔ داغ بادهای دیگر
برای آمدن شاهزادهای دیگر
به جز دلم، لبت از هرچه هست تنگتر است!
بخند، خندهات از دیگران قشنگتر است!
ببین، هنوز دهان هزار خنده تویی
بخند، آخر این داستان، برنده تویی
به خود نگیر اگر شعر، دلپسند نبود
مرا ببخش اگر مثنوی بلند نبود...
#حامد_ابراهیمپور
📚دروغهای مقدّس، نشر فصل پنجم
@shahreshgh7
وَ گریه آخر این ماجرای تکراریست
نه شب شدهست که مهتاب بیش و کم بزند!
نه قصّه است که باران به صورتم بزند!
زمان به سر نرسیده، زمین به هم نشده
وَ هیچ چیزی از این روزگار کم نشده!
ببین که تیغ تو بر استخوان نخورده عزیز!
ببین که رفتی و دنیا تکان نخورده عزیز!
گذشته جمع شده، چرک کرده در سر من
گذشته پُر شده در پارههای دفتر من
کسی نیامد از این درد کور، کم بکند
وَ شعر... شعر نیامد که راحتم بکند!
کسی نیامد از آن اتّفاق دم بزند
برهنه روی غزلهای من قدم بزند
نشد ستارهٔ شبهای آشیانه شوی
خدا نخواست که بانوی این ترانه شوی
عقیم شد گلِ صدآرزوی کوچک من
برای عشق کمی دیر شد، عروسک من!
در این کویر، امیدی به قدکشیدن نیست
قفس شکست، ولی فرصت پریدن نیست
تو لااقل بزن و دور شو، به خاطر من!
برو، سفر به سلامت، برو... مسافر من!
نگو که رفتن، پایان ماجراست، رفیق!
خدا بزرگتر از دردهای ماست، رفیق!
فقط اجازه بده چشم خواب، خسته شود
شب از سماجت این آفتاب، خسته شود
به حرف دور و برت گوش میکنی، گل یخ!
مرا دوباره فراموش میکنی، گل یخ!
دوباره خندهٔ معصوم سرسری، گل من!
وَ حرفهای قشنگی که از بَری، گل من!
دوباره وسوسهٔ داغ بادهای دیگر
برای آمدن شاهزادهای دیگر
به جز دلم، لبت از هرچه هست تنگتر است!
بخند، خندهات از دیگران قشنگتر است!
ببین، هنوز دهان هزار خنده تویی
بخند، آخر این داستان، برنده تویی
به خود نگیر اگر شعر، دلپسند نبود
مرا ببخش اگر مثنوی بلند نبود...
#حامد_ابراهیمپور
📚دروغهای مقدّس، نشر فصل پنجم
@shahreshgh7
30.03.202513:32
▪️بشنوید: شعر اخوان با صدای فروغ
ای تکیهگاه و پناهِ
زیباترین لحظههای
پُرعصمت و پُرشکوه
تنهایی و خلوت من
ای شطّ شیرین پُرشوکت من...
📝 مهدی اخوان ثالث (۱۳۰۶-۱۳۶۹ ش)
🗣 فروغ فرخزاد (۱۳۱۳-۱۳۴۵ ش)
@shahreshgh7
ای تکیهگاه و پناهِ
زیباترین لحظههای
پُرعصمت و پُرشکوه
تنهایی و خلوت من
ای شطّ شیرین پُرشوکت من...
📝 مهدی اخوان ثالث (۱۳۰۶-۱۳۶۹ ش)
🗣 فروغ فرخزاد (۱۳۱۳-۱۳۴۵ ش)
@shahreshgh7


23.03.202521:01
کلبهٔ احزان شود روزی گلستان، غم مخور
بشکفد گلهای وصل از خار هجران، غم مخور
گر چو گردون از بد دوران او سرگشتهای
آید این سرگشتگی روزی به پایان، غم مخور
هر غمی را شادییی در پی بود دل شاد دار
هیچ دردی نیست کو را نیست درمان، غم مخور
آیه «لا تقنطوا من رحمة الله» یاد کن
هست «لا تقنط» امیدی بس فراوان، غم مخور
گر به تاریکی فتادی همچو اسکندر، مترس
روشنی یابی چو خضر از آب حَیوان، غم مخور
بی سحر هرگز نماند شام، بی صبری مکن
هرچه دشوار است روزی گردد آسان، غم مخور
تیره گردد روز خصم از یارب شبهای من
تیر یارب بگذرد از سنگ و سندان، غم مخور
شمسالدین جوینی صاحبدیوان (قرن ۶ و ۷ ق)
منبع: روضة الناظر و نزهة الخاطر، عزیز کاشانی، سدۀ هشتم ق، دستنویس شمارۀ ۷۶۶ کتابخانۀ دانشگاه استانبول
@shahreshgh7
بشکفد گلهای وصل از خار هجران، غم مخور
گر چو گردون از بد دوران او سرگشتهای
آید این سرگشتگی روزی به پایان، غم مخور
هر غمی را شادییی در پی بود دل شاد دار
هیچ دردی نیست کو را نیست درمان، غم مخور
آیه «لا تقنطوا من رحمة الله» یاد کن
هست «لا تقنط» امیدی بس فراوان، غم مخور
گر به تاریکی فتادی همچو اسکندر، مترس
روشنی یابی چو خضر از آب حَیوان، غم مخور
بی سحر هرگز نماند شام، بی صبری مکن
هرچه دشوار است روزی گردد آسان، غم مخور
تیره گردد روز خصم از یارب شبهای من
تیر یارب بگذرد از سنگ و سندان، غم مخور
شمسالدین جوینی صاحبدیوان (قرن ۶ و ۷ ق)
منبع: روضة الناظر و نزهة الخاطر، عزیز کاشانی، سدۀ هشتم ق، دستنویس شمارۀ ۷۶۶ کتابخانۀ دانشگاه استانبول
@shahreshgh7
20.03.202522:40
پس از تو چشمهایم همدم باران تنهاییست
اگر این شعر را خواندی دعایم کن دعایم کن...
#علی_کاملی
@shahreshgh7
اگر این شعر را خواندی دعایم کن دعایم کن...
#علی_کاملی
@shahreshgh7
08.05.202521:12
شاه پناهم بده، خستۀ راه آمدم
آه نگاهم مكن، غرق گناه آمدم
گر بپذیری رضا، ور نپذیری قضا
زائر ناخواندهام، خواهنخواه آمدم
راه خراسان چنین، ماه خراسان چنان
شاه خراسان ببین، بهر پناه آمدم
شاه خراسانیام، رستم دستانیام
دست مرا رد مكن، بر درِ شاه آمدم
آن دم زندانیام، بازدم جان شده
از قفس سینهها، همچون آه آمدم
پیرهن یوسفم؟ یا كفن یوسفم؟
بوی تن یوسفم، كز دل چاه آمدم
بستۀ بست توام، لولی مست توام!
ضربۀ شصت توام، بر دفِ ماه آمدم!
مشهدِ مشهودِ من، حضرتِ محمودِ من
طالعِ مسعودِ من، نامهسیاه آمدم
شافی دارالشّفا، پنجرهفولاد كو؟
در طلب شاخهای، مهرگیاه آمدم
باد موافق وزید، از طرف صحن قدس
نام مرا خواند و رفت، چون پَرِ كاه آمدم
#محمود_حبیبی_کسبی
📚 منشور، انتشارات سوره مهر
🗣 دولتمند خالُف (۱۹۵۰-۲۰۲۴ م)
@shahreshgh7
آه نگاهم مكن، غرق گناه آمدم
گر بپذیری رضا، ور نپذیری قضا
زائر ناخواندهام، خواهنخواه آمدم
راه خراسان چنین، ماه خراسان چنان
شاه خراسان ببین، بهر پناه آمدم
شاه خراسانیام، رستم دستانیام
دست مرا رد مكن، بر درِ شاه آمدم
آن دم زندانیام، بازدم جان شده
از قفس سینهها، همچون آه آمدم
پیرهن یوسفم؟ یا كفن یوسفم؟
بوی تن یوسفم، كز دل چاه آمدم
بستۀ بست توام، لولی مست توام!
ضربۀ شصت توام، بر دفِ ماه آمدم!
مشهدِ مشهودِ من، حضرتِ محمودِ من
طالعِ مسعودِ من، نامهسیاه آمدم
شافی دارالشّفا، پنجرهفولاد كو؟
در طلب شاخهای، مهرگیاه آمدم
باد موافق وزید، از طرف صحن قدس
نام مرا خواند و رفت، چون پَرِ كاه آمدم
#محمود_حبیبی_کسبی
📚 منشور، انتشارات سوره مهر
🗣 دولتمند خالُف (۱۹۵۰-۲۰۲۴ م)
@shahreshgh7
07.05.202512:32
بیدل! طلب همنفسی پیدا کن
گر عشق نباشد، هوسی پیدا کن
تنهایی، آب میکند زَهرهٔ سنگ
ای بیکس جاوید! کسی پیدا کن
بیدل دهلوی (۱۰۵۵-۱۱۳۳ ق)
منبع: بیدل دهلوی، عبدالقادربن عبدالخالق. رباعیّات (نسخهٔ خطّی)، دستنویس شمارهٔ HL 645 کتابخانهٔ خدابخش هند، شکسته نستعلیق بیدل دهلوی (شاعر)، کتابت ۱۹ محرّم ۱۱۱۵ ق، ۱۶۱گ.
#رباعی
* با سپاس از استاد میرافضلی بابت تذکر شمارهٔ نسخه.
@shahreshgh7
گر عشق نباشد، هوسی پیدا کن
تنهایی، آب میکند زَهرهٔ سنگ
ای بیکس جاوید! کسی پیدا کن
بیدل دهلوی (۱۰۵۵-۱۱۳۳ ق)
منبع: بیدل دهلوی، عبدالقادربن عبدالخالق. رباعیّات (نسخهٔ خطّی)، دستنویس شمارهٔ HL 645 کتابخانهٔ خدابخش هند، شکسته نستعلیق بیدل دهلوی (شاعر)، کتابت ۱۹ محرّم ۱۱۱۵ ق، ۱۶۱گ.
#رباعی
* با سپاس از استاد میرافضلی بابت تذکر شمارهٔ نسخه.
@shahreshgh7


02.05.202510:36
پادشاهی پسر بهمکتب داد
لوح سیمینْش در کنار نهاد
بر سر لوح او، نوشته بهزر:
جور استاد بِه که مهر پدر
سعدی (د. ۶۹۰ تا ۶۹۵ ق)
منبع: کلّیات شیخ اجل سعدی، دستنویس شمارهٔ ۲۵۷۰/۱۱ کتابخانهٔ مجلس، کتابت اوائل قرن هشتم، بدون رقم کاتب، ۶۵۹ برگِ ۲۷ سطری (گلستان سعدی، ورق ۱۱۱)
#روز_معلم
@shahreshgh7
لوح سیمینْش در کنار نهاد
بر سر لوح او، نوشته بهزر:
جور استاد بِه که مهر پدر
سعدی (د. ۶۹۰ تا ۶۹۵ ق)
منبع: کلّیات شیخ اجل سعدی، دستنویس شمارهٔ ۲۵۷۰/۱۱ کتابخانهٔ مجلس، کتابت اوائل قرن هشتم، بدون رقم کاتب، ۶۵۹ برگِ ۲۷ سطری (گلستان سعدی، ورق ۱۱۱)
#روز_معلم
@shahreshgh7
28.03.202521:29
بِه نگردد از رفوکاری، جراحتهای دل
بخیه، بینفع است زخمِ کاریِ ناسور را
قصاب کاشانی (قرن ۱۱ و ۱۲ ق)
@shahreshgh7
بخیه، بینفع است زخمِ کاریِ ناسور را
قصاب کاشانی (قرن ۱۱ و ۱۲ ق)
@shahreshgh7
22.03.202521:06
سه شعر کوتاه
▪️فریب
غیر دلبری
برای صید مشتری
غیر خندههای تلخ و سرسری
زندگان ناگزیر را
کجاست شغل دیگری؟
▪️باغ بیبرگی
قهر کرده
با بهار و
آفریدگار
شاخسار بیشکوفهٔ انار...
▪️ مسافران
ما کهایم؟
عکسها و قابها
ما کهایم؟
یادها و خوابها
مستطیل بیدر و دریچهایست
مقصد تمام این شتابها...
#عبدالمجید_ضیایی
📚همین معجزههای معمولی، نشر سوره مهر
@shahreshgh7
▪️فریب
غیر دلبری
برای صید مشتری
غیر خندههای تلخ و سرسری
زندگان ناگزیر را
کجاست شغل دیگری؟
▪️باغ بیبرگی
قهر کرده
با بهار و
آفریدگار
شاخسار بیشکوفهٔ انار...
▪️ مسافران
ما کهایم؟
عکسها و قابها
ما کهایم؟
یادها و خوابها
مستطیل بیدر و دریچهایست
مقصد تمام این شتابها...
#عبدالمجید_ضیایی
📚همین معجزههای معمولی، نشر سوره مهر
@shahreshgh7
20.03.202509:03
منتظران بهار، فصل شکفتن رسید
مژده به گلها برید، یار به گلشن رسید
بیدل دهلوی (۱۰۵۵-۱۱۳۳ ق)
🌹@shahreshgh7🌹
مژده به گلها برید، یار به گلشن رسید
بیدل دهلوی (۱۰۵۵-۱۱۳۳ ق)
🌹@shahreshgh7🌹
08.05.202510:15
روزهای رفتهٔ تقویم، هیچ
روزهای مانده را تصمیم، هیچ
روز طوفان است و من خاکسترم
نیم بر باد است و دیگرنیم، هیچ
با که بنشینم؟ کجا جولان کنم؟
هیچ را هم ضرب و هم تقسیم، هیچ
بعد از اینم مستی است و راستی
درس و مکتبخانه و تعلیم، هیچ
ایّها السّاقی! بگردان باده را
بیتو ما هیچیم، ما هیچیم، هیچ
#مهدی_جهاندار
📚 مُرتد، انتشارات شهرستان ادب
@shahreshgh7
روزهای مانده را تصمیم، هیچ
روز طوفان است و من خاکسترم
نیم بر باد است و دیگرنیم، هیچ
با که بنشینم؟ کجا جولان کنم؟
هیچ را هم ضرب و هم تقسیم، هیچ
بعد از اینم مستی است و راستی
درس و مکتبخانه و تعلیم، هیچ
ایّها السّاقی! بگردان باده را
بیتو ما هیچیم، ما هیچیم، هیچ
#مهدی_جهاندار
📚 مُرتد، انتشارات شهرستان ادب
@shahreshgh7
07.05.202511:51
چگونه بیتو بگویم «پناه» یعنی چه؟
اضافهکاری عمرِ تباه یعنی چه؟
برای یوسفِ غمگینِ گوشهی زندان
دریغ و حسرت شبهای چاه یعنی چه؟
قسم به اشکِ شبانه، قسم به آهِ سحر
که در نبودِ تو فهمیدم «آه» یعنی چه
صدای روحِ دل آشفتهی مرا بشنو
بگو مجادلهی «باد و کاه» یعنی چه؟
به روزگارِ من و بختِ غم گرفتهی من
نگاه کن که بفهمی «سیاه» یعنی چه...
#زهرا_فقیری
@shahreshgh7
اضافهکاری عمرِ تباه یعنی چه؟
برای یوسفِ غمگینِ گوشهی زندان
دریغ و حسرت شبهای چاه یعنی چه؟
قسم به اشکِ شبانه، قسم به آهِ سحر
که در نبودِ تو فهمیدم «آه» یعنی چه
صدای روحِ دل آشفتهی مرا بشنو
بگو مجادلهی «باد و کاه» یعنی چه؟
به روزگارِ من و بختِ غم گرفتهی من
نگاه کن که بفهمی «سیاه» یعنی چه...
#زهرا_فقیری
@shahreshgh7
19.04.202506:18
ای غم که مسافر جهانپیمایی!
ای تازهنهال چمن رعنایی!
گر حال «فصیحی» از تو پرسند، بگوی:
در صحبت خلق، مُرد از تنهایی...
فصیحی هروی (احتمالاً ۹۸۷-۱۰۴۹ ق)
#رباعی
@shahreshgh7
ای تازهنهال چمن رعنایی!
گر حال «فصیحی» از تو پرسند، بگوی:
در صحبت خلق، مُرد از تنهایی...
فصیحی هروی (احتمالاً ۹۸۷-۱۰۴۹ ق)
#رباعی
@shahreshgh7
28.03.202520:37
من نگویم که مرا از قفس آزاد کنید
قفسم برده به باغی و دلم شاد کنید...
ملکالشعرای بهار (۱۲۶۵-۱۳۳۰ ش)
@shahreshgh7
قفسم برده به باغی و دلم شاد کنید...
ملکالشعرای بهار (۱۲۶۵-۱۳۳۰ ش)
@shahreshgh7
转发自:
|مُحَرَّض|

21.03.202520:39
مرگ را علّتِ وجود خودم، جبر را اختیار فهمیدم
از دو دوتّا چهارتا کردن، عشق را از "دچار" فهمیدم...
#علی_کاملی
@Moharraz1
از دو دوتّا چهارتا کردن، عشق را از "دچار" فهمیدم...
#علی_کاملی
@Moharraz1
20.03.202508:14
امسال، بهار، بیتو یعنی پاییز
تقویم به گور پدرش میخندد!
#جلیل_صفربیگی
@shahreshgh7
تقویم به گور پدرش میخندد!
#جلیل_صفربیگی
@shahreshgh7
显示 1 - 24 共 28
登录以解锁更多功能。