
هفت شهر عشق | علی کاملی
«علیِ کاملی: @alikameli2001»/ معلّم ادبیات، شاعر و مصحّح
من قدحها میخورم پُر خونِ خود...
«آنچه میخوانم، مینویسم و میشنوم»
مجموعه غزل «اندوه»/ فصل پنجم/ ۱۴۰۱
من قدحها میخورم پُر خونِ خود...
«آنچه میخوانم، مینویسم و میشنوم»
مجموعه غزل «اندوه»/ فصل پنجم/ ۱۴۰۱
"هفت شهر عشق | علی کاملی" 群组最新帖子
19.04.202506:18
ای غم که مسافر جهانپیمایی!
ای تازهنهال چمن رعنایی!
گر حال «فصیحی» از تو پرسند، بگوی:
در صحبت خلق، مُرد از تنهایی...
فصیحی هروی (احتمالاً ۹۸۷-۱۰۴۹ ق)
#رباعی
@shahreshgh7
ای تازهنهال چمن رعنایی!
گر حال «فصیحی» از تو پرسند، بگوی:
در صحبت خلق، مُرد از تنهایی...
فصیحی هروی (احتمالاً ۹۸۷-۱۰۴۹ ق)
#رباعی
@shahreshgh7
30.03.202520:45
پرواز میکنیم کمی قبل مرگ خویش
چون ماهی فتاده به منقار لکلکی...
#محمد_سهرابی
@shahreshgh7
چون ماهی فتاده به منقار لکلکی...
#محمد_سهرابی
@shahreshgh7
30.03.202513:32
▪️بشنوید: شعر اخوان با صدای فروغ
ای تکیهگاه و پناهِ
زیباترین لحظههای
پُرعصمت و پُرشکوه
تنهایی و خلوت من
ای شطّ شیرین پُرشوکت من...
📝 مهدی اخوان ثالث (۱۳۰۶-۱۳۶۹ ش)
🗣 فروغ فرخزاد (۱۳۱۳-۱۳۴۵ ش)
@shahreshgh7
ای تکیهگاه و پناهِ
زیباترین لحظههای
پُرعصمت و پُرشکوه
تنهایی و خلوت من
ای شطّ شیرین پُرشوکت من...
📝 مهدی اخوان ثالث (۱۳۰۶-۱۳۶۹ ش)
🗣 فروغ فرخزاد (۱۳۱۳-۱۳۴۵ ش)
@shahreshgh7
28.03.202521:29
بِه نگردد از رفوکاری، جراحتهای دل
بخیه، بینفع است زخمِ کاریِ ناسور را
قصاب کاشانی (قرن ۱۱ و ۱۲ ق)
@shahreshgh7
بخیه، بینفع است زخمِ کاریِ ناسور را
قصاب کاشانی (قرن ۱۱ و ۱۲ ق)
@shahreshgh7
28.03.202520:37
من نگویم که مرا از قفس آزاد کنید
قفسم برده به باغی و دلم شاد کنید...
ملکالشعرای بهار (۱۲۶۵-۱۳۳۰ ش)
@shahreshgh7
قفسم برده به باغی و دلم شاد کنید...
ملکالشعرای بهار (۱۲۶۵-۱۳۳۰ ش)
@shahreshgh7
23.03.202522:25
ما بیسلیقهایم، تو حاجات ما بخواه
ورنه گدا مطالبهٔ آب و نان کند...
#محمد_سهرابی
@shahreshgh7
ورنه گدا مطالبهٔ آب و نان کند...
#محمد_سهرابی
@shahreshgh7
23.03.202521:01
کلبهٔ احزان شود روزی گلستان، غم مخور
بشکفد گلهای وصل از خار هجران، غم مخور
گر چو گردون از بد دوران او سرگشتهای
آید این سرگشتگی روزی به پایان، غم مخور
هر غمی را شادییی در پی بود دل شاد دار
هیچ دردی نیست کو را نیست درمان، غم مخور
آیه «لا تقنطوا من رحمة الله» یاد کن
هست «لا تقنط» امیدی بس فراوان، غم مخور
گر به تاریکی فتادی همچو اسکندر، مترس
روشنی یابی چو خضر از آب حَیوان، غم مخور
بی سحر هرگز نماند شام، بی صبری مکن
هرچه دشوار است روزی گردد آسان، غم مخور
تیره گردد روز خصم از یارب شبهای من
تیر یارب بگذرد از سنگ و سندان، غم مخور
شمسالدین جوینی صاحبدیوان (قرن ۶ و ۷ ق)
منبع: روضة الناظر و نزهة الخاطر، عزیز کاشانی، سدۀ هشتم ق، دستنویس شمارۀ ۷۶۶ کتابخانۀ دانشگاه استانبول
@shahreshgh7
بشکفد گلهای وصل از خار هجران، غم مخور
گر چو گردون از بد دوران او سرگشتهای
آید این سرگشتگی روزی به پایان، غم مخور
هر غمی را شادییی در پی بود دل شاد دار
هیچ دردی نیست کو را نیست درمان، غم مخور
آیه «لا تقنطوا من رحمة الله» یاد کن
هست «لا تقنط» امیدی بس فراوان، غم مخور
گر به تاریکی فتادی همچو اسکندر، مترس
روشنی یابی چو خضر از آب حَیوان، غم مخور
بی سحر هرگز نماند شام، بی صبری مکن
هرچه دشوار است روزی گردد آسان، غم مخور
تیره گردد روز خصم از یارب شبهای من
تیر یارب بگذرد از سنگ و سندان، غم مخور
شمسالدین جوینی صاحبدیوان (قرن ۶ و ۷ ق)
منبع: روضة الناظر و نزهة الخاطر، عزیز کاشانی، سدۀ هشتم ق، دستنویس شمارۀ ۷۶۶ کتابخانۀ دانشگاه استانبول
@shahreshgh7


22.03.202521:06
سه شعر کوتاه
▪️فریب
غیر دلبری
برای صید مشتری
غیر خندههای تلخ و سرسری
زندگان ناگزیر را
کجاست شغل دیگری؟
▪️باغ بیبرگی
قهر کرده
با بهار و
آفریدگار
شاخسار بیشکوفهٔ انار...
▪️ مسافران
ما کهایم؟
عکسها و قابها
ما کهایم؟
یادها و خوابها
مستطیل بیدر و دریچهایست
مقصد تمام این شتابها...
#عبدالمجید_ضیایی
📚همین معجزههای معمولی، نشر سوره مهر
@shahreshgh7
▪️فریب
غیر دلبری
برای صید مشتری
غیر خندههای تلخ و سرسری
زندگان ناگزیر را
کجاست شغل دیگری؟
▪️باغ بیبرگی
قهر کرده
با بهار و
آفریدگار
شاخسار بیشکوفهٔ انار...
▪️ مسافران
ما کهایم؟
عکسها و قابها
ما کهایم؟
یادها و خوابها
مستطیل بیدر و دریچهایست
مقصد تمام این شتابها...
#عبدالمجید_ضیایی
📚همین معجزههای معمولی، نشر سوره مهر
@shahreshgh7
转发自:
|مُحَرَّض|

21.03.202520:39
مرگ را علّتِ وجود خودم، جبر را اختیار فهمیدم
از دو دوتّا چهارتا کردن، عشق را از "دچار" فهمیدم...
#علی_کاملی
@Moharraz1
از دو دوتّا چهارتا کردن، عشق را از "دچار" فهمیدم...
#علی_کاملی
@Moharraz1
21.03.202520:38
گفته بودم که شعر نخواهم نوشت. اما نمیشد این هدیهٔ روز تولدم را از آسمان، نستانم. علیالخصوص آنکه مخاطب این غزل، آن را خواهد خواند. یعنی به گمانم:
هنوز نام تو رودی که بر زبان، جاریست
هنوز کار دوچشمم، چو ابرها، زاریست
نگو که بیتو خوشم، گریه، همنشین شب است
نگو که بعد تو میخندم؛ آبروداریست
اگرچه زنده از این کارزار برگشتم
شکستخوردهٔ عشقم، که زخمها کاریست
چه سهم میبرم از عشق تو به جز حسرت؟
که سهمم از تو همین شعر کوچهبازاریست
▪️
نشسته عشق تو بر دوش خستهٔ دل من
بهروی شانهٔ سیزیف، همچنان باریست
#علی_کاملی
@shahreshgh7
هنوز نام تو رودی که بر زبان، جاریست
هنوز کار دوچشمم، چو ابرها، زاریست
نگو که بیتو خوشم، گریه، همنشین شب است
نگو که بعد تو میخندم؛ آبروداریست
اگرچه زنده از این کارزار برگشتم
شکستخوردهٔ عشقم، که زخمها کاریست
چه سهم میبرم از عشق تو به جز حسرت؟
که سهمم از تو همین شعر کوچهبازاریست
▪️
نشسته عشق تو بر دوش خستهٔ دل من
بهروی شانهٔ سیزیف، همچنان باریست
#علی_کاملی
@shahreshgh7
20.03.202522:40
پس از تو چشمهایم همدم باران تنهاییست
اگر این شعر را خواندی دعایم کن دعایم کن...
#علی_کاملی
@shahreshgh7
اگر این شعر را خواندی دعایم کن دعایم کن...
#علی_کاملی
@shahreshgh7
20.03.202509:03
منتظران بهار، فصل شکفتن رسید
مژده به گلها برید، یار به گلشن رسید
بیدل دهلوی (۱۰۵۵-۱۱۳۳ ق)
🌹@shahreshgh7🌹
مژده به گلها برید، یار به گلشن رسید
بیدل دهلوی (۱۰۵۵-۱۱۳۳ ق)
🌹@shahreshgh7🌹
20.03.202508:14
امسال، بهار، بیتو یعنی پاییز
تقویم به گور پدرش میخندد!
#جلیل_صفربیگی
@shahreshgh7
تقویم به گور پدرش میخندد!
#جلیل_صفربیگی
@shahreshgh7
20.03.202508:14
بهار آمده، اما هوا هوای تو نیست
مرا ببخش، اگر این غزل برای تو نیست
بـــه شوق شال و کلاه تو، برف میآمد
و سالهاست از این کوچه، ردّ پای تو نیست
نسیم، با هوس رختهای روی طناب
به رقص آمده و دامن رهای تو نیست
کنار اینهمه مهمان، چقدر تنهایم
میان اینهمه ناخوانده، کفشهای تو نیست
به دل نگیر اگر این روزها کمی دو دلم
دلی کلافه که جای تو هست و جای تو نیست
به شیشه میخورد انگشتهای باران... آه...
شبیه در زدن تو... ولی صدای تو نیست
تو نیستی، دل این چتر، وا نخواهد شد
غمیست باران، وقتی هوا هوای تو نیست...
#اصغر_معاذی
@shahreshgh7
مرا ببخش، اگر این غزل برای تو نیست
بـــه شوق شال و کلاه تو، برف میآمد
و سالهاست از این کوچه، ردّ پای تو نیست
نسیم، با هوس رختهای روی طناب
به رقص آمده و دامن رهای تو نیست
کنار اینهمه مهمان، چقدر تنهایم
میان اینهمه ناخوانده، کفشهای تو نیست
به دل نگیر اگر این روزها کمی دو دلم
دلی کلافه که جای تو هست و جای تو نیست
به شیشه میخورد انگشتهای باران... آه...
شبیه در زدن تو... ولی صدای تو نیست
تو نیستی، دل این چتر، وا نخواهد شد
غمیست باران، وقتی هوا هوای تو نیست...
#اصغر_معاذی
@shahreshgh7
20.03.202508:10
و همچنان...
تو نیستی، همهٔ عیدها غمانگیز است
بهار بیتو برایم بهرنگ پاییز است...
#علی_کاملی
@shahreshgh7
تو نیستی، همهٔ عیدها غمانگیز است
بهار بیتو برایم بهرنگ پاییز است...
#علی_کاملی
@shahreshgh7
记录
19.04.202523:59
506订阅者31.03.202523:59
50引用指数30.04.202523:59
264每帖平均覆盖率30.04.202523:59
264广告帖子的平均覆盖率07.03.202523:59
8.33%ER31.03.202523:59
13.65%ERR登录以解锁更多功能。