از آنِ ما!
10.05.202522:39
این چند مدت سه کتاب از ادبیات عرب خوندم و واقعا دوست داشتم.
اولی کتاب خزامی از سنان آنطون بود که انقدر داستان گیرا، آشنا و روایت زیبایی داشت که از همون خط اول جذبش شدم.
دومی کتاب خواب در باغ گیلاس بود از ازهر جرجیس که غم‌انگیز و خوندنی بود.
صحبت از جنگ، تنهایی، غربت و قصه ساختن از همه‌ی این‌ها برای فرهنگ ما آشنا و دردناکه.
و آخری هم از هدی حمد بود، کتاب زنی که پله‌ها را می‌شمارد.
فکر کنم همه‌شون رو باهم، حداکثر توی ده روز تموم کردم انقدر که گیرا و خوندنی بودن!
و همچنان هم دارم به خوندن کتاب‌های مجموعه‌ی هزار و یک شب نشر ثالث ادامه می‌دم.
الان هم در حال خوندن کتابِ فهرس از سنان انطون هستم و تا همینجا هم پیشنهادش میکنم.
#bfl
اولی کتاب خزامی از سنان آنطون بود که انقدر داستان گیرا، آشنا و روایت زیبایی داشت که از همون خط اول جذبش شدم.
دومی کتاب خواب در باغ گیلاس بود از ازهر جرجیس که غم‌انگیز و خوندنی بود.
صحبت از جنگ، تنهایی، غربت و قصه ساختن از همه‌ی این‌ها برای فرهنگ ما آشنا و دردناکه.
و آخری هم از هدی حمد بود، کتاب زنی که پله‌ها را می‌شمارد.
فکر کنم همه‌شون رو باهم، حداکثر توی ده روز تموم کردم انقدر که گیرا و خوندنی بودن!
و همچنان هم دارم به خوندن کتاب‌های مجموعه‌ی هزار و یک شب نشر ثالث ادامه می‌دم.
الان هم در حال خوندن کتابِ فهرس از سنان انطون هستم و تا همینجا هم پیشنهادش میکنم.
#bfl
08.05.202513:19
قبلاً فکر می‌کردم اگه کسی بابت رفتارش عذرخواهی کرد، وظیفه‌ی من (یعنی همون کار «باهمدلی») اینه که عذرخواهیشو بپذیرم و دوباره به همون اندازه که قبلاً نزدیک بودیم، بهش راه بدم توی زندگیم.
ولی حالا می‌فهمم که همه‌ی این چیزا می‌تونن همزمان درست باشن:
👈🏻 تو باهام بدرفتاری کردی.
👈🏻 من توی رابطمون حد و مرز گذاشتم.
👈🏻 تو بابت رفتارت عذرخواهی کردی و منظورت جدی بود.
👈🏻 من بخشیدمت، واقعاً هم بخشیدمت.
👈🏻 ولی دیگه به اون حس امنیت یا نزدیکی قبلی برنمی‌گردم.
👈🏻 اون حد و مرزها رو نگه می‌دارم تا از خودم محافظت کنم.
ما میتونیم بدون اینکه دل‌چرکین یا کینه‌جو باشیم یا بخوایم کسی رو مجازات کنیم، حد و مرزهامون رو حفظ کنیم. فقط کافیه بگیم: «برای اینکه حس امنیت داشته باشم، به این نیاز دارم.»
حفظ این حد و مرزها مخصوصاً تو رابطه با خانواده، شریک عاطفی یا دوستای خیلی نزدیک سخته — کسایی که زندگی‌مون خیلی باهاشون گره خورده.
ولی حالا می‌فهمم که همه‌ی این چیزا می‌تونن همزمان درست باشن:
👈🏻 تو باهام بدرفتاری کردی.
👈🏻 من توی رابطمون حد و مرز گذاشتم.
👈🏻 تو بابت رفتارت عذرخواهی کردی و منظورت جدی بود.
👈🏻 من بخشیدمت، واقعاً هم بخشیدمت.
👈🏻 ولی دیگه به اون حس امنیت یا نزدیکی قبلی برنمی‌گردم.
👈🏻 اون حد و مرزها رو نگه می‌دارم تا از خودم محافظت کنم.
ما میتونیم بدون اینکه دل‌چرکین یا کینه‌جو باشیم یا بخوایم کسی رو مجازات کنیم، حد و مرزهامون رو حفظ کنیم. فقط کافیه بگیم: «برای اینکه حس امنیت داشته باشم، به این نیاز دارم.»
حفظ این حد و مرزها مخصوصاً تو رابطه با خانواده، شریک عاطفی یا دوستای خیلی نزدیک سخته — کسایی که زندگی‌مون خیلی باهاشون گره خورده.
07.05.202513:14
06.05.202522:14
دیدن آنشرلی همزمان که یک‌سری قسمت‌هاش غمگینم می‌کنه، برام خیلییی خیلیی زیباست. این نگاه قشنگی که این بچه به زندگی داره واقعا ستودنی و زیباست. سعی می‌کنه از همه‌چیز زیبایی پیدا کنه. حتی روی کوچک‌ترین چیزها هم مکث می‌کنه. از کنار ساده‌ترین چیزها بی‌تفاوت رد نمی‌شه و به جزییات دقت می‌کنه. خیلی سعی می‌کنه خودش باشه، خودش رو بشناسه. ترس‌ها و اضطراب‌های خودش رو داره ولی از رفتن توی دل این ترس و اضطراب واهمه‌ای نداره. جسارت داره و از خودش بودن نمی‌ترسه. خودش رو فراموش نمی‌کنه. و حواسش به خود اصلیش هست.
03.05.202521:05
یادآوری امروز:
نگران نباش، این فصلِ سختی برای همیشه ادامه نداره.✨
نگران نباش، این فصلِ سختی برای همیشه ادامه نداره.✨
01.05.202514:31
گاهی عذرخواهی یعنی اینکه به کسی گوش بدی وقتی از زخمی که بهش زدی حرف می‌زنه، بدون اینکه وسط حرفش بپری.
گاهی تو عذرخواهی می‌کنی بدون اینکه چیزی بگی.
- Dr Lepera 🌱
گاهی تو عذرخواهی می‌کنی بدون اینکه چیزی بگی.
- Dr Lepera 🌱
10.05.202520:29
دوزخ، اگر باشد، چیزی نیست که خواهد بود. بلکه همین‌جاست. دوزخی که هر روز در آن زندگی می‌کنیم و خود ما با وجودمان آن را می‌سازیم. دو راه برای رهایی از رنج و محنت‌هایش وجود دارد. اولی برای بسیاری آسان است: اینکه با دوزخ کنار بیایی و به بخشی از آن تبدیل شوی تا دیگر آن را نبینی. دومی پرمخاطره است و نیازمند آگاهی و ترس و لرز: جستجو کنی و بفهمی چطور با چه چیزی و چه کسانی آشنا شوی که در دل دوزخ، دوزخ نیستند. آن‌ها را نگه‌دار و به آن‌ها فضا بده.
- ایتالو کالوینو 🌿
- ایتالو کالوینو 🌿
08.05.202513:17
«درمورد عذرخواهی و بی احترامی»
من با عذرخواهی موافقم و باور دارم خیلی از زخم‌های رابطه‌ای می‌تونن با مسئولیت‌پذیری، مراقبت، و تغییر رفتاری به‌خوبی ترمیم بشن.
اما در عین حال، فکر میکنم وقتی کسی به ما بی‌احترامی می‌کنه، ممکنه حس امنیت و اطمینانی که توی اون رابطه داشتیم برای همیشه تغییر کنه.
حفاظت سالم از خود یعنی اینکه برای آدم‌هایی که باهامون بد رفتار کردن، حد و مرز بذاریم — و بسته به شدت اون بدرفتاری، شاید هیچ‌وقت حس نکنیم که دوباره میتونیم اون مرزها رو کنار بذاریم. درهایی که به سمت صمیمیت، آسیب‌پذیری و اعتماد باز بودن، ممکنه دیگه هیچ‌وقت باز نشن. و این کاملاً طبیعیه.
من با عذرخواهی موافقم و باور دارم خیلی از زخم‌های رابطه‌ای می‌تونن با مسئولیت‌پذیری، مراقبت، و تغییر رفتاری به‌خوبی ترمیم بشن.
اما در عین حال، فکر میکنم وقتی کسی به ما بی‌احترامی می‌کنه، ممکنه حس امنیت و اطمینانی که توی اون رابطه داشتیم برای همیشه تغییر کنه.
حفاظت سالم از خود یعنی اینکه برای آدم‌هایی که باهامون بد رفتار کردن، حد و مرز بذاریم — و بسته به شدت اون بدرفتاری، شاید هیچ‌وقت حس نکنیم که دوباره میتونیم اون مرزها رو کنار بذاریم. درهایی که به سمت صمیمیت، آسیب‌پذیری و اعتماد باز بودن، ممکنه دیگه هیچ‌وقت باز نشن. و این کاملاً طبیعیه.
07.05.202513:13
05.05.202522:06
یادآوری امروز:
خودت رو وقتی حالت خوب نیست «هم» دوست داشته باش. خودت رو وقتی عملکردی نداری و میدونی حس و حالت روبه‌راه نیست «هم» دوست داشته باش. اینجور وقت‌ها بیشتر حواست به خودت باشه. بیشتر هم نه؟ درست مثل زمانیکه عملکرد داری و حال بهتری رو تجربه می‌کنی. به خودت توی همه‌ی حالت‌هات ارزش بده. میدونم سخته، ولی یادت بمونه که تو توی هر شرایطی ارزشمندی و باید این رو به خودت نشون بدی و کنار خودت باشی. وقتی به چیزی حسی نداری حواست باشه ذهن و بدنت به چه‌چیزهایی بله می‌گن. کجاها شوق رو حتی کم احساس می‌کنن. حواست به حرف ذهن و بدنت باشه. مواظب خودت باش.
خودت رو وقتی حالت خوب نیست «هم» دوست داشته باش. خودت رو وقتی عملکردی نداری و میدونی حس و حالت روبه‌راه نیست «هم» دوست داشته باش. اینجور وقت‌ها بیشتر حواست به خودت باشه. بیشتر هم نه؟ درست مثل زمانیکه عملکرد داری و حال بهتری رو تجربه می‌کنی. به خودت توی همه‌ی حالت‌هات ارزش بده. میدونم سخته، ولی یادت بمونه که تو توی هر شرایطی ارزشمندی و باید این رو به خودت نشون بدی و کنار خودت باشی. وقتی به چیزی حسی نداری حواست باشه ذهن و بدنت به چه‌چیزهایی بله می‌گن. کجاها شوق رو حتی کم احساس می‌کنن. حواست به حرف ذهن و بدنت باشه. مواظب خودت باش.
02.05.202520:44
سالم‌ترین رابطه‌هایی که می‌شناسم، یه‌سری عادت مشخص دارن که اونا رو از بقیه جدا می‌کنه:
۱. وقتی با هم دعوا می‌کنن، به هم بی‌احترامی نمی‌کنن. نه بهم برچسب می‌زنن، نه صدای هم رو نادیده می‌گیرن. واقعاً گوش می‌دن.
۲. وقتی ناراحتن، هیچ‌وقت تهدید نمی‌کنن که “تمومش میکنم” یا “میرم”.
۳. سهم خودشون رو قبول دارن؛ بلد‌ن معذرت بخوان.
۴. دلخوری‌ها رو نگه نمی‌دارن. یاد گرفتن که ببخشن و رها کنن.
۵. عشقشون رو دریغ نمی‌کنن؛ نه قهر می‌کنن، نه از طریق سکوت تنبیه می‌کنن، نه فرار می‌کنن.
۱. وقتی با هم دعوا می‌کنن، به هم بی‌احترامی نمی‌کنن. نه بهم برچسب می‌زنن، نه صدای هم رو نادیده می‌گیرن. واقعاً گوش می‌دن.
۲. وقتی ناراحتن، هیچ‌وقت تهدید نمی‌کنن که “تمومش میکنم” یا “میرم”.
۳. سهم خودشون رو قبول دارن؛ بلد‌ن معذرت بخوان.
۴. دلخوری‌ها رو نگه نمی‌دارن. یاد گرفتن که ببخشن و رها کنن.
۵. عشقشون رو دریغ نمی‌کنن؛ نه قهر می‌کنن، نه از طریق سکوت تنبیه می‌کنن، نه فرار می‌کنن.
30.04.202514:27
چی از شناختن شما آدم‌های پرمهر قشنگ‌تره؟ 🦋♥️
10.05.202513:54
یادداشتی بر سریالِ
" My Brilliant Friend "
«ممکنه اواخر متن، همراه با اسپویل باشه»
من سه فصل ابتدایی رو توی یک هفته و فصل آخر رو در ۱۰ روز دیدم. این اول از همه ثابت می‌کنه چه سریال فوق‌العاده‌ای بود و دوم نشون می‌ده حداقل برای من به فصل آخر خوب پرداخته نشده بوده.
من برای تک به تک اپیزود‌های سریال یاددااشت نوشتم. انقدر که عجیب، غمناک و جالب بود. توصیف حسش عجیب بود. لنویی که سال‌ها در سایه‌ی لی‌لای در رنج زندگی می‌کرد. و اپیزودی که بالاخره من به عنوان بیننده و لنو به عنوان دوست صمیمی با عمق درد لی‌لا مواجه شدیم. ولی هنوز برای لنو خارج شدن از سایه‌ی لی‌لا سخت بود. لنو زندگی رو از لی‌لا یاد گرفته بود، اصلا برای خودش زندگی نمی‌کرد، برای بخشی از وجودش که لی‌لا رو داشت زندگی می‌کرد و حتی در همه‌ی اون سال‌ها هم، از آنچه لی‌لا داشت که درحقیقت هیچ بود، در رنج بود.
و بعد روبه‌رو شدن با این هیچ، روبه‌رو شدن با هویت خودش، ساخت خودش و پیدا کردن خودش...
توصیه میکنم؟ مگه میشه نکنم؟
حتما حتما حتما ببینید.
#mfl
" My Brilliant Friend "
«ممکنه اواخر متن، همراه با اسپویل باشه»
من سه فصل ابتدایی رو توی یک هفته و فصل آخر رو در ۱۰ روز دیدم. این اول از همه ثابت می‌کنه چه سریال فوق‌العاده‌ای بود و دوم نشون می‌ده حداقل برای من به فصل آخر خوب پرداخته نشده بوده.
من برای تک به تک اپیزود‌های سریال یاددااشت نوشتم. انقدر که عجیب، غمناک و جالب بود. توصیف حسش عجیب بود. لنویی که سال‌ها در سایه‌ی لی‌لای در رنج زندگی می‌کرد. و اپیزودی که بالاخره من به عنوان بیننده و لنو به عنوان دوست صمیمی با عمق درد لی‌لا مواجه شدیم. ولی هنوز برای لنو خارج شدن از سایه‌ی لی‌لا سخت بود. لنو زندگی رو از لی‌لا یاد گرفته بود، اصلا برای خودش زندگی نمی‌کرد، برای بخشی از وجودش که لی‌لا رو داشت زندگی می‌کرد و حتی در همه‌ی اون سال‌ها هم، از آنچه لی‌لا داشت که درحقیقت هیچ بود، در رنج بود.
و بعد روبه‌رو شدن با این هیچ، روبه‌رو شدن با هویت خودش، ساخت خودش و پیدا کردن خودش...
توصیه میکنم؟ مگه میشه نکنم؟
حتما حتما حتما ببینید.
#mfl
08.05.202513:16
بی‌احترامی می‌تونه درهایی رو برای همیشه ببنده که حتی با عذرخواهی کردن هم دیگه باز کردنشون ممکن نباشه!
07.05.202513:12
04.05.202520:57
پادکست جدیدی که پیدا کردم اسمش هست:
“Strangers on a Bench”
اگر زبانتون خوبه، توصیه میکنم حتما به این پادکست گوش بدید. من شنیدن داستان آدم‌های مختلف رو دوست دارم، حتی با اینکه ممکنه با خیلی از صحبت‌هاشون موافق نباشم. ایده‌ی صحبت کردن با آدم‌هایی که معروف و مشهور نیستند، به نظرم خیلی جالب و بامزه‌ست. این پادکست هم دقیقاً همین ایده رو اجرا می‌کنه. خلاصه اگر اهل شنیدن قصه‌های مختلف هستید، اصلاً از دستش ندید.
#podfl
“Strangers on a Bench”
اگر زبانتون خوبه، توصیه میکنم حتما به این پادکست گوش بدید. من شنیدن داستان آدم‌های مختلف رو دوست دارم، حتی با اینکه ممکنه با خیلی از صحبت‌هاشون موافق نباشم. ایده‌ی صحبت کردن با آدم‌هایی که معروف و مشهور نیستند، به نظرم خیلی جالب و بامزه‌ست. این پادکست هم دقیقاً همین ایده رو اجرا می‌کنه. خلاصه اگر اهل شنیدن قصه‌های مختلف هستید، اصلاً از دستش ندید.
#podfl
02.05.202520:03
روزت مبارک ماهیِ عزیز و پرتلاش. خوشحالم که هستی و می‌نویسی و یاد میدی.🌻🤍
29.04.202511:44
روز روان‌شناس امسال مبارک خودم؛ که هر لحظه و هر روز برای بهتر شدن و بهتر عمل کردن تلاش کردم.
مبارک خودم؛ که سعی کردم همیشه به کاری که میکنم توجه کنم.
سعی کردم یادم نره انسانم و خطا دارم، و بخشی از این خطا رو بپذیرم و در جهت بهبود و اصلاحش قدم بردارم.
مبارک خودم؛ که توی جلسات، تمام عشق و درک و همدلی و شنیدن فعالم رو گذاشتم و با عشق و حضور وارد جلسه شدم.
مبارک خودم؛ که این هفته، پرکارترین هفته‌ی کاریم بود و توی تک‌تک جلساتم با عشق حضور داشتم و یاد گرفتم و سعی کردم یاد بدم.
مبارک خودم؛ که کاری رو که رؤیاش رو داشتم و یه موقعی فکر می‌کردم نمی‌شه، شد و دارم زندگیش میکنم.
مبارک خودم؛ که تلاش میکنم، که ادامه می‌دم، که جلو میرم.
که فکر نمی‌کنم هیچ مسیری، مسیرِ آخره.
ستاره‌ی عزیزم، روزت مبارک. برای همه‌ی تلاش‌هات ممنونم!🕊️🩵
مبارک خودم؛ که سعی کردم همیشه به کاری که میکنم توجه کنم.
سعی کردم یادم نره انسانم و خطا دارم، و بخشی از این خطا رو بپذیرم و در جهت بهبود و اصلاحش قدم بردارم.
مبارک خودم؛ که توی جلسات، تمام عشق و درک و همدلی و شنیدن فعالم رو گذاشتم و با عشق و حضور وارد جلسه شدم.
مبارک خودم؛ که این هفته، پرکارترین هفته‌ی کاریم بود و توی تک‌تک جلساتم با عشق حضور داشتم و یاد گرفتم و سعی کردم یاد بدم.
مبارک خودم؛ که کاری رو که رؤیاش رو داشتم و یه موقعی فکر می‌کردم نمی‌شه، شد و دارم زندگیش میکنم.
مبارک خودم؛ که تلاش میکنم، که ادامه می‌دم، که جلو میرم.
که فکر نمی‌کنم هیچ مسیری، مسیرِ آخره.
ستاره‌ی عزیزم، روزت مبارک. برای همه‌ی تلاش‌هات ممنونم!🕊️🩵
09.05.202519:53
این هفته زندگی چی بهتون یاد داده؟
به من؟ توی کوتاه‌ترین لحظه‌ها هم میشه زندگی رو پیدا کرد. از قول آنشرلی بگم: حیف نیست با اینهمه زیبایی، اندوه رو طولانی به دوش بکشی؟
به من؟ توی کوتاه‌ترین لحظه‌ها هم میشه زندگی رو پیدا کرد. از قول آنشرلی بگم: حیف نیست با اینهمه زیبایی، اندوه رو طولانی به دوش بکشی؟
08.05.202500:48
یادآوری امروز:
این یه یادآوری مخصوص خود توئه که این متن رو می‌خونی تا بهت بگم اگر حالت بده و آدم‌های امن زندگیت ازت پرسیدن چطوری؟ فکر نکنی که بگی خوبم. مکث کنی که بگی نیاز به کمک دارم. مکث کنی که بگی میدونم من رو می‌شنوی، خوب نیستم. میدونم همراهم میشی یکمی نگرانم. این یادآوری برای توئه که اگر امکان ابراز حال بدت رو داری، ساده ازش رد نشی. از همراهی گذر نکن.🤍
این یه یادآوری مخصوص خود توئه که این متن رو می‌خونی تا بهت بگم اگر حالت بده و آدم‌های امن زندگیت ازت پرسیدن چطوری؟ فکر نکنی که بگی خوبم. مکث کنی که بگی نیاز به کمک دارم. مکث کنی که بگی میدونم من رو می‌شنوی، خوب نیستم. میدونم همراهم میشی یکمی نگرانم. این یادآوری برای توئه که اگر امکان ابراز حال بدت رو داری، ساده ازش رد نشی. از همراهی گذر نکن.🤍
07.05.202513:11
04.05.202509:41
Dying for Sex
بیشتر از اینکه به عنوانش متعهد باشه، به این متعهده که مواجهه‌ی بیمار مبتلا به سرطان با مرگ رو دقیق و درست نشون بده. سریال برخلاف کاور و اسمش، سعی داره نشون بده درمیانِ مرگ و زیستن، پیدا کردن اهدافِ مهم و شادی‌آور چقدر کار سختی هست و حتی در پایانی‌ترین لحظات زندگی هم میشه به تحقق اهداف امید داشت.
برای من دیدنش دردناک بود. توصیه میکنم؟ نظرات رو بخونید. یک‌قسمت ببینید، اگر ارتباط گرفتید قطعا تا مدت‌ها توی ذهنتون می‌مونه.
#mfl
بیشتر از اینکه به عنوانش متعهد باشه، به این متعهده که مواجهه‌ی بیمار مبتلا به سرطان با مرگ رو دقیق و درست نشون بده. سریال برخلاف کاور و اسمش، سعی داره نشون بده درمیانِ مرگ و زیستن، پیدا کردن اهدافِ مهم و شادی‌آور چقدر کار سختی هست و حتی در پایانی‌ترین لحظات زندگی هم میشه به تحقق اهداف امید داشت.
برای من دیدنش دردناک بود. توصیه میکنم؟ نظرات رو بخونید. یک‌قسمت ببینید، اگر ارتباط گرفتید قطعا تا مدت‌ها توی ذهنتون می‌مونه.
#mfl
02.05.202515:38
این هفته زندگی چی بهتون یاد داده؟
به من؟ خیلی خوبه بدونی که نیازت در دوستی چی هست. زمان ساختن یک رابطه‌ی سالم رو داری؟ در حال حاضر میتونی برای داشتن یک دوستی تلاش کنی؟ و مهم‌تر از همه خیلی خوبه متوجه باشی چه موقع باید از تلاش دست کشید و با دوستی‌ها خداحافظی کرد. دردناکه ولی این بخشی از مسیر زندگیه.
به من؟ خیلی خوبه بدونی که نیازت در دوستی چی هست. زمان ساختن یک رابطه‌ی سالم رو داری؟ در حال حاضر میتونی برای داشتن یک دوستی تلاش کنی؟ و مهم‌تر از همه خیلی خوبه متوجه باشی چه موقع باید از تلاش دست کشید و با دوستی‌ها خداحافظی کرد. دردناکه ولی این بخشی از مسیر زندگیه.
28.04.202523:18
هرکسی شیوه‌ی سوگواری خودش رو داره. هیچ‌وقت در سوگواری جمعی، به فرد سخت نگیریم. اجازه بدیم آدم‌ها شیوه‌ی خودشون رو پیدا کنن. اجازه بدیم شیوه‌ی خودشون رو داشته باشن. در یک اتفاق جمعی نگردیم دنبال اینکه چرا دیگری به شیوه‌ای که من فکر میکنم درسته و برای من آشناست، غمش رو نشون نمی‌ده. کنار هم باشیم. درک کنیم. همراه باشیم. شاید بعضی‌هامون از حال بد فرسوده شدیم. انقدر فرسوده که نه میتونیم چیزی بگیم و نه میتونیم چیزی بنویسیم. اجازه بدیم هرکسی شیوه‌ی خودش رو پیدا کنه. حتی اگر احساسی تجربه نمی‌کنیم، به خودمون سخت نگیریم. تجربه‌ی ما باهم متفاوته. سعی کنیم کنار هم بمونیم. به مِهر. به عشق. به درک.🤍
显示 1 - 24 共 104
登录以解锁更多功能。