بهار نارنج
30.03.202511:20
میدونی فروغ یجا خیلی قشنگ میگه :
کاش ما آن دو پرستو بودیم
که همه عمر سفر می‌کردیم
از بهاری به بهار دیگر
#فروغ_فرخزاد
کاش ما آن دو پرستو بودیم
که همه عمر سفر می‌کردیم
از بهاری به بهار دیگر
#فروغ_فرخزاد
25.03.202521:47
چشم‌به‌راه نورپراکنی توام؛ بیا که سایه‌های پی‌در‌پی روح ما را پریشان کرده. سایه سال‌هایی پر از پوچی، روزهای شوم درو کردن سروهای رعنا، سایه وحشت بر جان ارکیده‌های آبی.
تو که روشنایی!
بیا و بتاب
بیا که آسمان تاریک و سرزمین‌مان را سایه‌های شوم به آغوش کشیده.
#شهریارم‌رضاشاهم
#رضاشاه‌دوم
✍ شمعی در باد
❤️ پاینده ایران ❤️
👑 جاوید شاه 👑
تو که روشنایی!
بیا و بتاب
بیا که آسمان تاریک و سرزمین‌مان را سایه‌های شوم به آغوش کشیده.
#شهریارم‌رضاشاهم
#رضاشاه‌دوم
✍ شمعی در باد
❤️ پاینده ایران ❤️
👑 جاوید شاه 👑
15.03.202522:27
ایران‌بانو را دلریش و غمین کردی ، دل زخمی‌ام را خونین کردی.
شاه دل من،
هزاران تن چون من برخی اون دل غمگین تو.
شاه دل من،
هزاران تن چون من برخی اون دل غمگین تو.
10.03.202521:52
اگر روزی که نهنگ‌ها در ساحل خودکشی، می‌کنند در کنار آنها باشم ازشون می‌پرسم چرا؟
شکوه می‌کنم که چرا چنین رسمی را به مردم کشورم آموختید؟!
✍ شمعی در باد
شکوه می‌کنم که چرا چنین رسمی را به مردم کشورم آموختید؟!
✍ شمعی در باد
09.03.202515:31
شب جان‌فرسایی است، آسمان تاریک و طوفان زده و پنجره‌های امید بسته شده.
پنجره‌ای باز شده، از آسمان خون می‌چکد بر شاخساران سروهای بلند قامت.
آری بارش خون در تاریکی با مرگ تو آغاز شد.
با مرگ تو ای پایور سردار ایران که جان مهر‌آیین‌ات را ستاندی و خونت را به پای درخت خموده میهن ریختی.
دروگران، درو کردن خوشه‌های امید را و اهریمن بوسه بر قلب ارکیده‌ها زد.
در این وحشت ظلمانی خاموش شدی اما چراغ روشنایی را در این شب جان‌کاه با جانت هدیه دادی به ایران.
به سان مهتاب تراویدی به این سرزمین تاریک‌تر از تاریکی.
امشب بین ما و تو کهکشان‌ها فاصله افتاد، اما باران هم نمی‌تواند نامت را از دل شکسته ما پاک کند.
به اندازه تنهایی تو غمگینم
به اندازه تاریکی این شب ظلمانی و طوفان زده هراسان شدم از تنهایی بابک‌ها.
✍ شمعی در باد
#اوول‌کورکور
👑 جاوید شاه 👑
🖤 پاینده ایران 🖤
پنجره‌ای باز شده، از آسمان خون می‌چکد بر شاخساران سروهای بلند قامت.
آری بارش خون در تاریکی با مرگ تو آغاز شد.
با مرگ تو ای پایور سردار ایران که جان مهر‌آیین‌ات را ستاندی و خونت را به پای درخت خموده میهن ریختی.
دروگران، درو کردن خوشه‌های امید را و اهریمن بوسه بر قلب ارکیده‌ها زد.
در این وحشت ظلمانی خاموش شدی اما چراغ روشنایی را در این شب جان‌کاه با جانت هدیه دادی به ایران.
به سان مهتاب تراویدی به این سرزمین تاریک‌تر از تاریکی.
امشب بین ما و تو کهکشان‌ها فاصله افتاد، اما باران هم نمی‌تواند نامت را از دل شکسته ما پاک کند.
به اندازه تنهایی تو غمگینم
به اندازه تاریکی این شب ظلمانی و طوفان زده هراسان شدم از تنهایی بابک‌ها.
✍ شمعی در باد
#اوول‌کورکور
👑 جاوید شاه 👑
🖤 پاینده ایران 🖤
27.03.202514:50
شمع وجودت به خاموشی گرایید اما یاد تو در دل ما هرگز زدوده نمی‌شود.
#لیلای‌جان
#لیلای‌جان
25.03.202519:10
خوش آمدید.❤️🙏
15.03.202519:49
عاشقانه در دریای آبی نفس می‌کشیدم، امواج سهمگین مرا ناخواسته به ساحل پرتاب کردند. ساحلی که آرام نبود و مرگ با دردی به وسعت دریا داشت. سکوتم در ساحل از روی رضایت نبود، نشان از مرگ من بود.
روحم مرده و جان نیمه جانم مانده بود، خودم را بر زمین می‌زدم تا روح در کالبدم زنده شود.
پس از روحم باد ماسه‌های ساحل را در چشمانم ریخت تا شاهد رفتن جان از پیکرم را نباشم.
جانم با فوران خون لخته از دهانم بیرون می‌زد و آخرین تکاپوی من بیهوده ماند.
پیکر من در زیر خروارها ماسه ناپدید شد و کودکان بازیگوش پا روی من گذاشتن بدون دیدن روح و جان من.
#مرگ‌ماهی
روح من مرده
✍ شمعی در باد
روحم مرده و جان نیمه جانم مانده بود، خودم را بر زمین می‌زدم تا روح در کالبدم زنده شود.
پس از روحم باد ماسه‌های ساحل را در چشمانم ریخت تا شاهد رفتن جان از پیکرم را نباشم.
جانم با فوران خون لخته از دهانم بیرون می‌زد و آخرین تکاپوی من بیهوده ماند.
پیکر من در زیر خروارها ماسه ناپدید شد و کودکان بازیگوش پا روی من گذاشتن بدون دیدن روح و جان من.
#مرگ‌ماهی
روح من مرده
✍ شمعی در باد
09.03.202523:49
تاریکی و تنهایی حالمو اینقدر بد کرده که آرزوی لباس سپیدی به‌سان رخت عروس زمستان با خوابی جاودانه در گوری بی‌نشان زیر بهار نارنجم را دارم، آخرین نفس‌های جان روحم با لخته‌های خون از گلویم بیرون شود و تو کنارم باشی که آخرین نگاهم به پنجره چشمان تو باشد.
✍ شمعی در باد
#بهار‌نارنجم
دلم‌شکسته
روحم مرده
✍ شمعی در باد
#بهار‌نارنجم
دلم‌شکسته
روحم مرده
08.03.202519:33
تبر نزن بر این سروهای بلند قامت و نیفکن‌شان بر زمین چرا که آسمان عاشقانه آنها را در دل خود جا داده.
27.03.202514:29
لیلا!
شاهدخت ایران زمین، اکنون که در خوابی جاودانه استی از تو به تو می‌نویسم.
دردهای تو با شنیدن مرگ بر شاه آغازیدن گرفت و دردهای من با شنیدن درود بر امام!
اما دردهای من با شنیدن غریو جاوید شاه فرزندان همان نسل گمراه التیام یافت!
میان من و تو فاصله کهکشانه‌هاست، اما می‌بینم که تو به میهن باز آیی و من از مهر و با عشق، دسته دسته گل بر مزارتو می‌گذارم و از برای
رامش روان مهر آیین تو تنها جاوید شاه می‌گویم و بس.
پس از تو نه ماه هست نه ستاره اما با آمدن شاه ایران در آسمان هم ماه می‌تابد هم ستاره‌هایی چون تو.
#شاهدخت‌لیلا‌پهلوی
✍ آرش ( شمعی در باد )
❤️ پاینده ایران ❤️
👑 جاوید شاه 👑
شاهدخت ایران زمین، اکنون که در خوابی جاودانه استی از تو به تو می‌نویسم.
دردهای تو با شنیدن مرگ بر شاه آغازیدن گرفت و دردهای من با شنیدن درود بر امام!
اما دردهای من با شنیدن غریو جاوید شاه فرزندان همان نسل گمراه التیام یافت!
میان من و تو فاصله کهکشانه‌هاست، اما می‌بینم که تو به میهن باز آیی و من از مهر و با عشق، دسته دسته گل بر مزارتو می‌گذارم و از برای
رامش روان مهر آیین تو تنها جاوید شاه می‌گویم و بس.
پس از تو نه ماه هست نه ستاره اما با آمدن شاه ایران در آسمان هم ماه می‌تابد هم ستاره‌هایی چون تو.
#شاهدخت‌لیلا‌پهلوی
✍ آرش ( شمعی در باد )
❤️ پاینده ایران ❤️
👑 جاوید شاه 👑
25.03.202519:10
15.03.202500:24
کبوتران بر بام خانه‌ای ویران شده نشستند؛ سکوت را شکستند و سرود سوگ خوانند.
نامه آوردند،
آری نامه‌ای ز سرو بلندی که قامت رعنایش از پشت دیوارها پیداست و
نوشت به سروی که تبر به دستان شکستند.
از دو چشم‌شان سیل خون جاری شد،
جاری، جاری و جاری که بر می‌افکند خانه اهریمن را!
چلچله‌ها نشان از تابش نور بر فراز زاگرس در بهار داشتند.
تابش نور از شعله‌‌های پیکری در آتش و جانی که با سکوت ما در ایزه فرو نشست....
#نامه‌محبوبه‌رضایی
🌲اوول‌کورکور🌲
✍ شمعی در باد
🖤 پاینده ایران 🖤
👑 جاوید شاه 👑
نامه آوردند،
آری نامه‌ای ز سرو بلندی که قامت رعنایش از پشت دیوارها پیداست و
نوشت به سروی که تبر به دستان شکستند.
از دو چشم‌شان سیل خون جاری شد،
جاری، جاری و جاری که بر می‌افکند خانه اهریمن را!
چلچله‌ها نشان از تابش نور بر فراز زاگرس در بهار داشتند.
تابش نور از شعله‌‌های پیکری در آتش و جانی که با سکوت ما در ایزه فرو نشست....
#نامه‌محبوبه‌رضایی
🌲اوول‌کورکور🌲
✍ شمعی در باد
🖤 پاینده ایران 🖤
👑 جاوید شاه 👑
09.03.202523:42
آسمان باریدن آغاز کرده، باز باران با ترانه بوسه‌زد بر گونه‌های خشکیده این خاک
خاکی تشنه آب و سیراب شده از خون
خونی که جاری شده از قلب یاران
خون نیکاها
خون آذر نوش‌ها
خون پاک شهیاران
✍ شمعی در باد
👑 جاوید شاه 👑
🖤 پاینده ایران 🖤
خاکی تشنه آب و سیراب شده از خون
خونی که جاری شده از قلب یاران
خون نیکاها
خون آذر نوش‌ها
خون پاک شهیاران
✍ شمعی در باد
👑 جاوید شاه 👑
🖤 پاینده ایران 🖤
27.03.202512:10
تبر به دستان دروگر، زمین را سرخ کردند از خون لاله‌ها.
غمگین نباش روزی باران می‌بارد و لاله‌ها به آسمان لبخند می‌زدند.
✍ شمعی در باد
غمگین نباش روزی باران می‌بارد و لاله‌ها به آسمان لبخند می‌زدند.
✍ شمعی در باد
15.03.202522:54
ترانه ماندگار ساحل غم از دکتر قرخزاد / شبتان آرام 🌙
15.03.202500:22
转发自:
دُژَم
09.03.202515:55
من در طلب یارم، یارم به کجا خیزد؟
میگردم و میگردم گشتن به چه انگیزد؟
من در طلب یارم بی تاب و سراسیمه
آتیش زده ای امشب در خاطر من هیمه
من در طلب یارم غم دارم و غم دارم
بوی تن تو پیچید آغوش تو کم دارم
من درطلب یارم آخر چه کنم تنها
در خواب شنیدم من آهنگ تو با نجوا
من در طلب یارم خون گریه کنم امشب
از قطره ی دم لبریز این برکه کنم امشب
من در طلب یارم قلبم پر حسرت هاست
یُسری که نیامد هم جایِ همه عُسرت هاست
شعر
#فاطمه_عباسی
@dozhamdell
میگردم و میگردم گشتن به چه انگیزد؟
من در طلب یارم بی تاب و سراسیمه
آتیش زده ای امشب در خاطر من هیمه
من در طلب یارم غم دارم و غم دارم
بوی تن تو پیچید آغوش تو کم دارم
من درطلب یارم آخر چه کنم تنها
در خواب شنیدم من آهنگ تو با نجوا
من در طلب یارم خون گریه کنم امشب
از قطره ی دم لبریز این برکه کنم امشب
من در طلب یارم قلبم پر حسرت هاست
یُسری که نیامد هم جایِ همه عُسرت هاست
شعر
#فاطمه_عباسی
@dozhamdell
显示 1 - 18 共 18
登录以解锁更多功能。