هیچ هم زیبا نبودی من تو را زیبا کشیدم بی جهت اغراق کردم دلبر و رعنا کشیدم تو اصلا نمی دانستی شهرزاد قصه ها چیست من هزار و یک شب از موهای تو یلدا کشیدم با چه رویی بعد از این شعر نظامی را بخوانم بس که مجنون بودم و بیخود تو را لیلا کشیدم بعد از این خوش باش با او می روم از خاطراتت خاطرت آسوده باشد از خیالت پا کشیدم.
+ هـرکاری میخوای بکنهـانتِـر! – گفتی هـرکاری، هـوم؟ – برات بهتره که دشمنت رو با همچین جمـلاتِ ناشیـانهای مخاطبِ قـرار ندیآهـوی وحشی.بخصوص زمانی که از مسیرهای ناشنـاخته و تاریکِ افـکارش کاملاً بیاطلاعی. پس این رو یه هشدار در نظر بگیر و هرگز به من اختیارِ تـام نده!مگر اینـکه بخوای توی جنـگل به یه شکارچیِتشنه به خون و حریص به رایحـهی لذیذِ گوشتِ آهـو بَربخـوری که حتی تصوری از وجـودیتش نداشتی!
عـزیـز ڪردهای مـن؛ یه روز… یه روز با هم می میریم ولی الان… من میخوام باهات زندگی کنم. توی یه کلبه چوبی، بین دریا و جنگل، دور از همه. میخوام برات گیتار بزنم، ویولن بزنم، برات بخونم، شعر بنویسم. میخوام تمامت رو با خود واقعیت پر کنم. میخوام مثل یه پروانه تا سوختن و نابود شدن بال هام دورت بچرخم و پرواز کنم. بعدش با هم می میریم… توی اون کلبه ای چوبی که یکم بوی نم گرفته! میخوام مرگمون رو خودت انتخاب کنی. تو بغل من، محکم بهم بچسپ…»
عـزیـز ڪردهای مـن؛ یه روز… یه روز با هم می میریم ولی الان… من میخوام باهات زندگی کنم. توی یه کلبه چوبی، بین دریا و جنگل، دور از همه. میخوام برات گیتار بزنم، ویولن بزنم، برات بخونم، شعر بنویسم. میخوام تمامت رو با خود واقعیت پر کنم. میخوام مثل یه پروانه تا سوختن و نابود شدن بال هام دورت بچرخم و پرواز کنم. بعدش با هم می میریم… توی اون کلبه ای چوبی که یکم بوی نم گرفته! میخوام مرگمون رو خودت انتخاب کنی. تو بغل من، محکم بهم بچسپ…»
ماه سرخ آسمان تاریکم،درخششت را به چه کسی محروم کردی؟ به منی که برای یک لحظه پشیمان از عشقت نبودم؟
باشد ماه زیبای من،اعتراضی ندارم،در تاریکیه مطلق،به انتظار روشنیه وجودت می مانم.
انتظاری که تا من باشم و تو باشی و زمان باشد محکوم به آنم... عشقی دیرینه،قلمی کهنه،اشکی جاری،دلی شکسته ،روزگاری به رنگ شب در آمده،جان من،با رفتنت این انسان را خلق کردی.
دستانت هنوز نوازشگر من هست؟دلت هنوز عشقی به من دارد؟چشمانت هنوز روی من متمرکز مانده؟
در حسرت نگاهت،دستانت،دلت سر می کنم مهتاب من... تو برای او باش و من برای لحظه ایی دیگر داشتنت.