« وقتی تو کار X را انجام دادی، باعث احساس Y در من شدی، ولی من توقع داشتم تو کار Z را انجام دهی.» مثلا : «وقتی تو تلفن نزدی که به من اطلاع دهی دیر به سر قرار شام می آیی(X)، خیلی عصبانی شدم و احساس پوچی کردم(Y)،  کاش به من زنگ می‌زدی و می‌گفتی که دیرتر می رسی(Z)»

خیلی‌هام از رنگ زرد فسفری خوششون میاد و کل متنو رنگ می‌کنن :) که خب جز اثر تزئینی اثر دیگه‌ای نداره.

تمام موارد بالا، امکان بهینه‌تر شدن و بهبود رو دارن که بشه ازشون به نحو موثری استفاه کرد؛ اما جوری که تعداد زیادی از افراد از این روش‌ها استفاده می‌کنن معمولا نادرست و کم‌بازده‌س.

یادگیری عمیق از دل اشتباه کردن و اصلاح کردن به دست میاد، نه مرور چندباره یک متن!

فرض کنید مسیر گوارش رو در درس می‌خواید یادبگیرین. چشماتونو ببندین و تصور کنید که مثل یک غذا از دهان وارد می‌شین، سعی کنید همه چیز که می‌بینید رو توضیح بدین، هرموقع دیدین اطلاعات‌تون ناقص هست. به منبع اصلی مراجعه کنید و اطلاعاتتون رو تکمیل کنید و تا انتها به همین شکل ادامه بدین.

مثلا شاید متن نوشته باشه، تنها مواد خاصی از سد خونی مغزی عبور می‌کنند.
سوال تفصیلی شما این می‌تونه باشه که چرا هر ماده‌ای از سد خونی مغزی عبور نمی‌کنه.