✅️نامه سرگشاده به وزیر محترم علوم، تحقیقات و فناوری!
جناب آقای دکتر حسین سیماییصراف گرامی!
اینجانب به عنوان جامعهشناس دغدغهمند و دلسوز کشور و یکی از قربانیان نظام آموزش عالی در فرایند مخدوش جذب هیئت علمی نظر حضرتعالی را به این رنجنامه مجمل جلب میکنم باشد که به قدر همت خویش در جریان ارتقا و اصلاح این وضعیت اسفبار توفیق یابید. پیشتر نیز تحت عناوین مختلف در مقالات منتشرشده و نیز در کتاب "گفتمان وفاق؛ ارمغان دو دهه زیست آکادمیک"، به آسیبشناسی نظام دانشگاهی ایران و ️نیز به ضرورت اقدامات عاجل برای اصلاح فرایند شایستهگزینی در نظام آموزش عالی پرداختهام.
🔸️️علی رغم تأکیدات مکرر رهبری انقلاب در حمایت و دفاع از جامعه علمی و نخبگانی کشور؛ مع الاسف باید نسبت به ناکارآمدی ساز و کارهای شناسایی و جذب نیروهای متخصص و کارآمد در سطح نخبگانی در سالهای اخیر معترف بود!
تأکید بر تأسیس پژوهشگاهها و اندیشکدهها و تأمین زیرساختهای پژوهشی و آزمایشگاهی در جهت جهش علمی کشور در راستای مهار مهاجرت نخبگان و رفع موانع بروکراتیک پیش روی نخبگان، همه و همه در جهت افزایش اثرگذاری نخبگان ضرورت هایی ست که بیتردید در مقام عمل میتواند و باید در وارد کردن نخبگان به میدان مطمح نظر مسئولان قرار گیرد.
️🔸️بر اساس آنچه به اجمال مطرح گردید؛ انجام برخی اقدامات عاجل جبرانی در فرایند شایستهگزینی در نهاد علم بایستی از اولین اولویتهای دولت وفاق ملی باشد.
بر اساس مطالعات میدانی نگارنده و با تکیه بر تجربهی زیستهی خویش، باید اذعان کنم آنچه امروز ضرورت قطعی نهاد علم است بی تردید تمهید ساز و کارهای شایستهگزینی در نهاد آموزش عالی کشور است. با روی کار آمدن دولت وفاق ملی، انتظار میرود رویههای ناصواب در فرایند اسفناک جذب هیئتهای علمی؛ نخبهسوزی و تسلط خویشاوند سالاری به جای شایستهگزینی؛ غلبه روابط بر ضوابط، تبعیضهای ساختاری و ... در اسرع وقت متوقف و ساز و کارهای کارآمد جایگزین گردد.
🔸️️فرآیند جذب هیئت علمی در دانشگاهها در سالهای گذشته نه تنها شایسته گزینی را ملاک عمل قرار نداده است که کمر همت به حذف شایستگان بسته است و این یعنی ظلم در حق نهاد علم و در نتیجه ظلم به رشد و توسعه کشور. فرایندی که بیشتر به مصائب اسطورهی سیزیف شباهت دارد تا یک روند قابل دفاع برای شایسته گزینی. ظلم به نهاد دانشگاه که به واقع کلمه بایستی مبدا همهی تحولات باشد ظلم به نسلهای آینده و حتی جفا به کیان کشور است. در غیاب دانشگاه مسئله محور توسعه به معنای واقعی کلمه هیچ گاه در این سرزمین محقق نخواهد شد. بیتردید تضعيف دانشگاه مع الاسف تضعيف نظام است نظامی که برای برپایی و قوام آن چه جانهای عزیز و وارستهای که پرپر نشدهاند.
🔸️ناترازی فاحش در میزان متقاضیان جذب و تعداد محدود منتخبین نهایی و ساز و کار معیوب جاری جذب هیئت علمی کاملا مشهود است، این در حالی هست که متقاضی مجبور است هر بار به فراخوانهای کذایی جذب خویش را بفریبد و به طرز ناباورانهای؛ هر بار مصممتر از پیش شکیبا و خستگی ناپذیر به بارگذاری مدارک و مدارج تحصیلی و برگههای زرین تخصصی و اسناد افتخار خویش مداومت ورزد و راه روهای تو در توی این هفت خوان را بارها و بارها گز کند بی که حاصلی داشته باشد. آنگاه فرد بایستی روزها و هفتهها و ماهها و سالها را در انتظار بگذراند تا در نهایت غالبا یکی از همان نورچشمیهای توصیه شده، با کمترین صلاحیت به کرسی استادی دانشگاه تکیه بزند.
🔸️مجموعهی این فرایندهای مخدوش و اعمال سلیقههای خلاقیتکش و خستهکننده را میتوان ذیل مفهوم "چرخهی معیوب نخبهسوزی: ساز و کارهای بروکراتیک جذب هیئت علمی" صورتبندی و مفهومینه کرد. برای جامعهای که چنین بیمحابا نخبه سوزی میکند با وجود دشمنان قسم خوردهاش چه آیندهای میتوان متصور بود؟! این واقعیت تلخ بیتردید بزرگترین آسیبی است که مع الاسف در دهههای گذشته در ساحت علم و اندیشه رخ داده است؛ و حاصل آن شده است سلب اختیار و ابتکار عمل از جامعهی نخبگانی؛ نخبگانی که زیر آوار تلی از بلاتکلیفیها و بیتوجهیها عاقبت الامر یا پا به فرار میگذارند و مصائب مهاجرت به خارج را به جان میخرند و یا در هالهای از بیاعتنایی در جامهی انزوا میپیچند و کنج عزلت اختیار میکنند و به تعبیری کوچ به درون را چارهی کار میپندارند.
در پایان با توجه به اهمیت و ضرورت موضوع، در جهت ارتقای نیروهای نخبگانی کشور، خاصه در این شرایط حساس که به قدرت گفتمانسازی و وحدت آفرینی نخبگان و دانشگاهیان بیش از پیش نیازمندیم، توفیق جنابعالی را در جایگاه بالاترین مقام وزارت عتف، در انجام این ماموریت خطیر از درگاه باری تعالی مسئلت دارم. امید است در دولت وفاق ملی به واقع شاهد رفع موانع رشد نخبگان در میدان عمل باشیم.
۱۰ بهمن ۱۴۰۳
محمدحسن علایی
(جامعهشناس)
@sociologicalperspectives