
Реальна Війна

Лёха в Short’ах Long’ует

Україна Сейчас | УС: новини, політика

Мир сегодня с "Юрий Подоляка"

Труха⚡️Україна

Николаевский Ванёк

Лачен пише

Анатолий Шарий

Реальний Київ | Украина

Реальна Війна

Лёха в Short’ах Long’ует

Україна Сейчас | УС: новини, політика

Мир сегодня с "Юрий Подоляка"

Труха⚡️Україна

Николаевский Ванёк

Лачен пише

Анатолий Шарий

Реальний Київ | Украина

Реальна Війна

Лёха в Short’ах Long’ует

Україна Сейчас | УС: новини, політика

Theoretical_Physics
Admin: @GhadirJafari
关联群组
TP
Theoretical Physics Chat
75
记录
26.04.202523:59
2.8K订阅者26.03.202515:22
33引用指数09.01.202501:30
432每帖平均覆盖率09.01.202520:34
432广告帖子的平均覆盖率12.03.202523:59
10.78%ER31.01.202523:59
16.16%ERR转发自:
دِرَنـــگ

25.04.202502:04
🔷 انتگرالگیرهای کلوین و ماکسول
داشتم دربارهٔ تاریخچهٔ کامپیوترهای آنالوگ جستوجو میکردم که به مقالههایی از کلوین و ماکسول برخوردم. آنقدر نکات جالب و هیجانانگیز در این مقالهها و مرتبط با این مقالهها پیدا کردم که حیفم آمد آنها را با همراهان دِرَنــگ در میان نگذارم.
▪️ موضوع اصلی هر دو مقاله طراحی ابزارهایی است برای محاسبهٔ انتگرالهای معین. شاید امروز کسانی مانند کلوین و ماکسول بیشتر بهعنوان فیزیکدان نظری شناخته شوند ولی در زمان خودشان ترکیبی از ریاضیدان، فیزیکدان و مهندس بودهاند.
▪️مقالهٔ کلوین در سال ۱۸۷۶ در مجلهٔ
Proceedings of the Royal Society of London
چاپ شد. عنوان مقالهاش این است: «دربارهٔ ابزاری برای محاسبهٔ انتگرال حاصلضرب دو تابع دادهشده».
در ابتدای مقاله توضیح میدهد که مدتهای طولانی داشته به طراحی ابزاری فکر میکرده که با آن بتوان محاسبات سنگین انتگرالهای معین را بهسادگی انجام داد. دلیلش هم این بوده که برای پیدا کردن تبدیل فوریهٔ توابع نیاز به محاسبهٔ این انتگرالها داشته. طرحی به ذهنش میرسد و طرح را با برادرش در میان میگذارد:
▪️قالب مقاله با مقالههای امروزی بسیار متفاوت است. چکیده و مقدمه و نتیجهگیری و مراجع ندارد. متن مقاله خیلی سرراست و ساده و صمیمانه است. از فکری که سالها در سرش بوده سخن میگوید، مکالمهای را که با برادرش داشته نقل میکند و صادقانه میگوید طرح برادرش از طرحی که به ذهن خودش رسیده بوده خیلی بهتر است.
▪️گزارش جیمز تامسون دربارهٔ ماشین انتگرالگیریاش هم در همین شماره از مجله و قبل از مقالهٔ کلوین آمده است: «دربارهٔ یک ماشین انتگرالگیری با یک اصل سینماتیکی جدید». در همین مقاله به کارهای ماکسول و مقالهٔ او در این زمینه اشاره شده است. مقالهٔ ماکسول بیش از بیست سال قبل از آن، یعنی در سال ۱۸۵۵، در مجلهٔ
Transactions of the Royal Scottish Society of Arts
چاپ شده بود. تامسون میگوید که ماکسول ایدهٔ کارش را از ماشین انتگرالگیری دیگری گرفته بود که در سال ۱۸۵۱ در نمایشگاه بزرگ لندن دیده بود. آن ماشین از نظر ماکسول ایرادهایی داشت و برای رفع آنها خودش شروع کرده بود به طراحی یک ماشین دیگر.
▪️نمایشگاه بزرگ (Great Exhibition) که جیمز تامسون از آن یاد میکند نمایشگاهی بینالمللی از اختراعات و تولیدات صنعتی بود که در سال ۱۸۵۱ در هایدپارک لندن برگزار شد. نمایشگاه بیش از پنج ماه دایر بود و بیش از شش میلیون نفر از آن بازدید کردند. (لطفاً یک بار دیگر به عددها توجه کنید!)
▪️نکتهای که در همهٔ این مقالهها جلبتوجه میکند این است که متن آنها را تقریباً به راحتی متنهای امروزی میتوان خواند. بازهٔ زمانی میان انتشار این دو مقاله (۱۸۵۵ تا ۱۸۷۶) حدوداً مقارن است با نیمهٔ اول دورهٔ سلطنت ناصرالدینشاه. بعید میدانم متنهای فارسی آن دوره را بتوان به راحتی متنهای فارسی امروزی خواند.
▪️حالا که داریم تاریخها را مقایسه میکنیم، شاید بد نباشد به این هم اشاره کنیم که نمایشگاه بزرگ لندن در همان سالی برگزار شد که دارالفنون تأسیس شد.
▪️مقالههای کلوین و برادرش را میتوانید در این فایل پیدیاف ببینید. در این فایل دو مقالهٔ کوتاه دیگر هم هست که در آنها کلوین به کاربرد ماشین انتگرالگیر برای حل معادلههای دیفرانسیل میپردازد.
▪️مقالهٔ ماکسول در کتابی که دانشگاه کمبریج از مجموعهٔ مقالههای علمی او منتشر کرده بازنشر شده است (مقالهٔ شمارهٔ ۹). سال چاپ نخست این مجموعه ۱۸۹۰ است؛ یازده سال پس از درگذشت ماکسول. طرحوارهٔ ماشین پیشنهادی ماکسول را هم در انتهای همین مجموعه میتوانید پیدا کنید.
▫️مطالعهٔ تاریخ علم همیشه آموزنده و هیجانانگیز است. واینبرگ هم در چهار درس طلاییاش تأکید میکند که از مطالعهٔ تاریخ علم غافل نشوید.
@k1samani_channel
داشتم دربارهٔ تاریخچهٔ کامپیوترهای آنالوگ جستوجو میکردم که به مقالههایی از کلوین و ماکسول برخوردم. آنقدر نکات جالب و هیجانانگیز در این مقالهها و مرتبط با این مقالهها پیدا کردم که حیفم آمد آنها را با همراهان دِرَنــگ در میان نگذارم.
▪️ موضوع اصلی هر دو مقاله طراحی ابزارهایی است برای محاسبهٔ انتگرالهای معین. شاید امروز کسانی مانند کلوین و ماکسول بیشتر بهعنوان فیزیکدان نظری شناخته شوند ولی در زمان خودشان ترکیبی از ریاضیدان، فیزیکدان و مهندس بودهاند.
▪️مقالهٔ کلوین در سال ۱۸۷۶ در مجلهٔ
Proceedings of the Royal Society of London
چاپ شد. عنوان مقالهاش این است: «دربارهٔ ابزاری برای محاسبهٔ انتگرال حاصلضرب دو تابع دادهشده».
در ابتدای مقاله توضیح میدهد که مدتهای طولانی داشته به طراحی ابزاری فکر میکرده که با آن بتوان محاسبات سنگین انتگرالهای معین را بهسادگی انجام داد. دلیلش هم این بوده که برای پیدا کردن تبدیل فوریهٔ توابع نیاز به محاسبهٔ این انتگرالها داشته. طرحی به ذهنش میرسد و طرح را با برادرش در میان میگذارد:
«ماشین پیشنهادی خود را چند روز پیش برای برادرم پروفسور جیمز تامسون توضیح دادم و او در پاسخ دربارهٔ نوعی انتگرالگیر مکانیکی برایم صحبت کرد که سالها پیش به ذهنش رسیده بود ولی هیچ شرحی از آن منتشر نکرده بود. فوراً متوجه شدم که ماشین او خیلی سادهتر از هرآنچه قبلاً به آن فکر کرده بودم مرا به هدفم میرساند. گزارشی از انتگرالگیر او در همین شماره از مجلهٔ انجمن سلطنتی همراه با مقالهٔ حاضر منتشر میشود.»
▪️قالب مقاله با مقالههای امروزی بسیار متفاوت است. چکیده و مقدمه و نتیجهگیری و مراجع ندارد. متن مقاله خیلی سرراست و ساده و صمیمانه است. از فکری که سالها در سرش بوده سخن میگوید، مکالمهای را که با برادرش داشته نقل میکند و صادقانه میگوید طرح برادرش از طرحی که به ذهن خودش رسیده بوده خیلی بهتر است.
▪️گزارش جیمز تامسون دربارهٔ ماشین انتگرالگیریاش هم در همین شماره از مجله و قبل از مقالهٔ کلوین آمده است: «دربارهٔ یک ماشین انتگرالگیری با یک اصل سینماتیکی جدید». در همین مقاله به کارهای ماکسول و مقالهٔ او در این زمینه اشاره شده است. مقالهٔ ماکسول بیش از بیست سال قبل از آن، یعنی در سال ۱۸۵۵، در مجلهٔ
Transactions of the Royal Scottish Society of Arts
چاپ شده بود. تامسون میگوید که ماکسول ایدهٔ کارش را از ماشین انتگرالگیری دیگری گرفته بود که در سال ۱۸۵۱ در نمایشگاه بزرگ لندن دیده بود. آن ماشین از نظر ماکسول ایرادهایی داشت و برای رفع آنها خودش شروع کرده بود به طراحی یک ماشین دیگر.
▪️نمایشگاه بزرگ (Great Exhibition) که جیمز تامسون از آن یاد میکند نمایشگاهی بینالمللی از اختراعات و تولیدات صنعتی بود که در سال ۱۸۵۱ در هایدپارک لندن برگزار شد. نمایشگاه بیش از پنج ماه دایر بود و بیش از شش میلیون نفر از آن بازدید کردند. (لطفاً یک بار دیگر به عددها توجه کنید!)
▪️نکتهای که در همهٔ این مقالهها جلبتوجه میکند این است که متن آنها را تقریباً به راحتی متنهای امروزی میتوان خواند. بازهٔ زمانی میان انتشار این دو مقاله (۱۸۵۵ تا ۱۸۷۶) حدوداً مقارن است با نیمهٔ اول دورهٔ سلطنت ناصرالدینشاه. بعید میدانم متنهای فارسی آن دوره را بتوان به راحتی متنهای فارسی امروزی خواند.
▪️حالا که داریم تاریخها را مقایسه میکنیم، شاید بد نباشد به این هم اشاره کنیم که نمایشگاه بزرگ لندن در همان سالی برگزار شد که دارالفنون تأسیس شد.
▪️مقالههای کلوین و برادرش را میتوانید در این فایل پیدیاف ببینید. در این فایل دو مقالهٔ کوتاه دیگر هم هست که در آنها کلوین به کاربرد ماشین انتگرالگیر برای حل معادلههای دیفرانسیل میپردازد.
▪️مقالهٔ ماکسول در کتابی که دانشگاه کمبریج از مجموعهٔ مقالههای علمی او منتشر کرده بازنشر شده است (مقالهٔ شمارهٔ ۹). سال چاپ نخست این مجموعه ۱۸۹۰ است؛ یازده سال پس از درگذشت ماکسول. طرحوارهٔ ماشین پیشنهادی ماکسول را هم در انتهای همین مجموعه میتوانید پیدا کنید.
▫️مطالعهٔ تاریخ علم همیشه آموزنده و هیجانانگیز است. واینبرگ هم در چهار درس طلاییاش تأکید میکند که از مطالعهٔ تاریخ علم غافل نشوید.
@k1samani_channel
09.04.202516:04
مصاحبه جالب از جرالد توفت
جراد توفت: مکانیک کوانتومی در مسیر اشتباهی قرار دارد.
https://www.scientificamerican.com/article/breakthrough-prize-winner-gerard-t-hooft-says-quantum-mechanics-is-nonsense/
جراد توفت: مکانیک کوانتومی در مسیر اشتباهی قرار دارد.
https://www.scientificamerican.com/article/breakthrough-prize-winner-gerard-t-hooft-says-quantum-mechanics-is-nonsense/
01.04.202509:56
یک جایگزین آزاد برای برنامه mathpix برنامه pix2tex - LaTeX OCR است. که در گیت هاب می توانید دریافت کنید:
https://github.com/lukas-blecher/LaTeX-OCR
#تبدیل_عکس_به_فرمول_لاتک
https://github.com/lukas-blecher/LaTeX-OCR
#تبدیل_عکس_به_فرمول_لاتک
08.04.202513:24
The firewall paradox is Wigner's friend paradox
Ladina Hausmann, Renato Renner
https://arxiv.org/abs/2504.03835
پارادوکس دیوار آتش به بیان ساده:
✅طبق نظریهی نسبیت عام، اگه یه نفر به داخل سیاهچاله سقوط کنه، چیز خاصی رو هنگام عبور از افق رویداد حس نمیکنه.
✅اما از طرف دیگه، مکانیک کوانتومی و قانون پایستگی اطلاعات میگه اطلاعات نباید از بین بره.
برای حفظ اطلاعات پیشنهاد شده که شاید افق رویداد یه «دیوار آتش» باشه که همهچیو میسوزونه!
اما اگه دیوار آتش وجود داشته باشه، با نسبیت عام جور درنمیاد (چون طبق اصل هم ارزی میگه ناظری که در حال عبور از افق رویداد هست نباید چیزی حس کنه ).
اما اگه دیوار آتش وجود نداشته باشه، با مکانیک کوانتومی و حفظ اطلاعات مشکل داریم.
—————————
پارادوکس دوست ویگنر به بیان ساده:
✅فرض کن دوست ویگنر توی یه آزمایشگاه بسته آزمایش کوانتومی انجام میده (مثلاً اندازهگیری اسپین یه ذره).
وقتی اون آزمایش رو انجام میده، از دید خودش نتیجهی مشخصی میبینه. مثلاً میگه:
«اسپین به بالا بود.»
✅حالا ویگنر بیرون آزمایشگاه وایستاده و هنوز نمیدونه چه اتفاقی افتاده.
از دید ویگنر، سیستمِ «ذره + دوستش + کل آزمایشگاه» توی یه حالتِ برهمنهی (سوپرپوزیشن) باقی مونده!
مشکل کجاست؟
از دید دوست ویگنر، سیستم فروپاشی کرده و جواب مشخصه. از دید ویگنر، هنوز هیچی فروپاشی نکرده و همهچی توی حالت برهمنهیه. یعنی دو نفر، دو دیدگاه کاملاً متفاوت از یه واقعیت دارن!
در این مقاله جدید ادعا شده که مسئله اول در حقیقت از جنس همان مسئله دوم است!
Ladina Hausmann, Renato Renner
https://arxiv.org/abs/2504.03835
پارادوکس دیوار آتش به بیان ساده:
✅طبق نظریهی نسبیت عام، اگه یه نفر به داخل سیاهچاله سقوط کنه، چیز خاصی رو هنگام عبور از افق رویداد حس نمیکنه.
✅اما از طرف دیگه، مکانیک کوانتومی و قانون پایستگی اطلاعات میگه اطلاعات نباید از بین بره.
برای حفظ اطلاعات پیشنهاد شده که شاید افق رویداد یه «دیوار آتش» باشه که همهچیو میسوزونه!
اما اگه دیوار آتش وجود داشته باشه، با نسبیت عام جور درنمیاد (چون طبق اصل هم ارزی میگه ناظری که در حال عبور از افق رویداد هست نباید چیزی حس کنه ).
اما اگه دیوار آتش وجود نداشته باشه، با مکانیک کوانتومی و حفظ اطلاعات مشکل داریم.
—————————
پارادوکس دوست ویگنر به بیان ساده:
✅فرض کن دوست ویگنر توی یه آزمایشگاه بسته آزمایش کوانتومی انجام میده (مثلاً اندازهگیری اسپین یه ذره).
وقتی اون آزمایش رو انجام میده، از دید خودش نتیجهی مشخصی میبینه. مثلاً میگه:
«اسپین به بالا بود.»
✅حالا ویگنر بیرون آزمایشگاه وایستاده و هنوز نمیدونه چه اتفاقی افتاده.
از دید ویگنر، سیستمِ «ذره + دوستش + کل آزمایشگاه» توی یه حالتِ برهمنهی (سوپرپوزیشن) باقی مونده!
مشکل کجاست؟
از دید دوست ویگنر، سیستم فروپاشی کرده و جواب مشخصه. از دید ویگنر، هنوز هیچی فروپاشی نکرده و همهچی توی حالت برهمنهیه. یعنی دو نفر، دو دیدگاه کاملاً متفاوت از یه واقعیت دارن!
در این مقاله جدید ادعا شده که مسئله اول در حقیقت از جنس همان مسئله دوم است!
02.04.202505:35
A minimal Introduction to Quantum Computing
M M Hassan Mahmud, Daniel Goldsmith
https://arxiv.org/abs/2504.00995
M M Hassan Mahmud, Daniel Goldsmith
https://arxiv.org/abs/2504.00995
07.04.202519:33
تنش هابل تبدیل به یک بحران جدی در کیهانشناسی شده است
◀️ در طول یک دهه گذشته، دو روش بسیار متفاوت برای محاسبه نرخ انبساط جهان با یکدیگر در تضاد بودهاند، که این اختلاف به نام تنش هابل مشهور است. متخصصان در ابتدا گمان میکردند که این اختلاف ممکن است موقتی باشد و ناشی از نقصهای جزئی در مشاهدات یا تجزیه و تحلیل دادهها باشد که در نهایت تصحیح میشوند به جای اینکه فرض کنند ناشی از درک نادرست از فیزیک کیهان باشد.
◀️ با اینحال، اکنون، یک مطالعه جدید که بر یک معیار مستقلی از خواص کهکشانها تکیه دارد، استدلال مبنی بر واقعی بودن این تنش را تقویت کرده است. و خبر بد (یا خوب) اینکه به احتمال زیاد، این تنش ماندگار خواهد بود.
👈 در علم روز بخوانید: تنش هابل تبدیل به یک بحران جدی در کیهانشناسی شده است
💡@ScienceToday_ir
◀️ در طول یک دهه گذشته، دو روش بسیار متفاوت برای محاسبه نرخ انبساط جهان با یکدیگر در تضاد بودهاند، که این اختلاف به نام تنش هابل مشهور است. متخصصان در ابتدا گمان میکردند که این اختلاف ممکن است موقتی باشد و ناشی از نقصهای جزئی در مشاهدات یا تجزیه و تحلیل دادهها باشد که در نهایت تصحیح میشوند به جای اینکه فرض کنند ناشی از درک نادرست از فیزیک کیهان باشد.
◀️ با اینحال، اکنون، یک مطالعه جدید که بر یک معیار مستقلی از خواص کهکشانها تکیه دارد، استدلال مبنی بر واقعی بودن این تنش را تقویت کرده است. و خبر بد (یا خوب) اینکه به احتمال زیاد، این تنش ماندگار خواهد بود.
👈 در علم روز بخوانید: تنش هابل تبدیل به یک بحران جدی در کیهانشناسی شده است
💡@ScienceToday_ir
08.04.202515:01
School of Physics ONLINE Colloquium
Speaker:
Niayesh Afshordi
Affiliation:
Peremeter Institute
Title of talk:
Copenhagen Survey on Black Holes and Fundamental Physics
عنوان: نظرسنجی کپنهاگ دربارهٔ سیاهچالهها و فیزیک بنیادی
Date and time:
6-7:30pm, Wednesday 27 Farvardin 1404 (16 April 2025).
Link:
https://www.skyroom.online/ch/schoolofphysics/colloquium
Abstract:
The purpose of this survey is to take a snapshot of the attitudes of physicists working on some of the most pressing questions in modern physics, which may be useful to sociologists and historians of science. For this study, a total of 85 completed surveys were returned out of 151 registered participants of the ``Black holes Inside and out'' conference, held in Copenhagen in 2024. The survey asked questions about some of the most contentious issues in fundamental physics, including the nature of black holes and dark energy. A number of surprising results were found. For example, some of the leading frameworks, such as the cosmological constant, cosmic inflation, or string theory - while most popular - gain less than the majority of votes from the participants. The only statement that gains majority approval (by 68% of participants) was that the Big Bang meant “the universe evolved from a hot dense state”, not “an absolute beginning time”. These results provide reasons for caution in describing ideas as consensus in the scientific community when a more nuanced view may be justified.
چکیده:
هدف این نظرسنجی، ارائهٔ تصویری از نگرشهای فیزیکدانانی است که بر روی برخی از مهمترین پرسشهای فیزیک مدرن کار میکنند، که میتواند برای جامعهشناسان و تاریخنگاران علم مفید باشد. در این مطالعه، از میان ۱۵۱ شرکتکنندهٔ ثبتنامشده در کنفرانس «سیاهچالهها از درون و بیرون» که در سال ۲۰۲۴ در کپنهاگ برگزار شد، مجموعاً ۸۵ پرسشنامه تکمیلشده دریافت شد. این نظرسنجی به موضوعاتی از جمله ماهیت سیاهچالهها و انرژی تاریک پرداخت. نتایج شگفتانگیزی به دست آمد؛ برای مثال، برخی از چارچوبهای پیشرو مانند ثابت کیهانی، تورم کیهانی، یا نظریه ریسمان—با وجود محبوبیت—کمتر از نیمی از آراء شرکتکنندگان را به خود اختصاص دادند. تنها گزارهای که اکثریت (۶۸٪ از شرکتکنندگان) با آن موافقت کردند، این بود که مهبانگ به معنای «تکامل جهان از یک حالت داغ و چگال» است، نه «آغازی مطلق برای زمان». این نتایج نشان میدهد که در توصیف ایدهها به عنوان اجماع در جامعهٔ علمی، باید با احتیاط برخورد کرد و دیدگاههای دقیقتری را مد نظر قرار داد.
Speaker:
Niayesh Afshordi
Affiliation:
Peremeter Institute
Title of talk:
Copenhagen Survey on Black Holes and Fundamental Physics
عنوان: نظرسنجی کپنهاگ دربارهٔ سیاهچالهها و فیزیک بنیادی
Date and time:
6-7:30pm, Wednesday 27 Farvardin 1404 (16 April 2025).
Link:
https://www.skyroom.online/ch/schoolofphysics/colloquium
Abstract:
The purpose of this survey is to take a snapshot of the attitudes of physicists working on some of the most pressing questions in modern physics, which may be useful to sociologists and historians of science. For this study, a total of 85 completed surveys were returned out of 151 registered participants of the ``Black holes Inside and out'' conference, held in Copenhagen in 2024. The survey asked questions about some of the most contentious issues in fundamental physics, including the nature of black holes and dark energy. A number of surprising results were found. For example, some of the leading frameworks, such as the cosmological constant, cosmic inflation, or string theory - while most popular - gain less than the majority of votes from the participants. The only statement that gains majority approval (by 68% of participants) was that the Big Bang meant “the universe evolved from a hot dense state”, not “an absolute beginning time”. These results provide reasons for caution in describing ideas as consensus in the scientific community when a more nuanced view may be justified.
چکیده:
هدف این نظرسنجی، ارائهٔ تصویری از نگرشهای فیزیکدانانی است که بر روی برخی از مهمترین پرسشهای فیزیک مدرن کار میکنند، که میتواند برای جامعهشناسان و تاریخنگاران علم مفید باشد. در این مطالعه، از میان ۱۵۱ شرکتکنندهٔ ثبتنامشده در کنفرانس «سیاهچالهها از درون و بیرون» که در سال ۲۰۲۴ در کپنهاگ برگزار شد، مجموعاً ۸۵ پرسشنامه تکمیلشده دریافت شد. این نظرسنجی به موضوعاتی از جمله ماهیت سیاهچالهها و انرژی تاریک پرداخت. نتایج شگفتانگیزی به دست آمد؛ برای مثال، برخی از چارچوبهای پیشرو مانند ثابت کیهانی، تورم کیهانی، یا نظریه ریسمان—با وجود محبوبیت—کمتر از نیمی از آراء شرکتکنندگان را به خود اختصاص دادند. تنها گزارهای که اکثریت (۶۸٪ از شرکتکنندگان) با آن موافقت کردند، این بود که مهبانگ به معنای «تکامل جهان از یک حالت داغ و چگال» است، نه «آغازی مطلق برای زمان». این نتایج نشان میدهد که در توصیف ایدهها به عنوان اجماع در جامعهٔ علمی، باید با احتیاط برخورد کرد و دیدگاههای دقیقتری را مد نظر قرار داد.


09.04.202518:05
شاید جهان ما فقط بخشی از یک جهان عجیبتر باشد!
◀️ نظریه ریسمان شاید بهترین تلاش ما برای دستیابی به «نظریهای برای همه چیز» باشد، با این حال نمیتواند جهانی در حال انبساط مانند دنیای ما را توصیف کند. شاید، تغییری رادیکال در این ایده ممکن است بالاخره این مشکل را حل کند. اما، برای ایجاد این تغییر، باید واقعیت را کاملا از نو ترسیم کنیم.
◀️ این موضوع ۲۵ سال است که مشکلی بزرگ برای فیزیکدانان بوده، اما حالا شاید راهی برای عبور از آن یافته باشیم. در ظاهر، پاسخ برای کسانی که با افراطکاریهای فیزیک مدرن آشنا هستند تعجبآور نیست: باید جهان خود را به عنوان بخشی از چیزی بسیار بزرگتر باز تصویرسازی کنیم. اگر چنین کنیم، جهان میتواند تا دلش بخواهد منبسط شود. در واقع، در این طرح، انبساط شتابدار کاملا طبیعی به نظر میرسد.
◀️ در چنین تصویری، فضای معمول ما بین یک فضای ابعاد بالاتر و «هیچ» مطلق، به طور ظریفی معلق است. در این نظریه پیشنهادی، وجود جهان ما مانند یک سایه است، تصویری که روی دیواری در انتهای جهان افتاده است.
👈 در علم روز بخوانید: آیا جهان ما فقط بخشی از یک جهان عجیبتر است؟
💡@ScienceToday_ir
◀️ نظریه ریسمان شاید بهترین تلاش ما برای دستیابی به «نظریهای برای همه چیز» باشد، با این حال نمیتواند جهانی در حال انبساط مانند دنیای ما را توصیف کند. شاید، تغییری رادیکال در این ایده ممکن است بالاخره این مشکل را حل کند. اما، برای ایجاد این تغییر، باید واقعیت را کاملا از نو ترسیم کنیم.
◀️ این موضوع ۲۵ سال است که مشکلی بزرگ برای فیزیکدانان بوده، اما حالا شاید راهی برای عبور از آن یافته باشیم. در ظاهر، پاسخ برای کسانی که با افراطکاریهای فیزیک مدرن آشنا هستند تعجبآور نیست: باید جهان خود را به عنوان بخشی از چیزی بسیار بزرگتر باز تصویرسازی کنیم. اگر چنین کنیم، جهان میتواند تا دلش بخواهد منبسط شود. در واقع، در این طرح، انبساط شتابدار کاملا طبیعی به نظر میرسد.
◀️ در چنین تصویری، فضای معمول ما بین یک فضای ابعاد بالاتر و «هیچ» مطلق، به طور ظریفی معلق است. در این نظریه پیشنهادی، وجود جهان ما مانند یک سایه است، تصویری که روی دیواری در انتهای جهان افتاده است.
👈 در علم روز بخوانید: آیا جهان ما فقط بخشی از یک جهان عجیبتر است؟
💡@ScienceToday_ir
04.04.202508:55
Higher multipoles of the cow
Benjamin V. Lehmann
https://arxiv.org/abs/2504.00506
تصحیحات چند قطبی به گاو کروی
می توان گفت فیزیک علم تقریب ها و مدل سازی هایی هست که علی الاصول می توانیم آنها را تصحیح کنیم. مدل ها در بسیاری از موارد با ایده آل سازی ها و تقریب های خیلی خام شروع می شود. برای شوخی با اینگونه ساده سازی ها یک جک ساخته شده خیلی معروف وجود دارد که به صورت خلاصه این است:
کروی بودن و نقطه ای بودن در بسیاری موارد اولین تقریب است. برای مثال نیروی گرانشی یا الکترواستاتیکی بین اجسام به شکل قانون جهانی گرانش یا نیروی کولنی بین ذرات نقطه ای در نظر گرفته می شود. اما آیا در عمل ذره نقطه ای داریم؟ و یا حداقل اجسامی که با آن سروکار داریم نقطه ای هستند؟
حتما جواب خیر است. اما، دو جور می توانیم به مسائل واقعی نگاه کنیم (که این دو مرتبط هستند و ارتباط آنها اثبات می شود) اول اینکه اجسام را اگر از فاصله به اندازه «کافی» دور نگاه کنیم نقطه ای به نظر می رسند. دوما اینکه اجسام با هر شکلی را می توانیم ترکیبی از اجسام نقطه ای کنار هم در نظر بگیریم. که اثر آنها با هم جمع می شود (انتگرال گرفته می شود)
برای پتانسیل ناشی از جسم باردار دلخواه داریم:
که در آن r و r' نشان دهنده مکان المان بار و مکان محاسبه پتانسیل هستند. اگر مکان محاسبه را از جسم دور بگیریم آنگاه می توانیم کسر داخل انتگرال را بسط دهیم اولین جمله بست به شکل زیر در می آید:
بنابراین شبیه آن است که کل بار جسم در یک نقطه قرار گرفته است. این جمله را جمله تک قطبی بسط می گوییم. (این نتیجه معادل بودن دو تفسیری که برای مدل سازی ارائه کردیم را اثبات می کند)
جملات بعدی بسط را جملات «چند قطبی» می گوییم. و به این گونه بسط، بسط چند قطبی می گوییم. اگر «به اندازه کافی» این جملات را نگاه داریم به تقریب خوبی برای پتانسیل ناشی از هر جسمی توانیم برسیم حتی چیزی شبیه یک گاو!
در این مقاله که از جنس شوخی آوریل است این مسئله را با دقت بررسی کرده.
Benjamin V. Lehmann
https://arxiv.org/abs/2504.00506
تصحیحات چند قطبی به گاو کروی
می توان گفت فیزیک علم تقریب ها و مدل سازی هایی هست که علی الاصول می توانیم آنها را تصحیح کنیم. مدل ها در بسیاری از موارد با ایده آل سازی ها و تقریب های خیلی خام شروع می شود. برای شوخی با اینگونه ساده سازی ها یک جک ساخته شده خیلی معروف وجود دارد که به صورت خلاصه این است:
یک گروه از دانشمندان استخدام میشن تا به یک دامدار کمک کنن که میزان تولید شیر گاوهاش رو افزایش بده. فیزیکدان گروه، بعد از چند روز تحقیق، میاد و میگه: «یه راهحل پیدا کردم... ولی فرض کردم گاوها کروی هستن، در خلأ.»
کروی بودن و نقطه ای بودن در بسیاری موارد اولین تقریب است. برای مثال نیروی گرانشی یا الکترواستاتیکی بین اجسام به شکل قانون جهانی گرانش یا نیروی کولنی بین ذرات نقطه ای در نظر گرفته می شود. اما آیا در عمل ذره نقطه ای داریم؟ و یا حداقل اجسامی که با آن سروکار داریم نقطه ای هستند؟
حتما جواب خیر است. اما، دو جور می توانیم به مسائل واقعی نگاه کنیم (که این دو مرتبط هستند و ارتباط آنها اثبات می شود) اول اینکه اجسام را اگر از فاصله به اندازه «کافی» دور نگاه کنیم نقطه ای به نظر می رسند. دوما اینکه اجسام با هر شکلی را می توانیم ترکیبی از اجسام نقطه ای کنار هم در نظر بگیریم. که اثر آنها با هم جمع می شود (انتگرال گرفته می شود)
برای پتانسیل ناشی از جسم باردار دلخواه داریم:
V=k∫ρdv/(r-r')
که در آن r و r' نشان دهنده مکان المان بار و مکان محاسبه پتانسیل هستند. اگر مکان محاسبه را از جسم دور بگیریم آنگاه می توانیم کسر داخل انتگرال را بسط دهیم اولین جمله بست به شکل زیر در می آید:
V=k(∫ρdv)/r=kQ/r
بنابراین شبیه آن است که کل بار جسم در یک نقطه قرار گرفته است. این جمله را جمله تک قطبی بسط می گوییم. (این نتیجه معادل بودن دو تفسیری که برای مدل سازی ارائه کردیم را اثبات می کند)
جملات بعدی بسط را جملات «چند قطبی» می گوییم. و به این گونه بسط، بسط چند قطبی می گوییم. اگر «به اندازه کافی» این جملات را نگاه داریم به تقریب خوبی برای پتانسیل ناشی از هر جسمی توانیم برسیم حتی چیزی شبیه یک گاو!
در این مقاله که از جنس شوخی آوریل است این مسئله را با دقت بررسی کرده.
31.03.202521:37
یک مسئله جالب در فیزیک پایه با هوش مصنوعی!
در یک آزمایش فکری ، یک حفره فرضی در زمین از یک قطب به قطب دیگر حفر شده است. دوره نوسان یک ذره در این حفره حول مرکز زمین چیست؟
در گفتگویی که با هوش مصنوعی Grok3 انجام دادم این مسئله و شباهت دوره تناوب مسئله با دوره تناوب سیارات (قانون سوم کپلر) را بحث کردم.
دقت در محاسبات و گفتگو ها حیرت انگیز است.
همچنین در آخر از او خواستم که فایل لاتک گفتگو را برای من تولید کنید که بدون هیچ نقصی اجرا شد و بعد از اون خواستم که نمونه فارسی گفتگو را نیز تولید کند که فایل زی پرشین گفتگو هم بدون ایراد اجرا شد!
فایل های خروجی به زبان فارسی و انگلیسی را به اشتراک می گذارم.
در یک آزمایش فکری ، یک حفره فرضی در زمین از یک قطب به قطب دیگر حفر شده است. دوره نوسان یک ذره در این حفره حول مرکز زمین چیست؟
در گفتگویی که با هوش مصنوعی Grok3 انجام دادم این مسئله و شباهت دوره تناوب مسئله با دوره تناوب سیارات (قانون سوم کپلر) را بحث کردم.
دقت در محاسبات و گفتگو ها حیرت انگیز است.
همچنین در آخر از او خواستم که فایل لاتک گفتگو را برای من تولید کنید که بدون هیچ نقصی اجرا شد و بعد از اون خواستم که نمونه فارسی گفتگو را نیز تولید کند که فایل زی پرشین گفتگو هم بدون ایراد اجرا شد!
فایل های خروجی به زبان فارسی و انگلیسی را به اشتراک می گذارم.
31.03.202523:55
مقاله فارسی با کمی ویرایش تقویت شد.
02.04.202517:11
Why Everything in the Universe Turns More Complex
https://www.quantamagazine.org/why-everything-in-the-universe-turns-more-complex-20250402/
https://www.quantamagazine.org/why-everything-in-the-universe-turns-more-complex-20250402/
03.04.202503:14
Quantum-information methods for quantum gravity laboratory-based tests
Chiara Marletto and Vlatko Vedral
https://doi.org/10.1103/RevModPhys.97.015006
arXiv:2410.07262
Chiara Marletto and Vlatko Vedral
https://doi.org/10.1103/RevModPhys.97.015006
arXiv:2410.07262
31.03.202523:55
با اضافه کردن سه بحث دیگر راجع به ارتباط و شباهت فرمول این مسئله با تناوب یک آونگ، سرعت فرار و همچنین تحلیل این مسائل با استفاده از تحلیل ابعادی از هوش مصنوعی خواستم که بحث های انجام شده را به صورت یک مقاله ارائه کند.
به نظرم مقاله ایجاد شده جنبه های آموزشی مفیدی برای دانشجویان می تونه داشته باشه. مخصوصا از جهت تکنیک هایی مانند تحلیل ابعادی که اخیرا یک کتاب و یک دوره راجع به آن معرفی کردم.
مقاله فارسی و انگلیسی را ارسال می کنم.
به نظرم مقاله ایجاد شده جنبه های آموزشی مفیدی برای دانشجویان می تونه داشته باشه. مخصوصا از جهت تکنیک هایی مانند تحلیل ابعادی که اخیرا یک کتاب و یک دوره راجع به آن معرفی کردم.
مقاله فارسی و انگلیسی را ارسال می کنم.
02.04.202505:35
Is the information loss problem a paradox?
Luca Buoninfante, Francesco Di Filippo
https://arxiv.org/abs/2504.00516
Luca Buoninfante, Francesco Di Filippo
https://arxiv.org/abs/2504.00516
频道变更历史
登录以解锁更多功能。