🌷 #هر_روز_با_شهدا_۵۹۱۲
#در_کربلای۴_به_جعفر_دست_داد!
🌷اواخر پاییـز سال ۶۵ بود. برای عملیات کربلای ۴ آماده میشدیم. سـراغ محمدعلی را گرفتم. گفتند: گردان اسلامی نسب است. رفتم آنجا، به تـپهای اشــاره کردند. گفـتند: هـر روز تـنها میرود آنجا. رفتم سراغش. دیگر آن شلوغی و شیطنـت همیشگی را نداشــت. آرام شده بود. تنها لبخـند زیبا و ملیحی بر صــورت داشت. چهــرهای با وقــار داشــت. انگار نه انگار که یک نوجوان ۱۶ ساله است! گفت: خواب جعفر (دوسـت شهیدش) را دیـدم, میخواسـت مـن را با خــود ببرد. مطمئنم عملیات بعد, جعفر من را میبرد. چیزی برای خـوردن به او تعـارف کردم. نگرفت. گفت روزهام! گفتم روزه! اینجا؟ با همان لبخند زیبا گفت: شش روز، روزه نذر کردم که در این عملیات شهید شوم! چند روز بعد در کربلای ۴ به جعفر دست داد!
🌹خاطره ای به یاد طلبه شهید معزز محمدعلی سبحانی
#سال_علوی
#وعده_صادق
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات