Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Труха⚡️Україна
Труха⚡️Україна
Николаевский Ванёк
Николаевский Ванёк
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Труха⚡️Україна
Труха⚡️Україна
Николаевский Ванёк
Николаевский Ванёк
🌺 دکتر توحید ملک زاده🌺 Dr.tohid melikzade avatar

🌺 دکتر توحید ملک زاده🌺 Dr.tohid melikzade

Azərbaycan tarixinə görə yazılarım

www.azerturkhistory.ir
آذربایجان تاریخینه گوره یازیلاریم
@tohidmelikzade
ارتباط با من
tohidmelikzade@yahoo.com
TGlist 评分
0
0
类型公开
验证
未验证
可信度
不可靠
位置
语言其他
频道创建日期Трав 11, 2016
添加到 TGlist 的日期
Черв 10, 2024
关联群组

记录

20.04.202523:59
4K订阅者
09.04.202523:59
200引用指数
15.06.202423:59
2.4K每帖平均覆盖率
21.03.202523:59
757广告帖子的平均覆盖率
02.11.202423:59
8.40%ER
21.03.202523:59
19.57%ERR
订阅者
引用指数
每篇帖子的浏览量
每个广告帖子的浏览量
ER
ERR
ЛИП '24ЖОВТ '24СІЧ '25КВІТ '25

🌺 دکتر توحید ملک زاده🌺 Dr.tohid melikzade 热门帖子

20.04.202511:43
نگاهی به تاریخچه گروههای مسلح کردی در آذربایجان
( گرامیداشت شهدای نقده در کشتار ۳۱فروردین ۱۳۵۸)
دکتر توحید ملک زاده
https://t.me/melikzadeh
عموما اطلاع داریم که در اوایل انقلاب گروههای مسلح خشن کردی با برپایی میتینگی نظامی در شهر نقده مرکز ولایت سولدوز درصدد گسترش دامنه نفوذ خود در شهرهای آذربایجان بودند که با پایمردی مردم سولدوز و قوای مردمی آذربایجانی از اورمیه و شهرهای اطراف با رهبری مرحوم حسنی این توطئه خنثی شد.
ولی سوال این است گروههای کردی مسلح در آذربایجان چه می کردند؟
آن زمان گروههای مسلح کردی دارای افکار چپی بودند و توسط شوروی و از طریق دولتهای چپ منطقه تسلیح می شدند.
قبلا رضاشاه طی پیمانی امنیتی با آتاتورک توانسته بودند تحرکات مرزی از جمله شورش سیمیتقو در ایران و شورش احسان موسوم به شورش آرارات را مهار کنند. محمدرضاشاه هم علیرغم پنج سال ناامنی ۱۳۲۰ الی ۱۳۲۵ توانسته بود عشایر کرد مناطق مرزی را ولو با زور ژاندارمری و ارتش سرجایشان بنشاند ولی اختلافات مرزی ایران و عراق در اواخر دهه چهل موضوع را متفاوت کرد. به تدریج اختلافات با عراق با استقرار نظام چپ بعثی به اوج خود رسید. از سال ۱۳۴۸ الی ۱۳۵۳ اوج تنش بین ایران و عراق بود تا اینکه قبیله بارزانی وارد معرکه جنگ مستقیم با دولت خودشان شدند. در خاطرات عیسی پژمان از مسولان ساواک از اهالی کرمانشاه و به عنوان رابط مسلح کردن بارزانی در می یابیم که تمام سلاح، مواد غذایی و تدارکات بارزانی ها توسط شاه انجام میشده و آنها فقط نقش مزدوری در جنگ را داشتند.جنگ به شدت ادامه داشت تا اینکه ۲۳ خرداد ۱۳۵۴ پیمان صلح ایران و عراق موسوم به پیمان الجزایر منعقد شد و براساس یکی از مفاد آن طرفین بایستی از گروههای متخاصم همدیگر حمایت نکنند. با امضای این پیمان، شاه از بارزانی ها خواست که ضمن توقف عملیات، می توانند در عراق بمانند یا اینکه با تحویل سلاح به ایران پناهنده شوند. بارزانی ها شق دوم را انتخاب کردند و دهها هزار جنگجوی کرد با خانواده از مرزهای آذربایجان غربی وارد ایران شدند. سرکردگان بارزانی ها به کرج برده شده و در آنجا اسکان یافتند. فرزندانشان در بهترین مدارس و دانشگاهها رایگان به تحصیل پرداختند و بی چیزان در اردوگاههای آذربایجان غربی ماندند. پناهندگی صدها هزار کرد عراقی با پیشینه جنگی و چریکی به آذربایجان غربی معادلات منطقه چه از حیث جمعیتی و چه از نظر امنیتی را به هم زد. دو سال بعد حکومت شاه در حال لرزیدن بود و این جنگجویان با تجربه در قالب اسامی دهن پرکنی چون خلق کرد و دموکرات در حال سازماندهی بودند.
با پیروزی انقلاب اسلامی گروههای مسلح و آماده کردی حملات خود به پادگانهای مناطق مرزی آذربایجان غربی شروع کرده به محاصره پادگانهای منطقه از جمله مهاباد، سنندج، پیرانشهر و ... پرداختند. آنان پادگان مجهز مهاباد را که می توانست در برابر قشون عراق مقاومت کند با خیانت افراد بومی به تصرف خود در آوردند. تمام سلاحهای سبک و سنگین پادگان به تصرف جنگجویان قاسملو موسوم به دموکراتها درآمد. دولت مرکزی انقلابی چون هنوز بطور کامل مستقر نشده بود لذا قادر به جمع و جور کردن اوضاع نبود. رفت و آمدهای فرستادگان ناپخته دولت موقت بازیچه گرگ باران دیده های کرد شده بود. چه روحانی چه فرد مسلح و چه فرد عادی حزب در سر سودای تجزیه از ایران با پوشش خودمختاری کرد داشت. تجربیات شورشیان کرد عراقی، آموزه های چریکی مارکسیستی داخلی و تئوری پردازی های کمونیستهای وطنی بستر مناسبی برای تبلیغات خودمختاری کردان ایجاد کرد. تبلیغاتی که کردان عراقی به مرور زمان به کردان ایرانی یاد داده بودند.
برای گسترش اراضی تجزیه شده از ایران حمله مسلحانه به اراضی آذربایجان لازم بود و چه منطقه ای بهتر از شهر نقده و منطقه سولدوز. نصیحتهای ریش سفیدان ترک نقده به سردمداران این میتینگ مبنی بر اجتناب از ایجاد تنش سودی نبخشید و بالاخره فاجعه نقده بوقوع پیوست.
تا اوایل سال ۶۵ بطور مستمر و تا چندی پیش بطور منقطع درگیری های نیروهای مسلح ایران با اشرار تجزیه طلب ادامه داشت. امروزه بیش از هشتاد درصد شهدای مدفون در شهرهای آذربایجان و جمع کثیری از شهدای موجود در شهرهای مرکزی ایران در راه دفع دستجات تجزیه طلب به شهادت رسیده اند.
۳۱ فروردین ۱۴۰۴
https://t.me/melikzadeh
24.03.202520:08
در حاشیه اعلان روز تولد زرتشت در تقویم فرهنگی جمهوری اسلامی ایران
دکتر توحید ملک زاده
https://t.me/melikzadeh
شورای انقلاب فرهنگی - عالیترین نهاد تصمیم گیری فرهنگی جمهوری اسلامی- روز ۶ فروردین را به عنوان روز تولد زرتشت در تقویم فرهنگی جمهوری اسلامی ایران ثبت کرد. جدای از تبعات این قبیل اقدامات سطحی و به اصطلاح آبکی در تقویم فرهنگی یک کشور چگونگی تثبیت روز تولد یک  مولود چندین هزار سال قبل بسیار تعجب آور است. چرا که حداقل در سه مورد وجود ، زمان تولد و مکان تولد زرتشت اختلاف نظرهای اساسی وجود دارد:
1-  وجود زرتشت: جمعی از دانشمندان زرتشت را موجودی اسطوره ای و غیر حقیقی می دانند و بعضی ها وی را کاهنی می دانند که در قبایل بدوی می زیسته. هرتسفلد، هنینگ، نیبرگ، دارمستتر، دیاکونوف و دیگران درباره وی اظهار نظرهایی کرده اند که با هم اختلافات اساسی دارد.
2-  زمان زرتشت: منابع مختلف وجود زرتشت را از 6000 سال قبل میلاد تا سده ششم ق. میلاد می دانند. بعضی ها هم این تاریخ را به طرز معماگونه بیان کرده اند: دوپرون: 12-589 ق.م، جکسن 583-660ق.م، بعضی ها 5/2 سده قبل از اسکندر، 660 ق.م . غیره
3-  مکان تولد: نیز از مبهمیات این شخص می باشد از حوالی دریاچه اورمیه، شیز و موغان و سبلان گرفته تا ری و بلخ در شرق و سپس مناطقی در غرب.
به نظر می رسد اعلام دقیق تاریخ تولد زرتشت – اگر شخصی خیالی تصور نشود- و ثبت آن به صورت رسمی در تقویم فرهنگی, خبر از فعل و انفعالاتی می دهد که چندین سال است با نام کوروش گره خورده و آن هم ختم به نظریه خطرناک ایرانشهری(بخوانید ویرانشهری) می شود. نفوذ و پیشرفت نرم طرفداران و مجریان نظریه ویرانگر نظریه برانداز ایرانشهری در سیستم دینی ایران قابل تامل، مطالعه و بررسی می باشد. فعالیتهای سخت و هماهنگی موفق آمیز این فرقه ضاله با عشایر برای کسب کرسی های مجلس استان آذربایجان غربی و تلاش برای تغییر بافت فرهنگی تاریخی غرب آذربایجان زنگ خطری برای هویت ملی- دینی آذربایجان می باشد.
۵ فروردین ۱۴۰۴
https://t.me/melikzadeh
09.04.202517:13
در حاشیه نامه ۸۰۰ به اصطلاح روشنفکر ضدترک به ظاهر وطنپرست
دکتر توحید ملک زاده     
    https://t.me/melikzadeh
اولین وزیر محمدشاه قاجار معلم وی به نام حاجی میرزا آقاسی بود که اصالتی ایروانی داشته و از ترکان بایات بود.                                   

یکروز محمدشاه قاجار از وی پرسید اگر اهالی فارس یاغی شوند چه باید کرد؟ وی در جواب اظهار داشت با دلاوران آذربایجان سرکوب خواهند شد. شاه مساله طغیان مردم سایر ایالات و ولایات را مطرح ساخت و همان جواب را شنید تا بالاخره پرسید اگر خود آذربایجانیها یاغی شوند چه باید کرد؟ حاجی گفت: مردم آذربایجان شاهسونند و هیچگاه علیه دولت عصیان نخواهند کرد. شاه گفت فرض محال که محال نیست. حاجی عرض کرد در آن صورت کار و زار و روزگار ما تیره و تار خواهد شد.                                                         ( روزنامه حبل المتین، چاپ کلکته، شماره 25 سال 16 ص: 19. به نقل از زندگی حاج میرزا آقاسی، حسین سعادت نوری، ص: 305)
صبر آذربایجان از اقدامات مجرمانه بعضی روشنفکرنمایان حدی دارد. کما اینکه در دوم فروردین زیاده خواهان را در جایشان نشاندند.
۲۰ فروردین ۱۴۰۴
https://t.me/melikzadeh
22.03.202521:04
اول فروردین سال ۱۳۱۴:سالروز بخشنامه رضاشاه برای استفاده از کلمه ایران به جای پرس در زبانهای اروپایی
دکتر توحید ملک زاده
https://t.me/melikzadeh
در دوران سلطنت رضاشاه که بحث رجعت به ایران باستان و تاکید بر ایران پیش از اسلام قوت گرفته بود، حلقه‌ای از روشنفکران باستان‌گرا مانند سعید نفیسی، محمدعلی فروغی و سیدحسن تقی‌زاده در حکومت پهلوی اول با حمایت مستقیم رضاشاه گردهم آمدند که به منظور احیای به اصطلاح دوران هخامنشی و ساسانی اقداماتی را انجام دادند. سعید نفیسی از مشاوران نزدیک رضاشاه به وی پیشنهاد کرد نام کشور رسما به «ایران» تغییر یابد. براساس بخشنامه دی‌ماه 1313 در تمام مکاتبات نام پرس به ایران تبدیل شده و این بخشنامه از اول فروردین 1314 اجرا شد (فلاح زاده ، سیدحسین. (1390). رضا‌خان و توسعه ایران، ناشر: سازمان انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، ص: 189)
برخی سیاستمداران هم تغییر نام پرشیا به ایران را خیانت می¬خواندند (نورائی، م.؛ احمدوند، ز. (1389)، روابط ایران و ترکیه در دوره پهلوی اول، ناشر: انتشارات کنکاش، تهران). این درخواست با سؤال و ابهامات زیادی روبرو شد تا جایی که با ورود این کلمه به مکاتبات و رسانه ها عده ای که هنوز با کلمه خارجی Iran آشنا نشده بودند فکر کردند این هم نام سرزمین جدیدی است که همزمان با استقلال یافتن کشورهای جدیدی مانند عراق و سوریه و اردن در خاورمیانه بعد از فروپاشی امپراتوری عثمانی و یا دیگر کشورهای جدید شمال آفریقا به صحنه گیتی آمده است. خیلی ها هم نمی فهمیدند که چه اصراری است که خارجی ها باید نام پرس و پرشیا را که ریشه ای چندهزار ساله از زمان کاربرد آن در منابع یونانی و رومی و اروپایی داشته است با کلمه ای نامأنوس برای آنها،هر چقدر هم صحیح باشد، جایگزین سازند.
بلوشر آلمانی درباره انتخاب کلمه «ایران» بجای پرشیا در زمان رضاخان چنین توضیح می دهد:«چیزی پس از این کنگره (یعنی کنگره فردوسی) دولت ایران به اطلاع سفارتخانه های دولتهای خارجی مقیم تهران رساند که علاقمند است در آینده لفظ ایران در زبانهای خارجی جای پرس، پرشیا و پرزین را بگیرد و در این مورد با توسل به علل تاریخی، قومشناسی و جغرافیایی دلائلی ارائه کرد وقتی علت این دگرگونی را جویا شدم به من گفته شد که پرس مشتق از فارس است که ایالتی است در جنوب کشور و در نتیجه مشخص تنها یک قسمت این کشور است. کشور بصورت کامل و یکجا ایران نام دارد. من از گفتن این ایراد خودداری نتوانستم بکنم که فرانسوی ها به ما «آلمانی» می گویند و این آلمانیها نیز همچنین فقط یک قبیله از قبایل بسیار مملکت ما بوده اند. بعدها دریافتم که سفارت ایران در برلین در این قضیه دخالت داشته است و در دولت ایران نیز این استدلال دست بالا را احراز کرده که در زمانی که ملتهای بیگانه به اصل و تبار آریایی خود مباهات می کنند چه بهتر که ایران نیز اینرا به نحوی به رخ بکشد که موطن اصلی نژاد آریایی است» ص313 . سفرنامه بلوشر
گفتنی است کتاب سفرنامه بلوشر به نوشته ویپرت فون بلوشر و به ترجمه کیکاووس جهانداری است. سفرنامه بلوشر یادگار و خاطره های ویپرت بلوشر کارگزار آلمانى داخل ایران می باشد که رویدادها و اتفاقات سى سال از تاریخ ایران برگرفته از کشته شدن ناصرالدین شاه قاجار تا بر سر کار آمدن رضاشاه را درج نموده است. 
۳ فروردین ۱۴۰۴
https://t.me/melikzadeh
04.04.202518:51
اهداف شیخ محمدخیابانی در تبدیل نام ایالت آذربایجان به « آزادیستان »
به مناسبت ۱۰۵ مین سالگرد قیام خیابانی
دکتر توحید ملک زاده
https://t.me/melikzadeh
به کرات مشاهده می گردد بسیاری از مردم شرطهای زمان وقوع وقایع تاریخی را با شرایط امروزین یکی دانسته و داوری های نادرستی در آن رابطه می کنند. حال اینکه یک مورخ و تحلیل گر تاریخ بایستی هم قاضی باشد و هم وکیل مدافع. به عبارت دیگر شرایط وقوع حوادث را در نظر داشته باشد. قیام خیابانی نیز همین سرنوشت را دارد. بنابراین قبل از بررسی قیام خیابانی اشاره ای داشته باشیم به اوضاع آن زمان.
در قرائت از مشروطیت دو وجه وجود داشت. وجه آذربایجانی و غیر آذربایجانی. وجه آذربایجانی بیشتر اساس سوسیال دموکراسی داشت و تصادفی نیست که اکثر سوسیال دموکراتهای مشروطه خواه که در حزب دموکرات نمود یافته بود آذربایجانی بودند. سران این حزب هم ترکان آذربایجانی بودند از سیدحسن تقی زاده و حیدرخان عمواوغلی گرفته تا شیخ محمدخیابانی و رسول زاده تبعه روسیه. در بعد کلان، اصول دموکراسی مد نظر این افراد بود و تشکیل یک ایران قوی و متمرکز با یک ملت و یک تاریخ و بعدا با یک شاه. در همان سالهای اولیه تشکیل حزب دموکرات تاکید بر اصول دموکراسی و سوسیال بر دیگر وجوه می چربید. رسول زاده نیز در سال 1289 ش روزنامه « ایران نو » را پایه گذاری نمود و علاوه بر تلاش برای آموزش مفاهیم سوسیال دموکراسی، اصول روزنامه نگاری نوین که بر مبنای تحلیل مطالب و اخبار بود را نیز به ایرانیان آموزش داد. بنابراین منبع فکری و تغذیه رسول زاده، خیابانی، حیدرخان عمواوغلی و خیابانی یکی بود. پس از قبول اولتیماتوم روسیه توسط مجلس، خیابانی موقتا از سیاست کناره گیری کرده برای تجارت به تفلیس و باکو رفت، تقی زاده، رسول زاده  و حیدرخان عمواوغلی نیز به استانبول رفتند. در این ایام بود که چهار نفر با یک مسلک به چهار انسان متفاوت تبدیل شدند. رسول زاده به سوسیال دموکراسی ملغمه ای از وطن آذربایجانی با هویت ترکی اضافه نموده و پس از فروپاشی تزار به باکو برگشته از بانیان جمهوری آذربایجان در سال 1297 ش/1918م شد. سیدحسن تقی زاده به دعوت آلمانی ها به برلن رفت و مجله کاوه که ملغمه ای از تاریخ باستانی ایران و زرتشتیزم بود را انتشار داد و در تشکیل ایران رضاخانی با تم فارسی و در لفافه ایران نقش اساسی بازی کرد. حیدرخان عمواوغلی کمونیست دو آتشه شده با لنین رفیق شد و در نهضت جنگل وزیر خارجه گردید و در ارتش عثمانی از جمله افسران گردید. خیابانی نیز به  تبریز بازگشت و بدون هیچ ملی گرایی فارسی و یا ترکی صرفا براساس وطن آذربایجانی و برای احیای قرائت آذربایجانی مشروطیت در ایران قیام نمود. چرا احیای قرائت آذربایجانی مشروطیت؟ برای اینکه علیرغم تلاش فوق العاده آذربایجانی ها در اجرای اصول مشروطیت، قرائت سوسیال دموکراسی آذربایجانی از مشروطیت کنار گذاشته شده بود و سران ایل بختیاری و مرکزی ایران زمام امور را بدست گرفته بودند. هم و غم خیابانی در آن ایام تلاشی ناکام برای احیای تفکرات مشروطه خواهان آذربایجانی در کل ایران بود. وی می پنداشت آذربایجان گل سرسبد ایالات ایران است و ولیعهدنشین و بخاطر این موقعیت ممتاز می تواند نقش اساسی در ارتقا اصول دموکراسی ایرانی ایفا کند. چرا در مانیفست شیخ محمدخیابانی در قیامش تورکچولوک دیده نمی شود؟ نگرش خیابانی به موضوع وطن چه بود؟ ارتباط خیابانی و رسول زاده چگونه بود؟ موضع خیابانی به تشکیل جمهوری آذربایجان چه بود؟ عکس العمل رسول زاده، حیدرخان و تقی زاده به مناقشات خیابانی با دولت مرکزی چه بود؟ روابط خیابانی و دولت مرکزی بر چه منوال بود؟ سوالاتی است که اگر دوستان خواستند می تواند موضوع مقالات جالبی باشد. من هم طبق معمول می توانم کمک نمایم.https://t.me/melikzadeh
۱۶ فروردین ۱۴۰۴
18.04.202514:25
Pəhləvi dövründə Ərdəlan vilayətinin adı necə Kürdüstana çevrildi?
Dr. Tohid Məlikzadə

https://t.me/melikzadeh

Pəhləvi dövründə İranın siyasi-mədəni və iqtisadi sahələrində ən fəlakətli dəyişikliklər, özünə vətənpərəst deyən ziyalıların rəhbərliyi ilə həyata keçirildi. Bu fəlakətli siyasətlərdən biri də Ərdəlan bölgəsinin adının Kürdüstana çevrilməsi idi.

Ərdəlan bölgəsi, adını hakimiyyətdə olan Ərdəlan ailəsindən almışdı və Səfəvi dövləti daxilində bir əmirlik idi. Ərdəlan ailəsi şiə məzhəbli idi və bugünkü Sorani dilindən fərqli bir danışıq dili var idi.

Səfəvi dövləti də digər türk mənşəli dövlətlər kimi müluk-üt-təvayif (bugünkü mənada federalizm) prinsipinə inanırdı. Ərdəlan ailəsi, hakimiyyət dairəsi Zor şəhərindən başlayaraq, digər yerli hakimiyyətlər kimi tədricən genişləndi və Sinə (indiki Sənəndəc) şəhərini də özünə qatdı.

Ərdəlan əmirliyi, Qacarlar kimi güclü türk dövlətlərinin köməyi ilə öz hakimiyyətini davam etdirdi. Lakin Qacar dövlətinin sonlarında Ərdəlanlar öz əmirliklərini itirdilər.

Birinci Dünya Müharibəsi, regionda bir çox dövlətlərin quruluşunun əsasının qoyulduğu ən kritik müharibələrdən biri oldu. Müxtəlif dil və məzhəblərdə danışan kürd bölgələri, Avropanın müxtəlif dövlətlərinin diqqət mərkəzində idi. İran hökuməti Paris Sülh Konfransında bir məktubla Osmanlı kürdlərinin İrana tabe olmasını tələb etdi. O dövrdəki İran ziyalıları da bu siyasi məqsədə çatmaq üçün diplomatik aparatla hərəkət edirdilər. Onlar kürdləri İran sisteminə cəlb etmək üçün İranda bir Kürdüstan vilayəti qurmaq qərarına gəldilər ki, İraq kürdləri də İrana meyllənsin.

Bunun üçün Rusiya şərqşünası Minorski və İranlı Rəşid Yəsəmi'yə böyük məbləğ pul verildi ki, kürdlərin və Kürdüstanın tarixini Pəhləvilərin xeyrinə yazsınlar və onları Haxamənişlər və Madaylara bağlasınlar. Necə ki, Nesturi və Süryani xristianların tarixini də qədim Asurla əlaqələndirmişdilər.

Məşrutə inqilabından sonra ölkənin yeni inzibati bölgüsü tətbiq edildi və İran dörd əyalət (o cümlədən Azərbaycan) və 22 vilayətə bölündü. 1937-ci ilə qədər qərb Azərbaycan əyalətinə indiki Qərbi Azərbaycan ostanı, Saqqız, Bicar və Sənəndəcin şimal bölgələri daxil idi.

1937-ci ildə inzibati bölgü dəyişdirildi və ustanlar nömrələrlə adlandırıldı:
- 3-cü ustan: Təbriz və Ərdəbil
- 4-cü ustan: Urmiya və qərb bölgələri
- 5-ci ustan: Həmədan, Kirmanşah, Şahabad (İslamabad-Qərb), Sənəndəc, Məlayir, İlam ( ustanın mərkəzi Kərmanşah).

sənəndəc, 1958-ci ildə 5-ci ustandan ayrılaraq, əvvəllər Qərbi Azərbaycana aid olan, sonra isə Həmədana qatılan türklərin yaşadığı Qürvə və Bicar bölgələri çıxarıldı və mərkəzi Sənəndəc olmaqla Kürdüstan ustanı yaradıldı.

Bu gün Kürdüstan ustanının əhalisinin yarıdan çoxu Sənəndəc, Bicar və Qürvə şəhərlərində yaşayan yerli türklərdir. Buna görə də yeni yaradılmış və Kürdüstan adlandırılan ustanda coğrafi adların 70%-dən çoxu türkcədir. Ərdəlan vilayətinin (bu vilayət 1958-ci ildə Kürdüstan adlandırılmışdır) qədim türk adlarının bərpası tələbi daha çox hiss edilir.
18Aprel 2025

https://t.me/melikzadeh
11.04.202518:52
اولتیماتوم روسیه و انگلیس به ایران در سال ۱۲۹۰ شمسی و تبعات آن
https://t.me/melikzadeh
دکتر توحید ملک زاده
با توافق روسیه و انگلیس در سال ۱۹۰۵ ایران به دو منطقه نفوذ روسیه و انگلیس تقسیم شد. دو سال بعد جریان مشروطه خواهی در ایران شروع شد و سال ۱۹۰۸ محمدعلیشاه با توافق دولتین از سلطنت برکنار و دوباره با توافق دولتین ایران نو با ساختاری جدید و براساس تعریف جدید یک ملت، یک شاه و یک زبان( فارسی) تشکیل شد. احمدشاه که کودکی بیش نبود به تخت شاهی نشست و چون کودک بود به ترتیب عضدالملک و سپس ناصرالملک قره گوزلو که تحصیل کرده انگلیس بود نایب السلطنه شدند.
دولت جدید از مجلس دوم مشروطیت رای اعتماد گرفت و برای ساماندهی امور مالی ایران مورگان شوستر آمریکایی را بکار گرفت. بیم از نفوذ آمریکا که به تدریج در سیاست جهانی جای پایی برای خود ایجاد می کرد سبب شد تا دولتین روسیه و انگلیس برای اخراج مورگان شوستر به دولت ایران اولتیماتوم بدهند. مجلس فورا اولتیماتوم روسیه را رد کرد و دولت واقع بین که قدرت روسیه را می دانست اولتیماتوم را قبول کرد و مجلس را منحل نمود. ولی روسیه به آذربایجان و گیلان حمله کرد.
مقاومت سه روزه اهالی تبریز در برابر قشون روسیه با شکست مواجه شده و مجاهدین از تبریز پراکنده شدند. عده ای از طریق سلماس به عثمانی و جمعی نیز مخفیانه به تهران مهاجرت کردند. ستارخان و باقرخان نیز مجبورا به تهران مهاجرت کردند. صمدخان شجاع الدوله از خوانین مراغه با فشار روسیه والی آذربایجان شده دمار از مجاهدین مشروطه درآورد. وی طرفدار نظام حکومتی قدیم قاجار و شخص محمدعلیشاه بود بنابراین با حکومت اصفهانی ها، بختیاری ها و تنکابنی ها مخالف بود.
محمدامین رسول زاده مدیر روزنامه « ایران نو» و سیدحسن تقی زاده وکیل مردم تبریز و از بزرگان حزب دموکرات از تهران تبعید و به استانبول رفتند. این دو یار غار باکویی و تبریزی سرنوشت متفاوتی پیدا کردند. رسول زاده در استانبول گرایش ترکی پیدا کرده و از موسسین اصلی جمهوری آذربایجان در سال ۱۹۱۸ گردید. تقی زاده نیز به آلمان رفته گرایشات آریانیزمی پیدا کرده در نشریه کاوه ( شخصیتی شاهنامه ای) کار کرده و در دوران رضاخان رئیس مجلس سنای ایران شد.
آذربایجان درجنگ جهانی اول محل نبرد قشون روسیه و عثمانی شد. با جنگ بزرگ دیلمان( سلماس) در اردیبهشت ۱۲۹۴ش/۱۹۱۵ کلا تحت اشغال روسیه قرار گرفت.
آذربایجان تا اواخر سال ۱۹۱۷ تحت اشغال روسیه بود و با وقوع انقلاب بلشویکی و تبلیغات صلح گرایانه لنین، قشون روسیه به مملکتشان برگشت. برگشت قشون روسیه سرآغاز فجایع جیلولوق در غرب آذربایجان بود.
پایان جنگ جهانی اول سرآغاز نابودی امپراطوری ها و تشکیل دولت های ملی بسیاری در آسیای غربی شد. طی این پوست اندازی، دولت عثمانی به جمهوری ترکیه و شاهنشاهی ایران قاجاری بدون تبدیل نظام سیاسی و البته تبدیل نظام فرهنگی به شاهنشاهی ایران پهلوی تبدیل شد. در این تبدیلات فرهنگی، مهاجران ایرانی به آلمان، مستشرقین آلمانی، انگلیسی و فرانسوی نقش محوری داشتند.
۲۳ فروردین ۱۴۰۴
https://t.me/melikzadeh
26.03.202518:12
اطلاعیه همکاری
https://t.me/melikzadeh
برای بررسی موسیقی قدیم آذربایجان و تحقیق کتب صفی الدین ارموی به متخصص تئوری موسیقی قدیم و جدید نیاز است. علاقمندان ترجیحا ساکن اورمیه لطفا با پی وی اینجانب تماس بگیرند. با تشکر
دکتر توحید ملک زاده
https://t.me/melikzadeh
登录以解锁更多功能。