02.05.202520:58
من ازت توقع کارهای بزرگ نداشتم فقط میخواستم تو مسیری که من دارم میدَوَم حداقل تو قدم به قدم جلو بیای. ولی خب فهمیدم کلا نمیشه روت حساب باز کرد.
02.05.202513:53
لطفا بدون شناخت، آدمها رو وارد خونه و زندگیت نکن. همه به اندازهی تو قلب پاک و سادهای ندارن.
22.04.202508:12
"زندگی مثل مامانت نیست صبح سرش داد بزنی و شب برای شام صدات کنه. زندگی ولت میکنه تا از گشنگی بمیری."
21.04.202514:13
عادت کردن باعث میشه تلاشی برای درست کردن اوضاع نکنی اما پذیرفتن یعنی میدونم و میفهمم که این مسئله تغییر پذیر نیست پس سعی میکنم از مسیر مناسبتری خودم رو نجات بدم.
03.05.202519:08
رو سفیدم کنید لطفا=))))))
03.05.202515:25
مهارت با هم سازش کردن. اشتباهاتی رو بخشیدن که بخشیدنشون کار آسونی نبوده. مهارت متعهد موندن تو موقعیتی که وسوسه بر انگیزترین انتخابها جلو روت باشه. مهارت درک کردن و دوست داشتن آدمها تو لحظههایی که تاریک و با خودشون و جهان در جنگ و ستیز هستن.
02.05.202512:11
تو پتانسیل انجام هر کاری رو داری. منتها
هنوز تو موقعیت قرار نگرفتی بهت ثابت شه.
هنوز تو موقعیت قرار نگرفتی بهت ثابت شه.
21.04.202522:11
گپ و گفت آخرِ شب حال میده خدایی.
همه در اوج فوران احساس و حقیقت خودشونن.
همه در اوج فوران احساس و حقیقت خودشونن.
转发自:
خونهٔ شماره ۸

21.04.202509:55
اونقدر گوشم از حرفهای قشنگ پره که جدیداً رفتارها رو هم به زور میتونم باور کنم، چون دیگه فرق بین حرف و عمل رو خوب یاد گرفتم. هر چیزی که در عمل ثابت نشه، برای من یه وعده بیارزشه که فقط وقت و انرژیمو هدر میده.
02.05.202515:22
انقدر حال و احوالم یه جوریه که نمیفهمم هورمونه، بهاره، حس شیشمئه، جمعهست، واقعیه. چه کوفتیه جدن.
转发自:
آذر

01.05.202520:13
من خودم انتخاب میکنم که برای من مهم باشی ولی خب رفتار تو تعیین میکنه این ارزش گذاری ادامه دار باشه یا نه.
21.04.202520:42
نیستی و پذیرفتنِ نبودت همه زورم رو گرفته.
19.04.202520:03
این روزها؛ هیچ حرفی برای گفتن، هیچ احساسی برای ابراز، هیچ ذوقی برای ساختن ندارم.
03.05.202518:25
بیخود روی یه سری زخمها سرپوش میذاری که آخر گندش یه جای دیگهای که اصلا ربطی به این موضوع نداره در میآد. اغلب هم این روان آدمهاست که قربانیِ درگیریهای تو با خودت میشه.
03.05.202509:13
"از آدمهای جدی خوشم میآد. اونهایی که خیلی اهل -over share- کردن نیستن. همیشه نمیخندن و با هرکسی زود صمیمی نمیشن. توی کار جدی و متمرکزن. یه مرزی برای خودشون دارن که واقعا اجازه نمیده آدمها خیلی نزدیکشون بشن یا هر رفتاری رو باهاشون داشته باشن."
22.04.202508:59
زندگی بدون دیدن آدمهای دوست داشتنی، مکانهای مورد علاقه، خوراکیهای خوشمزه، بدون لباسهای رنگی رنگی، بدون هندزفری و موزیک و رقص، بدون همین دلخوشیهای کوچیک، هیچ نمیارزه که.
转发自:
مخفیگاه من

21.04.202515:18
دارم زیادی خودمو دست کم میگیرم، درحالی که فراموش کردم چندبار از موقعیتهای جهنمی این زندگی با عقل و پافشاری جون سالم به در بردم. این منم، همونی که بارها زمین خورد ولی هربار یهجورِ خاصی بلند شد. وقتشه دوباره یادم بیاد کیام و برای یک هدف بزرگ شروع کنم به جنگیدن.
19.04.202514:34
شاید اگر میتونستم با پیرهن شلوارک برم دانشگاه میتونستم ایزیتر ادامه تحصیل بدم.
显示 1 - 24 共 186
登录以解锁更多功能。