
Україна Online: Новини | Політика

Телеграмна служба новин - Україна

Резидент

Мир сегодня с "Юрий Подоляка"

Труха⚡️Україна

Николаевский Ванёк

Лачен пише

Реальний Київ | Украина

Реальна Війна

Україна Online: Новини | Політика

Телеграмна служба новин - Україна

Резидент

Мир сегодня с "Юрий Подоляка"

Труха⚡️Україна

Николаевский Ванёк

Лачен пише

Реальний Київ | Украина

Реальна Війна

Україна Online: Новини | Політика

Телеграмна служба новин - Україна

Резидент

مدیریت رفتار سازمانی
⭕مرجع تخصصی رفتار سازمانی و مدیریت منابع انسانی
♨️صفحه اینستاگرام:
http://www.instagram.com/organizationalbehavior_/
💢برای دریافت مشاوره کسب وکار به شماره ۰۹۳۵۵۰۸۱۶۰۴ پیامک بدهید تا برایتان زمان مشاوره رزرو شود
👈ارتباط با ادمین: @obhrm
♨️صفحه اینستاگرام:
http://www.instagram.com/organizationalbehavior_/
💢برای دریافت مشاوره کسب وکار به شماره ۰۹۳۵۵۰۸۱۶۰۴ پیامک بدهید تا برایتان زمان مشاوره رزرو شود
👈ارتباط با ادمین: @obhrm
TGlist reytingi
0
0
TuriOmmaviy
Tekshirish
TekshirilmaganIshonchnoma
ShubhaliJoylashuv
TilBoshqa
Kanal yaratilgan sanaJun 15, 2016
TGlist-ga qo'shildi
Dec 03, 2024Muxrlangan guruh
مدیریت رفتار سازمانی
99
Rekordlar
03.12.202423:59
33.3KObunachilar04.04.202512:17
2400Iqtiboslar indeksi12.02.202523:59
2.5KBitta post qamrovi12.02.202522:02
2.5KReklama posti qamrovi11.03.202512:17
7.28%ER12.02.202521:44
7.56%ERRRepost qilingan:
تعالی منابع انسانی



22.03.202509:34
💢انیمیشن کوتاه "ترسها"
کارگردان: ناتا متلوگ
تمام احساسات ما لازم و خوبند، اگر:
۱. به آنها آگاه باشیم
۲. آنها را بپذیریم
۳. از آنها درست استفاده کنیم.
@hrm_academy
کارگردان: ناتا متلوگ
تمام احساسات ما لازم و خوبند، اگر:
۱. به آنها آگاه باشیم
۲. آنها را بپذیریم
۳. از آنها درست استفاده کنیم.
@hrm_academy
Repost qilingan:
(MBA & DBA) مدیریت کسب وکار

04.04.202508:44
💢لپ تاپم را با من دفن کنید: زندگی به سبک تحصیل کردگان بی سواد!
✍مجتبی لشکربلوکی
سایمون کوپر ژورنالیست در فایننشال تایمز می نویسد: دستگاههای دیجیتال باعث شدهاند ما یعنی انسانهای امروزی، «بیشتر» از هر دورۀ دیگری در تاریخ بشریت بخوانیم. اما دیگر مثل قبل نمیخوانیم. خواندنِ دیجیتال، به تجربهای تکهتکه، سرسری و سطحی تبدیل شده. بنابراین شاید تعداد کلمات خیلی زیادی در روز بخوانیم، ولی همۀ آنها در قالب متنهای چند کلمهای یا نهایتاً چند خطی است. حال اگر بخواهیم همان تعداد کلمه را در قالبِ یک متن واحد بخوانیم، با دشواری بسیاری مواجه میشویم. زیرا درک متنی طولانی نیازمند مهارت «خواندن عمیق» است.
این روزها هیچ کس متن های طولانی را نمی خواند. بیش از نیمی از افراد همین متن را تا انتها نمی خوانند. انسانها در خواندن متنهای طولانی به مشکل خوردهاند.
مجموعهای بیش از دوهزار ناشر، محقق، کتابدار و نویسنده و دانشگاهی سراسر جهان، چندی پیش در مانیفستی اعلام کردند: «خواندنِ دیجیتال» در حال تخریب عادتِ «خواندن عمیق» در میان ماست.
خواندن عمیق نقشی حیاتی در تمدن بشری داشته. استیون پینگر، روانشناس آمریکایی می گوید از اواخر قرن هفدهم با رواج خواندنِ متنهای طولانی در بین مردم، توانایی «همدردی با دیگران افزایش یافت. مردم با خواندنِ متنهای طولانی دربارۀ زندگیِ دیگر انسانها، توانستند دنیا را از چشم آنها ببینند و تأثیر بسیار مهمی در تغییر نگرش آنها دربارۀ موضوعاتی مثل بردهداری، شکنجه و استبداد گذاشت. خواندنِ عمیق باعث رویدادهای دورانسازی مثل انقلاب آمریکا و انقلاب فرانسه شد.
ماریان وولف، محقق آمریکایی، مینویسد: ما در دنیای آنلاین دائماً در حال اسکرولکردن، نصفهنیمه خواندن یا ذخیرهکردن متنهاییم تا در آیندهای نامعلوم آنها را بخوانیم، چون این رسانه ها برای خواندنِ عمیق طراحی نشده اند. (بارنویسی شده از این منبع:نشریه ترجمان) یکی از دوستانم به شوخی می گفت می خواهم وصیت کنم لپ تاپم را با من دفن کنند چون کلی فایل ذخیره کرده ام که بعدا بخوانم و احتمالا تا زمان مرگ فرصت نمی کنم که بخوانم شان
تحلیل و تجویز راهبردی:
ما در دام سه گانه Skimming, Scanning, Scrolling (3S) افتاده ایم. ترجمه شان می شود نگاه گذرا، جستجوی سریع، رد کردن یا رد شدن از مطالب برای دیدن مطلب بعدی. خب این چه مشکلی ایجاد می کند؟ چهار مشکل ایجاد می شود:
۱) خواندن عمیق باعث می شود که جهان را از دیدگاه دیگران ببینم (از دیدگاه یک آواره بعد از جنگ یا یک دزد حرفه ای یا یک مستاجر)، ولی خواندن سطحی چنین توانایی در ما ایجاد نمی کند. همین باعث می شود که توان همدلی و همدردی در ما بمیرد.
۲) خواندن عمیق باعث می شود که یک مساله را از زوایای مختلف نگاه کنیم. پیچیدگی و چند بعدی بودن مساله را درک کنیم اما وقتی همه چیزهایی که می خوانیم کوتاه است کلا می رویم سراغ تحلیل های ساده، سرراست، یک خطی و اینگونه است که توانایی تفکر سیستمی و چند بعدی را از دست می دهیم.
۳) توهم دانایی نیز نتیجه بعدی است. چون ما راجع به همه چیز از 3S استفاده می کنیم راجع به همه چیز فکر می کنیم که بلدیم و جالب اینکه اظهار نظر هم می کنیم از رژیم غذایی فستینگ، تا سیاست های ارزی و تا نتایج مذاکرات ترامپ و پوتین. از سیاست تا اقتصاد! از زیست شناسی مولکولی تا فیزیک کیهانی!
۴) در نتیجه کسانی که دیگر نمیخوانند (عمیق نمی خوانند)، توان اندیشیدن را هم از دست میدهند. شما وقتی توانایی درک و تحلیل عمیق را از دست می دهید به مروز توان اندیشیدن را هم از دست می دهید.
این چهار باعث می شود که ما با پدیده ای روبرو باشیم به نام تحصیلکردگان بی سواد. بخش بزرگی از جامعه یک دیپلمی، لیسانسی، فوق لیسانسی و یا دکترایی داریم! اما در طول زمان به خاطر عدم خواندن عمیق عملا تبدیل شده ایم به «همه چیزان دان مدعی متوهم» یا همان مدرک داران بی ادراک!
راهکار چیست؟ ریاضت مطالعاتی؛
ریاضت، گوشه گیری موقتی برای انجام تمرینهای سخت و خودخواستهای است که فرد برای تعالی نفس و دستیابی به کمال روحی انجام میدهد. این مفهوم در ادیان مختلف، گرایش های معنوی و سنتهای عرفانی وجود داشته و شامل خودداری خودخواسته از برخی امور، سکوت، خلوت نشینی و انجام کارهای سخت بوده است. به همین سیاق ریاضت مطالعاتی یعنی اینکه نمی توانیم نمی توانیم برای همیشه خود را از دنیای دیجیتال منقطع کنیم اما می توان گهگاهی این امور را انجام دهیم:
• ایجاد زمان-مکانی برای مطالعه عمیق: خواندن متون طولانی بدون انقطاع و حواس پرتی
• تفکر انتقادی: تحلیل، بررسی و مقایسه نظریات مختلف.
• نوشتن و خلاصهبرداری: تبدیل دانش به محتوای ساختاریافته برای درک بهتر.
ما به خواندن محتواهای سطحی، ساده، سرراست و یک خطی معتاد شده ایم باید با ریاضت مطالعاتی آن را تعدیل و مهار کنیم.
@mba_event
✍مجتبی لشکربلوکی
سایمون کوپر ژورنالیست در فایننشال تایمز می نویسد: دستگاههای دیجیتال باعث شدهاند ما یعنی انسانهای امروزی، «بیشتر» از هر دورۀ دیگری در تاریخ بشریت بخوانیم. اما دیگر مثل قبل نمیخوانیم. خواندنِ دیجیتال، به تجربهای تکهتکه، سرسری و سطحی تبدیل شده. بنابراین شاید تعداد کلمات خیلی زیادی در روز بخوانیم، ولی همۀ آنها در قالب متنهای چند کلمهای یا نهایتاً چند خطی است. حال اگر بخواهیم همان تعداد کلمه را در قالبِ یک متن واحد بخوانیم، با دشواری بسیاری مواجه میشویم. زیرا درک متنی طولانی نیازمند مهارت «خواندن عمیق» است.
این روزها هیچ کس متن های طولانی را نمی خواند. بیش از نیمی از افراد همین متن را تا انتها نمی خوانند. انسانها در خواندن متنهای طولانی به مشکل خوردهاند.
مجموعهای بیش از دوهزار ناشر، محقق، کتابدار و نویسنده و دانشگاهی سراسر جهان، چندی پیش در مانیفستی اعلام کردند: «خواندنِ دیجیتال» در حال تخریب عادتِ «خواندن عمیق» در میان ماست.
خواندن عمیق نقشی حیاتی در تمدن بشری داشته. استیون پینگر، روانشناس آمریکایی می گوید از اواخر قرن هفدهم با رواج خواندنِ متنهای طولانی در بین مردم، توانایی «همدردی با دیگران افزایش یافت. مردم با خواندنِ متنهای طولانی دربارۀ زندگیِ دیگر انسانها، توانستند دنیا را از چشم آنها ببینند و تأثیر بسیار مهمی در تغییر نگرش آنها دربارۀ موضوعاتی مثل بردهداری، شکنجه و استبداد گذاشت. خواندنِ عمیق باعث رویدادهای دورانسازی مثل انقلاب آمریکا و انقلاب فرانسه شد.
ماریان وولف، محقق آمریکایی، مینویسد: ما در دنیای آنلاین دائماً در حال اسکرولکردن، نصفهنیمه خواندن یا ذخیرهکردن متنهاییم تا در آیندهای نامعلوم آنها را بخوانیم، چون این رسانه ها برای خواندنِ عمیق طراحی نشده اند. (بارنویسی شده از این منبع:نشریه ترجمان) یکی از دوستانم به شوخی می گفت می خواهم وصیت کنم لپ تاپم را با من دفن کنند چون کلی فایل ذخیره کرده ام که بعدا بخوانم و احتمالا تا زمان مرگ فرصت نمی کنم که بخوانم شان
تحلیل و تجویز راهبردی:
ما در دام سه گانه Skimming, Scanning, Scrolling (3S) افتاده ایم. ترجمه شان می شود نگاه گذرا، جستجوی سریع، رد کردن یا رد شدن از مطالب برای دیدن مطلب بعدی. خب این چه مشکلی ایجاد می کند؟ چهار مشکل ایجاد می شود:
۱) خواندن عمیق باعث می شود که جهان را از دیدگاه دیگران ببینم (از دیدگاه یک آواره بعد از جنگ یا یک دزد حرفه ای یا یک مستاجر)، ولی خواندن سطحی چنین توانایی در ما ایجاد نمی کند. همین باعث می شود که توان همدلی و همدردی در ما بمیرد.
۲) خواندن عمیق باعث می شود که یک مساله را از زوایای مختلف نگاه کنیم. پیچیدگی و چند بعدی بودن مساله را درک کنیم اما وقتی همه چیزهایی که می خوانیم کوتاه است کلا می رویم سراغ تحلیل های ساده، سرراست، یک خطی و اینگونه است که توانایی تفکر سیستمی و چند بعدی را از دست می دهیم.
۳) توهم دانایی نیز نتیجه بعدی است. چون ما راجع به همه چیز از 3S استفاده می کنیم راجع به همه چیز فکر می کنیم که بلدیم و جالب اینکه اظهار نظر هم می کنیم از رژیم غذایی فستینگ، تا سیاست های ارزی و تا نتایج مذاکرات ترامپ و پوتین. از سیاست تا اقتصاد! از زیست شناسی مولکولی تا فیزیک کیهانی!
۴) در نتیجه کسانی که دیگر نمیخوانند (عمیق نمی خوانند)، توان اندیشیدن را هم از دست میدهند. شما وقتی توانایی درک و تحلیل عمیق را از دست می دهید به مروز توان اندیشیدن را هم از دست می دهید.
این چهار باعث می شود که ما با پدیده ای روبرو باشیم به نام تحصیلکردگان بی سواد. بخش بزرگی از جامعه یک دیپلمی، لیسانسی، فوق لیسانسی و یا دکترایی داریم! اما در طول زمان به خاطر عدم خواندن عمیق عملا تبدیل شده ایم به «همه چیزان دان مدعی متوهم» یا همان مدرک داران بی ادراک!
راهکار چیست؟ ریاضت مطالعاتی؛
ریاضت، گوشه گیری موقتی برای انجام تمرینهای سخت و خودخواستهای است که فرد برای تعالی نفس و دستیابی به کمال روحی انجام میدهد. این مفهوم در ادیان مختلف، گرایش های معنوی و سنتهای عرفانی وجود داشته و شامل خودداری خودخواسته از برخی امور، سکوت، خلوت نشینی و انجام کارهای سخت بوده است. به همین سیاق ریاضت مطالعاتی یعنی اینکه نمی توانیم نمی توانیم برای همیشه خود را از دنیای دیجیتال منقطع کنیم اما می توان گهگاهی این امور را انجام دهیم:
• ایجاد زمان-مکانی برای مطالعه عمیق: خواندن متون طولانی بدون انقطاع و حواس پرتی
• تفکر انتقادی: تحلیل، بررسی و مقایسه نظریات مختلف.
• نوشتن و خلاصهبرداری: تبدیل دانش به محتوای ساختاریافته برای درک بهتر.
ما به خواندن محتواهای سطحی، ساده، سرراست و یک خطی معتاد شده ایم باید با ریاضت مطالعاتی آن را تعدیل و مهار کنیم.
@mba_event
06.04.202505:57
💢۵ قانون نانوشته مشهور دنیا که نگاه شما به زندگی و کار را برای همیشه تغییر میدهند!
🔸در زندگی، همهی ما با اصول نانوشتهای روبهرو هستیم که گاهی از قوانین فیزیکی هم قویتر عمل میکنند. این قوانین نهتنها در علوم و مهندسی، بلکه در زندگی روزمره، تصمیمگیری، روابط و حتی در موفقیت شغلی ما تأثیرگذارند.
قوانینی که در ادامه بررسی میکنیم، در حوزههای گوناگون روانشناسی، فلسفهی زندگی، بهرهوری شخصی و مدیریت زمان کاربرد دارند. بسیاری از مدیران موفق، برنامهریزان استراتژیک و کارآفرینان، بدون آنکه نام این قوانین را بدانند، بر اساس آنها عمل میکنند. دانستن آنها میتواند دیدگاه شما به مسئولیت، ترس، پول، تصمیمگیری و حل مسئله را عمیقاً دگرگون کند.
1⃣ قانون مورفی – Murphy Law
اصل این قانون میگوید: «هرچه بیشتر از وقوع یک اتفاق بترسی، احتمال وقوعش بیشتر میشود». ترس، تمرکز ما را روی اتفاقات منفی بالا میبرد و ذهن ناخودآگاه در پی نشانههایی از آن فاجعه میگردد. با درک این قانون میتوانیم به جای نگرانی بیش از حد، سناریوهای جایگزین آماده کنیم. وقتی شرایط را بپذیرید و آماده باشید، اثر قانون مورفی کاهش مییابد. قانون مورفی تلنگریست برای پذیرش عدم قطعیت.
2⃣ قانون کیدلین – Kidlin Law
«اگر بتوانی مشکلی را واضح و دقیق روی کاغذ بیاوری، نیمی از آن را حل کردهای». این قانون به قدرت نوشتن برای شفافسازی ذهن اشاره دارد. اغلب اوقات، مسئلههایی که در ذهنمان بزرگ و پیچیده هستند، وقتی روی کاغذ نوشته میشوند، ساختار منطقی پیدا میکنند. بهعنوان مثال، کسی که با وقتش برای انجام کارها کم است، اگر دقیقاً بنویسد چه کارهایی وقتش را میگیرند، به سرعت ریشهی مشکل را کشف خواهد کرد.
3⃣ قانون گیلبرت – Gilbert Law
«وقتی کاری را برعهده میگیری، یافتن بهترین راه برای رسیدن به نتیجه، همیشه مسئولیت مسلم توست». این قانون دربارهی تعهد و مسئولیتپذیری در برابر نتایج است، نه فقط انجام کار. اگر قرار است یک پروژه تحویل دهی، مهم نیست چه ابزارهایی داشتی یا چه مشکلاتی سر راهت بود؛ نتیجه باید مطلوب باشد. بهعنوان نمونه، اگر کسی قول داده یک مقاله بنویسد، حتی اگر اینترنت قطع شود یا لپتاپ خراب شود، باز هم باید راهی پیدا کند و کار را تحویل دهد. قانون گیلبرت ما را از «بهانهمحوری» بهسمت «نتیجهمحوری» سوق میدهد.
4⃣ قانون ویلسون – Wilson Law
«اگر دانش و هوش را در اولویت قرار دهی، پول خودبهخود خواهد آمد».بسیاری از افراد موفق در کسبوکار، ابتدا بر دانش، مهارت و آگاهی سرمایهگذاری کردهاند و در مرحلهی بعد، سودهای مالی چشمگیری بهدست آوردهاند. توسعهی فردی، باعث پایداری در درآمد و رشد شغلی میشود. این قانون، توصیهای برای نوجوانها، کارآفرینان و تمام کسانیست که بهدنبال موفقیت واقعیاند.
5⃣ قانون فالکلند – Falkland Law
«اگر واقعاً لازم نیست دربارهی چیزی تصمیم بگیری، پس تصمیم نگیر». قانون فالکلند به ما یاد میدهد که گاهی بهترین تصمیم، نگرفتن تصمیم است. بسیاری از ما بهخاطر اضطراب یا فشار محیط، سعی میکنیم برای هر مسئلهای فوراً راهحلی پیدا کنیم. اما قانون فالکلند میگوید: تا وقتی ابهام برطرف نشده یا نیاز واقعی وجود ندارد، نباید تصمیمی اتخاذ کرد. شاید بهترین کار صبر باشد، نه تصمیم عجولانه. گاهی گذر زمان، خودش پاسخ را روشن میکند.
✍کانال آموزه های سازمانی
@organizationalbehavior
🔸در زندگی، همهی ما با اصول نانوشتهای روبهرو هستیم که گاهی از قوانین فیزیکی هم قویتر عمل میکنند. این قوانین نهتنها در علوم و مهندسی، بلکه در زندگی روزمره، تصمیمگیری، روابط و حتی در موفقیت شغلی ما تأثیرگذارند.
قوانینی که در ادامه بررسی میکنیم، در حوزههای گوناگون روانشناسی، فلسفهی زندگی، بهرهوری شخصی و مدیریت زمان کاربرد دارند. بسیاری از مدیران موفق، برنامهریزان استراتژیک و کارآفرینان، بدون آنکه نام این قوانین را بدانند، بر اساس آنها عمل میکنند. دانستن آنها میتواند دیدگاه شما به مسئولیت، ترس، پول، تصمیمگیری و حل مسئله را عمیقاً دگرگون کند.
1⃣ قانون مورفی – Murphy Law
اصل این قانون میگوید: «هرچه بیشتر از وقوع یک اتفاق بترسی، احتمال وقوعش بیشتر میشود». ترس، تمرکز ما را روی اتفاقات منفی بالا میبرد و ذهن ناخودآگاه در پی نشانههایی از آن فاجعه میگردد. با درک این قانون میتوانیم به جای نگرانی بیش از حد، سناریوهای جایگزین آماده کنیم. وقتی شرایط را بپذیرید و آماده باشید، اثر قانون مورفی کاهش مییابد. قانون مورفی تلنگریست برای پذیرش عدم قطعیت.
2⃣ قانون کیدلین – Kidlin Law
«اگر بتوانی مشکلی را واضح و دقیق روی کاغذ بیاوری، نیمی از آن را حل کردهای». این قانون به قدرت نوشتن برای شفافسازی ذهن اشاره دارد. اغلب اوقات، مسئلههایی که در ذهنمان بزرگ و پیچیده هستند، وقتی روی کاغذ نوشته میشوند، ساختار منطقی پیدا میکنند. بهعنوان مثال، کسی که با وقتش برای انجام کارها کم است، اگر دقیقاً بنویسد چه کارهایی وقتش را میگیرند، به سرعت ریشهی مشکل را کشف خواهد کرد.
3⃣ قانون گیلبرت – Gilbert Law
«وقتی کاری را برعهده میگیری، یافتن بهترین راه برای رسیدن به نتیجه، همیشه مسئولیت مسلم توست». این قانون دربارهی تعهد و مسئولیتپذیری در برابر نتایج است، نه فقط انجام کار. اگر قرار است یک پروژه تحویل دهی، مهم نیست چه ابزارهایی داشتی یا چه مشکلاتی سر راهت بود؛ نتیجه باید مطلوب باشد. بهعنوان نمونه، اگر کسی قول داده یک مقاله بنویسد، حتی اگر اینترنت قطع شود یا لپتاپ خراب شود، باز هم باید راهی پیدا کند و کار را تحویل دهد. قانون گیلبرت ما را از «بهانهمحوری» بهسمت «نتیجهمحوری» سوق میدهد.
4⃣ قانون ویلسون – Wilson Law
«اگر دانش و هوش را در اولویت قرار دهی، پول خودبهخود خواهد آمد».بسیاری از افراد موفق در کسبوکار، ابتدا بر دانش، مهارت و آگاهی سرمایهگذاری کردهاند و در مرحلهی بعد، سودهای مالی چشمگیری بهدست آوردهاند. توسعهی فردی، باعث پایداری در درآمد و رشد شغلی میشود. این قانون، توصیهای برای نوجوانها، کارآفرینان و تمام کسانیست که بهدنبال موفقیت واقعیاند.
5⃣ قانون فالکلند – Falkland Law
«اگر واقعاً لازم نیست دربارهی چیزی تصمیم بگیری، پس تصمیم نگیر». قانون فالکلند به ما یاد میدهد که گاهی بهترین تصمیم، نگرفتن تصمیم است. بسیاری از ما بهخاطر اضطراب یا فشار محیط، سعی میکنیم برای هر مسئلهای فوراً راهحلی پیدا کنیم. اما قانون فالکلند میگوید: تا وقتی ابهام برطرف نشده یا نیاز واقعی وجود ندارد، نباید تصمیمی اتخاذ کرد. شاید بهترین کار صبر باشد، نه تصمیم عجولانه. گاهی گذر زمان، خودش پاسخ را روشن میکند.
✍کانال آموزه های سازمانی
@organizationalbehavior
Repost qilingan:
مهارت های زندگی



08.04.202520:53
💢جورج مک لورین ، اولین سیاهپوست پذیرفته شده در دانشگاه اوکلاهما در سال 1948 ، مجبور شد در گوشه ای دور از هم کلاسهای سفیدپوست بنشیند. اما نام او به عنوان یکی از سه دانشجوی برتر دانشگاه در فهرست افتخارات باقی ماند. در اینجا بخشی از سخنان وی آمده است:
′ ′ برخی از همکاران به من بعنوان یک حیوان نگاه می کردند ، هیچکس به من کلمه ای یاد نداد ، به نظر می رسید که استادان در کنار من هستند اما سوالات من را نمی پذیرفتند اما من آنقدر خود را متعهد کردم و قوی شدم که بعداً آنها به من رجوع میکردند تا جواب سوالات خود را از من دریافت کنند. تنها سلاحی که می تواند جهان را متحول کند ... "آموزش" است
@life_skills2022
′ ′ برخی از همکاران به من بعنوان یک حیوان نگاه می کردند ، هیچکس به من کلمه ای یاد نداد ، به نظر می رسید که استادان در کنار من هستند اما سوالات من را نمی پذیرفتند اما من آنقدر خود را متعهد کردم و قوی شدم که بعداً آنها به من رجوع میکردند تا جواب سوالات خود را از من دریافت کنند. تنها سلاحی که می تواند جهان را متحول کند ... "آموزش" است
@life_skills2022


09.04.202506:35
💢من به این باور رسیدهام که کارکنان از تشخیص شایستگیهای خود خشنود میشوند. هیچکس کامل نیست و هر کس نقاط قوت و ضعفی دارد، اما برای انجام کاری مناسب است.
🔺به نظر من شکست بسیاری از روسای با استعداد، ناشی از این بوده است که آنان زیردستان خود را به عنوان بدهی و نه سرمایه تلقی میکردند.
🔺شاید این قبیل روسا صرفا به حدی باهوش هستند که فقط خطاها را تشخیص میدهند. به نظر من یک مدیر باید حداقل ۷۰ درصد توجه خود را معطوف خصوصیات مثبت کارکنان خود نماید.
👤 کونوسوکی ماتسوشیتا
@organizationalbehavior
🔺به نظر من شکست بسیاری از روسای با استعداد، ناشی از این بوده است که آنان زیردستان خود را به عنوان بدهی و نه سرمایه تلقی میکردند.
🔺شاید این قبیل روسا صرفا به حدی باهوش هستند که فقط خطاها را تشخیص میدهند. به نظر من یک مدیر باید حداقل ۷۰ درصد توجه خود را معطوف خصوصیات مثبت کارکنان خود نماید.
👤 کونوسوکی ماتسوشیتا
@organizationalbehavior
Repost qilingan:
موفقیت و توسعه فردی



06.04.202508:02
💢چالش سلیمان؛ چرا در حل مشکلات دیگران خردمندانهتر عمل میکنیم؟
در زندگی روزمره، اغلب مشاهده میکنیم که وقتی دوستان یا همکاران ما با چالشها و تصمیمات سختی مواجه میشوند، میتوانیم به آنها توصیههای منطقی، سنجیده و عاقلانهای بدهیم. اما هنگامی که خودمان با موقعیتهای مشابه روبهرو میشویم، تصمیمگیری برایمان دشوار میشود و احساساتمان ما را تحت تأثیر قرار میدهد. این پدیده که به چالش سلیمان (Solomon’s Paradox) معروف است، نشان میدهد که ما در حل مشکلات دیگران بهتر از حل مشکلات خود عمل میکنیم.
🟢این مفهوم نخستین بار توسط روانشناس اجتماعی ایگور گروسمن معرفی شد و نام آن از داستان حضرت سلیمان (ع) در متون مذهبی الهام گرفته شده است.
حضرت سلیمان به خردمندی و داوری بینظیر خود در حل مشکلات دیگران مشهور بود، اما در زندگی شخصی خود با مشکلاتی مواجه شد که نشان میداد حتی خردمندترین افراد نیز ممکن است در مواجهه با مشکلات خود دچار چالش شوند.
👤دکتر آذرخش مکری
@success_pd
در زندگی روزمره، اغلب مشاهده میکنیم که وقتی دوستان یا همکاران ما با چالشها و تصمیمات سختی مواجه میشوند، میتوانیم به آنها توصیههای منطقی، سنجیده و عاقلانهای بدهیم. اما هنگامی که خودمان با موقعیتهای مشابه روبهرو میشویم، تصمیمگیری برایمان دشوار میشود و احساساتمان ما را تحت تأثیر قرار میدهد. این پدیده که به چالش سلیمان (Solomon’s Paradox) معروف است، نشان میدهد که ما در حل مشکلات دیگران بهتر از حل مشکلات خود عمل میکنیم.
🟢این مفهوم نخستین بار توسط روانشناس اجتماعی ایگور گروسمن معرفی شد و نام آن از داستان حضرت سلیمان (ع) در متون مذهبی الهام گرفته شده است.
حضرت سلیمان به خردمندی و داوری بینظیر خود در حل مشکلات دیگران مشهور بود، اما در زندگی شخصی خود با مشکلاتی مواجه شد که نشان میداد حتی خردمندترین افراد نیز ممکن است در مواجهه با مشکلات خود دچار چالش شوند.
👤دکتر آذرخش مکری
@success_pd
07.04.202510:55
💢خلاصه کتاب
مدیران_بزرگ_به_دنیا_نمیآیند_ساخته_میشوند
✍ نویسنده ؛ جولی_ژو
📗 در قسمت *"تعریف نقش مدیر"* کتاب "مدیران بزرگ به دنیا نمیآیند، ساخته میشوند"، *جولی ژو* به این مسئله میپردازد که مدیر بودن تنها به معنای دستور دادن و نظارت بر کار دیگران نیست. او بر این نکته تأکید میکند که مدیر خوب، کسی است که به رشد و توسعه تیم خود کمک کند و با ایجاد انگیزه، اعضای تیم را به بهترین نسخه از خودشان تبدیل کند.
*✏️ خلاصهی این قسمت:*
ژو در ابتدا به این موضوع اشاره میکند که بسیاری از مدیران تازهکار فکر میکنند نقش مدیر تنها هدایت کارها و حل مشکلات است. با این حال، او تأکید میکند که مدیریت یک فرآیند پیچیدهتر و عمیقتر است. به نظر او، مدیر باید بیشتر بر *ساختاردهی به تیم، تعیین مسیر، و ایجاد فضایی که در آن تیم بهطور مؤثر کار کند* ، تمرکز کند. مدیران باید به تیم خود الهام بخشند و باعث شوند که افراد احساس کنند کاری که انجام میدهند معنادار است.
▪️ *یکی از قسمتهای ویژه متن:*
"مدیریت بیشتر از یک نقش اجرایی، یک وظیفهی انسانی است؛ ایجاد ارتباط و اعتماد، و فراهم کردن فضایی برای رشد و پیشرفت افراد."
این جمله بهخوبی فلسفه جولی ژو را درباره مدیریت خلاصه میکند. او معتقد است که مدیر خوب کسی است که بیشتر روی *افراد* و رشد شخصی و حرفهای آنها متمرکز باشد، نه صرفاً انجام وظایف کاری.
ژو همچنین توضیح میدهد که یکی از وظایف اصلی مدیر، *تفویض اختیار* است. به نظر او، مدیر نباید همه کارها را خودش انجام دهد، بلکه باید به اعضای تیم اعتماد کند و آنها را تشویق کند که مسئولیتهای بیشتری بر عهده بگیرند.
*▪️نقل قول دیگری از متن:*
"یک مدیر موفق کسی است که وقتی تیم موفق میشود، جشن میگیرد، و وقتی اشتباهی رخ میدهد، خود را مسئول میداند."
این جمله نشاندهنده نگاه ژو به مسئولیت پذیری مدیران است. او بر این باور است که مدیران نباید تنها در زمان موفقیت خود را جلو بیندازند، بلکه باید در مواقع سختی و چالشها نیز مسئولیت مشکلات را بپذیرند.
*✅ نکات کلیدی:*
🔻مدیریت به معنای *هدایت افراد* و ایجاد شرایطی برای موفقیت آنهاست، نه صرفاً نظارت بر کارها.
🔻 *تفویض اختیار* و اعتماد به اعضای تیم یکی از مهم ترین وظایف مدیر است.
🔻 موفقیت مدیر به میزان موفقیت تیم بستگی دارد، و مسئولیتپذیری در هر شرایطی از اصول کلیدی یک مدیر خوب است.
این قسمت بهخوبی توضیح میدهد که مدیریت نه تنها یک فرآیند فنی، بلکه یک هنر انسانی است که باید با ایجاد اعتماد و حمایت از تیم، به رشد و موفقیت آنها کمک کند.
@organizationalbehavior
مدیران_بزرگ_به_دنیا_نمیآیند_ساخته_میشوند
✍ نویسنده ؛ جولی_ژو
📗 در قسمت *"تعریف نقش مدیر"* کتاب "مدیران بزرگ به دنیا نمیآیند، ساخته میشوند"، *جولی ژو* به این مسئله میپردازد که مدیر بودن تنها به معنای دستور دادن و نظارت بر کار دیگران نیست. او بر این نکته تأکید میکند که مدیر خوب، کسی است که به رشد و توسعه تیم خود کمک کند و با ایجاد انگیزه، اعضای تیم را به بهترین نسخه از خودشان تبدیل کند.
*✏️ خلاصهی این قسمت:*
ژو در ابتدا به این موضوع اشاره میکند که بسیاری از مدیران تازهکار فکر میکنند نقش مدیر تنها هدایت کارها و حل مشکلات است. با این حال، او تأکید میکند که مدیریت یک فرآیند پیچیدهتر و عمیقتر است. به نظر او، مدیر باید بیشتر بر *ساختاردهی به تیم، تعیین مسیر، و ایجاد فضایی که در آن تیم بهطور مؤثر کار کند* ، تمرکز کند. مدیران باید به تیم خود الهام بخشند و باعث شوند که افراد احساس کنند کاری که انجام میدهند معنادار است.
▪️ *یکی از قسمتهای ویژه متن:*
"مدیریت بیشتر از یک نقش اجرایی، یک وظیفهی انسانی است؛ ایجاد ارتباط و اعتماد، و فراهم کردن فضایی برای رشد و پیشرفت افراد."
این جمله بهخوبی فلسفه جولی ژو را درباره مدیریت خلاصه میکند. او معتقد است که مدیر خوب کسی است که بیشتر روی *افراد* و رشد شخصی و حرفهای آنها متمرکز باشد، نه صرفاً انجام وظایف کاری.
ژو همچنین توضیح میدهد که یکی از وظایف اصلی مدیر، *تفویض اختیار* است. به نظر او، مدیر نباید همه کارها را خودش انجام دهد، بلکه باید به اعضای تیم اعتماد کند و آنها را تشویق کند که مسئولیتهای بیشتری بر عهده بگیرند.
*▪️نقل قول دیگری از متن:*
"یک مدیر موفق کسی است که وقتی تیم موفق میشود، جشن میگیرد، و وقتی اشتباهی رخ میدهد، خود را مسئول میداند."
این جمله نشاندهنده نگاه ژو به مسئولیت پذیری مدیران است. او بر این باور است که مدیران نباید تنها در زمان موفقیت خود را جلو بیندازند، بلکه باید در مواقع سختی و چالشها نیز مسئولیت مشکلات را بپذیرند.
*✅ نکات کلیدی:*
🔻مدیریت به معنای *هدایت افراد* و ایجاد شرایطی برای موفقیت آنهاست، نه صرفاً نظارت بر کارها.
🔻 *تفویض اختیار* و اعتماد به اعضای تیم یکی از مهم ترین وظایف مدیر است.
🔻 موفقیت مدیر به میزان موفقیت تیم بستگی دارد، و مسئولیتپذیری در هر شرایطی از اصول کلیدی یک مدیر خوب است.
این قسمت بهخوبی توضیح میدهد که مدیریت نه تنها یک فرآیند فنی، بلکه یک هنر انسانی است که باید با ایجاد اعتماد و حمایت از تیم، به رشد و موفقیت آنها کمک کند.
@organizationalbehavior
08.04.202515:06
💢سوار بر پشت آینده
✍️ ایوب موحدزاده
این کلیپ، مثال مشهور راسل ایکاف را درباره «مدیریت گذشتهنگر» در ذهن تداعی میکنه. وضعیتی شبیه «نشستن در آخرين واگن قطار».
متوجه حرکت قطار هستی اما مقصد نامعلومه. رفتن به سوی آیندهای مبهم با نگاهی دوخته شده به گذشته.
یللی و بیپروا رفتن بر ریل و راهِ بیراهنمای دیگری. با چشمهای نیمهباز و دهانی بیپرسش.
پا و سر در هوا. مات به نقطهای نامعلوم. قماری در ورطهی ناپیدا. هاج و واج و کورمال کورمال سوار بر پشت آینده.
@organizationalbehavior
✍️ ایوب موحدزاده
این کلیپ، مثال مشهور راسل ایکاف را درباره «مدیریت گذشتهنگر» در ذهن تداعی میکنه. وضعیتی شبیه «نشستن در آخرين واگن قطار».
متوجه حرکت قطار هستی اما مقصد نامعلومه. رفتن به سوی آیندهای مبهم با نگاهی دوخته شده به گذشته.
یللی و بیپروا رفتن بر ریل و راهِ بیراهنمای دیگری. با چشمهای نیمهباز و دهانی بیپرسش.
پا و سر در هوا. مات به نقطهای نامعلوم. قماری در ورطهی ناپیدا. هاج و واج و کورمال کورمال سوار بر پشت آینده.
@organizationalbehavior


07.04.202510:46
💢تنبلی فکری
به حالتی گفته میشود که فرد از تفکر عمیق، تحلیل دقیق یا به چالش کشیدن اطلاعات و ایدهها خودداری کند و به جای آن، به راهحلهای ساده، پیشفرضها یا تصمیمگیریهای سطحی تکیه میکند. این موضوع معمولاً به دلیل راحتی، کمبود زمان یا عدم تمایل به صرف انرژی ذهنی رخ میدهد و میتواند منجر به تصمیمات نادرست یا از دست دادن فرصتها شود.
تصور کنید مدیر یک شرکت هستید و تیم فروش گزارش میدهد که فروش ماه گذشته کاهش یافته است. تنبلی فکری این است که بدون بررسی یا پرسوجو از تیم، سریعاً فرض کنید "مشتریها دیگر علاقه ندارند" و تصمیم بگیرید بودجه بازاریابی را کم کنید. اما اگر عمیقتر نگاه کنید، متوجه شوید مشکل از نحوه ارائه محصول توسط تیم فروش است، نه خود محصول. اینجا تنبلی فکری میتوانست شما را از یک راهحل واقعی دور کند و به ضرر شرکت تمام شود
وقتی فروش افت میکند، سادهترین راه اینه که بگیم 'مشتریها دیگه نمیخوان'. اما یه مدیر باهوش دادهها رو میکاود، ازتیم و مشتریان میپرسه و ریشه مشکل رو پیدا میکنه. از ابزارهای جدید استفاده می کند . روشها و حتی محصولات را عوض می کند .
✍مدیران ایران
@organizationalbehavior
به حالتی گفته میشود که فرد از تفکر عمیق، تحلیل دقیق یا به چالش کشیدن اطلاعات و ایدهها خودداری کند و به جای آن، به راهحلهای ساده، پیشفرضها یا تصمیمگیریهای سطحی تکیه میکند. این موضوع معمولاً به دلیل راحتی، کمبود زمان یا عدم تمایل به صرف انرژی ذهنی رخ میدهد و میتواند منجر به تصمیمات نادرست یا از دست دادن فرصتها شود.
تصور کنید مدیر یک شرکت هستید و تیم فروش گزارش میدهد که فروش ماه گذشته کاهش یافته است. تنبلی فکری این است که بدون بررسی یا پرسوجو از تیم، سریعاً فرض کنید "مشتریها دیگر علاقه ندارند" و تصمیم بگیرید بودجه بازاریابی را کم کنید. اما اگر عمیقتر نگاه کنید، متوجه شوید مشکل از نحوه ارائه محصول توسط تیم فروش است، نه خود محصول. اینجا تنبلی فکری میتوانست شما را از یک راهحل واقعی دور کند و به ضرر شرکت تمام شود
وقتی فروش افت میکند، سادهترین راه اینه که بگیم 'مشتریها دیگه نمیخوان'. اما یه مدیر باهوش دادهها رو میکاود، ازتیم و مشتریان میپرسه و ریشه مشکل رو پیدا میکنه. از ابزارهای جدید استفاده می کند . روشها و حتی محصولات را عوض می کند .
✍مدیران ایران
@organizationalbehavior
08.04.202506:23
💢چرا نظر مخالف در محیط کار مفید است؟
🔸داشتن اختلافنظر بخش اجتنابناپذیر، طبیعی و سالم ایجاد رابطه با دیگران است. هیچ محیط کاری که بدون تعارض و اختلافنظر باشد وجود ندارد. شاید رویای کار کردن در یک مدینهفاضله صلحآمیز را داشته باشید اما این محیط برای سازمان مناسب نیست، همچنین برای خود شما و کارتان هم مناسب نیست. در واقع نظرات مخالف اگر خوب مدیریت شوند، نتایج مثبت بسیاری خواهند داشت. در اینجا به ذکر چند نمونه میپردازیم:
▪️نتایج کاری بهتر
وقتی شما و همکارانتان همدیگر را به چالش میکشید و همواره میپرسید آیا راهحل بهتری هم وجود دارد؟ این اختلافهای مبتکرانه میتواند به راهحلهای جدید منجر شود.
▪️موقعیتهای یادگیری و رشد
همانقدر که به چالش کشیده شدن ایدههایتان در شما احساس ناراحتی بهوجود میآورد، به همان میزان برای شما موقعیت یادگیری فراهم است. با گوش دادن و دریافت بازخورد میتوانید تجربه کسب کنید، با مسائل جدید روبهرو شوید و به عنوان یک مدیر تکامل یابید.
▪️بهبود روابط
وقتی در فضای تضاد با هم کار میکنید، با افراد و اطرافیان خود احساس نزدیکی بیشتری میکنید و درک بهتری از آنچه برای آنها است بهدست میآورید و متوجه میشوید چه موضوعاتی برای آنها مهم است و ترجیح میدهند چگونه کار کنند.
▪️رضایت شغلی بالاتر
وقتی از مخالفت کردن سازنده درباره موضوعات در محیط کار ترس نداشته باشید، احتمالا برای رفتن به محل کار خوشحالتر هستید. از آنچه انجام میدهید راضیتر خواهید بود و از رابطه با همکاران لذت خواهید برد.
▪️یک محیط کاری فراگیرتر
اگر مایل هستید تنوع و فراگیر بودن در سازمانتان وجود داشته باشد، باید برای مخالفت کردن آماده باشید. هرچند گروههای همگن از لحاظ کارآیی مطمئنتر هستند، گروههای متنوع اغلب در انجام وظایف موفقتر عمل میکنند.
🔸اگر شما شخصی هستید که از تضاد دوری میکند، احتمالا با خواندن این مقاله ناامید شدهاید اما خوشبختانه این امکان وجود دارد که با بهکارگیری تکنیکهایی در ارتباط با تضاد راحتتر باشید. در اینجا به ذکر چند نمونه میپردازیم.
▪️احساس نیاز به دوست داشته شدن را کنار بگذارید
بیشتر افراد دوست دارند که مورد علاقه دیگران باشند. این یک امر طبیعی است. به جای آنکه سعی کنید محبوبیت خود را افزایش دهید، بر احترام تمرکز کنید (هم دادن و هم گرفتن آن). اگر خودتان راحت باشید و به این نتیجه برسید که احترام مهمتر از دوست داشته شدن است، در این صورت برای تیم خود الگویی خواهید شد که مخالفت کردن اشکالی ندارد و فضای بازتری برای بیان ایدههای آنها مطرح میشود.
▪️بر تصویر بزرگ تمرکز کنید
در مخالفت کردن اگر با آن به عنوان یک مساله شخصی روبهرو شوید، کار مشکلی است، اما تضادها در محیط کار اغلب با تفاوتها روی اهداف و فرآیندها آغاز میشوند. به نیازهای کسبوکار فکر کنید.
▪️مخالفت کردن را با نامهربانی همسان فرض نکنید
اغلب افراد پذیرای شنیدن نظرات مخالف و متفاوت هستند اگر شما این نظرات را با فکر و با احترام ارائه کنید.
▪️یک الگو پیدا و از آنها تقلید کنید
خوشبختانه همیشه حداقل یک شخص در زندگی شما هست (مثلا یک همکار، فامیل یا دوست) که در رک بودن و صداقت در بیان اندیشهها و نظراتش بدون حاشیهسازی سرآمد باشد. به آن شخص دقت کنید. ببینید چه میکند و بعد از او تقلید کنید.
🔸از هر تاکتیکی که استفاده میکنید، ابتدا آن را در مقیاس کوچک امتحان کنید. در گفتوگوهایی که ریسک کمی دارند صریح و رک باشید و ببینید چگونه پیش میرود. خوشبختانه خواهید دید که بهتر از آنچه انتظار داشتید، پیش خواهد رفت و اگر این گونه نشد، میتوانید از آن موقعیت یاد بگیرید و دوباره امتحان کنید. گاهی اوقات مخالفت کردن همان کاری است که طرف مقابل انتظار دارد شما انجام دهید. البته تا زمانی که این کار را با احترام و یکدلی انجام دهید.
✍منبع: hbr
@organizationalbehavior
🔸داشتن اختلافنظر بخش اجتنابناپذیر، طبیعی و سالم ایجاد رابطه با دیگران است. هیچ محیط کاری که بدون تعارض و اختلافنظر باشد وجود ندارد. شاید رویای کار کردن در یک مدینهفاضله صلحآمیز را داشته باشید اما این محیط برای سازمان مناسب نیست، همچنین برای خود شما و کارتان هم مناسب نیست. در واقع نظرات مخالف اگر خوب مدیریت شوند، نتایج مثبت بسیاری خواهند داشت. در اینجا به ذکر چند نمونه میپردازیم:
▪️نتایج کاری بهتر
وقتی شما و همکارانتان همدیگر را به چالش میکشید و همواره میپرسید آیا راهحل بهتری هم وجود دارد؟ این اختلافهای مبتکرانه میتواند به راهحلهای جدید منجر شود.
▪️موقعیتهای یادگیری و رشد
همانقدر که به چالش کشیده شدن ایدههایتان در شما احساس ناراحتی بهوجود میآورد، به همان میزان برای شما موقعیت یادگیری فراهم است. با گوش دادن و دریافت بازخورد میتوانید تجربه کسب کنید، با مسائل جدید روبهرو شوید و به عنوان یک مدیر تکامل یابید.
▪️بهبود روابط
وقتی در فضای تضاد با هم کار میکنید، با افراد و اطرافیان خود احساس نزدیکی بیشتری میکنید و درک بهتری از آنچه برای آنها است بهدست میآورید و متوجه میشوید چه موضوعاتی برای آنها مهم است و ترجیح میدهند چگونه کار کنند.
▪️رضایت شغلی بالاتر
وقتی از مخالفت کردن سازنده درباره موضوعات در محیط کار ترس نداشته باشید، احتمالا برای رفتن به محل کار خوشحالتر هستید. از آنچه انجام میدهید راضیتر خواهید بود و از رابطه با همکاران لذت خواهید برد.
▪️یک محیط کاری فراگیرتر
اگر مایل هستید تنوع و فراگیر بودن در سازمانتان وجود داشته باشد، باید برای مخالفت کردن آماده باشید. هرچند گروههای همگن از لحاظ کارآیی مطمئنتر هستند، گروههای متنوع اغلب در انجام وظایف موفقتر عمل میکنند.
🔸اگر شما شخصی هستید که از تضاد دوری میکند، احتمالا با خواندن این مقاله ناامید شدهاید اما خوشبختانه این امکان وجود دارد که با بهکارگیری تکنیکهایی در ارتباط با تضاد راحتتر باشید. در اینجا به ذکر چند نمونه میپردازیم.
▪️احساس نیاز به دوست داشته شدن را کنار بگذارید
بیشتر افراد دوست دارند که مورد علاقه دیگران باشند. این یک امر طبیعی است. به جای آنکه سعی کنید محبوبیت خود را افزایش دهید، بر احترام تمرکز کنید (هم دادن و هم گرفتن آن). اگر خودتان راحت باشید و به این نتیجه برسید که احترام مهمتر از دوست داشته شدن است، در این صورت برای تیم خود الگویی خواهید شد که مخالفت کردن اشکالی ندارد و فضای بازتری برای بیان ایدههای آنها مطرح میشود.
▪️بر تصویر بزرگ تمرکز کنید
در مخالفت کردن اگر با آن به عنوان یک مساله شخصی روبهرو شوید، کار مشکلی است، اما تضادها در محیط کار اغلب با تفاوتها روی اهداف و فرآیندها آغاز میشوند. به نیازهای کسبوکار فکر کنید.
▪️مخالفت کردن را با نامهربانی همسان فرض نکنید
اغلب افراد پذیرای شنیدن نظرات مخالف و متفاوت هستند اگر شما این نظرات را با فکر و با احترام ارائه کنید.
▪️یک الگو پیدا و از آنها تقلید کنید
خوشبختانه همیشه حداقل یک شخص در زندگی شما هست (مثلا یک همکار، فامیل یا دوست) که در رک بودن و صداقت در بیان اندیشهها و نظراتش بدون حاشیهسازی سرآمد باشد. به آن شخص دقت کنید. ببینید چه میکند و بعد از او تقلید کنید.
🔸از هر تاکتیکی که استفاده میکنید، ابتدا آن را در مقیاس کوچک امتحان کنید. در گفتوگوهایی که ریسک کمی دارند صریح و رک باشید و ببینید چگونه پیش میرود. خوشبختانه خواهید دید که بهتر از آنچه انتظار داشتید، پیش خواهد رفت و اگر این گونه نشد، میتوانید از آن موقعیت یاد بگیرید و دوباره امتحان کنید. گاهی اوقات مخالفت کردن همان کاری است که طرف مقابل انتظار دارد شما انجام دهید. البته تا زمانی که این کار را با احترام و یکدلی انجام دهید.
✍منبع: hbr
@organizationalbehavior
Repost qilingan:
تعالی منابع انسانی

06.04.202516:24
💢استعفای عاطفی چیست؟
استعفا یکی از نقطههای عجیب در زندگی شغلی هر انسان است.لحظهای که تمام تلاش وساختهها و خاطرهها را، در یک اتاق رها میکنی،کیفات را برمیداری و از ساختمانی بیرون میآیی که هفتهها،ماهها و سالها،بهترین بخش روزت را در آنجا گذراندهای.
اما امروزه در کنار «استعفای قانونی»که با تسویه حساب و غیره همراه است،شکل دیگری از استعفا پدید آمده که به آن «استعفای عاطفی»میگویند.
👈 در تعریف استعفای عاطفی چنین بیان میشود که فرد همچنان کارمند اداره یا شرکت به حساب میآید اما خودش دیگر هیچ انگیزهای برای کار کردن ندارد.چنین فردی هر روز کیفش را بر میدارد و میرود پشت میزش مینشیند بدون اینکه پیشرفت و یا پسرفت سازمانش برایش مهم باشد.
💡چه دلایلی باعث میشود که استعفای عاطفی رخ دهد؟
یکی از دلایل استعفای عاطفی، ر رکود اقتصادی است. در شرایط رکود اقتصادی، امید به پیدا کردن فرصتهای شغلی جدید کم میشود.به همین دلیل کارکنان زیادی را میبینید که از کار خود راضی نیستند اما گزینه دیگری هم ندارند.ماههاست استعفای عاطفی دادهاند اما هنوز در محل کار حاضر میشوند. در این شرایط پیشنهاد می شود نسبت به کاهش فاصله بین حقوق کارکنان و تورم تلاش شود.
✍کانال مدیریت منابع انسانی
@hrm_academy
استعفا یکی از نقطههای عجیب در زندگی شغلی هر انسان است.لحظهای که تمام تلاش وساختهها و خاطرهها را، در یک اتاق رها میکنی،کیفات را برمیداری و از ساختمانی بیرون میآیی که هفتهها،ماهها و سالها،بهترین بخش روزت را در آنجا گذراندهای.
اما امروزه در کنار «استعفای قانونی»که با تسویه حساب و غیره همراه است،شکل دیگری از استعفا پدید آمده که به آن «استعفای عاطفی»میگویند.
👈 در تعریف استعفای عاطفی چنین بیان میشود که فرد همچنان کارمند اداره یا شرکت به حساب میآید اما خودش دیگر هیچ انگیزهای برای کار کردن ندارد.چنین فردی هر روز کیفش را بر میدارد و میرود پشت میزش مینشیند بدون اینکه پیشرفت و یا پسرفت سازمانش برایش مهم باشد.
💡چه دلایلی باعث میشود که استعفای عاطفی رخ دهد؟
یکی از دلایل استعفای عاطفی، ر رکود اقتصادی است. در شرایط رکود اقتصادی، امید به پیدا کردن فرصتهای شغلی جدید کم میشود.به همین دلیل کارکنان زیادی را میبینید که از کار خود راضی نیستند اما گزینه دیگری هم ندارند.ماههاست استعفای عاطفی دادهاند اما هنوز در محل کار حاضر میشوند. در این شرایط پیشنهاد می شود نسبت به کاهش فاصله بین حقوق کارکنان و تورم تلاش شود.
✍کانال مدیریت منابع انسانی
@hrm_academy
Repost qilingan:
ترفند بازاریابی

08.04.202508:53
💢خماری بعد از تعطیلات
🖊️دکتر علی محمد مصدق راد
■خماری بعد از تعطیلات (After Vacation Hangover) یک پدیده روانشناختی است که به احساس دشواری در بازگشت به روال روزمره و فعالیتهای کاری بعد از تعطیلات اشاره دارد. این وضعیت شامل خستگی، کاهش انگیزه، اضطراب و افسردگی است. تغییر ناگهانی از محیط استراحت به فضای کار و عدم تطابق با ریتم جدید زندگی، از علل اصلی بروز این احساس است.
□اثرات خماری بعد از تعطیلات
۱. کاهش تمرکز و توانایی برای انجام وظایف و کاهش عملکرد کاری
۲. احساس خستگی جسمی و ذهنی مفرط
۳. کاهش انگیزه و اشتیاق برای انجام وظایف روزمره
۴. احساس اضطراب و استرس ناشی از انباشت کارهای عقب افتاده
۵. احساس افسردگی خفیف
۶. اختلال در خواب و مشکلات به خواب رفتن و خواب آلودگی در طول روز
۷. تمایل کمتر به برقراری ارتباط با همکاران
۸. فراموشی و سردرگمی و مشکل در یادآوری وظایف و کارهای جاری
۹. کاهش خلاقیت و دشواری در تولید ایدههای جدید و نوآورانه برای انجام کارها
۱۰. تغییرات ناگهانی در خلق و خو
●علل خماری بعد از تعطیلات
۱. تغییر ناگهانی در شیوه زندگی از محیطی آزاد و بدون فشار به محیطی پر فشار و کاری
۲. آشفتگی عاطفی و از دست دادن آرامش و راحتی ناشی از تعطیلات
۳. تغییر در ساعت خواب و بیداری در طول تعطیلات
۴. کاهش ناگهانی سطح دوپامین و افت ناگهانی در فعالیتهای لذتبخش و سرگرمکننده
۵. اضطراب و فشار روانی ناشی از مواجهه با حجم بالای کار انباشته
۶. یادآوری اضطرابها و دشواریهای شغلی
۷. محیط کار خستهکننده
○راهکارهای رفع خماری بعد از تعطیلات
۱. یک روز قبل از بازگشت به محل کار، به آرامی به برنامه کاری خود برگردید.
۲. نوشتن لیست اولویتهای کاری برای جلوگیری از سردرگمی
۳. آغاز روز با یک کار مورد علاقه مانند نوشیدن قهوه یا گوش دادن به موسیقی
۴. شروع کار با وظایف آسانتر در روزهای اولیه بعد تعطیلات
۵. ایجاد تغییراتی کوچک در دکوراسیون محل کار برای تازه کردن جو محیط کار
۶. کاهش فشار کاری در روزهای اول بعد از تعطیلات
۷. تعیین اهداف برای سال جاری و تدوین برنامه برای دستیابی به آنها
۸. برنامهریزی برای فعالیتهای کوچک تفریحی در هفتههای بعد تعطیلات
۹. شروع یک عادت جدید مانند مدیتیشن یا استراحتهای کوتاه
۱۰. صحبت کردن با همکاران درباره تجربیات تعطیلات برای بهبود روحیه
@tarfandbazaryabi
🖊️دکتر علی محمد مصدق راد
■خماری بعد از تعطیلات (After Vacation Hangover) یک پدیده روانشناختی است که به احساس دشواری در بازگشت به روال روزمره و فعالیتهای کاری بعد از تعطیلات اشاره دارد. این وضعیت شامل خستگی، کاهش انگیزه، اضطراب و افسردگی است. تغییر ناگهانی از محیط استراحت به فضای کار و عدم تطابق با ریتم جدید زندگی، از علل اصلی بروز این احساس است.
□اثرات خماری بعد از تعطیلات
۱. کاهش تمرکز و توانایی برای انجام وظایف و کاهش عملکرد کاری
۲. احساس خستگی جسمی و ذهنی مفرط
۳. کاهش انگیزه و اشتیاق برای انجام وظایف روزمره
۴. احساس اضطراب و استرس ناشی از انباشت کارهای عقب افتاده
۵. احساس افسردگی خفیف
۶. اختلال در خواب و مشکلات به خواب رفتن و خواب آلودگی در طول روز
۷. تمایل کمتر به برقراری ارتباط با همکاران
۸. فراموشی و سردرگمی و مشکل در یادآوری وظایف و کارهای جاری
۹. کاهش خلاقیت و دشواری در تولید ایدههای جدید و نوآورانه برای انجام کارها
۱۰. تغییرات ناگهانی در خلق و خو
●علل خماری بعد از تعطیلات
۱. تغییر ناگهانی در شیوه زندگی از محیطی آزاد و بدون فشار به محیطی پر فشار و کاری
۲. آشفتگی عاطفی و از دست دادن آرامش و راحتی ناشی از تعطیلات
۳. تغییر در ساعت خواب و بیداری در طول تعطیلات
۴. کاهش ناگهانی سطح دوپامین و افت ناگهانی در فعالیتهای لذتبخش و سرگرمکننده
۵. اضطراب و فشار روانی ناشی از مواجهه با حجم بالای کار انباشته
۶. یادآوری اضطرابها و دشواریهای شغلی
۷. محیط کار خستهکننده
○راهکارهای رفع خماری بعد از تعطیلات
۱. یک روز قبل از بازگشت به محل کار، به آرامی به برنامه کاری خود برگردید.
۲. نوشتن لیست اولویتهای کاری برای جلوگیری از سردرگمی
۳. آغاز روز با یک کار مورد علاقه مانند نوشیدن قهوه یا گوش دادن به موسیقی
۴. شروع کار با وظایف آسانتر در روزهای اولیه بعد تعطیلات
۵. ایجاد تغییراتی کوچک در دکوراسیون محل کار برای تازه کردن جو محیط کار
۶. کاهش فشار کاری در روزهای اول بعد از تعطیلات
۷. تعیین اهداف برای سال جاری و تدوین برنامه برای دستیابی به آنها
۸. برنامهریزی برای فعالیتهای کوچک تفریحی در هفتههای بعد تعطیلات
۹. شروع یک عادت جدید مانند مدیتیشن یا استراحتهای کوتاه
۱۰. صحبت کردن با همکاران درباره تجربیات تعطیلات برای بهبود روحیه
@tarfandbazaryabi
05.04.202517:00
💢چگونه رابطهمان را با یک مدیر ناسازگار بهبود دهیم؟
✍️ نویسنده: Karla L. Miller
یک کارمند باتجربه که سابقه ارتقا در شرکتش دارد، پس از تغییر مدیر دچار تنش در رابطه کاری شده است. او مدتی سرپرستی تیم را برعهده داشته تا اینکه مدیر جدیدی استخدام شده—فردی خوشبرخورد اما ناسازگار در سبک کاری. با گذر زمان، اختلافها بین آنها بالا گرفته، طوری که مدیر جدید بدون شفافسازی انتظارات، کارمند را تهدید به حذف از فرصتها کرده و مسئولیت ترمیم رابطه را به طور کامل بر عهده او گذاشته است.
کارمند احساس میکند مدیرش با فرهنگ سازمانی کنار نیامده و مدام ابراز نارضایتی میکند. در نبود یک سازوکار داخلی برای حل اختلافات، او به سراغ ابزارهای ارزیابی رفتاری رفته و حتی پیشنهاد داده مدیرش هم از این روش استفاده کند، اما مطمئن نیست این پیشنهاد جدی گرفته شود. این وضعیت باعث استرس و ناامیدی او شده است.
پاسخ مشاور این است:
تو آدم دلسوزی هستی و میخواهی رابطه را درست کنی، اما گاهی لازم است واقعیت را بپذیری. وقتی مدیرت نه علاقهای به تغییر دارد، نه مسئولیت رفتار خود را میپذیرد، نمیتوان انتظار داشت که رابطه بهبود یابد. کسی که برای "اعتمادسازی" کاری نمیکند و حتی انتظاراتش را بیان نمیکند، نمیخواهد این تنش را حل کند.
🔸 دو راه پیشرو داری:
۱. فرض را بر این بگذار که این رابطه هرگز صمیمی نخواهد شد. تلاش کن نتایج کارت با انتظارات او هماهنگ باشد، در عین حفظ احترام، حرفهای و دیپلماتیک رفتار کن و روابط حمایتی خودت را با همکاران همفکر حفظ کن.
۲. تجربه مدیریتی و اعتبارت را با خودت به تیم یا سازمانی ببر که قدردان آن باشد.
نکته مهم: ابزارهای ارزیابی رفتاری میتوانند مفید باشند، اما تنها برای کسانی که به آنها باور دارند.
📌 گاهی ماندن در یک رابطه کاری ناسالم، به قیمت سلامت روان تمام میشود. قدرت تشخیص زمان رفتن، نشانه بلوغ حرفهای است.
✍منبع: واشنگتنپست
@organizationalbehavior
✍️ نویسنده: Karla L. Miller
یک کارمند باتجربه که سابقه ارتقا در شرکتش دارد، پس از تغییر مدیر دچار تنش در رابطه کاری شده است. او مدتی سرپرستی تیم را برعهده داشته تا اینکه مدیر جدیدی استخدام شده—فردی خوشبرخورد اما ناسازگار در سبک کاری. با گذر زمان، اختلافها بین آنها بالا گرفته، طوری که مدیر جدید بدون شفافسازی انتظارات، کارمند را تهدید به حذف از فرصتها کرده و مسئولیت ترمیم رابطه را به طور کامل بر عهده او گذاشته است.
کارمند احساس میکند مدیرش با فرهنگ سازمانی کنار نیامده و مدام ابراز نارضایتی میکند. در نبود یک سازوکار داخلی برای حل اختلافات، او به سراغ ابزارهای ارزیابی رفتاری رفته و حتی پیشنهاد داده مدیرش هم از این روش استفاده کند، اما مطمئن نیست این پیشنهاد جدی گرفته شود. این وضعیت باعث استرس و ناامیدی او شده است.
پاسخ مشاور این است:
تو آدم دلسوزی هستی و میخواهی رابطه را درست کنی، اما گاهی لازم است واقعیت را بپذیری. وقتی مدیرت نه علاقهای به تغییر دارد، نه مسئولیت رفتار خود را میپذیرد، نمیتوان انتظار داشت که رابطه بهبود یابد. کسی که برای "اعتمادسازی" کاری نمیکند و حتی انتظاراتش را بیان نمیکند، نمیخواهد این تنش را حل کند.
🔸 دو راه پیشرو داری:
۱. فرض را بر این بگذار که این رابطه هرگز صمیمی نخواهد شد. تلاش کن نتایج کارت با انتظارات او هماهنگ باشد، در عین حفظ احترام، حرفهای و دیپلماتیک رفتار کن و روابط حمایتی خودت را با همکاران همفکر حفظ کن.
۲. تجربه مدیریتی و اعتبارت را با خودت به تیم یا سازمانی ببر که قدردان آن باشد.
نکته مهم: ابزارهای ارزیابی رفتاری میتوانند مفید باشند، اما تنها برای کسانی که به آنها باور دارند.
📌 گاهی ماندن در یک رابطه کاری ناسالم، به قیمت سلامت روان تمام میشود. قدرت تشخیص زمان رفتن، نشانه بلوغ حرفهای است.
✍منبع: واشنگتنپست
@organizationalbehavior
Repost qilingan:
برنامه ریزی و مدیریت زمان

05.04.202519:44
💢دقت کردین بعضی فرداها چقدر دوست داشتنی هستن؟!
👈فردای قبول شدنٍ رشته ای که براش کلی زحمت کشیدیم.
👈فردای اسباب کشی به خونه ای که دلمون میخواسته.
👈فردای اشتغال به کاری که آرزشو داشتیم.
👈فردای دیدن عزیزی که یه عالمه انتظارشو کشیدیم.
👈فردای ...( و چه بسیار فرداهای که هنوز نرسیده اند، اما به امیدشان سر می کنیم.)
*قشنگی زندگی به این فرداهای قصه سازه.*
*امیدوارم سال 1404 براتون پر باشه از این فرداهای دوست داشتنی.*
✍علیرضا کوشکی جهرمی
@planing_tm
👈فردای قبول شدنٍ رشته ای که براش کلی زحمت کشیدیم.
👈فردای اسباب کشی به خونه ای که دلمون میخواسته.
👈فردای اشتغال به کاری که آرزشو داشتیم.
👈فردای دیدن عزیزی که یه عالمه انتظارشو کشیدیم.
👈فردای ...( و چه بسیار فرداهای که هنوز نرسیده اند، اما به امیدشان سر می کنیم.)
*قشنگی زندگی به این فرداهای قصه سازه.*
*امیدوارم سال 1404 براتون پر باشه از این فرداهای دوست داشتنی.*
✍علیرضا کوشکی جهرمی
@planing_tm
Repost qilingan:
تغییر و تحول سازمانی



07.04.202515:24
💢ابتدای سال فرصت خوبی است که کمی به ساختارها و فرایندهای کسب و کارتان دوباره فکر کنید.
برخی ها را میشه حذف کرد.
برخی ها را باید تغییر داد و بهینه کرد.
برخی را میشه خیلی ساده تر کرد.
شاید یه فرایندهای جدید هم لازم باشه اضافه شه ...
این تامل روی ساختار ها و فرایندها چه در امور شخصی چه در امور کسب و کاری کل امسال شما را تحت تاثیر قرار می ده .
(از فرصت بی برقی استفاده کردم ساختارها و فرایندهای شرکتمون را مرور کردم تجربه خوبی بود برای همین گفتم با شما به اشتراک بگذارمش )
✍ مدیران ایران
@transformation_m
برخی ها را میشه حذف کرد.
برخی ها را باید تغییر داد و بهینه کرد.
برخی را میشه خیلی ساده تر کرد.
شاید یه فرایندهای جدید هم لازم باشه اضافه شه ...
این تامل روی ساختار ها و فرایندها چه در امور شخصی چه در امور کسب و کاری کل امسال شما را تحت تاثیر قرار می ده .
(از فرصت بی برقی استفاده کردم ساختارها و فرایندهای شرکتمون را مرور کردم تجربه خوبی بود برای همین گفتم با شما به اشتراک بگذارمش )
✍ مدیران ایران
@transformation_m
Ko'proq funksiyalarni ochish uchun tizimga kiring.