Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Труха⚡️Україна
Труха⚡️Україна
Николаевский Ванёк
Николаевский Ванёк
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Труха⚡️Україна
Труха⚡️Україна
Николаевский Ванёк
Николаевский Ванёк
قاصـدڪِ خـاڪستـری avatar

قاصـدڪِ خـاڪستـری


‌ ‌ 𐇲 ‌𝒯𝗁𝖾 ℒ𝗈𝗌𝗍 𝐿𝖾𝗍𝗍𝖾𝗋𝗌 𓂃
𝒯𝘢𝘭𝘬: @Dxndelionbot ?
TGlist reytingi
0
0
TuriOmmaviy
Tekshirish
Tekshirilmagan
Ishonchnoma
Shubhali
Joylashuv
TilBoshqa
Kanal yaratilgan sanaMar 28, 2023
TGlist-ga qo'shildi
Oct 18, 2024

"قاصـدڪِ خـاڪستـری" guruhidagi so'nggi postlar

💋 این پیام رو فور کنید تا بهتون بگم اگر یه قسمت از آهنگی بودید؛ چه قسمتی می‌شد.
راز‌های قاصدک
اگر دوست داشتید توی پرایوت در خدمتم🤌🏻
https://t.me/c/2041294815/3029
دارم فکر میکنم برای این سونکی یچیزی بنویسم
بیشتر. سوز میدع
ولی گریه میکنم
منم چشمام درد میکنه
گریه دارم باز
گایید!
خوار پی‌ام‌اسو
نمیخوام
اینم تایم
بیا
قربونت برم خره
قلبم شکست

Rekordlar

29.04.202523:59
683Obunachilar
10.03.202523:59
100Iqtiboslar indeksi
26.03.202523:59
66Bitta post qamrovi
11.04.202521:37
65Reklama posti qamrovi
23.02.202519:51
57.14%ER
22.01.202523:59
16.49%ERR

Rivojlanish

Obunachilar
Iqtibos indeksi
1 ta post qamrovi
Reklama posti qamrovi
ER
ERR
NOV '24DEC '24JAN '25FEB '25MAR '25APR '25

قاصـدڪِ خـاڪستـری mashhur postlari

24.04.202508:48
برگه‌های کتاب هم بیشتر بشن؟
23.04.202508:59
https://t.me/simxnie
کلی کلی مبارکت باشه نازگل بلا😭🤏🏻
30.03.202510:13
30.03.202516:26
فور کنید بگم وایب کدوم کرکتر inside out رو میدید
+ مودبرد از اون کرکتر

جوین باشید نینیا

10 چنل اول
18.04.202514:48
Repost qilingan:
‌ ‌ ‌ new drop avatar
‌ ‌ ‌ new drop
Repost qilingan:
هم‌میهن avatar
هم‌میهن
26.04.202517:28
🔴فراخوان اهدای خون در بندرعباس

🔹در پی حادثه اخیر، تمامی گروه‌های خونی به ویژه گروه خونی O منفی مورد نیاز است.

آدرس پایگاه انتقال خون بندرعباس:

🔹خیابان شهید نظری، روبه‌روی آموزش و پرورش ناحیه ۲

🔹پایگاه انتقال خون به صورت یکسره فعال و آماده پذیرش داوطلبان اهدای خون است.

@hammihanonline
24.04.202508:41
دو نفر میان اینجا باز 4.8k شیم؟
پروموت میکنم ♡
04.04.202520:57
07.04.202511:34
Repost qilingan:
𝐀𝖫𝖥𝖨𝖤 avatar
𝐀𝖫𝖥𝖨𝖤
19.04.202520:33
📜دفـتر خاطـرات

جیکی... تو یه راه پر از پیچ و خم بودی، پر از رمز و راز و پر از آزادی و رهایی. منم یه ماشین کوچک بودم که انتهای یکی از پیچ‌های جاده‌ایِ تو گم شد و دیگه هرگز کسی برگشتنش رو ندید.

محبوبم، من خودم را غرق دیدم میان آشفتگی‌هایی که از آن من نبودند و به روح و جانم تحمیل شدند. هر چه بیشتر دست و پا زدم، بیشتر فرو رفتم. حلقم از آشفتگی پر شده بود، بینی‌‌ام توان فرو بردن نفس میان سینه‌‌ام را نداشت و چه ناتوان گشته بودم که انگار افسارم به دست سرنوشت به هر سویی کشیده می‌شد. در آن ورطه پر از ازدحام، نمی‌دانم کی و چه وقت اما به خواب رفتم. عمیق و چند هزارساله، بیدار هم نشدم، هرگز! چرا که تو را دیدم. تو غرق بودی میان شکوه شکوفه‌های پرعظمت بهار و غلظت خزان. تو غرق بودی میان رود‌های نقره‌ای و دریای آبی، میان قلم آفتابی و برگ‌های مخملیِ سبزرنگِ جنگل‌های دور. تو غرق بودی درون مفهوم زیبایی و من مجنون‌وار، به احترام بودنت میان رویا، خودم را هزاران سال غرق خواب کردم. تا دفن شوم در حضور تو. این‌گونه بود که آشفتگی برایم دل‌انگیز شد.

اما عزیز زیبارو، این‌روز‌ها حتی در فکر‌هایم هم آزرده‌ای، درست مثل آزردگی گلبرگ. به من بگو چرا؟! چرا دیگر از آن هزار پرستوی شاد چشم‌هایت خبری نیست؟! بگو چه کسی تو را آن سوی کوهستان غم رها کرد و رفت؟ چه کسی تو را از آن جوانه‌ی سرمست، تبدیل به شاخه‌ای بی‌جان کرد و رفت؟ مگر مقصدت آفتاب نبود؟ پس چه کسی میان تاریکی تنهایت گذاشت؟!

من دیده بودمت که آمیخته با لطافت ساحل، مورد هجوم امواج وحشیانه غم قرار می‌گرفتی. از تو دست کشیده‌ بودم اما دست‌هایم از من فرار می‌کردند تا دوباره به تو برسند. پاهایم می‌دویدند تا کنار نئش خسته‌ی تو زانو بزنند و لب‌هایم بی‌قرار تر از همیشه در جست‌و‌جوی بوسه از تو می‌گشتند. به خود که آمدم دیدم چیزی از من باقی نمانده جز منطقی که کندن از تو را می‌خواست. من همه‌ی تنم، دست‌ها، پاها، چشم‌ها و لب‌هایم برای تو بود. من دوست داشتنم به این دلیل شکل گرفت که کنار گوش‌های تو نجوا شود. من اشک‌هایم به این دلیل شکل گرفت که برای اندوه تو جاری شوند. من تمامم سمت تو پرواز می‌کرد و در آخر چیزی برای خویش نداشتم جز مغزی که می‌گفت از او بِکَن. مغزی که آن طرف ساحل رها شد و مرد، چرا که من و قلبم در آغوش تو آرام گرفته بودیم.

یک‌بار روی سنگ بزرگی نشسته بودیم و به آسمان نگاه می‌کردیم؛ به من گفتی که نمی‌دانی بی‌پناهی چیست. لبخند زده بودم، کوتاه، نرم، سبک و گذرنده. بعد هم کمی پاهایم را تکان دادم و گفتم:«بی‌پناهی شاید اصلا وجود نداشته باشه، بی‌پناهی شاید از پی همون پناهی که رو به زوال میره کشیده می‌شه جه‌یونا.» مثلا من نخستین باری که در آغوشت آرام گرفتم، پناه داشتم. اما بعد‌ها وقتی که خسته بودی و توان محکم‌تر کردن گره دستانت را به دورم نداشتی، بی‌پناهی را احساس کردم. اینطور فکر کن که من پناهنده‌ای بودم، بی‌پناه، در دنیای تو.

جه‌یونا! من تمام چیز‌هایی که مربوط به توست را می‌پرستم. گاه فکر می‌کردم هیچ عادت بدی نمی‌توانی داشته باشی و خوبِ مطلقی. اما پس از این‌که خانه، کتاب‌هایت و آن گلدان کوچک روی میز‌ت را جا گذاشتی و رفتی، از ذهنم خطور کرد که شکستن آدم‌ها را به خوبی یاد گرفته‌ای. با این حال آنچه که در تک‌تک لایه‌های روح من پیداست؛ دوست‌ داشتن توست و من حتی رفتنت را هم عزیز می‌شمارم. اشک می‌ریزم و دلتنگ می‌شوم ولی باز هم از این دید نگاه می‌کنم که قدم‌هایت به هنگام ترک کردنم چقدر زیبا و ظریف بود.

اما عزیزِ قلبم، این‌روز‌ها با من از تو سخن می‌گویند. می‌خواهند تو را سوار یک قایق کاغذی کنم و به رود فراموشی بسپارم. این‌ها نمی‌دانند که من تو را به مژه‌ها و موهایم بافته‌ام، به رگ‌هایم گره زده‌ام، به لبخندم چسبانده و روی تک تک لایه‌های پر پیچ و خم ذهنم حک کرده‌ام. این‌ها نمی‌دانند که تو زندانی در قلبی هستی که کلیدش خیلی وقت است که گم شده.


مـی 𝟮𝟬𝟭𝟳
02.04.202515:43
با توجه به وضع نامناسب چنل، لطفا این پیام رو فور کنید ببینم چند نفر اینجارو چک می‌کنن.

- ⭐ پاکسازی در نظر بگیرید.
- ⭐ دوستان جدیدی که علاقه دارن من به جمعشون اضافه شم لطفا چنلتون محتوا داشته باشه و روح نباشید.
- 24 hours
18.04.202519:01
خودمو میکشم برای جیکهون😭😭😭😭😭
Repost qilingan:
ㅤham prınce avatar
ㅤham prınce
03.04.202512:12
ما 840 نشیم؟
03.04.202511:14
330 بشیم؟
Ko'proq funksiyalarni ochish uchun tizimga kiring.