دکتر شروین فریدنژاد در این مقاله به طور کلی به بررسی نظرات و آرای گوناگون پژوهشگران دربارهی تاریخی بودن شخصیت زردشت و دستهبندی نظرات گوناگون دربارهی گاهان و روشهای پژوهش در دین زردشتی میپردازد.
به باور آلبرت دویونگ، در کل میتوان سه رویکرد گوناگون دربارهی مطالعات زردشتی را از هم تفکیک کرد: رویکرد نخست که به "چندپارهنگر" میشناسیم، به دنبال معرفی چند دین متفاوت با هم، از منابع بازمانده از ایران باستان هستند، در حالی رویکرد دوم موسوم به "هماهنگانگارانه"، برعکس باور به وجود خط سیری محافظهکارانه و قابل ترسیم، در گذر دین زردشتی از دورههای زمانی گوناگون هستند. باورمندان به رویکرد سوم موسوم به "چندسانساز"، با واردکردن ایرادهای روششناسانه به دو رویکرد پیش، در پی یافتن راه حلی میانی برای بررسی منابع دین زردشتی هستند.
در دهههای اخیر، برخی پژوهشگران که شاخصترین نمایندگان آنان کلنز و شروو هستند، تاریخی بودن شخصیت زردشت را رد کردهاند؛ با این حال به نظر میرسد که نظر آنان بیشتر به دلیل کمبود منابع و نه مخالفت منابع با وجود تاریخی زردشت پرداخته شده است، چرا که آنان منابع متاخر دین زردشتی را برای اثبات وجود تاریخی زردشت کامل و کافی نمیدانند. در هر صورت این تصور میان پژوهشگران، باورمندان چندانی ندارد.
@IranianDDBastan