
جناب گاو
افاضات شخص شخیص جناب گاو در باب اقتصاد و فرهنگ (و شاید کمی سیاست)
(تا اطلاع ثانوی جنابشان در مرخصی است و کانال توسط اشخاص دیگر اداره میشود)
(تا اطلاع ثانوی جنابشان در مرخصی است و کانال توسط اشخاص دیگر اداره میشود)
TGlist reytingi
0
0
TuriOmmaviy
Tekshirish
TekshirilmaganIshonchnoma
ShubhaliJoylashuvІран
TilBoshqa
Kanal yaratilgan sanaMay 22, 2017
TGlist-ga qo'shildi
Oct 11, 2024"جناب گاو" guruhidagi so'nggi postlar
21.04.202507:15
اگر دیدید اقتصاددانان «ارزشی» یا بقیه برادران «ارزشی» طرفدار اقتصاد آزاد شدند، حتی یک لحظه هم فکر نکنید که اینها به خاطر احترام به حقوق مالکیت (یا به خاطر شرع و مذهب، با به خاطر آزادی، یا به خاطر رفاه مردمان) است که چنین شدهاند. خیر! فهمیدهاند که قدرت اقتصادی یک کشور در گرو مقداری آزادی اقتصادی است. اینها در حقیقت دنبال دولت قویترند و دولت قویتر اقتصاد قویتر میطلبد، و اقتصاد قویتر آزادی اقتصادی در درجاتی را نیاز دارد!
همین نکته در مورد بسیاری دیگر از روشنفکران (از جمله خیلی ملیگراها) که اکنون طرفدار آزادی اقتصادیاند صادق است. دم خروسشان در «ولی» و «اما»های آنها خودش را نشان میدهد.
آخر کار، آنچه که برای همه اینها اصل است پرستش دولت است: دیروز در لوای سوسیالیسم، امروز در لوای «اقتصاد آزاد، اما...»!
همین نکته در مورد بسیاری دیگر از روشنفکران (از جمله خیلی ملیگراها) که اکنون طرفدار آزادی اقتصادیاند صادق است. دم خروسشان در «ولی» و «اما»های آنها خودش را نشان میدهد.
آخر کار، آنچه که برای همه اینها اصل است پرستش دولت است: دیروز در لوای سوسیالیسم، امروز در لوای «اقتصاد آزاد، اما...»!


18.04.202516:11
ایدئولوگها معمولاً بسیار منافق و ریاکارند. نمونهاش همین جناب برنی ساندرز که در جریان تور سخنرانیهایش بر علیه «الیگارشی» در طی فقط یک ماه ۲۲۱هزار دلار خرج پروازهایش با جت خصوصی شده است.


18.04.202512:53
خودپردازهای بانکی بیش از دویست هزار تومان پول نقد به شما نمیدهند. معادل حدود دو دلار! الان ده سالی هست که این محدودیت دویست هزار تومان که سر جایش مانده، مگر دو هفتهای در ایام نوروز اخیر که با لطف فراوان آن را به سیصدهزار تومان افزایش دادند و بعد از تعطیلات آن را کم کردند.
برای اینکه ببینید حکومت نسبت به شهروندانش چه قدر بیاعتماد است و چه قدر آنها را بیارزش میشمارد، همین یک نکته کافی است! البته شواهد این مسئله بیشمار است: اینکه در تعیین اسم رسمی مکانهای شهری (میدان توپخانه، خیابان وزرا، ....)، هیچ کاری به آنچه مردم به کار میبرند ندارند؛ در اینکه خود را محق میدانند هر خبری را بخواهند سانسور کنند؛ در فیلترینگهای حکومتی؛ و در هزار توهینی که هر روز به مردم میشود.
علیرغم شعارهایشان، حکومت و مسؤولان از بالا تا پایین مطلقاً و ابداً هیچ گونه احترامی برای مردم، برای من و شما مردم عادی، قائل نیستند.
برای اینکه ببینید حکومت نسبت به شهروندانش چه قدر بیاعتماد است و چه قدر آنها را بیارزش میشمارد، همین یک نکته کافی است! البته شواهد این مسئله بیشمار است: اینکه در تعیین اسم رسمی مکانهای شهری (میدان توپخانه، خیابان وزرا، ....)، هیچ کاری به آنچه مردم به کار میبرند ندارند؛ در اینکه خود را محق میدانند هر خبری را بخواهند سانسور کنند؛ در فیلترینگهای حکومتی؛ و در هزار توهینی که هر روز به مردم میشود.
علیرغم شعارهایشان، حکومت و مسؤولان از بالا تا پایین مطلقاً و ابداً هیچ گونه احترامی برای مردم، برای من و شما مردم عادی، قائل نیستند.
18.04.202511:49
آیا به دولت باهوشتری احتیاج داریم؟
تکنوکراتها (که فکر میکنند خیلی باهوشاند) خیلی دوست دارند بگویند که دولت باید دست آدمهای باهوش باشد. منظورشان هم مدرک آکادمیک است. اگر بپرسی مشکل ما چیست، بلافاصله از کمهوشی بعضی دولتمردان داد سخن میگویند.
اولاً، مفهوم عقل و خرد ربطی به هوش آکادمیک ندارد و مکرر گفتهایم که رابطه هوش آکادمیک با عقل سیاسی مسلماً و تحقیقاً منفی است.
ثانیاً، کسانی که از هوش دولت صحبت میکنند، عشق کنترل دارند و معمولاً در عمل مخرباند. دولتی که نخواهد جامعه را کنترل کند به «هوش» یا «پرکاری » احتیاج ندارد.
ثالثاً، دولت جمهوری اسلامی از لحاظ هوش ابزاری کمبود ندارد. اگر کمبود داشت، نمیتوانست پنجاه سال مردم را اسیر خود کند! این هم گزارش بیبیسی که نشان میدهد وقتی پای کنترل مردم و تجاوز به حریم خصوصی ملت پیش میآید خیلی هم باهوشند و کارا!
تکنوکراتها (که فکر میکنند خیلی باهوشاند) خیلی دوست دارند بگویند که دولت باید دست آدمهای باهوش باشد. منظورشان هم مدرک آکادمیک است. اگر بپرسی مشکل ما چیست، بلافاصله از کمهوشی بعضی دولتمردان داد سخن میگویند.
اولاً، مفهوم عقل و خرد ربطی به هوش آکادمیک ندارد و مکرر گفتهایم که رابطه هوش آکادمیک با عقل سیاسی مسلماً و تحقیقاً منفی است.
ثانیاً، کسانی که از هوش دولت صحبت میکنند، عشق کنترل دارند و معمولاً در عمل مخرباند. دولتی که نخواهد جامعه را کنترل کند به «هوش» یا «پرکاری » احتیاج ندارد.
ثالثاً، دولت جمهوری اسلامی از لحاظ هوش ابزاری کمبود ندارد. اگر کمبود داشت، نمیتوانست پنجاه سال مردم را اسیر خود کند! این هم گزارش بیبیسی که نشان میدهد وقتی پای کنترل مردم و تجاوز به حریم خصوصی ملت پیش میآید خیلی هم باهوشند و کارا!
16.04.202508:34
به خاطر این ماجرا مدیر روابط عمومی میراث اصفهان شهرام امیری عزل شد.
چون در پاسخ به خبرنگار که پرسید «چرا حجاببان دارید، اما نیروی حفاظت از ابنیه ندارید؟!» لو داده بود که اداره میراث بودجهی حجاببانها را تامین کرده بوده و پول برای نیروی حفاظت نداشتند.
https://x.com/mrmofid/status/1912192970855489755
چون در پاسخ به خبرنگار که پرسید «چرا حجاببان دارید، اما نیروی حفاظت از ابنیه ندارید؟!» لو داده بود که اداره میراث بودجهی حجاببانها را تامین کرده بوده و پول برای نیروی حفاظت نداشتند.
https://x.com/mrmofid/status/1912192970855489755


Repost qilingan:
On Liberty | دربارهی آزادی

15.04.202518:30
📃 بحران آب؟ مقصر کیست؟
➣ @Notes_On_Liberty
نزاع کشاورزان اصفهانی با دولت بر سر آب و شکستهشدن خطلولهی انتقال آب به یزد بار دیگر قلم تحلیلگران مختلف را به جنبش درآورده است: مقصر بحران کشاورز اصفهانی است یا اهالی یزد؟ مقصّر کیست؟ محق کدام است؟ پاسخ این است که هیچکدام. در تحلیل نهایی، دولت و برنامهریزی مرکزی باید مقصر بحران بهوجودآمده دانسته شود.
ردّ پای بحران کنونی -نه فقط در اصفهان، که در کل ایران- را باید در ملّیسازی منابع آب، برنامهریزی مرکزی در راستای صنعتیسازی کشور، قیمتگذاری دستوری، و انواع و اقسام مداخلات کوچک و بزرگ دولت طی سالیان دراز باید جست. در ابتدا دولت مالکیّت افراد بر آب را با ملّیسازی منابع از میان برده است. منبع آبی که ساکنان حوزهی آبی یک رود را تأمین میکرد و عرفاً حقّ مالکیّت آن بین اهالی تقسیم شده بود، حقّ مسلّم همهی جمعیّت تحت سلطهی دولت قلمداد شد. معنای ملّیسازی جز دولتسازی یک «چیز» نیست. فرض بر آن بگذاریم که یک معدن حقّ همهی ساکنان کشور x است، و پس از مدّتی یکی از استانهای آن کشور به تسخیر دولت y در آمد، آیا اهالی آن استان همچنان سهمی از منابع کشور x دارند یا نه؟ آیا ساکنان کشورهایی که سابقاً و بهلحاظ تاریخی تحت سلطهی حکومت کشور x بودهاند، از آن منابع سهم میبرند؟ به همین روی، اساساً ملّیسازی صنایع/منابع معنایی جز سپردن آن به دست دولت و برنامهریزی مرکزی ندارد. در اینجا با تراژدی منابع مشاع روبهرو خواهیم شد. مالکیّت دولتی بدون آیندهنگری منابع را در راستای اهداف خود «مصرف» و «چپاول» میکند.
فرض کنید یک سرمایهگذار خصوصی قصد دارد که کارخانهی ذوبآهن بنا کند. او ابتدا باید هزینهها را بسنجد که آیا احداث کارخانه در دل کویر و خرید آب از مالکان رود نزدیک آنجا بهصرفهتر است یا احداث آن در کنار منبع آبی عظیمتر، یعنی دریا (احتمالاً بدون مالک یا با قیمتی ارزانتر). ولی دولت، با تکیه بر منبع مالی بیپایان و سلطهی قهرآمیز بر منابع، فارغ از ملاحظات اقتصادی، تنها متوجّه آن است که کدام مکان از لحاظ راهبردی مناسبتر است، به مرکز نزدیکتر بوده، و دیرتر به تصرّف دشمن درمیآید.
دوم، دولت با قیمتگذاری دستوری بر روی برخی اقلام کشاورزی (به زبان دولت: محصولات استراتژیک!)، و ممنوعیّت برخی محصولات مانند خشخاش، کشت بعضی از محصولات را سودآور و برخی دیگر را زیانآور ساخته است. در چنین شرایطی کشاورزان به کشت محصولاتی میپردازند که از قید قیمتگذاری دولتی خارج هستند یا قیمت مناسبتری دارند (ممنوعیّت خریدوفروش گندم به افراد و شرکتهای خصوصی و، در مقابل، کاهش واردات برنج از خارج را در نظر بگیرید).
از سوی دیگر، دولت با مداخلهی سدسازی، مصرف آب در برخی مناطق را افزایش میدهد. برداشت آب از بالادست رودها، شهرکسازیها و باغسازیهای گسترده در اطراف سدهای ذخیرهی کشور، تنها بهلطف مجوزهای دولتی ممکن شد و مالکان سنّتی طی هزاران سال از چنین اقدام پرهیز کرده بودند و در صورت اقدام به احداث باغ، از سهم آبی معیّن استفاده میکردند.
وانگهی، دولت با ملّیسازی منابع آبی و عرضهی ارزانقیمت آب (یارانه)، انگیزهی صرفهجویی و مصرف محتاطانهی آن را از میان برده است. در بازار آزاد، سازوکار قیمتها در مواقع ترسالی و خشکسالی، جلوی مصرف بیرویّهی آب را میگیرد، و مصرف آن را مدیریّت میکند. حتّی انتقال آب از یک شهر به شهر دیگر تابعی از نظام قیمتهاست و ملاحظات آیندهنگرانه را جانشین کوتهبینی و «مصرف» صرف منابع میکند.
راهکار بحران کنونی کشور چیزی جز مجموعهای از اقدامات ضدسوسیالیستی (دولتزدایی) نتواند بود. ملّیزدایی منابع و مراتع، بازگرداندن مالکیّت منابع به مالکان تاریخی و محلّی، خصوصیسازی صنایع، آزادسازی قیمتها و قطع یارانه به کشاورزان و صنایع، لازمهی بازگشت نظم طبیعی به کشور است و شرّ برنامهریزی بیشتر و متمرکزتر، که بیش از صد سال کشور را به اسارت گرفته، تنها بر مشکلات میافزاید.
➣ @Notes_On_Liberty
➣ @Notes_On_Liberty
نزاع کشاورزان اصفهانی با دولت بر سر آب و شکستهشدن خطلولهی انتقال آب به یزد بار دیگر قلم تحلیلگران مختلف را به جنبش درآورده است: مقصر بحران کشاورز اصفهانی است یا اهالی یزد؟ مقصّر کیست؟ محق کدام است؟ پاسخ این است که هیچکدام. در تحلیل نهایی، دولت و برنامهریزی مرکزی باید مقصر بحران بهوجودآمده دانسته شود.
ردّ پای بحران کنونی -نه فقط در اصفهان، که در کل ایران- را باید در ملّیسازی منابع آب، برنامهریزی مرکزی در راستای صنعتیسازی کشور، قیمتگذاری دستوری، و انواع و اقسام مداخلات کوچک و بزرگ دولت طی سالیان دراز باید جست. در ابتدا دولت مالکیّت افراد بر آب را با ملّیسازی منابع از میان برده است. منبع آبی که ساکنان حوزهی آبی یک رود را تأمین میکرد و عرفاً حقّ مالکیّت آن بین اهالی تقسیم شده بود، حقّ مسلّم همهی جمعیّت تحت سلطهی دولت قلمداد شد. معنای ملّیسازی جز دولتسازی یک «چیز» نیست. فرض بر آن بگذاریم که یک معدن حقّ همهی ساکنان کشور x است، و پس از مدّتی یکی از استانهای آن کشور به تسخیر دولت y در آمد، آیا اهالی آن استان همچنان سهمی از منابع کشور x دارند یا نه؟ آیا ساکنان کشورهایی که سابقاً و بهلحاظ تاریخی تحت سلطهی حکومت کشور x بودهاند، از آن منابع سهم میبرند؟ به همین روی، اساساً ملّیسازی صنایع/منابع معنایی جز سپردن آن به دست دولت و برنامهریزی مرکزی ندارد. در اینجا با تراژدی منابع مشاع روبهرو خواهیم شد. مالکیّت دولتی بدون آیندهنگری منابع را در راستای اهداف خود «مصرف» و «چپاول» میکند.
فرض کنید یک سرمایهگذار خصوصی قصد دارد که کارخانهی ذوبآهن بنا کند. او ابتدا باید هزینهها را بسنجد که آیا احداث کارخانه در دل کویر و خرید آب از مالکان رود نزدیک آنجا بهصرفهتر است یا احداث آن در کنار منبع آبی عظیمتر، یعنی دریا (احتمالاً بدون مالک یا با قیمتی ارزانتر). ولی دولت، با تکیه بر منبع مالی بیپایان و سلطهی قهرآمیز بر منابع، فارغ از ملاحظات اقتصادی، تنها متوجّه آن است که کدام مکان از لحاظ راهبردی مناسبتر است، به مرکز نزدیکتر بوده، و دیرتر به تصرّف دشمن درمیآید.
دوم، دولت با قیمتگذاری دستوری بر روی برخی اقلام کشاورزی (به زبان دولت: محصولات استراتژیک!)، و ممنوعیّت برخی محصولات مانند خشخاش، کشت بعضی از محصولات را سودآور و برخی دیگر را زیانآور ساخته است. در چنین شرایطی کشاورزان به کشت محصولاتی میپردازند که از قید قیمتگذاری دولتی خارج هستند یا قیمت مناسبتری دارند (ممنوعیّت خریدوفروش گندم به افراد و شرکتهای خصوصی و، در مقابل، کاهش واردات برنج از خارج را در نظر بگیرید).
از سوی دیگر، دولت با مداخلهی سدسازی، مصرف آب در برخی مناطق را افزایش میدهد. برداشت آب از بالادست رودها، شهرکسازیها و باغسازیهای گسترده در اطراف سدهای ذخیرهی کشور، تنها بهلطف مجوزهای دولتی ممکن شد و مالکان سنّتی طی هزاران سال از چنین اقدام پرهیز کرده بودند و در صورت اقدام به احداث باغ، از سهم آبی معیّن استفاده میکردند.
وانگهی، دولت با ملّیسازی منابع آبی و عرضهی ارزانقیمت آب (یارانه)، انگیزهی صرفهجویی و مصرف محتاطانهی آن را از میان برده است. در بازار آزاد، سازوکار قیمتها در مواقع ترسالی و خشکسالی، جلوی مصرف بیرویّهی آب را میگیرد، و مصرف آن را مدیریّت میکند. حتّی انتقال آب از یک شهر به شهر دیگر تابعی از نظام قیمتهاست و ملاحظات آیندهنگرانه را جانشین کوتهبینی و «مصرف» صرف منابع میکند.
راهکار بحران کنونی کشور چیزی جز مجموعهای از اقدامات ضدسوسیالیستی (دولتزدایی) نتواند بود. ملّیزدایی منابع و مراتع، بازگرداندن مالکیّت منابع به مالکان تاریخی و محلّی، خصوصیسازی صنایع، آزادسازی قیمتها و قطع یارانه به کشاورزان و صنایع، لازمهی بازگشت نظم طبیعی به کشور است و شرّ برنامهریزی بیشتر و متمرکزتر، که بیش از صد سال کشور را به اسارت گرفته، تنها بر مشکلات میافزاید.
➣ @Notes_On_Liberty
15.04.202513:51
گزارش دقیق و بیطرفانه از نحوه مذاکرات نوابغ
Kirishning iloji bo'lmadi
media kontentga
media kontentga
15.04.202513:44
14.04.202518:22
عیب می جمله بگفتی، هنرش نیز بگو!
در زمینه روابط خارجی، درودیان خیلی از زمینه ایدئولوژیک خود فاصله گرفته، و این قابل تحسین است!
هیچ دلیل واقعی برای دشمنی ایران با آمریکا وجود نداشت. ایران و آمریکا نه مرز مشترک داشتند، نه رقبای استراتژیک بودند، نه تضاد جدی منافع داشتند، نه تاریخی جدی از دشمنی بین دو کشور موجود بود.... یعنی دشمنی با آمریکا امری بود که حکومت ایران و انقلابیون ۵۷ فقط و فقط و فقط بنابر دلایل ایدئولوژیک آن را انتخاب کردند.
در زمینه روابط خارجی، درودیان خیلی از زمینه ایدئولوژیک خود فاصله گرفته، و این قابل تحسین است!
هیچ دلیل واقعی برای دشمنی ایران با آمریکا وجود نداشت. ایران و آمریکا نه مرز مشترک داشتند، نه رقبای استراتژیک بودند، نه تضاد جدی منافع داشتند، نه تاریخی جدی از دشمنی بین دو کشور موجود بود.... یعنی دشمنی با آمریکا امری بود که حکومت ایران و انقلابیون ۵۷ فقط و فقط و فقط بنابر دلایل ایدئولوژیک آن را انتخاب کردند.


14.04.202507:30
به دولت که میرسد، برای جماعت دولتپرست تمام موازین اخلاقی و دینی و انسانی دود میشود میرود هوا! قاعدتاً آدمی که موازین اخلاق درست دارد، اولین سؤالی که باید بپرسد این است که: «آیا این مالیاتها مشروع است؟ آیا در جای درست مصرف میشوند؟ آیا مالیات دهنده سهمی در مورد تصمیمگیری درباره اینکه مالیات چگونه مصرف میشود دارد یا نه؟». ولی کسی که در خداپرستیش شرک دولتپرستی وارد شده، کاری به این حرفها ندارد. همین که دولت توانسته مالیات بیشتری بگیرد برایش کافی است تا دست بزند و هورا بکشد.


13.04.202511:23
به سبک یزدی زاده و دیگر دلارزدایان میخواهیم ثابت کنیم که قیمت «واقعی» گوجه کیلویی ۱۰۰۰تومان بیشتر نیست!
۱-اعلام میکنیم که مصرف گوجه فقط و فقط برای پختن پلوگوجه، املت و ماکارونی اجازه داده میشود، و البته برای پخت پیتزا هم با شرایط خاصی مجوز داده میشود.
۲- استفاده از گوجه را برای هر چیز دیگر، از جمله درست کردن رب خانگی یا صنعتی، ممنوع اعلام میکنیم.
۳- اعلام میکنیم که تولیدکننده گوجه باید گوجه را در سامانه و طبق «قیمت توافقی» هزار تومان (که توسط «کارشناسان» کشف شده و «قیمت واقعی» بازار است) به مصرفکننده بفروشد.
۴- دستگاههای نظارتی موظف خواهند بود که نظارت کنند که گوجهها فقط در موارد یادشده مصرف شوند.
۵- فروش گوجه خارج از این روال را قاچاق و قیمت آن را «غیرواقعی» اعلام میکنیم.
#همین_قدر_خر
۱-اعلام میکنیم که مصرف گوجه فقط و فقط برای پختن پلوگوجه، املت و ماکارونی اجازه داده میشود، و البته برای پخت پیتزا هم با شرایط خاصی مجوز داده میشود.
۲- استفاده از گوجه را برای هر چیز دیگر، از جمله درست کردن رب خانگی یا صنعتی، ممنوع اعلام میکنیم.
۳- اعلام میکنیم که تولیدکننده گوجه باید گوجه را در سامانه و طبق «قیمت توافقی» هزار تومان (که توسط «کارشناسان» کشف شده و «قیمت واقعی» بازار است) به مصرفکننده بفروشد.
۴- دستگاههای نظارتی موظف خواهند بود که نظارت کنند که گوجهها فقط در موارد یادشده مصرف شوند.
۵- فروش گوجه خارج از این روال را قاچاق و قیمت آن را «غیرواقعی» اعلام میکنیم.
#همین_قدر_خر
Repost qilingan:
حسین باستانی Hossein Bastani

12.04.202514:06
🔻احکام مذاکره غیرمستقیم
- حکم دست دادن با اجنبی در مذاکره غیرمستقیم چیست؟
پاسخ: چنانچه در منظر عموم نباشد، بلااشکال است. احتیاط مستحب آن است که از روی دستکش باشد تا تماس مستقیم حاصل نشود.
- آیا معانقه با اجنبی مباح است؟
پاسخ: در فرض اضطرار، اگر به قصد لذت نباشد جایز است. مشروط بر آنکه علناً واقع نگردد و تا حدّ امکان، از تماس مستقیم مواضعی چون صورت یا گردن، اجتناب شود.
- آیا نگاه کردن در چشم اجنبی مباح است؟
پاسخ: یک نگاه حلال است. احوط آن است که از نگاه مستقیم و مستقر اجتناب شود تا خوف مفسده نباشد.
- حکم صرف غذا با اجنبی چیست؟
پاسخ: به شرط آنکه سر دوسفره جداگانه بنشینند و در حد سدِّ جوع بخورند، مانعی ندارد.
- اگر میزبان مذاکره اصرار کند که مؤمن و اجنبی سر یک سفره بنشینند تکلیف چیست؟
پاسخ: در این فرض، حکم اکل میته هنگام اضطرار را دارد. احتیاط مستحب آن است که بهنحوی بنشینند که ملازمه عرفی با همسفره بودن نداشته باشد، مانند آنکه کج بنشینند یا بین ایشان فاصله نامتعارف باشد.
- آیا در حین مذاکره غیرمستقیم، خندیدن به مزاح اجنبی مباح است؟
پاسخ: علیالاطلاق باید از خندیدنِ فوری اجتناب کنند و اگر خندیدند با تأخیر باشد؛ بهگونهای که شائبه مطایبه مستقیم ایجاد نشود.
- در مقام تبیین منویّات و مقاصد حاکم اسلامی، آیا اشاعه اکاذیب بهمنظور دفع مفسده جایز است؟
پاسخ: اگر اظهار حقیقت منجر به هتک حیثیت حاکم شود، کذب، بنا بر قاعدهی اهمّ و مهمّ، جایز و بلکه واجب است. در فرض مذکور، چه بسا اظهار حقیقت مستوجب تعزیر باشد.
- چنانچه مؤمنین قادر به منع افشای آثار مترتبه بر مذاکرات نباشند، وظیفهٔ شرعی آنها چیست؟
پاسخ: اگر افشای این امور موجب وهن نظام یا اشاعه فحشا باشد، بر مذاکرهگران واجب عینی است تا مسئولیت مذاکرات را رأساً بهعهده بگیرند.
- اگر پذیرش مسئولیت مذاکرات متضمّن خوف ضرر جانی برای مکلفین باشد، حکم چیست؟
پاسخ: ترک پذیرش مسئولیت از جانب مکلفین، متضمن خوف ضرر شدیدتر است. فلذا به مقتضای قاعده دفع افسد به فاسد، رفع مسئولیت از حاکم، بِاَیِّ نحو کان، وجوب قطعی دارد.
-------
* توضیح: مطلب فوق را طبیعتا بنده به طنز نوشته ام. لطفا از هر گونه جدی گرفتن متن خودداری بفرمایید.
@HosseinBastaniChannel
- حکم دست دادن با اجنبی در مذاکره غیرمستقیم چیست؟
پاسخ: چنانچه در منظر عموم نباشد، بلااشکال است. احتیاط مستحب آن است که از روی دستکش باشد تا تماس مستقیم حاصل نشود.
- آیا معانقه با اجنبی مباح است؟
پاسخ: در فرض اضطرار، اگر به قصد لذت نباشد جایز است. مشروط بر آنکه علناً واقع نگردد و تا حدّ امکان، از تماس مستقیم مواضعی چون صورت یا گردن، اجتناب شود.
- آیا نگاه کردن در چشم اجنبی مباح است؟
پاسخ: یک نگاه حلال است. احوط آن است که از نگاه مستقیم و مستقر اجتناب شود تا خوف مفسده نباشد.
- حکم صرف غذا با اجنبی چیست؟
پاسخ: به شرط آنکه سر دوسفره جداگانه بنشینند و در حد سدِّ جوع بخورند، مانعی ندارد.
- اگر میزبان مذاکره اصرار کند که مؤمن و اجنبی سر یک سفره بنشینند تکلیف چیست؟
پاسخ: در این فرض، حکم اکل میته هنگام اضطرار را دارد. احتیاط مستحب آن است که بهنحوی بنشینند که ملازمه عرفی با همسفره بودن نداشته باشد، مانند آنکه کج بنشینند یا بین ایشان فاصله نامتعارف باشد.
- آیا در حین مذاکره غیرمستقیم، خندیدن به مزاح اجنبی مباح است؟
پاسخ: علیالاطلاق باید از خندیدنِ فوری اجتناب کنند و اگر خندیدند با تأخیر باشد؛ بهگونهای که شائبه مطایبه مستقیم ایجاد نشود.
- در مقام تبیین منویّات و مقاصد حاکم اسلامی، آیا اشاعه اکاذیب بهمنظور دفع مفسده جایز است؟
پاسخ: اگر اظهار حقیقت منجر به هتک حیثیت حاکم شود، کذب، بنا بر قاعدهی اهمّ و مهمّ، جایز و بلکه واجب است. در فرض مذکور، چه بسا اظهار حقیقت مستوجب تعزیر باشد.
- چنانچه مؤمنین قادر به منع افشای آثار مترتبه بر مذاکرات نباشند، وظیفهٔ شرعی آنها چیست؟
پاسخ: اگر افشای این امور موجب وهن نظام یا اشاعه فحشا باشد، بر مذاکرهگران واجب عینی است تا مسئولیت مذاکرات را رأساً بهعهده بگیرند.
- اگر پذیرش مسئولیت مذاکرات متضمّن خوف ضرر جانی برای مکلفین باشد، حکم چیست؟
پاسخ: ترک پذیرش مسئولیت از جانب مکلفین، متضمن خوف ضرر شدیدتر است. فلذا به مقتضای قاعده دفع افسد به فاسد، رفع مسئولیت از حاکم، بِاَیِّ نحو کان، وجوب قطعی دارد.
-------
* توضیح: مطلب فوق را طبیعتا بنده به طنز نوشته ام. لطفا از هر گونه جدی گرفتن متن خودداری بفرمایید.
@HosseinBastaniChannel
11.04.202516:57
دوستی نوشت:
در مورد سپهبد نادر جهانبانی، تا مدتها نظر من هم همان کلیشهای بود که بله، چون خوشتیپ و چشمآبی و مو طلایی بوده و خلبان آکروجت هم بوده و به دست انقلابیون ۵۷ هم اعدام شده، از او قهرمان ساخته شده! تا اینکه این یکی دو سال مصاحبههای زیادی از خاطرات خلبانهای زمان جنگ با عراق را گوش دادم. به طور مطلق همگی با احترام زیادی از جهانبانی و نقشش در نیروی هوایی و تربیت خلبانها یاد میکنند. اینکه میتوانست به راحتی سوار هواپیمای شخصی خودش شده و کشور را ترک کند، ولی نرفت. در مورد سلامت نفس و حمایتش از خلبانهای جوان، و خلاصه در ذهن آنها هم جهانبانی جایگاه بالایی دارد. یعنی فقط بحث قهرمانسازی توسط چارتا بچه جغله طرفدار رضا پهلوی نیست.
در مورد سپهبد نادر جهانبانی، تا مدتها نظر من هم همان کلیشهای بود که بله، چون خوشتیپ و چشمآبی و مو طلایی بوده و خلبان آکروجت هم بوده و به دست انقلابیون ۵۷ هم اعدام شده، از او قهرمان ساخته شده! تا اینکه این یکی دو سال مصاحبههای زیادی از خاطرات خلبانهای زمان جنگ با عراق را گوش دادم. به طور مطلق همگی با احترام زیادی از جهانبانی و نقشش در نیروی هوایی و تربیت خلبانها یاد میکنند. اینکه میتوانست به راحتی سوار هواپیمای شخصی خودش شده و کشور را ترک کند، ولی نرفت. در مورد سلامت نفس و حمایتش از خلبانهای جوان، و خلاصه در ذهن آنها هم جهانبانی جایگاه بالایی دارد. یعنی فقط بحث قهرمانسازی توسط چارتا بچه جغله طرفدار رضا پهلوی نیست.
11.04.202516:43
آخوند سیاسی مظهر و مصداق کامل این آیه است که «فی قلوبهم مرض، فزادهم الله مرضاً»


Repost qilingan:
دغلکاری نخبگان، کانال اصغر حکمتیار

11.04.202515:30
شکست خوارج یعنی پیروزی اسلام
خبری بسیار عالی رسید که حشدالشعبی یعنی همان نیروی شبه نظامی ایجاد شده توسط نوابغ سپاه قرار است منحل شود. سال گذشته سال خوبی برای شیعیان و اسلام بود، اگر شعور داشته باشیم. انهدام هزب الله یک نعمت بزرگ برای شیعه سنتی بود که در سال های اخیر بیم آن می رفت زیر سلطه اخوانیسم شیعی خفه شود. یکی از بدترین و ضد تمدنی ترین ابداعات ایرانی ها یعنی مافیای شبه نظامی به عراق صادر شده بود و ممکن بود مافیای رجاله ها در عراق نیز رسمیت پیدا کند و ریشه گیرد و کشور را سال ها به گند بکشد. خوشبختانه شعور و مقاومت عراقی ها بیش از ایرانی ها بود که در پنجاه سال اخیر با خوارج ایرانی بسیار منفعل برخورد کردند. دم عراقی ها و آقای سیستانی گرم. شکر گوییم و دعا کنیم باقی خوارج نیز به دخمه های تاریخی خود برگردند.
خبری بسیار عالی رسید که حشدالشعبی یعنی همان نیروی شبه نظامی ایجاد شده توسط نوابغ سپاه قرار است منحل شود. سال گذشته سال خوبی برای شیعیان و اسلام بود، اگر شعور داشته باشیم. انهدام هزب الله یک نعمت بزرگ برای شیعه سنتی بود که در سال های اخیر بیم آن می رفت زیر سلطه اخوانیسم شیعی خفه شود. یکی از بدترین و ضد تمدنی ترین ابداعات ایرانی ها یعنی مافیای شبه نظامی به عراق صادر شده بود و ممکن بود مافیای رجاله ها در عراق نیز رسمیت پیدا کند و ریشه گیرد و کشور را سال ها به گند بکشد. خوشبختانه شعور و مقاومت عراقی ها بیش از ایرانی ها بود که در پنجاه سال اخیر با خوارج ایرانی بسیار منفعل برخورد کردند. دم عراقی ها و آقای سیستانی گرم. شکر گوییم و دعا کنیم باقی خوارج نیز به دخمه های تاریخی خود برگردند.
Rekordlar
28.02.202515:59
14.1KObunachilar28.02.202523:59
400Iqtiboslar indeksi23.03.202523:59
3.8KBitta post qamrovi10.03.202503:44
3.4KReklama posti qamrovi28.03.202523:59
15.89%ER23.03.202523:59
27.05%ERRKo'proq funksiyalarni ochish uchun tizimga kiring.