Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Труха⚡️Україна
Труха⚡️Україна
Николаевский Ванёк
Николаевский Ванёк
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Труха⚡️Україна
Труха⚡️Україна
Николаевский Ванёк
Николаевский Ванёк
جناب گاو avatar

جناب گاو

افاضات شخص شخیص جناب گاو در باب اقتصاد و فرهنگ (و شاید کمی سیاست)
(تا اطلاع ثانوی جناب‌شان در مرخصی است و کانال توسط اشخاص دیگر اداره می‌شود)
TGlist reytingi
0
0
TuriOmmaviy
Tekshirish
Tekshirilmagan
Ishonchnoma
Shubhali
JoylashuvІран
TilBoshqa
Kanal yaratilgan sanaMay 22, 2017
TGlist-ga qo'shildi
Oct 11, 2024

"جناب گاو" guruhidagi so'nggi postlar

اگر دیدید اقتصاددانان «ارزشی» یا بقیه برادران «ارزشی» طرفدار اقتصاد آزاد شدند، حتی یک لحظه هم فکر نکنید که اینها به خاطر احترام به حقوق مالکیت (یا به خاطر شرع و مذهب، با به خاطر آزادی، یا به خاطر رفاه مردمان) است که چنین شده‌اند. خیر! فهمیده‌اند که قدرت اقتصادی یک کشور در گرو مقداری آزادی اقتصادی است. اینها در حقیقت دنبال دولت قوی‌ترند و دولت قوی‌تر اقتصاد قوی‌تر می‌طلبد، و اقتصاد قوی‌تر آزادی اقتصادی در درجاتی را نیاز دارد!

همین نکته در مورد بسیاری دیگر از روشنفکران (از جمله خیلی ملی‌گراها) که اکنون طرفدار آزادی اقتصادی‌اند صادق است. دم خروس‌شان در «ولی» و «اما»های آنها خودش را نشان می‌دهد.

آخر کار، آنچه که برای همه اینها اصل است پرستش دولت است: دیروز در لوای سوسیالیسم، امروز در لوای «اقتصاد آزاد، اما...»!
ایدئولوگ‌ها معمولاً بسیار منافق و ریاکارند. نمونه‌اش همین جناب برنی ساندرز که در جریان تور سخنرانی‌هایش بر علیه «الیگارشی» در طی فقط یک ماه ۲۲۱هزار دلار خرج پروازهایش با جت خصوصی شده است.
خودپردازهای بانکی بیش از دویست هزار تومان پول نقد به شما نمی‌دهند. معادل حدود دو دلار! الان ده سالی هست که این محدودیت دویست هزار تومان که سر جایش مانده، مگر دو هفته‌ای در ایام نوروز اخیر که با لطف فراوان آن را به سیصدهزار تومان افزایش دادند و بعد از تعطیلات آن را کم کردند.

برای اینکه ببینید حکومت نسبت به شهروندانش چه قدر بی‌اعتماد است و چه قدر آن‌ها را بی‌ارزش می‌شمارد، همین یک نکته کافی است! البته شواهد این مسئله بیشمار است: اینکه در تعیین اسم رسمی مکان‌های شهری (میدان توپخانه، خیابان وزرا، ....)، هیچ کاری به آنچه مردم به کار می‌برند ندارند؛ در اینکه خود را محق می‌دانند هر خبری را بخواهند سانسور کنند؛ در فیلترینگ‌های حکومتی؛ و در هزار توهینی که هر روز به مردم می‌شود.

علیرغم شعارهایشان، حکومت و مسؤولان از بالا تا پایین مطلقاً و ابداً هیچ گونه احترامی برای مردم، برای من و شما مردم عادی، قائل نیستند.
آیا به دولت باهوش‌تری احتیاج داریم؟

تکنوکرات‌ها (که فکر می‌کنند خیلی باهوش‌اند) خیلی دوست دارند بگویند که دولت باید دست آدم‌های باهوش باشد. منظورشان هم مدرک آکادمیک است. اگر بپرسی مشکل ما چیست، بلافاصله از کم‌هوشی بعضی دولتمردان داد سخن می‌گویند.

اولاً، مفهوم عقل و خرد ربطی به هوش آکادمیک ندارد و مکرر گفته‌ایم که رابطه هوش آکادمیک با عقل سیاسی مسلماً و تحقیقاً منفی است.

ثانیاً، کسانی که از هوش دولت صحبت می‌کنند، عشق کنترل دارند و معمولاً در عمل مخرب‌اند. دولتی که نخواهد جامعه را کنترل کند به «هوش» یا «پرکاری » احتیاج ندارد.

ثالثاً، دولت جمهوری اسلامی از لحاظ هوش ابزاری کمبود ندارد. اگر کمبود داشت، نمی‌توانست پنجاه سال مردم را اسیر خود کند! این هم گزارش بی‌بی‌سی که نشان می‌دهد وقتی پای کنترل مردم و تجاوز به حریم خصوصی ملت پیش می‌آید خیلی هم باهوشند و کارا!
به خاطر این ماجرا مدیر روابط عمومی میراث اصفهان شهرام امیری عزل شد.
چون در پاسخ به خبرنگار که پرسید «چرا حجاب‌بان دارید، اما نیروی حفاظت از ابنیه ندارید؟!» لو داده بود که اداره میراث بودجه‌ی حجاب‌بان‌ها را تامین کرده بوده و پول برای نیروی حفاظت نداشتند.

https://x.com/mrmofid/status/1912192970855489755
📃 بحران آب؟ مقصر کیست؟

➣ @Notes_On_Liberty

نزاع کشاورزان اصفهانی با دولت بر سر آب و شکسته‌شدن خط‌لوله‌ی انتقال آب به یزد بار دیگر قلم تحلیل‌گران مختلف را به جنبش درآورده است: مقصر بحران کشاورز اصفهانی است یا اهالی یزد؟ مقصّر کیست؟ محق کدام است؟ پاسخ این است که هیچ‌کدام. در تحلیل نهایی، دولت و برنامه‌ریزی مرکزی باید مقصر بحران به‌وجودآمده دانسته شود.

ردّ پای بحران کنونی -نه فقط در اصفهان، که در کل ایران- را باید در ملّی‌سازی منابع آب، برنامه‌ریزی مرکزی در راستای صنعتی‌سازی کشور، قیمت‌گذاری دستوری، و انواع و اقسام مداخلات کوچک و بزرگ دولت طی سالیان دراز باید جست. در ابتدا دولت مالکیّت افراد بر آب را با ملّی‌سازی منابع از میان برده است. منبع آبی که ساکنان حوزه‌ی آبی یک رود را تأمین می‌کرد و عرفاً حقّ مالکیّت آن بین اهالی تقسیم شده بود، حقّ مسلّم همه‌ی جمعیّت تحت سلطه‌ی دولت قلمداد شد. معنای ملّی‌سازی جز دولت‌سازی یک «چیز» نیست. فرض بر آن بگذاریم که یک معدن حقّ همه‌ی ساکنان کشور x است، و پس از مدّتی یکی از استان‌های آن کشور به تسخیر دولت y در آمد، آیا اهالی آن استان همچنان سهمی از منابع کشور x دارند یا نه؟ آیا ساکنان کشورهایی که سابقاً و به‌لحاظ تاریخی تحت سلطه‌ی حکومت کشور x بوده‌اند، از آن منابع سهم می‌برند؟ به همین روی، اساساً ملّی‌سازی صنایع/منابع معنایی جز سپردن آن به دست دولت و برنامه‌ریزی مرکزی ندارد. در اینجا با تراژدی منابع مشاع روبه‌رو خواهیم شد. مالکیّت دولتی بدون آینده‌نگری منابع را در راستای اهداف خود «مصرف» و «چپاول» می‌کند.

فرض کنید یک سرمایه‌گذار خصوصی قصد دارد که کارخانه‌ی ذوب‌آهن بنا کند. او ابتدا باید هزینه‌ها را بسنجد که آیا احداث کارخانه در دل کویر و خرید آب از مالکان رود نزدیک آن‌جا به‌صرفه‌تر است یا احداث آن در کنار منبع آبی عظیم‌تر، یعنی دریا (احتمالاً بدون مالک یا با قیمتی ارزان‌تر). ولی دولت، با تکیه بر منبع مالی بی‌پایان و سلطه‌ی قهرآمیز بر منابع، فارغ از ملاحظات اقتصادی، تنها متوجّه آن است که کدام مکان از لحاظ راهبردی مناسب‌تر است، به مرکز نزدیک‌تر بوده، و دیرتر به تصرّف دشمن درمی‌آید.

دوم، دولت با قیمت‌گذاری دستوری بر روی برخی اقلام کشاورزی (به زبان دولت: محصولات استراتژیک!)، و ممنوعیّت برخی محصولات مانند خشخاش، کشت بعضی از محصولات را سودآور و برخی دیگر را زیان‌آور ساخته است. در چنین شرایطی کشاورزان به کشت محصولاتی می‌پردازند که از قید قیمت‌گذاری دولتی خارج هستند یا قیمت مناسب‌تری دارند (ممنوعیّت خریدوفروش گندم به افراد و شرکت‌های خصوصی و، در مقابل، کاهش واردات برنج از خارج را در نظر بگیرید).

از سوی دیگر، دولت با مداخله‌ی سدسازی، مصرف آب در برخی مناطق را افزایش می‌دهد. برداشت آب از بالادست رودها، شهرک‌سازی‌ها و باغ‌سازی‌های گسترده در اطراف سدهای ذخیره‌ی کشور، تنها به‌لطف مجوزهای دولتی ممکن شد و مالکان سنّتی طی هزاران سال از چنین اقدام پرهیز کرده بودند و در صورت اقدام به احداث باغ، از سهم آبی معیّن استفاده می‌کردند.

وانگهی، دولت با ملّی‌سازی منابع آبی و عرضه‌ی ارزان‌قیمت آب (یارانه)، انگیزه‌ی صرفه‌جویی و مصرف محتاطانه‌ی آن را از میان برده است. در بازار آزاد، سازوکار قیمت‌ها در مواقع ترسالی و خشکسالی، جلوی مصرف بی‌رویّه‌ی آب را می‌گیرد، و مصرف آن را مدیریّت می‌کند. حتّی انتقال آب از یک شهر به شهر دیگر تابعی از نظام قیمت‌هاست و ملاحظات آینده‌نگرانه را جانشین کوته‌بینی و «مصرف» صرف منابع می‌کند.

راهکار بحران کنونی کشور چیزی جز مجموعه‌ای از اقدامات ضدسوسیالیستی (دولت‌زدایی) نتواند بود. ملّی‌زدایی منابع و مراتع، بازگرداندن مالکیّت منابع به مالکان تاریخی و محلّی، خصوصی‌سازی صنایع، آزادسازی قیمت‌ها و قطع یارانه به کشاورزان و صنایع، لازمه‌ی بازگشت نظم طبیعی به کشور است و شرّ برنامه‌ریزی بیشتر و متمرکزتر، که بیش از صد سال کشور را به اسارت گرفته، تنها بر مشکلات میافزاید.

➣ @Notes_On_Liberty
گزارش دقیق و بی‌طرفانه از نحوه مذاکرات نوابغ
https://t.me/anti_hypocrisy/848
عیب می جمله بگفتی، هنرش نیز بگو!

در زمینه روابط خارجی، درودیان خیلی از زمینه ایدئولوژیک خود فاصله گرفته، و این قابل تحسین است!

هیچ دلیل واقعی برای دشمنی ایران با آمریکا وجود نداشت. ایران و آمریکا نه مرز مشترک داشتند، نه رقبای استراتژیک بودند، نه تضاد جدی منافع داشتند، نه تاریخی جدی از دشمنی بین دو کشور موجود بود.... یعنی دشمنی با آمریکا امری بود که حکومت ایران و انقلابیون ۵۷ فقط و فقط و فقط بنابر دلایل ایدئولوژیک آن را انتخاب کردند.
به دولت که می‌رسد، برای جماعت دولت‌پرست تمام موازین اخلاقی و دینی و انسانی دود می‌شود می‌رود هوا! قاعدتاً آدمی که موازین اخلاق درست دارد، اولین سؤالی که باید بپرسد این است که: «آیا این مالیات‌ها مشروع است؟ آیا در جای درست مصرف می‌شوند؟ آیا مالیات دهنده سهمی در مورد تصمیم‌گیری درباره اینکه مالیات چگونه مصرف می‌شود دارد یا نه؟». ولی کسی که در خداپرستیش شرک دولت‌پرستی وارد شده، کاری به این حرف‌ها ندارد. همین که دولت توانسته مالیات بیشتری بگیرد برایش کافی است تا دست بزند و هورا بکشد.
به سبک یزدی زاده و دیگر دلارزدایان می‌خواهیم ثابت کنیم که قیمت «واقعی» گوجه کیلویی ۱۰۰۰تومان بیشتر نیست!

۱-اعلام می‌کنیم که مصرف گوجه فقط و فقط برای پختن پلوگوجه، املت و ماکارونی اجازه داده می‌شود، و البته برای پخت پیتزا هم با شرایط خاصی مجوز داده می‌شود.
۲- استفاده از گوجه را برای هر چیز دیگر، از جمله درست کردن رب خانگی یا صنعتی، ممنوع اعلام می‌کنیم.
۳- اعلام می‌کنیم که تولیدکننده گوجه باید گوجه را در سامانه و طبق «قیمت توافقی» هزار تومان (که توسط «کارشناسان» کشف شده و «قیمت واقعی» بازار است) به مصرف‌کننده بفروشد.
۴- دستگاه‌های نظارتی موظف خواهند بود که نظارت کنند که گوجه‌ها فقط در موارد یادشده مصرف شوند.
۵- فروش گوجه خارج از این روال را قاچاق و قیمت آن را «غیرواقعی» اعلام می‌کنیم.

#همین_قدر_خر
🔻احکام مذاکره غیرمستقیم

- حکم دست دادن با اجنبی در مذاکره غیرمستقیم چیست؟
پاسخ: چنانچه در منظر عموم نباشد، بلااشکال است. احتیاط مستحب آن است که از روی دستکش باشد تا تماس مستقیم حاصل نشود.

- آیا معانقه با اجنبی مباح است؟
پاسخ: در فرض اضطرار، اگر به قصد لذت نباشد جایز است. مشروط بر آنکه علناً واقع نگردد و تا حدّ امکان، از تماس مستقیم مواضعی چون صورت یا گردن، اجتناب شود.

- آیا نگاه کردن در چشم اجنبی مباح است؟
پاسخ: یک نگاه حلال است. احوط آن است که از نگاه مستقیم و مستقر اجتناب شود تا خوف مفسده نباشد.

- حکم صرف غذا با اجنبی چیست؟
پاسخ: به شرط آنکه سر دوسفره جداگانه بنشینند و در حد سدِّ جوع بخورند، مانعی ندارد.

- اگر میزبان مذاکره اصرار کند که مؤمن و اجنبی سر یک سفره بنشینند تکلیف چیست؟
پاسخ: در این فرض، حکم اکل میته هنگام اضطرار را دارد. احتیاط مستحب آن است که به‌نحوی بنشینند که ملازمه عرفی با هم‌سفره بودن نداشته باشد، مانند آنکه کج بنشینند یا بین ایشان فاصله نامتعارف باشد.

- آیا در حین مذاکره غیرمستقیم، خندیدن به مزاح اجنبی مباح است؟
پاسخ: علی‌الاطلاق باید از خندیدنِ فوری اجتناب کنند و اگر خندیدند با تأخیر باشد؛ به‌گونه‌ای که شائبه‌ مطایبه مستقیم ایجاد نشود.

- در مقام تبیین منویّات و مقاصد حاکم اسلامی، آیا اشاعه‌ اکاذیب به‌منظور دفع مفسده جایز است؟
پاسخ: اگر اظهار حقیقت منجر به هتک حیثیت حاکم شود، کذب، بنا بر قاعده‌ی اهمّ و مهمّ، جایز و بلکه واجب است. در فرض مذکور، چه بسا اظهار حقیقت مستوجب تعزیر باشد.

- چنانچه مؤمنین قادر به منع افشای آثار مترتبه بر مذاکرات نباشند، وظیفهٔ شرعی آنها چیست؟
پاسخ: اگر افشای این امور موجب وهن نظام یا اشاعه فحشا باشد، بر مذاکره‌گران واجب عینی است تا مسئولیت مذاکرات را رأساً به‌عهده بگیرند.

- اگر پذیرش مسئولیت مذاکرات متضمّن خوف ضرر جانی برای مکلفین باشد، حکم چیست؟
پاسخ: ترک پذیرش مسئولیت از جانب مکلفین، متضمن خوف ضرر شدیدتر است. فلذا به مقتضای قاعده دفع افسد به فاسد، رفع مسئولیت از حاکم، بِاَیِّ نحو کان، وجوب قطعی دارد.

-------
* توضیح: مطلب فوق را طبیعتا بنده به طنز نوشته ام. لطفا از هر گونه جدی گرفتن متن خودداری بفرمایید.

@HosseinBastaniChannel
دوستی نوشت:

در مورد سپهبد نادر جهانبانی، تا مدت‌ها نظر من هم همان کلیشه‌ای بود که بله، چون خوش‌تیپ و چشم‌آبی و مو طلایی بوده و خلبان آکروجت هم بوده و به دست انقلابیون ۵۷ هم اعدام شده، از او قهرمان ساخته شده! تا اینکه این یکی دو سال مصاحبه‌های زیادی از خاطرات خلبان‌های زمان جنگ با عراق را گوش دادم. به طور مطلق همگی با احترام زیادی از جهانبانی و نقشش در نیروی هوایی و تربیت خلبان‌ها یاد می‌کنند. اینکه می‌توانست به راحتی سوار هواپیمای شخصی خودش شده و کشور را ترک کند، ولی نرفت. در مورد سلامت نفس و حمایتش از خلبان‌های جوان، و خلاصه در ذهن آن‌ها هم جهانبانی جایگاه بالایی دارد. یعنی فقط بحث قهرمان‌سازی توسط چارتا بچه جغله طرفدار رضا پهلوی نیست.
آخوند سیاسی مظهر و مصداق کامل این آیه است که «فی قلوبهم مرض، فزادهم الله مرضاً»
شکست خوارج یعنی پیروزی اسلام

خبری بسیار عالی رسید که حشدالشعبی یعنی همان نیروی شبه نظامی ایجاد شده توسط نوابغ سپاه قرار است منحل شود. سال گذشته سال خوبی برای شیعیان و اسلام بود، اگر شعور داشته باشیم. انهدام هزب الله یک نعمت بزرگ برای شیعه سنتی بود که در سال های اخیر بیم آن می رفت زیر سلطه اخوانیسم شیعی خفه شود. یکی از بدترین و ضد تمدنی ترین ابداعات ایرانی ها یعنی مافیای شبه نظامی به عراق صادر شده بود و ممکن بود مافیای رجاله ها در عراق نیز رسمیت پیدا کند و ریشه گیرد و کشور را سال ها به گند بکشد. خوشبختانه شعور و مقاومت عراقی ها بیش از ایرانی ها بود که در پنجاه سال اخیر با خوارج ایرانی بسیار منفعل برخورد کردند. دم عراقی ها و آقای سیستانی گرم. شکر گوییم و دعا کنیم باقی خوارج نیز به دخمه های تاریخی خود برگردند.

Rekordlar

28.02.202515:59
14.1KObunachilar
28.02.202523:59
400Iqtiboslar indeksi
23.03.202523:59
3.8KBitta post qamrovi
10.03.202503:44
3.4KReklama posti qamrovi
28.03.202523:59
15.89%ER
23.03.202523:59
27.05%ERR

Rivojlanish

Obunachilar
Iqtibos indeksi
1 ta post qamrovi
Reklama posti qamrovi
ER
ERR
FEB '25MAR '25APR '25

جناب گاو mashhur postlari

ریگان، استاد استدلال‌های ساده
برو کار می‌کن...
دیدبان هشت : در سال ۱۳۶۵ با کمک موشک های آمریکا ۷۰ جنگنده عراق را زدیم!

و با این حال با شوروی که همیشه پشت عراق بود رفاقت کردیم و یک آن «مرگ بر آمریکا» از دهان‌مان نیفتاد!
#آخوند_کمونیست
#نه_به_شاسکولیسم
21.03.202517:11
سخن‌گوی شورای نگهبان در انتقادات از بودجه سنگین این نهاد؛ چنین زبان باز کرده بود که:
«از بودجه بپرسید، ما هم مجبور می‌شویم از بودجه جا‌های دیگر بپرسیم!»

از زبان‌ش در نرفته بود. کسی این حرف را از زیر زبان‌ش بیرون نکشیده بود. اختیار زبان‌ش را داشت. ولی به زبان و لحنی جدید داشت حرف می‌زد که چیزی را لو می‌داد. رفتار و سکنات پشت‌پرده‌شان را فاش می‌کرد.

برملا می‌کرد که پشت آن زبان انقلابی، نه حتی به زبان مرسوم جامعه که درست به زبان لاتی، گویی با یک‌دیگر مراوده می‌کنند. به زبانی که اصلن مردم هیچ به حساب نمی‌آیند.

گویی سرِ بودجه‌خواری، شاید به راحتی باهم درگیر بشوند و با یک‌دیگر در کلنجار به سر ببرند. هرکدام کل تلاش‌ش را می‌کند که تکه‌ی بزرگی از این کیک بودجه بِکَند و لوطی‌خورش بکند. بزند به بدن. بزند به حال حسابی رفاه مؤمنانه.

این نهاد هم، اصلن آن یکی نهاد انقلابی را در حد خود نمی‌بیند که در تُخس کردن بودجه، بخواهد اِن‌قلتی بیاورد در برابر سهمی که اینان می‌برند از بودجه. بودجه را انگاری به چشم غنیمت جنگی نگاه می‌کنند.

هر نهادی شاید کس و آدم خودش را دارد که عددی درشت و پرچرب و چیل برای بودجه‌ی خود پیشنهاد کند. حتی شاید اصلن پیشنهادی در کار نباشد. هر کدام بودجه‌ی باب میل شاهانه‌ی خود را به دولت دستور می‌دهد.

آن پشت، حیات خلوتی‌ست که گویی به زبان میل و هوس می‌چرخد. جایی‌ست که آن اندک سخن از درد معیشت مردم هم کنار می‌رود. معیشت مردم، سفره‌ی مردم، حال‌وروز مردم؛ برای‌شان به چیزی طفیلی و زیادی بدل می‌شود. به چیزی در حد پرت‌وپلا. اصلن در زبان‌شان نمی‌چرخد. اصلن جایی در دغدغه‌شان پیدا می‌کند.

درست به وضوحی تصویری که آن منتقد از پشت‌پرده‌ی برنامه‌های تلویزیونی رمضان، فکت آورده بود که همان مجریان نمی‌دانم زلال احکام، درست بعد هنگامی که روی به دوربین دعا می‌کردند که طاعات و عبادات مردم روزه‌دار مقبول خدا واقع شود؛ می‌رفتند سر سفره‌ی پرچرب و چیل نهار و اصلن به فیهاخالدون‌شان هم نبود که همین چند دقیقه پیش‌تر به قیافه و اداواطوار آدم روزه‌دار و در زمانی‌که هنوز اذان ظهر می‌رفت که ندا شود؛ از ارج و قرب روزه‌داران در نزد خدا گفته و چه حرف‌ها که در ابعاد وسیع روزه‌داری نزده بودند.

حالا سخن‌گوی شورای نگهبان هم بدین زبان، داشت تصویری از آن پشت‌پرده به دست می‌داد. انقلاب و حتی شعارهای انقلابی، پوستینی بود بر نظام و سیستمی که جز به شهوت سیرمونی از منافع جورواجور نمی‌چرخید. هرکدام از نهادهای انقلابی، در تلاش بودند که حال حسابی از این و آن امکانات قدرت و ثروت در اختیار ببرند. چنان حالی که روزوروزگار ناحسابی مردم، اصلن در خاطرشان نیاید.
09.04.202518:29
لطفاً این کلیپ را حتما ببینید

*اسکندر فیروز..‌.*
شاید، این مصاحبه ی کوتاه، زیباترین، دیدنی ترین و شنیدنی ترین مصاحبه ای هست

که از سال ۵۷ تا امروز، از سیمای حکومت اسلامی پخش شده، شما هم بشنوید و لذت ببرید
.



@Thegooddayy
10.04.202506:34
دوست عزیزی که به خودکشی فکر می‌کنی!

من نه تراپیستم، نه روانشناس، نه مشاور! خودم هیچگاه حتی یک لحظه به خودکشی فکر نکرده‌ام، و بنابراین خود را شایسته نصیحت کردن و مشاوره دادن در این باره نمی‌دانم! آنچه می‌نویسم فقط یک مشاهده شخصی است.

به هیچ وجه منکر دردها و رنج‌هایی که ممکن است افراد را به سوی خودکشی بکشاند نیستم. اما در بسیاری از موارد دیده‌ام که شخص در باطن ضمیر خود می‌خواهد با خودکشی پیامی برساند: شاید به خانواده، شاید به شخصی خاص (مثلاً معشوقش)، شاید به جامعه.... یعنی هدفش فقط رهایی از رنج نیست، بلکه می‌خواهد به کس یا کسانی دیگر برساند و بگوید که چه زجری کشیده است و چه دردی داشته است.

به شما می‌گویم: کسی پیام شما را نخواهد گرفت، یا اگر بگیرد خیلی زود فراموش خواهد کرد. حداکثر یک هفته آن پیام را در ذهن خود خواهند داشت و بعد از آن فراموشش خواهند کرد. همانطور که شما درگیر خودتان هستید و بقیه را در ارتباط با خودتان تعریف می‌کنید، هر کس دیگری هم درگیر خودش است و خودش را مرکز عالم تعریف می‌کند. کسی دوست ندارد الی‌الابد با بار ذهنی شما زندگی کند. ممکن است مثلاً مادر شما یا خواهر شما خود شما را فراموش نکند و سال‌ها بر شما مویه کند، ولی حتی او هم پیام خودکشی شما را، حتی اگر بگیرد، خیلی زود فراموش خواهد کرد. مطمئن باشید!
22.03.202504:11
به قول کاربری در توئیتر:

ایران مملکت آخوندهای بابی، شاهزاده‌های‌ توده‌ای، مسلمانان کمونیست‌، فاشیست‌های مشروطه‌طلب، و ملی‌گراهای خارج‌پرست است!
عیب می جمله بگفتی، هنرش نیز بگو!

در زمینه روابط خارجی، درودیان خیلی از زمینه ایدئولوژیک خود فاصله گرفته، و این قابل تحسین است!

هیچ دلیل واقعی برای دشمنی ایران با آمریکا وجود نداشت. ایران و آمریکا نه مرز مشترک داشتند، نه رقبای استراتژیک بودند، نه تضاد جدی منافع داشتند، نه تاریخی جدی از دشمنی بین دو کشور موجود بود.... یعنی دشمنی با آمریکا امری بود که حکومت ایران و انقلابیون ۵۷ فقط و فقط و فقط بنابر دلایل ایدئولوژیک آن را انتخاب کردند.
اگر دیدید اقتصاددانان «ارزشی» یا بقیه برادران «ارزشی» طرفدار اقتصاد آزاد شدند، حتی یک لحظه هم فکر نکنید که اینها به خاطر احترام به حقوق مالکیت (یا به خاطر شرع و مذهب، با به خاطر آزادی، یا به خاطر رفاه مردمان) است که چنین شده‌اند. خیر! فهمیده‌اند که قدرت اقتصادی یک کشور در گرو مقداری آزادی اقتصادی است. اینها در حقیقت دنبال دولت قوی‌ترند و دولت قوی‌تر اقتصاد قوی‌تر می‌طلبد، و اقتصاد قوی‌تر آزادی اقتصادی در درجاتی را نیاز دارد!

همین نکته در مورد بسیاری دیگر از روشنفکران (از جمله خیلی ملی‌گراها) که اکنون طرفدار آزادی اقتصادی‌اند صادق است. دم خروس‌شان در «ولی» و «اما»های آنها خودش را نشان می‌دهد.

آخر کار، آنچه که برای همه اینها اصل است پرستش دولت است: دیروز در لوای سوسیالیسم، امروز در لوای «اقتصاد آزاد، اما...»!
🔥 استوری قابل تامل و دردناک #خانم_دکتر_شعله_امامی همسر آقای دکتر شهرام دبیری، معاون امور پارلمانی عزل شده دکتر مسعود پزشکیان

« تاسف بار از عزل ایشان،
ستایش فقر و ترویج ساده زیستی در مملکتی است که آن قدر منابع و امکانات دارد که با مدیریت صحیح فاصله طبقاتی اش کم شده و همه از امکانات خوبی برخوردار شوند.
یک عمر منابع را حرام کردید و این کشور ثروتمند را با شعب ابی طالب مقایسه و مردم را تشویق به ریاضت اقتصادی کردید و به ثروتمندان درستکار فحش دادید یا این ائدولوژی را جا انداختید که پول فقرا در جیب ثروتمندان است نه در سو مدیریت. و خودتان در خفا ثروت اندوزی کردید.
در حالی که اتفاقا کسی باید در مناصب دولتی باشد که از قبل جیب اش پر و شکم اش سیر و از پس چنین سفرهایی برمیاد.»


🔺گروه آذربایجان سیاسی:
@AZsiyasiTV
05.04.202523:09
ماجرای سفر به قطب تاریکی: ضلالت عمیق و تمام نشدنی این قوم

پنجاه سال است زندگی مان و روحمان را به کمونیست ها این مسموم ترین نژاد جامعه فروخته ایم ولی هنوز در گمراهی عمیق به سر می بریم. هنوز نفهمیده ایم که تاکید بیجا بر «ساده زیستی» مسوولین منجر می شود به بالا آمدن منحوس ترین و پفیوزترین و ریاکارترین ومتکبرترین خلق دنیا. هنوز تنگ نظری خودمان را می پرستیم و هنوز نفهمیده ایم این ویژگی ما جلوی هرگونه اصلاحی را می بندد.

می دانم می گویی این مسوولین ریاکار حق خوشگذرانی ندارند. حق داری. اما افتادن در بازی کمونیستی حتی اگر از روی لجبازی باشد چند پی آمد دارد:
اولا، حواس پرتی ابلهانه است و موجب غفلت از مسایل بنیادی. نگذار مساله ات با حکومت لوث شود. ثانیا ، تشویق به ریاکاری (کفر) می کنی آن هم از سمی ترین نوعش. تکبری بزرگ‌تر از تظاهر به فقر نیست. و البته واضح است که این دیدگاه ها به شفافیت و رفع فساد نمی انجامد. به عبارت دیگر: بگذار قالیباف و مکارم و جنتی و سایر دزدها ثروت نامشروع خود را نشان بدهند و حتی از آن آشکارا لذت ببرند. باور کن این به نفعت است. بعد می توانی بخواهی که پس ما هم نفسی بکشیم. اگر کاخ هایشان را علنا در ایران نسازند، ده ها برابر آن را مخفیانه در سوئیس خواهند انباشت. باور کن که وسعت نظر تو از ظلم آنها خواهد کاست و تنگ نظری تو آتش بیرحمی و حرص آنها را بیشتر خواهد کرد.

ثالثا، با ترویج این دیدگاه های تنگ نظرانه، آدم های موفق کاری بدرد بخور نجات دهنده را از سیاست و جامعه می ترسانی. ببین: اگر روزی قرار به اصلاحات و آزادی شد افرادی که تو را بتوانند از این کثافت نجات دهند روشنفکران پر مدعا و کارمند های ساده زیست با تواضع دروغین نخواهند بود. در دنیای سیاست مدرن دنبال انسان کامل نباش. دنبال حاکم پرکار و دلواپس نباش. احمدی نژاد ها نه بلدند و نه می توانند تو را نجات دهند. هنر مردم فریبی ربطی به هنر حکومت ندارد. چارلز سوم و ترامپ و شیخ دوبی و ناصرالدین شاه و امثال این ها در مقابل خواسته حقیرانه تو برای همرنگی و خودی شدن مقاومت خواهند کرد که اگر مقاومت نمی کردند مثل تو بدبخت و حقیر بودند. حالا اینجا گیر اصلی است: متاسفانه خیلی از هم وطنان سوسیالیست خواهند گفت «اگر قرار است فرد دیگری متنعم تر از من باشد نمی خواهم از گنداب نجات پیدا کنم. بگذار همه با هم بدبخت باشیم. دیگی که برای من نمی جوشد بگذار سر سگ در آن بجوشد. » نتیجتا سراغ همان نوع مردم فریب تنگ نظر ریاکار ابله فاسد با همان لبخند گند ریاکارانه خواهند رفت. خطاب به این گروه گمراه می گویم: حالا برو نزد مداحان و عر بزن. یا یک کتاب «عرفانی» بردار و به خودارضایی سیاه خود بپرداز. زیر بار تصنع ، خودت را دفن کن که چشمت به خودت نیفتد. اما بدان که در گمراهی عمیقی هستی.

ساده زیستی واقعی یک فضیلت داوطلباته فردی است، نه ملاک سیاسی. حضرت علی ع امام نبود، چون ساده زیست بود. ساده زیستی حضرت یک زینتی برای آن جناب و لازمه حکمت و معصومیت او در آن برهه بعد عثمان بود. اصولا ما غلط می کنیم خودمان و‌ حاکمان خود را با آن جناب مقایسه می کنیم. شصت سال پیش کسی جرات این کفرگویی ها را نداشت. خدا لعنت کند آنهایی که نصایح اخلاقی نهج البلاغه را به سوسیالیسم حقیرانه تعبیر کردند.

——-
این هم داستانی از همان ساده زیست های پاچه ورمالیده دجالی نابودکننده دنیا و آخرت:

سحابی:
«..دکتر عباس شیبانی مسئولیت وزارت کشاورزی را بر عهده گرفت. او رضا اصفهانی را معاون خود در امور اصلاحات ارضی قرار داد. ایشان هم در یکی از طبقات بالای وزارت کشاورزی که ساختمان مجلل و شیکی داشت، در اتاقی که صندلی و مبل های آن را جمع کرده بودند بر روی موکت بر روی زمین مینشست و به امور ارضی رسیدگی می کرد و جماعت هم دور تا دور او در حالی که کفشهای خود را دم در اتاق بیرون آورده بودند، می نشستند.
ایشان از پیش طرحی داشت و میگفت که مسأله کشاورزی ایران را باید از طریق تقسیم زمین حل کرد.… آقایان بهشتی، منتظری و مشکینی نیز این طرح را تأیید نمودند دلیل آنان این بود که اگر این اقدامات نشود، کمونیستها با شعارهای خود این روستاییان یا کشاورزان را به شورش وامیدارند. پس ما باید با طرحی رادیکال تر و تندتر از آنان، کشاورزان محروم را جلب نماییم تا صحنه دست کمونیستها نیفتد. این دلیل را به آقای خمینی نیز قبولاندند و اصل بند ج بدین طریق پذیرفته و تصویب شد. ….برای اجرای این طرح هیئتهای هفت نفره ای انتخاب شدند تا بروند و در شهرستانهای گوناگون بررسی کنند و زمینها را تقسیم کنند. یعنی از مالکین بزرگ زمینهای بزرگ را بگیرند و به کسانی که زمین ندارند بدهند و وضعیت را به اصطلاح تعدیل نمایند. اکثر اعضای این هیئتها را که من میشناختم، از بچه های چپ و تندرو زندان بودند. حتی برخی از آنان از مجاهدین بودند. »
30.03.202517:03
خرتر از ترک و کرد و پارس و بقیه اقوام ایرانی داریم؟ مثلاً، دریاچه ارومیه نابود شد و خیلی صدایی از کسی درنیامد، ولی سر اینکه ارومیه «ترک» است یا «کرد»، کلی رگ‌های گردن‌ها بود که باد کرد و صداها بود که بلند شد! زاینده‌رود نابود شد، ولی جماعت اصفهانی از اینکه کاشان استان مجزا شود بیشتر دردش می‌آید تا از نابودی رودی که حیات اصفهان است...

«تفرقه بینداز و حکومت کن» را غالباً سیاست انگلیس در دوره مستعمرات می‌دانند، ولی ج.ا. خیلی خوشگل‌تر از این سیاست استفاده کرده است.
11.04.202516:57
دوستی نوشت:

در مورد سپهبد نادر جهانبانی، تا مدت‌ها نظر من هم همان کلیشه‌ای بود که بله، چون خوش‌تیپ و چشم‌آبی و مو طلایی بوده و خلبان آکروجت هم بوده و به دست انقلابیون ۵۷ هم اعدام شده، از او قهرمان ساخته شده! تا اینکه این یکی دو سال مصاحبه‌های زیادی از خاطرات خلبان‌های زمان جنگ با عراق را گوش دادم. به طور مطلق همگی با احترام زیادی از جهانبانی و نقشش در نیروی هوایی و تربیت خلبان‌ها یاد می‌کنند. اینکه می‌توانست به راحتی سوار هواپیمای شخصی خودش شده و کشور را ترک کند، ولی نرفت. در مورد سلامت نفس و حمایتش از خلبان‌های جوان، و خلاصه در ذهن آن‌ها هم جهانبانی جایگاه بالایی دارد. یعنی فقط بحث قهرمان‌سازی توسط چارتا بچه جغله طرفدار رضا پهلوی نیست.
12.04.202514:06
🔻احکام مذاکره غیرمستقیم

- حکم دست دادن با اجنبی در مذاکره غیرمستقیم چیست؟
پاسخ: چنانچه در منظر عموم نباشد، بلااشکال است. احتیاط مستحب آن است که از روی دستکش باشد تا تماس مستقیم حاصل نشود.

- آیا معانقه با اجنبی مباح است؟
پاسخ: در فرض اضطرار، اگر به قصد لذت نباشد جایز است. مشروط بر آنکه علناً واقع نگردد و تا حدّ امکان، از تماس مستقیم مواضعی چون صورت یا گردن، اجتناب شود.

- آیا نگاه کردن در چشم اجنبی مباح است؟
پاسخ: یک نگاه حلال است. احوط آن است که از نگاه مستقیم و مستقر اجتناب شود تا خوف مفسده نباشد.

- حکم صرف غذا با اجنبی چیست؟
پاسخ: به شرط آنکه سر دوسفره جداگانه بنشینند و در حد سدِّ جوع بخورند، مانعی ندارد.

- اگر میزبان مذاکره اصرار کند که مؤمن و اجنبی سر یک سفره بنشینند تکلیف چیست؟
پاسخ: در این فرض، حکم اکل میته هنگام اضطرار را دارد. احتیاط مستحب آن است که به‌نحوی بنشینند که ملازمه عرفی با هم‌سفره بودن نداشته باشد، مانند آنکه کج بنشینند یا بین ایشان فاصله نامتعارف باشد.

- آیا در حین مذاکره غیرمستقیم، خندیدن به مزاح اجنبی مباح است؟
پاسخ: علی‌الاطلاق باید از خندیدنِ فوری اجتناب کنند و اگر خندیدند با تأخیر باشد؛ به‌گونه‌ای که شائبه‌ مطایبه مستقیم ایجاد نشود.

- در مقام تبیین منویّات و مقاصد حاکم اسلامی، آیا اشاعه‌ اکاذیب به‌منظور دفع مفسده جایز است؟
پاسخ: اگر اظهار حقیقت منجر به هتک حیثیت حاکم شود، کذب، بنا بر قاعده‌ی اهمّ و مهمّ، جایز و بلکه واجب است. در فرض مذکور، چه بسا اظهار حقیقت مستوجب تعزیر باشد.

- چنانچه مؤمنین قادر به منع افشای آثار مترتبه بر مذاکرات نباشند، وظیفهٔ شرعی آنها چیست؟
پاسخ: اگر افشای این امور موجب وهن نظام یا اشاعه فحشا باشد، بر مذاکره‌گران واجب عینی است تا مسئولیت مذاکرات را رأساً به‌عهده بگیرند.

- اگر پذیرش مسئولیت مذاکرات متضمّن خوف ضرر جانی برای مکلفین باشد، حکم چیست؟
پاسخ: ترک پذیرش مسئولیت از جانب مکلفین، متضمن خوف ضرر شدیدتر است. فلذا به مقتضای قاعده دفع افسد به فاسد، رفع مسئولیت از حاکم، بِاَیِّ نحو کان، وجوب قطعی دارد.

-------
* توضیح: مطلب فوق را طبیعتا بنده به طنز نوشته ام. لطفا از هر گونه جدی گرفتن متن خودداری بفرمایید.

@HosseinBastaniChannel
05.04.202506:54
خبر رسید که دکتر شهرام دبیری معاون پارلمانی رئیس‌جمهور در ایام نوروز به قطب جنوب سفر کرده است. متعاقباً رئیس‌جمهور او را به این خاطر عزل کرد.

داشتم فکر می‌کردم چه مملکت خوبی می‌داشتیم اگر می‌شد کلیه مسؤولین کشور و مدیران سازمان‌های حکومتی و خیل زیادی از روشنفکران را به قطب جنوب می‌فرستادیم و در عوض پنگوئن وارد می‌کردیم. البته خطر فرستادن همه اینها به قطب جنوب این خواهد بود که اینها خواهند خواست که یخ‌های آنجا را مدیریت کنند و در عرض چند سال کل قطب جنوب با «ناترازی» یخ و برف مواجه خواهد شد!
Ko'proq funksiyalarni ochish uchun tizimga kiring.