06.04.202520:37
محبوبم!
آیا هرگز خواهی دانست که چگونه حسِ دوست داشتنی را در من زنده میکنی که کلمات از عهدهی واقعیتش برنمیآیند؟
و آیا هرگز خواهی دانست که چگونه برایم شبیه آن یکی یکدانه نقطهی امن خانهای میمانی که پیش از تو هرگز نداشتهام و همواره ، تمام زندگیام را در جستجویش گذرانده بودم؟
و آیا هرگز کسی خواهد دانست که دوست داشتنت چه لذتی دارد و آدم را به چه اَبَدیتی نزدیک میکند؟
و آیا هرگز کسی خواهد توانست رنگِ صدایت یا آن لهجهی شیرینِ چشمانت را به قلمِ توصیف بکشاند؟
و محبوبم اگر روزی از تو دربارهی من پرسیدند ، درنگ نکن ، بیپروا و جسور بگو اندکی شعر را دوست میداشت و بسیار مرا.
و محبوبم آیا هرگز خواهی دانست که در وطنی چنین غمزده ، چگونه دوست داشتنِ شیرینت این جانِ خسته را زنده نگه میدارد؟
● برای او که از جان دوستتر میدارمش
کمی پس از نیمهشب ۱۸ فروردین ۱۴۰۴
آیا هرگز خواهی دانست که چگونه حسِ دوست داشتنی را در من زنده میکنی که کلمات از عهدهی واقعیتش برنمیآیند؟
و آیا هرگز خواهی دانست که چگونه برایم شبیه آن یکی یکدانه نقطهی امن خانهای میمانی که پیش از تو هرگز نداشتهام و همواره ، تمام زندگیام را در جستجویش گذرانده بودم؟
و آیا هرگز کسی خواهد دانست که دوست داشتنت چه لذتی دارد و آدم را به چه اَبَدیتی نزدیک میکند؟
و آیا هرگز کسی خواهد توانست رنگِ صدایت یا آن لهجهی شیرینِ چشمانت را به قلمِ توصیف بکشاند؟
و محبوبم اگر روزی از تو دربارهی من پرسیدند ، درنگ نکن ، بیپروا و جسور بگو اندکی شعر را دوست میداشت و بسیار مرا.
و محبوبم آیا هرگز خواهی دانست که در وطنی چنین غمزده ، چگونه دوست داشتنِ شیرینت این جانِ خسته را زنده نگه میدارد؟
● برای او که از جان دوستتر میدارمش
کمی پس از نیمهشب ۱۸ فروردین ۱۴۰۴
02.04.202520:30
هرچی به تهران نزدیکتر میشیم مِیلم به زندگانی کمتر و کمتر میشه.
27.03.202512:09
Repost qilingan:
[ وجودیَت ]
![[ وجودیَت ] avatar](/_next/image?url=https%3A%2F%2Fstatic-storm.tglist.com%2Fda1b354b28a3cd215fbc5731e8fd06cb%2F49a4a81d-1ed1-4d6c-898d-2b04d531efef.jpg%3Fw%3D24%26h%3D24&w=48&q=75)
26.03.202521:09
کسی نمیتونه جلوی سبز شدنت رو بگیره، وقتی ریشههات از قلب پاکت جون میگیره.
26.03.202510:54
Repost qilingan:
قبیلهخورشیدِنیمهشب.

03.04.202515:10
دیگر حتی خودم هم از دیدن چشمهای غمگینی که داشتم، بدم میآمد. در نگاه همسن و سالهایم شورِ جوانی به طور واضحی پیداست.
در مردمکهای تیرهی من انگار که هزاران نخل سرهایشان قطع شده بود.
🦋| #آباندخت.
در مردمکهای تیرهی من انگار که هزاران نخل سرهایشان قطع شده بود.
🦋| #آباندخت.


03.04.202512:41
27.03.202520:38
از لطف و محبت تک تک شما عزیزان نسبت به نوشتهها بسیار سپاسگزارم.
خیلی برام پیش اومده که به باز کردنِ ریکشنها و کامنتای چنل اشاره میکنید؛ دوستان قبلا این آپشنها باز بودن و چنل خیلی شلوغ پلوغ شده بود.
جدای از اون من به شخصه مقداری نشخوار فکریِ آزاردهنده دارم که باعث میشه با بعضی ریکشنها و صحبتها و کامنتها خودم رو قضاوت کنم و اعتماد به نفسِ تولید محتوا رو از دست بدم.
پس عذرخواهی من رو پذیرا باشید ، همین که تو چنل هستید و متنهارو میخونید بزرگترین لطف و حمایت رو به من دارید و بسیار قدردان هستم.
حتما حتما حتما پذیرای نظرات ، انتقادات و پیشنهادات و صحبتهای شما ، در باتِ ناشناسم هستم.🫶🏻✨
خیلی برام پیش اومده که به باز کردنِ ریکشنها و کامنتای چنل اشاره میکنید؛ دوستان قبلا این آپشنها باز بودن و چنل خیلی شلوغ پلوغ شده بود.
جدای از اون من به شخصه مقداری نشخوار فکریِ آزاردهنده دارم که باعث میشه با بعضی ریکشنها و صحبتها و کامنتها خودم رو قضاوت کنم و اعتماد به نفسِ تولید محتوا رو از دست بدم.
پس عذرخواهی من رو پذیرا باشید ، همین که تو چنل هستید و متنهارو میخونید بزرگترین لطف و حمایت رو به من دارید و بسیار قدردان هستم.
حتما حتما حتما پذیرای نظرات ، انتقادات و پیشنهادات و صحبتهای شما ، در باتِ ناشناسم هستم.🫶🏻✨
27.03.202508:46
بچهها من خیلی وقته متن ننوشتم و دلم خیلی تنگ شده.
بیاید اینجا و تو این لینک بهم ایده بدید ، یه جمله، یه کلمه ، یه تصویر ، یه رؤیا و هرچیزی که میتونه جرقهی شروع نوشتن یک متن باشه رو برام بنویسید.
با تشکر و ذوق فراوان✨🫶🏻
http://t.me/HidenChat_Bot?start=1226874538
بیاید اینجا و تو این لینک بهم ایده بدید ، یه جمله، یه کلمه ، یه تصویر ، یه رؤیا و هرچیزی که میتونه جرقهی شروع نوشتن یک متن باشه رو برام بنویسید.
با تشکر و ذوق فراوان✨🫶🏻
http://t.me/HidenChat_Bot?start=1226874538
Repost qilingan:
✧انجمن شاعران زنده✧

26.03.202521:07
مردها در طول زندگی فکر میکنن کارهای خیلی بزرگ و مهم تری دارند که بخاطرش باید عشق و زن رو دست کم و تو پایین ترین اولویت ببینن، زنها هم ذاتا تو زندگی چیزی رو والا تر از یک عشق تَک و واقعی نمیبیینن و رسما تکامل و ارزشِ یک عمر رو بدون عشق متصور نمیشن؛
اما جالب اینجاست که در نهایتِ زندگی، هر دو به عقب نگاه میکنن و پشیمون میشن. مرد افسوسِ بهتر و بیشتر عشق ورزیدن رو میخوره، و زن افسوس کارهای بزرگ و مهمی که جز عشق داشته.
#ملنوشته
اما جالب اینجاست که در نهایتِ زندگی، هر دو به عقب نگاه میکنن و پشیمون میشن. مرد افسوسِ بهتر و بیشتر عشق ورزیدن رو میخوره، و زن افسوس کارهای بزرگ و مهمی که جز عشق داشته.
#ملنوشته
Repost qilingan:
دفترچه یادداشت

26.03.202510:27
دلم میخواد امسال بیشتر برقصم، بیشتر بدوام، یوگا کنم، بیشتر بافتنی ببافم، کتابهای بیشتری بخونم، فیلم ببینم، درباره سینما یاد بگیرم، گلدوزی کنم، ترجمه کنم، بیشتر بنویسم، با آبرنگ و مدادشمعی نقاشی بکشم، غذای خوشمزه بخورم و درست کنم، دوست پیدا کنم، مدیتیشن کنم، دنیا رو ببینم، کار کنم، شیرینی بپزم، دوست پیدا کنم، توی ساحل قدم بزنم، درس بخونم، سالاد درست کنم، عشق بورزم، در آغوش بکشم، ببوسم و بوسیده بشم، زندگی کنم.
Repost qilingan:
༺ حرمان༻

03.04.202512:50
فکر میکنم زمین مقصدی نبود که قبل تولد انتخاب کرده باشم، روحی که در میان تارپودم نفس میکشد متعلق به جایی دورتر بود!
03.04.202512:37
I'm callin' you
With all my goals, my very soul
Ain't fallin' through
I'm in need of you
The trust in my faith
My tears and my ways is drowning so
I cannot always show it
But don't doubt my love
With all my goals, my very soul
Ain't fallin' through
I'm in need of you
The trust in my faith
My tears and my ways is drowning so
I cannot always show it
But don't doubt my love
27.03.202520:38
سلام و ادب
خوبی رها خانم؟
لطف میکنی کامنت های کانال رو باز کنی... از کنار بعضی از تکست های زیبات نمیشه بی تفاوت گذشت و کامنت نذاشت🌸☺️
خوبی رها خانم؟
لطف میکنی کامنت های کانال رو باز کنی... از کنار بعضی از تکست های زیبات نمیشه بی تفاوت گذشت و کامنت نذاشت🌸☺️
26.03.202521:17
همتون رفتید مسافرت و دارید از کوه و دریا و دشت و دمن عکس و فیلم میزارید ، منم هر روز اینجا دارم زمانِ رسیدن به مکانهای مختلف تویِ تهران خلوت و بدون ترافیک رو اندازهگیری میکنم.
مدیونید فکر کنید هیجان انگیز نیست.
مدیونید فکر کنید هیجان انگیز نیست.
26.03.202511:49
و چون تو مرا دوست میداری و دوست میدارمت
دنیا بزرگتر
آسمان وسیعتر
دریا آبیتر
گنجشکان آزادتر
و من هزار بار زیباتر شدهام.
دنیا بزرگتر
آسمان وسیعتر
دریا آبیتر
گنجشکان آزادتر
و من هزار بار زیباتر شدهام.
26.03.202510:25
شروع کردم به خوبی کردن و سالم زیستن و جهان، تمام آدمهای خوبش را مقابل راه من قرار داد. شروع کردم به دوست داشتن خودم و دوست داشتنیتر شدم، شروع کردم به دید مثبت داشتن به ماجراهای جهانم و اتفاقات خوبتری افتاد.
من دیر فهمیدم، اما درست فهمیدم؛
همه چیز از من آغاز میشد، همه چیز...
نرگس صرافیان طوفان
من دیر فهمیدم، اما درست فهمیدم؛
همه چیز از من آغاز میشد، همه چیز...
نرگس صرافیان طوفان
Repost qilingan:
بیست ششم مارس

03.04.202512:46
همه چی تموم میشه، لحظات سخت تموم میشن، روزهای بد تموم میشن، افسردگی به پایان میرسه، اون حسی که تموم فروپاشیهای روحی بهت میدادن تموم میشه؛ مسئله زمانِ، همه چیز دوباره خوب میشه و ما دوباره مثل بهار زنده میشیم، انگار که مزه تلخی رو هنوز نچشیدیم.
03.04.202512:31
به بهانهی دوست داشتنش با جهان صلح کردهام.
و این صلحِ سفید و پاک را ، این دلنشینیِ آرام را ، این منِ جدید را و او را ،
او را بسیار دوست میدارم.
و این صلحِ سفید و پاک را ، این دلنشینیِ آرام را ، این منِ جدید را و او را ،
او را بسیار دوست میدارم.


27.03.202518:20
محبوبم!
بهار تویی ، باور کن میشود به شانهات تکیه داد و سبز شد.
باور کن اگر دستِ مهربانت را چپِ سینهام بگذاری از لمس ناهمگون ضربان قلبم خواهی دانست که چگونه سلول به سلولِ وجودی چنین عاشقانه برایت میتپند.
خواهی دانست که وجودم از آمدنت شکفته است ، قلمم دیگر به تلخ نویسی نمیرود ، به یاد چشمانت زندگی میکنم و باور کن که چشمانت نمیگذارند لحظهای غبارِ اندوه در دلم بنشیند.
خوبِ من باور کن زیستن را رنگ و معنا بخشیدهای.
باور کن که روزی که من تو را کمتر از دیروز دوست بدارم خورشید طلوع نخواهد کرد و حقا که دوست داشتنت امن است و از جنس عشق.
در بطنِ من کودکی عاشقانه تو را انتظار میکشد ، عاشقانه تو را زیست میکند، دستانت را ، چشمانت را و نگاهی را که تمامِ پروانههای دنیا را در وجودش به پرواز در میآورد.
بهار تویی ، باور کن میشود به شانهات تکیه داد و سبز شد.
باور کن اگر دستِ مهربانت را چپِ سینهام بگذاری از لمس ناهمگون ضربان قلبم خواهی دانست که چگونه سلول به سلولِ وجودی چنین عاشقانه برایت میتپند.
خواهی دانست که وجودم از آمدنت شکفته است ، قلمم دیگر به تلخ نویسی نمیرود ، به یاد چشمانت زندگی میکنم و باور کن که چشمانت نمیگذارند لحظهای غبارِ اندوه در دلم بنشیند.
خوبِ من باور کن زیستن را رنگ و معنا بخشیدهای.
باور کن که روزی که من تو را کمتر از دیروز دوست بدارم خورشید طلوع نخواهد کرد و حقا که دوست داشتنت امن است و از جنس عشق.
در بطنِ من کودکی عاشقانه تو را انتظار میکشد ، عاشقانه تو را زیست میکند، دستانت را ، چشمانت را و نگاهی را که تمامِ پروانههای دنیا را در وجودش به پرواز در میآورد.
Repost qilingan:
موومان

26.03.202521:11
بخاطر همینه عاشق موسیقی هستم.
باعث میشه یکی از معمولی ترین منظره ها، یهویی برات کلی خاطره انگیز بشه
تمام این چیزای معمولی؛ با موسیقی برات تبدیل میشن به چیزای زیبا یا یک چیز قیمتی.
Begin again
باعث میشه یکی از معمولی ترین منظره ها، یهویی برات کلی خاطره انگیز بشه
تمام این چیزای معمولی؛ با موسیقی برات تبدیل میشن به چیزای زیبا یا یک چیز قیمتی.
Begin again


26.03.202511:49
Repost qilingan:
رُخ شاد

26.03.202510:24
گفت:«همه چیز اون مکان برام جالب و قشنگ بود... نقاشی هاش، مجسمه هاش، نوشته هاش، و ما بین اون ها... موهای تو.»
Ko'rsatilgan 1 - 24 dan 28
Ko'proq funksiyalarni ochish uchun tizimga kiring.