
نیلوفرانه | نیلوفر دادور
اگر نخلها گلِ نیلوفر باشند و زمین، برکهای قیرفام، چه؟!
جهت ارتباط؛https://t.me/BiChatBot?start=sc-9929c2b0d7
جهت ارتباط؛https://t.me/BiChatBot?start=sc-9929c2b0d7
TGlist reytingi
0
0
TuriOmmaviy
Tekshirish
TekshirilmaganIshonchnoma
ShubhaliJoylashuv
TilBoshqa
Kanal yaratilgan sanaDec 07, 2021
TGlist-ga qo'shildi
Mar 08, 2025Obunachilar
1 763
24 soat
10.1%Hafta00%Oy
90.5%
Iqtiboslar indeksi
0
Eslatmalar0Kanallardagi repostlar0Kanallardagi eslatmalar0
Bitta postning o'rtacha qamrovi
275
12 soat2040%24 soat2750%48 soat2870%
Ishtirok (ER)
0.73%
Repostlar2Izohlar0Reaksiyalar0
Qamrov bo'yicha ishtirok (ERR)
0%
24 soat0%Hafta0%Oy0%
Bitta reklama postining qamrovi
278
1 soat00%1 – 4 soat00%4 - 24 soat00%
24 soat ichidagi barcha postlar
0
Dinamika
-
"نیلوفرانه | نیلوفر دادور" guruhidagi so'nggi postlar
16.04.202508:58
گـفـتـنـد: یـافـت مینشود، جُـستهایم ما
گفت: آن که یافت مینشود آنم آرزوست
مولانا
گفت: آن که یافت مینشود آنم آرزوست
مولانا


15.04.202513:36
{إِنَّهُ كَانَ بِي حَفِيًّا}|مریم۴۷|
«همیشه با من مهربان بوده است»
«همیشه با من مهربان بوده است»
15.04.202513:36
درخت مورد علاقهی من؛ درختِ دوستی است!
حالا فرقی نمیکند نخل باشد یا سیب، ته حیاط خانهی ما باشد یا همسایه.
فرقی نمیکند تابستان باشد و آبستن میوه یا زمستان باشد و عریان برگ!
چه فرقی دارد تو او را بوییده باشی یا نه... سبز باشد یا زرد؟
من از آن دم که درخت دوستی را در دلم کاشتهام تمام چراها و اماها و کاشها را تبر کردهام. دیگر فرقی ندارد درخت من یک روز تنها شود و زمستانزده مهم این است که آن هنوز و همیشه ریشه خواهد داشت، خشک نخواهد شد و سایهاش را از هیچ کس دریغ نخواهد کرد...
راستی تو نیز در دلت درخت دوستی را کاشتهای؟
نیلوفر دادور
@Niloofardadvar
حالا فرقی نمیکند نخل باشد یا سیب، ته حیاط خانهی ما باشد یا همسایه.
فرقی نمیکند تابستان باشد و آبستن میوه یا زمستان باشد و عریان برگ!
چه فرقی دارد تو او را بوییده باشی یا نه... سبز باشد یا زرد؟
من از آن دم که درخت دوستی را در دلم کاشتهام تمام چراها و اماها و کاشها را تبر کردهام. دیگر فرقی ندارد درخت من یک روز تنها شود و زمستانزده مهم این است که آن هنوز و همیشه ریشه خواهد داشت، خشک نخواهد شد و سایهاش را از هیچ کس دریغ نخواهد کرد...
راستی تو نیز در دلت درخت دوستی را کاشتهای؟
نیلوفر دادور
@Niloofardadvar
14.04.202511:14
در اندوه طولانی شقایقها
به وقت غروبی نزدیک
از سفر باز خواهم گشت
و لبخند تو را
در شمایل یک پروانه
خواهم نگریست
در شادیِ کوتاه شقایقها
به وقت طلوعی دور
عزم سفر خواهم کرد
و تمام دلم را
در شمایل لبخند تو
و در نگاه یک پروانه
خواهم نگریست...
نیلوفر دادور
@Niloofardadvar
به وقت غروبی نزدیک
از سفر باز خواهم گشت
و لبخند تو را
در شمایل یک پروانه
خواهم نگریست
در شادیِ کوتاه شقایقها
به وقت طلوعی دور
عزم سفر خواهم کرد
و تمام دلم را
در شمایل لبخند تو
و در نگاه یک پروانه
خواهم نگریست...
نیلوفر دادور
@Niloofardadvar
12.04.202518:21
"حیرت" همیشگی بود. همیشگی و همسنِ موجودی به اسم "آدم". از نسلی به نسل دیگر منتقل میشد و گاهی هم فربهتر از همیشه به جانِ عقل نحیف انسان میافتاد. در این میان برخی آدمها غریبتر و سرگردانتر بودند چرا که حیرت نه تنها عقل که دلشان را هم شبیه پروانهای کوچک در مشت بیاندازه بزرگ و خشناش له میکرد.
آدم و حیرت این دو همسفر مجبور گاهی چنان از هم خسته میشدند که پای جدل و سفسطه و گاهی هم انکار به این ارتباط پیچیده و مرموز باز میشد. گاهی دشمن هم و گاهی دوست میشدند و این تقدیر عجیب همیشه و هنوز گریبانگیر آنها است...
بعضی وقتها بعضی از این آدمکهای حیرانِ مجبور به ماه خیره میشوند درست مثل اولین آدمها و با خود زمزمه میکنند؛
در آوارگی این حیرت، اگر چاره نکنی
در قلمروی گیتی تا ابد بیوطن خواهم ماند...
نیلوفر دادور
@Niloofardadvar
آدم و حیرت این دو همسفر مجبور گاهی چنان از هم خسته میشدند که پای جدل و سفسطه و گاهی هم انکار به این ارتباط پیچیده و مرموز باز میشد. گاهی دشمن هم و گاهی دوست میشدند و این تقدیر عجیب همیشه و هنوز گریبانگیر آنها است...
بعضی وقتها بعضی از این آدمکهای حیرانِ مجبور به ماه خیره میشوند درست مثل اولین آدمها و با خود زمزمه میکنند؛
در آوارگی این حیرت، اگر چاره نکنی
در قلمروی گیتی تا ابد بیوطن خواهم ماند...
نیلوفر دادور
@Niloofardadvar
12.04.202517:31
12.04.202505:55
يا ولي نعمتنا وملاذنا عند كربتنا!
إجعل ما نخافه ونحذره بردا وسلاما علينا كما جعلت النار بردا وسلاما على إبراهيم.
🤍.
إجعل ما نخافه ونحذره بردا وسلاما علينا كما جعلت النار بردا وسلاما على إبراهيم.
🤍.


10.04.202517:57
هوا دم کرده و طاقتفرسا بود. یک بعد از ظهر سوزان که آدم را بیحال و خسته میکرد. روی تخت دراز کشیده بودم و از پنجرهی بزرگ اتاق که گاهی باد، پردههای سفید و آبی آن را به جان هم میانداخت و تصویر درختهای بیرون را میپوشاند به آسمان صاف و بدون ابر نگاه میکردم.
توی دلم دعا کردم کاش باران ببارد... چه آرزوی دور و محالی! آسمان داغ و عقیم از ابر کجا و باران کجا؟
هنوز به آسمان خیره بودم... چند دقیقه بعد تکههای کوچک و کمجان ابر خورشید را در آغوش خود پنهان کردند و بعد تندری که معقول به نظر نمیآمد اما، اجابت یک دعا بود از راه رسید..
سبحان الله!
خدایا اجابتهای تو آدم را شگفتزده میکند اما، مهمتر و زیباتر از اجابتها نگاه مهربان تو است. احساس شنیده شدن توسط خالق این جهان...
اگر امروز باران نمیبارید باز هم در یک روز دمکردهی دیگر صدایت میکردم. اگر آن دعاهای هزار ساله اجابت نشوند باز هم با تو حرف میزنم، با تو درددل میکنم، از تو راه میجویم و به آسمانت خیره میشوم.
اگر گاهی رنج، درد، بیماری و فقدان دستهای زمختشان را روی گلویم بگذارند باز هم با صدایی حبس شده تو را میخوانم...
تو فقط مرا دوست داشته باش، از من روی برنگردان و نگذار گل ایمان در باغ قلبم پژمرده شود.
این دنیا با اجابت یا بیاجابت گذرا و فانی است و در نهایت آن روز که به خانه بازگشتم دیدن تو اجابت همهی دعاها و تسکین همهی تلخیها است...
@Niloofardadvar
توی دلم دعا کردم کاش باران ببارد... چه آرزوی دور و محالی! آسمان داغ و عقیم از ابر کجا و باران کجا؟
هنوز به آسمان خیره بودم... چند دقیقه بعد تکههای کوچک و کمجان ابر خورشید را در آغوش خود پنهان کردند و بعد تندری که معقول به نظر نمیآمد اما، اجابت یک دعا بود از راه رسید..
سبحان الله!
خدایا اجابتهای تو آدم را شگفتزده میکند اما، مهمتر و زیباتر از اجابتها نگاه مهربان تو است. احساس شنیده شدن توسط خالق این جهان...
اگر امروز باران نمیبارید باز هم در یک روز دمکردهی دیگر صدایت میکردم. اگر آن دعاهای هزار ساله اجابت نشوند باز هم با تو حرف میزنم، با تو درددل میکنم، از تو راه میجویم و به آسمانت خیره میشوم.
اگر گاهی رنج، درد، بیماری و فقدان دستهای زمختشان را روی گلویم بگذارند باز هم با صدایی حبس شده تو را میخوانم...
تو فقط مرا دوست داشته باش، از من روی برنگردان و نگذار گل ایمان در باغ قلبم پژمرده شود.
این دنیا با اجابت یا بیاجابت گذرا و فانی است و در نهایت آن روز که به خانه بازگشتم دیدن تو اجابت همهی دعاها و تسکین همهی تلخیها است...
@Niloofardadvar
08.04.202514:15
خورشید هم باشی گاهی دلت میخواهد در آغوش نخل پنهان شوی!
نیلوفر دادور
🤍.
نیلوفر دادور
🤍.


08.04.202514:15
میروی به هزار راه و باز هم راه به جایی نمیبری. هر راه جدیدی ترس و رنجی دارد و هر بازگشتی خستگی و دلمردگی.
با این همه، زندگی آدمی همین است. به هزار راه رفتن و آخر راه خود پیدا کردن.
پایان این راه اگر نورِ آسمانها و زمین ایستاده باشد تو راهیاب شدهای حتی با جسمی که از دست رفته و روحی که جای هزار زخم و رد هزار خستگی بر آن است.
اما چقدر بد و باز هم بد اگر به ته جاده برسی و بگویند؛ همهی عمر به بیراهه بودهای!
برخی اما خوششانستر و مقربترند.
محبتی، کرشمهای و یا حضور گرم یک ایمان دامن دلشان را به سوی خویش میکشد و میگوید؛ جا اینجاست! همینجا...
ز فرق تا قدمش هر کجا که مینگرم
کرشمه دامن دل میکشد که جا اینجاست
یعنی ما نیز یک روز طعم ترد و شیرین رسیدن را خواهیم چشید؟
نیلوفر دادور
@Niloofardadvar
با این همه، زندگی آدمی همین است. به هزار راه رفتن و آخر راه خود پیدا کردن.
پایان این راه اگر نورِ آسمانها و زمین ایستاده باشد تو راهیاب شدهای حتی با جسمی که از دست رفته و روحی که جای هزار زخم و رد هزار خستگی بر آن است.
اما چقدر بد و باز هم بد اگر به ته جاده برسی و بگویند؛ همهی عمر به بیراهه بودهای!
برخی اما خوششانستر و مقربترند.
محبتی، کرشمهای و یا حضور گرم یک ایمان دامن دلشان را به سوی خویش میکشد و میگوید؛ جا اینجاست! همینجا...
ز فرق تا قدمش هر کجا که مینگرم
کرشمه دامن دل میکشد که جا اینجاست
یعنی ما نیز یک روز طعم ترد و شیرین رسیدن را خواهیم چشید؟
نیلوفر دادور
@Niloofardadvar
07.04.202519:42
آمیین
ممنونم🤍
ممنونم🤍
07.04.202519:41
چقدر مهربان🤍
07.04.202518:20
امروز به عزیزی گفتم؛ میخواهم آرزویی را پیشت به امانت بگذارم که هرگز گمان نمیکردم پیش از محقق شدنش درمورد آن با کسی حرف بزنم.
گفت؛ پس چرا حالا نظرت عوض شده است؟
گفتم؛ راستش با خودم فکر کردم شاید پیش از تولد آن آرزو از این جهان بروم و لااقل اگر اینطور است کسی بعد از من یاد آن آرزو را زنده نگه دارد.
اما با این همه، امید در دلم شبیه شکوفههای گیلاس زیبا و خوشبو است و تو ای آرزوی عزیزم! میشود اتفاق بیوفتی و من وقتی هنوز در این جهان هستم بگویم؛ {قد جعلها ربي حقا}.
نمیدانم چرا اینها را با بغض نوشتم اما، اگر میخوانید لطفا دعا کنید که خداوند محقق کند...
گفت؛ پس چرا حالا نظرت عوض شده است؟
گفتم؛ راستش با خودم فکر کردم شاید پیش از تولد آن آرزو از این جهان بروم و لااقل اگر اینطور است کسی بعد از من یاد آن آرزو را زنده نگه دارد.
اما با این همه، امید در دلم شبیه شکوفههای گیلاس زیبا و خوشبو است و تو ای آرزوی عزیزم! میشود اتفاق بیوفتی و من وقتی هنوز در این جهان هستم بگویم؛ {قد جعلها ربي حقا}.
نمیدانم چرا اینها را با بغض نوشتم اما، اگر میخوانید لطفا دعا کنید که خداوند محقق کند...
05.04.202507:52
از وضعیت مردم غزه به تنگ آمده بودم و هیچ چیزی اندوهم را آرام نمیکرد. با خدا حرف میزدم. به خدا میگفتم؛ من اینجا در نهایت آرامش و امنیت نشستهام و صرفا دیدن و شنیدن وضعیت خواهران و برادرانم در هزاران کیلومتر آنطرفتر اینطور غمگین و عاجزم کرده است پس حال آن مردمان چطور خواهد بود؟
کودکان بیسر، زنان فرزند مرده، مردان سرگردان و از پای درآمده، خانههای ویران شده و فقر، گرسنگی، بیماری، ترس و احساس خشم و اندوه رها شدن توسط امت!
احساس میکردم قلبم دارد از جایش کنده میشود. قرآنم را برداشتم تا ورد روزانهام را بخوانم و میخکوب شدم از این آیات....
همان موقع عکس این صفحه را گرفتم که هر روز نگاهش کنم، بخوانمش، فکر کنم و یادم نرود خدا هست، ما همه در آزمایش و ابتلا هستیم و جهان صاحبی دارد که تمام نیروهای جهان در برابر آن هیچ و کوچک و پوچن!
کودکان بیسر، زنان فرزند مرده، مردان سرگردان و از پای درآمده، خانههای ویران شده و فقر، گرسنگی، بیماری، ترس و احساس خشم و اندوه رها شدن توسط امت!
احساس میکردم قلبم دارد از جایش کنده میشود. قرآنم را برداشتم تا ورد روزانهام را بخوانم و میخکوب شدم از این آیات....
همان موقع عکس این صفحه را گرفتم که هر روز نگاهش کنم، بخوانمش، فکر کنم و یادم نرود خدا هست، ما همه در آزمایش و ابتلا هستیم و جهان صاحبی دارد که تمام نیروهای جهان در برابر آن هیچ و کوچک و پوچن!


05.04.202507:43
غزه تماما از زمین پاک خواهد شد...دیدار به قیامت....خداحافظ ای ستمکارترین مردمان تاریخ...
_روزنامهنگاری از غزه
_روزنامهنگاری از غزه


Rekordlar
02.04.202523:59
1.8KObunachilar06.03.202523:59
0Iqtiboslar indeksi10.03.202500:53
359Bitta post qamrovi10.02.202500:53
359Reklama posti qamrovi01.03.202516:18
3.24%ER09.03.202523:59
20.50%ERRKanaldagi o'zgarishlar tarixi
Ko'proq funksiyalarni ochish uchun tizimga kiring.