نیلوفر آبی
TGlist reytingi
0
0
TuriOmmaviy
Tekshirish
TekshirilmaganIshonchnoma
ShubhaliJoylashuvІран
TilBoshqa
Kanal yaratilgan sanaMay 06, 2021
TGlist-ga qo'shildi
Mar 28, 2025"نیلوفر آبی" guruhidagi so'nggi postlar
28.03.202521:45
... و این‌جاست که داستان آغاز می‌شود، در بدنت، و همه‌چیز هم همان‌جا خاتمه می‌یابد.
- خاطرات زمستان/ پل استر
- خاطرات زمستان/ پل استر
28.03.202519:00
آبی دوردست با گذر زمان پدیدار می‌شود، با کشف ماتم، فقدان، تاروپود حسرت، پیچیدگیِ سرزمین‌هایی که از آن‌ها عبور می‌کنیم و با سال‌ها سفر.
- نقشه‌هایی برای گم شدن/ ربکا سولنیت
- نقشه‌هایی برای گم شدن/ ربکا سولنیت
28.03.202513:24
ترکیب «آبی دوردست» من رو یاد بابام، عشق و سوگ میندازه. این پیراهن محبوبشه که تنمه. اون کتابه هم کتاب محبوبمه که همراهمه. این دفتر هم دفتر آبی محبوبمه که با الهام از شب پیشگویی پل استر، وقتی یهویی تو کتابفروشی دیدمش خریدمش و حالا پر شده از کلمه‌ها و خط‌خطی‌های بی‌معنی. ما عشقمون رو، سوگمون رو، همه‌جا دنبال خودمون می‌کشونیم.
26.03.202508:39
🌸❄️
25.03.202517:16
به خودم عیدی دادمش. چاپ تمام بود و قیمت قدیم؛ و کتابی از پل استر. سه تا مولفه‌ی شاداب‌کننده که هرکدوم به تنهایی می‌تونستن یک کتاب رو به عیش مداوم بدل کنند.
25.03.202516:59
این شاخه‌ی جدید از یک تنه‌ی درختِ قطع‌شده و به ظاهر خشک‌شده، رشد کرده بود و خیلی جذاب و دل‌انگیز بود ✨✨
25.03.202516:57
🌳
25.03.202509:53
با دیدن این تصویر و خوندن این متن بود که غم و دلتنگی تمام عالم ریخت تو دلم. بغل هیچی، دلم برای دستات تنگ شده بابا جانم.
25.03.202509:50
دو تا عید
دو تا ساعت تحویل
دو سال نشده‌ها! ولی اندازه‌ی دو تا سال همه‌ی این دلتنگیا کش اومدن، زیاد شدن، ضرب شدن در هم...
دو تا ساعت تحویل
دو سال نشده‌ها! ولی اندازه‌ی دو تا سال همه‌ی این دلتنگیا کش اومدن، زیاد شدن، ضرب شدن در هم...
25.03.202509:47
قرار نبود دو سال بدون بغل گرفتنت بگذره، بابا...
24.03.202513:51
Repost qilingan:
آقشام گَلَن
24.03.202509:54
سپیده که سر بزند
در این بیشه‌زار خزان‌زده
شاید گلی بروید؛
شبیه آنچه در بهار بوییدیم.
پس به نام زندگی
هرگز نگو هرگز.
پل الوار
در این بیشه‌زار خزان‌زده
شاید گلی بروید؛
شبیه آنچه در بهار بوییدیم.
پس به نام زندگی
هرگز نگو هرگز.
پل الوار
28.03.202513:24
ترکیب «آبی دوردست» من رو یاد بابام، عشق و سوگ میندازه. این پیراهن محبوبشه که تنمه. اون کتابه هم کتاب محبوبمه که همراهمه. این دفتر هم دفتر آبی محبوبمه که با الهام از شب پیشگویی پل استر، وقتی یهویی تو کتابفروشی دیدمش خریدمش و حالا پر شده از کلمه‌ها و خط‌خطی‌های بی‌معنی. ما عشقمون رو، سوگمون رو، همه‌جا دنبال خودمون می‌کشونیم.
25.03.202517:16
به خودم عیدی دادمش. چاپ تمام بود و قیمت قدیم؛ و کتابی از پل استر. سه تا مولفه‌ی شاداب‌کننده که هرکدوم به تنهایی می‌تونستن یک کتاب رو به عیش مداوم بدل کنند.
24.03.202513:51
26.03.202508:39
🌸❄️
25.03.202516:57
🌳
Repost qilingan:آقشام گَلَن
24.03.202509:54
سپیده که سر بزند
در این بیشه‌زار خزان‌زده
شاید گلی بروید؛
شبیه آنچه در بهار بوییدیم.
پس به نام زندگی
هرگز نگو هرگز.
پل الوار
در این بیشه‌زار خزان‌زده
شاید گلی بروید؛
شبیه آنچه در بهار بوییدیم.
پس به نام زندگی
هرگز نگو هرگز.
پل الوار
Ko'proq funksiyalarni ochish uchun tizimga kiring.